حکم های جالب دادستانی ابرکوه
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۳۱۸۰۱
حوادث رکنا: در اقدامی کمسابقه، دادستانی ابرکوه برای یک فروشنده سابقهدار مواد مخدر، حکم تبعید صادر کرد.
«محمدحسین ابراهیمی» دادستان عمومی و انقلاب ابرکوه در جمع برخی مسئولان این شهرستان در این باره گفت: در رابطه با پیشگیری از اعتیاد علاوه بر تبلیغات محیطی و اطلاعرسانی در سطح شهرستان، اقداماتی نیز صورت گرفته که تاکنون در ابرکوه سابقه نداشته یا کمسابقه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابراهیمی ادامه داد: به نظر میرسد صدور این حکم تبعید بازخورد خوبی در جامعه داشته و بیانگر این باشد که برخورد قضایی قاطع نیز به نوعی پیشگیری محسوب شود.
دادستان عمومی و انقلاب ابرکوه همچنین از پلمپ پاتوقها و واحدهای تجاری و مسکونی که اقدام به فروش موادمخدر میکردند، خبر داد و افزود: پیش از هر اقدام قضایی و قانونی، پیشزمینه را فراهم کرده و مراتب تذکر، هشدار و اخطار را از طریق شبکههای اجتماعی به صورت عمومی اعلام کردهایم.
ابراهیمی همچنین به دستگیری قریب 50 مصرفکننده مواد در سال جاری خبر داد و گفت: قطعاً در دادگستری برخوردهای متفاوتی با مصرفکننده و فروشنده صورت میگیرد. در ابرکوه پس از هماهنگی مراجع انتظامی، مصرفکنندگان با همکاری خانوادههای خود به کمپهای ترک اعتیاد اعزام میشوند و مدت تعیینشده برای حضور آنان در کمپ نیز تا زمان بهبودی است.
دادستان ابرکوه به ارتباط متقابل جمعآوری معتادان با کاهش سرقت Stealing در شهرستان پرداخت و گفت: وقتی وضعیت اقتصادی جامعه مطلوب نباشد، معتادان به سمت سرقت روی میآورند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
نوجوان خوزستانی به خاطر گرسنگی و فقر خودکشی کرد+عکس وقتی پوریا و خواهرم کتایون را در خانه تنها دیدم از خود بی خود شدم ! این زن موقرمز به خاطر تزریق ژل زیبایی به اندام زنانه اش کشته شد+عکس تینا ساعتی 200 هزار تومان برای مشتری های سینا صیغه می شد همخوابی اجباری نامادری با پسر 15 ساله شوهرش در برابر دوربین جانباز 21 ساله بعد از برملا شدن رازش مادر و دختر را به قتل رساند+ عکس ناپدری شیطان صفت مواد کشید و به سراغ دختر 15 ساله مشهدی رفت مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا "شیرین. ن" اختلاسگر 800 میلیاردی فراری در خارج از کشور دستگیر شد اولین عکس از 3 کودک زاهدانی که در آتش سوزی مدرسه کشته شدند تهیهکنندگان سینمای ایران قربانی کلاهبرداری کثیف شدند باتلاقی که این مرد مشهدی برای خود و فرزندانش درست کرده بود تبدیل به دریا شد داماد تهرانی به نوعروس هم رحم نکرد ! درخواست مازنی برای توضیح علت فوت وحید صیادی نصیری درگیری در جلسه پخش کلیپ جنجالی نماینده سراوانمنبع: رکنا
کلیدواژه: سرقت Stealing اقتصادی اخبار حوادث مواد مخدر حکم تبعید فروشنده دادستانی عکس فیلم زن دختر زاهدان پدر آتش سوزی جسد قتل جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۳۱۸۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دل خون از چرخ بوقلمون
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب؛ طاهره تهرانی: محمدتقی صبوری که ما او را به نام بهار میشناسیم، در سال ۱۲۶۵ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملک الشعرای آستان قدس رضوی بود. او از چهار سالگی نزد پدر تحصیلات خود را آغاز کرد و با اشعار شاعران کهن آشنا شد؛ اولین شعر خود را در بحر شاهنامه سرود و پدر با جایزهای تشویقش کرد. وی تا سال ۱۲۷۸ تحصیلات خود را در محضر میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری و در مدرسه ادامه داد و علاوه بر مدرسه در محفل پدرش نیز مطالعه میکرد؛ بعدها تخلص بهار را برای خود برگزید که به نام خانوادگی تبدیل شد. پس از فوت نابهنگام پدر در سال ۱۲۸۳، محمدتقی هجده ساله مسئولیت سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت، اما با وجود تمام مشکلاتی که داشت، تحصیلات ادبی خود را ادامه داد. در همان سال، لقبِ پدرش یعنی ملک الشعرای آستان قدس را نیز دریافت کرد.
جوانی بسیار دان و پرشور
بهار در بیستسالگی به مشروطه خواهان پیوست، اولین آثار ادبی-سیاسی اش را در روزنامه خراسان بدون امضا به چاپ رساند، که مشهورترین آنها شعری در قالب مستزاد خطاب به محمدعلی شاه است. او با دیگر شاعران روشنفکر عصر مشروطه نیز همراه و همکار بود، و در آن میان با میرزاده عشقی دوستی نزدیکی داشت. آن دو در سال ۱۳۰۳ در دوره نخستوزیری رضا خان با همراهی و همکاری هم، مثنوی معروف «جمهوری نامه» را در مخالفت با جمهوری رضاخانی سرودند.
ملک الشعرای بهار در کنار علی اکبر دهخدابهار در زندان و تبعید
به علت پیوستن به مشروطهطلبان و آزادیخواهان و بعدها مخالفت با عملکرد رضا خان میرپنج چند بار تبعید و زندانی شد. در آن زمان در کنار بزرگانی مانند عباس اقبال آشتیانی، بدیع الزمان فروزانفر، صادق رضا زاده شفق به تدریس در دارالمعلمین عالی مشغول بود. وی در ۱۳۰۸، به خاطر مخالفتهای پنهان با رضاشاه، برای چند ماه به زندان افتاد و سپس در سال ۱۳۱۲ برای یک سال به اصفهان تبعید شد. که سالهای زندان و تبعید از پربهرهترین سالهای زندگی ادبی وی بوده و اشعار جالبی سروده که بارها به آواز خوانده شده است، از جمله تصنیف «به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی» که حاصل روزهای تبعید به اصفهان بود. به علت آشنایی با موسیقی و قالب ترانه و تصنیف او شاعر تصنیفها و ترانهی آثار تأثیرگذاری مثل «ز فروردین»، «بهار دلکش»، «ایران هنگام کار است»، «ز من نگارم» و «مرغ سحر» و… است. نهایتاً در سال ۱۳۱۳ با پادرمیانی محمدعلی فروغی، برای شرکت در جشن هزاره فردوسی او را به تهران فراخواندند؛ و عکس تاریخی این جشن از جهت حضور فردوسی شناسان و شاهنامه پژوهان جهانی در یک کادر بینظیر است.
تصویر تاریخی هزاره فردوسیبهار شش دوره نماینده مجلس شد و سالها استاد دوره دکتری ادبیات دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات بود. بعد از غائله آذربایجان و در بهمن ۱۳۲۴ در کابینه قوام وزیر فرهنگ شد، اما وزارت او چند ماهی بیش طول نکشید و استعفا داد. در ۱۳۲۶ به عنوان نماینده تهران در مجلس پانزدهم انتخاب شد، اما بر اثر ابتلاء به سل، تنها در سه ماه تابستان ۱۳۲۶ فرصت حضور در مجلس را یافت.
ملک الشعرای بهار در جامه وزارت فرهنگمضامین نو در قالب کهن
او ادیبی پرکار و سیاستمداری پرشور و ایران دوست بود، و هرچند در قالب شعر از قالبهای شعر کهن را به کار میبرد، اما در زبان شعری اش کلمات مدرن و به روز را استفاده میکرد و طرفدار مضامین نو در قالب کهن بود. او تضمینی از یک غزل سعدی دارد که جزو نمونههای عالی تضمین در شعر فارسی است:
سعدیا چون تو کجا نادره گفتاری هست
یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست
هیچم ار نیست، تمنای توأم باری هست
«مشنو ای دوست که غیراز تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جزفکر توأم کاری هست»
لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس
به هوس بال زد وگشت گرفتار قفس
پای بند تو ندارد سر دمسازی کس
موسی اینجا بنهد رخت به امید قَبَس
«به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه زلف تو گرفتاری هست»
بی گلستان تو در دست به جز خاری نیست
به ز گفتار تو بی شائبه، گفتاری نیست
فارغ از جلوه حسنت در و دیواری نیست
ای که در دار ادب، غیر تو دَیّاری نیست
«گر بگویم که مرا با تو سر وکاری نیست
در و دیوارگواهی بدهد کاری هست»
دل ز باغ سخنت، ورد کرامت بوید
پیرو مسلک تو راه سلامت پوید
دولت نام تو حاشاکه تمامت جوید
کاب گفتار تو دامان قیامت شوید
«هرکه عیبم کند ازعشق و ملامت گوید
تا ندیده است تو را برمنش انکاری هست»
روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم
شب نباشدکه ثنای تو مکرر نکنم
منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم
نزد اعمی، صفت مهر منور نکنم
«صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست»
هرکه را عشق نباشد، نتوان زنده شمرد
وان که جانش ز محبت اثری یافت، نمرد
تربت پارس چو جان، جسم تو در سینه فشرد
لیک در خاک وطن آتش عشقت نفسرد
«باد، خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در طبله عطاری هست»
سعدیا نیست به کاشانه دل غیر تو کس
تا نفس هست به یاد تو برآریم نفس
ما به جز حشمت و جاه تو نداریم هوس
ای دم گرم تو آتش زده در ناکس و کس
«نه من خام طمع عشق تو می ورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست»
کام جان پر شکر از شعر چو قند تو بود
بیت معمور ادب، طبع بلند تو بود
زنده، جان بشر از حکمت و پند تو بود
سعدیا! گردن جانها به کمند تو بود
«من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست»
راستی دفتر سعدی به گلستان ماند
طیباتش به گل و لاله و ریحان ماند
اوست پیغمبر و آن نامه به فرقان ماند
وان که او را کند انکار، به شیطان ماند
«عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ماند
«داستانی است که بر هر سر بازاری هست»
سرانجام بهار
سرانجام بهار در روز اول اردیبهشت ۱۳۳۰ هجری شمسی، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت، از مسجد و مدرسه سپهسالار تشییع و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. از معروفترین آثار وی دیوان اشعار، سبک شناسی نثر فارسی (سه جلد)، تاریخ احزاب سیاسی و تصحیح برخی از متون کهن مانند تاریخ سیستان و مجملالتواریخ و القصص و تاریخ بلعمی را میتوان نام برد.
کد خبر 6083222 طاهره تهرانی