مرحوم حائری یزدی جامع الحکمتین عصر ما بود
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۹۸۵۵۰
چهره ماندگار فلسفه با اشاره به آثار و سیره علمی مرحوم مهدی حائری یزدی گفت: او جامع الحکمتین عصر ما بود.
به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، اولین نشست از سلسله نشست های یادبود استادان تاثیرگذار در اعتلای علمی-پژوهشی موسسه حکمت و فلسفه ایران، ویژه گرامیداشت استاد مهدی حائری یزدی، دوشنبه 3 دی ماه برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نشست که در سالن اجتماعات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، علاوه بر خانواده مرحوم مهدی حائری یزدی، آیت الله محقق داماد، رضا داوری اردکانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، غلامرضا اعوانی، عبدالحسین خسروپناه و جمعی دیگر از استادان و پژوهشگران حوزه فلسفه حضور داشتند.
«غلامحسین ابراهیمی دینانی»، طی سخنانی در این نشست با اشاره به فعالیت ها و زندگی شیخ عبدالکریم حائیری یزدی گفت: او موسس حوزه علمیه قم است، قبل از او سالیان دراز از زمان شیخ طوسی حوزه علمیه علما در نجف اشرف بود. یعنی در طول بیش از هزار سال، تا شیخ عبدالکریم که آمد و حوزه علمیه را در قم تاسیس کرد.
چهره ماندگار فلسفه ادامه داد: مرحوم مهدی حائری، فرزند کوچکتر آن بزرگوار(شیخ عبدالکریم) است و فرزند بزرگ اش مرحوم آقا مرتضی بود که من اگر آقا مرتضی را نمی دیدم شاید معنای قدیس بودن را نمی فهمیدم. انسانی به این صداقت در عمرم ندیدم و نخواهم دید.
وی در ادامه به بیان خاطره ای از فرزند مرتضی حائری یزدی پرداخت و گفت: محمدحسین فرزند مرتضی حائری بود و تازه ازدواج کرده بود، با همسرش رفتند حرم و خبر دادند به آقا مرتضی که محمدحسین با همسرش شانه به شانه و دو به دو رفتند حرم، آخوندی مثل آقا مرتضی بود و این جریان آن هم در قم عجیب بود، وقتی محمدحسین برگشت آقا مرتضی از او سوال کرد: شنیدم با خانم ات دو به دو و دوش به دوش حرم می روید. او پاسخ داد: بله آقا، پس می خواهی خانمم با دیگران برود؟ (خنده شدید حضار). و مرحوم گفته بود دیدم راست می گوید.
چهره ماندگار فلسفه در ادامه در مورد مرحوم مهدی حائری یزدی اظهار کرد: این مرد فیلسوف بود. فلسفه اسلامی را انصافا خوب می دانست. سال ها در آمریکا بود. البته آمریکا بودن اش هم از طرف آیت الله بروجردی بود که به آنجا رفت و مبلغ بود اما سال ها آنجا ماند و در دانشگاه های آمریکا حضور داشت، به زبان انگلیسی کاملا مسلط بود. اما آثارش را نه به انگلیسی نوشت و نه عربی، در حالی که اکثر علمای بزرگ ما به عربی نوشتند، ابن سینا، ملاصدرا، حتی علامه طباطبایی تفسیرش را به عربی نوشته است و البته رسم بود. اما هر انسانی به هر زبانی که علم را می آموزد به آن زبان راحت تر می نویسد. مرحوم حائری یزدی همواره فارسی می نوشت. آخوند قم بود و این قدر زیبا فارسی می نوشت.
ابراهیمی دینانی گفت: اینجا می خواهم وارد بحثی شوم که شاید خودم به آن چندان باور نداشته باشم، اینکه انسان به بیت خود افتخار کند، به یک معنی خوب است و به یک معنی وجه عقلی ندارد، بدون تردید دکتر مهدی حائری یزدی آقازاده است. فرزند شیخ عبدالکریم که فقیه بزرگی بود. او می توانست بگوید که من فرزند او بودم. امروز آقازاده هایی داریم و البته نمی خواهم وارد این بحث شوم. دکتر مهدی حائری یزدی نمی گفت من چه کسی هستم و به فامیل خودش افتخار نمی کرد چون بزرگی اش را به اینکه آقازاده بود نمی دانست. درس خوانده بود. از شاگردان دوره اول امام خمینی(ره) بود. سال ها در آمریکا بود اما بیکار ننشست. فعال بود .
وی با بیان اینکه مهدی حائری یزدی واقعا جامع الحکمتین بود، تصریح کرد: آثار زیادی ندارد اما آنچه که دارد قابل احترام است. این مرد بسیار مودب بود. اخلاقی بود. یکبار در یکی از کتاب هایش اشکالی پیش آمد و ما به ایشان جواب دادیم. من سوال کردم و به قدری محترمانه پاسخ داد که وصف ناشدنی است. البته اکنون هم از پاسخ آن زمان آن مرحوم قانع نشدم اما طرز رفتارش بسیار محترمانه بود، آقا زاده بود به معنای واقعی کلمه اما با آقازدگی زندگی نکرد.
این محقق تصریح کرد: مرحوم حائری یزدی فقه و اصول را خوب خوانده بود. در عصر ما بدون هیچ اغراق از او می توانیم به عنوان جامع الحکمتین نام ببریم؛ به فلسفه اسلامی بی اعتنا نبود. به عمق فلسفه اسلامی باور داشت ضمن آنکه مکاتب غربی را می دانست. امروز می بینم کسانی که می آیند و چه مزخرفاتی می گویند. واقعیت آن است که وقتی آدم فلسفه اسلامی را خوب نخواند، خواه ناخواه تحت تاثیر فلسفه غرب قرار می گیرد، فلسفه غرب بروزتر و روان تر است. کسی که خوب فلسفه اسلامی را نخوانده باشد بی اختیار جذب می شود.
ابراهیمی دینانی با اشاره به مساله مشاع که از سوی مرحوم مهدی حائری یزدی مطرح شد، گفت: این ذهن باز می خواهد که بگوید مساله مشاع مالکیت دولت را توجیه می کند، او چون فیلسوف بود توانست به این مساله برسد. مردی حکیم و فرهیخته بود.
وی ادامه داد: یزد مردم پرکاری دارد. می خواهم اینجا چیزی بگویم، در خیابان فقیر و گدا زیاد است، اگر کسی یک فقیر و گدا یزدی دیده بگوید. یزدی به ذات فعال است. در کار و قناعت و علم فعال است. فقهای بزرگی در یزد بودند و شیخ عبدالکریم یکی از آنها بود. سید محمد یزدی از بزرگ ترین فقها است.
این استاد فلسفه اسلامی تصریح کرد: من ناسیونالیست نیستم اما ایران را دوست دارم، همین که حوزه را که در طول تاریخ از زمان شیخ طوسی تا آن زمان در نجف بود، به قم آورد کار بزرگی انجام داد. هزار سال حوزه آنجا بود و شیخ عبدالکریم به قم آورد. ما ایرانی هستیم و حالا دیگر لازم نیست به نجف برویم. والله درس های قم هم کمتر از درس های نجف نیست و فقه و اصول حوزه قم کمتر از فقهای نجف نیستند.
پایان پیام/248منبع: شبستان
کلیدواژه: کانون های فرهنگی هنری مساجد خبرگزاری شبستان شب یلدا وحدت حوزه و دانشگاه هفته پژوهش ایران چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی شیراز اردبیل موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران غلامحسین ابراهیمی دینانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۹۸۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلسفه نامگذاری ماههای شمسی چیست؟
شروع زمانسنج هجری خورشیدی روز جمعه «۱ فروردین سال ۱ هجری خورشیدی» (۲۹ شعبان ۱ سال قبل از هجرت) مطابق با ۱۹ مارس ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولینی) و ۲۲ مارس ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) است. البته روز اول سال یک هجری خورشیدی (از ۱ فروردین تا ۲۴ شهریور) ۵ ماه و ۲۴ روز قبل از هجرت پیامبر (کمتر از یک سال) است.
فلسفه نامگذاری ماههای شمسی
سال، فصلها، ماهها و روزهابه گزارش بیتوته، این زمان سنج از ۳۶۵ روز در قالب ۱۲ ماه تشکیل شدهاست و طبق زمان سنج جلالی ابتدای آن اعتدال بهاری در نیمکرهٔ شمالی است. با این فرق که مبدأ آن هجری است. طراحان زمان سنج جلالی، گروهی ریاضیدان و اخترشناس بودند که نامدارترین آنها حکیم خیام ریاضیدان و شاعر ایرانی بود.
اینها به سفارش ملکشاه سلجوقی و با اصلاح زمان سنج یزدگردی به این زمان سنج جدید دست پیدا کردند. زمان سنج جلالی با حفظ شروع و طول سال با تغییر مبدأ، اسامی و طول ماهها در قالب زمان سنج هجری شمسی برجی درآمده و باز با تغییراتی در طول ماهها ضمن تنوع اسامی آنها، عنوان تقویم هجری شمسی پیدا کرد.
این تقویم بر پایه سال اعتدالی خورشیدی برابر با ۳۶۵٫۲۴۲۱۹۸۷۸ روز است؛ که سال تقویمی آن ۳۶۵ و ۳۶۶روز (کبیسه) میباشد.
هر سال دارای ۴ فصل با نامهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان است و هر فصل ۳ ماه دارد و هر ماه تقریباً ۴ هفته و هر هفته ۷ روز با نامهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه (آدینه) دارد. هر سال با ۱ فروردین و فصل بهار شروع میشود.
بلندترین روز سال در ۱ تیر و بلندترین شب سال در شب یلدا (از غروب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در ۱ دی) اتفاق میافتد. طول ماههای این زمان سنج در طول تاریخ و در کشورهای گوناگون فرق داشته است، اما از حدود سال ۱۳۴۸ در ایران و افغانستان طول ماهها یکسان است.
طول ماهها در نیمه اول سال ۳۱ روزه و در نیمه دوم سال ۳۰ روزه است با این تفاوت که ماه پایانی (اسفند) ۲۹ روزه است و فقط در سالهای کبیسه ۳۰ روز خواهد داشت.
نام ماههای دوازدهگانه پارسینام ماههای دوازدهگانه پارسی تماما برگرفته از متون کهن زردشتی است که ریشه در اعتقادات و باورهای این آیین دارد.
- فروردین نام اولین ماه فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین (فرورتن) و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. فروردین شکل تغییر یافته واژه فروهر است به معنای نیروی پیشرو. فروردین جمع مؤنث واژهی فرورتی در حالت اضافی است و به معنی فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است. پس «ین» علامت نسبت نیست.
- اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا به آن، اَشَه وَهیشتَه و در پهلوی اُرت وَهیشت گویند. مرکب از دو جزء است: اول اَرتَه به معنی درستی و راستی و پاکی و تقدس. دوم وهیشته صفت عالی از وِه به معنی به و خوبست و واژهی مرکب به معنی بهترین راستی است.
در کل به معنی بهترین راستی است و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.
- خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات، در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمهای است مرکب از دو بخش: بخش اول هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، پس هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. به معنی تندرستی نیز آمده و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.
- تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی گفته میشود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند میشود و کشتزارها سیراب میشود. تیشتر را در زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند. هر زمان تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران میدهد. تیر نام ستارهای در آسمان هم هست.
- امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات، در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمهای است مرکب از سه بخش: اول ا، ادات نفی به معنی نه، دوم مرتا به معنی مردنی و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. مرداد نام آخرین امشاسپند هم میباشد. نام این ماه اشتباه مرداد تلفظ میشود که باید امرداد خوانده شود.
- شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور میدانند. کلمهای است مرکب از دو بخش: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و بخش دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن و ئیریه یعنی منتخب و آرزو شده و در کل یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده.
این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور به معنی بهترین شهریاری یا مدینه فاضله، فرشتهای موکل بر آتش و موکل بر همه فلزات و تدبیر امور و مصالح و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم آمده است.
- مهر (پیوستن با مهربانی). نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است. در اسطورههای ایرانی گرما و نور خورشید را ایزد مهر میدانستند. در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر، و در پهلوی میتر، و در فارسی مهر گفته میشود، که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. مهر به معنای محبت ومهربانی هم آمده است.
- آبان نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه است. آبان (آبها (در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود. در اوستا بارها آپ به معنی فرشته نگهبان آب استفاده شده و همه جا به صورت جمع آمده است. کلا جلوههای طبیعی سودمند نزد ایرانیان خیلی ارجمند است پس بعضی روزهای ماه به نام مظاهر طبیعی نهاده شده است. در این ماه از سال به طور معمول باران میبارد. آبان، در زمان سنج باستانی شروع زمستان بزرگ بوده است.
- آذر نام ماه نهم از سال خورشیدی و نام روز نهم از هر ماه است. آذر (آتش (در اوستا آتر و آثر، در پارسی باستان و پهلوی آتر و در فارسی آذر میگویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان (هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت میدادند. آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار میگیرد. سرما در این ماه به اندازهای است که باید آتش روشن کرد.
- دی نام دهم از سال خورشیدی است. در بین سی روز ماه، روزهای هشتم، پانزده و بیست و سوم هم به دی (آفریدگار، دثوش) موسوم است. برای این که این سه روز با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد میپیوندند، یعنی هشتمین روز ماه را دی به آذر، نام روز پانزدهم، دی به مهر و نام بیست و سومین روز هر ماه دی به دین بود. دی (دادار، دانای آفریننده) در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و بیشتر صفت اهورامزدا است و آن از مصدر دا به معنی دادن و آفریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (=دی) برای تعیین دهمین ماه استفاده شده است. دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
- بهمن نام یازدهم از سال خورشیدی و نام روز دوم از هر ماه است. بهمن (منش نیک (در اوستا وهومنه، در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمهای است مرکب از دو بخش: وهو به معنی خوب و نیک ومند از ریشه من به معنی منش است؛ بنابراین یعنی بهمنش، نیک اندیش و نیک نهاد. بهمن نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم هست.
- اسفند نام دوازدهم از سال خورشیدی و نام روز پنجم از هر ماه است. اسفند (آرامش افزاینده، پارسایی مقدس (دراوستا اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ و گاه به اختصار سپندار و اسفند گفته شده است. اسفند یا سپنتا آرمیتی، آرامشی است که از عشق و ایمان سرچشمه میگیرد. در ادبیات اوستایی این جلوه اهورایی به صورت مادینه (مونث) به کار برده شده است.
پس در اسطورههای ایرانی این امشاسپند نگهبان زن و زمین محسوب میشده است. در بندهشن آمده که زن نیک مانند زمین نیک سختیها را میگوارد و بر شیرین میدهد. از این روی جشن اسپندگان (۲۹ بهمن ماه امروزی) مخصوص زنان بوده است. در این روز مردها با دادن هدیه به زنان از ایشان قدردانی میکردهاند. اسفند به معنای فروتنی هم هست و نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.