این شیطان صفتان وطن فروش چه بلایی سر زنان ایرانی آوردند +عکس
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۱۲۹۷۱۶
رکنا: «پوشش خانه تیمی»، «طلاق اجباری»، «جدایی از فرزند» و هزاران ظلم و مصیبت دیگر، گوشهای از بلایایی است که همان منافقین در حق زنانی که سرباز این نهاد بودند، روا داشته است.
شعارها و مطالب نشریه هایشان میگفت که قرار است حقوق پایمال شده زنان توسط مردان را به آنها برگردانده شود و نقش زنان را در دموکراسی و مسائل اجتماعی تعیین شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش به تمام بلاها و شکنجههایی که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به اسم مبارزه و آرمانخواهی در حدود پنجاه سال بر سر زنان سرباز خود آورده است پرداختهایم. بلاها و مصایبی که زنان را به عروسک خیمه شب بازی عدهای برای رسیدن به اهداف سیاسی و نظامی تبدیل کرد.
درنوشتن این گزارش «ایمان گودرزی» تهیه کننده و مستندساز ما را یاری کرده است.
زنها بهعنوان اعضای پوششی مجاهدین
سازمان مجاهدین خلق تا سال ۱۳۴۸ یعنی تا ۴ سال بعدازاینکه توسط اعضای نهضت ملی ایجاد شد اصلاً هیچ نیروی خانمی نداشت و یک سیستم کاملاً مردانه داشت. اینها نیروهایی بودند که از نهضت آزادی منشعب شده بودند و در ابتدا اسم خاصی نداشتند و با اسم «بچههای نهضت ملی» شناخته میشدند.
بعدها وقتی «چریکهای فدایی» که عقاید چپ مارکسیستی داشتند برای خود اسمسازمانی «چریکهای فدایی خلق» را انتخاب کردند، «بچههای نهضت ملی» احساس کردند که از این جریان عقبافتادهاند و در ادامه، آنها نام «سازمان مجاهدین خلق» را برای خودشان انتخاب کردند. در سالهای اولیه تأسیس گروه، همه اعضا اعتقاد داشتند که زن اصلاً نمیتواند در جریان مبارزات باشد. تا اینکه «ساواک» طرحی برای مقابله با اقدامات مجاهدین خلق تهیه کرد. در این طرح به همه املاکیهای شهر دستور داده شد تا هر خانهای به مرد مجرد اجاره میدهند، اطلاعات آن را در اختیار ساواک قرار بدهند. با این شرایط نیروهای مجاهدین خلق دیگر نمیتوانستند خانه تیمی اجاره کنند. اینجا بود که پای خانمها هم به این گروه باز شد.
خانمهای آشنا و وابستهٔ اعضای مجاهدین، شروع به جذب زنان و دختران جوان کردند. بعدها کار جذب و عضوگیری بر عهده همین زنانی افتاد که در مراحل مختلف عضو سازمان شدند. بخش زیادی از این زنان جوان که در سن ۲۰-۱۹ سالگی قرار داشتند، از خانوادههای مذهبی بودند. چون در آن زمان هنوز ظاهر سازمان مجاهدین، گروهی بود که مقید به احکام اسلامی است. درواقع زنان فقط برای پوششدهی مردان و وانمود به این موضوع که همسر اعضای سازمان هستند، وارد سازمان شدند.
ازدواجهای سازمانی و اولین انحراف ایدئولوژیک
اما رویه جذب خانمها در سازمان، کمکم موضوعی به اسم «ازدواجهای سازمانی» را به وجود آورد. یعنی یک خانم مجبور بود چند وقت با عدهای آقا در یک خانه تیمی بماند و بعد به خاطر رعایت مسائل امنیتی سازمان، به خانه دیگری برود و با تعداد دیگری مرد زندگی کند. اغلب در این رفتوآمدها هم مسائل شرعی رعایت نمیشد. یعنی شرایطی به وجود آمده بود که حفظ اهداف و موجودیت سازمان از احکام اسلامی برایشان مهمتر بود. این موضوع شاید اولین انحراف دینی سازمان مجاهدین یا همان تغییر ایدئولوژیک آنها بود.
در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه، جذب زنان در سازمان شدت گرفته بود. زنان کمکم از حالت پوششی خارجشده بودند و به مسائل چریک شهری و اسلحه در دست گرفتن هم ورود کرده بودند. این مرحلهای بود که زنان کاملاً در تفکر سازمان ذوب شدند و البته مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. درسالهای اخیر، در مقطعی از اتفاقات سوریه موضوع «جهاد نکاح» بر سر زبانها افتاد. عین همین اتفاق در دهه چهل و پنجاه در سازمان مجاهدین هم اتفاق افتاد. در این بستر، فسادهای بزرگی رخ داد و خیلی از زنانی که با وعدههای جهاد و مبارزه به سازمان پیوسته بودند دچار پوچی و افسردگی شدند و تعداد زیادی از آنها هم خودکشی Suicide کردند. یک نمونه زنی بود که با نارنجکی که بهعنوان تجهیزات در دستش بوده، خودش را در یک خرابه کشت.شعارهای زنانه در نشریه مجاهد
در مقطع بعد از انقلاب، جریان زنان در سازمان مجاهدین خیلی عجیبوغریب میشود. زنان مسئولیتهای سنگینتری میپذیرند و جریانهای دانشآموزی، دانشجویی، کارگری یا حتی کادرهای مختلف پزشکی برای جذب افرادی از این اقشار به راه میافتد. درواقع در فضای باز سیاسی بعد از انقلاب، اعضای سازمان از خانههای تیمی و زیرزمینی بیرون میآیند و علنی تبلیغ میکنند. در این مقطع خیل عظیمی از جوانان دختر و پسر به آنها میپیوندند. طوری که در اواخر دهه پنجاه، سازمان خلق اعلام میکند که ما یک «ملیشیا» یا شاخه نظامی از جوانان دختر و پسر تشکیل دادهایم.
تبلیغات روانی سازمان مجاهدین خلق زیاد بود و به همین خاطر جوانان که سرشار از احساسات و هیجانات عدالتطلبی و آرمانخواهی بودند راحت جذب شعارهای سازمان میشدند. تا سال ۱۳۶۰، سازمان مجاهدین در ایران چندین هزار نفر را بهصورت رسمی جذب کرده بود. چندین هزار نفر هم نیروی سمپات داشت. نشریه رسمی مجاهد در تیراژ بالا، میدان تیر، داروخانه، مراکز امداد و بهداشت و ساختمانهای مصادرهای زیادی هم در اختیار داشتند که کارهای تشکیلاتی و ستادیشان را انجام میدادند.
سازمان مجاهدین آنقدر دارایی داشت که بعضی کتابهایش را بهصورت رایگان بین مردم تقسیم میکرد. برخی دانشکدههای دانشگاه تهران مثل دانشکده فنی در مصادره آنها بود و هرروز تجمعهای سیاسی در آن برگزار میشد. حتی در اوایل انقلاب بهقدری قدرت گرفته بودند که برای خودشان اسامی رسمی خیابانها و اماکن مختلف را هم عوض میکردند و مثلاً اسم استادیوم آزادی را گذاشته بودند شهید حنیف نژاد که از بنیانگذاران سازمان بود. درواقع جوری به جامعه القا میکردند که آنها متولیان اصلی انقلاب در کشور هستند و تمام تاریخ قبلی خود را هم تحریف میکردند.
اکثر جاهایی که اعضای سازمان میتوانستند عضوگیری کنند دانشگاهها و مراکز علمی بودند. نحوه تبلیغاتشان به این صورت بود که آرم سازمان را در بنرهای بزرگ چاپ و در مکانهای پرتردد نصب میکردند، بلندگو دست میگرفتند از فعالیتهایشان، از شهدایشان و... میگفتند.
سازمان مجاهدین برای اکثر اقشار تاثیرگذارمردم برنامه داشت و برایشان شعار طراحی کرده بود. نوع تبلیغاتشان طوری بود که همه اقشار همه آمال و آرزوهایشان را در عضویت یا موفقیت سازمان مجاهدین خلق ببینند. بخشی از نشریه رسمی آنها یعنی «نشریه مجاهد» همیشه به موضوع زنان اختصاص داشت. مسائل زنان، حقوق زن در جامعه، مسائلی مثل نسلسازی، مادری کردن، نقش و جایگاه زن در دموکراسی، موضوعات اجتماعی و سیاسی و... از مباحث ثابت و مفصل نشریه مجاهد بود.
پادگانهایی که به نام زنان نامگذاری شد
در ابتدای انقلاب، اوضاع سیاسی کمی آشفته بود و آنهایی هم که متوجه ماهیت سازمان شده بودند و میدانستند که سازمان مجاهدین خلق در زیربنا کمونیست است و در روبنا هم التقاط فکری دارد آنقدر درگیر سامان بخشیدن به اوضاع اوایل انقلاب بودند که وقت نداشتند این موضوع را برای مردم و جامعه توضیح بدهند. سازمان هم از این فضا استفاده کرد و فضای تبلیغاتی را به نفع خودش در دست گرفت.
سازمان مجاهدین سال ۱۳۴۴ اعلام موجودیت کرد و سال ۱۳۵۲ تقریباً تمام نیروهای آن در زندان Prison بودند، پس درواقع اصلاً در جامعه حضور نداشتند که بخواهند از عناصر انقلاب ۵۷ باشند. در سالهای بعد از انقلاب عموم کارهای آنها مثل مبارزات مسلحانه، هم مورد تأیید رهبر انقلاب نبود و حتی به مردم هم ضرر و زیان میرساندند.
این اوضاع تا تیرماه سال ۱۳۶۰ و عزل بنیصدر ادامه داشت. بعدازآن سازمان طی بیانیهای اعلام کرد که قصد مبارزه مسلحانه دارد، دیگر نتوانست همین ظاهر موجه را هم حفظ کند. کمکم منتخبین آنها از طرف مردم پسزده شدند و بعد هم طبق آنچه از تاریخ میدانیم سازمان وارد فاز کشتار و ترور Assassination بیش از ۱۲ هزار از مردم عادی شد. مسئول بخش زیادی از این ترورها خانمهای عضو سازمان بودند، چون کمتر قابلشناسایی بودند و میتوانستند بهعنوان نیروی پوششی عمل کنند و البته برخلاف شعارهایشان حتی به زنان و بچههای کم سن و سال هم رحم نمیکردند.بعد از شروع جنگ هم در یک اقدام بسیار عجیب اعضای سازمان به عراق میروند. بعد فراخوانی منتشر میکنند که طی آن چندین هزار نفر از زنان و مردانی که فریب سازمان را خورده بودند خودشان را به عراق رساندند. اینجا دوباره شروع فاز جدیدی از حیات سازمان مجاهدین خلق یا همان «منافقین» است.
اعضای سازمان در عراق در پادگانی دورهم جمع میشوند که نام آن «اشرف» است. در این ایام سازمان هنوز هم شعارهای زنانهاش را دارد. «اشرف ربیعی» نام همسر اول مسعود رجوی است که در خانه تیمی منطقه پاسداران تهران که در اختیار موسی خیابانی بود توسط نیروهای کمیته انقلاب کشته میشود. مقرها و پایگاههای کوچک دیگر هم به اسم زنان کشتهشده سازمان نامگذاری میشد. علت این نامگذاریها اینطور بیان میشد که زنان در طول تاریخ توسط مردان مورد ظلم و ستم قرارگرفتهاند و زنان هیچوقت در هیچ نظام و دستگاهی بهحق واقعیشان نرسیدهاند. پس سازمان زنان را در رأس نشاند و مردان را زیردست کرد. در آن زمان یکباره تمام فرماندهان منافقین از بین زنان انتخاب شدند. درواقع اینیک استراتژی بقا بود و سازمان در این زمان هم داشت از زنان سوءاستفاده میکرد تا وجهه خودش را ترمیم کند.
طلاقهای اجباری و بچههای بیسرپرست
در مقر منافقین در فرانسه اتفاق عجیب دیگری افتاد. یکشب دفتردار «مسعود رجوی» یعنی «مریم قجر عضدانلو» به دستور رجوی از همسرش مهدی ابریشمچی جدا میشود و منهای رعایت مسائل شرعی به همسری مسعود رجوی درآید! بعد از استفاده از زنان بهعنوان پوشش خانههای تیمی در دوران فعالیت مخفیانه سازمان، این کار دومین سنگ بنا و سرآغاز تغییر ایدئولوژیک مجاهدین خلق بود.
آن زمان عموماً اعضای سازمان نفهمیدند که چه اتفاقی در حال وقوع است، اما کمی که جلوتر رفتند مسائل عجیب دیگری اتفاق افتاد. بعد از عملیات مرصاد، شکست منافقین و کشته شدن چهار الی پنج هزار نفر از اعضای سازمان، وقتی دو سه هزار نفر باقیمانده بهصورت مجروح و خسته به مقر اشرف برگشتند، به دستور مسعود رجوی همگی در یک گردهمایی بسیار بزرگ جمع شدند. حتی اعضایی که در بیمارستان و روی ویلچر و برانکارد بودند هم مجبور شدند خودشان را به این گردهمایی برسانند. خلاصه حرفهای مسعود رجوی در این مراسم این بود که شمایی که در جنگ شکست خوردید، شکست شما ربطی به نقشهها و تجهیزات ما، یا قدرت طرف مقابل نداشت. شما شکست خوردید، چون فکرتان درگیر زن و بچه و خانواده بود و از اینکه بجنگید ترسیدید. پس باید همهٔ زن و شوهرها از هم طلاق بگیرند و خالص در خدمت رهبر سازمان باشند، یا سازمان را ترک کنند.
در این مراسم مسعود رجوی، مریم را برای اعضای سازمان مثال میزند و میگوید او برای اهداف سازمان یکشبه از شوهرش جدا شد و در خدمت رهبر سازمان قرار گرفت. یعنی حتی این اتفاق را هم به نفع اهداف خودشان جلوه میدادند.تقریباً ۶۰ الی ۷۰ درصد اعضا که بازوی نظامی سازمان بودند مجبور به «طلاق اجباری» شدند و مابقی که نتوانستند به اروپا رفته و سمپات سازمان شدند. نکته تأسفبرانگیزتر این ماجرا این است که سازمان، بچههای خانوادههایی که از هم جدا شدند را با وعده تحصیل در بهترین مدارس اروپایی از آنها جدا کرد، اما آنها را به خانوادههای اروپایی بهخصوص در فرانسه فروخت و هیچوقت از سرنوشت این بچهها هیچ خبری به دست نیامد.
فرماندهان زنی که مجبور شدند رحمشان را دربیاورند
ایدئولوژی جدید سازمان، زنانگی و مادرانگی را از زنان گرفت. آنها را تبدیل به مردانی کرد که صبح تا شب فقط باید کار میکردند و دیگر احساساتی در آنها وجود نداشت. مردها هم دیگر همسر و خانوادهای نداشتند و تبدیل به رباتهایی شده بودهاند که شبانهروز مشغول کار بودند. بعدازاین بود که چند ده نفر از مردان و زنان سازمان دست به خودکشی زدند.
در مقطعی حدود صد نفر از رهبران کادر و فرماندهان زن سازمان مجاهدین، طی دستوری مجبور میشوند تا عمل جراحی انجام بدهند و رحمهای خود را از بدن خارج کنند. یعنی این زنها هیچوقت نمیتوانستند حتی به بچه فکر کنند و همه فکر و ذکرشان باید معطوف به سازمان میشد.
خانم «زهرا میرباقری» از اعضای سابق سازمان مجاهدین که برای مستندی با او مصاحبه شده، لیستی از تعدادی از دوستانش را دارد که بالاجبار رحمهای خود را از بدنشان خارج کردهاند. این موضوع و این ظلم به زن تقریباً در هیچ گروه و فرقهای اتفاق نیفتاده است. آنقدری که جنس مؤنث در سازمان مجاهدین خلق مورد ظلم واقعشده ست شاید در هیچ جای دیگر این اتفاق نیفتاده باشد.حدود پنجاه سال زندگی زنان عضو سازمان مجاهدین خلق در زندگی سازمانی خلاصه شد. آنها حالا پیرزنهای هفتادسالهای هستند که هیچ خانواده و بچهای ندارند. خود مریم رجوی جزء نفرات اولی است که از او در سازمان سوءاستفاده شد. به گفته خودش در بعضی مصاحبههایی که انجام داده او عروسک خیمهشببازی مسعود رجوی بود. درواقع سازمان منافقین یک عملیات تروریستی را علیه زنانی که سرباز خودش بودند انجام داد و زنان سازمان، قربانیان تروریسم این سازمان هستند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
فیلم کتک زدن وحشیانه مامور پلیس توسط راننده پراید / وزیر کشور دستور پیگیری داد مرگ تلخ پدر و دختر دانشجویش در اتوبوس مرگ علوم تحقیقات / نام راننده اتوبوس هم اعلام شد تصویر فریاد بر سر عارف توسط مادر یکی از قربانیان تصادف ارابه مرگ علوم تحقیقات+ عکس تجاوز به دختر 10 ساله توسط مرد مخوف+عکس دهمین دانشجوی حادثه اتوبوس دانشگاه علوم و تحقیقات تهران هم پر کشید! اولین عکس از دانشجویان کشته شده در تصادف اتوبوس دانشگاه آزاد علوم تحقیقات طرد شدن دختر 11 ساله از روستا به خاطر بی آبرو شدن توسط چند جوان مشهدی پسر پزشک معروف در میان حادثه دیده های اتوبوس دانشجویان علوم تحقیقات+عکس مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا خودکشی مرد رومانیایی در هتل آزادی تهران قیمت طلا و سکه و دلار در روز گرانی ! +جدول کسی نیلوفر رادمهر را می شناسد؟ او هم در اتوبوس مرگ بود ! مادرشوهر مچ عروس با مرد غریبه را گرفت! / پروین خانم در تهران کشته شد! پیکر 10 دانشجوی کشته شده در اتوبوس دانشگاه علوم تحقیقات تحویل خانواده ها شد +اسامی و تصاویر با 54 زن و دختر مدلینگ هنجارشکن در هرمزگان برخورد قانونی شدمنبع: رکنا
کلیدواژه: سیاسی آزادی خودکشی Suicide پزشکی موفقیت زندان Prison ترور Assassination عراق خودکشی بازی پوشش زنان طلاق عروسک عکس تحقیقات اتوبوس تصادف اتوبوس دانشگاه آزاد دانشجویان حادثه دختر تهران تصادف اتوبوس دانشجویان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۲۹۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنترل و مدیریت آسیبهای اجتماعی زنان سرپرست خانوار
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، زنان به عنوان نیمی از پیکرۀ هر جامعه به تناسب نقش خود، نقشهای بسیار مهمی را در زندگی اجتماعی ایفا میکنند و باید گفت زنان از مهمترین مخاطبان و گروههای اجتماعی مؤثر در فرایند توسعه به در اجتماع هستند و در هر جامعهای عامل مؤثری در پیشبرد اهداف توسعهاند.
صالحالدین قادری (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «کنترل و مدیریت آسیبهای اجتماعی زنان سرپرست خانوار» به این موضوع میپردازد که زنان سرپرست خانوار یکی از گروههای اجتماعی هستند که ازنظر اجتماعی وظیفههای زیادی دارند و توانمندی آنها به قدرتمندی اعضای خانواده میانجامد.
قادری در پژوهشی به واکاوی طرح «سپکم» که اختصار «سامانه/ اپلیکشن پایش، کنترل و مدیریت آسیبهای اجتماعی زنان سرپرست خانوار» است، میپردازد، قادری به این نکته اشاره میکند که این سامانه خروجی نتایج یک پژوهش تجربی در مورد زنان سرپرست خانوار در استان البرز است که با مشارکت شهرداری و شورای شهر کرج، دانشگاه خوارزمی، امور بانوان استانداری البرز، کمیتۀ امداد، سازمان بهزیستی، انجمنهای مردمنهاد حوزه زنان سرپرست خانوار، خیریههای حوزه زنان سرپرست خانوار و مصاحبه با خود زنان سرپرست خانوار انجام گرفته است.
* طراحی اپلیکشن در راستای خدمات به زنان سرپرست خانوار
این پژوهشگر در این مقاله به این موضوع اشاره میکند که در جهت ارائە خدمات به زنان سرپرست خانوار سامانه/ اپلیکشن با استفاده از بسترهای فناوری اطلاعات و ارتباطات با این اهداف طراحی شد:
سازماندهی این گروه اجتماعی، همافزایی در ارائە خدمات به آنها، جلوگیری از هدررفت منابع، سوءاستفادههای خاص ازمنابع و...، به روزکردن اطلاعات پایهای از زنان سرپرست خانوار و نیازها و مشکلات آنها مبتنی بر خروجیهای نقشهای طراحی شد. سامانه/اپلیکشن امکان دسترسی زنان به خدمات و اطلاع از مراکز خدماترسان را فراهم می کند
* تاثیر سامانه بر پیشبرد اهداف زنان سرپرست خانوار
به زعم این پژوهشگر در پی طراحی یک سامانه/ اپلیکشن امکان دسترسی زنان به خدمات و اطلاع از مراکز خدماترسان شناسایی مسائل و نیازها را فراهم میشود که در راستای آن این سامانه، سازمانهای خدماترسان را به گروه هدف هدایت و عامل ایجاد همافزایی و شراکت منجر به تحقق تقسیم کار ملی در زمینۀ آسیبهای اجتماعی میشود.
او در ادامه مینویسد در این راستا یک بستر مناسب برای پایش استفاده از سامانه/ اپلیکشن با کمک هوش مصنوعی و مشخصکردن ابعاد مورد استفاده از این فناوری در زمینۀ تشخیص و اجرا در تمامی مراحل فراهم خواهد شد.
از نظر این پژوهشگربرای طراحی یک سامانه/ اپلکیشن مناسب زنان سرپرست خانوار گروههای متخصصان حوزه آسیبهای اجتماعی، فعالان مدنی، متخصصان حوزه کسبوکارهای خُرد و متخصصان فنآوری اطلاعات و ارتباطات در کنار هم فعالیت میکنند.
* تشکیل بانک اطلاعات زنان سرپرست خانوار
به گفته این پژوهشگر با استفاده از اپلیکشن و با پُرکردن پرسشنامه به صورت خوداظهار اطلاعات زنان سرپرست خانوار وارد میشود و سپس اطلاعات مددجویان مختلف سازمانهای دولتی و عمومی و خصوصی بارگذاری میشود.
قادری بیان میکند ازطریق هوش مصنوعی اطلاعات با لینک شدن به بانک اطلاعات ثبت احوال و سازمان خصوصیسازی و متوالی هدفمندسازی یارانه و سازمانهای خدمات رسان راستیآزمایی میشود و اطلاعات خوداظهاری شامل خود فرد و اعضای تحت سرپرستی گردآوری میشود و در نهایت نیازها به تفکیک حوزههای معیشتی، مسکن، بهداشت و درمان، اشتغال و کارآفرینی، مناسبات و روابط اجتماعی و... دستهبندی میشوند.
* بستر اشتراکگذاری و اطلاعرسانی در مورد نوع و مکان و زمان خدمات نهادها و افراد خدماترسان
قادری در ادامه این موضوع را مطرح میکند که بارگذاری اطلاعات دقیق و جامع در یک سامانه/ اپلکیشن برای به اشتراکگزاری خدمات موجود برای زنان سرپرست خانواده اهمیت زیادی دارد و به اشتراکگذاشتن فعالیتهای خدماتی که ارائه میشود برای جلوگیری از همپوشانی و ارتقاء همافزایی بسیار مهم است.
لازم به ذکر است تعیین مسئولیتهای سازمانی و نهادی براساس تقسیم کار ملی آسیبهای اجتماعی و پایش و ارزیابی این نهادهای خدماترسانی در این امر بسیار تاثیرگزار است.
* ارائه تجارب و راهکارهای جدید مبتنی بر پژوهشهای بهروز برای ارائه به خدماتدهندگان و خدماتگیرندگان
به زعم قادری با استفاده از هوش مصنوعی به صورت مداوم دادههای سامانه استخراج، تحلیل و دستهبندی خواهد شد و به صورت مداوم توسط یک تیم پژوهشی تجارب و دانش و اطلاعات جدید برای استفاده کاربران سازمانی و خود زنان سرپرست خانوار ارائه میشود و این بخش میتواند شامل آموزش و توانمندسازی، ارتباطگیری و ... باشد.
براساس پیشنهادات پژوهش، اولین اقدام در راستای بهبود زنان سرپرست خانوار تشکیل یک بستر و سامانهای است که وضیعت پراکنده، آشفته و غیرهمگرای خدمات را مدیریت و کنترل کند.
انتهای پیام/