Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تقریب»
2024-04-25@20:08:53 GMT

روشنفکر ایرانی؛ ایستاده در قله توهم دانایی

تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۰۰۹۳۸

روشنفکر ایرانی؛ ایستاده در قله توهم دانایی

به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب،  همین چند وقت پیش بود که یکی از روشنفکران وطنی کتابی درباره‌ی داستایفسکی در صفحه‌ی اینستاگرامش منتشر کرده بود و منبر مفصلی هم رفته بود درباره حجمِ «ادبیاتی» که درباره داستایفسکی در زبان‌های اروپایی وجود دارد. جز او، هستند روشنفکرانی که تمام کاری که کرده‌اند ترجمه‌ی چند اثر از به اصطلاح «فیلسوفانِ» اروپایی مانند بدیو و ژیژک و امثالهم است و تزها صادر کرده‌اند درباره‌ی این‌که اکنون تنها از طریق ترجمه است که «تفکر» در ایران شکل می‌گیرد و هلم جراً.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تعداد کتاب‌های فلسفه به زبان ساده و فلسفه در بیست و پنج دقیقه و تاریخ اندیشه به زبان ساده و نظایرش هم که الی ما شا الله زیاد است و نیازی به شمارش این حقیر نیست و کافی است سری به بخشِ «اندیشه» یا «فلسفه» یا «علوم اجتماعی» در کتاب فروشی ها بزنید و قلبتان تیر بکشد از دردی که برای درختان بینوایی که برای این ترهات ما لا یعنی قطع شده‌اند حس می‌کنید. این ماجرا فقط البته در فضای مکتوب زبان فارسی نیست؛ کافی است در یکی از گعده‌های روشنفکری حضور پیدا کنید، یا اگر دستتان نمی‌رسد سری به یکی از کافه‌های روشنفکری تهران مثل کافه خروج یا گودو یا نزدیک کتاب بزنید و در نزدیکیِ یکی از همین آقایان ریش‌بلند بنشینید، به طوری که صدایش را بشنوید، تا همین مسئله برایتان ثابت شود. در واقع فرقی نمی‌کند اگر اسم این روشنفکران «دکتر»، «استاد» یا «نویسنده» یا «روزنامه‌نگار» باشد یا فقط یکی از همین جوانک‌های بیکار کافه‌نشین باشند، تمام چیزی که این حضرات می‌دانند از جنس همین کتاب‌های فلسفه در پنج دقیقه است و نهایت دانشی که از امثال داستایفسکی و تولستوی دارند از مطالعه‌ی همین کتاب‌ها «درباره‌ی» آن‌ها به دست آمده است و نهایتاً خلاصه‌ای از رمان که آن‌ها نوشته‌اند.

قاعدتاً تا الان ابروهای بسیاری از خوانندگان این یادداشت به علامت تعجب بالا رفته است؛ اما اجازه دهید ادعاهایم را کمی مستدل کنم. در ‌همه‌ی دانش‌ها و فنون بشری و از جمله‌ی آن‌ها فلسفه و جامعه‌شناسی و ادبیات و غیره، چند دسته از افراد مشغول به کار هستند. یک دسته نوابغ بزرگ و موسسان هستند، کسانی مانند افلاطون و ارسطو و فارابی و ابن سینا و لایبنیتس و کانت و ویتگنشتاین در فلسفه و هومر و سعدی و شکسپیر و تولستوی و داستایفسکی در ادبیات. به گمانم واضح است که حداقل در صد سال اخیر در ایران یا از بین ایرانیان کسی در این مقام نداشته‌ایم و البته این تماماً با این سازگار است که کسانی، امثال گلشیری، خود را در این سطح دانسته‌اند، اما حساب توهمات از واقعیت‌ها جداست. کسانی هم هستند که محقق در فلسفه‌اند یا متوسط در ادبیات؛ مثال بارز این‌ها در ادبیات جهان امروز می‌تواند کسی مثل ایشی‌گورو یا جاناتان فرنزن باشد، کسانی که نویسندگان خوب و با استعدادی هستند و منِ خواننده هم با علاقه‌ کارهایشان را دنبال می‌کنم، اما کسی آن‌ها را نابغه‌ای در سطح سعدی یا شکسپیر نمی‌داند و با کمال تعجب، و به خلاف نسخه‌های وطنی، خودشان هم چنین توهمی درباره‌ی خودشان ندارند. دسته‌ی پایین‌تر هم امثال همین روشنفکرانِ وطنی هستند، کسانی با دانش دست چندم از اتفاقاتی که بعضاً دهه‌ها قبل در جهان اندیشه و ادبیات افتاده است و هنوز هم همان‌ها را نشخوار می‌کنند و تحویلِ مخاطب فلک‌زده‌تر از خودشان می‌دهند.

این‌ها همان کسانی‌ هستند که جز ترجمه، کار دیگری از آن‌ها برنمی‌آید و در شهر کوران، یک چشمی هستند که متفکرنما شده‌اند و از این کافه به آن کافه و از این «موسسه آزاد» به آن یکی موسسه می‌روند و سخنرانی می‌کنند. اما اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، مترجمِ یک اثر علمی یا ادبی، شان علمی یا ادبی‌اش بیشتر از طراح جلد و صفحه‌بند و کارگر چاپخانه‌ای که آن کتاب را چاپ و توزیع کرده نیست و تنها در ایران است که کسی به خاطر ترجمه‌ی یک کتاب، قیافه‌ی متفکر به خود می‌گیرد و سخن می‌پراکند. در واقع، به خلاف نظریه‌های آن آقای «متفکر» ایرانی، ترجمه اساساً تفکر نیست و تنها کاری به اصطلاح مهندسی است، مترجم در بهترین حالت، اگر کارش را بدون نقص انجام دهد، یک تکنیسین خوب است و نه چیزی بیشتر. کافی است نگاهی به نهضت ترجمه در جهان اسلام و ابتدای تمدنِ اسلامی بیندازیم. نام چند نفر از مترجمانی که بسیاری از مهم‌ترین متونِ یونانی و سریانی را ترجمه کرده‌اند در تاریخ مانده است؟ آیا کسی نامی از آن مترجمان به عنوان فیلسوف می‌برد؟ پاسخ کوتاه این است که خیر، در کتاب‌های تاریخ فلسفه، نام اولین فیلسوفِ مسلمان کندی است که هرچند نقشی در ترجمه‌ی متون به زبان عربی داشته است، به خاطر آثار اصیلی که منتشر کرده و شان تاسیسی‌اش نامش در تاریخ باقی مانده است و بسیاری دیگر از افراد همراه او به کار ترجمه مشغول بوده‌اند و هیچ‌کس نامی از آن‌ها نمی‌برد و حتی نام بسیاری از آنان باقی نمانده است. این مسئله اتفاقاً در ادبیات پررنگ‌تر است و در جهان غرب، که قرار است با ترجمه‌ی آثارِ آنان به «تفکر» برسیم، کسی حتی نام مترجم آثار ادبی را نمی‌داند.

کافی است در همین گوگل یا آمازون کتاب‌های بزرگ ادبی جهان مثل جنگ و صلح یا برادران کارامازوف را جستجو کنید، روی جلد هیچ‌کدام از آن‌ها نام مترجم نیامده است و فقط عنوان کتاب و نام نویسنده است و تنها در صفحه‌ی کپی‌رایت است که نام مترجم آمده است. در هیچ کدام از مجلات و روزنامه‌های ادبی هم هیچ مصاحبه یا یادداشتی از مترجمِ آثار نمی‌بینید، حداقل در مقام مترجم نمی‌بینید، که مثلاً با مترجم آثار کانت به صرف مترجم کانت بودن یا با مترجم تولستوی به صرف مترجم تولستوی بودن مصاحبه‌ای شده باشد و تنها در ایران است که با ترجمه‌ی آثارِ کسی، مترجم توهم دانایی پیدا می‌کند و در این روزنامه و آن مجله داد سخن می‌دهد و مثلِ منشیِ پزشکان که از خود پزشکان متفرعن‌ترند، مترجم هم خود را از نویسنده برتر می‌داند.

ماجرا این است که هیچ کس با خواندنِ چند کتاب مقدماتی و «به زبان ساده» ادیب و فیلسوف نمی‌شود و این نهایت کاری است که حضراتِ روشنفکران کرده‌اند، و ترجمه هم مطلقاً شانی علمی، فلسفی یا ادبی ندارد. اگر کسی باور ندارد، می‌تواند چند رمان ترجمه کند و بعد ترجمه‌ی آن‌ها را به عنوان نمونه کار برای دپارتمان نگارش خلاقِ دانشگاه نیویورک بفرستند. اگر حتی ایمیلشان پاسخی دریافت کرد، من حاضرم هزینه‌ی تحصیل آن‌ها در آن دانشگاه را به عهده بگیرم.

انتهای پیام

منبع: تقریب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۰۰۹۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علامه جعفری از شایستگی تفکر به صورت بالفعل برخوردار بود

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-سمانه نوری زاده قصری: علامه محمدتقی جعفری فیلسوف بزرگ و شهیری بود که در دوره حیاتش همیشه از شهرت فرار می‌کرد با این همه خداوند به او شهرت عطاء کرد. اما پس از درگذشت وی آنچنان که باید و شاید به آثار ایشان توجه کافی و وافی نشد. کارنامه فکری علامه جعفری، کارنامه پرمحصول مردی است که وجودش وقف دین و دانش بود. تلاش کرد حیات برای انسان تصویری منطقی‌تر بیابد و در وادی حیات معقول گام بگذارد. علامه با بیش از ۱۴۰ دانشمند بزرگ دنیا مباحثه داشت که مکاتباتش با «برتراند راسل»، یکی از فلاسفه غرب، شهرت بیشتری یافت که او علامه را «فیلسوف شرق» نامیده بود.

در میان ۱۰۰ اثر علمی به جا مانده از علامه جعفری، مجلدات زیادی از آن درباره «تفسیری تفصیلی بر نهج‌البلاغه» است که نشان از اهتمام و علاقه جدی ایشان به امام علی (ع) و نهج‌البلاغه دارد. بسیاری این تفسیر را یکی از گنجینه‌های بزرگ جهان علم و دانش و معنویت به شمار می‌آورند و بسیاری جلسات سخنرانی و شرح نهج‌البلاغه او را به یاد دارند.

در این زمینه با منوچهر صدوقی سها داماد و از شاگردان علامه جعفری و عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در رابطه با آرا و اندیشه‌های علامه جعفری به گفت وگو پرداخته ایم:

*در مورد کارنامه علمی استاد علامه جعفری مقداری برای مخاطبان جوان ما که شاید شناختی از استاد نداشته باشند توضیح دهید.

تحصیلات استاد علامه جعفری در رشته‌های فقه و اصول است. اما آثار ایشان در این رشته‌ها کم و اغلب عرفانی و فلسفی بوده است. حوزه‌ها در گذشته و حال بر فقه و اصول تکیه داشته‌اند. ایشان در فقه به طور قطع مجتهد بودند. مرحوم بروجردی علامه جعفری را به عنوان حاکم شهر قرار داده بودند که حاکم شهر حتماً باید مجتهد مطلق باشد. مابقی آثارشان به غیر از عرفان، فلسفی است.

*چطور می‌توان در تالیفات استاد علامه جعفری چندوجهی بودن ایشان را متوجه شویم؟

مقاله‌ای برای بزرگداشت استاد علامه‌جعفری در روزهای پایانی عمرشان نوشته بودم که به گمانم ایشان را می‌توان گفت که دنبال انسان شناسی بود و به عنوان انسان‌شناس معرفی کرد.

*تالیفات استاد علامه جعفری را چطور دسته بندی می‌کنید؟

در کتاب «حصال المجموع» بیشترین مسأله‌ای که برای ایشان مطرح بود انسان و انسانیت است. ایشان تحصیلاتش را از تبریز شروع و ادبیات را به صورت موضوعی مطالعه کردند. در ادبیات عرب حجتی بودند زیرا از محضر مرحوم میرزا علی اکبر اهری در تبریز بهره برده بودند. ایشان می‌فرمودند از ابتدا که ادبیات و فقه و اصول می‌خواندم نظرم متوجه جهان‌شناسی بود. در حوزه سید عبدالحجت ایروانی در شهر تبریز شرح تجرید را خواندند و در ١٧سالگی به تهران می‌آمدند و در محضر آقا میرزا احمد آشتیانی منظومه و اسفار مطالعه می‌کنند.

در محضر شیخ محمدرضا تنکابنی فقه و اصول را فرا می‌گیرند و سپس به قم مشرف می‌شوند و در کنار فقه و اصول در محضر میرزا مهدی مازندرانی نیز حاضر می‌شوند. در سال ١٣٢١شمسی مشرف به نجف می‌شوند و در آنجا استاد فلسفه و مربی عرفانی ایشان شیخ مرتضی طالقانی است و در محضر شیخ صدرا بادکوبه‌ای حاضر شدند و فیزیک جدید و ریاضی را نیز تحصیل کردند اما علامه هیچ گاه به این تحصیل اکتفا نکردند.

*در این کتب برای برون رفت مشکلات امروزی زاویه دیدشان چطور بوده است؟

در مملکت ما به برخی افراد، فیلسوف اطلاق می‌شود و نوعاً به اساتید فلسفه «فیلسوف» گفته می‌شود؛ در حالی که فیلسوف الزاماً خود فلسفه نیست و استاد فلسفه را نمی‌توان فیلسوف نامید.«فیلسوف» فردی است که بالفعل تفکرمی‌کند و می‌اندیشد. در ایران معاصر استادانی که اهل فلسفه هستند، فیلسوف اطلاق می‌شوند اما خودم که در حوزه فلسفه فعالیت دارم حق دارم این حرف را بزنم فیلسوف با استاد فلسفه متفاوت است. اکثریت افراد اهل فلسفه در ایران متاخر اساتید فلسفه هستند. بنظرم استاد فلسفه با استاد تاریخ تفاوتی ندارد چون که استاد تاریخ این درس را نقد می‌کند و استاد فلسفه هم این رشته را نقد می‌کند. علامه جعفری از نوادر اهل فلسفه ایران معاصر ما بودند که خودشان می‌اندیشیدند، از این حیث می‌توان فیلسوف اطلاق کرد که یقیناً علامه‌جعفری فیلسوف است.

*چطور به شناخت واقعی استاد علامه جعفری برسیم؟

علامه‌جعفری را در دو ساحت می‌توان شناخت که شامل ساحت و مسائل تخصصی و جامعه و دانشگاه است. شخصیت فلسفی علامه جعفری آن نیست که در کنار دانشجویان و تلویزیون باشد. ایشان چند کتاب دارد که هیچ شهرتی ندارد و حتی یکی از کتاب‌ها اصلاً چاپ نشده و نسخه آن در اختیار من است. کتاب «نهایت الادراک» کتاب عربی است که اگر ایشان همین یک کتاب را بیشتر نداشت، اطلاق فیلسوف برای نام او لازم بود. کتاب معروف دیگر علامه جعفری کتاب «ارتباط انسان و جهان» است که حاوی مسائل فلسفه است که در حدود ۳۰ سالگی چاپ شده است. اما هیچکس از این کتاب تخصصی آگاه نیست. استاد و فیلسوف علامه‎ جعفری از طریق کتاب‌ها و تفکر ایشان شناخته می‌شود.

*استاد و فیلسوف علامه‌جعفری در زمانی زندگی می‌کردند که علمای دیگری هم وجود داشتند. چه ویژگی ایشان را از سایرین اندیشمندان و علمای معاصر متمایز می‌کند؟

عمده‌ترین خصوصیت ایشان این بود که خودشان متفکر بودند. ایشان اگر یک متن فلسفی از منظومه و … بیان می‌کرد، در ابتدا در مورد موضوع نیز فکر می‌کرد.

*خاطره‌ای در این خصوص از استاد دارید؟

روزی علامه جعفری به مساله وجود آدم پرداخت که در این بین مشکلی پیش آمد و به بنده نگاهی کرد که حرفی نداری. من حرفی نزدم و فرمود که من استاد خوبی نیستم. اینکه من استاد خوبی نیستم به این معنی نیست که به خوبی درس نخوانده‌ام بلکه آن متون ایشان را اقناع نمی‌کرد. فلسفه اگر صرفاً روایت و نقد پیدا کند از فلسفیت خارج و همچون تاریخ می‌شود. فلسفه باید زنده باشد و فیلسوف تفحص کند و بیندیشد. بنابراین این قبیل اشخاص در محدوده متون نمی گنجد.

من به این فلسفه انتقاد می‌کنم. ملاصدرا بزرگترین فیلسوف اسلام است و در الهیات بالاتر از ابن‌سینا است. این فلسفه نیست که ما بگوییم ملاصدرا فرموده که ما هیچ حق اظهارنظری نداریم و به گمانم این مساله مرگ فلسفه است. اما اگر گفتیم تفکر با اساتیدی همچون ارسطو، فارابی، ملاصدرا و… تمام شد، صحیح نیست. انسان باید خودش فکر فلسفی کند چرا که این محاسبات فراوانی دارد و هرکسی نمی‌تواند فکر کند. علامه جعفری مرحوم قطعاً یکی از متفکران ایرانی بود و از شایستگی تفکر به صورت بالفعل برخوردار بود.

*چه پیشنهادی برای توجه نسل جوان به آثار استاد علامه‌جعفری می‌دهید؟

ایشان در بخشی به بدیهیات و علوم پیشین و در بخشی دیگر به وحدت و کثرت توجه داشتند. مسائل تخصصی استاد فراتر از دانشگاه بود. اما در مسائل فرهنگی همچون فلسفه هنر و علم تفکرات جالبی داشتند. من ایشان را به‌عنوان یک فیلسوف متفکر قبول دارم. اگر از لحاظ تخصصی نگاه کنیم حقی ایشان ادا نشده است.

کد خبر 5948972 سمانه نوری زاده قصری

دیگر خبرها

  • نشستی دربارۀ ابن‌سینا و مکتب فلسفی اصفهان
  • نزدیکی نگاه به حجاب در اسلام و مسیحیت
  • ربیعی : فلسفه بقا بر فلسفه توسعه کشور چربیده است / تغییر سبک زندگی که در خیابان می بینید، توطئه نیست / جریان پرقدرتی سالهاست مقابل حاکمیت تفکر توسعه و پیشرفت ایستاده
  • اجرای طرح «وارگه دانایی» در مناطق عشایری چهارمحال و بختیاری
  • انتشار کتابی متفاوت درباره آلبرکامو
  • علامه جعفری از شایستگی تفکر به صورت بالفعل برخوردار بود
  • ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها
  • معرفی سرگذشت رباعیات خیام و 4 کتاب دیگر
  • نقدی بر پنج ترجمه از کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی
  • انتشارات علمی و فرهنگی چگونه از عرش به فرش رسید؟