منصور 4 سال عقدم نکرد و دست آخر بلای وحشتناکی سر 2 دخترم آورد ! +فیلم گفتگو و عکس
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۷۴۰۶۶
حوادث رکنا: زوایای پنهان زندگی پدر سنگدلی که اقدام به بریدن سر 2 دختر جوانش و پدر و مادرزنش کرد از زبان مادر فرزندانش فاش شد.
حجم ویدیو: 28.03M | مدت زمان ویدیو: 00:04:24 به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، ظهر پنج شنبه 26 مهرماه سال جاری فجیعترین جنایت Crime خانوادگی در خیابان نبرد جنوبی تهران از سوی مرد جوانی رقم خورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرد 47 ساله که منصور نام دارد در اقدامی هولناک در شامگاه چهارشنبه بعد از دادن شیرموز مسموم به 2 دختر جوانش و پدر و مادرزنش، آنها را نیمه بیهوش کرد و در حالی همگی خوابیده بودند سناریوی خونینی را رقم زد.
منصور پس از جنایت ظهر پنج شنبه همراه برادر بزرگترش پای در کلانتری 132 نبرد گذاشت و پرده از این جنایت هولناک برداشت.
پدر سنگدل در اعترافاتش ادعا کرد 4 سال است که از همسرش طلاق گرفته اما زنش پس از جدایی دوباره به خانه بازگشت و با هم زندگی میکردند و در این سالها بارها با هم دچار اختلاف شدند تا اینکه همسرم یک هفته قبل به خانه برادرش رفت.
منصور در ادامه ادعاهایش افزود: عصبانی بودم به همین خاطر تصمیم گرفتم به ویلای شمال بروم تا کمی آرام شوم به همین خاطر از پدر و مادرزنم خواستم تا به خانهمان بیایند و منتظر دخترانم باشند اما شب حادثه Incident احساس کردم زنم به من خیانت Cheat کرده و از شدت عصبانیت تصمیم به قتل Murder گرفتم.
این مرد گفت: پس از دادن شیرموز مسموم، دخترانم به اتاق خواب رفتند و پدر و مادرزنم نیز وسط سالن پذیرایی خوابیدند و زمان اجرای نقشهام سر رسید.
وی افزود: ابتدا به سراغ دختر 19 سالهام که دانشجوی حقوق بود رفتم و سپس دختر 17 سالهام را با چاقو بزرگی که در خانه داشتم سر بریدم و بعد از آن به سراغ پدر زنم رفتم که مادرزنم در این صحنه متوجه قتل شوهرش شد و خواست حرفی بزند که او را نیز به طرز هولناکی به قتل رساندم.
منصور ادامه داد: پس از قتل به اتاق فرزندانم رفتم و تا صبح بالای سرشان بودم و تصمیم به خودکشی Suicide گرفتم اما در این ماجرا نافرجام ماندم و برادرم سررسید و با دیدن این صحنه خواست تا همراهش به اداره پلیس Police برویم و خودم را تسلیم کردم.
مادری که یک شبه تنها شددر چهرهاش غم سنگینی میکند و هنوز نمیتواند باور نمیکند در یک جنایت خانوادگی، تنهاترین مادر جوانی شده است که داغ 4 تن ازعزیزترین افراد زندگیاش را به دوش میکشد.
40 روز از مراسم خاکسپاری پدر، مادر و دختران مریم میگذرد و زن جوان به قول خودش صبر واستقامت را از پدرش به ارث برده دلتنگ عزیزانش است.
مریم خیلی سعی میکند بغض را پنهان کند اما وقتی درباره دختران و پدر و مادرش صحبت میکند طاقتش کوتاه میشود و اشکهایش نشان از دلتنگی دارد و جالب اینکه پدر فرزندانش پس از این جنایت هولناک از زندان Prison با او تماس میگیرد و با حرفهایش میخواهد داغی که به دل مریم گذاشته را بیشتر کند تا او را بشکند.
چه زمان متوجه قتل اعضای خانوادهات شدی؟
هرچه به پدر و مادرم و دخترانم زنگ میزدم پاسخی نمیشنیدم و با گذشت زمان بیشتر نگران ماجرا شدم و با برادر از کرج به تهران راه افتادیم. از خواهرم خواستم با پدر و مادر تماس بگیرد اما جواب او را هم نمیدادند، در مسیر به برادر منصور زنگ زدم که او ادعا کرد که پیگیر ماجرا میشود اما بعد از آن او رد تماس میداد.
به خانه شوهرت رفتی؟
بله، کلید ساختمان را داشتم، وارد حیاط خانه شدم، خودروی منصور نبود، خودم را پشت در خانه رساندم، صدایی به گوش نمیرسید و احتمال دادم که همگی به شمال رفتند و دیگر داخل خانه نشدم.
چرا با پلیس تماس گرفتی؟
منصور قصد داشت مرا به هر راهی که شده به خانه بازگرداند و احتمال دادم او با ربودن اعضای خانوادهام سعی دارد مرا به خانه بکشاند به همین خاطر با پلیس تماس گرفتم که ماموران خواستند برای پیگیری به کلانتری 132 نبرد بروم.
نگران نبودی؟
نگران بودم اما فکر نمیکردم چنین اتفاقی برای خانوادهام رخ داده باشد.
در کلانتری چه شد؟
وقتی وارد کلانتری شدم، نگاهها روی من سنگینی میکرد و بعضی از ماموران همدیگر را نگاه میکردند و به آرامی میگفتند این زن مادر بچهها است، نمیدانستم چه اتفاقی افتاده، هیچ کسی کاندید نبود به من حرفی بزند تا اینکه یکی از ماموران برادرم را صدا کرد و به داخل اتاق کشاند.
حدس میزدی بچههایت به قتل رسیده باشند؟
نه، اصلا چنین فکری نمیکردم.
چه کسی ماجرا قتل را گفت؟
برادرم مرا به حیاط کلانتری کشاند و بعد از کلی سکوت و داستانسرایی ماجرای قتل فرزندانم به دست پدرشان را خبر داد و درباره سرنوشت پدر و مادر ادعا کرد که آنها در بیمارستان هستند اما با گذشت زمان همه ماجرا را شنیدم.
چه حسی داشتی؟
نمیتوانستم باور کنم و حتی تا روز خاکسپاری عزیزانم سکوت کرده بودم و نه حرفی میزدم و نه اشکی میریختم.
چطور با منصور آشنا شدی؟
17 سالم بود که در مطبی که منصور کار میکرد به عنوان منشی آنجا مشغول به کار شدم که خیلی زود منصور به خواستگاریام آمد و با هم ازدواج کردیم.
چند سال بعد از ازدواج فرزندتان به دنیا آمد؟
2 سال بعد از ازدواجم، سولماز به دنیا آمد.
در این مدت با منصور اختلاف داشتی؟
قبل از به دنیا آمدن سولماز، اختلاف داشتیم و منصور دست بزن داشت اما همیشه سکوت کردم و حتی بعد از تولد فرزندمان نیز این اختلافات بیشتر شد و منصور از من بیشتر فاصله میگرفت.
چرا با بزرگان فامیل برای حل مشکلات کمک نخواستی؟
در هر خانهای یکسری مشکلات وجود دارد و من سعی داشتم خودم آن را کنترل کنم و مستقل باشم اما بی نتیجه بود.
چه سالی از همسرت جدا شدی؟
سال 93 بود که از همسرم جدا شدم.
حضانت بچهها با کی بود؟
دادگاه اعلام کرد با توجه به سن دخترانم، خود آنها باید تصمیم بگیرند که با من یا پدرشان زندگی کنند.
از حق و حقوقت هم گذشتی؟
بله، منصور در دادگاه ادعا کرد که اگر از حق و حقوقم بگذرم اجازه میدهد که دخترانم با من زندگی کنند.
اما فرزندانت با پدرشان زندگی میکردند؟
بعد از اینکه از حق و حقوقم گذشتم، منصور ادعا کرد که خوب نیست که دخترانم و من در یک خانه تنها زندگی کنیم به همین خاطر فرزندانم را از من گرفت و به خانه خودش برد.
بعد از چند روز دوباره با منصور زندگی جدید را آغاز کردی؟
بعد از 40 روز و در این مدت آخر هفتهها به خانه منصور میرفتم و بچههایم را میدیدم.
چرا برگشتی؟
یک روز منصور در پارک سر خیابان خانه پدرم قرار گذاشت ، آنجا ادعا کرد که اگر برنگردم دیگر اجازه نمیدهد دخترانم را ببینم و این در حالی بود که من از دادگاه نامه داشتم که هر وقت بخواهم میتوانم دخترانم را ملاقات کنم. به منصور گفتم اگر اجازه ندهد از دست او شکایت میکنم که دراین صحنه منصور تهدید کرد که دخترانم را به خارج از کشور میبرد و گفت هر وقت پشت گوشت را دیدی دخترانت را هم خواهی دید، به همین خاطر مجبور شدم به خانه منصور برگردم.
بعد از بازگشت به خانه منصور زندگی خوبی داشتید؟
نه، منصور همچنان دست بزن داشت و همیشه با هم درگیر میشدیم و من بخاطر فرزندانم مجبور به ادامه زندگی بودم.
مشکلات مالی داشتید؟
روزهای نخست زندگیمان کمی مشکلات مالی داشتیم اما منصور با پول نزول دادن مشکلات مالی را حل کرد اما مشکل اصلی ما رفتارهای منصور بود که مرا کتک میزد و همیشه بدنم کبود بود.
منصور گفته که شما به او خیانت کردی؟
نه، دروغ است، منصور برای اینکه خود را بیگناه معرفی کند این ادعا را کرده و این در حالی است که خودش خیانت کرده و بارها مچش را گرفتهام.
منصور درباره خیانتهایش حرفی نمیزد؟
قبل از جدایی، خیانتهایش را کتمان میکرد اما بعد از طلاق و زندگی مجدد بدون هیچ ترسی وقتی میفهمیدم با زنان دیگر در رابطه است هیچ حرفی نمیزد و به کارهایش ادامه می داد.
همدیگر را دوست داشتید؟
بله، اما دوست داشتن او اشتباهی بود.
دوست داشتن اشتباهی؟
دوست داشتن یعنی ایجاد امنیت و آرامش اما وقتی خود منصور به ما آسیب میرساند دیگر دوست داشتنی نبود، او ما را محدود میکرد و خودش دست به هر کاری که میخواست میزد.
بعد از قتل از منصور خبر داری؟
چند روز قبل تلفن خانه پدرم به صدا در آمد، فکر کردم برادرم از کرج زنگ زده اما منصور پشت خط بود و گفت که زندان است و میخواهد حرفهای آخر دخترانم را به من بگوید.
چه حرفی؟
منصور گفت که دخترانم از من منتفر بودند و نمیخواستند با من زندگی کنند.
راست میگفت؟
من و دخترانم به همدیگر وابسته بودیم و حرفهایی که منصور میزد دروغ بود چرا که خودش گفته بچهها بیهوش بودند که آنها را به قتل رسانده است. هر وقت منصور به دخترانم حمله میکرد جلوی فرزندانم میایستادم و کتک میخوردم، دخترانم از پدرشان ترس داشتند.
وقتی صدای منصور را شنیدی چه حسی داشتی؟
ترسیده بودم و شوک شدم، نمیتوانستم حرفی بزنم و میدانم او میخواهد مرا عذاب دهد.
اگر منصور را ببینی چه حرفی به او میزنی؟
فقط میگویم خیلی بی وجود هستی.
بنا به این گزارش، مریم در پایان حرفهایش به خبرنگار ما گفت: در این مدت چند بار تصمیم به خودکشی گرفتم اما جرات انجام آن را ندارم و همیشه در خانه با فرزندانم حرف میزنم و غذاهای مورد علاقه آنها را با اشک میخورم.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
وقتی باغبان با زن ثروتمند صاحبخانه تنها بود دست و پای او را بست و به او تجاوز کرد بساط عیش و نوش یاسر با یک زن غریبه مرا عصبانی کرد / آن صحنه شنیع مقابل چشمانم است شرایط ثبت نام کارت سوخت/ دیگر تمدید نمی شود ملیکای 15 ساله: همه چیز از گروه بچه های بی حیا شروع شد/ این دختر را در شمال شهر دستگیر کردند زمان واریز یارانه آذر 97 مشخص شد مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا ارتباط پنهانی مهاجم معروف لیگ برتر ایران با یک زن غریبه برای او دردسرساز شد +عکس مرد عصبانی برادر خود را در شهرک آزادی زنده زنده به آتش کشید جزییاتی تازه از پیدا شدن جسد یک پسر دبیرستانی در تهرانپارس+ عکس دردسر خودروی لاکچری زن پولدار برای پسر جوان تهرانی قصور پزشکی علت مرگ هولناک یک مرد تهرانی هنگام عکسبرداری از معده نقشه گروگانگیری برای فرار از پرداخت خسارت خودروی لاکچری زن پولدار ارتباط زن ناشناس با پیدا شدن جسد ناصر در اطراف کرج چیست؟ +عکس مهناز افشار: به دادسرا رفتم اما چیزی تعهد ندادم +عکس ماجرای گریه های مردی که 2 روز در هواکش رستوران گیر کرده بود + عکسمنبع: رکنا
کلیدواژه: جنایی جنایت Crime حادثه Incident خیانت Cheat قتل Murder خودکشی Suicide پلیس Police زندان Prison خودکشی اخبار حوادث مادر هولناک عکس فیلم صبح عکس دختر جوان زندگی طلاق ایران پلیس اعدام مردم پسر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۷۴۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیر منصور آریا به تور مالیات افتاد | ۶۵ هزار متر زمین در تهران به تملک دولت درآمد
به گزارش همشهری آنلاین پس از حدود ۱۳ سال از تشکیل پرونده مهآفرید خسروی ملقب به امیرمنصور آریا به اتهامات متعدد از جمله اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی بانک صادرات، تسهیلات ۴۰۰ میلیارد تومانی بانک ملی، زمینخواری در کیش و دیگر اتهامات، سرانجام پرونده مالیاتی این گروه تعیین تکلیف شد.
آنطور که سازمان امور مالیاتی اعلام کرده با گذشت بیش از ۳۰۰۰ روز از تعویق وصول حقوق بیتالمال از شرکتهای متعلق به گروه امیرمنصور آریا، مشتمل بر ۱۱ شخص حقیقی و حقوقی و با بدهی بیش از ۱۵ هزار میلیارد ریال، سرانجام برابر احکام نمایندگی صادره از دادگستری استان گیلان و دادسرای تهران مراحل شناسایی، بازداشت و مزایده پلاک ثبتی مرغوب این شرکتها به مساحت بیش از ۶۵ هزار متر مربع واقع در بزرگراه فتح تهران انجام شد.
این پلاک ثبتی در آخرین روز کاری سال ۱۴۰۲ به تملک دولت درآمد.
با این اقدام میتوان گفت یکی از پروندههای معوقات کلان نظام مالیاتی کشور با همکاری قوه قضاییه و پیگیریهای سازمان امور مالیاتی کشور مختومه شد.
کد خبر 840945 منبع: ایسنا برچسبها خبر ویژه قوه قضائیه دولت سیزدهم