اصلاحطلبان برای فرار از عملکرد دولت به «رادیکالیسم» روی آوردهاند
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۷۰۱۲۳
صراط:
حجّتالاسلام قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی در گفتوگو با فارس در تشریح راهبرد اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت گفت: دولت آقای روحانی به هیچکدام از وعدههایی که داده، جامه عمل نپوشانده و بعد از گذشت نزدیک به شش سال، نه در عرصه سیاست خارجه موفق بوده و نه در عرصه سیاست داخلی و نه در بحث اصلی که اقتصاد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در عرصه اقتصاد شعارهای دولت محقق نشده و تورم نقطه به نقطه از آبان سال گذشته تا آبان امسال حدود ۴۰ درصد و درمواد غذایی حدود ۶۰ درصد است. در لوازم خانگی نیز حدود هشتاد درصد است. این تورم، تورمی است که در هیچ کدام از دولتهای بعدا از انقلاب حتی دولت هاشمی رفسنجانی که تورم ۴۹ درصدی را تجربه کرد سابقه نداشته است.
روانبخش با اشاره به شعار روحانی مبنی بر رونق کسبوکار، گفت: امروز کمتر خانهای را میتوان یافت که در آن بیکار نباشد.
وی با بیان اینکه در یک جمله میتوان گفت شاخصهای اصلی اقتصادی، رشد منفی داشته و در این عرصهها دولت به شعارهایش عمل نکرده است، تصریح کرد: مردم هم احساس میکند که سفرهشان کوچک شده و برخلاف وعده آقای روحانی مبنی بر اینکه کاری خواهیم کرد که نیاز مردم به یارانه قطع شود و مردم به دولت کمک کنند، امروز میبینیم که متأسفانه خود دولت، خطّ فقر را سه میلیون تومان اعلام میکند و میگوید هر کس زیر سه میلیون حقوق میگیرد بیاید بسته حمایتی دریافت کند. این در حالی است که جمعیتی که بالای سه میلیون حقوق میگیرند، درصد چندان قابل توجهی نیستند؛ شاید حدود سی درصد جامعه باشند ولی ایشان کاری کرده که قریب به هفتاد درصد مردم به خط فقر نزدیک باشند.
دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن به کاهش بیسابقه ارزش پول ملّی اشاره کرد و با بیان اینکه پول ملّی ما در برابر افغانستان و سوریه که چندسال درگیر جنگ است و سایر کشورهای منطقه پایین تر است، اظهار داشت: این نشان میدهد دولت در شعارهای اقتصادیاش موفق نبوده است.
روانبخش، عملکرد دولت در عرصه سیاستخارجی را مورد اشاره قرار داد و با بیان اینکه دولت در سیاستخارجه موفق نبوده است، خاطرنشان کرد: یکی از اقدامات دولت، تصویب برجام بود که متأسفانه در برجام دولت به اهدافش نرسید و به گونهای عمل کرد که همه امتیازات را داد و امتیازاتی که ما باید میگرفتیم را به صورت نسیه دادند و بعد هم آمریکا از برجام خارج شد و اروپاییها هم خارج از پازل آمریکا بازی نمیکنند. امروز بعد از گذشت چند سال از اجرای برجام، مردم ما حاصلی از آن ندیدهاند.
عضو جبهه پایداری شعار روحانی مبنی بر افزایش اعتبار پاسپورت ایرانی را مورد اشاره قرار داد و گفت: با برخوردهای کشورهای کوچکی مثل گرجستان با شهروندان ایرانی، عزّت پاسپورت ایرانی خدشهدار شده است.
وی ادامه داد: درست در شرایطی که فرانسه درگیر برخورد با مردم و جلیقهزردها است، دولت ما نسبت به این رفتارهای غیرحقوق بشری و غیر دموکراتیکی که فرانسه انجام میدهد هیچ موضعی نمیگیرد ولی غربیها ایران را به خاطر برخورد با فلان عضو گروهک تروریستی محکوم میکنند؛ یعنی در زمانی که ما باید فعالانه در سیاست خارجه از آنها مطالبه داشته باشیم، آنها از ما مطالبه دارند؛ این سیاست ذلیلانه است.
روانبخش ادامه داد: مردم ما مردم عزیز و عزّتمندی هستند؛ اگر ببینند عزّت ملّیشان مخدوش میشود، به کسانی که دستاندرکار آن بودهاند، روی خوش نشان نخواهند داد؛ چپ و راست هم نمیشناسند.
فعّلا سیاسی اصولگرا با بیان اینکه اعتبار دولت در میان تودههای مردم، پایین آمده است، خاطرنشان کرد: برخی طرفداران دولت؛ مثل آقای زیباکلام گفتهاند اگر آقای روحانی الان کاندیدا شود دو میلیون هم رأی نمیآورد. با این وضعیت به نظر میرسد اصلاحطلبان به این جمعبندی رسیدهاند، سفره خودشان را از دولت جدا کنند و اگر بخواهند با همین فرمان جلو بروند، هم مجلس را از دست خواهند داد هم ریاستجمهوری را، و حالا حالاها نمیتوانند به عرصه سیاسی برگردند.
روانبخش ادامه داد: اصلاحطلبان میخواهند در یکسال باقیمانده تا انتخابات مجلس، از طریق شعارهای تند و افراطی علیه دولتی که خودشان ایجادکننده آن بودهاند، نقش اپوزیسونی بگیرند و آنها فکر میکنند حافظه ملّت ایران کم است و دوباره میتوانند در انتخابات، همچنان نقش اوّل را بازی کنند و مجلس و دولت را با شعارها و رفتارهای سیاسی دیگری در اختیار بگیرند.
کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه راهبرد اصلاحطلبان جواب نمیدهد، اظهار داشت: آنها راه دیگری ندارند و فکر میکنند اگر با همین فرمان همراه با دولت جلو بروند، مرگ سیاسیشان قطعی است. همچنین فکر میکنند اگر یک مقدار لبه انتقاداتشان به دولت را تیز کنند و حرکتهای رادیکالی انجام دهند شاید بتوانند میدان را از دست منتقدان قبلی دولت بگیرند.
روانبخش با یادآوری تهمتهایی که در سالهای اخیر به منتقدان دولت زده شد، اظهار داشت: مردم دارند میبینند، حرفهایی که منتقدان میزدند درست بوده و اصلاحطلبان با انواع ناسزاها آنها را نوازش میکردند برای اینکه بتوانند میدان را از دست منتقدان بگیرند تا نتوانند در آینده معرکهگردان میدان سیاست بشوند.
وی تصریح کرد: اصلاحطلبان فکر میکنند اگر مقداری نقش رادیکالیسم بگیرند، اثرگذار خواهد بود، ولی بعید است ملّت ایران به این زودی عملکرد آنها را فراموش کنند و در بازی دیگری که آنها میخواهند انجام دهند قرار بگیرند.
منبع: صراط نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۷۰۱۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسئله مردم نرخ رشد نقدینگی نیست، مردم تورم را میبینند
در سال ۱۴۰۲ بهرغم کاهش رشد نقدینگی، رشد پایه پولی همچنان فزاینده بوده و بهنوعی دولت در بازار پول بهعنوان رقیب بخش خصوصی فعال بوده است.
به گزارش هممیهن، به این مفهوم که دولت همچنان کسری بودجه خود را داشته و این کسری را از منابعی که در بازار وجود داشته از محل فروش اوراق و... تامین کرده و آن نقدینگی که بخش خصوصی و تولید باید استفاده میکرد را خود دولت جذب کرده است.
در ادامه گفتگو با داود سوری استاد سابق دانشگاه شریف را میخوانید:
در دو سالونیم گذشته تلاشهای دولت جهت کنترل تورم نتیجه نداده و تورم از کنترل رشد نقدینگی تاثیر نپذیرفته؛ به نظر شما علت چیست؟
خیلی سخت است که بتوان قضاوت کرد. رابطه رشد نقدینگی و تورم رابطه کوتاهمدتی نیست که به محض کاهش رشد نقدینگی در تورم کاهش اتفاق بیفتد. انتظار میرود اگر کنترل نقدینگی تداوم پیدا کند در آینده نرخ تورم هم کنترل شود. نکتهای که باید توجه کرد این است که کیفیت کاهش نقدینگی به چه صورت بوده است.
آنچه مشخص است اینکه در سال ۱۴۰۲ بهرغم کاهش رشد نقدینگی، رشد پایه پولی همچنان فزاینده بوده و به نوعی دولت در بازار پول به عنوان رقیب بخش خصوصی فعال بوده است. به این مفهوم که دولت همچنان کسری بودجه خود را داشته و این کسری را از منابعی که در بازار وجود داشته از محل فروش اوراق و... تامین کرده و آن نقدینگی که بخش خصوصی و تولید باید استفاده میکرد را خود دولت جذب کرده است. به هر حال باید منتظر ماند و دید نتیجه کاهش روند رشد نقدینگی در سال آتی چگونه خواهد شد.
یعنی سال ۱۴۰۴ باید منتظر تاثیر بر نرخ تورم باشیم؟
نمیتوانیم یک رابطه یک به یک بین تورم و نقدینگی داشته باشیم. نرخ تورم میتواند از جای دیگر هم افزایش پیدا کند. با این وجود به نظر میرسد سال بعد باید اثرات کاهش نقدینگی را دید. البته نرخ اعلامی بانک مرکزی بهطور متوسط در یک سال ۵۲ درصد اعلام شده در حالیکه این نرخ تورم در فروردین ۸۰ درصد بوده و تا اسفند به ۳۸ درصد رسیده است. از این رو یک روند کاهش وجود داشته و اگر مشکلی پیش نیاید سال بعد میتواند بر نرخ تورم مؤثر باشد.
شاید اشاره ابراهیم رئیسی که اخیراً گفته اقتصاددانها متوجه کاری که دولت برای کنترل نقدینگی کرده میشوند همین موضوع است.
چیزی که مهم است اینکه نتیجه سیاستها را باید در عمل ببینیم. واقعیت این است که بسیاری از آمارها منتشر نمیشود و آمارهای منتشر شده نیز از دقت کافی برخوردار نیستند؛ لذا نمیتوان قضاوت درستی داشت. ولی میدانیم که تورم وجود دارد. قیمتها را میبینیم که مدام در حال افزایش است.
بحث درآمدها و رشد اقتصادی را میبینیم. اگر سیاستها در این شاخصها نمود پیدا نکند نمیشود درباره مؤثر بودن سیاستها صحبت کرد. مسئله مردم که نرخ رشد نقدینگی نیست. نرخ رشد نقدینگی را ما به دهان مردم انداختیم. مردم تورم را میبینند. حالا از هر جا که میخواهد ظاهر شود. برای مردم چه اهمیتی دارد نرخ رشد نقدینگی چقدر است. آنها تورم را نگاه میکنند.
در نرخ تورم چه سهمی میتوانیم برای تورم انتظاری قائل شویم؟ مسئولان در گفتههایشان بر غیررسمی بودن قیمتها و تورمهای غیرواقعی و انتظاری بارها تاکید میکنند.
انتظارات قاعدتاً تاثیرات کوتاهمدت دارد. ممکن است اتفاقی بیفتد و شوکی وارد شود و برای مردم انتظاراتی شکل بگیرد، اما مدتی که گذشت اثر آن اتفاق از بین میرود. ولی وقتی یک پدیدهای ادامهدار است نمیتوان به انتظار تفسیر کرد. آنچه ما الان آموختهایم و آن را انتظار مینامیم این است که فرآیند سیاستگذاری و کیفیت سیاستگذاری بهگونهای بوده که هر سال منتظر بدتر شدن شرایط هستیم.
این را آموختهایم که اگر امروز کالایی را خریداری کنیم صرفه بیشتری دارد تا اینکه سال بعد آن را بخریم. همه میدانیم که اگر ریال نگه داریم سال بعد زیان دیدهایم. این یک یادگیری است که طی سالیان متمادی شکل گرفته و همچنان این فرآیند در حال تداوم است.
هیچ علامتی نیز داده نمیشود که این مسیر ممکن است تغییر کند. نه کیفیت سیاستگذاری را رو به بهبود میبینیم و نه رفتارهایی که در جامعه صورت میپذیرد متفاوت میشود؛ بنابراین دلیلی ندارد که افراد آموختههای خود را تغییر دهند.