بیدار بمان آقای فوکویاما
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۵۷۶۰۸
فرانسه این روزها در آتش میسوزد. دولت مکرون چند هفته است با باتوم، گلوله و گاز اشکآور از مردم پذیرایی میکند؛ آنها ولی دست از مطالبات گسترده خود برنمیدارد. ۲۴ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۵ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، حسن رضایی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: فرانسه این روزها در آتش میسوزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال، افکار عمومی فرانسه که همراهی 80 درصدی با جنبش جلیقهزردها دارد، هجوم مسلحانه به معترضان را بیشتر سناریوی دستگاه امنیتی پاریس برای توجیه برخوردهای سختتر با مردم میداند تا یک حادثه تروریستی. در آنسو اما پلیس فرانسه با تاخیری چندروزه اعلام کرده تکتیرانداز مدنظر، هنگام شلیک، فریاد اللهاکبر سر داده است! سناریویی که بعید است از سوی مردم معترض بسادگی باور شود. آگاهان دنیا و آنها که نبض سیاست را فارغ از حقد و کینههای مرسوم سیاسی- حزبی میسنجند، بخوبی میدانند اعتراضات این روزهای فرانسه، ابدا مساله کوچکی نیست. مردم به جان آمده از سلطه کارتلها و تراستهای عظیم اقتصادی، دیگر نمیخواهند کارگر و کارمند ثروتمندانی باشند که دولت به صورت سیستماتیک آنها را حمایت و نمایندگی میکند.
این البته نخستین باری نیست که ساکنان بهشت مغربزمین از وفور نعمات(!) به تنگ آمده دست به آشوب و اعتراض میزنند. در قریب 20 سال گذشته، جنبشهای مشابهی را در کشورهای ایتالیا، آلمان، آمریکا، یونان، ایرلند، انگلیس، هلند، اسپانیا و سایر کشورهای اروپایی شاهد بودهایم. جنبشهایی که مکررا زیر ضربات باتوم پلیس و دیکتاتوری رسانهای غرب سرکوب شده، به آتشی زیر خاکستر بدل شده است. اگر دقیق بنگریم، قدرت یافتن احزاب راست افراطی در اروپا، رای آوردن ترامپ و اعتراضات این روزهای فرانسه همگی از یک جنس است. جامعه مغربزمین در تمام این موارد، راهی ورای مناسبات سیاسی مرسوم را جستوجو میکند، چرا که امیدی به سیستم سیاسی حاکم ندارد. مساله قابل تامل درباره جنبش جلیقهزردهای فرانسه هم این است که آنها هر گونه وابستگی به هر یک از احزاب سیاسی مرسوم کشور را بشدت نفی میکنند.
ناامیدی از سیستم حاکم، دیرگاهی است در دموکراسیهای غربی رخنه کرده است. دیکتاتوری رسانهای غرب در تمام این سالها اما باعث شده این ناامیدی، لزوما منتج به انقلاب نشود. از دست رفتن اعتبار رسانههای رسمی دولتهای غربی در منظر افکار عمومی اما بتدریج در حال تکمیل این حلقه مفقوده است و میتواند موجب فروپاشی این آخرین دژ مقابل توفان مردم خشمگین و فرودستان شود. وقتی فوکویاما با دستپاچگی از شکست لیبرالیسم سخن میگوید، به واقع زنگ هشدار نسبت به همین وضعیت را - البته با تاخیری چند دههای- به صدا درمیآورد. غرب گیج است، نه میفهمد کلید تسلط بر خاورمیانه چیست، نه میتواند بیداری اسلامی را هضم کند و نه حالا میفهمد راه برونرفت از پنجه گرسنگان اروپایی و آمریکایی کدام است.
باراک اوباما چند سال پیش از این گفته بود: «دلیل اینکه بسیاری از مسائل آمریکا حل نشده این است که بخش زیادی از جمعیت آمریکا، بویژه جوانان در انتخابات شرکت نمیکنند. سال 2014، میزان مشارکت مردم در انتخابات در پایینترین سطح از زمان جنگ دوم جهانی بود!» اوباما و همفکرانش نمیخواهند بفهمند نسل جوان غرب، با کلیت این سیستم مشکل دارد و وقتی هم در والاستریت، لندن، پاریس و ... سرکوب شود، دوباره با انتخاب ترامپ و راستهای افراطی سعی میکند چماق این حقیقت را بر سر امثال اوباما بکوبد. نکته قابل تامل درباره پیروزی مکرون در انتخابات اخیر فرانسه هم که غالبا نادیده انگاشته میشود، این است که وی هنگامی که از کابینه اولاند بیرون آمد و حزب خودش را تشکیل داد، گفته بود به هیچ یک از احزاب شناختهشده فرانسوی تعلق ندارد و به قولی، نه چپ است، نه راست!
دلیل اقبال افکار عمومی به وی و واگذاشتن لوپن نیز همین درک ناصحیح جامعه فرانسه از واقعیت مکرون بود. به واقع مکرون، قلابی از کار درآمد. مجموعه این واقعیات نشان میدهد جامعه غرب در چند دهه گذشته به صورتی ساختارمند، سرگرم تخریب ساختارهای سیاسی مرسوم و گذار از آنها به چیزی غیر آن است؛ امری که باعث بیداری امثال فوکویاما از خواب خوش پایان تاریخ در افق نئولیبرالیسم شده است. نئولیبرالیسم طی دهههای گذشته، همزمان با تخریب زندگی اقشار متوسط و فرودستان، به نوعی مقدمات فروپاشی و تخریب خود را هم فراهم کرده است. اینجا اما کسانی حل مشکل آب خوردن مردم ایران را هم وابسته به دخیل بستن به پنجره همین سیستم رو به افول و انقراض میبینند. جماعتی عقبافتاده و متوهمتر، به دلیل امتناع دولت از اجرای حداکثری نسخههای لیبرالی، با گرفتن ژست باسوادی، از دولت استعفا میکنند و دیگرانی چون آنها، خواستار خصوصیسازی بهداشت، آموزش، خدمات اجتماعی و همه چیز به تقلید از غرب هستند!
مجموعه اتفاقاتی که در فرانسه در جریان است، از نگاه بیبیسی، سیانان، رویترز، المانیتور، رسانههای اصلاحطلب و سلبریتیهای غالبا بیسواد ما اما با کمترین واکنش مواجه بوده است. گویی غرب، همراه رسانههای نیابتیاش در کشور ما هرگز دوست ندارد واقعیت حال فرانسه را باور کند. تاریخ اما به تنها چیزی که کار ندارد، آرزوهای احمقهاست و اتفاقا تاریخ با همین تحمیلهایش شناخته میشود. تحمیل واقعیات بر توهمات. تحمیل واقعیت ترسناک برجام بر اقتصاد ایران. رسانههای اصلاحطلب و لیبرال، این روزها بیشتر برای مکرون اشک میریزند تا مردم فرانسه، سلبریتیها هم بیشتر نگران حال سگشان هستند تا باتوم خوردن مردم بلاد فرنگ. تاریخ اما کار خود را خواهد کرد. بیدار بمان آقای فوکویاما!
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P41383/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۵۷۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درخواست هواداران از ستاره رئال: لطفا بمان!
به گزارش "ورزش سه"، مودریچ تابستان گذشته قراردادش با رئال مادرید را به مدت یک سال دیگر تمدید کرد و در پایان فصل جاری این قرارداد به اتمام خواهد رسید و شایعات بسیاری درباره احتمال جدایی او از این باشگاه به گوش میرسد.
این بازیکن در طول این فصل فرصت زیادی برای حضور در ترکیب اصلی رئال پیدا نکرد و همین موضوع باعث ناراحتی او شده و گفته میشود که شاید از این باشگاه جدا شود تا در آخرین سال حضورش در دنیای فوتبال بتواند فرصت بیشتری برای بازی داشته باشد.
این ستاره کروات در دیدار یکشنبه شب برابر بارسلونا که با پیروزی شاگردان کارلو آنچلوتی به پایان رسید پس از مدتها در ترکیب اصلی رئال حضور داشت و عملکرد خوبی را هم به نمایش گذاشت و به تیمش در کسب سه امتیاز ارزشمند این بازیکن کمک کرد.
هواداران رئال مادرید که از این پیروزی بسیار خوشحال بودند پس از پایان بازی در بیرون از درهای ورزشگاه سانتیاگو برنابئو منتظر مودریچ ماندند و پس از بیرون آمدن او از ورزشگاه همگی فریاد:« مودریچ بمان، مودریچ بمان!» سر دادند تا به این شکل از ستاره تیمشان خواسته باشند که قراردادش را بار دیگر با این باشگاه تمدید کند.