Web Analytics Made Easy - Statcounter

اسماعیل محمدی، استاد دانشگاه و شاگرد پیتر دراکر، بنیان‌گذار مدیریت مدرن، در گفت‌وگو با ایکنا؛ در پاسخ به سوالی مبنی بر معیار اسلام در ازدواج و جایگاه مسائل مالی و اقتصادی در این امر الهی گفت: ما در قرآن داریم که برا‌ی ازدواج یک اصل قائل شوید و آن، هم‌کفو بودن یعنی مثل هم بودن است؛ اگر این هم‌کفو بودن را برای هم تعریف کنیم بسیاری از مسائل حل می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هم‌کفو بودن یعنی یک انسان ثروتمند نمی‌تواند با یک انسان فقیر و یا برعکس ازدواج و زندگی کند و اگر هم ازدواج کند در آینده‌ای نه چندان دور قطعا گرفتار برخی از مشکلات خواهند شد که به دلیل همین فاصله طبقاتی و عدم کفویت یکدیگر است.
وی افزود: هم‌کفو بودن یعنی داشتن شرایط فرد مقابل در حد معقول؛ هم‌کفو نبودن تحصیلی، اقتصادی و امثال این‌ها فاصله‌های زیادی را در زندگی ایجاد می‌کند که پر کردن این فاصله‌ها برای دو طرف سخت و دشوار است و باعث می‌شود که افراد بجای پرداختن به اصل زندگی دغدغه اصلی‌شان پر کردن این فاصله و عدم کفویت یکدیگر باشد. ما نمی‌توانیم این مسائل را توجیه کنیم، اما برای آن راه‌حل داریم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: امروز می‌بینم که مجلس اعلام می‌کند، چند میلیارد تومان بودجه برای ازدواج تصویب شده است، این عالی است، اما وقتی که آن را تقسیم می‌کنند به هر جوانی کمتر از ۵ میلیون تومان می‌رسد و این ناراحت کننده است. من سال ۱۳۵۶ زمانی ازدواج کردم که سرباز بودم و سه ماه حقوق سربازی‌ام را که مجموعا پنج‌هزار و ۸۰۰ تومان بود پس‌انداز داشتم؛ با این سه ماه پول سربازی یک ازدواج مرفه داشتم و تمام وسایل مورد نیاز را هم با همان حقوق سربازی خریدم و این یک معیار است. اما امروز استاد دانشگاه هستم و حقوقم چیزی حدود ۴ میلیون تومان است؛ اگر سه ماه ۴ میلیون تومان پس انداز کنم چیزی حدود ۱۲ میلیون تومان خواهم داشت که با ۵ هزارتومان آن روز‌ها فاصله بسیار زیادی در ظاهر دارد؛ اما امروز آیا می‌توان با این مبلغ یک جهیزیه خرید؟ آیا می‌توان ازدواج کرد؟ قطعا نمی‌توان لذا باید معیار‌ها را متعادل کرده و به روز کنیم.   فرار از ازدواج به خاطر ضعف مسائل اقتصادی، بدبینی به خداست
وی تأکید کرد: ما نمی‌توانیم به یک جوان ۵ یا ۱۰ میلیون تومان وام بدهیم و بعد انتظار داشته باشیم که با شرایط خاصی که برای آن‌ها تعریف کرده‌ایم یک ازدواج راحت داشته باشند. اما همین مسائل هم راه‌کار دارد و یکی از دغدغه‌های اصلی من هم این است که اگر چنین اتفاقی رخ می‌دهد سعی می‌کنم آن را با همکاری واسطه‌ها انجام دهم. واسطه می‌تواند نقش موثری در کمک و تحقق ازدواج جوانان داشته باشد. جوانان باید این نکته را مد نظر قرار دهند که فرار از ازدواج به خاطر ضعف مسائل اقتصادی، بدبینی به خداست؛ همانطور که امام صادق (ع): «هرکس از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزوجل گمان بد برده است». یا خداوند عز و جل در این خصوص می‌فرماید: «اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان می‌سازد»؛ و در جای دیگری هم می‌فرماید: «وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ «مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است».
شاگرد پیتر دراکر، بنیان‌گذار مدیریت مدرن در ادامه گفت: در روایات است که خداوند سه هزینه زندگی را یقینا تقبل خواهد کرد و آن را از رحمت خودش به بنده خواهد داد؛ که یکی از آن‌ها ازدواج است. همانطور که در سوره طلاق می‌فرماید: «وَیَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ...» یعنی: «و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‏‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را مى‏‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مى‌‏رساند؛ و خدا براى هر چیزى اندازه‌‏اى قرار داده است» و مثال‌های عینی بسیاری برای این حقیقت دیده‌ایم. خداوند آنچنان این مسئله را درست می‌کند که انسان متعجب می‌ماند.   هشدار به مسئولان: بانی جرم نباشید
وی با تاکید بر اینکه در این امر والدین باید کمک کننده باشند تا ازدواج جوانان محقق شود، بیان کرد: مهمتر از این نکته آن است که دولت دغدغه‌اش ازدواج جوانان باشد. یک جوان زمانی که به سن ازدواج می‌رسد اگر شرایط ازدواج را برای او فراهم نکنیم او را گرفتار درد و رنج کرده‌ایم. جوانان همانطور که غذا برای زنده ماندن نیاز دارند به ازدواج هم فراتر از این نگاه نیازمند هستند. این هشدار را به همه کسانی که در این حوزه مشغول و مسئول هستند می‌دهم که اگر جوان به خاطر عدم شرایط مناسب ازدواج نکند و به گناه بیافتد تمامی کسانی که این شرایط را برای آن‌ها فراهم نکرده‌اند در این گناه سهیم و بلکه بانی این جرم هستند.
محمدی اضافه کرد: در قدیم می‌گفتند که یک اتاق را برای عروس و داماد درست کنید که مدتی در آن زندگی کنند؛ این به معنای امروزی داشتن یک اتاق به تنهایی نیست و به این معنی است که پدر و مادر‌ها سعی کنند حداقل شرایط ممکن را برای داشتن یک سرپناه و خانه برای جوانانشان فراهم کنند. قطعا شدنی است به شرط آنکه در ابتدای زندگی توقعات را کمی پایین بیاوریم و برای شروع از پایین شروع کنیم تا به بالا برسیم.   تقاضا‌ها معقول باشد نه محدود
این استاد دانشگاه تصریح کرد: باید توجه کنیم که تقاضا‌ها معقول باشد نه محدود؛ یک اصل کلی در این موارد وجود دارد و آن این است که هیچ‌کسی امروزه ازدواج نمی‌کند صرفا برای اینکه غذای شبش را تهیه کند و یا امور روزمره‌اش را تامین و یا با فردی خوش بگذراند، هیچ انسان عاقلی امروز اینگونه ازدواج نمی‌کند؛ لذا مبنای شروع یک زندگی امروز عشق است، اما ادامه آن با عقل تداوم دارد. امکان ندارد که تنها با عشق یک زندگی در مدار موفقیت حرکت کند؛ دلیل آن هم روشن است چراکه بعد از مدتی دغدغه‌ها یکی پس از دیگری نمایان می‌شوند و بر عشق غلبه می‌کنند و حتی آن را کم‌رنگ می‌کنند؛ لذا در این مواقع عقل باید حاکمیت داشته باشد. اما سوال اینجاست که چرا نباید این عقل را از اول وارد زندگی نکنیم که عشق و عقل دست به دست هم در مسیر زندگی حرکت کنند.
محمدی اظهار کرد: جوانان ما برای موفقیت در امر ازدواج باید دوربینی داشته باشند. ویژ‌گی مشترک انسان‌های موفق دوربینی است. باید فرصت‌ها را پیدا کند و مورد استفاده قرار دهد. اقتصاد در ازدواج اقتصاد آنی نیست و اگر جوان نتواند در جلسات خواستگاری، خود و آینده خودش را توجیه نکند، بهتر است که ازدواج نکند.
انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا جامعه ازدواج اسماعیل محمدی ازدواج آسان اقتصاد و ازدواج

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۵۶۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • برپایی جشن ازدواج ۲۳ پاسدار در سردشت
  • فرمولی برای اینکه در زندگی موفق باشیم
  • تجلی زندگی بر مدار مدیریت زمان
  • کودکان با شعر زندگی موفق‌تری خواهند داشت
  • میمند همچون نگینی در فیروزآباد، فارس و در سطح کشور می‌درخشد
  • اتفاقی که باعث شد مورایس مسلمان شود
  • آغاز زندگی مشترک دو زوج ناشنوا در سلامت شهر
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی