Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اکوفارس»
2024-04-25@22:33:45 GMT

بی‌اعتنایی بازار به رشد قیمت پایه

تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۹۰۲۲۷

بی‌اعتنایی بازار به رشد قیمت پایه

البته ضعف نسبی تقاضا در بازار داخلی اجازه رشد نرخ چندانی به بازار نداد مخصوصا در وضعیتی که حجم معاملات در هفته گذشته با قیمت‌های پایین‌تر بیش از ۵۲ هزار تن در بورس کالا به ثبت رسید و حاکی از خرید با حجم بالاتر با قیمت‌های کمتر بود. برای هفته جاری انتظار داریم کالاهایی که در هفته گذشته از بورس خریداری شده به بازار آزاد تزریق شود که خود سرعت‌گیر مهمی برای رشد قیمت‌ها به‌شمار می‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

باز هم مهم‌ترین و تاثیرگذارترین رخداد در بازار پلیمرها ضعف تقاضای داخلی و رکود معاملاتی و شرایط نابسامان تولید در صنایع تکمیلی است که در آمارهای بورس کالا در هفته‌های گذشته نیز به وضوح قابل مشاهده است. اگر تغییر خاصی در این بازار رخ ندهد باید گفت که رکود فعلی به مرور زمان عمیق‌تر خواهد شد و حجم تولید در صنایع بالادستی و تکمیلی هر دو تهدید می‌شوند. این نگرانی‌ها البته در گذشته نیز یک بار تجربه شده و بررسی رخدادهای معاملاتی سال ۹۴ همین وضعیت را نشان می‌دهد اگرچه در آن دوره ریسک‌های سیاسی و تحریم‌ها به سختی وضعیت فعلی نبود.

در شرایط موجود می‌توان به صراحت عنوان کرد که حفظ بازارهای داخلی یا بازارهای صادراتی برای مصنوعات پلیمری و محصولات نهایی شاید یک هدف استراتژیک برای حمایت از صنعت پتروشیمی باشد آن‌ هم در شرایطی که بازارهای صادراتی مواد اولیه تهدیدات جدیدی را تجربه می‌کند و البته قیمت‌های جهانی هم کج‌دار و مریز به سمت افت نرخ متمایل شده است. در کنار سخت‌گیری‌های صادراتی داخلی و بین‌المللی که ناخودآگاه حجم صادرات را محدود می‌کند؛ شرایط بازارهای جهانی هم جذابیت چندانی نداشته یعنی اگر بازاری برای تولیدات پلیمرها و محصولات پتروشیمی پیدا نکنیم نگرانی از کاهش حجم تولید را باید جدی گرفت. از سوی دیگر اورهال واحدهای پتروشیمی نیز به زودی به پایان می‌رسد و تولید از سر گرفته خواهد شد و در کل حجم عرضه داخلی تقویت می‌شود. در شرایط فعلی باید گفت که هم فرصت‌های جدیدی پیش روی صنایع تکمیلی ایجاد شده و هم زمان مهمی برای آزمون شرکت‌های بزرگ پتروشیمی فرارسیده است که بتوانند توانمندی‌های خود را در عرصه‌های مختلف بازبینی کنند. در وضعیت فعلی مهم‌ترین بازار موجود صنایع تکمیلی داخلی است که البته حال و روز خوبی ندارد ولی به مرور زمان و با فرض حمایت از آن شاید بتوان از این پیچ مهم تاریخی در صنایع پتروشیمی عبور کرد. در هر حال ظرفیت تولید در صنایع بالادستی و پایین دستی بسیار بالاست و حتی با قیمت‌های فعلی دلار هم واردات محصولات نهایی توجیه چندانی ندارد بنابراین می‌توان گفت که حمایت از بازار داخلی به منزله ایجاد شرایط جدیدی است که آینده متفاوتی را ترسیم خواهد کرد.

  افزایش قیمت‌های پایه بیش از حد انتظار

قیمت‌های پایه اعلامی برای هفته جاری با افزایش جدی روبه‌رو شد تا جایی که حتی از حد انتظار هم کمی بالاتر بود، ولی به نظر می‌رسد واقعیت‌های نرخ‌گذاری بدون روتوش را بتوان در این قیمت‌ها مشاهده کرد. قیمت پایه دلار براساس نرخ ۹ هزار و ۶۱ تومان مورد محاسبه قرار گرفت که همین عدد هم ۴درصد رشد را به قیمت‌ها تحمیل کرده است. از سوی دیگر نرخ‌های جهانی هم نسبتا با ثبات لحاظ شده که با واقعیت‌های معاملاتی در بازارهای منطقه‌ای و جهانی همخوانی دارد. البته توجه دقیق‌تر به قیمت‌های پایه و میزان رشد یا کاهش قیمت‌ها به این معنی است که می‌توان گفت بازارهای جهانی اندکی افت نرخ را هم تجربه کرده‌اند، ولی در هر حال شاهد رشد قیمت‌های پایه برای اغلب محصولات پتروشیمی در بورس کالا هستیم. در بین پلیمرها، پلی‌استایرن بیشترین رشد نرخ و در بازار محصولات شیمیایی بنزن بیشترین افزایش قیمت‌ها را تجربه کردند، اگرچه زایلین مخلوط، منواتیلن گلایکول، اسید استیک و کریستال ملامین کاهش قیمت داشتند. در هر حال نرخ‌های اعلامی فعلی را می‌توان افزایشی با اهرم رشد قیمت ارز ثانویه به‌شمار آورد.

البته رشد قیمت‌های پایه تاثیرات خاص خود را بر جا خواهد گذاشت. به‌صورت کلی انتظار داریم جذابیت عرضه برای عرضه‌کنندگان افزایش یابد که پتانسیلی کلی برای رشد حجم عرضه‌ها در بورس کالا به‌شمار می‌رود. از سوی دیگر انتظار داریم تا شرکت‌های پتروشیمی حجم فعالیت خود را افزایش داده یا واحدهایی که در اورهال بوده‌اند؛ سریع‌تر به فاز تولید بازگردند که باز هم پتانسیل رشد عرضه‌ها را تقویت می‌کند. البته وضعیت عمومی بازار با تکیه بر داده‌های موجود حکایت از آن دارد که جذابیت‌های صادراتی هم تقلیل یافته و البته با کاهش قیمت دلار آزاد و نزدیک‌تر شدن قیمت دلار ثانویه با نرخ‌های معاملاتی در بازار آزاد، شاید جذابیت صادرات تضعیف شده و امکان جدیدی برای افزایش تزریق ارز به بازار داخلی خواهد بود. تجمیع این موارد در کنار عدم رشد جدی در بازارهای جهانی و حتی میل به افت نرخ در کنار نوسان قیمت نفت خام و سایر اما و اگرها، جذابیت صادرات را کاهش داده و پتانسیل افزایش عرضه در بورس کالا را تقویت می‌کند. این در حالی است که رشد عرضه‌ها حتی در هفته گذشته نیز به ثبت رسید، ولی برای هفته جاری حتی شاید بتوان پتانسیل عرضه بالای ۷۰ هزار تن را هم در نظر گرفت که خود یک داده جذاب و مطلوب برای این بازار به‌شمار می‌رود.

در کنار این موارد شاهد خواهیم بود که تقاضا نیز خود را با شرایط جدید وفق دهد یعنی به احتمال قوی رفتار خریداران اندکی تغییر خواهد کرد. در هفته گذشته به کمک آزادی‌عمل بیشتر خریداران با تسهیل وضعیت خرید در سامانه بهین‌یاب و البته ذهنیت رشد قیمت‌های پایه، حجم تقاضا و حجم معاملات افزایش یافت، ولی برای هفته جاری این وضعیت احتمالا متفاوت خواهد بود. بازار در هفته گذشته بخشی از نیاز واقعی و حتی سفته‌بازی و واسطه‌گری خود را جذب کرده و حتی اگر قیمت‌های پیشنهادی در بورس کالا تغییر نمی‌کرد هم تقاضا به‌صورت طبیعی کاهش می‌یافت. برای هفته جاری هم افزایش قیمت‌های پایه وجود دارد و هم حجم خرید بالایی در هفته قبل ثبت شده؛ بنابراین حجم معاملات احتمالا کاهش می‌یابد. این درحالی است که رکود در بازار آزاد و دشواری‌های تولید در صنایع تکمیلی هنوز هم وجود دارد بنابراین نمی‌توان چندان هم به معاملات هفته جاری خوش‌بین بود. از سوی دیگر پتانسیل بالابودن عرضه‌های جذاب به‌صورت نقدی یا سلف وجود دارد که همین داده به معنی مثال نقض وضعیت کلی در بازار خواهد بود؛ یعنی به رغم عدم جذابیت عمومی در بازار پلیمرها، معاملات گریدهای جذاب پررونق و حتی با احتمال رقابت به ثبت خواهد رسید ولی به شرطی که عرضه‌های کافی به ثبت برسد.

  بازار آزاد پلیمرها و تاثیرپذیری از قیمت‌های پایه

به رغم افزایش گسترده نرخ محصولات پتروشیمی مخصوصا پلیمرها در بورس کالا، ولی روز گذشته در بازار داخلی افزایش نرخ به میزان رشد قیمت‌های پایه در بورس کالا نبود و قیمت‌های پیشنهادی یا ثابت اعلام شد یا رشد قیمت‌های بزرگی را تجربه نکردند. این رخداد را باید بسیار مهم ارزیابی کرد زیرا باز هم نشان داد که تقاضای موجود در بازار چندان قدرتمند نبوده و بیش از همه فروشندگان از این وضعیت مطلع هستند. در وضعیت فعلی رشد قیمت‌های پیشنهادی به معنی تغییر جهت خریدار به سمت یک فروشنده دیگر است و در ضعف تقاضای موثر و تلاش برای جذب حداکثری تقاضا و رشد حجم فروش، فروشندگان حرفه‌ای به هیچ عنوان اجازه نخواهند داد که حتی یک مشتری دست به نقد از دست برود. همین داده موجب شد تا جمع‌آوری قیمت‌های روزانه اندکی دشوار شود و همچنین برخی فروشندگان در این شرایط از اعلام گسترده نرخ خودداری می‌کنند تا در ابتدا قیمت‌های دیگران را رصد کرده و براساس پایین‌ترین نرخ موجود، قیمت‌های خود را تعیین کنند. این شرایط به این معنی است که خریداران حرفه‌ای این بار برای بازار تعیین تکلیف خواهند کرد و یک خریدار واقعی می‌تواند با بررسی قیمت‌های پیشنهادی تمامی فروشندگان و همچنین چانه‌‌زنی مناسب، بهترین نرخ را به‌دست آورد. البته ذات معامله با یک قیمت خوب به این معنی است که از این پس بازار باید همین قیمت پایین را به رسمیت بشناسد و برای رقابت نرخ‌های کمتری را پیشنهاد کرده یا بپذیرد. این فرآیند در شرایطی جدی‌تر ارزیابی خواهد شد که حجم معاملات در هفته گذشته نسبتا افزایش یافت که به معنی افزایش تزریق کالا از بورس به بازار بوده و همچنین فروشندگان متنوعی را شاهد هستیم. این شرایط عمومی نیز نشان می‌دهد که خریدار قدرت انتخاب بالاتری دارد بنابراین جست‌وجو در لیست‌های فروش هم جذاب است و هم به کشف نرخ‌های کمتر یا شرایط فروش بهتر منتهی می‌شود. در شرایط رکود توانمندی خریدار در فرآیند کشف نرخ تقویت می‌شود و فروشندگان در نهایت مجبور خواهند شد خود را با واقعیت‌های تقاضا وفق دهند آن هم در شرایطی که تنوع فروشندگان به نسبت بالاست و برخی فروشندگان پرسابقه هم به دلایل مختلف یا از بازار حذف شده‌اند یا تمایلی به فعالیت گسترده ندارند. این شرایط تاکنون وضعیتی را رقم زده که اولین خروجی آن عدم رشد نرخ است که به معنی ضعف تقاضای واقعی قلمداد می‌شود.

جمع‌بندی موارد فوق نشان می‌دهد که بازار رشد قیمت‌های پایه را نپذیرفته است و جرقه‌های پراکنده رشد نرخ همخوانی چندانی با افزایش قیمت‌های بورس کالا ندارد. کاهش جذابیت خرید از بورس، خودنمایی شواهد جدی از ضعف تقاضا، تغذیهبازار از معاملات هفته قبل بورس کالا، احتمال رشد عرضه‌ها در بورس کالا و ضعف احتمالی تقاضا برای گریدهای رایج و بیم و امید از نوسان قیمت دلار و تداوم ضعف معاملات را می‌توان از رخدادهای اصلی در این بازار به‌شمار آورد. تجمیع داده‌های فوق دورنمای جذابی را از بازار ترسیم نمی‌کند یعنی روند عمومی نوسان نرخ که هفته‌هاست نزولی بوده باز هم ادامه خواهد یافت و تنها چند جرقه رشد قیمتی را می‌توان برای این بازار ترسیم کرد. این سیگنال باز هم معرف دیگری از رکود در بازار پلیمرهاست که ادامه این وضعیت در شرایطی که قیمت‌های پایه افزایشی شده است تنها ترس از کاهش بیشتر تقاضا و باز هم شائبه رکود تورمی را مطرح می‌کند.

  بهبود بازار راه‌حل مشخص دارد؟

اینکه نسخه معجزه‌آسا برای بهبود وضعیت بازار ارائه کنیم و با اجرای آن همه چیز به حالت اول باز گردد قطعا شدنی نیست؛ نه برای این بازار و نه برای بازارهای مشابهی همچون فولاد یا فلزات که اغلب آنها در این شرایط دشوار قرار دارند. پس از رشد قیمت‌ها به هر دلیل، رکود ساده‌ترین خروجی است آن هم در وضعیتی که مصرف‌کننده نهایی برای مصنوعات پلیمری مصرف خود را کاهش داده است. در هر حال هر بازار از دو جزء اصلی تشکیل می‌شود؛ عرضه و تقاضا ولی هم عرضه و هم تقاضا از ویژگی‌های مهم دیگری هم برخوردار هستند یعنی نباید تنها حجم عرضه یا حجم تقاضا را در برابر یکدیگر قرار داد و از نتیجه تقابل آن تلاش کرد تا قیمت‌ نهایی کشف شود. البته در هر حال همین مکانیزم قیمت پایانی را نشان می‌دهد ولی شرایط پیچیده فعلی را اگر ساده‌سازی کنیم به معنی نادیده گرفتن بسیاری از رخدادهای اثرگذار است.

در فاز تقاضا شاهد هستیم که حجم تقاضای موثر کاهش داشته و همین سیگنال به کاهش حجم تولید در صنایع تکمیلی بدل شده است. البته در کنار آن هم شاهد هستیم که رونق صادرات به جذابیت هفته‌ها و ماه‌های گذشته نیست و با کاهش قیمت دلار، حتی خریداران خارجی که در بازار داخلی به ریال کالا خریداری می‌کردند هم کاهش یافته‌اند. اگرچه در آمارهای رسمی هنوز کاهش صادرات مصنوعات پلیمری اعلام نشده ولی رهگیری آن در شرایط فعلی چندان دشوار نیست. در شرایطی که سرعت کاهش قیمت دلار بیشتر از سرعت کاهش قیمت مواد اولیه است به احتمال قوی باید این ذهنیت را مدنظر قرار داد که جذابیت صادرات کمرنگ شود بنابراین تلاش برای حفظ بازارهای صادراتی را باید یک اصل مهم در نظر گرفت. از سوی دیگر در وضعیتی که قیمت دلار آزاد و ثانویه (نیمایی) به شدت در حال نزدیک شدن به هم هستند احتمالا سختگیری‌های بازگشت ارز حاصل از صادرات هم به حاشیه خواهد رفت زیرا دیگر توجیه‌پذیر نیست.

هنوز هم می‌توان حتی با نرخ‌های موجود بازارهای صادراتی را حفظ کرد به شرطی که از سختگیری‌های قیمتی در فاز فروش خودداری کنیم یا بخش بزرگ‌تری از فرآیند صادرات را به‌جای خریدار خارجی خود به عهده بگیریم. در هر حال صادرکنندگان معتبر هم در وضعیت فعلی میل به فروش ارز یا تزریق ارز حاصل از صادرات به سامانه نیما دارند، زیرا پتانسیل‌های رشد قیمت دلار حتی در فاز روانی آن هم کمرنگ است و ساده‌ترین رویکرد افزایش تزریق ارز به‌شمار می‌رود. بنابراین شاید امیدواری به رشد قیمت ارزها به‌عنوان محرک جدیدی برای صادرات چندان هم منطقی نباشد. در مورد شرکت‌های مدیریت خدمات صادرات هم در گذشته مطالب مختلفی ارائه شد؛ ولی در شرایط فعلی اهمیت این قبیل شرکت‌ها گویا چند برابر شده است.

اگر بتوان ثبات قیمت‌ برای محصولات تولیدی و حتی کاهش قیمت‌های تمام شده و چشم‌پوشی کردن از بخشی از سود فروش را بتوان به کار گرفت، به مرور زمان تورم برای مردم و مصرف‌کننده نهایی عادی خواهد شد و به احتمال زیاد تقاضای پیشین باز هم خودنمایی خواهد کرد. همین وضعیت را باید در فاز صادرات هم مورد توجه و بررسی قرار داد و برای حفظ بازارهای صادراتی کوشید. حفظ حجم تولید پیشین یکی از استراتژی‌های اصلی در شرایط فعلی است و باید برای دست‌یافتن به هدف تلاش و حتی سیاست‌گذاری کرد.

در فاز عرضه ولی شرایط متفاوت است. اگر به هر دلیل حجم عرضه‌ها دستخوش تغییر شود و عرضه‌کننده اصلی بخواهد با عرضه‌ها بازی کند تا کمیابی دست‌ساخته و تصنعی در بازار حاکم شده و نرخ بی‌دلیل افزایش یابد، نگرانی‌های عمیقی ایجاد خواهد شد. در شرایط سخت فعلی بازی با عرضه‌ها به معنی بازی با حیات صنعتی بسیاری از واحدهای تولیدی و بیکاریبسیاری از شاغلان در صنایع تکمیلی است و اگر نگوییم یک جنایت صنعتی، قطعا عملکردی است که به مجازات در فاز اقتصادی نیاز دارد؛ اگرچه در نهایت بازار اول خاطی و بعد همه را تنبیه خواهد کرد. حال که بازار پلیمرها وارد یک جو نظارتی جدی شده دلیلی ندارد که شرکت‌های خاطی هم به کمک رسانه‌ها به این فاز وارد نشوند. در روزهای آینده که واحدهای پتروشیمی تماما وارد فاز تولید شدند دیگر نوسان حجم عرضه‌ها توجیه نخواهد داشت و شاید تاکنون هم در برابر برخی از عرضه‌کنندگان موضعی ملایم اتخاذ شده است؛ ولی روزهای آینده با عمیق‌تر شدن رکود به‌دلیل رشد قیمت‌ها در بورس کالا، تلاش خواهیم کرد تا همه چیز را به دقت رصد و مخابره کنیم. رعایت کف عرضه‌ها دیگر الزامی غیرقابل چشم‌پوشی است؛ زیرااشتغال بسیاری از هموطنانمان را در بر دارد و به خاطر سودآوری یک شرکت نباید در یک بازار انحصاری تنها به منافع یک بخش پرداخته شود و سایرین فراموش شوند.

فاز دوم شرایط معامله است. در بازار فولاد بورس کالا مدت‌ها معاملات اعتباری رواج داشت، ولی در بازار پلیمرها و محصولات شیمیایی، این شیوه دادوستد نادر است. به‌صورت دقیق‌تر این پتانسیل در بازار پلیمرها وجود دارد که برای گریدهای رایج خریدار به‌جای پرداخت وجه نقد ضمانت‌نامه معتبر بانکی ارائه کرده و در سررسید مشخص وجه معامله را با احتساب یک سود معقول به فروشنده پرداخت کند. این رویکرد اگر مورد تایید عرضه‌کننده باشد، تمامی ملزومات آن در بورس کالا فراهم است و می‌تواند هم به افزایش درآمدزایی شرکت‌های پتروشیمی کمک کرده و هم حجم معاملات آنها را تقویت کند. باید پذیرفت که از نوسان قیمت‌های داخلی و بین‌المللی برای شرکت‌های بزرگ عرضه‌کننده درآمد جدید و خاصی در هفته‌ها و ماه‌های آینده به دست نمی‌آید؛ ولی ممکن است در رکود فعلی که شاید عمیق‌تر هم شود، منافع آن زیر سوال رود. این رویکرد هم می‌تواند به کمک بازار بیاید و از حجم تولید در صنایع بزرگ بالادستی و صنایع کوچک‌تر تکمیلی حمایت کند.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۹۰۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به بدترین گوشی های هوشمند جهان؛ از آیفون ۶ تا گلکسی نوت ۷ انفجاری (+عکس)

تلفن‌های هوشمند اختراعات شگفت‌انگیزی هستند که زندگی روزمره مردم در سراسر جهان را متحول کرده‌اند. از شلوغ‌ترین خیابان‌های منهتن تا روستاهای دورافتاده و کوهستانی ایران، شاهد پذیرش گسترده آن‌ها بوده‌ایم. آن‌ها باعث شده‌اند دسترسی به اطلاعات و ارتباطات تنها با لمس انگشتان دست شما در دسترس باشد؛ به روشی که فقط یک یا دو دهه پیش غیرقابل تصور بود و امروزه آن‌ها را جزء جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره می‌دانند.

به گزارش گجت نیوز، در حالی که قبل از ظهور گوشی‌های هوشمند، گوشی‌های تلفن همراه پیشرفته‌ای با قابلیت‌ها و ویژگی‌های فراوان ساخته شده بودند، اما آیفون به‌طور گسترده به‌عنوان اولین گوشی هوشمند شناخته می‌شود. آیفون با بهره‌مندی از صفحه‌نمایش لمسی کامل، یکپارچه‌سازی کامل با سیستم‌عامل مبتنی بر اینترنت و امکان تغییر آن با افزودن و حذف اپلیکیشن، حداقل یک الگوبردار بود. همچنین به نظر بسیاری، بهترین گوشی موجود در زمان عرضه به بازار بود.

لشکری از بدترین گوشی های هوشمند جهان

از آن زمان تاکنون، شاهد انبوهی از مدل‌های گوشی هوشمند با اشکال و کارکردهای مختلف بوده‌ایم که برخی از آن‌ها موفق‌تر از بقیه بوده‌اند. در حالی که تلفن‌های هوشمند مطمئناً زندگی ما را بهبود بخشیده‌اند، اما کار با برخی از این مدل‌ها فاجعه‌آمیز بوده است.

از رابط‌های کاربری وحشتناک گرفته تا کیفیت ساخت افتضاح، تصمیمات اشتباه سازنده می‌تواند یک گوشی هوشمند را به وسیله‌ای دست و پاگیر تبدیل کند. در ادامه به بررسی ده گوشی هوشمند وحشتناک و احمقانه می‌پردازیم که بدترین گوشی های هوشمند جهان هستند.

۱۰. سامسونگ گلکسی نوت ٧

سامسونگ به‌طور کلی محصولات باکیفیتی را تولید می‌کند. این شرکت اغلب سطح توقع را برای کیفیت و نوآوری در دستگاه‌های اندرویدی بالا می‌برد و سری Galaxy S، مدل پرچمدار آن است. سری نوت گلکسی زمانی عرضه شد که اندازه صفحه نمایش‌ گوشی‌ها به تدریج از استاندارد تعیین شده توسط آیفون اصلی (حدود 3.5 اینچ) در حال افزایش بود.

اندازه غیرمعمولاً بزرگ آن مورد توجه مصرف‌کنندگان قرار گرفت و در دسته جدیدی از دستگاه‌های همراه بزرگتر به نام فبلت (تلفیقی از کلمات «فون» و «تبلت») جای گرفت.

فروش نوت خوب بود و برای مدتی در میان پرفروش‌ترین محصولات قرار داشت تا اینکه در حدود سال ۲۰۱۶ گزارش‌های گسترده‌ای از منابع مختلف مبنی بر آتش گرفتن گوشی‌های گلکسی نوت ٧ منتشر شد. این اتفاق تلخی بود که سر و صدای زیادی به پا کرد و شکست بزرگی براب گوشی‌ساز بزرگ کره‌ای محسوب می‌شد.

سامسونگ تمام آن‌ها را از سراسر جهان فراخواند و پول زیادی را از دست داد، اما دیگر کار از کار گذشته بود و حالا نوت ۷ برای همیشه به‌عنوان یک گوشی هوشمند شکست خورده شناخته می‌شود.

۹. اچ‌تی‌سی فرست

فیسبوک به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین وب‌سایت‌های جهان، در سال ۲۰۱۳ میلادی جایگاه خود را تثبیت کرد و اپلیکیشن آن روی میلیون‌ها دستگاه در سراسر دنیا نصب شده بود. در آن زمان، شرکت‌هایی که از دیرباز در وب حضور داشتند، وب‌سایت‌های بهینه‌سازی‌شده برای موبایل را توسعه می‌دادند و بعدها برنامه‌های کاربردی کاملی را برای اجرا روی دستگاه‌های iOS یا اندروید ایجاد کردند.

اما به نظر می‌رسد کسی در دفاتر فیسبوک تصور می‌کرد کاربران خواهان تجربه‌ای فراگیرتر از فیسبوک به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته هستند. دلیل و چگونگی شکل‌گیری این ایده چندان مشخص نیست. آن‌ها یک رابط کاربری صفحه اصلی اختصاصی برای این شبکه اجتماعی توسعه دادند و اچ‌تی‌سی آن را در گوشی HTC First که به اصطلاح «فیسبوک‌فون» نامیده می‌شد، ادغام کرد.

این اولین تلاش برای یکپارچه‌سازی عمیق‌تر فیسبوک با یک گوشی نبود؛ زیرا پیش از آن گوشی‌هایی مانند ChaCha با دکمه اختصاصی دسترسی به فیسبوک و Salsa با قابلیت مشابه وجود داشتند. با نگاهی فراتر از یکپارچه‌سازی فیسبوک هوم، به این نتیجه می‌رسیم که ضعف‌های گوشی اچ‌تی‌سی فرست در سخت‌افزار متوسط و رقابت سنگین آن نهفته بود.

ممکن است این گوشی در زمان نامناسبی معرفی شده باشد و توسعه نیافته باقی مانده باشد، اما با وجود محبوبیت بالای فیسبوک، هیچکس نمی‌خواست این شبکه اجتماعی اینقدر عمیق در تمام کارهایش دخیل باشد. به همین دلیل منطقی است که دیگر شاهد تلاشی از سوی فیسبوک برای سلطه بر دستگاه‌های ما نبوده‌ایم.

۸. آمازون فایر فون

نخستین تلاش آمازون برای ورود به بازار تلفن همراه با گوشی Fire Phone که تنها یک سال دوام آورد، با شکست سختی مواجه شد. این اتفاق همچنین درس‌های گران‌بهایی در مورد چگونگی ورود ناموفق به بازار و اینکه آیا شرکت‌ها اساسا باید چنین ریسکی را بپذیرند، به همراه داشت.

آمازون با محصولات موفق کتاب‌خوان‌های الکترونیکی و تبلت‌های ارزان‌قیمت خود، به دستاوردهای بزرگی رسیده بود. این شرکت با تکیه بر این موفقیت‌ها، تصمیم گرفت وارد عرصه گوشی‌های هوشمند شود.

Fire Phone در سال ۲۰۱۴ با سیستم‌عامل Fire OS، که نسخه‌ای اختصاصی از اندروید برای محصولات آمازون بود، معرفی شد. در آن زمان، قیمت‌گذاری این گوشی را به‌عنوان یک مشکل بالقوه می‌دیدیم و شاید همین عامل باعث شکست آن شد، اما تنها قیمت بالا نمی‌توانست باعث نابودی‌اش شود.

Fire Phone مبلغ ۱۹۹ دلار قیمت داشت که هم‌راستا با قیمت گوشی‌های دیگر در آن زمان بود. با این حال، این قیمت‌گذاری با استراتژی همیشگی آمازون در تبلت‌های Fire که با قیمت پایین و حتی ضررده به بازار عرضه می‌شدند، در تضاد بود.

این یعنی آمازون با قیمت‌گذاری Fire Phone به‌دنبال قشر متفاوتی از مشتریان بود که به دنبال ویژگی‌های خاص و نه صرفاً قیمت پایین بودند. همچنین، به گزارش مجله تایم، سیستم عامل Fire OS با سرویس‌های گوگل ادغام نشده بود و کاربران را مجبور به استفاده از فروشگاه Appstore آمازون می‌کرد. این فروشگاه در مقایسه با رقبا، برنامه‌های بسیار کمتری ارائه می‌داد و یکی از دلایل اصلی شکست این گوشی به شمار می‌رفت.

فایر فون ثابت کرد که تلاش برای اجبار کاربران به پذیرش یک تجربه جدید در کنار قیمت بالا، می‌توانست حتی یک گوشی بالقوه خوب را به محصولی شکست‌خورده تبدیل کند.

۷. بلک‌بری استورم

بلک‌بری، زمانی رهبر بلامنازع بازار گوشی‌های هوشمند بود و با محصولات نوآورانه‌اش، همواره در صدر جدول فروش قرار می‌گرفت. اما هر شرکتی ممکن است غافلگیر شود و این اتفاقی بود که برای سازنده گوشی‌های بلک‌بری (که Research In Motion نام داش) رخ داد.

محبوبیت بلک‌بری به ویژه در میان کاربران حرفه‌ای آنچنان بالا بود که هنگام روی کار آمدن باراک اوباما، کنار گذاشتن بلک‌بری شخصی وی به‌خاطر مسائل امنیتی، به تیتر یک اخبار تبدیل شد! با این حال، چند سال پیش از مراسم تحلیف چهل و چهارمین رئیس‌جمهور آمریکا، انقلابی به نام آیفون رخ داد و این کمپانی را به تکاپو انداخت.

پاسخ بلک بری به این طوفان، عرضه بلک‌بری استورم (Blackberry Storm)، اولین گوشی بلک‌بری با صفحه‌نمایش لمسی بود. معرفی اولیه استورم در سال ۲۰۰۸ صورت گرفت. بلک‌بری تنها دو سال فرصت داشت تا سخت‌افزار و نرم‌افزار خود را از یک سیستم مبتنی بر کیبورد به یک سیستم تمام لمسی، تغییر دهد. از دید ناظران، این بازه زمانی برای توسعه چنین محصولی بسیار کوتاه بود و ایرادات کار، با ورود استورم به بازار، آشکار شدند.

۶. کیوسرا اکو

اگرچه کمپانی کیوسرا (Kyocera) هیچوقت جزو بازیگران اصلی بازار گوشی‌های هوشمند نبوده است، اما سابقه‌ای بیشتر از دو دهه در تولید این نوع محصولات دارد. آن‌ها در طول این سال‌ها، با تکیه بر طراحی‌های منحصربه‌فرد و ویژگی‌های خاص، سعی در متمایز کردن گوشی‌های خود از رقبا داشته‌اند. یکی از این تلاش‌ها برای عرضه محصولی نوآورانه در دسته خودش، گوشی کیوسرا اکو (Kyocera Echo) بود؛ گوشی هوشمندی با دو صفحه نمایش که در سال ۲۰۱۱ عرضه شد.

در بررسی‌‌های انجام‌شده، مهم‌ترین ویژگی برجسته اکو که آن را منحصربه‌فرد می‌کرد، بی‌شک همان نمایشگر دوگانه‌اش بود. با این حال، سخت‌افزار گوشی در مقایسه با زمان عرضه‌اش، لزوما در سطح بالایی قرار نمی‌گرفت.

علاوه بر این، سیستم‌عامل اندروید هم در آن زمان هنوز به‌صورت پیش‌فرض برای پشتیبانی از دو صفحه نمایش توسعه نیافته بود؛ بنابراین لازم بود تا سیستم‌عامل و برخی اپلیکیشن‌ها برای اجرا روی این سخت‌افزار، دستخوش تغییراتی شوند. در نتیجه، عملکرد نرم‌افزار که جای زیادی برای پیشرفت داشت، در حد متوسط باقی ماند.

شاید بتوان گفت که طراحان Kyocera کمی جلوتر از زمان خود حرکت کردند و دستگاهی را به بازار عرضه کردند که هنوز بازار برای آن آماده نبود. تکنولوژی باتری‌ در آن زمان توانایی پشتیبانی از دو صفحه نمایش را به‌خوبی نداشت و کسی هم تمایل نداشت خط ضخیمی را در وسط تصویر ببیند، به‌ویژه زمانی که اپلیکیشنی می‌توانست کل تصویر را روی دو صفحه نمایش دهد.

این طراحی نه‌تنها کاربردی نبود، بلکه به درستی هم اجرا نشده بود و در نهایت، استقبال ناامیدکننده‌ای از آن شد. میراث کیوسرا اکو فقط بدترین گوشی های هوشمند جهان است.

۵. سامسونگ گلکسی فولد

سامسونگ گلکسی فولد، کاری به‌ظاهر غیرممکن را انجام داد: تا کردن یک صفحه‌نمایش از وسط. اما سامسونگ برای دستیابی به این هدف از پلاستیک استفاده کرد، تصمیمی که از همان ابتدا مشکلاتی را به وجود آورد.

در بررسی‌های اولیه‌ای که روی این گوشی انجام گرفته، شاهد مشکلات بسیاری بودیم. برخی متوجه شدند لایه‌ای که به نظر محافظ صفحه نمایش بود، در واقع بخشی از خود صفحه بوده و جدا می‌شد! موارد دیگری از برآمدگی‌های عجیب در امتداد لولا و خطوط سیاه ضخیمی که از یک لولا به لولای دیگر امتداد داشتند، گزارش شد.

خراب شدن گوشی‌های ارسالی برای بررسی پیش از عرضه، برای سامسونگ اصلا خوشایند نیست. بخش بالایی پلاستیکی صفحه نمایش تا حدی سفت و سخت است، اما در نهایت همچنان پلاستیک است و به راحتی خط می‌افتد، خراشیده می‌شود یا بریده می‌شود. بستن گوشی با وجود یک شیء کوچک و نامناسب می‌تواند به‌راحتی این صفحه نمایش حساس را سوراخ کند!

مزایای گوشی تاشو قابل توجه است، اما نیاز به مراقبت بیش از حد و قیمت بسیار بالای آن (حدود ۲۰۰۰ دلار) باعث می‌شود ارزش خرید نداشته باشد. به نظر می‌رسد عرضه گلکسی فولد عجله‌ای بوده و زمان کافی برای کشف ایرادات آن وجود نداشته است. با وجود گوشی‌های بادوام و باکیفیت فراوان با قیمت مناسب‌تر در بازار، به نظر نمی‌رسد خرید گلکسی فولد ارزش ریسک کردن را داشته باشد.

 ۴. رد هیدروژن وان

برخی شرکت‌ها با کاربردهای جدید برای فناوری‌های موجود، محصولات مهیج و جذابی خلق می‌کنند. اما گاهی اوقات، شرکتی با همین رویکرد شکست بزرگی می‌خورد و محصولی تولید می‌کند که نه تنها کسی آن را نمی‌خواهد، بلکه کارایی ندارد و قیمتی گزاف هم دارد. داستان RED Hydrogen One، گوشی هوشمندی که برای تقاضای موجود (که اصلاً وجود نداشت) با استفاده از تکنولوژی ناکارآمد ساخته شد، نمونه بارز این شکست است.

کمپانی RED به‌عنوان تولیدکننده پیشرو دوربین‌های دیجیتال شناخته می‌شد. پس اهالی فن انتظار بالایی از اولین گوشی هوشمند این شرکت داشتند. اما RED به‌جای تکیه بر شهرت درخشان خود در حوزه دوربین، تلفن هوشمندی با یک نمایشگر هولوگرافیک سه‌بعدی عجیب و غریب معرفی کرد. بررسی‌ها نشان می‌داد که این تکنولوژی لرزان و ناپایدار است و حتی در مواقعی که کار می‌کند، می‌تواند باعث تهوع کاربر شود!

علاوه بر این، تکنولوژی به‌اصطلاح “4V” فقط با چند اپلیکیشن اختصاصی برای این گوشی کار می‌کرد. وزن زیاد و دکمه‌های کناری که به‌راحتی تصادفی فشار داده می‌شدند در مقابل آن‌ها مشکلات خیلی بزرگی به شمار نمی‌رفتند. در نهایت، این گوشی محصولی بود که هیچ‌کس نمی‌خواست و قابلیت‌هایی داشت که کسی اصلاً به آن‌ها اهمیت نمی‌داد.

همه این نواقص با عملکرد ضعیف و قیمت بسیار بالا (حدود 1600 دلار) همراه شد. تا آنکه RED در نهایت تصمیم گرفت به تولید دوربین‌های فوق حرفه‌ای خود بچسبد و بازار گوشی‌های هوشمند را رها کند؛ تصمیمی که کاملاً درست بود.

۳. آیفون ۶

اپل با معرفی اولین آیفون، انقلابی در دنیای تکنولوژی ایجاد کرد و شهرتی را به‌عنوان سازنده محصولات باکیفیت و خلاقانه به دست آورد. به همین دلیل است که هر اشتباهی از آن‌ها بسیار ناامیدکننده‌تر می‌شود!

گزارش‌های متعددی مبنی بر خم شدن گوشی آیفون ۶ در جیب یا تحت فشار کم منتشر شد. این موضوع با ویدیویی که توسط Unbox Therapy ساخته شده بود و در آن مقاومت گوشی در برابر خم شدن به‌طور ویژه تست می‌شد، بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

نتایج این تست‌ها ناامیدکننده بودند – در حالی که همیشه منجر به شکستن گوشی نمی‌شد، فشار کم می‌توانست باعث ایجاد خمیدگی دائمی در قسمت میانی فریم، اطراف دکمه‌های ولوم صدا شود.

علاوه بر این، مشکلی به نام بیماری تاچ (Touch Disease) که در سال ۲۰۱۶ شدیداً داغ شده بود نیز با مشکل خم شدن گوشی مرتبط بود. این نقص نیز می‌تواند ناشی از خم شدن جزئی باشد. مشکلی که باعث جدا شدن چیپ و در نتیجه عدم پاسخ‌گویی بخشی از صفحه نمایش به لمس می‌شود که عملا باعث غیرقابل استفاده شدن گوشی خواهد شد.

اوضاع زمانی وخیم‌تر می‌شود که بدانیم طبق اسناد داخلی اپل، این شرکت از آسیب‌پذیری گوشی در برابر خم شدن آگاه بوده است! همچنین راه‌حل ترجیحی اپل برای هر دو مشکل، تعویض گوشی بود که با توجه به اتمام گارانتی بسیاری از گوشی‌ها و عدم گارانتی رسمی در بسیاری از کشورها از جمله ایران، راه حلی چندان رضایت‌بخش به نظر نمی‌رسید.

هرچند خم شدن آسان گوشی و بیماری تاچ باعث ناراحتی طرفداران سرسخت اپل و عصبانیت برخی از دارندگان آیفون ۶ شد، این شرکت همچنان در جایگاه برتری قرار دارد. اما بدون شک، پرداختن هزینه هنگفت برای محصولی پرچمدار و سپس فهمیدن اینکه سازنده از کیفیت پایین آن آگاه بوده، در آن زمان بسیار ناامیدکننده بود.

۲. اچ‌تی‌سی EVO 3D

مردمان دوره ویکتوریا که مجذوب دنیای بیرون بودند، از طریق نمایشگرهای خاصی به‌نام استروسکوپ که با استفاده از تصاویر دوگانه ابتدای یک جلوه سه‌بعدی را ایجاد می‌کرد، با دیدن مکان‌های دوردست شگفت‌زده می‌شدند.

این شیفتگی به دنیای سه‌بعدی طی دهه‌ها با فیلم‌های ترسناک سه‌بعدی و تلویزیون‌های سه‌بعدی (شکست‌خورده) ادامه پیدا کرد تا در نهایت سر از گوشی‌های هوشمند درآورد. در نقطه‌ای که این دو فناوری به‌هم رسیدند، یک گوشی به‌نام اچ‌تی‌سی EVO 3D متولد شد.

گوشی اچ‌تی‌سی در دوره‌ای ساخته شد که این شرکت برترین گوشی‌ساز جهان بود. موبایلی که آینده‌نگرانه، خلاقانه و البته کاملاً بی‌مصرف بود. همه‌چیز از جایی شروع شد که گوشی‌ساز تایوانی متوجه شیفتگی و شوق مردم به محتوای سه‌بعدی شد و می‌خواست چیزی را بسازد که واقعاً به آن نیاز دارند. گوشی اوو دارای لنزهای دوقلو بود که از هم جدا می‌شدند تا بتوانند تصاویری مناسب تبدیل به محتوای سه‌بعدی را ثبت کنند.

سخت‌افزار آن برای زمان خود برتر از سایر گوشی‌های مشابه بود، اما این فاصله چندان هم زیاد نبود. دوربین سه‌بعدی باعث افت کیفیت عکس‌های معمولی در این گوشی شده بود. همچنین شاهد کمبود نرم‌افزارهای مخصوص محتوای سه‌بعدی بودیم و تصاویر سه‌بعدی ثبت شده توسط گوشی هم چندان چشمگیر نبودند.

جلوه سه‌بعدی شاید برای دنیای موبایل تازگی داشت، اما آنچه در گوشی HTC دیدیم، کاملاً بی‌مصرف بود!

۱. وی موبایل N8-N

نام V-Mobile برای اکثر افراد ناآشنا است و دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد. این شرکت در سال ۲۰۱۹ اقدام به فروش گوشی‌های هوشمند کرد، اما اینکه آیا خودشان آن‌ها را تولید می‌کردند یا صرفا برندینگ می‌کردند، محل بحث است. در هر صورت، به نظر نمی‌رسد کسی بخواهد مسئولیتی برای کیفیت این گوشی‌ها بر عهده بگیرد و یافتن اطلاعات در مورد آن‌ها نیز بسیار دشوار است.

در مقطعی از سال ۲۰۱۹، یکی از گوشی‌های این برند به‌نام وی موبایل N8-N راهی بازار شد. ولی هر کسی آن را خریداری کرد، از خریدش پشیمان شد. وقتی نظرات کاربرانی که از سایت آمازون این محصول را خریدند می‌خوانیم، چیزی جز «افتضاح»، «آشغال به‌معنای واقعی»، «فقط یک ماه کار کرد و یکباره خاموش شد» و… نمی‌بینیم.

کانال یوتیوبی مشهور Unbox Therapy نیز ویدیویی را از بررسی این گوشی منتشر کرده که نشان می‌دهد دستگاه تنها پس از ۵ دقیقه استفاده، به یکباره خاموش می‌شود! در طول چند دقیقه بررسی گوشی، آن باز هم به‌صورت تصادفی خاموش می‌شود. پس ما صدر جدول بدترین گوشی های هوشمند جهان را برای وی موبایل کنار خواهیم گذاشت.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • بازار سیاه تایر از بین می‌رود/ تقاضا برای خرید کاهشی شد
  • بازار سیاه تایر از بین می رود!
  • دلیل عرضه طلای تقلبی در بازار چیست؟
  • بررسي قيمت گوشت با قيمت هاي نامتعارف در جلسه تنظيم بازار استان
  • جدیدترین خودروی تسلا هم قیمت چینی‌های بازار ایران عرضه شد/ عکس
  • پیاز ارزان می شود | اعلام زمان عرضه گسترده نوبرانه ها در بازار | جدیدترین قیمت ملون، طالبی، توت‌ فرنگی، سیب و موز را ببینید
  • بی‌اعتنایی بازار نفت به اقدامات آمریکا علیه صادرات نفت ایران
  • تاثیر ۲۰ درصدی روغن موتور در رشد قیمت کرایه حمل و نقل
  • قیمت «ریرا» چقدر است؟ «ریرا» دقیقا کی عرضه می‌شود؟
  • نگاهی به بدترین گوشی های هوشمند جهان؛ از آیفون ۶ تا گلکسی نوت ۷ انفجاری (+عکس)