عروس باردار قربانی دخالت های مادر شوهر
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۱۹۵۵۱
صراط:
شامگاه بیست وسوم آذر بهدنبال اعلام خبر مرگ مشکوک زن بارداری به نام سارا 27 ساله در بیمارستان، پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد.
به گزارش ایران با شروع بررسیها مشخص شد این زن بر اثر خفگی به قتل رسیده است. خیلی زود بازپرس کشیک قتل به خانه سارا در ولد آباد کرج رفت و در نخستین بازجوییها مشخص شد این زن که 8 ماهه باردار بود پس از درگیری شدید با همسرش از سوی وی به قتل رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساعتی پس از اعلام فوت زن جوان و جنین 8 ماههاش، شوهر وی خودش را به پلیس معرفی کرد. مهرداد 32ساله در بازجوییها ضمن اعتراف صریح به قتل همسرش گفت: من و سارا دو سال قبل ازدواج کردیم اما بیشتر اوقات با هم اختلاف داشتیم تا اینکه شب حادثه آنقدر عصبانی شدم که خون مقابل چشمانم را گرفت و با گره زدن روسری دور گردنش او را خفه کردم. به دنبال اعترافهای تکان دهنده مهرداد، او به اتهام قتل عمد بازداشت شد.
گفتوگو با متهم
مهرداد که بشدت از قتل همسر باردارش پشیمان است در حالی که گریه میکرد از ماجرای این جنایت خانوادگی گفت.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
از سر کار تازه به خانه برگشته بودم که مادرم طبق معمول شروع به بدگویی از همسرم کرد آنقدر خسته وعصبی بودم که کنترلم را ازدست دادم.دخالت خانوادهام باعث شد دست به این جنایت بزنم، آنها زندگی را از من گرفته بودند و تیشه به ریشه زندگیام زدند.
چرا مادرت با سارا مشکل داشت؟
واقعاً نمیدانم همین اختلافهای زنانه و مشکلات عروس و مادر شوهری....من بین همسر و مادرم گیر افتاده بودم نمی دانستم به حرفهای شریک زندگی ام گوش بدهم یا حرف های مادرم ...
چرا اجازه می دادی در زندگی ات دخالت کنند؟
نمیتوانستم به پدرو مادرم توهین کنم و دلشان را بشکنم.
تا حالا همسرت را کتک زده بودی؟
بله چرا دروغ بگویم ولی تا حالا اینطوری عصبی نشده بودم.
همسرت چند ماهه باردار بود؟
حدود هشت ماه یک ماه دیگر قرار بود فرزندم به دنیا بیاید.
چرا گریه می کنی؟
من سارا را خیلی دوست داشتم چون خودم او را برای زندگی مشترک انتخاب کرده بودم. کاش هیچ وقت آن شب به خانه نمیآمدم. او بیگناه کشته شد و قربانی تصمیم عجولانه و بیفکری من شد.
منبع: صراط نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۱۹۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدگوییهای پدرم تحریکم کرد، مادرم را کشتم!
۲۱ آذر سال ۱۴۰۱ گزارش یک قتل به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری در محله تهرانپارس رفتند و با جسد زن ۴۵ سالهای به نام مریم مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند. در نخستین گام آنها به پرس و جو از همسایهها پرداختند.
یکی از همسایهها به مأموران گفت: در خانه بودیم که صدای فریادهای شهرام پسر همسایهمان را شنیدیم و از خانه بیرون آمدیم ابتدا فکر کردیم کمک میخواهد، اما او با صدای بلند میگفت که مادرش کشته شده است. ما هم به سرعت پلیس را در جریان قرار دادیم.
در ادامه مأموران به سراغ دو فرزند دیگر قربانی رفتند و آنها گفتند: پدر و مادرم چند سال قبل از هم جدا شدند و مادرم از شهرستان به تهران آمد، برادرمان شهرام مدتی با پدرمان زندگی میکرد، اما بعد به خانه مادرم رفت تا با هم زندگی کنند. درست از زمانی که مادرم به قتل رسیده شهرام هم ناپدید شده و ما فکر میکنیم او تنها مظنون به قتل مادرمان است.
به این ترتیب شهرام مورد ردیابی قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از قتل به مشهد گریخته است. چند روز بعد مأموران انتظامی خراسان اعلام کردند که متهم متواری به علت خودزنی در یکی از بیمارستانهای مشهد بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
با بهبودی نسبی متهم مأموران او را بازداشت کردند و وی در همان بازجوییهای اولیه به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: ما در نیشابور زندگی میکردیم و من تازه مدرسه رفته بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. من و مادرم خانهای گرفتیم و باهم زندگی میکردیم، اما همیشه دوست داشتم در تهران زندگی کنیم. ۶ سال بعد پدر و مادرم دوباره باهم ازدواج کردند، اما باز هم بعد از سه سال جدا شدند و من با پدر معتادم زندگی میکردم. ما خانه نداشتیم و من و پدرم کارتن خواب شده بودیم و در آن مدت پدرم حرفهای بدی درباره مادرم میزد آنقدر گفت تا باور کردم که مقصر بدبختیهای ما مادرم است. تا اینکه دو سال پیش فهمیدم مادرم به تهران آمده و خانهای گرفته است. از آنجایی که من هم دوست داشتم در تهران زندگی کنم به خانهاش آمدم و با هم زندگی میکردیم.
وی در ادامه اعترافاتش گفت: یک سال بعد با دختری آشنا شدم که به ماده مخدر گل اعتیاد داشت و من را هم آلوده کرد. مادرم به محض اینکه متوجه شد اعتیاد پیدا کردهام به اجبار من را به کمپ ترک اعتیاد فرستاد و باعث شد تا همه کینهای که از مادرم داشتم چند برابر شود و همانجا به فکر انتقام از او افتادم. وقتی از کمپ بیرون آمدم به سراغ متادون رفتم و حالا هم به آن اعتیاد دارم. دوماه قبل از اینکه مادرم را بکشم نقشه کشیدم و از عطاری قرص برنج گرفتم تا بعد از قتل، با خوردن قرص برنج به زندگی خودم هم خاتمه دهم. روز حادثه مادرم را کشتم، اما قرصهای برنج تقلبی بود و زنده ماندم و در نهایت به مشهد گریختم و آنقدر به من فشار عصبی وارد شده بود که در خیابان شاهرگم را زدم، اما عابران اورژانس را خبر کردند و زنده ماندم.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی بزودی پای میز محاکمه بایستد.
در این میان خواهر و برادر متهم به عنوان اولیای دم از قصاص برادرشان گذشتند و درخواست دریافت دیه دارند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی