مسافرت بدون ویزای اتباع آذری چوب حراجی بر کالاهای ملی
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۸۶۴۲۶
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ، نوسانات نرخ ارز و مسافرت بدون ویزای اتباع آذری به کشور ایران دو فرصت طلایی در کنار هم است که از قضا کالای ملی را به چوب حراج برده و سیل سیل خریدهای انبوه و روزانه اتباع آذری، شهروندان ساکن در بیله سوار و پارس آباد را نگران ساخته است.
بیشتر بخوانید: منطقه ویژه اقتصادی درگاه تجارت استان اردبیل با بازارهای جهانی
نزدیکی اتباع آذری از مرز بیله سوار و راحتی ورود به خاک ایران نه تنها موجب نشده تا گردشگری خارجی شکل گرفته و ارز وارد کشور شود، بلکه خرید بی رویه کالاها، دست خود مردم را از تامین نیازها خالی گذاشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند به ظاهر محدودیتهایی در میزان خرید و نوع کالا اعمال شده، عملا اتباع آذری حتی نیاز روزانه خود مانند نان لواش و بربری، دارو، البسه، مواد شوینده، لوازم خانه، پتو، ظروف رویی و سایر کالاهای مصرفی را نیز خریداری کرده و مغازههای بیله سوار و پارس آباد را خالی از جنس ساختهاند.
اما در مقابل این کالاها نه تنها به مصرف خود فرد نمیرسد بلکه به اذعان خود مغازهداران و مردم بیله سوار اغلب خریدها با هدف سودآفرینی اقتصادی انجام میشود.
یکی از مغازهداران در این باره گفت: کاهش ارزش پول ایران موجب شده تا اتباع آذری با پرداخت پول نازل بتوانند خرید قابل توجهی داشته باشند.
م. ر. که فروشنده لباس مردانه است اضافه کرد: زمانی خود اهالی بیله سوار در سفر به آذربایجان لباس خریداری میکردند، اما به حدی ارزش پول ما افت کرده که این موضوع وارونه شده و شاهد خرید مکرر و روزانه لباس هستیم.
فروشنده دیگری که لوازم بهداشتی عرضه میکند به خریدهای انبوه انواع لوازم بهداشتی ایرانی و خارجی از سوی اتباع آذری اشاره کرد.
س. ع. بیان کرد: اینکه فردی ۱۰ عدد شامپو به همراه ۲۰ عدد کرم دست و صورت را یکجا خریداری میکند، مشخص است که برای مصرف روزانه و شخصی خود نیست.
هر چند برخی فروشندگان از این وضعیت رضایت دارند و به اصطلاح معتقدند اجناسشان را زود و در کمترین زمان آب میکنند، اما اثرات این خرید بی رویه و بی حساب چندان خوشایند نیست.
جولان دلالان در بی توجهی به خرید و فروشهایکی از شهروندان بیله سواری در این خصوص گفت: وقتی جنس از مغازهها کم میشود خود مردم با مشکل مواجه میشوند.
ف. ر. تصریح کرد: برخی مغازه داران اجناس را کمی گرانتر به اتباع آذری میفروشند و وقتی مراجعه میکنیم میگویند این قلم جنس تمام شده است.
وی افزود: شاید در مورد برخی کالاها این وضعیت چندان اهمیتی نداشته باشد، اما آذریها دارو و برخی کالاهای ضروری را نیز خریداری کرده و با خود به آذربایجان میبرند.
به اذعان شهروندان بیله سواری این وضعیت پای دلالان را باز کرده و برخی حتی بار انبوه با وانت و خودروهای شخصی خریداری کرده به آذربایجان میبرند. بطوریکه پتوی گلبافت، کت و شلوار، دارو، ظروف آشپزخانه، انواع شوینده و هر کالایی که در دسترس باشد به میزان انبوهی خریداری میشود.
در مقابل به دلیل اینکه این اجناس به قیمت نازل تهیه شده در آن سوی مرز با قیمت قابل توجهی به فروش میرسد و میتوان گفت: در وضعیتی که ممنوعیت صادرات ۱۷ قلم کالای ضروری به عنوان یک کارنامه مطرح میشود، صادرات سیاهی از سوی اتباع آذری با کالاهای ایرانی شکل گرفته که هیچ مزیت و سودآفرینی ندارد. موضوعی که از سوی دستگاههای متولی و ناظر به صورت نسبی پذیرفته است و همگی به ضرورت تشدید نظارتها تاکید دارند.
تعریف سلیقهای از خرید و فروش کالا به صورت انبوهمدیرکل تعزیرات حکومتی استان اردبیل در خصوص تمهیدات ساماندهی بازار و ممانعت از خروج انبوه کالاها تصریح کرد: به منظور ممانعت از خرید و فروش بی رویه با دادستانی جلسه داشتیم و خروج احشام از مرز را ممنوع کردیم؛ تا جایی که خروج احشام به استانهای دیگر نیز ممنوع شده است.
حسین نجف زاده اضافه کرد: همچنین خروج کالاهای اساسی نیز ممنوع است؛ اما نمیتوان تجارت برخی کالاها را متوقف کرد.
وی با بیان اینکه با خرید انبوه برخورد میشود، گفت: تعریف انبوه از سوی عرف تعیین میشود و شاید انبوه کالا در بیله سوار و اردبیل معنای متفاوتی داشته باشد.
مدیر کل تعزیرات حکومتی استان اقدامات این مجموعه را کنترل قاچاق عنوان کرد و افزود: در بحث سوخت نیز راه حل این بوده که سوخت به نرخ آزاد خلیج فارس عرضه شود.
وی با اذعان به اینکه اتباع آذری با نسخه و یا به طرق دیگر دارو خریداری میکنند، افزود: نمیتوان به صورت کامل خرید و فروش را قطع کرد و در هفتههای آتی تمهیداتی خواهیم داشت.
از سویی مدیر کل گمرکات استان اردبیل نیز به افزایش ۱۷۱ درصدی وزن و ۷۵ درصدی ارزش صادرات چمدانی در هشت ماهه نخست امسال در مقایسه با سال گذشته اشاره کرد و در خصوص وضعیت پیش آمده افزود: کالاهای ممنوع توسط صنعت و معدن اعلام شده است.
هر چند ممنوعیت ذکر شده برای صادرات کالا است، پرویز تقوی افزود: از جمله خرید و فروش انواع دفترچه مشق و حسابداری، شکر خام و شکرسفید، کیسه بسته بندی، انواع پودرهای مشتقات شیر و آب پنیر، کازائین، انواع پلاستیک سبک و سنگین و مرغ زنده و گوشت مرغ ممنوع است.
وی تصریح: برای خرید انبوه باید گفت: هر مسافر میتواند هشت دلار کالا با خود به داخل کشور آورده و وقتی از کشور خارج میشود در حد استفاده شخصی کالا خارج کند.
مدیر کل گمرکات استان در وضعیتی که گفته میشود اجناس ایرانی پشت وانتها بار شده و از کشور خارج میشود، معتقد است خرید انبوه امکان پذیر نیست و از گمرک اجازه خروج ندارد.
افزایش سفر اتباع آذری فرصت یا تهدیدتقوی در پاسخ به این سوال که آیا تعدد سفر از قاعدهای پیروی میکند یا نه گفت: هر فردی در ماه سه بار میتواند به ایران مراجعه کند.
وی مرجع رصد آمار مسافران را گمرک عنوان و بیان کرد: در هشت ماهه نخست سال جاری تردد مسافران از پایانه مرزی با رشد ۴۷ درصدی مواجه است.
در عین حال مدیر کل راهداری و حمل و نقل جادهای استان اردبیل با اشاره به رشد سفر اتباع آذری تصریح کرد: در هشت ماهه امسال ۴۲۵ هزار و ۵۷۸ نفر مسافر خارجی وارد ایران شدند که با رشد ۶۵ درصدی به نسبت مدت مشابه سال گذشته مواجه است.
علی رحمتی متذکر شد: خروجی مسافر خارجی نیز ۴۲۳ هزار و ۷۵۲ نفر با رشد ۶۵ درصدی به ثبت رسیده است و در مجموع تردد از پایانه مرزی تنها ۱۱ درصد مربوط به مسافران ایرانی و مابقی اتباع آذری است.
این حجم از سفرها که مسئولان در دوگانهگی تعریف آن به عنوان فرصت یا تهدید به سر میبرند، مشخص نیست چه سودآفرینی اقتصادی و توسعهای به دنبال داشته است تا جایی که مقایسه آمار ورودی و خروجی اتباع آذری نشان میدهد اغلب مسافران آمده در مدت اندک مجددا به کشور خود بازگشته اند و ماندگاری منجر به سودآفرینی اقتصادی نیز مشاهده نمیشود.
هر چند رقم درشت مسافران آذری به عنوان موفقیت در جلب مسافر به کشور قلمداد میشود، اما در خواب غفلت مسئولان، اتباع آذری رویکرد خود را در سفر به ایران تغییر دادهاند.
چند سال قبل اتباع آذری به بهانه درمان به ایران سفر میکردند و در مطبهای پزشکان بیشتر از ایرانی جماعت، تبعه آذری صف کشیده بود.
خدمات ارزان و گسترده پزشکی همراه با فرش قرمزی که بدون برنامه ریزی گسترده بود موجب شده بود تا خیل عظیم مسافران آذری از بیله سوار وارد ایران شده و در برخی مواقع برای دریافت خدمات پیشرفته پزشکی بدون کمترین عایداتی برای اردبیل به استانهای دیگر سفر کنند.
با برنامه ریزی گسترده در کشور جمهوری آذربایجان و ارتقا سطح خدمات، احداث مراکز درمانی و پاسخگویی به نیاز مردم، ورود مسافر آذری با هدف درمان کاهش یافت.
از سویی نباید از بی برنامهگیها و برخی تخلفات که منجر به ایجاد موج بدبینی شد نیز غافل بود؛ بطوریکه به عنوان مثال برخی دلالان گردشگران را به مطبهای پزشکی که با آنها قراردادهای پشت پرده داشتند هدایت میکردند و در این میان سهم دستگاههای متولی سکوت بود و سکوت.
امروز هدف اتباع آذری به ایران تغییر یافته و بر اساس تعاریف نه میتوان نام مسافر و نه گردشگر را به آن نهاد، بطوریکه بیش از سفر به استان اردبیل، ماندگاری و سیاحت و سفر، در نوسانات نرخ ارز و ضعف نظارتها به دنبال خرید انبوه کالا از بازار ایران و تامین نیازهای شخصی و سودآفرینی هستند.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/ی
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۸۶۴۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعطیلی دو روزه آخر هفته، رونق سفر و مصیبت حمل و نقل
تین نیوز سعید قصابیان* :
مردم در تعطیلات نوروز برای مسافرت دچار گرفتاری می شوند. جاده ها قفل می شوند و آمار تصادفات بالا می گیرد و عِده زیادی جان می بازند. در این ایام تراکم سفر بسیار زیاد است و در بقیه ایام رقیق. در ایام پر تراکم، مراکز توریستی و اقامتی و سیستم های حمل و نقل عمومی فوق اشباع می شوند و نمی توانند جوابگوی همه متقاضیان باشند و در ایام رقیق، این مراکز و وسائط حمل و نقل بی کار هستند و چشم به راه مسافر و طبعا کاسبی شان کساد است. این اتفاقات و مشکلات گاهی در ایام تعطیلات موردی چند روزه وسط هفته هم رخ می دهند. توزیع بسیار نامتقارن سفر در طول سال یکی از مشکلات بزرگ صنعت گردشگری داخلی ست.
اجازه بدهید کمی به عقب بر گردیم و تقاضای سفر را بررسی کنیم. پروژه های صنعتی سازی کشور در دهه های چهل و پنجاه به جذب نیروی کار زیادی از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و به خصوص تهران و حومه آن منجر شد. در دهه 40 شهرنشینان کمتر از یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل می دادند و پروژه صنعتی سازی این نسبت را با سرعت زیادی به نفع شهرنشینی تغییر داد و به پیامد های اجتماعی و اقتصادی زیادی منجر شد که در اینجا به آنها نمی پردازیم.
طبیعی ست که این مهاجران شغلی، تهران و شهرهای بزرگ را وطن نشمارند و دل در گرو موطن مبدا داشته باشند. این مهمترین انگیزه است که این مهاجران از هر فرصتی برای بازگشت به قبیله و ایل و شهر و روستای آباء و اجدادی استفاده کنند. این یکی از عوامل اصلی برای ایجاد تقاضای مسافرت بین مراکز اشتغال و موطن این مهاجران است؛ به ویژه در ایام تعطیل و به ویژه تر در ایام تعطیلات نوروز. تقاضای سفر در تابستان به دلیل تعطیلی مدارس بیش از نیمه دوم سال است. با توجه به ادامه روند مهاجرت به تهران و دیگر قطب های اشتغال، این مسافرت ها همچنان ادامه دارد و این تقاضای سفر به قوت خود باقی ست. از نمد این نوع سفر اما کلاه مهمی نصیب گردشگری داخلی نمی شود چرا که مهاجران در موقع رجعت به موطن خود، جا و مکان دارند و نیازی به مراکز اقامتی و شرکت های خدمات مسافرتی ندارند. هر چند تقاضای زیادی برای سیستم های حمل نقل عمومی بین شهری ایجاد می شود. با توجه به وسعت ایران و فاصله زیاد بین شهرها، رجوع به شهر اجدادی به زمان تقریبی یک هفته یا بیشتر نیاز دارد و لذا ایام نوروز و فصل تعطیلی مدارس ( اگر بشود از محل کار مرخصی گرفت) تنها زمان مناسب برای انجام این مهم است. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر این مهاجران نمی کند و باعث نمی شود که فشار سفر از ایام نوروز برداشته شود. بدیهی ست که از تعطیلات دو روزه آخر هفته نمی توان برای سفر از تهران به بهبهان و سر زدن به اقوام استفاده کرد. فراموش نکنیم که این مهاجران علاقه و گاهی اصرار دارند که در جمع خانواده و ایل و قبیله خود مراسم دینی و آئینی و مراسم جشن و عید و ختم و عزا را انجام بدهند. چه بسا وصیّت می کنند که پس از مرگ در خاک آباء و اجدادی دفن شوند. مگر می شود مراسم نخل گردانی عاشورا در یزد و مراسم قالیشویی در مشهد اردهال و مراسم سینه زنی در بوشهر و گلاب گیری در قَمصر را در تهران تصور کرد؟
انگیزه دوم و سوم برای سفر در ایران سفرهای زیارتی و سیاحتی هستند که چشم امید صنعت گردشگری داخلی به آنها است. بیشترین سفرهای زیارتی در کشور به مقاصد مشهد و قم انجام می شوند. با توجه به وسعت کشور و فاصله زیاد بین شهرهای ایران با این دو شهر اصلی، زیارت به زمان تقریبی یک هفته یا بیشتر نیاز دارد و لذا ایام نوروز و فصل تعطیلی مدارس ( اگر بشود از محل کار مرخصی گرفت) تنها زمان مناسب برای انجام این مهم است. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر زیارتی و کاسبی شرکت های خدمات مسافرتی نمی کند و باعث نمی شود که فشار سفر از ایام نوروز برداشته شود ، مگر در معدود شهرهای نزدیک به این زیارتگاه ها. بدیهی ست که از تعطیلات دو روزه آخر هفته نمیتوان برای سفر از خرم آباد به قصد زیارت مشهد الرضا استفاده کرد.
رونق سفرهای سیاحتی و زیارتی اما قبل از هر چیز به قدرت اقتصادی مردم بستگی دارند. تا وقتی حوائج اولیه خانوار اعم از مسکن و خوراک و پوشاک و سلامتی و امنیت و تحصیل تامین نشود مجال زیادی برای تفریح و سفر و زیارت نیست. ایران مکان سیاحتی کم ندارد از تهران و دماوند و برج طغرل و شیراز و تخت جمشید و حافظ و سعدی و فلک الافلاک و کلیسیای سن استپانوس و سلطانیه گرفته تا اصفهان و رامسر و خزر و جاده چالوس و همدان و مشهد و طرقبه و شاندیز و فردوسی و خیام و ماسوله و ابیانه و چغازنبیل و شوش و بیستون و کنگاور و کرمان و کویر. با توجه به وسعت ایران و فاصله زیاد بین مبادی و شهرهای سیاحتی که در همه جای کشور پراکنده شده اند سفر سیاحتی به زمان تقریبی یک هفته یا بیشتر نیاز دارد و لذا ایام نوروز و فصل تابستان ( اگر بشود از محل کار مرخصی گرفت) تنها زمان مناسب برای انجام این مهم است. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر سیاحتی و کاسبی شرکت های خدمات مسافرتی نمی کند و باعث نمی شود که فشار سفر از ایام نوروز برداشته شود مگر در سفر های خیلی نزدیک که بشود امروز رفت و فردا برگشت. بدیهی ست که از تعطیلات دو روزه آخر هفته نمی توان برای سفر از خرمشهر به قصد بازدید از اصفهان و شیراز استفاده کرد.
دسته دیگری از سفرها، سفرهای دانشجویی هستند که فرد دانشجو به هدف تحصیل، در طول سال تحصیلی چند بار به دانشگاهش رفت و برگشت می کند. طبعا از نمد سفر دانشجویی هم کلاه مهمی نصیب گردشگری داخلی نمی شود چرا که دانشجویان هم در مبدا و هم در مقصد جا و مکان دارند. حجم سفرهای دانشجویی آنقدر زیاد نیست که تقاضای زیادی برای سیستم حمل و نقل دست و پا کند. حتی اگر مسافرت اساتید پروازی را هم در نظر بگیریم. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما کمک زیادی به رونق سفر دانشجویی و کاسبی شرکت های خدمات مسافرتی نمی کند. بدیهی ست که دانشجوی دانشگاه تهران نمی تواند از تعطیلات دو روزه آخر برای سر زدن به خانواده خود در بندر عباس استفاده کند. دانشجویان اتفاقا مسافران همیشگی ایام نوروز به سمت خانواده های خود هستند.
دسته دیگری از سفرها، مسافرت های شغلی هستند. تعداد این نوع سفر آنقدر زیاد نیست که جاده ها را بند بیاورند و هتل ها را اشباع کند. این مسافرت ها در طول سال پخش هستند و در ایام پیک انجام نمی شوند و لذا نعمتی هستند برای مراکز اقامتی و سیستم حمل و نقل در ایام رکود؛ هر چند ناچیز. تعطیلی دو روزه آخر هفته اما هیچ کمکی به رونق سفرهای شغلی نمی کند.
تعطیلات دو روزه آخر هفته آثار و تبعات دیگری از جمله بر عملکرد کارکنان دارد که در اینجا به آنها نمی پردازیم.
یکی از مصیبت های گردشگری داخلی وضعیت اسف بار حمل و نقل عمومی بین شهری اعم از راه آهن و اتوبوسرانی و هواپیمایی و سواری بین شهری ست که در ایام پیک جوابگوی مسافران نیستند. خودروی شخصی بر همه اینها ترجیح داده می شود. اقتصاد مسافرکشی بیمار است و قیمت کرایه ها سرکوب می شود. اختلاف بین قیمت دستوری دولتی و قیمت بازار ( که از موازنه عرضه و تقاضا حاصل می شود ) باعث می شود که فعال اقتصادی به سود مورد انتظارش نرسد و بازار را ترک کند اولا و سرمایه جدید وارد این کاسبی نشود دوما خروج سرمایه از این بخش باعث کاهش عرضه خدمات شده و کمبود، باعث گرانی و کاهش کیفیت خدمات می شود. لذا این استدلال دولتی ها که با پایین کشیدن دستوری کرایه ها به نفع مسافر کار می کنند کاملا نادرست است و نتیجه عکس می دهد. بازار سیاه بلیت پیامد حتمی قیمت گذاری دستوری است که دولتی ها بعد از هر بار قیمت گذاری جدید به عینه مشاهده می کنند و عبرت نمی گیرند. دولت اگر قصد پایین آوردن قیمت بلیت را دارد باید سرمایه گذاری در حمل و نقل را تشویق کند. هر چه صندلی بیشتری عرضه شود، عرضه و تقاضا در قیمت پایین تری به تعادل می رسند.
چه باید کرد؟ عده ای به درستی بر توزیع زمان سفر در طول سال اصرار دارند تا اولا تراکم جاده ها و سوانح رانندگی کاهش یابند و دوما مراکز اقامتی و توریستی و وسائط حمل و نقل عمومی علاوه بر نوروز در ایام دیگر هم رونق داشته باشند. دو پیشنهاد در این مورد وجود دارد:
اول) تعطیلات آخر هفته به دو روز افزایش یابد. این طرح در مجلس در حال بحث و در آستانه تصویب است. اما به نظر نمی رسد این طرح بتواند کمکی به حل دو مشکل فوق الذکر بکند چرا که تعطیلات دو روزه با توجه به وسعت کشور نمی تواند فرصت لازم و کافی برای انجام سفر چه از نوع قبیلگی و چه از نوع زیارتی و سیاحتی و چه از نوع دانشجوئی را فراهم کند.
این طرح شاید فقط به کار تهرانی ها بیاید که بتوانند دو روزه به صفحات شمال کشور سفر کنند و برگردند و الا همانطور که در بالا آمد، برای ساکنین اکثر دیگر شهرهای کشور فرصت مسافرت فراهم نمی کند. تهرانی ها کمتر از ده درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و قرار نیست قانون در مورد نیازها و منافع و حقوق آن 90 درصد بقیه ساکت باشد.
درآمد اهالی شمال از میزبانی تهرانی ها قابل چشم پوشی نیست اما فراموش نکنیم که هجوم تهرانی ها به شمال در تعطیلات، آسیب های زیادی به طبیعت و محیط زیست این استان ها وارد می کند. تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و بحران زباله و فاضلاب و آسیب جدی به اکوسیستم تالاب انزلی تنها چند تا از پیامد های این هجوم هستند.
لذا توزیع سفر در کشور نه تنها از نظر زمانی عدم تقارن زیادی دارد، بلکه از نظر مکانی هم نامتقارن است. دولت با ساخت اتوبان های جدید بین تهران و استان های خزری، آن هجوم را تشویق می کند و این عدم تقارن را تشدید می کند.
دوم) یک یا دو دوره تعطیلات یک هفته ای عمومی در میانه سال تصویب شود تا فرصت کافی برای مسافرت های قبیلگی و سیاحتی و زیارتی و دانشجویی فراهم شود و فشار مسافرت از ایام نوروز برداشته شود.
به نظر می رسد پیشنهاد اخیر اثر بخش تر باشد.
سعید قصابیان وبلاگنویس آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید