6سالگی درمان دختران شینآباد و درسی که نگرفتیم
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۱۰۲۲۰۲
سال 91 و حدود 2200 روز قبل، پیرانشهر شاهد سوختن 32 کودک مدرسهایاش بود؛ دو کودک بر اثر شدت سوختگی جان باختند و 13 نفرشان هم که به درمان جدی نیاز داشتند، شش سال است که زندگیای عادی را جستجو میکنند. هنوز رنج شینآبادیها تمام نشده، چهار کودک دبستانی دیگر هم در زاهدان سوختند و رنجی ناتمام را برای خانوادههایشان برجا گذاشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر محمد جواد فاطمی- پزشک جراح دانشآموزان شینآباد در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به حادثه آتشسوزی مدرسه اسوهحسنه زاهدان و فوت چهار دانشآموز، گفت: متاسفانه در کشور ما کسی به پیشگیری اهمیت نمیدهد. با سماجت ثابت کردیم باید حادثه اتفاق افتد و سپس به صورت انفعالی با آن برخورد کنیم. اگر در یک کشور دیگر حادثهای مانند آتشسوزی مدرسه شینآباد اتفاق میافتاد که بر اثر آن ۲۹ دانشآموز سوختند، علت را بررسی و آسیبشناسی کرده و به سرعت آن را برطرف میکردند، اما در ایران میبینیم که هر چند سال یکبار مدرسهای آتش میگیرد و تعدادی میسوزند و یا کشته میشوند.
درخواست از خیرین برای استانداردسازی سیستم گرمایشی مدارس
وی با بیان اینکه متاسفانه ما به ایمنی اهمیت نمیدهیم، افزود: خیرین مدرسهساز ما مدرسه میسازند، اما چرا ساخت سیستم گرمایشی ساختمان مدارس را هم خودشان تقبل نمیکنند؟. آیا بهتر نیست، خیرین مدرسهساز بهجای ساختن مدرسه و تحویل آن به آموزش و پرورشی که توانایی تجهیز این مدارس را ندارد، کمک کنند تا مدارس موجود در کشور ایمن شده و به سیستم گرمایشی استاندارد مجهز شوند.
فاطمی ادامه داد: در حادثه مدرسه اسوه در زاهدان، یک چراغ آترا (بخاری نفتی) وسط کلاسی که پر از بچه است گذاشته بودند، زنگ تفریح بوده و اکثر بچهها بیرون از کلاس بودند، چهار دانشآموز در کلاس بودند که بند کیف یکی از دانشآموزان موقع خروج از کلاس به چراغ آترا گیر میکند و چراغ افتاده و آتش میگیرد. در نتیجه بچهها امکان خروج از کلاس را نداشتند. متاسفانه بچهها آموزش هم ندیده بودند و نمیدانستند در این مواقع چه اقدامی انجام دهند. آنها رفتهاند و زیر میز قایم شدند؛ فکر کردهاند زلزله است. بنابراین میبینیم که اشکال از همه ابعاد وجود دارد؛ نه آموزش میدهیم، نه سیستم استاندارد داریم و هیچکس هم نظارت نمیکند. در عین حال نباید افراد رده پایین را به عنوان مقصر جلوه دهیم.
مَرد قبل از حادثه باشیم!پزشک جراح دانش آموزان شین آباد با بیان اینکه متاسفانه ما به فراموشکاری عادت داریم، اظهار کرد: بعد از حادثه شینآباد پیشبینی شد که درمان بچههای شینآباد ۱۵ سال طول میکشد و حداقل ۱۵ میلیارد هزینه دارد که قطعا هزینهاش بیش از این میزان است. از طرفی این بچهها هیچگاه به حالت عادی زندگی برنخواهند گشت. این درحالیست که اگر فقط پول بلیط هواپیمایی را که مسوولان ما بعد از حادثه اسوهحسنه از تهران به زاهدان رفتند، محاسبه کنید، مطمئنم میتوان سیستم گرمایشی تمام مدارس زاهدان را استاندارد کرده و از تکرار چنین حوادثی پیشگیری کنیم. متاسفانه برخی مسوولان ما مَرد بعد از حادثهاند و در حالی که باید بهگونهای مدیریت کرد که چنین حوادثی اتفاق نیفتد. چرا باید بنشینیم تا چنین اتفاقاتی رخ دهد، چند بچه جان خود را از دست دهند و بعد هم همه چیز را فراموش کنیم تا حادثه بعد.
فاطمی در ادامه صحبتهایش با اشاره به وضعیت درمان بچههای شینآباد، گفت: درمان بچههای شینآباد همچنان ادامه دارد، اما با نواقصی هم مواجهیم و محدودیتهایی هم وجود دارد. متاسفم که در این اوضاع حادثه زاهدان هم اتفاق افتاد، اما ای کاش مسوولان و مردم عبرت بگیرند. کاش مردم عبرت بگیرند و بچههایشان را به مدارس غیر استاندارد نفرستند. دولت موظف است که این امکانات را ایجاد کند. امیدوارم هیچکس نسوزد، اما متاسفانه معمولا محرومترین و کمبضاعتترین افراد میسوزند.
درمان شینآبادیها ادامه داردوی با تاکید بر اینکه درمان بچههای شینآباد در حال انجام است، اما نواقصی دارد، ادامه داد: به عنوان مثال قرار بود دستگاه لیزردرمانی برایشان تامین شود، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. در عین حال برخی از لزوم اعزام بچههای شینآباد به خارج از کشور صحبت میکنند، اما اگر در کشور پوشش کامل خدماتی، حمایتی و پزشکی از آنها انجام شود، نیازی به اعزام آنها به خارج از کشور وجود ندارد. مشکل بزرگی که با آن مواجهیم مدیریت برنامهریزی برای این بچههاست. بنابراین توانایی علمی و دانشش وجود دارد، اما گروهی که مسوولیت دارند باید اختیارات هم داشته باشند. در کشور ما اختیارات پیش یک عده است و مسوولیتها نزد عده دیگری است. بنابراین مشکل ما در مدیریت درمان بچههای شینآباد است.
سالانه چند کودک ایرانی میسوزند؟فاطمی در ادامه صحبتهایش با اشاره به آمارهای سوختگی در کشور، گفت: سالانه در بیمارستانهای ما حدود ۳۰ هزار نفر به دلیل سوختگی بستری میشوند و از این میزان حدود ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ نفرشان فوت میکنند. یعنی روزانه تقریبا ۱۰ نفر به دلیل سوختگی در کشورمان فوت میکنند. از طرفی حدود ۶۵ درصد بیماران سوخته بزرگسال هستند و ۳۵ درصدشان را کودکان تشکیل میدهند.
وی ادامه داد: در بزرگسالان مردان بیش از زنان دچار سوختگی میشوند؛ بهطوریکه ۶۵ تا ۷۰ درصد بزرگسالانی که دچار سوختگی میشوند، مرد هستند. همچنین شایعترین علت سوختگی در بزرگسالان شعله است. اتفاقاتی مانند انفجار گاز و گازهای پیکنیکی، اجاق گاز و ... است. سوختگی الکترونیکی هم در کشور ما شایع است. در کودکان نیز غذا و مایعات داغ از شایعترین علل سوختگی محسوب میشود.
فاطمی درباره هزینههای درمان سوختگی نیز گفت: هزینه سوختگی بسیار بالاست. محاسبه میشود که هر یک درصد سوختگی در زمان بستری بیمار در بیمارستان، حدود پنج میلیون تومان هزینه دارد. حال هرچه درصد سوختگی بالاتر باشد، هزینهاش بیشتر است. در عین حال باید بدانیم که سوختگی قابل پیشگیری است و مردم باید آگاهی داشته و از وسایل استاندارد استفاده کنند.
در عین حال دکتر نادر توکلی - معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی ایران که مسوولیت درمان دختران شینآبادی را بر عهده دارد، درباره وضعیت درمانی آنها به ایسنا، گفت: کلیه اقداماتی که قرار بوده در فاز درمان بچههای شینآباد انجام شود تا سالهای گذشته انجام شده است. در بخش دوم بحث توانبخشی آنها مطرح شد و علیرغم اینکه در این فاز، بیمارستان حضرت فاطمه رسالتی در حوزه توانبخشی ندارد، اما بیمارستان و تیم پزشکی بیمارستان بسیار پیگیر بودند و اقدامات را انجام دادهاند.
وی با بیان اینکه چند جلسه هماهنگی در معاونت درمان وزارت بهداشت در این زمینه برگزار شده است، افزود: در حال حاضر سه مساله برای ادامه درمان بچههای شینآباد مطرح است؛ ابتدا پیگیری یکسری اقدامات درمانی تکمیلی - ترمیمی و جراحیها مختلف، دوم تامین یکسری تجهیزات کاردرمانی و توانبخشی که خریداری شدهاند و مساله سوم بحث لیزر درمانی برای خدمات ترمیمی این بچهها است که در این زمینه با مراکز فوقتخصصی لیزر قراردادی منعقد شده تا این بچهها تحت نظر بیمارستان برای اقدامات لیزردرمانی به این مراکز ارجاع شده و به صورت کاملا رایگان خدمات را دریافت کنند. تمام امکانات برای اینکه این بچهها کوچکترین دغدغهای نداشته باشند، تامین میشود و ما هم پیگیر هستیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آتش سوزی مدرسه زاهدان دانش آموزان شین آبادی درمان سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۰۲۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان کاشمری چطور از دختران جوان در برابر ۲ مزاحم دفاع کرد| ضربه چاقو فقط ۲ میلی متر با شاهرگ علی فاصله داشت | ۲ شرور مست و سابقهدار بودند
همشهری آنلاین - حوادث: باز هم جوانمردی برای دفاع از افراد بیدفاع جانش را به خطر انداخت و تا یک قدمی مرگ پیش رفت. این بار در جریان حادثه ای که در کاشمر اتفاق افتاد، جوانی به نام علی علیزاده وقتی دید ۲ نفر از اوباش مزاحم ۳ دختر شده اند، به آنها تذکر داد؛ اما آنها این تذکر را با ضربه چاقو جواب دادند. چاقو به گردن علی اصابت کرد و خونریزی شدید او سبب شد تا یک قدمی مرگ پیش برود، اما خواست خدا بود او که تنها فرزند خانواده است با تلاش کادر پزشکی زنده بماند. در شرایطی که علی بعد از جراحی سنگین از بیمارستان مرخص شده و همچنان در بستر است، محمد علیزاده پدر او در گفتگویی اختصاصی با همشهری درباره حادثهای که برای پسرش اتفاق افتاده و آخرین وضعیت او صحبت کرد.
درباره علی صحبت کنید. او چند سال دارد؟
علی تنها فرزند من است. او متولد سال ۷۵ است و ۲۸ سال دارد. پسرم دانشجوی رشته تربیت بدنی است.
درباره روز حادثه صحبت کنید. آن روز دقیقا چه اتفاقی افتاد و علی چطور مجروح شد؟
روز حادثه ۲، ۳ دختر جوان از نزدیکی خانهمان میگذشتند که دو پسر موتورسوار برایشان مزاحمت ایجاد کردند. ظاهرا میگفتند که باید با ما رفیق شوید و با ما بیایید و... همان موقع علی سر رسیده و این صحنه را دیده بود. او هیچ درگیری با آنها نداشت و فقط گفته بود که مزاحم نشوید و مگر خودتان خانواده ندارید. همین چند جمله باعث شده بود که آنها چاقو بکشند و به گردن پسرم بزنند.
بعد از این حادثه علی چه شرایطی داشت؟
چاقو فقط ۲ میلیمتر با شاهرگ گردن علی فاصله داشت و اگر چاقو فقط ۲ میلیمتر آن طرف تر برخورد میکرد اتفاق بدی میافتاد.
وقتی فرزندتان مجروح شد شما کجا بودید و چطور از حادثه با خبر شدید؟
من در خانه بودم که سر و صدا شنیدم. با عجله بیرون آمدم و دیدم مردم جمع شده اند. دیدم سر و صورتش خون آلود است و حالش بد است. او دچار خونریزی شدیدی شده بود و لباسش پر از خون بود. خدا هیچ پدری را در این موقعیت قرار ندهد. پسر جوانم جلوی چشمانم داشت از دست میرفت. با اورژانس تماس گرفتیم اما چون وضعیت علی داشت بدتر میشد قبل از رسیدن نیروهای اورژانس، هم محلیها پسرم را به بیمارستان منتقل کردند و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفت.
از شرایط علی در بیمارستان صحبت کنید. در آنجا چه اقداماتی برای نجاتش انجام شد؟
وقتی علی را به بیمارستان بردند خونریزی اش بیشتر شده بود. نزدیکانمان با او بودند و ماموران پلیس از من خواستند که به کلانتری بروم. با این حال دلم پیش پسرم بود و مدام با افرادی که در بیمارستان بودند در تماس بودم. لحظات خیلی بدی بود. وقتی جان پسرم در خطر بود میخواستم دنیا نباشد. من فقط همین یک فرزند را دارم و نمیتوانستم حادثه ای که برایش اتفاق افتاده بود را قبول کنم. جراحی او حدود یک ساعت طول کشید تا اینکه بالاخره خبر دادند که جراحی موفقیت آمیز بوده و خطر رفع شده است. خدا را شکر میکنم که این ماجرا به خیر گذشت و خدا پسرم را دوباره به من برگرداند.
دو پسر شروری که علی را مجروح کرده بودند چطور دستگیر شدند؟
ضاربان را هممحلی ها همان موقع دستگیر کرده و به پلیس تحویل داده بودند. یکی از آنها ۱۷ ساله و دیگری ۲۰ ساله است. هر دو سابقه دار هستند و آخرین بار ۳ ماه قبل چاقوکشی و سرقت کرده بودند. آنطور که میگفتند زمانی که با پسرم درگیر شدند هم حالت طبیعی نداشتند و مست بودند.
خواسته شما درباره ۲ جوان شرور چیست؟
ما از هر دو نفرشان شکایت کردیم و خواسته مان مجازات هر دو نفرشان است. آنها مزاحم ناموس مردم شده بودند و در ادامه هم چاقوکشی کردند. آن هم برای پسر من که هیچ وسیله ای برای دفاع از خودش نداشت و فقط به آنها تذکر داده بود که مزاحم نشوند. اگر هر کسی بخواهد در شهر راه بیفتد و چاقوکشی کند که سنگ روی سنگ بند نمیشود.
حادثهای که برای علی اتفاق افتاد درست در شب سالگرد شهید الداغی بود. جوانی که در راه دفاع از دختری جوان به شهادت رسید.
بله این موضوع را میدانم و از ماجرای این شهید اطلاع دارم. وقتی چشم انتظار خبری از بیمارستان بودم تا از وضعیت علی با خبر شوم به یاد شهید حمیدرضا الداغی و خانواده اش بودم. جوانمردی که سال قبل درست مثل علی از دختری بیپناه در برابر اوباش دفاع کرده و جانش را از دست داده بود. در آن لحظات تا حدودی حال آنها را درک کردم که در چه شرایط سختی قرار داشتند. بعد فهمیدم حادثه ای که برای پسرم اتفاق افتاده، درست در شب سالگرد این شهید بود. روح شهید الداغی شاد باشد.
با گذشت ۲ روز از این حادثه وضعیت علی چطور است و آیا از مسولان کاشمر کسی برای ملاقات او آمده است؟
پسرم ۲ روز در بیمارستان حضرت ابوالفضل کاشمر بستری بود که جا دارد از تلاش های کادر بیمارستان برای نجات پسرم تشکر کنم. حالا هم از بیمارستان مرخص شده و در خانه استراحت میکند. وضعیت او بهتر شده اما باید تا بهبودی کامل صبر کنیم. بعد از این حادثه مسئولان شهر برای عیادت علی به بیمارستان آمدند و به ما سرسلامتی دادند. دست همه شان درد نکند. خدا را شکر میکنم که تنها فرزندم در این حادثه باعث سربلندی من و خانواده شد. من به علی افتخار میکنم.
کد خبر 847867 برچسبها ستاد امر به معروف و نهی از منکر اراذل و اوباش حوادث ایران