استقلال مالی دانشگاه چگونه محقق میشود؟-3
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۸۴۴۱۸
تهران – ایرنا- توجه به کاهش سرمایه اجتماعی دانشگاه و تلاش برای بازسازی آنها، تعریف استقلال مالی دانشگاه و رابطه اقتصادی آن با نهادهایی مثل دولت و بازار و تبعات وابستگی دانشگاه به آنها، از ضروریاتی است که باید برای اثرگذاری پژوهشهای دانشگاهی به آن توجه کرد.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا در بخش پایانی نشست «پایاننامههای دانشجویی در دانشگاهها و نسبت آن با دولت، جامعه و صنعت» در ایرنا با اشاره به آسیبهای سیاستهای فعلی حاکم در حوزه علمی و پژوهشی بر دانشگاهها، به بیان راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت پرداخته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** ایرنا: الان تقریبا در بحثها با دو نوع نگاه مواجهیم: یک نگاهی که دانشگاه تامین کننده نیاز و نیروی کار صنعت و بازار است، و یک نگاهی که به قولی، وجهه رهایی بخش دارد. اگر بخواهیم اندکی انضمامیتر با این موضوع برخورد کنیم، حالا بر فرض اینکه این فضا باشد، ما هر چند ماه یک بار با اولویت های پژوهشی وزارتخانهها و سازمانها مواجه نیستیم؟ خیلی از اساتید دانشگاه که از دانشجویان باسوادتر هستند، این پروژهها را انجام میدهند. اصلا اولین سوال اینکه این گوش شنوا کجاست؟ دومین مساله، همین موضوع خصوصی سازی آموزش که اکثریت با آن مخالفید، پیشبینی میکنید این خصوصیسازی تا چه حدی میخواهد برود؟ از کجا معلوم در دانشگاهی که ادارهاش به صنعت واگذار شده است، رانت شکل نگیرد؟
*باید به کاهش سرمایه اجتماعی دانشگاهها، حساس باشیم
**رجایی: ببینید در مدلی که به نظر من دانشگاه ها میتوانند نقش آفرینی کنند، حل مسائل اجتماعی به عهده حکومتها بوده است. حکومتها بودند که در مورد مشکلات اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی جامعه خود مسئول هستند. در مدل بنده، فکر میکنم دانشگاه توسعه یافته، دانشگاهی است که میتواند نقش حاکمیتی را در درون جامعه به صورت غیر متمرکز انجام دهد. یعنی دانشگاهها نهادهای غیر دولتی هستند که به صورت غیر متمرکز وجود دارند برای حل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه شان.
این مدل به نظر میرسد مدلی است که نیاز است در مورد آن بحث شود. دانشگاهها در مورد حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه، میتوانند سیاستگذاری و تصمیمگیری بکنند. بنابراین اینجاست که دانشگاهها میتوانند نقش اقتصادی داشته باشند. من هم نسبت به سرمایهی اجتماعی دانشگاهها حساس هستم اما من به نظرم میرسد چون تنها مرجع سرمایه اجتماعی و تاثیرگذاری اجتماعی بوده که میتوانسته کارآمد باشد، باید در قبال تک تک درصدهایی که از این سرمایه اجتماعی از دست میرود، حساس بود.
نباید مفتخر باشیم به اینکه ما نهاد اول هستیم، بلکه دانشگاه نهادی است که اگر یک درصد از تاثیرگذاری اش کمتر شود، تاثیرگذاری خیلی زیادی را از دست میدهد. من روی این موضوع حساس هستم. اتفاقا فکر میکنم اینجا باید فکری کرد. اخیرا در مدل توسعه یافته، دانشگاه به حکومت برای ایفای نقش، کمک میکند.
* در ایران صحبت از دانشگاه کارآفرین، خیرخواهانه نبود
آقای جهانگیری مطرح کردهاند که الآن دولت نمیتواند در بازسازی سرمایه اجتماعی نقشی ایفا کند و از دانشگاه خواسته شده که شما نقش ایفا کنید. این را من از طرف دیگری هم نگاه میکنم. در ایران وقتی صحبت از دانشگاه کارآفرین میشود، این موضوع چندان هم خیرخواهانه نبوده است. یک نهاد حکومتی به اسم دولت، از برآورده کردن نیازهایش ناتوان بوده، بنابراین گفته که هیچ راهی ندارم و چیزی به نام کارآفرینی را ترویج میکنم. چرا؟ چون فکر میکنم نمیتوانم کار ایجاد کنم و تک تک افراد جامعه باید به فکر کارآفرینی باشند.
فکر میکنم که اصلا کارشناسی در مورد به وجود آمدن هرکدام از این مباحث وجود ندارد، بلکه از سر ناتوانی دولت است. این را از این جدا کنیم که دانشگاه ها میتوانند نقش اقتصادی و اجتماعی داشته باشند. اگر الآن آسیبی به وجود آمده، ناشی از این است که بدون نظر کارشناسی کاری را کردیم و چون نمیتوانیم نیازهای جامعه را فراهم کنیم و یک نمونه موفق هم در غرب داشتیم بدون در نظر گرفتن بسترها، گفتیم دانشگاه بیاید کارآفرین و جامعهمحور شوند اما در فلسفه دانشگاه توسعه یافته، دانشگاهها واقعا نقش آفریناند.
* از کمک نهادهای اقتصادی به دانشگاه نترسیم
از اینکه نهادهای اقتصادی به دانشگاه کمک کنند نترسیم، اینکه در ایران این سیستم به شکل نادرستی دارد اجرا میشود، این ما را نترساند از نقش اقتصادیای که دانشگاه در اجتماع میتواند داشته باشد. به عنوان مثال، رویدادی در آمریکا اتفاق افتاد به عنوان تظاهرات برای علم. این اتفاق اولین بار بود در دنیا اتفاق میافتاد. در دل آمریکا هم صورت گرفت که کشوری پیشرفته علمی است. برای من شخصا سوال بود که چرا کشوری مثل آمریکا باید تظاهرات برای علم برگزار کند؟
این تظاهرات مصادف با برقراری سیاستهای ترامپ در بدو ورودش به کاخ سفید بود. در تصمیمگیریهایش برای نهاد دانشگاه، ترامپ علاقه مند به مباحثی مثل انرژِی های نو نبود زیرا علاقه داشت ثروتمندان معدنداری که از وی حمایت میکنند، همچنان ثروتمند بمانند. بنابراین سعی داشت گرنتهای دانشگاه را هدایت بکند به سمت مباحثی غیر انرژیهای نو. آنجا دانشگاه آمد و مقابله کرد؛ دانشگاهی که در آنجا خصوصی است. تظاهراتی برای علم برقرار شد تا در برابر سیاست های کاخ سفید بتوانند نقش آفرینی بکنند. من با آقای حسین زاده در این بخش تا حدی مخالفم که همافزایی علم و ثروت درست نیست چون علم گردنش شکسته است.
در جایی مانند آمریکا و مدلهای توسعه یافته دیگر، هیچ وقت علم در برابر ثروت در آمریکا سر خم نکرده است. علی رغم اینکه نهادهای اقتصادی در دانشگاهها حضور دارند و روسای دانشگاهها ممکن است تاجر باشند. از این همافزایی نترسیم. دانشگاهها میتوانند به عنوان نهاد واسط حضور داشته باشند. ما از اینکه اساتیدی داریم که تبدیل به رانتهای اقتصادی در دانشگاه شدند نترسیم، ما سعی کنیم این مسیری را که در دانشگاه در حال طی شدن است هدایت کنیم به سمت سیاستگذاری های درست.
*صنعتی شدن و نظامی شدن، دانشگاهها را به انزوا میکشاند
** حسین زاده: یک بحثی مطرح کردید در مورد اینکه در این فضا چه کسی حرفهای ما را گوش خواهد داد؛ من معتقدم تفاوتی وجود دارد. الان خطاب ما در پایاننامهها به سیاستگذار است. در مورد اینکه گفتید رانت شکل میگیرد، خب قطعاً این اتفاق میافتد. ما که با دانشگاههای دولتی روبرو هستیم با این موضوع مواجهیم.
اقای رجایی اشاره کردند به اینکه دانشگاه باید جواب دهد چرا سرمایه اجتماعیاش کم شده است. من معتقدم که این سوال را باید بپرسیم ولی با صورتی متفاوت. سیاستگذاران باید جواب دهند چرا اعتماد اجتماعی به دانشگاه کم شده است. برای مثال، اعتماد اجتماعی به دانشگاه در آفریقای جنوبی بالا است که دانشجویان سه روز تحصن میکنند و پارلمان کشور را اشغال میکنند و در جریان مطالبهگریشان چند نفر کشته میشوند ولی در نهایت رئیس جمهور کشور میآید و در برنامهی زندهی تلوزیونی اعلام میکند که در سال آینده چیزی به هزینههای تحصیلی اضافه نخواهد شد. دانشجویان در چنین مملکتی محبوب هستند.
در دانشگاه الاسای که چهارمین دپارتمان علوم انسانی دنیاست، دانشجویان میروند و دفتر رئیس دانشگاه را اشغال میکنند و میگویند تا زمانی که حقوق باغبان زیاد نشود یا قانون منع آزار و اذیت جنسی کارمندان تصویب نشود، ما این اتاق را به شما پس نمیدهیم. اینجا اعتماد به دانشگاه بالا است.
نکته آخر در مورد بحث همافزایی علم و ثروت، تصویری که شما ارائه دادید هرچند روایت غالب در این مورد است اما سکه روی دیگری هم دارد. یک کتابی با عنوان «دانشگاه در زنجیر» که هنری ژیرو نوشته است. او در این کتاب نشان داده دو جریان در آمریکا در سالیان اخیر آموزش عالی را به انزوا کشاندهاند. دو جریان را بررسی میکند: صنعتی شدن و نظامی شدن. نمونههای آن را در کشور خودمان هم میتوانیم ببینیم.
در این کتاب بررسی میکند که چطور از یک سالی، بازنشستههای افبیای تبدیل به روسای دانشگاه میشوند و در طی این مدت چه کار کردهاند؟ آموزش نظامی برای دانشجویان در آمریکا گذاشتهاند! یعنی این چند دانشگاه معروفی که دپارتمانهای برتر هستند را نبینیم، بلکه اکثریت غالب را ببینیم. ممکن است در یک دانشگاه معروف، رئیس شرکتی هم به ریاست برسد و متوجه باشد که زیرنظر است و جزء چند دانشگاه برتر دنیاست و از چند جهت تحت کنترل است و نهایتا چیزی تحت عنوان استقلال دانشگاه و خودمختاری را به رسمیت بشناسد اما دانشگاههای دیگر چطور؟ شاید در ایران هم این اتفاق بیافتد. البته باید خیلی خوشبین باشیم.
تصور کنید در شهرستان چه اتفاقی میافتد. معتقدم خیلی باید خوشبین باشیم که تصور کنیم دانشگاه میتواند استقلالش را حفظ کند. ما در همین دانشگاه برای رئیس دانشگاه طرح ارائه میدهیم، رئیس دانشگاه با صراحت میگوید آورده مالی این طرح چقدر است؟ معتقدم نمیتوان خوشبین بود، چه بر اساس تجارب جهانی و چه بر اساس تجارب بومی و هم بر اساس منطق درونی اینها. بالاخره من بخواهم ارزش اضافی تولید کنم باید یک نفری این را تولید کند دیگر!
در پایان، یک ارجاعی به قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان میدهم که خیلی جالب است. در ماده یک میگوید: «شرکت و موسسه دانشبنیان، شرکت خصوصی است که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعهی اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه فناوریهای برتر با ارزش افزوده فراوان». کسی که نوشته «ارزش افزوده فراوان» منظورش این است که شرکت باید تا آنجا که میتواند پول در بیاورد! این شرایطی است که امروز در دانشگاه با آن روبرو هستیم.
* دانشگاه در وضعیت تحریم میتواند نقش پر رنگ داشته باشد
**نوری زاده: من همدل هستم که متن خندهداری است. ولی نکتهای وجود دارد، آیا دانشگاه مسئلهای در صنعت را حل کند و یامصرف یک کالا را توصیه کند. توصیه مصرف را ارزش افزوده کمتری در نظر میگیریم در صورتی که حل مسئله، مسئله بنیادینی باشد. من فکر میکنم احتمالا اگر کپیکاری کرده باشند شاید همچین چیزی مد نظرشان باشد. شاید بد نوشتهاند که زیاد پول دهید!
آقای اقرلو در جایی به بحث ارتباط میان ایده و اجرا پرداختندکه من هم موافق نظرشان هستم که نمیشود ایده را از نحوه اجرا جدا کرد، اما در زمانی که شما به کسی که این ایده را داده و میخواهد اجرا کند نگاه کنید و با او دیالوگ برقرار کنید، ولی وقتی در جایگاه کسی که میخواهد کل فرآیندهای موجود در یک موضوع را بررسی کند، شما میتوانید بروید عقب تر و بگویید این مسئله چند وضعیت مطلوب دارد و من آن را میتوانم تعریف کنم و راههای رسیدن به وضعیت مطلوب را هم باز میتوانم انتخاب کنم. شاید هم بگویم وضعیت مطلوب من یک جامعه اشتراکی و فلان است که من نمیتوانم به آن برسم. بنابراین به نظرم میتوان ایده و اجرا را جدا کرد.
در مورد وضعیت فعلی صنعتی گفتید که واحدها اکثرا نیمه تعطیلاند و به آینده امیدی ندارند، ببینید به تحریم من میتوانم به عنوان وضعیت بومی ایران نگاه کنم، خب این را اگر دانشگاه بتواند در آن نقشآفرینی کند، میگویم که چه دانشگاه خوبی و چه کار مثبتی را انجام داده است.
بد نیست دانشگاه را در وضعیتی ببینیم که الآن میتواند فعالیت کند. اگرچه به قول اقای رجایی نباید طرحی دهیم که مثلا تحریم ها را با دانشگاه دور بزنیم. ولی خیلی کارها را در دانشگاه میتوان انجام داد. مثلا چه کارهایی؟ من یک جملهای میگویم، ما الآن بحران بهرهوری در کشور داریم و من با شما همدل هستم که نباید کارگر را استثمار کنیم و نیروی انسانی را نابود کنیم. منتهی الآن نیروی انسانی خودش، خانوادهاش و صنعت را در خیلی از جاها نابود کرده است. ما نیروی انسانی داریم که در یکی از خطوط تولید به صورت نا محسوس در سه شیفت کاری که باید 21 ساعت کار مفید انجام شود، 14 و نیم ساعت غیر کاری داشتند. خب این وضعیت را باید نگاه کنیم. در صنعت دست و پا میزنند تا بحران بهرهوری را درست کنند ولی نمیتوانند.
الآن اتفاقا جایی است که دانشگاه باید بگوید درست است ما تحریم هستیم و قیمت دلار بالاست، خب من کاهش هزینه واقعی میدهم. به نظر من اکنون وضعیتی است که دانشگاه میتواند برای جامعه مفید باشد و بتواند برای خود دانشجویان هم ثروت آفرینی کند.
** حسین زاده: ببینید وقتی میگویم مسئله اجتماعی است، این بحران بهرهوری هم موضوعی اجتماعی است. در جامعهای که من تلویزیون را روشن میکنم و میبینم روزی هر نفر چند هزار میلیارد از هر کجا که رسیده میبرد، من اگر جای آن کارگر بودم ده دقیقه هم کار نمیکردم. چون میدانستم در نهایت قرار است پولهایم را بردارند و بروند. میخواهم بگویم مردم هم اینطور فکر میکنند. وقتی امید به آینده در ایران 8 درصد است، نمیتوانیم از هیچکس انتظار بهرهوری داشته باشیم.
* اگر مسئلهای از دل صنعت بیرون میآید، واقعا نیاز مردم است
**نوری زاده: یک نکته مهمی که شما فرمودید در مورد اینکه دانشگاه چطوری باید تامین بودجه کند و چه پروژهای را انتخاب کند برای انجام دادن. در مورد تامین بودجه، بحث خیلی مفصلی است. اگر دولت بودجه را تامین کند، چه تفاوتی با صنعت دارد؟ لااقل اگر صنعت تامین کند، شما با چند غول مختلف روبرو هستی و بهتر میتوانی آن را شکست دهی تا یک غول بزرگ به اسم دولت.
در مورد انتخاب پروژه، مردم بیایند و در یک سامانهای پیشنهاد دهند که چه پروژه ای انجام شود. من مثلا بیایم در این سامانه و در حوزه تخصصی شما، یک پیشنهادی دهم. شما چه فکری میکنید؟ نمیتوانم به خودم اجازه دهم و اصلا نمیدانم چیست که در موردش نظر دهم. مصرفگرایی را میتوانم درک کنم، ولی جامعه ایران، با مصرفگرایی خیلی فاصله دارد. مشکل ما از این حرفها بنیادیتر است. بسیاری از مسائل ابتدایی هنوز در ایران شکل نگرفته است. اگرچه منطقی است که همان مسیر را نرویم. اگر مسئلهای از دل صنعت بیرون میآید، واقعا نیاز مردم است. مثلا به این مشکل بخوریم که فلان موشک، فلان سیستمش مشکل دارد و از دانشگاه بخواهیم مشکل را حل بکند، شاید این نیازی باشد که ما ندانیم اصلا چنین نیازی وجود دارد. و این نیاز هم نیاز واقعی جامعه ما در مسائل امنیتی و اینهاست.
دانشگاه باید به عنوان یک نهاد با نهادهای اقتصادی در ارتباط باشد. شما نباید یک آدم را با یک نهاد رودررو کنید نحوه اجرا بسیار مهم است که چطور اتفاق بیافتد. چرا به توصیه اساتید گوش ندادند؟ چون توصیه بود و با او قرارداری نبستند که فلان مسئله را بیا و حل کن. طبیعی است این اتفاق میافتد.
در همین جمع، چهار نفرمان بعضی حرفهایمان به هم نمیخورد، باید یکی انتخاب شود. تا وقتی که پروژه ای تعریف نشود الزام آور نیست و منطقی است که گوش ندهند. همچنین گفتید خصوصی سازی در ایران با سرعت و رشد شدیدی دارد اتفاق میافتد. این هم یک اتفاق طبیعی است. لااقل در مورد دانشگاه.
در مورد آموزش عمومی هم عرض کردم چه اتفاقی دارد میافتد و دانشگاه خصوصی میشود. در مورد آموزش عالی ما هم بدیهی است. چه کسی دوست دارد به دانشگاه بدون کارکرد بودجه دهد؟ دانشگاه آزاد هم یک سری کارکرد برایش تعریف میشود. آن هم اینکه پول در بیاورد. شهریه گرفتن از دانشجو به عنوان دانشگاه خصوصی، پایین ترین سطح ممکن است.
اولین باری که با واژه دانشگاه پولی اشنا شدم، فکر میکردم منظورش این است که پول از صنعت و بیرون میآید. ولی گویا نه، از دانشجو و پول غذا میآید. وقتی دانشگاه بدون کارکرد میشود، نحوه پول در آوردن آن هم همین میشود. قبول دارم این مسائل را نمیتوان به شکل یکطرفه حل کرد، ولی خب نمیتوان از آن طرف هم یک طرفه آمد.
* لزوم تحول نسلی در مدیران کشور
**اقرلو: در مورد بهرهوری نیروی انسانی، ما یک مسئلهای داریم که فکر میکنیم یک واحد اقتصادی یا دولتی باشد یا خصولتی باشد. یا نهایتا خصوصی باشد. برای افزایش بهرهوری هم راه حل های مشارکتی زیادی است. هم تجربیات کار شده ای دارد. چهار مهندس کشاورزی زمینی را اجاره میکنند و روی آن کار میکنند، ببینید چقدر بهرهوری دارند و در شرایط مقابلش در یکی از شرکت های خصوصی کار کنند چقدر بهره وری دارند. مشخص است چه کار باید بکنیم تا بهرهوری افزایش یابد. ما میخواهیم همین راه را ادامه دهیم و مثلا یک مدیر سیاستگذار را در یک بانک میگذاریم و به او میگوییم بهرهوری مالی را افزایش بده. انتظار داریم کارمندش هم بهرهور شود.
نکته دوم در مورد اینکه چرا به توصیهها گوش نمیدهند، این است که خیلی از این آقایانی که مسئول هستند، خودشان از همین آدمهایی هستند که توصیه میکنند. مثلا همین آقای طیبنیا که بسیاری از مسائل اقتصادی به چهار سال وزارت ایشان باز میگردد، استاد اقتصاد دانشگاه تهران است. مسئله اصلا مسئله توصیه ها نیست. ببینید مسئله این است که من فکر میکنم این نسل دیگر توان اداره کشور را ندارد و مادامی که این تغییر رخ ندهد، هرچقدر هم نصیحت کنیم فایدهای ندارد.
ما سر همین نفت با وزارت نفت خیلی بحث داشتیم. سر اینکه این به مو بند است. با یک تحریم دیگر معلوم نیست چه میشود. جواب آمد نه ما سهممان را در بازار آنقدر افزایش دادیم که امکان تحریم ما وجود نخواهد داشت. فردای سخنرانی آقای ترامپ، آقای زنگنه گفتند که ما اگر تولیدمان را افزایش داده بودیم اکنون نمیتوانستند ما را تحریم کنند. اصلا آدم نمیداند چه بگوید! باید این نسل تغییر کند.
یک راه حلی که ما پیدا کردیم، در قراردادهای دو جانبه بود که دلار حذف شود و ما بتوانیم مبادله کنیم. به بانک مرکزی مراجعه کردیم و طرحمان را ارائه کردند؛ به ما گفتند ما خودمان یک قرارداد تهاتر آسیایی داریم مربوط به دهه شصت که با آن کارمان را راه میاندازیم. ما گفتیم آن یک چیز دیگر است. بعد از کلی بحث گفتند که ما برجام را امضا کردیم که شفاف باشم، این چیزی که میگویید غیر شفاف است. یعنی این سطح بحث را ما داریم. طبیعی هم هست. مادامی که این تغییرات رخ ندهد، نمیتوان انتظاری داشت.
**ایرنا:چقدر شما این روند را سیاست زدایی از دانشگاه میبینید؟
* آزادی پژوهشگر نباید نقض شود.
** حسین زاده: بحث اینکه این انتخاب، یک انتخاب تخصصی است را من قبول دارم. ولی در همین فضای تخصصی دستکم در فضای علوم انسانی یک اصل روششناختی وجود دارد که انتخاب موضوع برمیگردد به من و انتخاب من به عنوان یک پژوهشگر. یعنی از نظر روششناختی کسی حق ندارد به من چیزی تحمیل کند وگرنه آزادی پژوهشی من را نقض کرده است. نکتهی دوم که فرمودید، اگر برای پژوهشها قرارداد بسته بودند، عملی میشد.
گزارش آیندهپژوهی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری که برایش قرارداد هم بسته بودند، فروردین 96 دو مورد را گفت. گفت اگر بحران اقتصادی حل نشود، مردم به خیابان میآیند. 9 ماه بعد مردم به خیابان آمدند. دومین چیزی که گفت بحران آب بود. گفت اگر نتوانیم بحران آب را حل کنیم مردم به خیابان میآیند. اردیبهشت 97 مردم به خیابان آمدند. یک سال و یک ماه هم گذشته بود ولی کسی گوش نداد. در مورد اینکه شما گفتید چه نسبتی میتواند با سیاستزدایی از دانشگاه داشته باشد، به نظرم نسبت روشنی دارد. از این جهت که چرخهی اقتصاد زمانی میتواند به درستی بچرخد که وضع موجود بدون هیچ تلاطمی بتواند ادامه پیدا کند.
هر وقت تلاطمی در وضع موجود پیش بیاید فعالان اقتصادی ناراحت میشوند. چون هم سودشان و هم امنیت سرمایه به خطر میافتد. حالا تصور کنید کسانی که این تلاطم وضع موجود آنها را به خطر میاندازد، روسای دانشگاه باشند. کسانی که همبستگی نانوشتهای با نهاد قدرت داشته باشند. برای اقتصاد هم مهم نیست دولت دست چه کسی باشد. دولت راست باشد یا میانهرو، در هر صورت طرفدار وضع موجود است. همهجای دنیا هم همین است. مگر اینکه عدهای به روسای شرکتها پروپوزال یا طرحی ارائه دهند که اگر نیروهای سیاسی در دانشگاه فعال شوند، سود شما در عرض چند ماه مثلاً پنج برابر میشود.
شاید اینگونه فضای دانشگاه باز شود. به نظر من نتیجهاش معلوم است. از یک طرف این مسئله، از طرفی زندگی دانشجو. ما دانشجویانی داریم که باید روزی 15 ساعت یا 12 ساعت کار کنند. خیلی از بچههایی که در آن طبقات بالا نیستند این وضع را دارند. میخواهم بگویم این اقتصادی شدن فراغت را میگیرد و نابودی فراغت یعنی نابودی فعالیت دانشجویی.
* مدیران این روزها همه چیز دانشگاهها را اقتصادی تحلیل میکنند.
**اقرلو: به نظرم نه فقط سیاستزدایی، بلکه همهچیز زدایی خواهد شد به غیر از اقتصاد. اتفاقی که میافتد این است که معادلات اقتصادی بر همه چیز سایه میافکند و همه چیز باید اقتصادی تحلیل شود. همانطوری که آقای حسینزاده گفت، این میشود که شما باید کار کنی و پول در بیاری و مسخره بازیهای سیاسی را تعطیل کنی! وگرنه نمیتوانی درس بخوانی. نه تنها سیاست، بلکه هنر و فرهنگ هم همین میشود. شما چیزی تولید میکنی که بفروشی. ساز قشنگ زدن دیگر مهم نیست بلکه باید طوری بزنی که بفروشد. یا مثلا پوستر بزنی عین خط تولید. هنر و فرهنگ نابود میشوند و ارزشهای والاتر از مناسبات اقتصادی از بین خواهند رفت. همه چیز برای مسائل اقتصادی میشوند.
**م .م **1601**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي پايان نامه هاي دانشجويي نشست ايرنا استقلال مالي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۸۴۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پروژههای شهرداری را با مشارکت شهروندان پیش میبریم
معاون مالی و اقتصادی شهردار اصفهان گفت: تلاش میکنیم با مشارکت شهروندان پروژهها را پیش ببریم تا توجیه اقتصادی داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، میثم علینقیان امروز _شنبه یکم اردیبهشت_ در مراسم تکریم و معارفه مدیر کل درآمد شهرداری اصفهان اظهار کرد: مجموعه درآمد قلب تپنده شهرداری اصفهان بوده و پروژههای خرد و کلان سطح شهر حاصل زحمات همکارانم در مجموعه درآمد است.
وی با بیان اینکه با وجود مشکلات و مشقاتی که شهرداری با آن مواجه است، تاکنون پروژههای کلانی اجرا شده است، افزود: هرسال بهطور میانگین بودجه شهرداری ۶۰ تا ۷۰ درصد افزایش پیدا میکند و با توجه به وجود تورم که نمیتوانیم درآمدها را بر آن اساس افزایش دهیم، تمام تلاش شهرداری این است که بار هزینهها بر دوش مردم نباشد.
معاون مالی و اقتصادی شهردار اصفهان تصریح کرد: توسعه و خدمات شهر را نمیتوانیم کاهش دهیم، از طرفی هزینهها افزایش خواهد داشت و در مقابل آن درآمدهای ما بهطور مستقیم به مردم وابسته است، در نتیجه مجبور هستیم بری جبران از شیوههای جایگزین استفاده کنیم تا بتوانیم درآمدها را با مشارکت حداکثری مردم افزایش دهیم تا پروژهها توجیه اقتصادی داشته باشد.
علینقیان با بیان اینکه سال جاری تلاش میکنیم پروژهها را با مدلهای جدید به سودآوری برسانیم، گفت: در ابلاغ معاون جدید مالی و اقتصادی شهرداری نیز بر این موضوع تاکید شده است و تلاش میکنیم با مشارکت مردم پروژهها را پیش ببریم، زیرا معتقدیم از طریق درآمدهای ساختمانی باید مردم در ساخت شهر دخیل باشند.
شیب افزایشی در هزینهها، شهر را با مشکل مواجه میکند
وی با بیان اینکه شیب افزایشی در هزینهها، شهر را با مشکل مواجه میکند، تاکید کرد: باید این موارد با اجرای مدلهای مختلف کنترل شود، حتی در اتوبوسرانی مردم و سرمایهگذاران را درگیر کنیم، مجموعه دولتی بهرهبردار خوبی نیست و باید به سمت برونسپاری خدمات برویم.
معاون مالی و اقتصادی شهردار اصفهان با تاکید بر اهمیت مولدسازی املاک خاطرنشان کرد: این املاک عوائد خوبی دارد، از جمله اینکه دو هزار میلیارد تومان از بودجه به مولدسازی اختصاص دارد.
وی ادامه داد: در حال حاضر تراکمهای ساختمانی با توجه به وضعیت بازار جوابگو نیست و تصمیم بر این است که در حوزه ساختوساز بار را از دوش مردم برداریم، مولدسازی برای شهرداری و مردم جذاب است.
علینقیان با بیان اینکه مقدمات صندوقهای اشتراکی انجام شده و برای بهرهبرداری آماده است، افزود: شیوههای تأمین مالی در قالب تهاتر و مدلهایی که بتوانیم نقدینگی را کنترل کنیم، وجود دارد.
وی با تاکید بر اینکه یک دیپلماسی قوی را در مرکز نیاز داریم، گفت: شهرهای دیگر پیگیریهای ویژهای داشتهاند، سال گذشته بودجهای که در نظر گرفته شد، ۶۰۰ میلیارد تومان اوراق مشارکت ۵۰ درصدی بود که با پیگیریها به بیش از دو هزار میلیارد تومان رسید.
معاون مالی و اقتصادی شهردار اصفهان با بیان اینکه عوارض آلایندگی و سایر عوارضها در قانون پیشبینی شده است، اما آنطور که باید وصولی نداشتهایم و در دو سه سال اخیر با چالشهایی مواجه شدیم، تصریح کرد: مقدمات اوراق سپرده خاص فراهم شده است.
کد خبر 746153