عمل جراحی مغز در مراسم نوحهخوانی
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۷۹۰۰۳
نویسنده دوران دفاع مقدس روایت کرد: «ناخنهایم را به لبه ترکش که بیرون بود فشار دادم و به یک باره در اوج خباثت و شیطنت و هر چه که بگویید، ترکش را از کله مرتضی بیرون کشیدم.» ۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۱ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، حمید داودآبادی نویسنده و رزمنده دوران دفاع مقدس در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به بیان خاطرهای از همرزم جانبازش پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فروردین 1375 بود و تازه کاروانهای راهیان نور راه افتاده بودند. همراه خانواده، با کاروان «دانشگاه علوم پزشکی ایران» که همه دکتر و دانشجوی دکتری بودند، به خوزستان رفتیم.
شب جمعه، در حسینیه شهید حاج همت پادگان دو کوهه، همه کاروانها جمع بودند. قرار بود حاج منصور ارضی دعای کمیل بخواند.
کنار «مرتضی شادکام» جانباز تخریبچی قدیمی و تفحصگر، به دیوار حسینیه تکیه داده بودیم.
- مرتضی گفت: حمید، میتوانم ازت خواهش کنم یک کاری برای من انجام بدهی؟
خب بله. چه کاری باید بکنم؟
پیشانیاش را جلو آورد که یک برجستگی غیرعادی داشت و گفت: چند سال پیش در عملیات، یک ترکش کوچولو به سر من خورد. این جای پیشونیم. هیچ دکتری حاضر نشد به آن دست بزند. چه برسه بخواهند دربیاورند. میگویند دست زدن به این ترکش خیلی خطرناک است و هر امکانی دارد. اخیرا خیلی اذیت میکند.
- خب؟
- خب که یک زحمت بکش و این ترکش را از کلهام بیرون بکش.
با اشتیاق گفتم: آخ جون. دکتر بازی. به روی چشم.
با شیطنت گفتم: فقط بگذار چراغها را که برای دعا خاموش کردند تا رسید به جایی که حاجی صداش را بلند کرد، عمل جراحی را انجام میدهیم.
فقط در چفیه را محکم لای دندانهایت فشار بده که صدات در نیاد و تا ترکش را بیرون کشیدم، بذار روش که خونش ما را نجس نکند!
چند دقیقه بعد تا حاجی گفت: حالا که تا اینجا آمدی، دلت را به خدا بسپار و با صدای بلند بگو الهی العفو... ناخنهایم را به لبه ترکش که بیرون بود فشار دادم و به یک باره در اوج خباثت و شیطنت و هر چه که بگویید، ترکش را از کله مرتضی بیرون کشیدم.
خب آنجا دیگر بیهوشی و ضدعفونی و از این سوسولبازیها نداشتیم.
چنان دادی زد که همه اطرافیان با خودشان گفتند این داداش عجب گناهان سنگینی دارد که اینطوری عربده میزند.
فردا جای ترکش کله مرتضی بدجوری باد کرده بود. همچنان می نالید و میگفت: «لامصب من گفتم بیرون بکش، نه این طوری. خدا رحم کرد همراه ترکش، مغزم را بیرون نکشیدی.
و از آن روز به بعد، مرتضی هر جا میخواست من را معرفی کند، میگفت: «حمید داود آبادی جراح مغز!»
منبع:دفاع پرس
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P41383/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۷۹۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستور وزیر ورزش به معاونت قهرمانی در مورد مراسم تدفین مرحوم اسکویی
کیومرث هاشمی به معاونت قهرمانی وزارت ورزش و جوانان دستور داد برگزاری مراسمهای پس از درگذشت استاد اسکویی گوینده رادیو ورزش را بصورت ویژه پیگیری کند.
به گزارش پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان، در پی درگذشت استاد اسکویی از گویندگان قدیمی رسانه و رادیو، کیومرث هاشمی وزیر ورزش و جوانان به معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای دستور داد پیکر این پیشکسوت عرصه رسانههای ورزشی در قطعه نامآوران به خاک سپرده شود.
وزیر ورزش و جوانان همچنین از سید محمد شروین اسبقیان معاون قهرمانی خواست بصورت ویژه پیگیر برگزاری مراسمهای این چهره شناخته شده ورزش ایران باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان ورزشی سایر حوزه ها