چرا سلبریتیها میخواهند در هر موضوعی اظهارنظر کنند؟
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۲۰۲۲۵
هر جایی که کانون توجه قرار میگیرد، سلبریتیها هم حضور دارند. اینستاگرام، توییتر، فیسبوک، قاب دوربینهای عکاسی در جشنوارهها و خیلی موقعیتهای حقیقی و مجازی، فرصتی خوب برای دیده شدنشان است.
از شهرت طلبی بازیگران جالبتر، اظهار نظرهای جالب و موجهایی است که جماعت سلبریتی راه میاندازند. همین چند ماه پیش بود که هشتگی با عنوان، سانسورچی راه انداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علاوه بر این، این سلبریتیهای همه چی دان در حوزههای مختلف اظهار نظر میکردند و خود را صاحب سخن میدانستند. این در حالی بود که بسیاری عملکرد همین افراد را زیر سوال میبردند؛ از پوشش، تا سبک زندگی و نگرشهای این افراد، موضوعاتی بوده که بارها به دست متفکران و صاحب نظران زیر سوال رفته است. حالا در یکی دو ماه اخیر، بیش از پیش همه بر عملکرد این سلبریتیها انتقاد کردند که در ادامه نمونههایی از این انتقادات را میخوانید:
بازیگران فقط دنبال شهرتند
جمشید مشایخی دربارهی بازیگران صحبت جالبی دارد. این بازیگر پیشکسوت در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت: «در گذشته برای ورود به حرفه بازیگری عشق حاکم بود و فرد در کنار استعداد و علاقه تلاش میکرد و فریب شهرت را نمیخورد، اما این روزها فقط بازیگران به دنبال شهرت هستند.»
سلبریتیها حتی نمیتوانند موجکی در ادبیات ایران ایجاد کنند
اوایل پاییز امسال، محمد قاسمزاده داستان نویس مشهور کشور، از عملکرد سلبریتیها در حزوه ادبیات انتقاد کرد. او با بیان اینکه حضور سلبریتیها در ادبیات جدی نیست، گفت: به نظرم هرکس که توانایی داشته باشد میتواند وارد عرصه ادبیات شود، اما با توجه به وضعیت اقتصادی ناشران، ورود به این عرصه برای افراد ناشناخته خیلی سخت شده است، ولی سلبریتیها راحتتر وارد این عرصه میشوند، زیرا قبلا در جای دیگری مطرح شدهاند. من در ۷۰-۸۰ سال اخیر به ندرت سلبریتیای را دیدهام که وارد ادبیات شده باشد و مطرح شود؛ تعداد افرادی مانند بهمن محصص بسیار کم است که مثلا هم یک نقاش درجه یک باشند و هم یک مترجم درجه یک. زمانی که سلبریتیها وارد عرصه ادبیات میشوند خوانندگانی پیدا میکنند، که این خوانندگان قبل از اینکه سلبریتیها وارد ادبیات شوند خواننده ادبیات نبودهاند، یا اگر خواننده ادبیات بودهاند، خواننده ادبیات عامهپسند بودهاند نه ادبیات جدی.
وی افزود: این سلبریتیها هستند که برای این دسته از خوانندگان جذابیت دارند نه کتابشما چند سلبریتی سراغ دارید که از عرصههای دیگر وارد ادبیات شده باشند؟ تعدادی از سینما مانند داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، رضا کیانیان و چند نفر دیگر وارد این عرضه شده و کتاب چاپ کردهاند، اما کارهایشان به اندازه سینما مطرح نشد یا مثلا بهاره رهنما کتاب چاپ کرده است و هیاهو هم دارد، اما واقعا کتابهای این افراد جدی گرفته میشود؟ ورود سه یا چهار سلبریتی به عرصه ادبیات نمیتواند تعیینکننده باشد. به نظرم سلبریتیها برای آزمون وارد عرصهای میشوند و بیشتر خودنمایی میکنند. آنها حتی موجکی هم ایجاد نمیکنند، موجی که یک نویسنده تازهکار هم میتواند ایجاد کند.
دستورات پزشکی خانم بازیگر
اظهار نظر سلبریتیها فقط معطوف به موضوعات هنری نیست؛ به تازگی مهناز افشار دربارهی مصرف مواد مخدر و معتادان توضیحات جالبی داد. او به معتادان توصیه کرد، برای درمان سوءمصرف احتمالی مخدرها (اوردوز Overdose)، داروی تزریقی "نالوکسان" با خود همراه داشته باشند. در ادامه او بیان کرد که "نالوکسان" آمپول ارزانیست و "بدون نسخه" قابل تهیه است (!)
خانم افشار! لطفا طبابت نکنید
پس از اظهارات این بازیگر که ظاهرا علاقهی فراوانی به طبابت هم دارد، سخنگوی سازمان غذا و دارو، سریعا واکنش نشان داد و گفت: «اظهارات این بازیگر صحت ندارد. هرچند آمپول نالوکسان برای اوردوز مواد مخدر کاربرد داشته باشد، اما استفاده آن عموما بیمارستانی و به تجویز پزشک است، چرا که ممکن است حین تزریق عوارض خطرناک و حتی مرگ آوری برای بیمار در پی داشته باشد.»
وی افزود: «کاربرد اصلی این دارو در موقعیتهای اورژانسی است که در اورژانسهای بیمارستانی و پیش بیمارستانی و اتاق عمل و ریکاوری استفاده میشود، در کیف و ترالیهای احیای پیشرفته وجود دارد، یکی از موارد مصرف آن احیای افرادی است که مواد مخدر مصرف کردهاند، اما بدون عوارض نبوده و مصرف آن تحت نظر پزشک و با امکانات اورژانس است و به هیچوجه تجویز و مصرف خودسرانه ندارد. صرف این دارو میتواند عوارض قلبی در پی داشته باشد و تجویز آن توسط افراد غیرپزشک و غیرمتخصص تخلف است. تبلیغ و فروش این دارو درفضای مجازی نیز تخلف است.»
نکته قابل توجه این است که مهناز افشار پس از این انتقاد عذرخواهی نکرد و در ویدیوی دیگری اعلام کرد که این قضیه را به سفارش یکی از خوانندههای لس آنجلسی انجام داده است و او نه فروشنده این دارو است و نه مصرف کننده یا وارد کننده. افشار گفت: «من قصد داشتم ثواب کنم، ولی کباب شدم!»
تا کی باید به رقاصهها هنرمند بگوییم/ اینها ملیجکند نه هنرمند
علیرضا قزوه شاعر و نویسنده که سابقهی فعالیت در حوزه هنری را در کارنامه اش دارد، در شبکهی چهار سیما به انتقاد از شرایط جامعه نسبت به سلبریتیها پرداخت و گفت: «الان نام هنر را عوض کردند؛ این افراد که سلبریتی نام دارند و من اسمشان را شومن گذاشتم، الان هنرمند شدند، استعمار نو هستند. من اصطلاح اتاق گاز را برای اینها قرار میدهیم. اینها جامعه را در اتاقی قرار دادند و گاز را باز کردند که آرام آرام جامعه را بکشند. درد جامعه ما این است که این سلبریتیها با چشم و لبخند خوشگل معروف شدند، اما ابوالفضل زرویی نصرآباد اگر در خیابان ولیعصر از راه آهن تا تجریش پیاده میرفت، کسی او را نمیشناخت.»
وی افزود: «یک سلبریتی بی سواد که ۶ کلاس هم ندارد را همه میشناسند. ما شبی خدا تومن به شومنها میدهیم. آیا بایند رقاصهها هنرمند باشند. چرا تعریفها را عوض کردیم. چرا باید بهاء الدین خرم شاهی را کسی نشناسد. این سلبریتیها نمیمانند. با وجود گذشت این همه سال فردوسی مانده است. در دورهی مثلا حافظ سلبریتیها بودند، اما نامشان ملیجک بود. آنها آمدند که مولویها رفتند. خاک بر سر مملکتی که عبید زاکانیها را کنار بگذارد و به این افراد پر و بال بدهد. جالب است که همین افراد در شب انتخابات تصمیم میگیرند؛ چراکه فالوور هایش زیاد است. خیلی دوست دارم با گردن کلفتهای سلبریتی بحث کنم.»
وقتی دستان سلبریتیها برای مردم رو شد.
اما جدیدا به جای آن که سلبریتیها اظهار نظر درباره همه چیز بکنند، مردم به انتقاد از آنها پرداختند. پس از آن که لیست هنرمندانی که برای فرزندانشان تبعه کشورهای خارجی را گرفتند، منتشر شد. این خبر انتقاد شدید مردم را در پی داشت و بسیاری آنها را وطن فروش خطاب کردند. شاید اسامی هنرمندانی که فرزندانشان را در خارج از کشور متولد کردند و برایشان گرین کارت گرفتند، باید زودتر از اینها منتشر میشد که مردم خیلی سریعتر با سبک زندگی و فعالیتهای این سلبریتیهای همه چی دان آشنا میشدند.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: سلبریتی ها فضای مجازی اینستاگرام توییتر فیسبوک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۲۰۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم فتوشاپ سازی از سلبریتیها
به گزارش «تابناک»، رضا صائمی در عصر ایران نوشت: طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکسهایی بودهایم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهره های سرشناس در کنارش ایستاده است.
یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی ( که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمیکردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
سمت چپ: واقعی: مهران مدیری و الناز شاکر دوست/ سمت راست: جعلی: حمید علیدوستی و دخترش ترانه
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست میزنند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانهای است و یا بی اطلاعی و سادهانگاری.
البته زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبالکننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.
به نظر میرسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجهاند. توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپاراتزیها هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکنند. آنچه در شبکههای اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعلسازیها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند بلکه زیست فردی سلبریتیها را هم دچار مخاطراتی میسازد.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلیتر جامعهشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید می کند.
گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید میشوند و همه کارکرد آن را میدانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و میتواند آسیبهای اجتماعی گزندهای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمی گیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت میگیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، رعایت اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.