نقشه فرار باقری درمنی ناکام ماند
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۷۱۰۷۷
با هوشیاری مسئولان قضایی، نقشه فرار «حمید باقری درمنی» (مفسد اقتصادی محکوم به اعدام) ناکام ماند و تیمی که قصد داشت به ازای مبلغ 10 میلیارد تومان، وی را از ندامتگاه اوین فراری دهد، شناسایی و بازداشت شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی قوه قضائیه، در زمان محاکمه حمید باقری درمنی در دادگاه و بررسی ابعاد مختلف آن، تماسی مشکوک، به نام و عنوان یکی از نهادها، برای احضار باقری درمنی برقرار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از آن جایی که پیشتر به حفاظت ندامتگاه اوین تاکید شده بود که تمامی اعزامها باید با هماهنگی قاضی صلواتی و مقامهای مسئول در قوه قضائیه صورت بگیرد، ماموران زندان، فورا قاضی و دادستان تهران را در جریان قرار داده و مقامهای قضایی از اعزام وی جلوگیری میکنند.
پس از آن به سرعت حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه به پرونده ورود میکند و سرانجام تیم فرار شناسایی و بازداشت میشود.
با دستگیری تیم فرار مشخص میشود این افراد بدون وابستگی به نهادی، ولی با عنوان جعلی قصد داشتهاند با ارسال نامه و تماس ها، باقری درمنی را به بهانه اعزام برای رسیدگی به پرونده از ندامتگاه اوین خارج کنند و مقدمات فرار وی را فراهم آورند.
یک مقام آگاه در پرونده به این رسانه گفته که مبلغ مشخص شده برای انجام این عملیات، 10 میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود که باید به صورت نقد در اختیار گروه قرار میگرفت.
با هوشیاری مسئولان قضایی دخیل در پرونده و در نتیجه ناکام ماندن عملیات فرار، تیم یاد شده پولی دریافت نکرده است.
در حال حاضر افراد بازداشت شده در مرحله تحقیقات و تکمیل پرونده در دادسرا هستند.
پرونده فساد اقتصادی باقری درمنی طی 9 جلسه در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی رسیدگی، حکم اعدام در مورد آن صادر و در دیوان عالی کشور تایید شد.
حمید باقری درمنی با ترغیب و تشویق، دستور به فرار و خروج از کشور تعدادی از متهمان موثر و کلیدی پرونده از جمله جوانمیر محمدی و محمد خزاعلی، محمدرضا نصیری، محمد جزایری و مجید باقری درمنی را داده بود.
متهمان در قالب شرکتهای 6گانه تحت هدایت و مدیریت مستقیم باقری درمنی و با تبانی و مشارکت مدیران وقت شرکتهای مربوطه و مدیران سابق شرکت نفت جی، با ارائه اسناد مجعول از این شرکت، قیرهایی را با کلاهبرداری تحصیل نمودهاند.
وی که به «سلطان قیر» شهرت دارد، بخش قابل توجهی از اموال و داراییهای خود را به صورت صوری به اشخاص مورد اعتماد انتقال داده بود.
وی با عملیات مجرمانه و در سطح گسترده و به نحو سازمان یافته از طریق ارتکاب جعل، استفاده از سند مجعول، پرداخت رشوه، کلاهبرداری کلان، فرار مالیاتی، انتقال صوری اموال، ترغیب و تشویق افراد موثر و کلیدی شبکه به فرار و خروج از کشور و با استفاده از چهار کارشناس رسمی دادگستری و یک شعبه بانک ملی و آلوده کردن سیستم اداری و چند مسئول وقت شرکت نفت، مرتکب این جرائم شده بود.
مشارکت در کلاهبرداری با ایجاد شبکه چند نفری از شرکت سامان مجد به مبلغ 57 میلیارد و 271 میلیون و 400 هزار تومان از شرکت صرافی اقتصادنوین به مبلغ 70 میلیارد و 402 میلیون و 800 هزار تومان با وصف سردستگی و سرگروهی و پرداخت رشوه با واحد پولی دلار و در موردی دیگر پرداخت رشوه 10 میلیون تومانی از دیگر عناوین اتهامی باقری درمنی بود که در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به آنها رسیدگی و وی به اعدام محکوم شد./ ایرنا
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۷۱۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.