دامادمان 2 راه مقابلم گذاشت / قبول کردم به خاطر اینکه از آن وضیعت خسته شدم
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۷۲۱۵۸
حوادث رکنا: روح و روانش آلوده به مواد و به جای شاگردی اتوبوس، همدم شیشه و کراک شده بود. با دست فرمان مواد به دل تاریکی می زد تا این که فرمان از دستش خلاص شد و اتوبوس زندگی اش به ته دره سقوط کرد و از هم پاشید.
چندین بار با غول بی شاخ و دم مواد افیونی سرشاخ شد اما همیشه پیروز میدان شیشه و کراک بود و اراده ای برای تجدید قوا و نبرد دوباره نداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او درباره زندگی اش می گوید: سیگار را از کلاس پنجم مزه کردم و بعد از آن دیگر حس و حال مدرسه رفتن را نداشتم و ترک تحصیل کردم.
14 سال بیشتر نداشتم که در خط تریاک افتادم و روز به روز هم طناب اعتیاد دور بدنم بیشتر حلقه زد.
سرگردان و بی هدف بودم تا این که روزی مادرم مقداری پول به من داد تا برنج بخرم و من هم از این فرصت استفاده کردم و با آن با یکی از دوستانم برای کار به تهران رفتیم. در یک کله پزی مشغول به کار شدیم و نزدیک به 2 سال طول کشید تا این که دوباره به خانه و زادگاه مان برگشتیم.
چند ماه بیکار و سرگردان بودم تا این که پسر عمه ام که شاگرد اتوبوس بود مرا به خودش نزدیک کرد. چون به این کار علاقه داشتم مدام در شست و شو و تمیز کردن اتوبوس به او کمک کردم و فوت و فن کار را یاد گرفتم.
روزی که پسر عمه ام کاری برایش پیش آمد و نتوانست با اتوبوس برود از راننده خواست مرا به جای خودش ببرد و این اتفاق باعث شد راننده از کار من خوشش بیاید و بعد از آن شاگرد اتوبوس شدم و در مسیر بجنورد - تهران مشغول جا به جایی مسافر شدیم.
بعد از مدتی کار روی اتوبوس ازدواج کردم. با این وجود رفته رفته اعتیادم زبانه کشید و مرا از کار و زندگی انداخت. دیگر حوصله جاده و ماشین را نداشتم و در پی قاچاق مواد بودم.
پس از مدتی با شیشه و بعد از آن با کراک آشنا شدم و کم کم مزه آن به دهانم خوش آمد.
پس از گذشت چند سال زندگی ام را باختم و چیزی برایم باقی نماند. چند بار در کمپ بستری شدم اما فایده ای نداشت و حتی همسرم چندین بار خانه را با حالت قهر و تهدید ترک کرد و کارمان به زد و خورد کشید اما مدام پیروز این ماجرا شیشه بود. پدرم به ناچار خرج زندگی مرا می داد تا از هم نپاشد. در کش و قوس جدایی از همسرم بودم، چیزی برایم باقی نمانده بود و حتی دوستان نزدیکم از دیدن من دوری می کردند و هیچ کس حاضر به معاشرت با من نبود.
روزی حین سرقت خودرو گیر افتادم و روانه زندان شدم. در زندان هم دست از اعتیاد نکشیدم و متادون مصرف کردم تا این که بعد از آزادی از زندان دوباره مصرف شیشه را از سر گرفتم. بعد از این قضیه همسرم از من جدا شد و سه فرزندمان را هم با خودش برد.
بعد از جدایی از همسرم مثل دیوانه ها کوچه پس کوچه ها را متر می کردم و روزها تا غروب می خوابیدم و شب ها هم مثل جغد تا صبح بیدار بودم و در خیابان ها مشغول جمع کردن ضایعات و کارتن بودم و از این طریق هزینه موادم را تامین می کردم. در به دری من ادامه داشت تا این که یک شب از شدت خماری و بی حالی داخل سرویس بهداشتی از هوش رفتم و با سر به دیوار خوردم و غرق در خون شدم. چند ساعت داخل سرویس بهداشتی بی هوش افتاده بودم تا این که چند رهگذر مرا به بیمارستان رساندند . در آن جا سرم را پانسمان کردند و بخیه زدند.
وقتی از بیمارستان با پدرم تماس گرفتند او اصلاً حاضر نشد دنبال من بیاید و حتی منکر این شد که من فرزند او هستم. دامادمان سراغم آمد و دو راه پیش پای من گذاشت و گفت اگر قصد ترک مواد را دارم که او به من کمک خواهد کرد وگرنه فقط هزینه بیمارستان را می پردازد و بعد از آن مرا به حال خودم رها می کند.
به ناچار قبول کردم که اعتیاد را کنار بگذارم چون خودم هم از آن وضعیت خسته شده بودم.
برای همین به کمپ آمدم تا زندگی جدیدی را بعد از پاک شدن از دود و دم برای خودم آغاز کنم و لااقل پدری سالم و به دور از مواد برای فرزندانم باشم چرا که آینده آن ها را هم تباه کردم.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
صدیقی
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
شرایط ثبت نام کارت سوخت/ دیگر تمدید نمی شود تشنج بازیگر معروف ایرانی سر صحنه فیلمبرداری/ او بستری شد !+عکس ارتباط پنهانی مهاجم معروف لیگ برتر ایران با یک زن غریبه برای او دردسرساز شد +عکس مهناز افشار در دادسرای تهران تعهد داد خطا نکند! تجاوز شنیع به دختر 14 ساله که مسافر بود! +عکس مسعود با یک جمله دختر 18 ساله را تحت تاثیر قرار داد/ او باید به خلوت 6 مرد می رفت! اعدام برای نویسنده ایرانی که به دختران تجاوز می کرد! محاکمه پسر شیطان صفت/ سحر 14ساله: فرید با وعده هایش خامم کرد+ عکس مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا چرا ترامپ کنار رضاپهلوی نایستاد؟ مرسدس بنز با پوشش برلیان در تهران! + عکس زمان واریز یارانه آذر 97 مشخص شد جوان ساده شهرستانی در تهران کارتل درجه یک شد ! + جزییات ماجرای شوهر دادن دختر 10 ساله ایرانی در افغانستان / فرار از چنگال کفتار پیر+ عکس دستگیری گردانندگان کانال دیجی بندها در شیراز / آنها پارتی های مختلط برگزار می کردندمنبع: رکنا
کلیدواژه: قاچاق سرقت زندان آزادی اخبار حوادث اتوبوس مواد زندگی شیشه روح عکس دختر جوان مردم طلاق پلیس زندگی اعدام قتل آزار و اذیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۷۲۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری ۲ قاتل اجارهای
سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: در بهمن سال گذشته، زن جوانی هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت، جسد زن همسایه را به نام شهناز کشف کردم؛ لطفا برای کمک رسانی اقدام کنید.
وی افزود: با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با جسد زن ۴۲ ساله در تختخوابش مواجه شدند. از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت و علت مرگ خفگی اعلام شد. آثار خراش روی دست زن میانسال حکایت از درگیری او با قاتلش داشت. همچنین بررسیها نشان میداد که طلاهای مقتول نیز به سرقت رفته است.
این مقام انتظامی اظهار کرد: زن جوانی که کشف جسد را به پلیس گزارش داده بود در جریان تحقیقات ماجرا را اینطور توضیح داد، شهناز و همسرش همیشه با هم اختلاف داشتند و با وجود اینکه یکبار جدا شده بودند، اما به خاطر بچههایشان دوباره ازدواج کردند، آنها اغلب اوقات با هم دعوا و درگیری داشتند. شوهر شهناز که کارمند بانک است با من تماس گرفت و گفت بچههایش مدرسه هستند و هر چه به تلفن همسرش زنگ میزند، پاسخ نمیدهد. به همین دلیل نگران همسرش شده بود و از من خواست که به او سر بزنم. من هم خودم را به آپارتمان آنها رساندم چندین بار زنگ زدم، اما کسی در را باز نکرد. بعد در را هل دادم که باز شد وقتی وارد خانه شدم ناگهان در اتاق خواب جسدش را پیدا کردم.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ متذکر شد: گرچه در بررسیهای اولیه به نظر میرسید که زن میانسال قربانی سرقت شده است، اما سالم بودن درهای ورودی خانه، حکایت از ورود قاتلی آشنا داشت. از سویی اختلافات زوج میانسال و تماس همسر مقتول با زن همسایه، احتمال جنایت خانوادگی را مطرح کرد.
وی افزود: با این فرضیه کارآگاهان به همسر مقتول شک کردند و در بازبینی دوربینهای مداربسته بانک محل کار همسر مقتول دریافتند وی روز حادثه سه بار بانک را ترک کرده و مدام تلفنی در حال صحبت و مکالمه بوده است.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: کارآگاهان در اقدامات اطلاعاتی متوجه شدند که نوید با ۲ مرد غریبه تلفنی صحبت میکرده و چند روز قبل از این جنایت به آنها برای انجام یک کار وعده پول داده است.
سردار گودرزی گفت: کارآگاهان خیلی زود نوید را بازداشت کردند؛ او در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد و مدعی شد، تمام داراییام را در اختیارم همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام میلیونی برای شهناز گرفتم، اما او اقساطش را پرداخت نکرد و من مجبورم شدم اقساط وام را پرداخت کنم.شهناز حتی حاضر نمیشد اموالی که به نامش زده بودم را به من برگرداند. همین موارد باعث شد که اختلافات ما روز به روز بیشتر شود و با اینکه یکبار از هم جدا شده بودیم به خاطر بچههایم دوباره ازدواج کردیم ولی دیگر نمیتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و از یک سال قبل، تصمیم به قتل همسرم گرفتم. برای قتل او سناریوهای زیادی طراحی کرده بودم. اول میخواستم که با خوراندن قرص او را به قتل برسانم، اما ترسیدم که لو بروم. بعد تصمیم گرفتم آدمکشی را برای این کار اجیر کنم. سه ماه قبل از قتل همسرم، موضوع را به یکی از دوستانم گفتم و او دو خلافکار را به من معرفی کرد. بعد از چندین جلسه به توافق رسیدیم و آدرس و کلید خانهام را به آنها دادم تا همسرم را به قتل برسانند. با آدمکشها در تماس بودم و بعد از دقایقی آنها به من اطلاع دادند که همسرم را با روسری خفه کرده و طلاهایش را که حدود ۵۰۰ میلیون تومان ارزش داشت سرقت کردهاند.
وی افزود: کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم با اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه ۲ قاتل را شناسایی کردند و پس از هماهنگیهای لازم با مرجع قضایی موفق به دستگیری آنها شدند که متهمان در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر قتل زن جوان در ازای دریافت پول اعتراف و عنوان کردند طلاهارا به کشور افغانستان برده و فروختهاند.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند. عصر ۲۵ بهمن سال گذشته، زن جوانی هراسان با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت، جسد زن همسایه را به نام شهناز کشف کردم؛ لطفا برای کمک رسانی اقدام کنید.
وی افزود: با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با جسد زن ۴۲ ساله در تختخوابش مواجه شدند. از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت و علت مرگ خفگی اعلام شد. آثار خراش روی دست زن میانسال حکایت از درگیری او با قاتلش داشت.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی