Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جنوب نیوز»
2024-03-28@22:52:34 GMT

به بهانه اکران فیلم بمب یک عاشقانه

تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۵۶۳۱۶

«بمب؛یک عاشقانه» جدیدترین ساخته «پیمان معادی» در مقام کارگردان، داستانی اجتماعی و روایتی متفاوت و نوستالژیک از دوران دفاع مقدس شمرده می شود. به گزارش جنوب نیوز، واژه نوستالژی از دو واژه یونانی ساخته شده‌است: nostos که به معنی «بازگشت [به خانه]» است و algia که معنی «رنج ودردکشیدن» می‌دهد. به بیانی دیگر نوستالژی یا یادمانه، احساسی است غم انگیز که با یادآوری سرخوشانه موقعیت ها، رویدادها، افراد و اشیای گذشته همراه شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


دلتنگی برای روزهای بد و خوب سپری شده و یادآوری لحظات تلخ، شیرین، پراسترس یا بی خیالانه ی گذشته همگی بخشی از عواطف درونی و ذاتی نوستالژی ها هستند. در واقع کیفیت و خوبی و بدی لحاظ سپری شده یا اشیا و اشخاص نیست که نوستالژی را باارزش می کند بلکه فاصله گرفتن به لحاظ تاریخی و عدم تکرار آن رویدادها و اشیا است که خاصیت اثرگذار نوستالژی هاست و مایه احساس شادی تومان با غم در آنهاست.
ساخته معادی یک نوستالژی پر شاخ و برگ است. حال و هوا، سبک زندگی و اتفاقات دوران دفاع مقدس، به ویژه تجربه رفتن به پناهگاه در زمان حمله هوایی که در آن هشت سال به کرات اتفاق می افتاد و اعلام وضعیت خطر به اضافه همه مولفه های زندگی سخت و البته ساده ی دهه شصت، دستمایه آخرین ساخته معادی در مقام کارگردان است.

**درباره صاحب اثر
پیمان معادی (متولد 1349) را همه به عنوان بازیگر و بازیگری صاحب سبک می شناسند، عنوانی که به ویژه پس از بازی در دو فیلم «اصغر فرهادی» یعنی «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» نصیب خود ساخت. بازیگر جوان و با استعدادی که البته کمتر کسی می داند که متولد نیویورک است و تابعیتی دو ملیته دارد.
این دو ملیتی بودن البته هرگز باعث کم کاری و فاصله گرفتن او از سینمای ایران نشده و پس از شروع فعالیت سینمایی اش یعنی نوشتن فیلمنامه «آواز قو» در دهه هفتاد، تا نقطه عطف زندگی حرفه ای و بازیگری اش یعنی قرار گرفتن جلوی دوربین اصغر فرهادی در فیلم درباره الی (فیلمی که او پس از آن نظر مثبت منقدان و بیننندگان و فیلمسازان را به خود جلب کرده است) وی مدام در این حیطه مشغول نوشتن و به نوعی همواره فعال بوده است.
معادی سابقه نویسندگی، بازیگری و کارگردانی را در کارنامه هنری خود دارد و اثر جدیدش در دهه شصت و در بحبوحه جنگ ایران و عراق و در تهران رخ می دهد. محله ای در تهران، زمستان 1366، زمان و مکان وقوع فیلم با سه مکان مهم است؛ مدرسه، خانه ای آپارتمانی و زیرزمین آپارتمان. جایی که در گیر و دار آژیرهای خطر و پناه گرفتن در پناهگاه ها، پسری نوجوان عاشق دختر اقوام یکی از همسایگانشان می شود و از طرف دیگر زن و شوهری (ایرج و میترا) با بازی لیلا حاتمی و پیمان معادی از سر لجبازی با خود، دیگری و زندگی، بی خیال از بمب و خطر و ... در طبقه شان می مانند و به پناهگاه نمی روند.
فیلم بمب؛یک عاشقانه اثری است متفاوت در کارنامه کاری معادی و پس از «فیلم کوتاه ماتیک» (1385) و «برف روی کاج ها» (1389) سومین ساخته او در مقام کارگردان است.
روایتی متفاوت از سال های دفاع مقدس و بهره گیری جذابی از عناصر، اشیا، نمادها و ارزش های سال های دهه 60 ایران که با توجه به حضور اکثریت جمعیت حال حاضر که در این برهه زمانی متولد شده یا در سنین ابتدایی بوده اند، نوستالژی ای دلچسب و البته شاید ناخوشایند (به دلیل تلخی های جنگ) محسوب می شود.

**ضعف ها
این فیلم اگرچه تلاش دارد تا از طریق روایت لطیف زن و شوهری که همدیگر را دوست دارند اما با یکدیگر لجبازی می کنند، داستانی اجتماعی را روایت کند اما در نهایت بین این دو مانده و در بیان منظور و مفهوم و معنایی برای فیلم می لنگد. در واقع اگرچه مخاطب نوستالژی_دوست را درگیر و همراه خود می سازد و تک تک المان هایش از لوله های آب خیابان، موتور گازی، چوب تنبیه و لباس های معلم و شاگردان تا چیدمان خانه و ظروف و شیشه های شیرکاکائو و... برای بیننده چشم نواز و دوست داشتنی است اما در نهایت و پس از فیلم نمی توانیم بفهمیم که هدف این فیلم چه چیزی بوده است؛ و صرف حس سرخوشی از تکرار و یادآوری المان هایی نوستالژیک در گذشته آیا چیزی از این فیلم دستگیرمان می شود یا خیر.
نقش اصلی زن داستان میترا (با بازی لیلا حاتمی) اگرچه در بیانی شعارگونه به کوچکترها توصیه می کند که حرف بزنند و احساسشان را به زبان بیاورند و در یک کلام از دیالوگ برای ارتباط اجتماعی و رفع مشکلاتشان بهره ببرند اما خودش اندر خم یک کوچه مانده و توانایی گفت وگویی درست و حسابی و حل مشکلات با شوهرش را ندارد. ضمن این که تکرار ژست ها، دیالوگ ها، رفتارها و حتی لباس های لیلا حاتمی در این فیلم بسیار شبیه است به «رگ خواب» و «در دنیای تو ساعت چند است» و این امر نه تنها او را به سمت نوعی از کلیشه شدن پیش برده که اثرگذاری و باورپذیری او در نقشش را در چشم مخاطب فروکاسته است.
این گونه فضاها و نکاتی در فیلم ها اگرچه ممکن است بی اهمیت به نظر برسند اما از این منظر که میزان همراهی بینننده و مخاطب را با فیلم و روایت تقلیل می دهند و امکان باورپذیری را سلب می کنند در نهایت به فیلم و مفهومی که قصد انتقال آن را دارد صدمه می زنند.
بر اینها باید افزود این را که ریتم فیلم کند است و از اواسط فیلم بیننده را خسته می کند و هیجان و اتفاقی که شاید در انتظارش نشسته را برآورده نمی سازد. در نتیجه فیلم دچار رخوتی می شود که نمی تواند حس همراهی و هیجان مورد انتظار بیننده را محقق سازد. البته معادی در نشست های فیلمش این مساله را تعمدی و در راستای انتقال حس عارفانه و عاشقانه مضامین فیلمش بیان کرده است اما حتی برای بیان چنین مفاهیمی، ریتم کند نباید مانع از خستگی و دلزدگی شود؛ چیزی که در برخی از سکانس ها اتفاق می افتد و بیننده را خسته می کند.
و نکته آخر در اینجا این که اگرچه بازی بدون کلام و انتقال معنا از طریق بدن، چشم و حالات رفتاری کاری سخت است که در صورت بازی خوب اثرگذاری بیشتری نسبت به حرف زدن و بیان دارد اما نباید از این نکته غافل شد که اساسا زیادروی در هرچیزی نتیجه معکوس دارد؛ در این معنا، اگرچه حرف نزدن شخصیت ها و سوژه ها به ویژه زوج ایرج و میترا جذابیت انتقال معنا و برداشت متفاوت بینده را دارد اما درجاهایی این مساله احساس می شود که آنها در بیان مشکلات، احساسات و گذشته شان خست به خرج می دهند و انتظار بی جایی دارند که می خواهند مخاطب همه اینها را حدس بزند.


**قوت ها
اگرچه فیلم طنز نیست و قرار هم نیست که ما را بخنداند اما بازی خوب «سیامک انصاری» با همان ژست ها و دیالوگ های بانمک همیشگی، در کنار حبیب رضایی که همواره و در هر نقشی بهترین خودش را به نمایش می گذارد، فضایی بامزه را ایجاد می کند که از نقاط برجسته فیلم است. به ویژه زمانی که وقایع فیلم در مدرسه رخ می دهد و شاهد دیالوگ های سنجیده و فکر شده ی بین معلمان، مدیر، ناظم و بچه ها هستیم.
انتقاد به سیستم آموزشی گذشته، تنبیهات و اصول آموزشی ای که امروز نقد می شوند و تاکید اغراق آمیز بر دیوار نوشته ها و حساسیت های اخلاقی آن دوران، جزو بهترین مفاهیمی هستند که معادی در این فیلم به آنان پرداخته است.
فضاسازی جاندار و دیالوگ های قوی بین معلمان، مدیر و ناظم مدرسه، توانایی همزاد پنداری برای هر متولد دهه ی شصتی را که در همین فضا یا فضایی نزدیک به آن درس خوانده و آموزش دیده را فراهم می سازد و همین موضوع یکی از قوی و دوست داشتنی ترین قسمت های فیلم از نظر بینندگان فیلم بوده و خواهد بود.
تاکید کارگردان و فیلمنامه بر حرف زدن و حل کردن مسائل و مشکلات از طریق بیان کردن، ابراز، واکاوی و واکندن مشکلات شاید یکی از جدیدترین و پرتکرارترین نسخه های دهه اخیر از جانب روانشناسان برای حل مشکلات فردی و اجتماعی و به ویژه مشکلات زناشویی باشد که نیاز به تاکید به آن به درستی در این فیلم بارها و بارها (اگرچه توام با کاستی و ضعف) مطرح می شود.
اگر از فیلم کوتاه ماتیک بگذریم، فیلم بمب دومین ساخته بلند و داستانی معادی در مقام کارگردان و به عنوان کسی که تازه در ابتدای راه است و حرف های زیادی برای گفتن و هوش سرشاری در انتقال معنا دارد، اثری قابل تقدیر و با ارزش است. معادی بازیگری صاحب سبک است که در بیان، شیوه خاص خود را دارد، چنین شخصیتی در مقام کارگردان و آن هم کسی که سابقه طولانی فعالیت با کسی چون فرهادی را در کارنامه دارد، احتمالا خروجی های موفقی پیش رو خواهد داشت./ ایرنا

منبع: جنوب نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۵۶۳۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تلفیقی موفق از ژانر جنگی و درامی عاشقانه در «آمرلی»

به گزارش قدس آنلاین، در میان پلتفرم‌های مختلفِ شبکه نمایش خانگی، پلتفرم «فیلم‌نت» در اقدامی جسورانه و برای اولین بار در شبکه نمایش خانگی، سریالی تحت عنوان «آمرلی»، ویژه ماه مبارکِ رمضان برای کاربران خود تدارک دیده است.

و اما چرا می‌توان به این اقدام گفت جسورانه؟ این‌که پلتفرمی برای کاربران خود؛ احترام قائل است و برای تمام سلیقه‌های مخاطبین خود، محصولی درخورِ شان آن‌ها عرضه و تولید می‌کند. 

سریال «آمرلی» که سریال مناسبتی این پلتفرم است؛ با استقبال مخاطبانی با این نوع سلیقه و تفکر مواجه شده است که هم‌چنیندر بطنِ آن؛ نظر و توجه دیگ مخاطبانِ خود را نیز جلب کرده است.

مصطفی زمانی بازیگر نقش اصلیِ سریال «آمرلی» به زبان عربی صحبت می‌کند که این یک اتفاق و موفقیت ویژه‌ی بین‌المللی برای موقعیت کاری و توانایی‌های‌اش محسوب می‌شود؛ به خصوص آن‌که او، تنها بازیگرِ ایرانی سریال «آمرلی» است که به طور کامل در عراق فیلمبرداری شده است و بازیگران محبوب و مشهور عرب در کنارِ زمانی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

پیش از بحث مفصل‌تر درباره نوع عرضه‌ی محصولات «فیلم‌نت» که در این متن به طور مشخص درباره‌ی سریال «آمرلی» است؛ بهتر است پیش‌زمینه‌ای از کیفیت این سریال نیز به دست آوریم.

«آمرلی» به لحاظ کیفی نیز برگ برنده دارد. در روایتِ جنگی و عاشقانه‌ی این سریال، شاهد نوعی عشقِ متفاوت هستیم. 

دو دهه‌ی اخیر در سریال‌های عاشقانه‌ی ایرانی، اغلب باب شده است که روایتی از عشق‌های مثلثی در قصه‌هایشان به وجود آورند. عشق‌های مثلثی و دیگر موضوعات تکراری یا کلیشه‌ای نکته منفی به حساب نمی‌آید؛ به شرطی که این موقعیت شبیه به دیگر آثار نباشد و به ذوق مخاطب برنخورد! 

نکته‌ی ویژه در روایت عاشقانه‌ی سریال «آمرلی»، ورودِشخصِ سومی به میانِ زندگیِ دو زوج عاشق است که باهم زندگی می‌کنند و تشکیل خانواده داده‌اند. 

موضوعی که بسیار به‌روز و مهم است و کمتر به این مسئله یا حتی شاید بتوان گفت؛ این «معضل اجتماعی»در فیلم‌ها و سریال‌هایمان شاهد آن بوده‌ایم. 

در عشق‌های مثلثی تکلیف مخاطب با کاراکترهای اصلی مشخص است. همیشه دو رقیبِ عشقی در پی رقابت برای به چنگ آوردن معشوقه‌ی مشترک هستند. اما در «آمرلی» دو عاشق و معشوقی که سال‌هاست باهم ازدواج کرده‌اند،شخص سومی وارد زندگی آن‌ها می‌شود که مخاطب دقیقانمی‌تواند حدس بزند که آیا او می‌خواهد عشقِ دیگری را به تصرف خود درآورد یا در پشتِ ذاتِ شخصیت خود(نقاب شخصیتی) به دنبالِ برهم زدن رابطه‌ای به دلیل یک «هدف» کلی دیگر است.

و اما هدف! «آمرلی» داستانِ حمله‌ی داعشی‌ها به این شهر است که مردمانش باید خود را از این مهلکه نجات دهند و برخی از افراد خودیِ شهر، در این هدف با داعشی‌ها (خواسته یا ناخواسته)؛ مشترک هستند.

شخصیت سجا(با بازی هاله العادل) که وارد زندگیِ زوج رافد و هاله با بازی مصطفی زمانی و ناریمان الصالحی شده است؛ کاراکترِ مبهمی دارد و هنوز مخاطب هم نتوانسته است با خود هضم کند که او چه بر سرش می‌گذرد؛ تنها چیزی که پُرواضح است، حضور و دخالتِ سجا در رابطه‌ی رافد و هاله است.

تا به اکنون، سه قسمت از سریال «آمرلی» هم‌زمان با پخش جهانی‌اش در پلتفرم «فیلم‌نت» به نمایش درآمده است. ضرباهنگ این سریال آنقدر سریع و به‌جا است که در همین سه قسمت، مخاطبان با قصه درگیر می‌شوند و در پایان هر قسمت برایشان سوال‌های بیشتری به وجود می‌آید که باید صبر کنند؛ ادامه‌ی سریال را تماشا کنند تا به کشف و شهود قصه و شخصیت‌ها پی ببرند.

و اما «فیلم‌نت»! این پلتفرم شبکه نمایش خانگی برای عرضه‌ و تولیدِ محصولاتش به نظر عجله‌ای ندارد و گویی هدف‌گذاری بلندمدت آن؛ ساختِ سریال‌ها و برنامه‌های ترکیبی متفاوت و متنوع با سلیقه‌های مختلفِ عمومِ مردم است. 

همکاری مشترک «فیلم‌نت» با پخش کننده جهانی آن مزیتی افزون بر شناساندنِ سبکِ صنعتِ فیلمسازی و سریالِ ایرانی، به لحاظ تجاری و جذب مخاطب نیز دارد. 

به این صورت که با پخش سه قسمت این سریال؛ آن هم به دو شکل دوبله‌ فارسی و عربی(همراه با زینویس فارسی)، توجه عربی‌ها را به «فیلم‌نت» جذب کرده است. یکی از شاهدهای این مزیت، کامنت‌های عرب زبانان برای فیلم‌نت است که از آن‌ها سوال می‌کنند، چطور می‌توانند عضو «فیلم‌نت» شوند و درباره‌ی مشکلات سروری کشورشان با زبان انگلیسی با گروه پشتیبانی «فیلم‌نت» در تماس هستند. مخاطبِ خارجی وقتی به بهانه‌ی سریالی که به زبان آن کشور ساخته است؛ با دیگر محصولات و برنامه‌های ایرانی نیز آشنا شده و دامنه‌ی شناختِ«فیلم‌نت» و محصولات ایرانی، گسترش بیشتری پیدا می‌کند. به طوری که ممکن است در این میان خارجی‌ها، متقاضی سریال‌های ایرانی شوند و آن محصولات را خریداری کنند. برنامه‌ریزی که پلتفرم‌های خارجی نظیر نت‌فلیکس، آمازون و غیره دارند. و در هر حال هر حرکتی در این زمینه نیازمند یک «شروع» با ریسک و شجاعت است تا برای پلتفرم‌های نمایشی ایرانی هم این اتفاق و موفقیت رقم بخورد.

و اما مجدد درباره‌ی خود سریال «آمرلی»! ژانر جنگیِ سریال «آمرلی» بر اساس یک اتفاق واقعی نوشته شده است. زمانی که داعش در صدد فتح کامل بغداد و سپس کل اراضی خاک عراق بود. اما با کمک نیروهای «حشدالشعبی» و کمکِ سردار شهید «حاج قاسم سلیمانی» از ایران، هدف آن‌ها به در بسته خورد. 

حال تلفیق ژانر جنگی با ژانر درام و عاشقانه‌ی سریال سبب شده مخاطب ضمنِ تماشای یک داستان واقعی در قالب داستانی، موازی با آن درگیر عاشقانه‌ای در دلِ جنگ شود. 

سریال «آمرلی» به کارگردانی احمد ابراهیم احمد و تهیه‌کنندگی امیرمهدی پوروزیری در ماه مبارک رمضان؛ جمعه و شنبه‌ی هر هفته ساعت ۸ صبح از «فیلم‌نت» پخش می‌شود.

دیگر خبرها

  • تصاویر| ژست‌های عاشقانه بابک جهانبخش و همسرش مقابل دوربین
  • عکس عاشقانه سمانه پاکدل و هادی کاظمی زیر باران
  • (عکس) تصویر عاشقانه فرهاد مجیدی و مادرش در دبی
  • (ویدئو) کار سحر دولتشاهی و پیمان معادی به دعوا کشید!
  • ضرورت پاسخگویی محیط زیست درباره قطع ۴ هزار درخت
  • ژست‌های عاشقانه بابک جهانبخش و همسرش +تصاویر
  • ضرورت پاسخگویی سازمان محیط زیست درباره قطع ۴ هزار درخت
  • تلفیقی موفق از ژانر جنگی و درامی عاشقانه در «آمرلی»
  • افشاگری مهدی طارمی درباره اسپیکر معروف؛ عاشقانه‌ها با شجاع است!
  • جواب سرمربی تاجیکستان به مانچینی: فقط بهانه!