نبض بازار پوشاک هرمزگان در دست کشورهای عربی و هندی/لباس های بندری محبوب در جهان مغفول در استان!
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۶۵۱۲۰
گرچه لباس های سنتی و بومی هرمزگان در جهان طرفداران زیادی دارد اما در بازارهای استانی مورد غفلت واقع شده و جایگاه خاصی ندارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از هرمز؛ استان هرمزگان با داشتن فرهنگی غنی و گذشته پر محتوا دارای اصالت و تمدن خاصی هستند که سنت و لباس های این دیار در سراسر ایران و حتی فراتر از آن در کشور های حاشیه خلیج فارس زبانزد خاص و عام بوده و طرفداران زیادی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لباس های سنتی هرمزگان نشان و نمادی از عفت و حجاب زنان این مرز و بوم دارد که به جرات می توان گفت که نوع پوشش زنان این منطقه تنها منحصر به تن پوش خاصی نبوده و دارای حجاب کاملی از تن پوش، روسری، شلوار های بلند، جوراب و.... است.
جای جای استان هرمزگان قوم های مختلفی از جمله بلوچ، بندری و عرب جای گرفته که هر کدام از این مناطق دارای لباس های خاص و منحصر به فردی بوده اما آنچه که میان همه آنها مشترک بوده داشتن پوشش کامل و حجاب است.
در گذشته های دور که هرمزگان ارتباطات تنگاتنگی با کشور های عربی و هندی داشته بسیاری از فرهنگ ها مختلف از جمله نوع غذا و صحبت کردن بین آنها تبادل شده اما در نوع پوشش بندری اصیل تاثیر چشم گیری نداشته و لباس های آنها دست خوش تغییرات زیادی نشده و مردمان خون گرم این دیار هنرهای دست خود را با جنگ و دندان حفظ کرده اند.
با گذشت زمان و به روز شدن وسایل طرح و ساخت این نوع لباس و الگو برداری کشورهای عربی و هندی از نوع لباس و پوشش سنتی بندرعباس باعث شده که لباس ها و پوشش های سنتی بندری شباهت های فراوانی با آنها داشته باشد.
با رفتن به بازاهای مرکز استان مشاهده می شود که لباس های سنتی و پوشش های اصیل بندری جایگاه در بازار نداشته و مراکز خرید این استان پر شده از لباس های عربی و هندی که به دلیل قیمت های ارزان مشتریان ویزه ای پیدا کرده اند.
لباس های اصیل بندری به دلیل ظرافت های ویزه و هنر دست بودن آن؛ همچنین زمان بر بودن ساخت آن دارای قیمت های گزاف بوده و کمبود کارخانه های منحصر به فرد برای تولید انواع لباس بندری باعث شده نبض بازار بندرعباس را لباس های عربی و هندی بچرخاند.
چنان لباس های هندی و عربی در بازاهای هرمزگان ریشه دوانده اند که حتی طراحی لباس های بومیان این منطقه را در دست خود گرفته اند و انواع و اقسام پارچه های این استان از کشور های همسایه وارد هرمزگان می شود.
اگرچه لباس های سنتی و بومی هرمزگان در کشورهای حاشیه خلیج فارس، ترکیه و برخی از کشورهای اروپایی درارای اهمیت و ارزش فراوان بوده و هر ساله به این کشورها صادر می شود اما همچنان در بازارهای استانی که تولید کننده این هنرهای ارزشمند بوده مورد غفلت واقع شده و جایگاه خاصی در این بازار ها ندارد.
شلوار کمه ای، لباس کندوره، جلویل های خوسی (یک نوع روسری) ، برکه (نقاب) از جمله پوشش های اصیل هرمزگانی به شمار می رود که امروزه مورد غفلت قرار گرفته اند به طوری که برای یافتن هر کدام از این ها باید ساعت ها در بازار جست و جو کرد تا شاید به توان نمونه ای از آن را پیدا کرد.
این در حالیست که برای یافتن جنس های مشابه هندی آن به راحتی و با یک گشت و گذار ساده می توان انواع آن را یافت؛ هرچند که لباس های مشابه وارد شده به این بازار ها هیچ گونه سنخیتی با فرهنگ مردمان دریا دل هرمزگانی ندارد اما به دلیل فراوانی و دستیابی آسان به انها باعث شده طرفداران زیادی پیدا کند.
هرچند که هرمزگانی ها لباس های بومی و سنتی خود را برای حفظ اصالت با چنگ و دندان حفظ کرده اند اما واردات بی رویه لباس های عربی و هندی چه از مبادی قانونی و چه غیر قانونی باعث شده هنرهای دست زنان این مرزو بوم کم رنگ دیده شود و جایگاهی خاص در بازار نداشته باشد.
همت والای مسئولان را می طلبد که با حمایت از سازندگان لباس های سنتی و جلوگیری از ورود لباس های قاچاق جلوی واردات بی رویه لباس هایی که هیچ گونه سنخیت با فرهنگ اصیل مردمان این دیار را ندارد گرفته شود تا لباس های سنتی هرمزگانی دوباره به جایگاه ویژه خود در بازار برسد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۶۵۱۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - ایدئولوژیهای گوناگون غالبا دربارۀ سیاست بینالملل بینظر نیستند. مارکسیسم هم چشماندازی به سیاست بینالملل دارد که البته با چشماندازهای سنتی و متعارف به کلی مغایر است. چیزی که رویکرد مارکسیستی به سیاست بینالملل را متمایز میسازد، تاکید آن بر قدرت اقتصادی و نقشی است که "سرمایۀ بینالمللی" دارد.
مارکس در وهلۀ نخست به تحلیل ساختارهای سرمایۀ ملی، بویژه رابطۀ آشتیناپذیر بین بورژوازی و پرولتاریا توجه داشت، اما در نوشتههای او به طور ضمنی چشماندازی بینالمللی نیز وجود دارد. به نظر مارکس وفاداریهای طبقاتی با تقسمیات ملی برخورد دارد. او بر اساس چنین عقیدهای در پایان کتاب "مانیفست کمونیست" نوشت: کارگران جهان، متحد شوید!
در آثار مارکس این ایده به طور ضمنی مطرح شده است که سرمایهداری نظامی بینالمللی است ولی تا قبل از انتشار کتاب مشهور لنین، به نام "امپریالیسم: بالاترین مرحلۀ سرمایهداری"، این ایدۀ مارکسیستی با قوت و صراحت یا به شکل کامل مطرح نشده بود.
لنین معتقد بود توسعۀ امپریالیستی خواست سرمایهداری داخلی برای حفظ سطح بالای "سود" از راه صادر کردن سرمایۀ اضافی را نشان میدهد، و این به نوبۀ خود، قدرتهای بزرگ سرمایهداری را به برخورد با یکدیگر کشاند و جنگ برآمده از آن (جنگ جهانی اول)، اساسا جنگی امپریالیستی است که برای کنترل و تصاحب مستعمرات در آفریقا، آسیا و جاهای دیگر درگرفته است.
اما مارکسیستهای جدید یا نئومارکسیستها، به محدودیتهای الگوی مارکسیسم-لنینیسم کلاسیک اذعان میکنند؛ از جمله به این که امپریالیسم حاکم بر اوایل سدۀ بیستم ثابت نکرد که "بالاترین" (یعنی آخرین) مرحلۀ سرمایهداری است؛ و آشکار شد این فرضیه که سیاست دولت صرفا بازتاب منافع سرمایهداران است، فرضیهای کوتهبینانه است.
در واقع تا آنجا که نئومارکسیستها "خودمختاری نسبی" دولت را میپذیرند، به این باور پلورالیستی نزدیک شدهاند که مجموعههای گوناگونی (درونملی، ملی و بینالمللی) بر صحنۀ جهانی تاثیر میگذارند.
اما ویژگی متمایز چشمانداز نئومارکسیستی این است که به رشد و توسعۀ "نظام سرمایهداری جهانی" توجه دارد؛ برخلاف مارکسیسم کلاسیک که بر "رقابت بین سرمایهداریهای ملی جداگانه" تاکید داشت.
در تحلیل نئومارکسیسم، ویژگی اصلی نظام سرمایهداری عبارت است از سازماندهی منافع طبقاتی بر پایهای بینالمللی در نتیجۀ پیدایش شرکتهای چندملیتی.
در این دیدگاه، این شرکتها نه تنها دولتهای دارای حاکمیت را از جایگاه بازیگران مسلط صحنۀ جهانی محروم کردهاند، بلکه خودشان نیز مانند دولتها و سازمانهای بینالمللی، در چارچوب الزامات ساختاریای عمل میکنند که متضمن منافع درازمدت سرمایهداری جهانی است.
به عقیدۀ نئومارکسیستها، ساختار جهانی تولید و مبادله بسیار منظم است؛ به این معنا که جهان را به ناحیههای "مرکز" و "پیرامون" تقسیم کرده است.
ناحیههای مرکز، مانند شمالِ پیشرفته، از نوآوریهای فناورانۀ سطوح بالا و پایدار سرمایهگذاری سود میبرند، در حالی که ناحیههای پیرامون، مانند جنوب کمتر توسعهیافته، نیروی کار ارزان تدارک میبینند و اغلب وابسته به فروش محصولاتاند.
اینگونه نابرابریهای جهانی، ساختارهایی را در خود منعکس میکنند که در سطح منطقهای و درون اقتصاد ملی ایجاد شدهاند. در حالی که ناحیههای منطقۀ مرکزی در در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند، منطقههای پیرامونی در واقع در حاشیه باقی ماندهاند و اغلب به محل رشد ناسیونالیسم قومی تبدیل میشوند. از این رو، جهانی شدن اقتصادی با گسستگی ملی همراه است.
این نگاه مارکسیستهای جدید به سیاست بینالملل در واقع از دهۀ 1960 به این سو پدید آمد. مطابق این نگاه، مناطق پیرامونی همواره باید وابسته باقی بمانند. یعنی کشورهای جهان سوم هیچ گاه نمیتوانند به جمع کشورهای جهان اول بپیوندند.
آندره گوندر فرانک جزو کسانی بود که چنین نگرشی را ترویج میکرد. اما پس از ظهور موج سوم دموکراسی در جهان، از اواسط دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990 میلادی، معلوم شد که برخی از کشورهای جهان سوم میتوانند از این جهان به جهان اول بگریزند. یعنی از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "توسعهیافته" تبدیل شوند.
بنابراین نئومارکسیسم را نیز باید دست کم واجد دو موج جهانی دانست. موج اول مبتنی بر آرای کسانی چو گوندر فرانک است که نور امیدی در انتهای تونل تکاپوی مناطق و جوامع پیرامونی نمیبینند، موج دوم نیز متعلق به نئومارکسیستهای پس از ظهور نئولیبرالیسم و جوامع توسعهیافته در مناطق پیرامونی است.
نمونۀ اعلای چنین جوامعی، کرۀ جنوبی است که از 1987 به این سو، حقیقتا توانست در اقتصاد جهانی ادغام شود و از کشوری "در حاشیه" به کشوری دموکراتیک و پیشرفته بدل شود که اقتصادش هم عمیقا مبتنی بر نظام سرمایهداری است.
در مجموع به نظر میرسد که نئومارکسیسم هنوز گرفتار میراث اصلی مارکسیسم، یعنی بدبینی به جهان سرمایهداری است؛ به این معنا بهروزی عمومی بشر در جهانی مبتنی بر نظام سرمایهداری را اساسا ناممکن میداند.
انتقادهای بیپایان نئومارکسیستها از سرمایهداری جهانی یا آنچه که نئولیبرالیسم میخوانندش، دقیقا ریشه در چنین نگرشی دارد. اما تحولات اخیر جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، یعنی رشد اقتصادی و پیشرفت قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان و امارات و قطر نیز در آستانۀ تبدیل شدن به چالشی جدید برای نگاه نئومارکسیسم و کلا نگرش مارکسیستی به سیاست بینالملل است.
مطابق این نگرش کلان، بهروزی و پیشرفت برای کشورهای به اصطلاح عقبمانده، در ذیل نظام بینالمللی سرمایهداری ناممکن است؛ اما واقعیات مشهود اخیر، نه فقط در شرق آسیا بلکه در برخی کشورهای عربی خاورمیانه، نافی این مدعا به نظر میرسند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سرمایهداری جمعی چیست؟ دولت سرمایهداری چیست؟