ایران، خانه دوم افغان ها
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۱۲۰۴۷۶
کابل - ایرنا - طی 40 سال گذشته از زمان تجاوز نیروهای اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در سال 1358 ، میلیون ها افغان راه مهاجرت به ایران را در پیش گرفتند و از آن زمان تاکنون علاوه بر تأمین معیشت خانواده ، به تحصیل، آموزش حرفه های فنی و خدمات دیگر دسترسی داشته اند به طوری که بسیاری از مهاجران از ایران به عنوان خانه دوم خود یاد می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرنگار ایرنا از کابل، در این مدت علاوه بر میلیون ها مهاجر افغان که در جمهوری اسلامی ایران با خانواده های خود در شهرها و روستاهای ایران ساکن شده و در کنار ایرانی ها به کار، تحصیل، آموزش و زندگی ادامه دادند، میلیون ها نفر دیگر هم به قصد کار و تأمین معیشت خانواده های خود که در افغانستان ساکن بودند برای دریافت تامین معیشت و هزینه زندگی عازم ایران شدند.
این روند تاکنون هم قطع نشده است و شماری زیادی از افغان ها هنوز هم خانواده های آنها در کابل و شهرها و روستاهای افغانستان زندگی می کنند و جوانان خانواده برای تأمین زندگی خود به گونه قانونی و غیر قانونی وارد جمهوری اسلامی ایران شده و با به دست آوردن پول، زندگی خود را تأمین می کنند.
بطور طبیعی وقتی میلیون ها نفر در کشوری با مدارک قانونی و غیر قانونی اقامت داشته باشند، در ادامه زندگی افرادی مرتکب جرم و جنایت های هم خواهند شد که افراد متخلف بدون تفکیک هویت ایرانی و افغانی مجازات می شوند و این روندی طبیعی و قانونی هست که حتی اتباع خود کشورها هم از آن مستثنا نخواهند بود.
اما در کنار آن نباید فراموش کرد که حضور میلیون ها نفر افغان با خانواده ها در جمهوری اسلامی ایران بارسنگینی را بر مردم این کشور تحمیل کرده است که ایران به عنوان کشور دوست و همسایه آنرا با بردباری تحمل کرده و شکایتی نکرده است.
اگر روند مهاجرت افغان ها طی چند سال گذشته به اروپا راه هم دنبال کنیم ، متوجه این بار و مسئولیت سنگین برای ایران خواهیم شد . داد اروپایی ها تنها به خاطر تعداد مهاجرانی که بطور واضح جمعیت شان به یک میلیون نفر هم نمی رسد همواره بلند شده است و حتی با بازنگری قوانین مهاجرت شمار زیادی از افغان ها را هر هفته و یا هر ماه به اجبار اخراج می کنند.
اما جمهوری اسلامی ایران طی 40 سال حضور بیش از سه میلیون افغان ها را با رویی گشاده میزبانی کرده و به آنها مساوی با ایرانی ها خدمات ارائه کرده است.
مقامات دولتی افغانستان، استادان دانشگاه و افرادی که خود سال ها به ایران رفت آمد کرده و هزینه زندگی خانواده های خود را از آن کشور تأمین کرده است به این واقعیت اذعان می کنند.
**توصیف استاد دانشگاه ابن سینا کابل از تاثیر ایران در رشد علمی و فرهنگی مهاجران افغان
جواد سلطانی که رشته جامعه شناسی را تا مقطع کارشناسی ارشد در جمهوری اسلامی ایران به پایان رسانده و اکنون یکی از استادان مطرح دانشگاه خصوصی «ابن سینا» در کابل است در باره نقش مهاجرت افغان و خدمات ایرانی ها به افغان ها طی 40 سال داستان را چنین تعریف کرد.
ما تجلیات مهاجرت و آثار آن را در حوزه های گوناگون می توانیم بیبنیم که بر بخش های مختلف جامعه افغانستان اثر گذاشته و بخش عمده از مهاجران افغان که وارد آن کشور شدند، شاید برای اولین بار زندگی شهری را مطالعه کردند و بنا بر این مهاجرت در ایران صرفا مهاجرت در یک کشور دیگر با حوزه فرهنگی متفاوت نبود بلکه بیشتر در عین حال که با فرهنگ نسبتا متفاوت مواجه شدیم جذب یک فرهنگ شهری نیز شدیم.
وی گفت که بخشی از فرهنگ شهری شدن نیز در جریان مهاجرت اتفاق افتاد و زمان تبعات این موضوع را می توان درک کرد که به بازگشت بپردازیم.
سلطانی اضافه کرد، مهاجرانی که در ایران با فرهنگ شهری، امکانات شهری، بهداشت و آموزش و پرورش دسترسی داشتند در بازگشت هم به شهر آمدند و این تاثیرات بازگشت در حوره های دیگر هم بسیار مشهود است.
وی به حوزه رسانه ای اشاره کرد و گفت، به دلیل اینکه فرزندان مهاجر در ایران در حوزه رسانه هابا فضای کار رسانه ای مواجه شدند و اهمیت نقش رسانه را در زندگی اجتماعی و سیاسی مشاهده کردند در بازگشت به افغانستان اولین حوزه را که جستجو کردند رسانه ها بود.
به گفته وی این نسل برگشته از مهاجرت وقتی جذب نهادهای تازه تاسیس رسانه ها در افغانستان شدند جدید بودند و بطور مشخص تاثیر زبانی در فضای عمومی فوق العاده بود و به همین دلیل امروز ما مرز زبانی مشهودی بین کابل و تهران نمی بینیم و بجز در موارد خاص فرهنگی اما در حوزه گفتاری و نوشتاری در یک حوزه بسیار وسیع مشترک هستیم .
سلطانی گفت: برای پاکی و جلوگیری از هجوم زبان ها و کلمات بیگانه کسی کار نمی کند که آسیب در حوزه زبان به حساب می آید اما تاثیر مهاجرت به ایران در حوزه زبان طاقتی به این مردم داد که ما بتوانیم در حوزه گفتار، نوشتار، تولید کتاب، فرهنگ و غیره تغیر عمده داشته باشیم و این تغییر یک آغاز و تحول فرهنگی است.
به گفته وی افغان ها باید با گذشت زمان از این دستاور صیانت کنند و ظرفیت های آینده زبان در افغانستان را حفظ کنند که این دستاورد کاری اندک نیست.
سلطانی اعتقاد دارد که نسل تحصیل کردگان برگشته از ایران در حوزه آموزش و اکادمیک نیز تجربه موفقی بوده است.
وی تصریح کرد: نسل جدید که از ایران به افغانستان بازگشتند به تاسیس نهادهای دانش مدرن اقدام کردند و نزدیک به یک و نیم دهه پیش هم هم آن نسل اول که در ایران تحصیل کرده بودند، با یک استاندارد خوب و قابل قبول آموزش دیده بودند که یکی از مهم ترین تحول آموزش در افغانستان شمرده می شود.
وی بطور مقایسه ای گفت که افغان ها از تمام کشورهای که در آن مهاجرت کرده و زندگی می کردند به افغانستان برگشتند، حضور دوباره آنها آن قدر محسوس نبود اما برعکس نسلی که از ایران برگشته اند در حوزه انتقال علم، کارهای فرهنگی و آثار مکتوب خوش درخشیدند.
به گفته این استاد دانشگاه در افغانستان در حال حاضر دو نوع کتاب را بصورت برجسته می توان یافت اول اینکه آثار مکتوب که توسط دانش آموختگان در ایران آموزش دیده اند در این قلمرو تولید شده و یا کتاب است که از ایران وارد کشور شده است.
سلطانی تأکید کرد که این موضوع بخوبی نشان می دهد آنانی که در ایران مهاجر بودند و آموزش دیدند وقتی برگشتند ذائقه آموزش را نیز با خود آوردند که اثر آن را بصورت مشهود می بینیم که اگر تولیدات فرهنگی ایرانی و صنعت ترجمه آنان نبود، بصورت طبیعی نهادهای علمی افغانستان مواد لازم برای مصرف درسی را در اختیار نداشت.
به گفته وی در افغانستان پیشنهادهای گوناگون و سناریوهای مختلف برسر زبان ها وجود دارد اینکه زبان آموزش را انگلیسی بسازند و یا از پایه چه تغیراتی در سیستم آموزش بوجود بیاورند، این بحث ها تا هنوز سرانجام نیک نیافته اما انچه واضح است این است که سیطره آن دانش و فرهنگی که از ایران وارد این حوزه شده در جامعه خوب و پسندیده است.
سلطانی نظر به مشاهده شخصی خود می گوید که شرایط آموزش در ایران طوری بود که فرصت ها برای یک ایرانی و یک افغان مساوی بود که یک دانشجوی ایرانی و افغان بطور مساوی می توانستند بیاموزند و انتقال این امر برای ما یک امر مصنوعی نه بلکه یک امر ملموس و متعارف فرهنگی بوده است.
وی اضافه کرد : در بخش اقتصادی هم که افغان های مهاجر معیشت خانواده های خود را از زندگی در ایران تأمین می کنند، هم جای خود را دارد.
** حسین محمدی، مهاجری که آسایش خود در افغانستان را مدیون ایران می داند
«حسین محمدی» یکی از افغان هایی است که از سال های 1375 تا سال گذشته همواره به ایران سفر می کرد و در هر سفر بین دو تا سه سال در آن کشور بدون مدرک به کارهای ساختمانی و نمای ساختمان مشغول بود، ادامه می داد.
وی هم به ایرنا گفت که که در کابل خانه ای ساخته است که در آن احساس آرامش می کند و دارای یک خودرو هم هست که همه را از کار و زحمت در ایران بدست آورده است.
محمدی گفت که ایران به عنوان خانه دوم آنها مطرح بوده و هر وقتی که از نبود پول به مشکلات دچار می شد عازم ایران می شد و ایرانی ها که با وی آشنایی داشتند، فوری برایش کار فراهم می کردند.
محمدی تأکید کرد که هرگز فراموش نخواهد کرد که بخش از زندگی خود را در ایران سپری کرده و در این سال ها هیچ سربازی به وی اهانت نکرده و مورد آزار و اذیت قرار نگرفته است.
وی اعتقاد دارد آنهایی که از سرباز و ایرانی شکایت می کنند خود هم خلاف کار هستند زیرا هر خلاف کاری مورد بازپرس قرار می گیرد.
**سخنگوی وزارت مهاجرین افغانستان: خدمات دولت دوست ایران باعث پیشرفت افغان ها شد
«رضا باهر» یکی از سخنگویان وزارت امور مهاجرین افغانستان به ایرنا گفت که در حال حاضر حدود دو میلیون 160 هزار نفر مهاجر افغان در جمهوری اسلامی ایران بسر می برند که از جمله 950 هزار دارای کارت هستند.
وی اضافه کرد که حدود یک میلیون نفر مهاجر دیگر بدون مدرک قانونی در ایران بسر می برند و مذاکراتی که وزارت مهاجرین با مقامات ایرانی داشته اند حدود 800 هزار مهاجر بدون مدرک را ثبت کرده اند که قرار است برای آنها گذرنامه صادر تا حضور آنها هم قانونی شود.
باهر گفت که 102 هزار کودک بدون مدرک افغان طی دو سال گذشته با دستور رهبر جمهوری اسلامی ایران برای تحصیل وارد مدارس شده اند و با همان شرایط دانش آموزان ایرانی مشغول به تحصیل هستند.
باهر اظهار داشت که در مذاکراتی که بین دو طرف ادامه دارد قرار است مهاجرت برای کار را با جمهوری اسلامی ایران نهایی سازند تا آن عده افغان ها که برای کار عازم ایران می شوند با مدارک قانونی وارد آن کشور شوند.
سخنگوی وزارت مهاجرین گفت که رفت و آمد کسانی که دارای مدرک اقامت در ایران هستند قبلا ممنوعیت داشت و اگر وارد افغانستان می شدند مدرک آنها باطل می شد و شخص نمی توانست دیگر به ایران با مدرک قبلی خود برگردد که این مشکل هم برداشته شده است و اکنون هر افغان که دارای مدرک قانونی حضور در ایران هستند می توانند بدون مشکل وارد افغانستان شده و دوباره به ایران بر گردد.
این مقام افغان افزود که در کنار آن قرار است جمهوری اسلامی محدودیت سفر زمینی را برای افغان های که قصد سفر به ایران دارند، لغو کنند تا افغان ها بتوانند بدون محدودیت با روادید زمینی عازم ایران شوند و ضمانت 300 یورویی هم برداشته شده و دیگر سفارت ایران این رقم را از افغان نمی گیرد.
وی گفت : آن عده از افغان ها که در جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنند مانند ایرانی ها از خدمات بیمه بهداشتی، اجتماعی و خدمات بانکی هم استفاده می کنند و شماری قابل ملاحظه ای از افغان در مدارس و دانشگاه های ایران مشغول آموزش و تحصیل هستند که برای آینده کشور نیروی با ارزشی محسوب می شوند.
باهر گفت که در مجموع 402 هزار دانش آموز شامل مدارس ایران هستند اما وی از تعداد دانشجویان ابراز بی خبری کرد.
به گفته سخنگوی وزارت مهاجرین شماری زیاد از افغان ها که در دوران مهاجرت در ایران تحصیل کرده و تا مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا تحصیل خود را به پایان رسانده اند نیز قابل توجه هستند که اکنون شماری از آنها به کشور برگشته اند در دانشگاه های کشور استاد هستند و یا هم در ادارات دولتی و موسسات مشغول کار بوده و شماری هم نمایندگان مردم در مجلس هستند.
به باور وی همین خدمات دولت دوست و همسایه با فرهنگ مشترک بود که امروز افغانستان شاهد حضور نیروی نخبه و متخصص در بخش های مختلف است نیروهایی که فن و علم را در دوران مهاجرت در ایران آموخته اند.
این مقام افغان اضافه کرد که شماری زیادی از مهاجران هم که در جمهوری اسلامی ایران به کارهای دیگر مشغول بوده اند و اکنون برگشته اند ، حضور آن ها درجامعه موثر بوده است زیرا تعداد زیادی از آنها حرفه ای را به صورت تخصصی آموخته اند و اکنون در کارخانه های مختلف مشغولند بطوری که تعداد زیاد دیگری نیز زیر دست آنها حرفه و فن آموخته اند.
باهر گفت وزارت مهاجرین برنامه ای را در دست اقدام دارد که افغان های تحصیل کرده را تحت عنوان نخبگان مهاجر از کشورهای جهان از جمله ایران برگردانده و در افغانستان از آنها در ادارات دولتی، دانشگاه و جاهای مورد نیاز به کار گیرد.
این سه نمونه از مصاحبه را که در این گزارش گنجانیده شده نمونه ای از روایت میلیون ها افغان است که در به ایران سفر کرده و در آن جا کار کرده زندگی خود را برای مدتی سپری کرده است.
آساق*291**1663**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي مهاجران افغان ايران افغانستان مهاجران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۲۰۴۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازار سیاه مهاجرت با ویزای جعلی
افزایش متقاضیان مهاجرت قانونی و غیرقانونی از ایران، بازاری ساخته که حالا به هزارتویی پیچیده تبدیل شده و هرقدم آن کسبوکاری جداگانه دارد؛ از خرید مدرک آیلتس تا پذیرش تحصیلی، ویزای توریستی و پیشنهاد شغلی جعلی.
به گزارش هممیهن، یک جستوجوی ساده هم شما را به کسانی میرساند که خودشان را وکیل مهاجرت معرفی میکنند و البته ساکن ایران هم نیستند و همه راههای پناهندگی را به شما معرفی میکنند.
دلال ویزا دعوتنامه جور میکنه؟
بله. از همه راحتتر هم ویزای ایتالیاست.
چقدر میگیره؟
۸ هزار (یورو)؛ سه هزار پیش، مابقی هم موقع گرفتن ویزا.
این مکالمه کوتاه را در گروههای مهاجرت از راه پناهجویی دنبال میکنیم؛ گفتوگویی عادی بین کسانی که دنبال دلال ویزا هستند تا برایشان ویزای توریستی یا تحصیلی جعلی صادر شود و خودشان را به کشور دیگری برسانند، بعد هم به سمت پناهندگی بروند. دلالی ویزا، توریستی و تحصیلی، تنها بخشی از بازار سیاه نه چندان جدید، اما پرسود و البته مبهم مهاجرت است که هرگز نمیتوان گردش مالی آن را پیدا کرد.
افزایش متقاضیان مهاجرت قانونی و غیرقانونی از ایران، بازاری ساخته که حالا به هزارتویی پیچیده تبدیل شده و هرقدم آن کسبوکاری جداگانه دارد؛ از خرید مدرک آیلتس تا پذیرش تحصیلی، ویزای توریستی و پیشنهاد شغلی جعلی. یک جستوجوی ساده هم شما را به کسانی میرساند که خودشان را وکیل مهاجرت معرفی میکنند و البته ساکن ایران هم نیستند و همه راههای پناهندگی را به شما معرفی میکنند.
ماجرای مسیرهای قانونی و غیرقانونی مهاجرت و بازاری که در سایه آن شکل گرفته را سه نفر روایت میکنند؛ ابراهیم، فرهاد و لاله که قصد داشتند از طریق ویزای تحصیلی، پیشنهاد شغلی از ایران مهاجرت کنند و هرکدام با بخشی از این جریان پیچیده سروکار داشتند.
روایت اول: ۱۵ هزار یورو برای پذیرش تحصیلی جعلی«ابراهیم» حدود ۶ سال است که برای مهاجرت از ایران تلاش میکند و تقریباً تمام مسیرهای هوایی، زمینی و حتی دریایی را امتحان کرده است. آخرین تلاش او برای خروج از ایران به حدود یکماه پیش برمیگردد که تلاش کرد ویزای توریستی یا پذیرش تحصیلی جعلی دریافت کند تا بهواسطه آن بتواند از کشور مورد نظرش ویزا بگیرد و بعد پناهنده شود. مقصد پناهندگی او انگلیس است؛ جایی که به قول خودش، بهترین کشورهای اروپا برای پناهندگی است.
او تصمیم گرفته بعد از رسیدن به مقصد اول، خودش را به فرانسه برساند و بعد در انگلیس پناهنده شود. او تا قبل از اینکه آشنای تازهای برای خرید ویزای تحصیلی جعلی پیدا کند، بسیاری از این واسطهها را در فضای مجازی یافته بود: «چند سالی میشود برای مهاجرت از ایران تلاش میکنم و اولینبار است که از طریق هوایی اقدام میکنم، چند روز دیگر وقت سفارت دارم. شما نمیتوانید از روند کاری آنها باخبر شوید.
آنقدر بین شما و آنها واسطه وجود دارد که درنهایت هم متوجه نمیشوید چه رابطهای با سفارت دارند و آیا آنها هم سودی از این کار میبرند یا خیر؟ اگر سفارت با آنها همکاری نداشته باشد، همه کیسهایی مشابه من باید ریجکت شوند، اما کسی که برای من پرونده تحصیلی صوری ساخته، دهها پاسپورت جلویم گذاشت که موفق شده بودند ویزا بگیرند.»
دلال برای ابراهیم یک پرونده و دعوتنامه تحصیلی جعلی از ایتالیا ساخته و توصیه کرده که به جزئیات این پرونده که به زبان انگلیسی نوشته شده، مسلط باشد تا بتواند در مصاحبه سفارت به سوالات پاسخ دهد: «طبق پرونده تحصیلی که برای من ساخته بودند، ظاهراً من دانشجوی دکترای یک رشته مهندسی هستم و از کشوری اروپایی دعوتنامه گرفتهام. هنوز هم نمیدانم آنها سر سفارت کلاه میگذارند یا با هم همکاری دارند؟ اگر با همین پرونده تحصیلی به من ویزا بدهند، مطمئن میشوم که یکنفر را در سفارت دارند. خودشان میگویند روال کارشان قانونی است.»
ابراهیم ادامه میدهد: «این واسطهها راه دیگری هم برای دریافت ویزا معرفی میکنند. برخی از این واسطهها از طریق کسانی که آیدیکارت یا گرینکارت دارند یا افرادی که در کشورهای اروپایی ساکن هستند، اقدام و برای فرد متقاضی دعوتنامه دریافت میکنند.»
او پیش از اینکه پیشنهاد مهاجرت از طریق پذیرش تحصیلی را دریافت کند، یک راه دیگر هم پیشرو داشت که موفقیتآمیز نبود. قرار بود فروردینماه امسال همراه با چند نفر دیگر از یک کشور اروپایی ویزای توریستی بگیرند تا بعد از آن، به مقصد دوم دیگری بروند: «قرار بود در تعطیلات عید از راه توریستی من و چند نفر دیگر را به اسپانیا بفرستند. در این روش، یک زن و مرد در قالب زوج با چند شرط مانند تمکن مالی مشخص و... با ویزای توریستی به کشور مقصد فرستاده میشوند. آنها میگویند این کار دوپروازه انجام میشود؛ یعنی ابتدا به کشور اسپانیا فرستاده میشوید و بعد هم با یک پرواز دیگر به کشور ثالث، مانند فرانسه. دراین شرایط بهطور رسمی وارد خاک اسپانیا نشدهاید و اگر مشکلی برای شما ایجاد شود و در کشور ثالث پذیرفته نشوید، دوباره به اسپانیا برگردانده میشوید، تا لحظه آخر هم متوجه نمیشوید که مقصد کجاست؟»
او با فرد واسط قراردادی به مبلغ ۱۲ هزار و ۵۰۰ یورو بسته و قرار است بعد از دریافت ویزا آن را پرداخت کند، البته همهچیز به همین سادگی پیش نمیرود: «خودشان میگویند اگر معرف داشته باشی، پول به همین شیوه دریافت میشود، اما تهدید کردهاند که اگر ویزا را دریافت کنی و پول را نپردازی، کاری میکنیم که دیگر نتوانی از کشور خارج شوی.»
او تا قبل از اینکه پذیرش تحصیلی به دستش برسد، اطلاعی از جزئیاتش نداشت: «آنها به ما نمیگویند این پرونده تحصیلی را برای کدام کشور درست میکنند. یک دعوتنامه جعلی از طرف یک استاد ساخته و بعد مشخصات پرونده را به من دادند. حتی نمیدانم این مشخصات واقعی است یا جعلی. به من متنی درباره مشخصات دانشگاه و پرونده تحصیلی دادند که باید حفظ کنم و بعد به سفارت بروم. سطح زبان من بالا نیست و اگر سفارت هماهنگ نشده باشد، باید متوجه شوند که وقتی بهعنوان دانشجوی دکترا میروم باید سطح مقدماتی زبان را بلد باشم.
اگر ویزا ندهند، به غیر از آمریکا که رویای همه پناهندگان است، معمولاً اولویت پناهجویان انگلستان و بعد از آن هم آلمان است که شرایط بهتری برای پناهندگان دارند. ایتالیا و فرانسه برای پناهندگی خوب نیست؛ چون هم زبان سختتری دارد و هم کار کمتری در آنجا پیدا میشود. هدف ما این است که پایمان به اروپا برسد. بعد از آن هم با هر وسیلهای که شد به کشور موردنظرمان میرویم.»
ابراهیم از تجربه خودش درباره پیدا کردن واسطه برای شکلهای دیگری از مهاجرت میگوید: «برخی از آنها در فضای مجازی فعالیت میکنند و برخی را آشنایان معرفی میکنند. معمولاً هم افراد را به اروپا میفرستند. هر دو طرف در این مسیر بر سر مبلغی توافق میکنند که کمتر از ۱۰ هزار یورو نیست و حتی به ۲۰ هزار یورو هم میرسد. این هزینه هم مورد به مورد متفاوت است؛ اگر با شما آشنا باشد هزینه کمتری میگیرد.
و بعد از صدور ویزا پول را پرداخت میکنید، اما قاچاقبرها ۱۰ صرافی معرفی میکنند و میگویند که پول را در چند بخش به این صرافیها واریز کنید و بعد پول همانجا بلوکه میشود. وقتی به مقصد رسیدی، پول را برای آنها میپردازی. یکی دیگر از این راهها از طریق سرمایهگذاری جعلی است. یعنی برای متقاضی پروندههایی درست میکنند و او را بهعنوان مدیرعامل یک شرکت یا موردی مشابه معرفی میکنند تا بتواند ویزا دریافت کند.»
روایت دوم: پیشنهاد شغلی جعلی«فرهاد» برای مهاجرت از ایران شیوه دیگری را انتخاب کرده بود. او دو سال پیش تصمیم به مهاجرت گرفت و بهواسطه یک شرکت کاریابی، از کشور آلمان پیشنهاد شغلی گرفت تا بتواند از این کشور ویزای کاری دریافت کند؛ مسیری که تقریباً ۱۵ هزار یورو برایش هزینه داشت و درنهایت چهارماه بعد از سفر به آلمان به ایران بازگشت: «یکی از دوستانم این شیوه از مهاجرت را معرفی کرد و هزینه آن هم ۱۵ هزار یورو بود، بخش زیادی از آن به کارفرمایی میرسید که پیشنهاد کار در کشور مقصد از طرف او اعلام شده بود. در کشورهای دیگر برخی شرکتها وجود دارند که این کار را انجام میدهند که معمولاً یا ترکیهای هستند، یا ایرانی یا مالک آن اهل اروپای شرقی است. این پیشنهادات شغلی از سوی این شرکتها به اداره کار کشور مقصد اعلام میشود تا مجوز استخدام نیرو را دریافت کنند و معمولاً هم برای مشاغل کوچک انجام میشود.»
شرکتهای کاریابی در داخل یا خارج از ایران به این شرکتها کمک میکنند تا متقاضی را به کارفرما وصل کنند؛ کارفرمایی که نیاز به نیرو ندارد: «این روند در هر دو سمت قانونی است و با مجوز انجام میشود. گفته میشود فعالیت این شرکتها کاریابی است، اما در عمل پیشنهاد شغلی جعلی پیدا میکنند. آلمان برای کسی که این پیشنهاد شغلی را دریافت کرده، معمولاً یک ویزای ششماهه صادر میکند، درعینحال اداره مهاجرت هم در جریان این موضوع قرار دارد و به همین دلیل، ۶ ماهه ویزا میدهد. فردی که با این ویزا به این کشور سفر کرده، باید در این مدت هزینه بیمه و مالیات را از جیب بپردازد و در این مدت هم در کشور مقصد به دنبال کار میگردد. این شغل باید در حوزهای باشد که فرد پیشنهاد شغلی دریافت کرده، بنابراین نمیتواند در زمینهای جز تخصص خود، شغلی انتخاب کند.»
مهاجری که توانسته از کشور آلمان اقامت ۶ ماهه دریافت کند، میتواند سه دوره ۶ ماهه ویزای خود را تمدید کند. در تمام این مدت هم باید بیمه و مالیات خود را هم بپردازد. بعد از این سه دوره، مدت اقامت او در آلمان بیشتر میشود: «بعد از اینکه سهبار اقامت ۶ ماهه شما تمدید شود، اقامت یک تا یکونیم ساله دریافت میکنید. اگر کار پیدا نکرده باشید هم همچنان باید بیمه و مالیات بپردازید. کشورهای مقصد در جریان این اتفاقات قرار دارند، اما، چون فرد مهاجر مالیات میپردازد و پناهنده نیست، موضوع پیگیری نمیشود. من حدود چهارماه در این کشور بودم و در تمام این مدت هم دنبال کار گشتم، اما موفق نشدم و درنهایت به ایران برگشتم. افراد زیادی بودند که به همین صورت اقامت دائم گرفتند.»
هزینه دریافت پیشنهاد شغلی از یک کشور اروپایی به میزان آشنایی شما و فرد واسط بستگی دارد و متفاوت است. فرهاد برای همه مراحل مهاجرت، حدود ۱۵ هزار یورو در چند قسط پرداخت کرده، اما میگوید که این کار بین ۳۰ تا ۴۰ هزار یورو هزینه دارد؛ یعنی حداقل دو میلیارد تومان. برخی واسطهها هم بین ۶ تا ۱۰ هزار یورو از فرد متقاضی پول میگیرند.
دریافت پیشنهاد کار از کشور کانادا بین ۸۰ تا ۹۰ هزار دلار هزینه دارد: «معمولاً پرداخت هزینه را قسطبندی میکنند؛ بعضی از هزینهها برای معادلسازی مدرک یا انجام روال اداری از طرف یک وکیل برای کارهای اداری و... است و درمجموع هزینه در چند قسط پرداخت میشود. ازطرفدیگر پیشنهاد کاری که برای فرد دریافت میشود، میتواند غیرتخصصی هم باشد. رزومه من واقعی بود و پیشنهاد کاری که دریافت کردم مربوط به تخصص و تجربهام بود، اما برای بسیاری از متقاضیان رزومه غیرواقعی ساخته میشود؛ چون ممکن است شغل و رزومه خاصی نداشته باشد. تا دوسال پیش هم سفارت، فهرست بیمه نمیخواست و اگر یک سربرگ مهرشده یا توصیهنامه میبردید که نشان میداد در یک محیط کاری فعال بودهاید، کفایت میکرد؛ چون فقط میخواستند بدانند در سهسال آخر کجا کار کردهاید.»
روایت سوم: ۵۰ تا ۲۰۰ دلار برای خرید وقت سفارتسال گذشته گزارش مفصلی درباره یکی از کسبوکارهای غیرقانونی مرتبط با مهاجرت نوشته شد و از بازار سیاهی گفت که برای دریافت نوبت ویزای سفارت در ایران پیدا شده و گردش مالی کلانی دارد. دلالان از متقاضیان بین ۵ تا ۳۰ میلیون تومان دریافت میکردند تا برای آنها از سفارت وقت رزرو کنند. دریافت نوبت هم انواع مختلفی داشت: ویژه و عادی که قیمت آنها با هم متفاوت بود.
این بازار سیاه همچنان مشتریانی دارد که نیاز به وقت فوری سفارت دارند؛ مهاجرانی مانند لاله که حدود دوسال قبل تصمیم گرفته بود از کشور سوئد پذیرش تحصیلی بگیرد و کشور ایتالیا را هم بهعنوان مقصد دوم تعیین کرده بود، اما دریافت وقت از سفارت این کشور زمانبر است و او برای حل مشکل از یک شرکت خدمات مهاجرتی کمک گرفت: «از دوسال پیش، این مسئله تشدید شده و حتی شنیده میشود که برخی از سفارتها مانند هلند میخواهند سفارت خود را در ایران ببندند.
الان هم دریافت نوبت از سفارت ایتالیا خیلی سخت شده و گفته میشود که یا نوبت نمیدهند یا دریافت آن، بسیار زمانبر است. زمانی که با یکدفتر مهاجرتی قرارداد بستم و میخواستم بهعنوان مقصد دوم به ایتالیا بروم، در عرض یکهفته برای من وقت سفارت گرفتند.
من به آن دفتر حدود ۴۵۰ یورو داده بودم و بخشی از اینپول برای تعیین وقت ویزا بود. باتوجه به اینکه برنامه مهاجرت من برای تحصیل در دانشگاه سوئد با موفقیت پیش نرفت، به من پیشنهاد دادند، بهصورت پناهندگی به ایتالیا و بعد به سوئد بروم. بعد از اینکه به سفارت ایتالیا مراجعه کردم که دلایلم را برای لغو نوبت سفارتم توضیح دهم، متوجه شدم واقعاً ایننوبت برای من رزرو شده بود.
او میگوید: «کسی که این نوبت را برای من گرفت، گفته بود ما کسی را داخل سفارت داریم که دقیقاً میداند چه زمانی، نوبتدهی سفارت باز میشود و بلافاصله در کمترین زمان ممکن درخواستهای ما را ثبت میکند، ما هم هزینهای را به او پرداخت میکنیم. درمجموع آنها حدود ۵۰ تا ۲۰۰ یورو برای این موضوع میگرفتند.»
مؤسسهای مهاجرتی که لاله به آن اشاره میکند، این روزها برای وقت فوری سفارت ۱۰ میلیون تومان دریافت میکند و علاقهای ندارد کارشان را مشابه دلالان روبهروی سفارتخانهها بدانیم. کارشناس این مؤسسه مهاجرتی میگوید که برای اینکار باید تصویر پاسپورت، واریزی سفارت، شماره شبا و کارتی که واریز با آن انجام شده را بفرستید. ۲۴ ساعت بعد از واریزی هم وقت را ثبت میکنیم؛ چون (این مبلغ) باید به حساب سفارت بنشیند.
این عددها در کانالهای تلگرامی که وقت فوری سفارت میگیرند، متفاوت است؛ مثلاً برای وقت سفارت آلمان نفری دو میلیون تومان و برای وقت سفارت آمریکا در کشورهای اطراف مانند دوبی ۲۴۰ دلار دریافت میشود؛ این مبلغ پس از رزرو وقت، دریافت میشود. این کانالها پکیجهای مشاوره هم دارند که انواع مختلفی دارد: هزینه یکی از این بستهها برای یک جلسه مشاوره دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، برای دوجلسه پرسش و پاسخ و ماک، پنج میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، برای سه جلسه پرسش و پاسخ، راهنمایی تکمیل فرم مخصوص، تعیین استراتژی جواب دادن به سوالات و پیدا کردن دلیل ریجکتی و ماک همراه با گروه مشاوره تا شب سفارت، هفتمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارد.
روند صعودی مهاجرتاگر آمارهای رصدخانه مهاجرت درباره تعداد پناهجویان و مهاجران ایرانی و درخواست ویزا از طرف آنها را بررسی کنیم، مشخص میشود که چرا این بازار برای دلالها جذاب است؛ رصدخانه مهاجرت جمعیت پناهجویان ایرانی را در جهان تا سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۶۹ هزار و ۲۰۰ نفر برآورده کرده بود که نسبت به جمعیت ۶۸ هزار و ۹۴۰نفری سال قبل از آن افزایش یافته است.
در سال ۲۰۲۲ میلادی، ۱۳ هزار و ۸۴ ایرانی در وضعیت پناهجویی در ترکیه بودهاند که نسبت به سال قبل تقریباً ۳۱ درصد کاهش یافته است. طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، تعداد ایرانیان در وضعیت پناهجویی در ترکیه در تراز سههزار نفر قرار گرفت، اما پس از آن تعداد پناهجویان در ترکیه افزایش یافت. روند تعداد ایرانیان در وضعیت پناهجویی در ترکیه در سال ۲۰۱۶ به تراز ۲۴ هزار نفر و در سال ۲۰۱۸، به بالاترین حد خود (تقریباً ۳۰ هزار نفر) رسید.
بیشترین سهم ایرانیان از مهاجران غیرقانونی شناسایی شده با ۲/۵ و ۲/۳ درصد بهترتیب مربوط به سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ میلادی است. از سال ۲۰۰۹ تا مارس ۲۰۲۳، ایرانیها بهطور متوسط سهم یک درصدی از مهاجران غیرقانونی شناساییشده در مرزهای اتحادیه اروپا داشتهاند. روند جمعیت ایرانیان در برخی مقاصد اصلی شامل آمریکا، کانادا، اتحادیه اروپا، بریتانیا، استرالیا و ترکیه نشان میدهد، در میان این کشورها در سال ۲۰۲۱ بهترتیب آمریکا، کانادا، آلمان، ترکیه، سوئد، استرالیا، هلند و فرانسه دارای بیشترین جمعیت ایرانیان بودهاند. در آمریکا جمعیت ایرانیان طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ میلادی ۱۱/۵ درصد رشد داشته، طی همین سالها جمعیت ایرانیان در کانادا ۷۷ درصد بالا رفته است.
اقتصاد زیرزمینی مهاجرتاقتصاد زیرزمینی مهاجرت پررونق است؛ این را یکی از کارشناسان مهاجرت میگوید. به گفته او، این اقتصاد را قاچاقبرها و کسانی که خریدوفروش نوبت سفارش انجام میدهند و مدارک جعلی صادر میکنند، راه انداختهاند؛ آنها حتی مدارک اصلی هم صادر میکنند، اما، چون از طریق راههای غیرمشروع است، در گروه اقتصادزیرزمینی شناخته میشود: «تحلیل من این است که این اقتصاد در یکدهه اخیر و بهطور خاص از پنج سال گذشته گستردهتر شده است؛ بهویژه اینکه مشاوران مهاجرتی نسبت به دهه گذشته افزایش داشتهاند. دولت هم بهواسطه رشد تمایل به مهاجرت در کشور، درآمد بیشتری داشته است.» او که نخواست نامش در گزارش بیاید، میگوید: «روند مهاجرت در کشور به یک اکوسیستم تبدیل شده است که همه بازیگران دستبهدست هم میدهند و در این اکوسیستم مشارکت میکنند تا یکنفر از کشور خارج شود.»
او میگوید: «مدرسان و مؤسسات زبان و گردشگری که تورهای زبان و وبینارهای مهاجرتی و تحصیلی برگزار میکنند را باید در سمت بازیگران غیردولتی در چرخه مهاجرت قرار داد. وکلا، مؤسسات و مشاوران مهاجرتی هم بزرگترین بازیگران بخش غیردولتی اقتصاد مهاجرت هستند. در چندسال اخیر هم که خرید خانه در کشور ترکیه اوج گرفته، مشاوران املاک درآمدهایی از این راه بهدست میآورند و آنها هم به بخشی از این چرخه تبدیل شدهاند.»