جانمایه اصلی هر حوزهای از جمله سینما تفکر است
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۱۴۶۹۹
تهران - ایرنا - سرپرست سازمان سینمایی، گفت: جانمایه اصلی در هر حوزهای تفکری است که معمولا مغفول واقع میشود و سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، حسین انتظامی در آیین اختتامیه دومین جایزه پژوهش سینمایی که عصر امروز (سه شنبه 27 بهمن ماه) در فرهنگستان هنر برگزار شد، با اشاره به اینکه این جایزه در دوران مدیریت محمدمهدی حیدریان راه افتاده و امیدوارم تداوم پیدا کند، گفت: آنچه جانمایه اصلی را در هر حوزهای تشکیل میدهد، تفکری است که معمولا مغفول واقع میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: زمینههای توسعه این امر ارزشمند به معنی مشارکت دانشگاهها، صنوف مختلف فراهم شود و ادامه داشته باشد.
سرپرست سازمان سینمایی ادامه داد: در فضای ناشی از حضور فناوری اطلاعات سرعت تحولات بسیار بالاست هر چیزی در همسایگی این موارد قرار میگیرد، سرعت میگیرد. وظیفه خود میدانم از استادان ارجمندی که در این حرکت به سازمان سینمایی کمک کردند تشکر کنم.
در ادامه این مراسم محمود اربابی رئیس شورای سیاستگذاره جایزه و معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی و سمعی و بصری، اظهارداشت: تردید نداریم که سینمای ایران اگر متکیبر فعالیتهای پژوهشی نباشد، مسیر آینده را که تا به امروز افتخارات زیادی به همراه داشته را نمیتواند به خوبی طی کند.
روحالله حسینی مدیر مدرسه ملی سینما نیز در ادامه گفت: خوشحالم مدرسه ملی سینمای ایران که برای پر کردن کاستیهای پژوهش پا به عرصه وجود گذاشته در این رویداد مهم نقش داشته است.
وی در ادامه با طرح چند سوال، افزود: از چه زمانی، چطور و به چه دلایلی سینمای ایران در عرصه جهانی این جایگاه رفیع را کسب کرده است؟ اساسا حوزه نفوذ سینمای ایران در سطح بینالمللی کجاست؟
مدیر مدرسه ملی سینما ادامه داد: این رفعت و بلندی را با چه متری میشود ارزیابی کرد؟ این سینما با جامعه و پدیدههایی مثل دولت، حاکمیت، اقتصاد و... چه نسبتی دارد؟ چه کسانی پول صرف این سینما میکنند؟ این سینما چگونه و کی کمدی و کی دچار بحران میشود؟
حسینی گفت: فکر می کنم هیچ یک از ما در هر مقام و موقعیتی که هستیم اگر دغدغه سینما و فرهنگ داشته باشیم گریزی از این سوالات نداریم و هیچ راهی جز پژوهش و تحقیق برای رسیدن به جوابهای مفید به این پرسشها پیش روی ما نیست.
در ادامه احمد ضابطی جهرمی، دبیر دومین جایزه پژوهش سینمایی گفت: بسیاری از همکاران من در نشستهای تخصصی و مصاحبهها به اشکال گوناگون درباره جایگاه و اهمیت پژوهش برای توسعه و رشد سینمای کشور صحبت کردهاند بنابراین من هر مطلبی در این زمینه بگویم تکراری است.
وی افزود: در انجام این خدمت لطف خدا شامل حال ما بود به گونه ای که دست نیاز به سمت هرکسی دراز کردیم دست ما را فشردند و استقبال کردند. اندیشه پژوهشی در قالب برگزاری این جایزه از سوی هر فرد و هر گروهی بوده شایسته تحسین است و من به عنوان آموزگار این رشته این عده را تحسین میکنم.
ضابطی جهرمی با بیان اینکه من نمیتوانم بگویم این جایزه آغاز تفکر علمی درباره سینماست، بلکه آغاز یک جنبش درباره پدیدههای سینمایی است، اظهار داشت: از نسلی هستم که اگر کسی درباره پژوهش در سینما حرف میزد مورد تمسخر قرار میگرفت چه برسد کسی میخواست پایاننامهای در این باره بنویسد. خودم وقتی پژوهشی درباره یکی از فیلمها انجام دادم استادم اجازه نداد مقالهام را در کلاس بخوانم. این خاطره را هرگز فراموش نمیکنم.
جهرمی ادامه داد: تعداد قابل توجهی از پژوهشهای تحصیلات تکمیلی در ایران و خارج به این رویداد رسیدند که این حقانیت سینمایی است که ظرفیت علمی و هنری دارد. دوره دوم جایزه پژوهش کار خود را از مرداد گذشته آغاز کرد و پس از انتخاب اعضای شورا، این شورا به بازنگری پرداخت وبعد متن فراخوان را ارایه دادیم.
وی گفت: هیچ پژوهشی در هیچ بخش سهگانه این رویداد، امتیاز اصلی را نگرفت از همین رو جوایز با رویکردی تشویقی ارایه میشود.
در ادامه این مراسم از محمد تهامینژاد کارگردان سینمای مستند به دلیل سالها فعالیت پژوهشی در عرصه سینما قدردانی شد.
در بخش دیگری از این مراسم از محمدمهدی حیدریان رییس سابق سازمان سینمایی نیز قدردانی شد و علیرضا رضاداد به نمایندگی از حیدریان این لوح تقدیر را دریافت کرد.
اهدای لوح تقدیر برندگان دومین جایزه پژوهش سینمایی از دیگر برنامه های این مراسم بود.
در بخش پایان نامه ها جایزه نخست به «شیوه های انتخاب و نمایش فیلم در سینمای ایران در دهه-ی 1380» نوشته آقای محمدرضا رسولی اهدا شد.
جایزه دوم این بخش نیز به «مطالعه دلایل اجتماعی و ارتباطی شکل گیری واکنش ناخواسته در میان تماشاگران آثار اجتماعی سینمای ایران» نوشته امیررضا تجویدی رسید.
«تحلیل مفهوم ژانر در سینمای ایران» به قلم وحیداله موسوی برگزیده سوم این بخش بود.
همچنین در بخش طرح های پژوهشی، پژوهش «تهیه و تدوین اصول، استانداردها و الگوهای ساخت، توسعه و بازسازی سینماها در ایران»، به قلم علیرضا عینی فر جایزه نخست را گرفت.
جایزه دوم این بخش نیز به پژوهش «امکان سنجی و شناسایی الزامات تامین مالی جمعی تولیدات بلند حرفه ای در سینمای ملی ایران»، نوشته سیاوش صلواتیان رسید.
در بخش مقالات نیز سیدعلی روحانی و پویان غفاری برای مقاله «فرهنگ عامه و تاثیر آن در شکل گیری ژانر کلاه مخملی در سینمای ایران» جایزه نخست را دریافت کردند.
جایزه دوم این بخش نیز به مقاله «برساخت معنایی زن روشنفکر خاص در سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی» به قلم مشترک ساره امیری و احسان بابایی رسید.
جایزه ویژه دبیر جشنواره پژوهش سینمایی نیز به شهاب کلهر منفرد برای «نظریه و روش شناسی سینه متریکس در مطالعات سینمایی: تحلیل سبک و فرم فیلمسازان سینمای ایران» اهدا شد.
فراهنگ**9246**1418
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي سينما پژوهش آيين اختتاميه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۱۴۶۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام