Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- نویسنده کتاب «من عاشق افسانه نیستم» گفت: در این کتاب به مخاطبان نشان می‌دهم که زندگی آدم ممکن است بر اثر یک اتفاق خراب شود و بزرگترین آسیب جنگ همین خراب کردن زندگی انسان‌هاست.

یکی از کتاب‌های پرفروش انتشارات سوره مهر کتاب «من عاشق افسانه نیستم» نوشته مریم معینی است که توانسته با استفاده از داستانی واقعی قصه‌ای را روایت کند که متمایز از آنچه درباره رزمندگان شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی درباره این کتاب گفت‌وگویی با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان داشته که می‌خوانید:

پروسه نگارش کتاب چطور شروع شد؟

با پیدا شدن کسی که ۴۵ روز در خاک عراق زندگی کرد تصمیم به مصاحبه با این رزمنده را گرفتم. من به همراه ۱۶ عکاس، خبرنگار، داستان‌نویس، شاعر و نویسنده که برای گرفتن ایده و گزارش به پیش این رزمنده رفتیم.

او حدود ۲۰ دقیقه برای ما سخنرانی کرد و ما از آنجا برگشتیم. همین ۲۰ دقیقه دست مایه کار من شد.

آنچه در قالب داستان آمده است چقدر مستند است؟

برای دستیابی به آنچه بر رزمنده مورد نظر گذشته بود بار‌ها به منزل وی رفتم و از نزدیک با همسر و فرزندانش دیدار کردم، اما به قدری شرایط روحی و روانیش خراب بود که خیلی چیز‌ها را به خاطر نمی‌آورد. گاه در بین سوال‎های متعددی که می‌پرسیدم یک نکته به ذهنش می‌رسید و سریع به زبان می‌آورد.

بر اساس شرایطی که رزمنده داشت، اطلاعاتی که برای نگارش کتاب مورد نیاز بود را چطور جمع‌آوری کردید؟

مصاحبه‌ها، موقعیت جغرافیایی، وضعیت آب و هوا را از رزمندگان و کسانی که کنار رودخانه اروند زندگی می‌کردند سوال کردم. حتی برای پرداختن به موقعیت رودخانه اروند به این منطقه رفتم تا از نزدیک آنجا را ببینم.

در حققیت برای کتاب «من عاشق افسانه نیستم» تحقیقات میدانی زیادی کردم. آنقدر اطلاعات کسب کردم و از آدم‌های مختلف سوال پرسیدم که هرکس هرچه در چنته داشت به من منتقل می‌کرد. شاید از بیش از صد نفر سوال پرسیدم و فیلم دیدم.

پروسه نوشتن چقدر زمان برد؟

نگارش این کتاب به دلیل دامنه تحقیقات، سه سال طول کشید.

در بخش‌هایی از کتاب به موقعیت‌هایی اشاره می‌کنید که خاص آن برهه است. آیا تمام این موارد بر اساس مشاهدات رزمنده نوشته شده است؟

تمام مطالب مستند و بر اساس واقعیت نیست. آنچه درباره موش‌ها در کتاب آمده همه از خودم است. در حقیقت تنها موضوع کتاب و ایده، براساس واقعیت است و نیمی از آنچه در کتاب می‌خوانیم، ساخته و پرداخته ذهن من است.

رزمنده درباره زنده ماندنش در خاک عراق گفت که در آن زمان برگ می‌خورده، ولی من یک سری چیز‌ها در این بخش از کتاب آورده‌ام برای مثال اینکه وی برای ماهیگیری به کنار اروند که رودخانه بزرگی است می‌رفته، اما هنر ماهیگیری نداشته است. یا در جایی او درباره گراز‌ها با من صحبت کرد و می‌گفت که گراز‌ها را از دور می‌دیده، اما من به قدری پرسش کردم که بتوانم ویژگی‌های آن‌ها را درک کنم و پس از بررسی در داستان به آن پرداختم. بطوریکه مخاطب ترسی که این رزمنده از گراز داشته را براساس واقعیت و آنچه رخ داده می‌خواند.

از چه زبانی برای درک بهتر مخاطب استفاده کرده‌اید؟

زبان کتاب بسیار شیرین، دلچسب و روان است. هیچ تکلف در عبارت‌ها دیده نمی‌شود و نثر شاعرانه‌ای دارد. تصویرها علاوه بر خیال‌انگیز بودن بسیار زیبا هستند و در جاهایی نثر به شعر و فرم آهنگین تبدیل می‌شود

آیا در این کتاب تمرکزتان بیشتر به تشریح موقعیت جغرافیایی محدود می‌شود؟

من بیشتر به شخصیت این کاراکتر پرداختم و نه موقعیت جغرافیایی که در آن قرار گرفته بود و اگر به موقعیت‌ها نیز در کتاب اشاره کرده‌ام صرفا برای توصیف وضعیت راوی است. من فضا را ساختم و بخشی از شخصیت را مشخص کردم.

هدفتان از نگارش این کتاب چه بود؟

می‌خواستم بگویم یک تصمیم آنی ممکن است یک شبه اتفاق غیرقابل باوری را به دنبال داشته باشد.زندگی آدم ممکن است بر اثر یک اتفاق خراب شود و بزرگترین آسیب جنگ نیز همین خراب کردن زندگی انسان‌هاست.

رفتن این رزمنده به جبهه براساس واقعیت‌ها و به زبان ساده در کتاب مطرح شده او به محض اینکه در بلندگو اعلام می‌شود که نیرو به جبهه اعزام می‌کنند برای آموزش دیدن خود را معرفی می‌کند و در اولین بار وارد منطقه جنگی می‌شود. با اینکه او حتی یک بار هم در منطقه جنگی قدم نگذاشته بوده، اما در نخستین بار به منطقه جنگی اعزام می‌شود و همین باعث وقوع یکسری اتفاقات برای فردی می‌شود که آمادگی و آموزش لازم را ندیده است.

آیا این کتاب به انتخاب‌های لحظه‌ای و تاثیرات و آسیب‌هایی که ممکن است یک تصمیم به دنبال داشته باشد هم انتقاد دارد؟

بسیاری از بچه‌ها به صورت خام و نادانسته به این شکل در جنگ می‌میرند و این کتاب می‌تواند به این نگاه انتقاد داشته باشد بنابراین اگر بخواهیم از دید عمیق به این موضوع بپردازیم باید گفت که این کتاب انتقاد به بی‌توجهی و سهل‌انگاری نسبت به کاری که قرار است انجام دهیم را نشان می‌دهد. همچنین «من عاشق افسانه نیستم» یادآور می‌شود که لااقل اگر قرار است افرادی اعزام شوند به آن‌ها گفته شود که چه بلد هستند.

استقابل از این کتاب برایتان رضایت‌مندی به دنبال داشته است؟

استقبال از این کتاب بسیار خوب بوده و در چندین جلسه نقد و بررسی بدون اینکه تبلیغات چندانی از این کتاب شود، اما افراد به این نکته اذعان کردند که از یک داستان تکراری و پیش پا افتاده قصه‌ای جدید ساخته شده است که نگاهی متفاوت به جنگ دارد.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: کتاب انتشارات سوره مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۱۶۵۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه در دنیا و آخرت عاقبت به خیر شویم؟

حجت‌الاسلام والمسلین سیدعلی قاضی عسکر -تولیت آستان عبدالعظیم الحسنی(ع)-  با اشاره به حدیثی از رسول گرامی اسلام در مورد اینکه چه کار کنیم تا در این دنیا و آخرت عاقبت به خیر شویم، می‌گوید: یکی از دعاهایی که مردم به آن توجه دارند این است که خدایا به ما خیر دنیا و آخرت عطا کن. پیامبر اکرم(ص) در همین راستا روایتی دارند گه در آن میفرمایند چند چیز است که اگر انسان به آن عمل‌کند به خیر دنیا و آخرت دست پیدا خواهیم کرد.

رسول گرامی اسلام می‌فرمایند «اگر خداوند چهار خصلت را به کسی بدهد خیر دنیا و آخرت را به دست خواهد آورد». اول اینکه خدا به انسان توفیق بدهد که دنبال گناه و معصیت نرود، به تعبیر امروزی‌ها فلان واکسن را باید زد که مریض نشد، تقوا هم به مثابه واکسن انسان را از گناه واکسینه می‌کند. تقوا خیلی برکات دارد، خدا در قرآن می‌گوید انسان باتقوا می‌تواند مسیر درست و غلط را بشناسد.

دومین خصلت داشتن اخلاق نیکو است، به شکلی که انسان در تمام طول زندگی خود بتواند با مهربانی زندگی کند، بداخلاقی نکردن با مردم و درگیر نشدن با دیگران یا همسایه‌آزاری نکردن و مردم آزاری نکردن از مصادیق اخلاق خوب است. پیامبر(ص) همیشه در برخورد با مردم‌ تبسم‌ می‌کردند، امروز جامعه ما بسیار به اخلاق خوب نیاز  دارد، گاها بداخلاقی در جامعه ما به درگیری و قتل می‌انجامد، پس باید بگیریم با مردم‌ و خانواده مهربان باشیم.

سوم‌ین خصلت مربوط به صبوری است، همه‌ی مردم که انسان آگاه نیستن، برخی جهالت دارند و باید در برخورد با آنها صبوری کرد. پیامبر اکرم(ص) در بسیاری از موارد با رفتار ناشایست مردم روبه‌رو بود اما از خدا گلایه یا حتی نفرین نمی‌کرد، بلکه می‌گفت خدایا این انسان‌های جاهل‌ را به‌ راه راست‌ هدایت‌ کنید.

آخرین خصلت داشتن همسر خوب است که انسان را در زندگی یاری دهد و این موضوع بسیار مهم است. روزی فردی به سراغ پیامبر(ص) آمد و گفت «ای رسول خدا همسر من هرگاه من از خانه می‌خواهم بیرون بروم‌ مرا همراهی می‌کند و به خدا می‌سپارد و هرگاه به منزل بازمی‌گردم به استقبال من می‌آید و مرا در همه موضوعات همراهی می‌کند. رسول خدا(ص) به آن مرد تاکید کرد این‌ همسر تو کارگزار خداست و باید قدر او را بدانید». امروز جدای از زنان؛ مردان هم باید همسران خود را همراهی کنند تا یک زندگی شیرین داشته باشند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

دیگر خبرها

  • رتقای سرانه مطالعه از مهم‌ترین راهکار‌های کاهش آسیب‌های اجتماعی
  • پویش مشهد مهربان مشارکتی مردمی برای احیای زندگی آسیب‌دیدگان
  • سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران
  • سندروم «مسئله با پدر» در کمین دختران
  • آنچه ابن سینا می‌تواند در مورد هوش مصنوعی به ما بیاموزد
  • ۷ موقعیت در زندگی که هنگام مواجهه با آن ها باید «نه» بگوییم
  • ۷ موقعیت در زندگی که هنگام مواجهه با آن‌ها باید «نه» بگوییم
  • چگونه در دنیا و آخرت عاقبت به خیر شویم؟
  • ترویج معارف قرآنی، دلیلی بر کاهش آسیب‌های اجتماعی
  • مطالعات جامعه‌شناسی فاجعه