Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اکوفارس»
2024-04-29@20:57:41 GMT

پدرِ بیکار با ضربات چاقو از پا درآمد

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۱۵۸۹۹

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا؛ حدود ساعت 22 شب گذشته (26 آذر ماه جاری) پسر هجده ساله‌ای با حضور در کلانتری 135 آزادی اعلام کرد پدرش را ساعتی پیش در محله آق‌تپه مهرشهر کرج به قتل رسانده است. 

با اعلام مراتب این اتفاق به محسن مدیرروستا؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت، دستور بازداشت پسر جوان صادر شد و وی پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پسر جوان در اظهاراتش درباره علت قتل پدرش به بازپرس گفت: 10 سال قبل، مادرم از پدرم طلاق گرفت؛ پدرم از آن زمان به بعد من و بردار و خواهرهایم را مجبور می‌کرد کار کنیم؛ یکی از برادرانم سالها قبل تصادف کرد و به کما رفت اما پدرم او را با وضعیت جسمانی‌اش مجبور می‌کرد کار کند که برادرم در نهایت فوت کرد.

وی افزود: از زمان مرگ برادرم، از پدرم کینه به دل داشتم و پدرم معتاد و بیکار بود تا اینکه شب گذشته پس از ورود به خانه متوجه شدم پدرم یخچال و تلویزیون را فروخته و سر همین موضوع با پدرم جروبحث کردم.

وی درباره نحوه قتل پدرش به بازپرس گفت: پدرم حین درگیری یک چاقو از آشپزخانه برداشت و دست مرا زخمی کرد؛ با وجود عصبانیت، برادران و خواهرانم را که کوچکتر از من هستند از خانه خارج کرده و به منزل یکی از اقوام بردم سپس به منزل بازگشته و دیدم چاقویی که پدرم با آن مرا زخمی کرد، روی مبل است، چاقو را برداشته و چند ضربه به گردن و سر پدرم زدم.

پسر جوان ادامه داد: پس از قتل به تهران آمدم و عذاب وجدان داشتم به همین خاطر با حضور در کلانتری ماجرا را شرح دادم.

متهم پس از این اظهارات، با دستور محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران بازداشت و پرونده نیز با توجه به محل وقوع جرم، با صدور قرار عدم صلاحیت برای رسیدگی به دادسرای مربوطه در کرج ارسال شد.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۱۵۸۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان کاشمری چطور از دختران جوان در برابر ۲ مزاحم دفاع کرد| ضربه چاقو فقط ۲ میلی متر با شاهرگ علی فاصله داشت | ۲ شرور مست و سابقه‌دار بودند

همشهری آنلاین - حوادث: باز هم جوانمردی برای دفاع از افراد بی‌دفاع جانش را به خطر انداخت و تا یک قدمی مرگ پیش رفت. این بار در جریان حادثه ای که در کاشمر اتفاق افتاد، جوانی به نام علی علیزاده وقتی دید ۲ نفر از اوباش مزاحم ۳ دختر شده اند، به آنها تذکر داد؛ اما آنها این تذکر را با ضربه چاقو جواب دادند. چاقو به گردن علی اصابت کرد و خونریزی شدید او سبب شد تا یک قدمی مرگ پیش برود، اما خواست خدا بود او که تنها فرزند خانواده است با تلاش کادر پزشکی زنده بماند. در شرایطی که علی بعد از جراحی سنگین از بیمارستان مرخص شده و همچنان در بستر است، محمد علیزاده پدر او در گفتگویی اختصاصی با همشهری درباره حادثه‌ای که برای پسرش اتفاق افتاده و آخرین وضعیت او صحبت کرد.

درباره علی صحبت کنید. او چند سال دارد؟

علی تنها فرزند من است. او متولد سال ۷۵ است و ۲۸ سال دارد. پسرم دانشجوی رشته تربیت بدنی است.

درباره روز حادثه صحبت کنید. آن روز دقیقا چه اتفاقی افتاد و علی چطور مجروح شد؟

روز حادثه ۲، ۳ دختر جوان از نزدیکی خانه‌مان می‌گذشتند که دو پسر موتورسوار برای‌شان مزاحمت ایجاد کردند. ظاهرا می‌گفتند که باید با ما رفیق شوید و با ما بیایید و... همان موقع علی سر رسیده و این صحنه را دیده بود. او هیچ درگیری با آنها نداشت و فقط گفته بود که مزاحم نشوید و مگر خودتان خانواده ندارید. همین چند جمله باعث شده بود که آنها چاقو بکشند و به گردن پسرم بزنند.

بعد از این حادثه علی چه شرایطی داشت؟

چاقو فقط ۲ میلی‌متر با شاهرگ گردن علی فاصله داشت و اگر چاقو فقط ۲ میلی‌متر آن طرف تر برخورد می‌کرد اتفاق بدی می‌افتاد.

وقتی فرزندتان مجروح شد شما کجا بودید و چطور از حادثه با خبر شدید؟

من در خانه بودم که سر و صدا شنیدم. با عجله بیرون آمدم و دیدم مردم جمع شده اند. دیدم سر و صورتش خون آلود است و حالش بد است. او دچار خونریزی شدیدی شده بود و لباسش پر از خون بود. خدا هیچ پدری را در این موقعیت قرار ندهد. پسر جوانم جلوی چشمانم داشت از دست می‌رفت. با اورژانس تماس گرفتیم اما چون وضعیت علی داشت بدتر می‌شد قبل از رسیدن نیروهای اورژانس، هم محلی‌ها پسرم را به بیمارستان منتقل کردند و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفت.

از شرایط علی در بیمارستان صحبت کنید. در آنجا چه اقداماتی برای نجاتش انجام شد؟

وقتی علی را به بیمارستان بردند خونریزی اش بیشتر شده بود. نزدیکان‌مان با او بودند و ماموران پلیس از من خواستند که به کلانتری بروم. با این حال دلم پیش پسرم بود و مدام با افرادی که در بیمارستان بودند در تماس بودم. لحظات خیلی بدی بود. وقتی جان پسرم در خطر بود می‌خواستم دنیا نباشد. من فقط همین یک فرزند را دارم و نمی‌توانستم حادثه ای که برایش اتفاق افتاده بود را قبول کنم. جراحی او حدود یک ساعت طول کشید تا اینکه بالاخره خبر دادند که جراحی موفقیت آمیز بوده و خطر رفع شده است. خدا را شکر می‌کنم که این ماجرا به خیر گذشت و خدا پسرم را دوباره به من برگرداند.

دو پسر شروری که علی را مجروح کرده بودند چطور دستگیر شدند؟

ضاربان را هم‌محلی ها همان موقع دستگیر کرده و به پلیس تحویل داده بودند. یکی از آنها ۱۷ ساله و دیگری ۲۰ ساله است. هر دو سابقه دار هستند و آخرین بار ۳ ماه قبل چاقوکشی و سرقت کرده بودند. آنطور که می‌گفتند زمانی که با پسرم درگیر شدند هم حالت طبیعی نداشتند و مست بودند.

خواسته شما درباره ۲ جوان شرور چیست؟

ما از هر دو نفرشان شکایت کردیم و خواسته مان مجازات هر دو نفرشان است. آنها مزاحم ناموس مردم شده بودند و در ادامه هم چاقوکشی کردند. آن هم برای پسر من که هیچ وسیله ای برای دفاع از خودش نداشت و فقط به آنها تذکر داده بود که مزاحم نشوند. اگر هر کسی بخواهد در شهر راه بیفتد و چاقوکشی کند که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

حادثه‌ای که برای علی اتفاق افتاد درست در شب سالگرد شهید الداغی بود. جوانی که در راه دفاع از دختری جوان به شهادت رسید.

بله این موضوع را می‌دانم و از ماجرای این شهید اطلاع دارم. وقتی چشم انتظار خبری از بیمارستان بودم تا از وضعیت علی با خبر شوم به یاد شهید حمیدرضا الداغی و خانواده اش بودم. جوانمردی که سال قبل درست مثل علی از دختری بی‌پناه در برابر اوباش دفاع کرده و جانش را از دست داده بود. در آن لحظات تا حدودی حال آنها را درک کردم که در چه شرایط سختی قرار داشتند. بعد فهمیدم حادثه ای که برای پسرم اتفاق افتاده، درست در شب سالگرد این شهید بود. روح شهید الداغی شاد باشد.

با گذشت ۲ روز از این حادثه وضعیت علی چطور است و آیا از مسولان کاشمر کسی برای ملاقات او آمده است؟

پسرم ۲ روز در بیمارستان حضرت ابوالفضل کاشمر بستری بود که جا دارد از تلاش های کادر بیمارستان برای نجات پسرم تشکر کنم. حالا هم از بیمارستان مرخص شده و در خانه استراحت می‌کند. وضعیت او بهتر شده اما باید تا بهبودی کامل صبر کنیم. بعد از این حادثه مسئولان شهر برای عیادت علی به بیمارستان آمدند و به ما سرسلامتی دادند. دست همه شان درد نکند. خدا را شکر می‌کنم که تنها فرزندم در این حادثه باعث سربلندی من و خانواده شد. من به علی افتخار می‌کنم.

کد خبر 847867 برچسب‌ها ستاد امر به معروف و نهی از منکر اراذل و اوباش حوادث ایران

دیگر خبرها

  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم
  • رابطه عاشقانه به خون کشیده شد / قتل هولناک زن جوان با ضربات چاقو
  • رابطه عاشقانه درخیابان گاندی با ۲۰ ضربه چاقو به خون کشیده شد
  • جوان کاشمری چطور از دختران جوان در برابر ۲ مزاحم دفاع کرد| ضربه چاقو فقط ۲ میلی متر با شاهرگ علی فاصله داشت | ۲ شرور مست و سابقه‌دار بودند
  • چاقو خوردن جوان کاشمری بخاطر دفاع از ۳ دختر در مقابل اراذل
  • دفاع جوان کاشمری از ۳ دختر نوجوان در مقابل اراذل و اوباش
  • دفاع جانانه یک پسر جوان از ۳ دختر در مقابل اراذل + ویدئو
  • فیلم| جوانی که برای دفاع از ۳ دختر با اراذل درگیر شد
  • ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید
  • ضربه چاقو به جوان کاشمری به دلیل حمایت از چند دختر در برابر ۳ مزاحم