چرا اعتراضات مدنی فرانسه به خشونت کشید؟/ تحلیل خیزش جلیقه زردها با استاد ایرانی مقیم پاریس
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۲۵۸۵۴
محمود دلفانی رئیس آموزشکده عالی روش شناسی علوم انسانی در پاریس در گفتگو با تسنیم به تشریح ریشهها و علل اعتراضات اخیر جلیقهزردها در فرانسه پرداخت. ۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۹ سیاسی مجلس و دولت ایران سیاست ایران نظرات - اخبار سیاسی -
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - میثم حمزهلو: در هفتههای گذشته فرانسه شاهد اعتراضات گسترده اقتصادی بود که به اعتراضات "جلیقه زردها" معروف شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«جلیقه زرد»ها بیشتر شهروندانی هستند که با وجود کار و درآمد، در گذران زندگی و معاش به مشکل برمیخورند. این گروه، کارمندان، کارگران و خانوادههایی که در حومه شهرهای بزرگ یا مناطق روستایی زندگی میکنند و برای رفت و آمد و زندگی روزمره به خودروی شخصی وابسته هستند را در برمیگیرد.
با وجود وعدههای مکرون و تعلیق افزایش مالیاتهای سوخت، "جلیقهزردها" میگویند به تظاهرات اعتراضآمیز علیه سیاستهای دولت پاریس ادامه خواهند داد. در مقابل دولت مکرون با مشت آهنین پاسخ این اعتراضات را داده است.
صحنهای از اعتراضات "جلیقهزرد"ها در فرانسه
در همین زمینه و برای بررسی بیشتر ابعاد این اعتراضات، گفتگویی با پروفسور محمود دلفانی داشتیم.
"دلفانی" سال 62 به جبهههای جنگ تحمیلی میرود، سال 63 عضو گردان عمار لشگر 27 میشود و در عملیات خیبر در کنار شهید همت حضور داشت. وی بعد از پایان جنگ برای ادامه تحصیل به فرانسه میرود و سالها است در کشور فرانسه به تدریس و زندگی مشغول است.
وی ریاست آموزشکده عالی روش شناسی علوم انسانی " Methodologica Universitas" در پاریس را از سال 2007 تاکنون برعهده دارد. همچنین از سال 2008 تاکنون مدیر مسئول پژوهشنامه دانشگاهی آنالیتیکا ایرانیکا "Analytica Iranica" است.
دلفانی همچنین بنیانگذار و سر ویراستار دانشنامه تاریخ ایران است. او روز گذشته میهمان خبرگزاری تسنیم بود.
متن زیر گفتگوی تسنیم با استاد دانشگاه در فرانسه درباره اعتراضات اخیر جلیقهزردها است که در ادامه میخوانید:
تسنیم: ارزیابی شما با توجه به اینکه پژوهشگر ساکن پاریس هستید و با ساختار و سازمان سیاسی و بافتهای اجتماعی آشنایی دارید، با توجه به شکافت طبقاتی که ایجاد شده، درخواست این جلیقهزردها را چگونه ارزیابی میکنید؟
دلفانی: بحث جلیقهزردها در فرانسه، بحثی است که برخی از آیندهپژوهان فرانسوی کمابیش نسبت به آن هشدار داده بودند که این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد، البته باید نسبت به، بهکار گرفتن عبارت شکاف طبقاتی محتاط باشیم، در فرانسه طبقه متوسطی وجود دارد که هر روز در حال تضعیف شدن است و یک طبقه ثروتمند داریم که جایگاه خودش را به همان شکل حفظ کرده است. شکاف طبقاتی تعریف خاصی دارد که شاید در بحث، موضوعیت چندانی به لحاظ مفهومی و جامعهشناختی نداشته باشد، الآن با یک طبقه متوسط دیرپا و سنتی در کشور فرانسه مواجه هستیم که در دو دهه گذشته در حال از دست دادن قدرتش است، این مسئله دلایل بسیاری دارد که یکی از آنها سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده از سوی دولت هاست.
مشکلاتی که جلیقهزردها را به خیابان کشانده، جدید نیست و تنها، پیامد سیاستهای مکرون هم نیست، در بررسیهایی که داشتهام و البته اغلب کارشناسان هم بر آن باور دارند که حداقل این یک مشکل 30 ساله است، سؤال این است که چرا الآن اتفاق افتاد و اینکه چرا این حد خشونت وجود دارد؟ در صورتی که جامعه فرانسه اساسا جامعه خشونتگریزی است، باید ببینیم که چرا تا این حد خشونت در این قضیه صورت گرفته است؟ در بروز این خشونتها دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد.
** احزاب سنتی فرانسه، اعم از چپ و راست بسیار ضعیف شده بودند
در بیان دلایل سیاسی باید گفت که احزاب سنتی فرانسه، اعم از چپ و راست قبل از روی کار آمدن آقای مکرون بسیار ضعیف شده بودند، یعنی اعتبار خودشان را به نوعی از دست دادند و مکرون با ایدهای نو برای بازسازی ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و با تکیه بر ناکارآمدی احزاب چپ و راست روی کار آمد و معتقد بود، نه چپ و نه راست، اما از طرفی هم راست و هم چپ را طلب میکرد، تجربه جلیقهزردها نشان داده که هنوز جامعه فرانسه این را به لحاظ ساختار سیاسی قبول و باور نکرده است، مانند این است که در ایالات متحده تصور کنید که یک حزبی غیر از جمهوریخواهان و دموکراتها در عرصه سیاسی این کشور بروز و ظهور کنند و یا حتی رئیسجمهور شود، البته امکان دارد که پذیرش عمومی در ابتدا نسبت به این قضیه صورت گیرد، اما ساختار سنتی، سیاسی و پیامد عملکرد آن نهادهای اجتماعی و جامعه فرانسه آن را طرد میکند و نمیپذیرد. باید در نظر داشت که نقش احزاب چپ، راست و حتی میانی، در این پیشبینی و مهار ناآرامیها بسیار کمرنگ بوده است؛ حتی میتوان گفت که احزاب سنتی و عملکرد آنان بخشی از مشکل است.
تسنیم:آیا احزاب و گروههای سیاسی در بحران ایجاد شده در فرانسه نقش داشتهاند و آیا اساسا میتوانند تأثیری در مهار آن داشته باشند؟
دلفانی: نقش احزاب سیاسی در ایجاد یا مهار چنین بحرانهای اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است، احزاب، سازمانها و انجمنهای مردمنهاد و نمایندگان و مجلس و ... نقش ویژهای را ایفا میکنند تا نارضایتیهای مردم سریع به رأس حکومت نرسد، اگر اینها از بین بروند، ضعیف شوند و یا کارکردشان به هر شکلی انجام نشود، در کوتاهترین زمان و مسیر ممکن، بحران و تلاقی و تصادف بین مردم و رأس حکومت میرسد، این تجربه را در ایران هم داشتهایم، در یکی دو مورد اخیری که اتفاق افتاد، شعارها و مسائلی مطرح میشود خیلی سریع میخواهد رأس حکومت را بزند دلیل آن این است که ضربهگیرها و مسیرهایی برای بیان نارضایتی صنفی یا گروهی وجود ندارد و این شکل از مطالبات صنفی و گروهی تبدیل به مطالبات همگانی و فراگیر می شود.
مردم و کارگران کارخانهها اعتصاب میکنند، به خاطر اینکه اگر سندیکایی قوی و احزابی وجود داشته باشند و اگر رسانهها کار خود را انجام دهند، نارضایتیها به این سرعت خیابانی نمیشود. یکی از مهمترین دلیل تظاهرات خشونتبار پاریس این بود که صدای نارضایتی از مجاری و مسیرهایی که باید، رسانده یا شنیده نشد.
آقای مکرون فکر میکرد که با این سیاست که هر موقع خواست به راست یا چپ تمایل پیدا کند، میتواند اصلاحات اساسی در جامعه فرانسه برنامهریزی و اجرا کند، اما تظاهرات جلیقهزردها نشان داد که این سیاست اشتباه بود، در واقع ما به یک شکلی در حوزه سیاسی در فرانسه دچار بحران اندیشه سیاسی هستیم، این نکته بسیار مهم است که سخنرانی آقای مکرون نشان میدهد، آن تعریف و شکلی که مکرون از «گُلیسم»(جنبش میهنپرستی) داشت، به سمت گلیسم چپ میرود و بعید نمیدانم که نخستوزیر کنونی فرانسه به دلیل اینکه راست است، جای خودش را به نخستوزیری که کمی تمایلات چپتر داشته باشد، بدهد.
ما به یک شکلی در حوزه سیاسی در فرانسه دچار بحران اندیشه سیاسی هستیم، این نکته بسیار مهم است که سخنرانی آقای مکرون نشان میدهد، آن تعریف و شکلی که مکرون از گلیسم داشت، به سمت گلیسم چپ میرود
ما بحران اندیشه سیاسی در فرانسه داریم که آقای مکرون میبایستی ماهیت و مرزبندیهای حزب خود را مشخص و مرزبندیها و رویکرد و برنامههای آن را در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ـ آموزشی تبیین کند. رویکرد میانهای حزب مکرون ناچار است که جایگاه خود را در جغرافیای سیاست در فرانسه مشخص کند و تشخص و ویژگیهای خود را نشان دهد.
** جامعه فرانسه نمیتواند ضربهها و فشارهای برنامه اقتصادی را تحمل کند
بحث بعدی درباره تظاهرات جلیقهزردها در فرانسه، اقتصادی است، بدهیهای بینالمللی فرانسه بسیار بالاست و این رقم به صورت خیلی نگرانکنندهای در حال افزایش است، بسیاری از رؤسای جمهور فرانسه تلاش کردند که اصلاحات اساسی در فرانسه ایجاد کنند، از دوره "ژاک شیراک" تا "سارکوزی" و "اولاند"، اینها هرکدام یک سری اصلاحات را انجام دادند، اما یک ویژگی وجود دارد و آن این است که جامعه فرانسه، جامعهای نیست که بخواهد از یک حدی بیشتر، ضربهها و فشارهای برنامه اصلاحات اقتصادی را تحمل کند، فرانسویها نمیخواهند خود را فدای نسل بعدی کنند، این نکتهای است که بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران فرانسوی آن را بیان میکنند.
بنابراین در فرانسه تا حدی میتوان اصلاحات را جلو برد، تا حدی که زندگی شخصی، تفریح و آسایش افراد به هم نخورد، به همین دلیل خیلی ساده اجتماعی که به ذهنیت و اخلاق فرانسویها برمیگردد، اجرای برنامههای اصلاحات ساختاری اقتصادی و اجتماعی بسیار دشوار است، شما میبینید که در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی مانند آلمان، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان، در فرانسه دولتها نمیتوانند بدون هزینه بسیار سیاسی، اصلاحات اساسی اقتصادی را برنامهریزی و اجرا کنند.
رؤسای جمهور فرانسه حداقل از 20 سال گذشته کسانی بودهاند که محبوبیت داشتهاند و انتخاب شدهاند، بعد از یک سال اول و در ابتدای سال دوم، وقتی برنامهریزیها را بر طبق اصلاحات اساسی اقتصادی میخواهند پیاده و اجرا کنند، محبوبیتشان پایین میآید و شاهد اعتراضات اجتماعی، اعتصاب و دیگر موارد هستیم، یعنی به طریقی دولتها تسلیم جامعه میشوند و شرایط اقتصادی فرانسه اصلا اگر به این سمت جلو برود واگر بخواهد یکی از موتورهای اتحادیه اروپا باشد، باید این اصلاحات اقتصادی را انجام دهد، اما مردم مقاومت میکنند و این داستان ادامه دارد و ادامه هم خواهد داشت.
رؤسای جمهور فرانسه حداقل از 20 سال گذشته کسانی بودهاند که محبوبیت داشتهاند و انتخاب شدهاند، بعد از یک سال اول و در ابتدای سال دوم، وقتی برنامهریزیها را بر طبق اصلاحات اساسی اقتصادی میخواهند پیاده و اجرا کنند، محبوبیتشان پایین میآید و شاهد اعتراضات اجتماعی، اعتصاب و دیگر موارد هستیم
نابرابریهای اجتماعی در فرانسه خیلی دارد بیشتر میشود، اگر کسی از 10 سال پیش را با حال حاضرِ جامعه فرانسه مقایسه کند، متوجه میشود که یک سری ناملایمات، نابرابریها و تبعیضهای اجتماعی در آنجا شکل گرفته که به مباحث اقتصادی، اجتماعی، مهاجرت به فرانسه و بخش خیلی مهم به مسائل جهانی شدن برمیگردد، دو موضوع خیلی به اقتصاد و جامعه فرانسه آسیب زده است، یکی جهانی شدن و دیگری اتحادیه اروپا.
** زندگی مردم فرانسه قبل و بعد از "یورو" کاملا تغییر کرد
قبل از اینکه یورو پول واحد شود، بنده در فرانسه بودم، اصلا قبل و بعد از آن کاملا زندگی مردم متفاوت شده است، این نابرابریها و ناعدالتیها کمکم دارد خودش را نشان میدهد و این مسئله امروز جامعه فرانسه نیست و بیشتر کارشناسان فرانسوی هم معتقدند که یک مسئله 30 ساله است که الآن سر باز کرده است و یکی از دلایل آن هم این است که آقای مکرون معتقد به لیبرالیسم اقتصادی و یک سری موازین و سیاستهای اقتصادی است که با اندیشه و سیاستهای چپ که در واقع دیدگاهی دارد که دولت را موظف میکند که خدمات اجتماعی به مردم ارائه دهد، فاصله دارد، "سارکوزی" هم اقدامی این چنین داشت و میخواست از انگلستان و آمریکا دنبالهروی کند، اما او هم شکست خورد، شما به یک چیزهایی نمیتوانید در فرانسه دست بزنید و اصلاح کنید، به ساعات کار، حقوق، بازنشستگان، مالیات و ... نمیتوان در جامعه فرانسه دست زد و تغییری ایجاد کرد.
به عنوان مثال، نوعی مالیات به افراد ثروتمند وضع کردند و گفتند که هرکسی که پول زیادی دارد، باید مالیات زیادی هم بدهد، البته این تصمیم قبل از مکرون اتخاذ و اجرایی شد، با این تصمیم، پولداران و سرمایهداران فرانسه در کشورهای دیگر سرمایهگذاری کردند و این کار به اقتصاد فرانسه صدمه وارد کرد؛ مکرون گفت که این مالیات اشتباه است، آن را برداشت، الآن یکی از مشکلات جلیقهزردها این است که چرا مالیات بر ثروت را برداشتید، مکرون هم گفت که این مالیات را برداشتیم تا پولداران فرانسوی در فرانسه سرمایهگذاری کنند و کار ایجاد شود، بنابراین، قضیه خیلی پیچیده است، از هر طرف که نگاه کنیم، مسئله ایجاد میشود.
تسنیم:گرایش سیاسی آقای مکرون رئیسجمهور فرانسه را بحران ایجاد شده در این کشور چطور ارزیابی میکنید؟
دلفانی: اساسا در کشوری که در آن هر چند سال یک بار اصلاحات اساسی صورت نگیرد، اتفاقاتی نظیر فرانسه رخ میدهد، نباید از اصلاحات ترسید، البته ممکن است بخشهایی از جامعه و اقتصاد به واسطه اصلاحات صدمه ببینند، این غیرقابل اجتناب است اما اگر اصلاحات اساسی و ساختاری صورت نگیرد و اگر فرض کنیم که این جنبش جلیقهزردها آرام شوند و به حالت عادی برگردد، در ریاستجمهوری بعدی، هر کسی که بیاید این قضیه پیچیدهتر خواهد شد.
در بحران کنونی، احزاب سیاسی خیلی دیر وارد قضیه اغتشاشات فرانسه شدند، آن موقعی بود که آقای مکرون گفت رؤسای احزاب سیاسی، از راست و چپ بیایند تا جلسهای برای حل مشکل برگزار شود، اما دیر آمدند، وقتی هم که پای کار آمدند، از دولت سهمخواهی کردند، مشکلی که وجود دارد این است که نخستوزیر فرانسه خیلی به احزاب راست تمایل دارد، در صورتی که آقای مکرون تا این حد راست نیست.
مکرون در تلاش است که جهتگیری خاص، نیرو و حزب سوم را در کنار دو حزب سنتی در فرانسه قرار دهد، بحثی که مکرون در سخنرانیاش درباره جلیقهزردها مطرح کرد، میگفتند این اغتشاشات اقتصادی نیست، یعنی یک مانور اجتماعی است، فقط به خاطر به اینکه دولت بتواند نفسی بکشد و فکر بکند که برای سال جدید میلادی چه کارهایی میتواند انجام دهد؛ جلیقهزردها هم در مصاحبههایی که بعد از صحبتهای مکرون داشتند، نسبتا راضی بودند و میگفتند اینها چیزهایی است که ما میخواستیم، اما ما به این سخنان اکتفا نمیکنیم و کارمان تمامشده نیست و مسیرمان را ادامه میدهیم؛ پیشبینی بنده هم این است که شاید به صورت تظاهرات و خشونتهایی که دیدیم نباشد، اما قطعا این اعتراضات شاید در شکلهای دیگر ادامه خواهد داشت.
تسنیم:عمده درخواست معترضان موسوم به جلیقهزردها در فرانسه چیست و از دولت چه میخواهند؟
دلفانی: نهایت کارِ این جلیقهزردها این است که ما میگویند ما میخواهیم قدرت خریدمان زیاد و به ما احترام گذاشته شود، مکرون هم گفت که چند بار اشتباه کردم و حرفهایی زدم که مردم فرانسه را مجروح کردم، بخشی از تقاضای جلیقهزردها این است که میگویند دولت به ما احترام بگذارد.
نکته جالب در موضوع بحران فرانسه این است که آقای مکرون رئیسجمهور فرانسه، حالت فوقالعاده اجتماعی-اقتصادی اعلام کرد، این خیلی مسئله مهمی است که میتواند برای ما قابل تأمل باشد که اعلام وضعیت فوقالعاده اقتصادی اجتماعی اصلا به معنی ضعف دولت، حکومت و نظام نیست، بخشی از مدیریت بحران و یا حتی بخشی از فهم مسئله و ابزاری برای مهار یا برونرفت از بحران است، ما نباید بترسیم که بحرانها را در ایران ببینیم، بفهمیم و درباره آن صحبت کنیم، ما واقعا به شکل تمامعیار وارد یک جنگ اقتصادی منطقهای و بینالمللی شدهایم، اما انگار که تعارف داریم که آن را به صورت شفاف بگوییم و سیاستهای متناسب را اتخاذ کنیم.
** بزرگترین جنگ اقتصادی در دنیا به راه خواهد افتاد
بنده در سخنرانیای که دو سال پیش در دانشگاه خوارزمی داشتم، پیشبینی کرده بودم که بزرگترین جنگ اقتصادی در دنیا به راه خواهد افتاد که اتفاقا اصلا ایران موضوع این جنگ اقتصادی آمریکا نیست، اما بدبختانه، دقیقا همان اتفاق تاریخی که در جنگهای جهانی اول و دوم در چارچوب نظامی رخ داد، امروز در چارچوب اقتصادی در حال رخ دادن است و ما بدون اینکه اصلا پیروز احتمالی این جنگ باشیم و یا خودمان شروع کرده باشیم، مانند جنگهای جهانی اول و دوم آسیبهای آن را خواهیم دید و این جنگ اقتصادی صدمات زیادی را میتواند وارد کند، ما باید اعلام کنیم که در جنگ اقتصادی هستیم.
حالا باید دید که آیا واقعا سیاستهای دولت، مجلس و دیگر دستگاهها، منطبق با کشوری است که در حال جنگ اقتصادی است؟ یا هنوز امید داریم که اتفاقی بیفتد و برجامی که به نظر من دیگر وجود ندارد، دوباره احیا شود. ببینید در فرانسه دانشگاه جنگهای اقتصادی وجود دارد، در آن پایاننامه دانشگاهی نوشته میشود، ما 40 سال است که در جنگ اقتصادی هستیم، یک رشته دانشگاهی در این مورد نداریم چه برسد به اینکه دانشگاه تخصصی این رشته داشته باشیم.
بنده در سخنرانیای که دو سال پیش در دانشگاه خوارزمی داشتم، پیشبینی کرده بودم که بزرگترین جنگ اقتصادی در دنیا به راه خواهد افتاد که اتفاقا اصلا ایران موضوع این جنگ اقتصادی آمریکا نیست، اما بدبختانه، دقیقا همان اتفاق تاریخی که در جنگهای جهانی اول و دوم در چارچوب نظامی رخ داد، امروز در چارچوب اقتصادی در حال رخ دادن است
ما میترسیم از اینکه بگوییم سندروم بحران وجود دارد، مشکلات در همه زمینهها، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و مالی وجود دارد و ما در نقطه بحرانهای چندجانبه و چندلایه قرار داریم، وقتی بیان کنیم که بحران وجود دارد، میتوان آنها را فهمید، میتوان برنامه ریزی کرد، بنابراین، اعلام وضعیت فوقالعاده اجتماعی اقتصادی در فرانسه مسئلهای است که خیلی باید به آن توجه شود.
تسنیم:ریشه و منشأ بحرانهای اقتصادی موجود در فرانسه از کجا سرچشمه میگیرد و و وابسته به چه سیاستگذاریهایی است؟
دلفانی: بخشی از بحرانهای اقتصادی که امروز در فرانسه وجود دارد، مربوط به مسائلی است که از جهانی شدن به اقتصاد این کشور صدمه وارد کرده است، خروج بسیاری از شرکتهای آمریکایی و ترک کردن آنها باعث شده خیلی به اقتصاد این کشور صدمه وارد کند، براساس گزارشی، در یک شهر خیلی کوچک که تمام اقتصاد آن شهر وابسته به کارخانهای که متعلق به آمریکاییها بوده است، آمریکاییها شبانه رفتند و کارخانه متروک شد و شهر با 25 درصد بیکار باقی ماند، آسیبهایی که کشورها از این جهانی شدن متحمل میشوند، بسیار جدی است، به همین خاطر است که بحث اقتصاد مقاومتی میتوانست در صورت برنامهریزی درست، بخش مهمی از بحران اقتصادی و اجتماعی در ایران را مهار کند، یعنی کسی نیامد آن را فهم و بازتعریف و منطبق با برنامهریزیها در حوزههای مختلف اجرا کند. از سال 2000 میلادی به بعد، در اثر همین اتفاقات بینالمللی و داخلی در فرانسه، نزدیک به یکونیم میلیون نفر کارشان را در این کشور از دست دادهاند، این مسئله میتواند بحران پیچیده سیاسی و اجتماعی ایجاد کند.
با توجه به اینکه وارد روزهای سال نوی میلادی در فرانسه میشویم و روزهای جشن است، احتمال اینکه سخنرانی اخیر آقای مکرون تأثیرگذار باشد، وجود دارد، مکرون در این سخنرانی گفت که 100 یورو بر روی پایه حقوقها بدون اینکه مالیات به آن تعلق بگیرد اضافه میشود و اقداماتی را برای بازنشستهها در دستورکار دارد، بنابراین یک احتمال وجود دارد که تا فوریه و یا ماه می سال آینده میلادی، کمی آرامش به فرانسه برگردد، البته شاهد تظاهرات خیابانی خواهیم بود، اما نه به این شدت و خشونت، البته این هم بستگی به این دارد که آقای مکرون نخستوزیر را تغییر دهد یا نه و اصلاحاتی را در کابینه و سیاستهای اقتصادی اجتماعی ایجاد کند، اگر این اتفاق رخ دهد، ما شاهد تظاهراتها و اعتصابات کم و بیش خواهیم بود، اما نه به این گستردگی و بحران، بلکه از شکل همگانی به شکل صنفی کاهش میباید.
یک گزینه و احتمال هم وجود دارد که خیلی افراطی و رادیکال هم هست، این است که تظاهرات به همین شدت ادامه پیدا کند و اگر این طور باشد، آقای مکرون مجلس را منحل خواهد کرد و دوباره انتخابات برگزار میشود، با انحلال مجلس، بحث استیضاح رئیسجمهور به تعویق میافتد و رئیسجمهور برای اینکه استیضاح نشود، باید مجلس را منحل کند، باز هم ماجرا به دو سه ماه بعد از سال آینده موکول میشود، اگر در این شرایط هم تظاهرات ادامه یابد و حتی فرصتی برای تشکیل مجلس جدید بهوجود نیاید، بحث سومی که وجود دارد، فشار شدید به مکرون برای رفراندوم وجود دارد و این، درباره فرد نیست، بلکه درباره سیاستهای اقتصادی فرانسه است.
تسنیم:آیا این احتمال وجود دارد که آقای مکرون پس از رفراندوم شانسی برای ادامه کار نداشته باشد؟
دلفانی: نمیتوان به صورت قطعی گفت که آقای مکرون ممکن است بعد از رفراندوم تغییر کند، در حال حاضر جایگزینی برای وی وجود ندارد، فرضا آقای مکرون خودش چمدانش را بردارد و فردا برود، چه کسی از چه حزبی میخواهد جای او بیاید؟، احزاب سیاسی سنتی ریشهدار در فرانسه نه جایگاه و نه نفوذ قبلی خود را دارند، بالاخره باید یک رئیسجمهور در دولت باشد، به نظر نمیرسد که جامعه فرانسه به این سمت پیش رود.
این آشوبی که در فرانسه ایجاد شده، روزانه هزینه بسیاری برای شرکتهای بزرگ و کوچک و جنبشهای اجتماعی ایجاد کرده است، تمایل جامعه وقتی بین دو انتخاب قرار گیرد، یکی آینده نامشخص و مبهم و دیگری اقداماتی که وضع را بهتر میکند، معمولا در جامعهای مثل فرانسه به سمتی میرود که اوضاع آرامتر شود.
تسنیم: تحزب و نقش احزاب سیاسی در شکلگیری و یا عدم شکلگیری اعتراضات فرانسه چه نقشی ایفا میکند؟
دلفانی: غیبت احزاب سیاسی خیلی جدی بود، دو حزب سنتی چپ و راست فرانسه بسیار تضعیف شدهاند و از طرفی دیگر، چپ افراطی و راست افراطی در حال رشد هستند، یعنی الآن به شکلی اینها میخواهند میداندار شوند و رهبری جلیقهزردها را به عهده بگیرند، اما به دلیل اینکه جلیقهزردها وابسته به جایی نیستند و سندیکا و یا حتی سخنگویی هم ندارند، نتوانستهاند این کار را انجام دهند، اما چپ و راست افراطی، خواهان این هستند که رفراندوم برگزار شود و رفراندوم از منظر آنها، یعنی سقوط دولت مکرون و یک رئیسجمهور دیگر.
انتهای پیام/
R1011202/P1360/S1,15,1412/CT2 واژه های کاربردی مرتبط امانوئل ماکرون اخبار "فرانسه"منبع: تسنیم
کلیدواژه: امانوئل ماکرون اخبار فرانسه امانوئل ماکرون اخبار فرانسه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۲۵۸۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بده بستان رشوه در نظام اداری کشور؛ چرا ایرانیها رشوه میدهند؟
بنا بر پژوهش بازوی تحقیقاتی مجلس، فقر اقتصادی و نابسامانیهای درآمدی کارکنان سازمانها منجر به وضعیتی میشود که کارمندان دولت اقداماتی را انجام دهند تا بتوانند معاش خود را تأمین کنند. این گزارش ریشه رشوه در ایران را بررسی میکند.
به گزارش اکوایران، رشوه در اصطلاح چیزی است که به حاکم و غیرحاکم میدهند تا به نفع رشوهدهنده به منظور ابطال حق یا احیای باطل حکم کند.
مطالعات نشان داده است مهمترین آسیبهای اجتماعی رشوهخواری در نظام اداری شامل عدم اجرای عدالت، عدم اجرای قانون، عدم توسعه اقتصادی، نارضایتی مردم، زیر سؤال رفتن حاکمیت و گسترش فعالیتهای غیرقانونی است.
بنا به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، ماحصل رفتار کسانی که رشوه میدهند (رشا) و کارمند یا مأمور دولتی را در دستگاه اداری کشور به طمع میاندازند و نیز رفتار کسانی که با تکیه بر عذر بدتر از گناه به خود اجازه رشوه گرفتن (ارتشا) میدهند چیزی غیر از بیمار کردن نظام اداری در سطوح خرد و کلان نخواهد بود.
طبق برآورد بانک جهانی سالیانه ۸۰ میلیارد دلار در جهان رشوه رد و بدل میشود و طبق برآورد شفافیت بینالملل، هیچ کشوری در دنیا نیست که در تجارت خارجی رشوه پرداخت نکرده باشد.
عضویت ایران در کنوانسیون سازمان ملل متحدپس از تصویب کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه جرائم سازمان یافته فراملی در سال ۲۰۰۰ (پالرمو)، بحثهای زیادی در خصوص ارتشا و پیشگیری از آن مطرح شد تا اینکه در نهایت در سال ۲۰۰۳ کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با فساد (مریدا) تصویب شد.
به موجب قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با فساد کشور ایران نیز در سال ۱۳۸۷ با تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام به کنوانسیون مریدا ملحق شده است.
کنوانسیون مریدا به عنوان نخستین و جامعترین معاهده مبارزه با فساد یک زبان مشترک در خصوص مبارزه با فساد ترسیم میکند این معاهده در سال ۲۰۰۳ تصویب و در سال ۲۰۰۵ لازم الاجرا شد تعداد زیاد امضاکنندگان و تصویب کنندگان، معاهده بیانگر گستره اجماع جهانی در خصوص کنوانسیون است این اجماع نه تنها در بین دولتها بلکه در میان بخش خصوصی و جامعه مدنی نیز وجود دارد.
در زمینه علل وجود رشوه در نظام اداری ایران دو مطالعه آمده است. براساس مطالعه انجام شده توسط تبشیری و آهنگری در سال ۱۴۰۱- دلایل بروز ارتشا در نظام اداری ایران براساس اندیشه دورکهایم به شرح زیر است:
برهم خوردن نظام ارزشهااین گزارش میگوید، مهمترین عامل بروز فساد در دیدگاه دورکهایم را باید تغییر در ریشههای فرهنگی و عقیدتی جستجو کرد، به گونهای که اگر ارزشها، هنجارها، عقاید و باورهای حاکم بر افراد اجتماع متکی بر ارزشهای مادیگرایانه، فردگرایانه و مصرفگرایانه باشد.
درباره تغییر ارزشها و باورها در ایران بعد از انقلاب (به خصوص بعد از جنگ تحمیلی) میتوان دلایل گوناگونی را معرفی کرد، همچون تغییر در سبک زندگی، که سبب به وجود آمدن بسیاری از بزههای اجتماعی برای رسیدن به یک الگوی زندگی تجمل گرایی و مصرف گرایی شده است.
به طور مثال اگر کارمندی در جامعه امروز به دنبال یک چنین زندگی باشد، باید از راههای غیرقانونی مانند رشوه برای آن اقدام کند.
برهم خوردن تقسیم کار اجتماعیطبق این مطالعه، عواملی همچون رکود اقتصادی، کاهش درآمدها، بی عدالتی، مادیگرایی، بیثباتی اقتصادی، تورم افسار گسیخته، عدم تناسب دخلوخرج ناشی از عدم عدالت اقتصادی، کاهش قدرت خرید مردم و توزیع نامناسب در آمدها در جامعه، از عوامل مهم اقتصادی است که زمینههای بروز سوء استفادههای مالی و تخلفات اداری را فراهم میسازد.
اگر به مشکلات و تنگناهای اقتصادی در ایران در ۱۵ سال گذشته نگاهی بیندازیم، این دوران را باید بسیار متفاوتتر از گذشته دانست که تغییرات اساسی را در مناسبات، فرهنگی، اجتماعی و ... به وجود آورده است.
این فقر اقتصادی و نابسامانیهای درآمدی کارکنان سازمانها در نهایت منجر به وضعیتی خواهد شد که کارمندان دولت اقداماتی را انجام دهند تا بتوانند معاش خود را تأمین کنند.
کاهش همبستگی اتحاد و همدردی در جامعهافزایش اعتماد متقابل بین افراد جامعه، تعامل گروهی مثبت همبستگی اجتماعی بالا و سطح خوب مشارکت اجتماعی، میزان جرم به خصوص جرم ارتشا در جامعه را کاهش میدهد.
امروز در اجتماع ما یافتههایی نشان میدهد که میزان همبستگی اجتماعی کاهش فراوانی داشته است که این کاهش سبب ظهور اشکال گوناگونی از ناهنجاریها و بیماریهای رفتاری و حتی در سطحی بالاتر، شکل گیری جرائم شهری و اختلال در نظام روابط جمعی و کارکردهای اداری در ایران شده است.
کاهش وجدان اجتماعیدر گزارش مرکز پژوهشها اینطور آمده است که امروزه در بخشی از جامعه ما به دلیل عدم ثبات اجتماعی و پذیرش بیچون و چرای فرهنگ غرب جامعه به سمت نوعی فردگرایی افراطی حرکت کرده و سبب به وجود آمدن عدم پذیرش مسئولیتها و همبستگی اجتماعی شده است.
این وضعیت فضایی را به وجود آورده تا در جهت میل شخصی افراد برای کسب منفعت بیشتر اقدام کنند و برای آن رقابت نمایند از این رو نهادهای اداری و دیوان سالاری نیز بر این وضع تأثیر داشته نوعی بی هنجاری در ساختار را تقویت میکنند.
نبودن نظام کنترل و پیشگیری اجتماعیفقدان مقررات و قوانین بازدارنده و نظامهای کنترلی مؤثر از زمره دلایل اصلی بروز ارتشا در ایران بوده است.
از این رو میتوان عوامل را در دو دسته تقسیم بندی کرد: عوامل سیاسی عدم استقلال کامل قوه قضائیه، نفوذ قوه مجریه بر آن و بر دستگاههای نظارتی و بازرسی، فشار گروههای ذی نفوذ در داخل و خارج سازمان عوامل اداری تشکیلات و ساختار اداری غیر کارآمد، حجیم و نامتناسب با اهداف و وظایف پیچیدگی قوانین مقررات و تعدد بخش نامهها و دستورالعملهای اداری مدیران غیر مؤثر، فقدان نظام شایسته سالاری.
سودجویی و منفعت طلبیدر سایر مطالعات انجام شده مهمترین علل و عوامل بروز رشوه در نظام اداری ایران به شرح زیر بیان شده است:
در گزارش مرکز پژوهشها آمده، انسان دارای غریزه منفعت طلبی است و همواره در راستای منافع خود حرکت میکند. اموری مانند انجام سریع و خارج از نوبت کار، علاقه به جمع کردن مال و دستیابی به پول بیشتر در معاملات فرار از مجازات یا فرار از پرداخت مالیات و... ریشه در غریزه منفعت طلبی افراد دارد و رشوه یکی از اصلیترین ابزارهای دستیابی به این گونه اهداف است.
پایین بودن حقوق کارکنان دولتاندیشمندانی همچون ابن خلدون معتقدند آنچه که افراد را به سمت فساد اداری به ویژه رشوه میکشاند، فراهم کردن شرایط مطلوب برای زندگی است.
حقوق پرداختی به کارکنان ادارات در ازای انجام خدمات دولتی در حال حاضر جوابگوی مخارج زندگی آنها نیست. از این رو موجب میشود برخی کارکنان سازمانهای عمومی و دولتی برای تأمین هزینههای معمول زندگی خود.