افشای جزئیاتی از اسناد مکشوفه باند تبشیری
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۷۸۳۵۰
خبرگزاری مهر: در پی انهدام یک باند تبشیری وابسته به فرقه مسیحیتصهیونیستی، مجموعهاسناد بهدستآمده از این باند، از برنامههای پروژه نفوذ جهانی جریان مزبور، پرده برداشت.
تبشیر حداکثری و توسعه کمی اعضا، به عنوان یکی از مهمترین اهداف فرقه مسیحیت صهیونیستی است که به منظور تحقق آن، مجموعهبرنامههایی هدفمند را جهت نفوذ در نقاط مختلف جهان دنبال میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از این اسناد، دربردانده نقشه نفوذ جهانی جریان مسیحیتصهیونیستی است که روند حرکت تدریجی گروههای تبشیری را از غرب تا شرق عالم -طی اسلایدهایی- مشخص میسازد. کره، چین، انطاکیه (واقع در ترکیه)، انگلیس، ایالاتمتحده و بهویژه کشورهای مسلمان، از برجستهترین مناطق تعیینشده در سند مزبور هستند.
نکته قابلتأمل، حالت «چرخه» این نفوذ جهانی است که طی آن، حرکتهای تبشیری از غرب تا شرق، با محوریت «اورشلیم» به یکدیگر پیوند میخورند.
شایانذکر است، مرکزیت فرقه مسیحیتصهیونیستی در اسرائیل قرار داشته و تحت هدایت و فرماندهی رژیم اشغالگر قدس، برنامههایی کوتاه و بلندمدت را در راستای تبشیر، افزایش شمار پیروان و نفوذ هرچه وسیعتر در سراسر جهان، پیریزی و اجرایی میسازد. تضعیف پایههای اعتقادی، به ویژه در جوامع مسلمان، از پیشفرضهای تبشیر است که در فرقه مسیحیتصهیونیستی بر آن تأکید میشود.
به گزارش مهر، اواسط آذرماه خبری با عنوان «انهدام باند مسیحیت صهیونیستی» در خبرگزاری مهر منتشر شد. در ادامه پیگیریهای خبرنگار مهر مشخص شد که مجموعهاسناد بهدستآمده از این باند تبشیری وابسته به فرقه مسیحیتصهیونیستی، از برنامه بلندمدت جریان تبشیری برای نفوذ هرچه بیشتر در جهان، پرده برداشته است.
یکی از برنامهها و اهداف بنیادین فرقه مسیحیتصهیونیستی، «تبشیر» و توسعه کمی و کیفی دایره اعضا و حوزههای نفوذ خود در سراسر جهان است که با ابزارهای مختلف از گذشته تا به امروز دنبال کرده است.
یکی از اسناد مکشوفه از باند تبشیری فوقالذکر با اشاره به این موضوع، از برنامه بلندمدت مسیحیتصهیونیستی در این زمینه حکایت دارد.
بر اساس سند مزبور، از سال ۱۹۸۹تا ۲۰۱۰ میلادی، حوزههای نفوذ جریان تبشیری در روندی رو به شتاب، توسعه یافته؛ بهطوریکه از ۱۱هزار گروه هدف –بهاصطلاح- «دستنخورده» در سال ۱۹۸۹ به ۱۵۰۰ گروه در سال ۲۰۱۰ تقلیل پیداکردهاست.
این برنامهها ذیل عنوان «Vision school» صورت گرفته و همانطور که در اسناد تأکید شده، از مرکزیت «اورشلیم» (واقع در رژیمصهیونیستی) هدایت و راهبری میشود.
منبع: فردا
کلیدواژه: باند تبشیری افشای اسناد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۷۸۳۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس امام خمینی درگذشت | جزئیاتی از زندگی همسر سیدمصطفی خمینی؛ معصومه حائری که بود؟
زیسان: معصومه حائری فرزند مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری و از خاندان آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری بنیان گذار حوزه علمیه قم بود.
خانم معصومه حائری در تاریخ ۱۷ فروردین ماه سال ۱۳۳۳ با حاج آقا مصطفی خمینی ازدواج کردند، ایشان در ابتدا علاقهای به ازدواج نداشتند، اما با توجه به شرایط آن دوران به توصیه پدرشان و بعد از ملاقات حاج آقا مصطفی به ازدواج با ایشان رضایت میدهند، و بعد از گذشت یک سال به عقد ایشان در میآیند.
حاصل ازدواجشان ۴ فرزند بود، دو تن از فرزندانشان در کودکی از دنیا رفته اند، و یک پسر به نام حسین و یک دختر به نام مریم دارند. ایشان در دوران تبعید حضرت امام (س) و حاج آقا مصطفی در عراق حضور داشتند، و همسر گرامیشان را همراهی میکردند.
ناگفتههای زندگی امام خمینی به روایت مرحوم معصومه حائریمعصومه حائری سال ۱۴۰۰، در گفتگو با نشریه «حریم امام» به بیان نکاتی درباره خانواده امام خمینی پرداخت:
- امام خیلی به من علاقه داشت و یادم هست هر هفته که میخواست سر و صورتش را اصلاح کند، به من میگفت بیا رو به روی من بنشین تا در کنار اصلاح کردن با هم حرف بزنیم. آقا در آن زمان خودش سر و صورتش را اصلاح میکرد و علاوه بر کوتاه کردن موهای سر و صورت، موهای پرپشت ابروهایش را که روی چشمش را میگرفت کوتاه میکرد. مژههای امام هم خیلی بلند بود و من به شوخی میگفتم مژههاتان را هم کوتاه کنید.
- آقا خیلی تمیز و اهل رعایت بهداشت بود، به طوری که ما سر سفره برای ایشان دو تا چنگال میگذاشتیم تا اگر دو نوع غذا در سفره بود، هر کدام را با چنگال جداگانهای بردارد. ایشان این قدر تمیز و اهل مراعات بود که میگفتم من خانوادههای روحانی زیادی را دیدهام، اما شما از همه مدرنتر و امروزیتر هستید.
- یادم هست یک بار مرحوم حاج احمد آقا پیش ایشان میخواست با دست غذا بخورد که فرمود احمد، اگر میخواهی با دست غذا بخوری، برو بیرون بخور! باز به یاد دارم که خانم در بشقابی که پلو خورده بود و میخواست خربزه بگذارد و بخورد، باز آقا به ایشان تذکر داد. آقا خیلی مرتب و تمیز بود و به عنوان نمونه دیگر، یک میز جلوی در خانه بود که آقا وقتی وارد منزل میشد، کفشهایش را در میآورد و داخل آن میگذاشت و یک جفت دمپایی برمیداشت و میپوشید.
- خانم اصالتاً تهرانی و امروزی و از یک خانواده اصیل بود و خود آقای خمینی هم اصالت خانوادگی بالایی داشت و برادر ایشان، مرحوم آقای پسندیده هم یک آدم حسابی به تمام معنا بود. حسین آقا میگفت بعد از رحلت حاج آقا مصطفی اگر جریان انقلاب و مبارزه پیش نمیآمد و فکر و ذهن امام معطوف به این مسائل نمیشد، امام از غصه مرگ حاج آقا مصطفی دق میکرد و از دنیا میرفت.
- من قضایای شب رحلت حاج آقا مصطفی را از زبان خدمتکاری که به او ننه میگفتیم و زن فهمیدهای بود نقل میکنم؛ چون خودم مریض بودم و در طبقه پایین منزل پیش بچهها خوابیده بودم. ننه میگفت آن شب وقتی حاج آقا مصطفی به خانه آمد، به من گفت در خانه را ببند، ولی قفل نکن؛ چون قرار است کسی به ملاقات من بیاید. اتاق ننه روبروی در خانه بود و میتوانست ببیند چه کسی وارد منزل یا خارج میشود. حاج آقا مصطفی طبق معمول برای مطالعه به کتابخانه خودش در طبقه بالا رفت تا مطالعه کند. آن شب ننه دیده بود چه کسانی پیش آقا مصطفی رفته بودند و همه آنها را شناخته بود و ما هرچه اصرار کردیم اسم از آنها را به ما نگفت. ننه صبح خیلی زود صبحانه حاج آقا مصطفی را برده بود و ایشان را برای خوردن صبحانه صدا زده بود، اما ایشان بیدار نمیشود و به همین علت پیش من آمد. به طبقه بالا رفتم و دیدم حاج آقا مصطفی در حالت نشسته، روی میز کوچکی که جلویش بود خم شده است. دیدم بدنش گرم و از عرق بسیار زیاد، کاملاً خیس و نقاطی از بدنش کبود است. حاج آقا مصطفی را به بیمارستان بردند، ولی دیگر کار از کار گذشته و حاج آقا مصطفی از دنیا رفته بود.
- یکبار به آقا گفتم شما که در خمین بزرگ شدی، چرا این قدر مدرن و امروزی و تمیز و مرتب هستی؟! ایشان هم میخندید.
- آقا منظم و دقیق بود و همیشه دقیقاً سر وقت غذا میخورد. زمان تبعید آقا در نجف، گاهی من و خانم به ایران میآمدیم و امام تنها بود و حاج آقا مصطفی برای این که ایشان تنها نباشد، پیش امام میرفت و با ایشان غذا میخورد. یک روز حاج آقا مصطفی کمی دیرتر رفت و دید امام غذایش را سر وقت و مطابق معمول خورده و منتظر ایشان نمانده است. بعد از آن، هر روز حاج آقا مصطفی میرفت و موقع غذا خوردن، کنار امام مینشست و فقط نگاه میکرد و لب به غذا نمیزد و امام هم انگار نه انگار، به غذا خوردن ادامه میداد و اصلاً به حاج آقا مصطفی تعارف نمیکرد تا غذا بخورد. پدر و پسر کار خود را بلد بودند.
tags # اخبار سیاسی سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟