قصه زنبیل از کجا شروع شد
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۸۲۴۰۶
قصه از اونجا شروع شد که یه فارغالتحصیل اقتصاد دانشگاه تهران که المپیادی زمان خودش بود و تخصص اصلیش تحلیلهای اقتصادی و سرمایهگذاری بود، پس از ارزیابی وضعیت تجارت الکترونیک در کشور و بررسی چشمانداز آن، تصمیم به ورود به این حوزه رو گرفت. اما این حوزه هم مثل تمام حوزههای دیگه دغدغههای خاص خودش را داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش سرویس بازار ایسنا، بنابر اعلام فروشگاه اینترنتی زنبیل، برای راهاندازی یه فروشگاه اینترنتی خوب و متفاوت، فارغ از مدل کسب و کارش و تامین مالی اون، اولین چیزی که لازم بود جذب چند تا برنامهنویس خوب بود، موضوعی که خیلی ساده به نظر میرسید اما همین موضوع ساده راهاندازی فروشگاه رو نزدیک به دو سال عقب انداخت. ارزیابیهای صورت گرفته نشان داده بود که در صورتی که زیر ساخت فنی سایت به درستی پایهریزی نشه، تغییراتی که بعدها باید روی اون صورت بگیره، تا حد زیادی میتونه تاثیرات منفی روی سایت داشته و پروژه را با مشکل مواجه کنه، لذا ترجیح داده شد که تا زمان جمع کردن یه تیم خوب، راهاندازی فروشگاه به تاخیر بیفته.
مشکل اینجا بود که مثل بقیه رشته های دانشگاهی، برخلاف وجود تعداد زیاد فارغالتحصیلان حوزه نرمافزار، دسترسی به تیمی که بتونند موارد پیشبینی شده در سایت را پیادهسازی کنند، خیلی سخت شده بود، اما در نهایت پس از حدود دو سال، تیم مورد نظر پیدا شد. هر چند این تاخیر شرایط رقابتی را تا حد زیادی سختتر کرده بود اما حداقل این آرامش خیال رو بوجود آورده بود که وسط کار، این جریان متوقف نمیشه؛ بدین ترتیب اولین گام عملیاتیشدن فروشگاه زنبیل در خرداد 1391 برداشته شد.
همونطوری که همه میدونیم راهاندازی هر کسب و کاری فارغ از ماهیت اینترنتی بودن یا نبودن اون، نیازمند تحلیل اقتصادی و تحلیل این موضوع هست که آیا در نهایت مدل کسب و کاری که طراحی شده، سودآور خواهد شد یا نه؟ اما یکی از مهمترین مشکلاتی که در ارزیابی اقتصادی این کسب و کار وجود داشت، این بود که اطلاعات لازم برای تحلیل به شدت کم و حتی شاید بشه گفت که اصلا اطلاعاتی در دسترس نبود، تنها منابع در دسترس مصاحبهها، گزارشها و خبرهایی بود که هر کدومشون حاوی مقداری اطلاعات بودند؛ پس تنها راهکار این بود که بجای تمرکز بر دیتا که اصل مهم در تحلیلهای اقتصادی هست، بیشتر به تحلیلهای حسی ناشی از تجربه سالها فعالیت اقتصادی، تکیه بشه.
اما نکته جالبتر داستان این بود که سالها تحلیل اقتصادی ثابت کرده بود که اقتصاددانها نیز به دلیل عدم دسترسی بهموقع و کامل به اطلاعات، در اکثر مواقع قادر به پیشبینی آینده و جریانات اون نیستن؛ موضوعی که برای زنبیل هم دقیقا رخ داد؛ در شرایطی که تحلیل رقبای موجود در بازار نشاندهنده امکان رقابت و کسب سهم بازار بالا بود، به ناگاه تمامی معادلات به هم ریخته شد.
رقبای موجود در بازار با دریافت سرمایههای به شدت بالا وارد فاز جدیدی از فعالیت شده و رقبای جدیدی نیز از آن سوی مرزها به کشور وارد شده و با بودجههای بالا شروع به بازاریابی و تبلیغات کردن. زنبیلی که با امیدهای زیاد وارد بازار شده و در حال کسب تجربه بود، به یکباره خود را در میان رقبایی دید که اهداف و استراتژی های آنها با اهداف عادی کسب و کارها تفاوتهای زیادی داشت. رقبایی که صرفا با بودجههایی نجومی تنها به دنبال رشد میزان فروش و گسترش بازار خود بودند.
با مطرح شدن الگوهای جدید ارزشگذاری مبتنی بر میزان فروش و رشد سالانه آن و بدون توجه به ماهیت اصلی جریان کسب و کارهای اینترنتی که نیازمند خلق ایدههای جدید بودن، بازی فروشگاههای اینترنتی به یکباره عوض شد. در نظر گرفتن اینکه ارزش کسب و کار شما مضربی از میزان فروش شما خواهد بود، هر فرد عاقلی که به دنبال کسب سود (در کوتاهمدت) است را به سمت اتخاذ استراتژیهایی سوق میداد که صرفا بتونند فروش رو افزایش بدن. وقتی شما قادر باشید با یک تومن فروش بیشتر، ارزش برند خود رو یک تا دو تومن افزایش بدید، دیگه چه نیازی به خلق ایدههای جدید و نوآوری دارید؟ تو این شرایط هر فردی که کمی دو دو تا چهارتا بلد باشه، هیچ بودجهای جزء برای تبلیغات اختصاص نمیده؛ این مشکل زمانی حادتر میشد که بودجههای زیاد، حتی نیاز به اتخاذ استراتژی برای تبلیغات رو هم از بین میبرد و تنها کافی بود به مدیر مارکتینگ خود اعلام میکردید، که هر چه هست را فقط بگیر!
بودجههای مورد نیاز برای افزایش تبلیغات و جبران ناکارآمدیهایی که وجود داشت نیز از محل سرمایهگذاریهای جدیدی که با هدف کسب سودهای چند صد درصدی از ارزشگذاری برندها ایجاد شده بود، کماکان وارد فروشگاهها میشدن. برخی جریان فیلم سینمایی گرگ والاستریت و سهامی که به سرمایهگذاران عرضه میشد را به این دوران تشبیه میکردند که البته خود اونها باید مستندات خود را ارائه کنند. اما فارغ از صحت چنین ادعاهایی، اون چیزی که درعمل اتفاق افتاد، این بود که کسب و کارهای به اصطلاح پیشرو، هیچگونه دغدغه و نگرانی برای خرج کردن پولهای خود نداشتند و چهار نعل میتاختند.
اما عدم اعتقاد به پیروی از جریانات موجود که اصولی مانند نوآوری و خلاقیت یا بهرهوری بالا را نادیده میگرفت، منجر به کمرنگتر شدن جایگاه زنبیل در بین رقبا شد. در جایی که اصل اساسی بازار تمرکز بر مارکتینگ، رشد فروش و رشد ارزش (!) برند بود، زنبیل تمرکز خود را بر مشتری و محصول قرار داده بود و در میان ازدحام سایر کسب و کارها، بی صدا اما پیوسته در حال رشد و حرکت بود.
و به ناگاه جریانات بازار دچار تغییر گردید
در شرایطی که با امضای برجام پیشبینیها حاکی از ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور و خریداری سهام شرکتهای استارت آپی با قیمتهای بالا بود، به ناگاه با خروج امریکا از برجام جریانات به کلی دچار تغییر و تحول شد. دیگه احتمال ورود سرمایهگذاران جدید که قادر به خرید سهام استارت آپهایی باشند که ارزشهای اونها به ظاهر میلیارد دلاری شده بود، وجود نداشت و سرمایهگذاران فعلی نیز تا حدی امیدهای خود را از دست رفته میدیدند. بنابراین جریانات نقدینگی که تا قبل از آن به راحتی در اختیار این دسته از کسب و کارها بود، دچار اختلال شد و مجموعههایی که رشد خود را بجای تمرکز بر مشتری و محصول، به تزریق نقدینگی وابسته کرده بودند به یکباره خود را در یک دریای طوفانی و گرفتار امواج سهمگین دیدند و ....
اما در همین شرایط سخت که خیلی ها دچار مشکل شدن، کشتی کوچک زنبیل که از ابتدا به درستی طراحی و ساخته شده بود و خود را آماده مقابله با طوفانهای سهمگین کرده بود، کماکان در حال درنوردیدن دریاهای طوفانی و حرکت به سمت شهر آرزوهای خود میباشد و توشه آن چیزی نیست جزء، ایده و نوآوری، برنامه و استراتژی، تعهد به اصول بنیادین شرکت، تمرکز بر محصول و مشتری و در نهایت تلاشهای شبانهروزی.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: خرید اینترنتی فروشگاه اینترنتی فروشگاه اینترنتی زنبیل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۸۲۴۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظریه منسجم فقهی درباره آزادی نداریم
محمود حکمتنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سوم اردیبهشتماه در نشست علمی «قلمرو و محدودیتهای قانونی آزادیهای شهروندان» که از سوی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر برگزار شد، با بیان اینکه وقتی از آزادی سخن گفته میشود، باید مشخص شود چه چیزی آزادی نیست، گفت: اینکه انسان چه رابطهای در بحث آزادی با خداوند از منظر کلامی و فلسفی دارد بحثی متفاوت از آن چیزی است که ما قصد داریم در این نشست بحث کنیم؛ سخن ما فارغ از رابطه خالق و مخلوق است و مراد از آزادی در بحث ما آزادی به عنوان یک کشنگر حقوق است و اینکه حاکمیت چگونه میتواند رفتار افراد را به صورت قانونی تنظیم کند.
وی افزود: در اینجا چند سطح بحث وجود دارد؛ اول بحث فلسفه حقوقی آزادی و دوم نظریه آزادی در حقوق مورد بحث است یا اینکه نظام حقوقی خاصی که ما با آن روبرو هستیم یعنی نظام حقوقی اسلام چه تلقی از این مقوله دارد و در نهایت جمهوری اسلامی ایران با این مقوله چه کرده است؟ پس یکی از سطوح بحث، فلسفی است و فلسفه را کسانی بحث میکنند که معتقدند ما قبل از آنکه دولت بخواهد به محدودکردن رفتارها بپردازد، باید تحلیل عقلی داشته باشیم و تحلیل عقلی، کار فلسفه است.
وی با بیان اینکه بحث دیگر نظریههای حقها است یعنی میگوید سنخ حقوق، ساختنی است نه اینکه از قواعد عقلی تشخیص داده شوند، افزود: باید تحول و تغییر و برداشت یک تمدن بشری از مقوله آزادی حقها را به دست آوریم، مانند حرفی که اصولیون نسبت به منابع گفتهاند. یعنی فقیه اصطلاحی را درست میکند و با آن مفهوم، مصادیق آن را در شریعت تطبیق میدهد.
حکمتنیا با بیان اینکه در عناوین حقوقی رفتارهایی داریم که حق نامیده میشوند، گاهی آزادی اجتماعی و گاهی هم نامی برای آن انتخاب نشده است، اظهار کرد: سؤال این است که این نظام حقوقی که به صورت تاریخ تمدنی به وجود آمده است، واژه حق و آزادی را چگونه تحلیل میکند؛ برخی نظریات شبیه نظر اصولیون ما درباره حق است یعنی حقوق را به آثار شناسایی میکنند و برخی میگویند ما حق را مانند عنصر در نظر میگیریم که از یکسری اتم درست شدهاند و این اتمها در کنار هم یک حق را ایجاد میکنند لذا ما ابتدا باید اتمهای حقوقی را بشناسیم و آن را تجزیه کنیم.
عدم دخالت دولت به خاطر برخی مصالحاین پژوهشگر حقوق اسلامی تصریح کرد: تحقیق مفصلی از سال ۱۹۲۰ در این باره انجام شده و نشان داده است که ۴ عنصر از تحلیل این عناصر به دست میآید؛ توانایی، مصونیت، آزادی و مطالبه. مطالبه یعنی اینکه من حقی دارم و آن را طلب میکنم؛ مصونیت یعنی جایی که قانون میتواند برای شخص محدودیت قائل شود ولی مصونیت قائل میشود، دلیل این هم میتواند وجود مصلحت در مداخله باشد نه اینکه دولت حق دخالت ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه الزاماً در نظامهای حقوقی وقتی از آزادی سخن بگوییم معلوم نیست از این اتمها سخن بگوییم، اضافه کرد: مثلاً افراد میگویند ما آزادی قرارداد داریم؛ این آزادی به معنای توانایی است ولی شما نام آن را حق آزادی گذاشتهاید. بنابراین در تحلیل حقوق باید آن را سنخشناسی کنیم. لذا الزاماً همه چیزهایی که در قوانین به عنوان آزادی بیان میشود، سنخ یکسانی ندارند مثلاً در قانون اساسی در فصل سوم سخن از حقوق ملت بیان شده است ولی برخی میگویند چرا نگفته آزادیها؟ چون نظام حقوقی لزوماً از هر حقی تعبیر به آزادی نمیکند و ما حقوقدانان وظیفه داریم آن را در نظام حقوقی معنا کنیم.
حکمتنیا با بیان اینکه برخی فقها تعزیر را به عنوان مصلحت در دست حاکم میدانند، گفت: در بحث آزادی بیان هم میگوییم آزادی بیان در جایی است که مصلحت در آزادی وجود دارد ولو مصلحت و مفسده راجح دارد؛ بحث فلسفه آزادی بیان آن است که کدام مصلحتی وجود دارد که مفسده را خنثی میکند. بنده ۱۷ نظریه فلسفی را در اینجا بیان کردهام؛ مثلاً کسانی که خود را حقیقتگرا میدانند معتقدند حقیقت در تعارضات گفتاری شکل میگیرد.
آزادی بیان جلوی لغزیدن حاکمان را میگیردحکمتنیا با بیان اینکه برخی نظریات سیاسی معتقد است که اگر آزادی بیان وجود نداشته باشد، حاکمان همیشه در شیب لغزنده هستند، اضافه کرد: آزادی بیان به تعبیر آنان جلوی این شیب لغزنده را میگیرد و ابزاری برای اجرای عدالت است؛ در برابر آن نظریه دلسردشدن مطرح است یعنی وقتی من ببینم با زدن هر حرفی مورد هجمه قرار میگیرم، ترجیح میدهم حرفی نزنم؛ درست مانند شرایط امروزی امر به معروف و نهی از منکر چون همه فکر میکنیم اگر تذکری بدهیم به دیگری برمیخورد؛ اگر جامعه به این سمت پیش رفت که برخی میدانند دیگری به خطا میرود و میگویند رها کنید بگذارید خطا برود آن هم به خاطر اینکه آن فرد یا گروه بدشان میآید، نقص است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه هدف از امر به معروف و نهی از منکر به کمالرساندن طرف مقابل است، اظهار کرد: اگر در طرف مقابل ظرفیت لازم ایجاد نشود، ضعف او هست لذا کار فرهنگی باید ظرفیت افراد را توسعه دهد. بنابراین مراد ما از آزادی، آزادی حقوقی نظام حقوقی است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در فقه نهادی برای طراحی نسبت دولت و مردم وجود ندارد و از مجموعه قواعد استنباط میشود؛ الان اگر در فقه دنبال آزادی بیان بگردید با این تعبیر وجود ندارد و میتوان گفت دولت وجود دارد و یکسری مصالح راجح و یکسری مفاسد راجح وجود دارد و ما در تنظیمگری به این نتیجه میرسیم که حد مفسدهای را که با ظاهر مفسده است به خاطر یک مصلحت عقلی رعایت کنیم. بنابراین در فقه نظریه منسجمی در مورد آزادی نداریم.
آیا حکمالله میتواند آزادی را محدود کند؟در ادامه آیتالله محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج حوزه علمیه در سخنانی به نقد مطالب پرداخت و با بیان اینکه شما سعی کردهاید مطالب را منصفانه، گویا و مختصر تبیین کنید که این امر، از امتیازات این تحقیق است، گفت: آن چه در مورد تحدید حد مانند عدوان، اضرار، اختلال نظم، تضاد با ارزشهای اخلاقی مورد قبول عموم جامعه فرمودید، صحیح ولی آیا حکم خدا میتواند آزادیها و حقوق اجتماعی را محدود کند یا خیر؟ ما در جامعه دینی خودمان این بحث را مطرح میکنیم ولی گاهی این بحث در بیرون از محدوده جامعه دینی است. اساساً اگر بخواهد حکمالله، تحدیدی داشته باشد، تحلیل شما چیست؟
وی افزود: اینکه حکمالله چگونه میتواند یک حق و آزادی را تحدید کند باید تفسیر شود؛ مثلاً شما در مورد ارتداد، گاهی آن را ضیق معنا میکنید همانطور که برخی فقها مانند آقای منتظری ضیق معنا کرده است ولی گاهی وسیع تفسیر میشود، در این صورت آیا این قابل تحلیل است؟ همچنین به درستی مطالبی در مورد راهنمایی و موعظه فرمودید. حضرت امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی دشمنان هلهله میکردند فرمودند: سخنان مرا بشنوید و هلهله نکنید و بگذارید حق شما را ادا کنم یعنی دشمن هم بر امام(ع) حق موعظه کردن دارد. اگر ما تبیین درستی از بحث امر به معروف و نهی از منکر و موعظه و نصیحت داشته باشیم، بهتر خواهیم توانست جایگاه حقوقی بحث را هم بیان کنیم.
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه روایاتی که استبداد به رأی را رد و دعوت به مشورت کرده است در نوشته شما وجود ندارد، اظهار کرد: همچنین بحث حریت اخلاقی که در فرمایشات امیرمؤمنان(ع) زیاد به کار رفته است، آیا آزادی از غل و زنجیرهایی که قرآن فرموده است باز خودش نمیتواند تحدیدکننده آزادی اجتماعی باشد؟ در نوشتار، شما از آثار مرحوم محقق اصفهانی نام بردید ولی جای رساله حق و حکم ایشان در اول مکاسب خالی بود. وی معتقد است که حق، ثابت است و مشترک معنوی و همه بحث خود را هم حول این مسئله تنظیم کرده است.
عندلیب همدانی تصریح کرد: روشن است که مراد شما در سخنانتان، آزادی مخالف است وگرنه آزادی موافقان که جای بحث ندارد و طبیعتاً وجود دارد؛ به نظر بنده استدلال به سیره نبوی و علوی در این بحث خالی است و بیان نفرمودید که چگونه با مخالف برخورد میکردند. شما به درستی سخن از تحدید آزادی سخن گفتید اما اگر از شما بپرسند همه دعوا سر این است که دولت میگوید من جلوی این آزادی را گرفتم چون اختلال در نظم آزادی دارد ولی مخالفان میگویند ما دنبال اخلال نیستیم بلکه حرفمان را میخواهیم منتقل کنیم؛ در این صورت مرجع تشخیص در اینجا چه کسی است؟ که قول فصل باشد، آیا خود دولت و حکومت، معیار است؟ یعنی قوه مجریه و قضائیه یا نهادی که وظیفهاش دفاع از حقوق مردم باشد و وابسته به دولت هم نباشد.
استاد حوزه علمیه گفت: شما فرمودید یکی از اتمهای حق، استیفای حق است؛ ما چگونه از دولت انتظار استیفای حقوق داشته باشیم و در عین حال معیار تشخیص را برعهده دولت بگذاریم؟ آیا قانون اساسی در این زمینه سخنی دارد یا باید مرجعی تعریف شود؟
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)