امیدوارم روزی ممیزی برای ابتذال و بی فرهنگی باشد
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۳۲۱۴۲
تهران - ایرنا - فاطمه معتمد آریا در نشست خبری عوامل نمایش خنکای ختم خاطره با بیان اینکه ممیزی در تمام دنیا انجام می شود، اظهار امیدواری کرد که روزی ممیزی برای ابتذال، بی فرهنگی باشد.
معتمدآریا در نشست خبری نمایش خنکای ختم خاطره که عصر امروز (چهارشنبه) در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد، با بیان اینکه اگر حال جامعه خوب نیست حال هنر هرگز بد نمی شود، اظهار داشت: هنر در ذات خود آفرینش، عشق و آینده را دارد و حال آن خوب است و با هنر می توان حال چیزهای دیگر را هم خوب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این هنرمند سینما و تئاتر با بیان اینکه زمانی که نمایشنامه خنکای ختم خاطره - که دارای مضمونی مربوط به دوره جنگ تحمیلی است - را خواندم، نمی توانستم جواب نه به عوامل آن بدهم، اظهار داشت: جنگ تا پایان عمر همراه ما است و اثرات آن را در همه جا می بینیم؛ جنگ از شاهرگ به ما نزدیک تر است حتی اگر نخواهیم زیرا هر روز به چشم پدیده هایی که از اثرات جنگ است، می بینیم.
وی با بیان اینکه از اولین کارهای ام و در هر دوره ای در آثار جنگی کار کردم تا این چهره پلید را به صلح تبدیل کنم، تاکید کرد: ممیزی برای امروز و دیروز نیست و در تمام جهان وجود دارد اما روزی که ممیزی برای ابتذال، بی خردی و بی فرهنگی باشد خوشحال می شوم.
«خنکای ختم خاطره» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ اولین همکاری آذرنگ و معتمدآریا در تئاتر است اما این دو هنرمند پیش از این نیز در فیلم سینمایی «آباجان» به کارگردانی هاتف علیمردانی همبازی بودهاند.
آخرین حضور معتمدآریا در تئاتر به سال 93 و نمایش «ننه دلاور و فرزندان او» به کارگردانی زهرا صبری بازمیگردد، همچنین آخرین حضور آذرنگ در تئاتر و در مقام بازیگر، سال 95 و نمایش «افسون معبد سوخته» به کارگردانی کیومرث مرادی بوده است.
آذرنگ برای نگارش این نمایشنامه جایزه نخست نویسندگی در بخش بینالملل بیستوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را دریافت کرده است.
«خنکای ختم خاطره» داستان سربازی به نام یوسف است که در کما به سر میبرد، همه چیزش از بین رفته و فقط چشم و دلش سالم ماندهاند. فرشتهای واسطه آمدن او از عالم برزخ به زمین (دنیای زندگان) میشود، ماموران بنیاد شهید هر چه بیشتر تلاش میکنند تا والدین اصلی یوسف را بیابند، با متقاضیان بیشتری روبرو میشوند و این روند به گونهای فزاینده و بدون پایان تا انتها ادامه مییابد.
«خنکای ختم خاطره» زندگی این خانوادهها و مشکلات آنان را به نمایش میگذارد.
این نمایش از 24 آذرماه ساعت 20 در سالن «استاد سمندریان» مجموعه ایرانشهر به صحنه خواهد رفت.
فراهنگ ** 7561 ** 1418
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگی تئاتر معتمد آریا ممیزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۳۲۱۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: نمایش شاماران به کارگردانی ساسان شکوریان ترکیب هنرمندانهای از هنر پیشینهدار سیاهبازی و افسانهای کهن از داستانهای هزار و یک شب را بازگو میکند.
تماشاخانه سنگلج، یکی از قدیمیترین سالنهای نمایش تهران است که این روزها ضرورت تعمیر، نگهداری و توسعه آن سوژه اخبار شده، این بار نیز با نمایش شاماران، هنرمندان و هنردوستان را میزبانی کرد.
شاه ماران یا شاماران اسطورهای از موجودی نیمهزن و نیمهمار است که در بین مردم کردنشین سمبل برکت، دانش و شفا است. اما چه شد که هنرمندان سرشناس متعددی به دیدن نمایش این داستان اسطورهای نشستند.
میتوان اسرار هویدا کرد و نجات یافت
تئاتر هنر نخبگان است، اما دروازه یادگیری آن برای عموم گشوده است. شاماران در تلفیق زیبایی از سیاهبازی هنر کهن و اصیل ایرانی با افسانهای جامانده از هزارهها به دنبال انتقال همان پیامهایی است که هر روز در زندگی به آن نیازمندیم.
بازی روان بازیگران و تسلط بر نقش، چهرهپردازی متناسب با نقش و همچنین سیالیت زمانی از گذشته به دوره معاصر و برعکس اجرایی روان را در اختیار بیننده قرار میدهد. هر چند کارگردان میتواند کمی از ابهام ماجراها کاسته و کلیدهای بیشتری در اختیار تماشاگر قرار دهد، اما سطح اجرای مقبول غیر قابل انکار است.
سیاهباز در نقش جاماسب ظاهر میشود. جوانی که در افسانهها برای پیدا کردن عسل در غاری حبس میشود و دوستانش تنهایش میگذارند. دراین نمایش گنجی که میتواند زندگی سیاهباز را دگرگون و او را از فقر و فلاکت برهاند جایگزین عسل شده است. سیاهباز در قبرستانها به دنبال گنج است و کیست که نداند بر روی هر گنجی ماری خفته است.
در افسانه جاماسب او به باغ مارها که در کنار شاه مار خود زندگی میکنند میرسد و به شرط آن که جایی ازاین مکان نامی نبرد، زندگی خود را با شاه مار آغاز میکند. شاه مار با چهرهای موحش تنها یک تمنا از او دارد و آن هم وفای به عهد است. اما جاماسب برای نجات خود بارها و بارها عهدشکنی میکند.
آنجا که دروغ است وقاحت موج میزند
شاماران یکی از سمبلهای مورد احترام مناطق کردنشین است که به عنوان نشانه برکت و دانش تصاویر آن در جای جای خانهها کشیده و از تصویر آن مجسمه و گلدوزیهایی در بین لوازم زندگی دیده میشود. آن چهره کریه زنی که نیمی از تنش یک مار است، بر خلاف آدمهای روی زمین به وفاداری و صداقت ارج مینهد.
اما هرجا دروغ باشد، وقاحت موج میزند و سیاهباز به همراه گروهی از بازیگران به مصداق توده مردم با لودگی و مسخرهگی به عهده خود پشت پا میزند.
اما داستان در همین جا خاتمه نیافته است. به جای سکه و زر گنج واقعی همان شاماران است که پادشاه برای بهبود خود از بیماری در به در به دنبال اوست. جادوگری که در بارگاه پادشاه است میگوید برای شفایش باید جغدی که در وجود خود دارد را بیرون بکشد. تمثالی از شومی و کراهت و خباثت.
سیاهباز که اسرار دیدن شاماران را بر ملا کرده توسط وزیر پادشاه اسیر میشود و با کمک او شاماران به نزد پادشاه آورده میشود. سیاهباز میگوید برای معیشت روی خود را سیاه کرده، اما دراین داستان به دلیل خیانت به گنجینه دانش و معرفت، روسیاه است. پرداختن به افسانههای بومی و طرح آموزههای آن، در وضعیتی که به اعتقاد نادر ابراهیمی نویسنده سرشناس، به یک رستاخیز اخلاقی نیازمندیم، همان چشمه آب روانی است که هر انسانی در عطش آن است.
نویسنده و کارگردان در نهایت شاماران را، چون افسانهاش به دست پادشاه میدهد و او تکه تکه میشود. اما پایان خوش آنجاست که به خاطر حماقت و حرص و ولع، هر که بدی کرده به سزای اعمالش میرسد. بر خلاف جاماسب که به دانش دنیا آگاه شده و حکیم بزرگی میشود، سیاهباز در قعر کردههای خود روسیاه باقی میماند. اما همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خیر هست. قلب پرمهر و سلامت سیاهباز به کمکش میآید تا بتواند تیرهروزی و تیرهرویی خود را به کنار بزند.
نمایش سیاهبازی شاماران در بیست و یکمین جشنواره بین الملی نمایشهای آیینی و سنتی ایران شرکت کرده تا آیینهای اصیل ایرانی را باردیگر نقل کند. اثری که هنرمندان و اهالی قلم بسیاری را به تماشای خود مهمان کرد.
این اثر نمایشی تا ۷ اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهد شد.
انتهای پیام/