Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-07@13:48:29 GMT

گزارش جهاني ارتباطات 2018: چالش‌ها و روندها

تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۷۲۷۸۰

گزارش جهاني ارتباطات 2018: چالش‌ها و روندها

خبرگزاري آريا - اين مطالعه به‌طور خاص روندهاي حوزه روابط عمومي و چالش‌هاي گزارش‌شده در اين بخش را ارائه داده است که توسط 410 کارشناس ارشد متخصص در هفت‌کشور ارزيابي شده اند.
گزارش جهاني شرکت کامز 2018، دومين نظرسنجي سالانه جهاني شرکت هاي سيژن و پي آر ويک منتشر شد.
به گزارش گروه ترجمه شبکه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا) به نقل از کامز، گزارش حاکي از تمرکز بر روي روند رو به رشد تمرکز بر روابط و توسعه استعدادهاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اين مطالعه به‌طور خاص روندهاي حوزه روابط عمومي و چالش‌هاي گزارش‌شده در اين بخش را ارائه داده است که توسط 410 کارشناس ارشد متخصص در هفت‌کشور ارزيابي شده اند.
پيشروي در مهار استعدادهاي ارتباطات
• فنّاوري و ابزارهاي داده نياز به استعدادهاي مناسب دارند تا بهينه شوند.
• مهارت‌هاي داده محور جزئي مهم از صنعت امروزه محسوب مي‌شوند.
• بخش‌هاي روابط عمومي و بازاريابي امسال همکاري بهتري داشتند تا بخش فروش را تامين کنند.
• متخصصان متوجه بهره گيري استراتژيک از کانال ها و تاثيرگذاران کليدي به منظور اثرگذاري بر رفتار مصرف کنندگان شدند.
چالش‌هايي از هر سو:
اين تحقيق نشان داد که: «هيچ چالشي با غلبه گسترده وجود ندارد.» اما متخصصين روابط عمومي در سراسر جهان اين چالش‌ها را مطرح کرده‌اند:
• محدوديت بودجه (51%)
• ناتواني در اندازه‌گيري اثربخشي (50%)
• رقابت در بودجه پرداخت هاي رسانه‌ ها (47%)
اگرچه اين چالش‌ها، نگراني هايي را به همراه دارند، هنوز موانعي زيادي وجود دارند که متخصصان بايد در آن پيشرفت چشمگيري داشته باشند؛ مانند استخدام و نگهداري استعدادهاي درخشان، هماهنگي بيشتر با ساير بخش ها، گفتگوي پيوسته در خصوص برندها ازجمله منابع خارجي.
محتواي مصرفي
جايگاه جديد رسانه‌هاي سنتي در معيت بهبود جايگاه وب‌سايت‌هاي برند، رسانه‌هاي اجتماعي و تبليغات بومي در زمينه «تأثير بر رفتار خريدار- مصرف‌کننده» در حال تقليل است. درک اين موضوع که چگونه هر يک از اين زيرساخت‌هاي استراتژي بهينه مي‌شوند، کليدي براي حل چالش‌هايي است که پيش تر بيان شد. مقايسه ساليانه نشان داد که اين کانال‌ها از سال 2017 کارايي خود را تغيير داده‌اند.
طبق آمار:
• 13% افزايش وب‌سايت برند، 10% افزايش رسانه‌هاي اجتماعي، 7% افزايش تبليغ بومي
• کاهش 6٪ پخش، کاهش 4٪ تبليغات سنتي و 3٪ کاهش پست‌هاي وبلاگ
ارزيابي از کشوري به کشور ديگر، سه کانال عمده را گزارش مي کند که توسط هر يک از هفت‌کشور گزارش‌شده است.
خصوصيات قابل توجه، عبارت‌اند از:
• برند ويدئو در 21% موارد در آمريکا امتياز کمتري نسبت به ساير کشورها گرفت.
• يادداشت‌هاي وبلاگ در 21% موارد در چين امتياز بيشتري نسبت به ساير کشورها گرفت.
• تبليغات سنتي در 25% موارد در فرانسه امتياز بيشتري نسبت به ساير کشورها گرفت.
• تبليغات بومي در 32% موارد در آلمان امتياز بيشتري نسبت به ساير کشورها گرفت.
صداهاي قدرتمند:
مشارکت‌هاي استراتژيک با ذي نفوذان، اثر مثبتي بر رفتار مصرف‌کننده خواهد داشت. اين گزارش نشان داد که مصرف‌کنندگان روزبه‌روز بيشتر تحت تأثير قرار مي‌گيرند اما جريان اصلي روزنامه‌نگاران و افراد مشهور ارزش والايي در ايجاد بيشترين تأثير دارند. هر کشوري نشان مي‌دهد که مصرف‌کننده‌ها با اشتراک احساسات خود نسبت به گروه‌هاي مختلف ذي نفوذ «توجه و احترام همه جانبه را به آن برند جلب مي‌کنند.»
طبق آمار:
• جريان اصلي خبرنگاري در ايالات متحده آمريکا امتياز بيشتري نسبت به همه کشورها گرفت.
• کانادا داراي کوچکترين شکاف بين پاسخ‌هاي بالا و پايين در ميان تمام کشورهاي مورد مطالعه بود.
• انگلستان داراي بيشترين شکاف بين پاسخ‌هاي بالا و پايين در ميان تمام کشورها بود.
• امتياز وبلاگ نويسان در فرانسه بيشتر از هر کشور ديگري بود.
• مديران شرکت‌هاي بزرگ در آلمان امتياز بيشتري از هر کشور ديگري به دست آورد.
• امتياز کارمندان در سوئد بيشتر از هر کشور ديگري بود.
• امتياز افراد مشهور در چين بيشتر از هر کشور ديگري بود.
بينش تاکتيکي:
متخصصين روابط عمومي هنوز هم به‌عنوان يک تاکتيک، محتواي خود را توليد مي‌کنند، اما نظارت بر رسانه، تاکتيک‌هاي تحليل و بررسي و گزارش دهي را از سال گذشته افزايش داده‌اند. روزنامه‌نگاران سنتي يک مخاطب کليدي جهاني براي محتواهاي خودشان باقي گذاشتند. بااين‌حال، متخصصان بيشتر به‌عنوان بخشي از استراتژي خود به ذي نفوذان توجه بيشتري مي‌کنند يا حداقل تلاش بيشتري براي ايجاد رابطه با صداهاي قدرتمندي که قبلاً ذکر شد، اختصاص مي‌دهند.
کاري که داده براي شما مي‌کند
افزايش توانايي در استفاده از داده‌ها براي ارتباط برقرار کردن بين رفتار مشتري و تلاش‌هاي ارتباطات وجود دارد، اما يک چالش هنگام تامين فروش وجود دارد، به اين دليل که بسياري از متخصصان از همه‌ فوايد فن‌آوري و داده‌ها مطلع نيستند.
طبق آمار جهاني:
• 27% سود کامل فن‌آوري و داده‌ها را دريافت مي‌کنند.
• 54٪ ذي نفوذان صحيح را براي تأثير بر رفتار مصرف‌کننده شناسايي مي‌کند
• 67٪ با وجود کمبود داده، تلاش مي‌کنند تا تلاش‌هاي رسانه‌اي به‌دست‌آمده را در بخش فروش تامين کنند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۷۲۷۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟

فرارو- تیموتی گارتون اش، مورخ، نویسنده و مفسر بریتانیایی است. او استاد مطالعات اروپایی در دانشگاه آکسفورد است. بخش عمده‌ای از آثار "تیموتی گارتون اش" مربوط به اواخر تاریخ مدرن و معاصر اروپای مرکزی و شرقی بوده است. او در مورد رژیم‌های کمونیستی سابق آن منطقه، تجربه آن‌ها با پلیس مخفی، انقلاب‌ها در سال ۱۹۸۹ میلادی و تبدیل دولت‌های بلوک شرق سابق به کشور‌های عضو اتحادیه اروپا مطالبی را نوشته است. "تیموتی گارتون اش" نقش اروپا و چالش ترکیب آزادی و تنوع را به ویژه در رابطه با گفتار آزاد مورد بررسی قرار داده است. کتاب‌های متعددی از او به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده اند از جمله کتاب "ما مردم" با ترجمه "فروغ پوریاوری" توسط "نشر ثالث" و "پرونده" با ترجمه "صبا نوروزی" توسط "نشر کتاب پارسه".

به گزارش فرارو به نقل از گاردین، در دوره کنونی چند بحرانی سیاره‌ای ما سعی می‌کنیم با نگاه به گذشته به اهداف خود دست یابیم. آیا آن طور که گرابین نیبلت، رئیس سابق اندیشکده چتم هاوس در کتاب تازه اش اشاره می‌کند ما احتمالا در جنگ سرد تازه‌ای قرار داریم؟ آیا این وضعیت همان گونه که "نایل فرگوسن" مورخ استدلال کرده ما را به آستانه جنگ جهانی سوم سوق خواهد داد؟ یا آن گونه که من گاهی اوقات به آن اشاره کرده ام آیا جهان در حال اغاز وضعیتی شبیه به اروپای اواخر قرن نوزدهم متشکل از امپراتوری‌های رقیب و قدرت‌های بزرگ است؟

راه دیگری برای تلاش به منظور قرار دادن دردسر‌های مان در شکل تاریخی قابل درک آن است که آن‌ها را به مثابه "عصر ... " نامگذاری کنیم و واژگانی که جای آن سه نقطه را می‌گیرند نشان دهنده موازی بودن شرایط یا تضاد شدید وضعیت فعلی با عصر پیشین باشند. از این روست که "فرید زکریا" استاد روابط خارجی و مفسر در شبکه خبری "سی ان ان" در تازه‌ترین کتاب خود اشاره می‌کند ما در "عصر جدیدی از انقلاب ها" قرار داریم بدان معنا که می‌توانیم چیز‌هایی از انقلاب‌های فرانسه، صنعتی و آمریکا بیاموزیم یا آن گونه که "گیدئون راچمن" مفسر حوزه روابط خارجی در "فایننشال تایمز" می‌گوید در عصر "مرد قوی" به سر می‌بریم؟ "مارک لئونارد" رئیس شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید: "نه، عصر فعلی "عصر فقدان صلح" است، زیرا ارتباط باعث بروز تعارض می‌شود".

با این وجود، اگر بخواهیم درباره عصر حاضر صحبت کنیم مطمئنا می‌توان گفت "عصر هوش مصنوعی" است اصطلاحی که عنوان کتابی است که توسط "هنری کیسینجر" خبره عرصه روابط خارجی نوشته شده بود یا شاید بتوان گفت عصر حاضر همان گونه که "برونو ماکائس" ستون نویس حوزه روابط بین الملل در شماره اخیر نشریه "نیواستیتسمن" استدلال کرده "عصر خطر" است. اگر عنوان "عصر .. " را در کادر جستجو در وب سایت نشریه "فارن افرز" تایپ کنید دسته دیگری از عناوین رقیب عناوین پیش‌تر ذکر شده را مشاهده خواهید کرد از جمله "عصر بی اخلاقی"، "عصر ناامنی انرژی"، "عصر معافیت از مجازات"، "عصر نخست امریکا" "عصر فاجعه آب و هوایی" و موارد دیگر.

شاید این صرفا "عصر هیاهو" باشد که در آن ناشران کتاب و ویراستاران رسانه‌ها و نویسندگان را بی وقفه به سمت اطلاق عناوین و پسوند‌های بزرگ و ساده انگارانه سوق می‌دهد تا باعث افزایش فروش کتب و یا افزایش امار مخاطب و بازدید کننده یک مقاله در بازار شلوغ ایده‌ها شود.

با این وجود، جدای از شوخی بسیار مهم است که سعی کنیم از تاریخ درس بیاموزیم چرا که ما قطعا چیزی جز گذشته نداریم. ترفند لازم برای این کار آن است که بدانید چگونه گذشته را بخوانید. ابتدا باید ترکیبی از قدیمی و جدید و مشابه و متفاوت را شناسایی کنید. همان طور که "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه ایالات متحده در سفر اخیر خود به پکن اظهار داشت رابطه بین ایالات متحده و چین تنها دو ابر قدرت فعلی جهان به وضوح یکی از "پرپیامدترین روابط جهان" است. همانند دوران جنگ سرد، آن دو ابرقدرت در یک رقابت استراتژیک جهانی، چند بعدی، متمایل به رنگ و بوی ایدئولوژیک و بلند مدت هستند.

با این وجود، همان گونه که نیبلت در ابتدای کتاب اش به درستی بیان می‌کند: "جنگ سرد جدید هیچ شباهتی به جنگ سرد پیشین نخواهد داشت". او دو تفاوت بزرگ را در این باره مشخص می‌سازد: درجه یکپارچگی اقتصادی بین دو کشور به قدری افزایش یافته که باعث شده کارشناسان درباره "شیمی روابط" صحبت کنند. همزمان یک واقعیت که شاید از شدت رقابت دوگانه بکاهد آن است که بسیاری از قدرت‌های بزرگ و متوسط دیگر مانند روسیه، هند، ژاپن، ترکیه، عربستان سعودی و برزیل نیز وجود دارند.

نکته نخست به وضوح قابل توجه است، اما لزوما از داغ شدن جنگ سرد جلوگیری نخواهد کرد. "نورمن آنجل" روزنامه نگار درست چند سال پیش از آغاز جنگ جهانی اول کتابی تاثیرگذار تحت عنوان "توهم بزرگ" را نوشته بود. او استدلال کرد که درجه وابستگی متقابل اقتصادی بین قدرت‌های بزرگ اروپایی بدان معناست که احتمال وقوع یک جنگ بزرگ بین دولتی بسیار بعید به نظر می‌رسد و در صورت وقوع نیز نمی‌تواند طولانی مدت باشد. با این وجود، آن چه در عمل رخ داد آن بود که فرضیه شخص آنجل به توهم بزرگ تبدیل شد!

تفاوت دوم ذکر شده توسط نیبلت به نظر من قانع کننده است. گاهی اوقات قدرت‌های دیگر که از آن‌ها تحت عنوان "غیر متعهد‌های نوین" یاد می‌شود اصطلاح دیگری که بخش نخست آن برگرفته از دوره جنگ سرد است بسیار قدرتمندتر و ثروتمندتر از کشور‌های غیر متعهد پیش از سال ۱۹۸۹ میلادی هستند. همان گونه که در مورد جنگ اوکراین مشاهده می‌کنیم روابط روسیه با کشور‌هایی مانند چین و هند به اقتصاد روسیه این امکان را می‌دهد تا از فشار تحمیل شده از سوی غرب جان سالم به در ببرد.

در تلاشی دیگر برای اطلاق یک برچسب کلی به "عصر سردرگمی" فعلی "ایوان کراستف" پژوهشگر علوم سیاسی، مارک لئونارد و من اشاره کرده ایم که عصر حاضر "عصر اتحاد‌های معامله ای" ست بدان معنا که در آن قدرت‌های بزرگ و متوسط ​​غیر غربی اتحاد‌های معامله‌ای برقرار می‌کنند و گاهی در همسویی همزمان با شرکای مختلف در ابعاد مختلف قدرت پیدا می‌کنند. برای مثال، آنان رابطه اقتصادی عمده با چین و یک رابطه امنیتی با ایالات متحده را با یکدیگر ترکیب می‌کنند.

تحلیل ما در تضاد با تحلیل مبتنی بر طرح ایده "محور اقتدارگرایی" متشکل از روسیه، چین و کره شمالی است. آنجا واژه "محور" به چیزی شبیه اتحاد زمان جنگ اشاره دارد به چیزی شبیه "محور شرارت" مطرح شده از سوی "جورج دابلیو بوشگ رئیس جمهور اسبق ایالات متحده و هم چنین تداعی گر "نیرو‌های محور" یا "متحدین" متشکل از آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپراتوری در جنگ جهانی دوم می‌باشد. فرگوسن در اوایل سال جاری در "دیلی میل" نوشته بود: "و اکنون مشابه دهه ۱۹۳۰ میلادی یک محور اقتدارگرای تهدیدآمیز پدید آمده است".

یادگیری از گذشته هم چنین شامل دیدن تعامل بین ساختار‌ها و فرآیند‌های عمیق از یک سو و اراده جمعی و رهبری فردی از سوی دیگر است.

عصر ما نمونه‌های مهمی از هر دو نوع نیروی تاریخی را ارائه می‌دهد. روشی که در آن انباشت اثرات ناخواسته فعالیت‌های انسانی به طور خطرناکی محیط طبیعی ما را متحول می‌کند از طریق گرمایش جهانی، کاهش تنوع زیستی و کمبود منابع یکی از این تغییرات ساختاری عمیق است. از این روست که اصطلاح "عصر آنتروپوسن"* مطرح می‌شود.

توسعه شتابان فناوری از جمله هوش مصنوعی یکی دیگر از تغییرات ساختاری است. کیسینجر استدلال کرد که کاربرد‌های نظامی غیرقابل پیش بینی ذاتی هوش مصنوعی ممکن است در نهایت حتی حداقل ثبات استراتژیک بازدارندگی هسته‌ای بین ایالات متحده، چین و روسیه را نیز تضعیف کند. اگر نسبت به این موضع تردید دارید که احتمالات و انتخاب‌های فردی انسان نیز اهمیت دارند.

اکنون به آخرین و مهم‌ترین نکته می‌رسم. ناهنجاری تفسیری‌ای که من شناسایی کردم خود نشانه این واقعیت است که ما در دوره جدیدی از تاریخ اروپا و جهان قرار داریم که همه به دنبال عوامل جدید هستند. پس از جنگ (پس از ۱۹۴۵) دوره به اصطلاح "پسا دیوار" دنبال شد، اما آن دوره صرفا از ۹ نوامبر ۱۹۸۹ (سقوط دیوار برلین) تا ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ (حمله روسیه به اوکراین) به طول انجامید.

در تاریخ همانند داستان عاشقانه "آغاز" اهمیت دارد. آن چه در پنج سال پس از ۱۹۴۵ میلادی رخ داد نظم بین المللی را برای چهار دهه پس از آن شکل داد و از برخی جنبه‌ها نهاد‌هایی را به وجود آورد که تا به امروز پابرچا هستند از جمله سازمان ملل متحد. بنابراین، کاری که ما اکنون انجام می‌دهیم برای مثال در مورد حمایت از اوکراین برای برنده شدن در جنگ و یا در مقابل سناریوی اجازه دادن به شکست خوردن اوکراین در جنگ در تعیین ویژگی و کاراکتر دوره جدید از اهمیت شایان توجهی برخوردار خواهد بود. مهم‌ترین درس تاریخ آن است که ساختن آن برعهده ماست.

*عصر "آنتروپوسن" یک واحد غیر رسمی زمان در حوزه زمین شناسی است که برای توصیف آخرین دوره در تاریخ زمین مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مفهوم به معنای زمانی است که فعالیت‌های انسان تغییرات قابل توجهی بر آب، هوا و اکوسیستم سیاره وارد می‌سازد.

دیگر خبرها

  • دانشگاه‌های اسپانیا به جنبش جهانی حمایت از فلسطین پیوستند
  • آموزش و پرورش طرح نماد را با جدیت بیشتری دنبال کند
  • بانکی پور سند روابط جنسی مردان ترکیه با زنان پُرشمار را منتشر کرد | عدد یاد شده به چه معناست؟ +لینک منبع
  • یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟
  • انتقاد یک نماینده مجلس از ناکارآمدی وزرای رئیسی /جا داشت وزرای بیشتری استیضاح می شدند / در مجلس با دولت رودربایستی‌هایی داشتیم
  • جام جهانی تیراندازی| پایان کار بانوان در تفنگ ۱۰ متر
  • رتبه اول کشوری در زمینه انجام تکالیف قانونی صدور مجوز
  • پس لرزه ادعای نماینده تندرو مجلس درباره روابط جنسی در ترکیه /روابط با کشور همسایه به مشکل می خورد؟
  • بانک جهانی خواستار حمایت از بخش خصوصی در افغانستان شد
  • وزارت ارتباطات در تکالیف قانونی صدور مجوز اول شد