«کشتن گربه بابا فونتن» افتتاح شد/ گشودن چتر باران توسط حمید امجد
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۴ | کد خبر: ۴۸۵۲۴۶۹
در آیین افتتاحیه نمایش«کشتن گربه بابا فونتن یا دیگه منو صدا نزن مادر» حمید امجد چتر تئاتر باران را گشود..
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۸۵۲۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجراهای سوسو، بابا گازی و دوستان تازه اش در انیمیشن «موتورها»
به گزارش خبرنگار مهر، فرهاد خالدی نیک عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در یادداشتی به انیمیشن «موتورها» به عنوان یکی از تازهترین محصولات مرکز انیمیشن سوره پرداخته است.
متن یادداشت را در زیر میخوانید:
«انیمیشن «موتورها» به عنوان یکی از تازهترین محصولات مرکز انیمیشن سوره در نوروز ۱۴۰۳ روی آنتن شبکه پویا رفته است. انیمیشنی به نویسندگی علی تهرانی و کارگردانی حسن اسدی که توسط محمدعلی اسدی تهیه شده و قصه خانوادهای از موتورها را روایت میکند که به خاطر شغل پدر مجبور به مهاجرت معکوس از شهر به روستایی در اطراف شهر محل زندگیشان میشوند. انیمیشن اگرچه با نمایش ناراحتی و نگرانی پسر کوچک خانواده (سوسو) بابت دوری و جداییاش از دوستانش آغاز میشود اما خیلی زود مشخص میشود که این نگرانی بیهوده است و او در موقعیت جدید دوستان تازهای خواهد یافت و ماجراجوییهای تازهای را تجربه خواهد کرد.
شاید بزرگترین امتیاز پویانمایی «موتورها» را باید در خلق شخصیتهای متعدد جستجو کرد. شخصیتهایی که هر کدام صاحب نام و عنوانی بامزه هستند که به سرعت در یاد و خاطر مخاطب مینشینند. عناوینی که به اشکال مختلف به وسیله نقلیهای به نام موتور مربوط میشوند. از «باباگازی» به عنوان پدر بزرگ خانواده گرفته تا «فرزی» که مادر خانواده است و حتی «دایی ویژ ویژ» که از شخصیتهای بامزه قصه است. دامنه این نامگذاریها آنقدر گسترده میشود که به بازیگران فیلمهایی که در بخشهایی از انیمیشن از آنها صحبت به میان میآید نیز کشیده میشود. این چنین است که «جمشید قام قام پور» تبدیل به یکی از شخصیت تاثیرگذار میشود که یک قسمت بر اساس نقش و تاثیر وی در ذهن شخصیت دختر خانواده (سی سی) شکل میگیرد.
این نوآوریها در قسمتهای دیگر این پویانمایی نیز دیده میشود. به عنوان نمونه در یکی از قسمتها موتورهای کوچک در حال انجام بازی آشنایی هستند که این بار نام «تایر بال» را بر خود دارد. به این ترتیب علی تهرانی در مقام نویسنده «موتورها» موفق می شود بین موقعیت های آشنا و عناوین تازه، پیوندی برقرار کند که ناخوداگاه سبب جلب نظر مخاطب میشود. به خصوص مخاطب کودکی که از قبل نیز شیفته دنیای ماشینها و موتورها بوده است و این قصه پردازیها باعث میشود به سرعت با شخصیتهای قصه همذات پنداری کند. یکی از نکات جالب توجه در شخصیت پردازی موتورها استفاده از شکل و شمایل موتورهای مختلف (از موتورهای بدون کلاچ گرفته تا موتور سیکلت هوندا و حتی موتورهای گازی!) و همچنین بهره مندی از رنگهای متنوعی است که باعث میشود هم کاراکترهای گوناگون از یکدیگر به درستی تفکیک شوند و هم برای مخاطب کودک از جذابیت بصری فوق العادهای برخوردار باشند.
در عین حال مهم ترین ویژگی این پویانمایی در این است که با استفاده از تکنیک دو بعدی رایانهای و شخصیتهایی به ظاهر مکانیکی، فضایی فانتزی گونه پدید میآورد که در آن احساسات و عواطف انسانی موج می زند. «موتورها» سرشار است از لحظاتی که هر کدام میتواند تلنگری باشد برای انسانهایی که گاه به شدت غرق در دنیای مادی پیرامون خودشان میشوند و حتی نیازهای اولیه کودکان و اصول ابتدایی تربیتی را از یاد میبرند. از نیاز آدمی به ارتباط با دوستان خوب گرفته تا لزوم توجه هر چه بیشتر بزرگترهای خانواده به مشکلات و خواستههای کودکان و نونهالان. از لزوم آموزش به خوب دیدن، خوب تفکر کردن و خوب عمل کردن به کودکان تا نیاز به ارتقای اعتماد به نفس در ایشان.
این چنین است که تماشای پویانمایی «موتورها» را حتی می توان به پدرها و مادرها نیز توصیه کرد. آنها که گاه چنان از دنیای کودکانه فاصله میگیرند که انگار تفاوتهای سنی را نمیبینند و ناخوداگاه با زبان بزرگترها با کودکان رو به رو میشوند و نتیجهاش می شود این اختلافات عجیبی که میان پدرها و مادرها و فرزندانشان ظهور و بروز پیدا میکند. در انیمیشن «موتورها» به این مسایل نیز به خوبی پرداخته میشود. به عنوان مثال مادر خانواده (فرزی) که خودش نویسنده نیز است با فرزندانش ارتباط بهتر و موثرتری را برقرار میکند و با مهربانی و عطوفت با آنها هم بازی میشود و نکات آموزشی را به آنها منتقل میکند.
این در حالی است که پدر خانواده (زوم زوم) به دلیل مشغله کاری، کمتر موفق به شکل گیری این ارتباط موثر میشود و فرزندان نمیتوانند آن ارتباط صمیمانه را با پدر برقرار کنند. این جاست که پدربزرگ (بابا گازی) نقشش پررنگ میشود و اوست که با توجه بیشترش به نوهها، به نوعی کمبود حضور پدر خانواده را پُر میکند. با این همه باید سایر قسمتهای این انیمیشن جذاب را که در ۵۰ قسمت ۷ دقیقهای تولید شده است، به تماشا نشست و در خصوص آن قضاوت کرد.»
کد خبر 6063461 عطیه موذن