بیکاری و مهاجرت پلی به سوی آسیب های اجتماعی
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۲۵۲۷۱
در ادامه این مطلب می خوانیم: مرور پرونده های جنایی نشان میدهد تعدادی از مجرمان بهدلیل ناتوانی در تامین مخارج زندگی دست به سرقت زده اند و برخی دیگر برای پرداخت بدهیشان به صدور چک بلامحل اقدام کردهاند.
** تصویر بیکاری و مهاجرت پلی به سوی آسیب های اجتماعی
عدهای به کلاهبرداری روی آورده اند و برخی دیگر هم در کشاکش نزاع و درگیری مرتکب قتل شدهاند و کارشان تا طناب دار کشیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته کارشناسان، آسیب هایی چون فقر و بیکاری بیشترین تاثیر را بر جرایم علیه اموال دارند به نحوی که دو سوم جرایم کل کشور در این دسته جای میگیرد. بیشترین این جرایم نیز متعلق به سرقت و صدور چک بلامحل است. براساس آمار موجود سرقت، ضرب و جرح و توهین به اشخاص عادی جزو سه جرم نخست کشور است. به گفته ستاد دیه کشور، در حال حاضر 6579 نفر در ارتباط با چک در زندانهای کشور حبس هستند و علت حبس 95درصد محکومان مالی نیز همان چک است. جرایم دیگری همچون نزاع هم که افزایش یا کاهش آن با آستانه تحمل افراد جامعه گره خورده است، از آسیب های مذکور تاثیر میگیرد.
براساس آخرین آمار سازمان پزشکی قانونی، در 9 ماه سال 95، بیش از 400 هزار نفر به دلیل آسیبهای ناشی از نزاع به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند که حدود 70 درصد آنها با سلاح سرد همراه بوده است.
به اعتقاد جامعه شناسان، راه علاج در رفع موانع بیکاری و ایجاد اشتغال و در پی آن کاهش فقر و بالا بردن نشاط اجتماعی از طریق ایجاد یک ساز و کار اقتصادی سالم، پویا و بدون تبعیض در جامعه است به نحوی که امکان فعالیت و رقابت سالم برای همه، بخصوص نسل جوان ایجاد شود و افراد برای حل مشکلات خود به ارتکاب جرم نیندیشند.
** تاثیر مستقیم فقر و بیکاری بر جرایم علیه اموال
بررسی تاثیر فقر، بیکاری و مهاجرت بر افزایش بزهکاری یکی از مباحث مهم در جرمشناسی است. دکتر میرحامد خانی، جرمشناس و حقوقدان با بیان این که شاخهای به نام اقتصاد جرم وجود دارد که به هر سه این آسیب ها میپردازد، به «جامجم» میگوید: «در جرم شناسی، جرایم به سه دسته علیه اشخاص، اموال و امنیت تقسیم میشوند که فقر و بیکاری بیش از همه روی جرایم علیه اموال تاثیر مستقیم دارد به نحوی که دوسوم جرایم در این دسته تعریف میشود.»
خانی، سرقت و صدور چک بلامحل را بیشترین جرایم علیه اموال نام میبرد و ادامه میدهد: «متاسفانه آخرین آمار رسمی درباره نرخ بیکاری در کشور به سال 89 برمی گردد که نرخ 14 درصدی را نشان میداد. از آن زمان به بعد، آمار مشخصی در این خصوص اعلام نشده و فقط تخمین ها حاکی از آمار بیکاری بین 10 تا 17 درصد است.»
این حقوقدان به تاثیر بیکاری و فقر در افزایش بزهکاری اشاره میکند و میافزاید: «بیکاری باعث میشود فرد فرصت زیادی داشته باشد که نه خودش و نه جامعه هیچ برنامهای برای آن ندارد. کم درآمدی یا عدم ثبات درآمد بخصوص برای فردی که از بنیه مالی خانوادگی بالایی بهره مند نیست یا این که نان آور خانواده است، میتواند شرایط را آن میزان سخت کند که او برای تامین مخارج زندگی یا پرداخت بدهیها به سمت جرایم علیه اموال مانند سرقت یا صدور چک بلامحل کشیده شود. ما اکنون شاهد صدور 30 درصد چک بلامحل هستیم.»
این جرم شناس با بیان این که مهاجرت نیز شرایط مشابه فقر و بیکاری را رقم میزند، میگوید: «فردی را تصور کنید که در روستا کشاورز یا دامدار است. او بهدلیل کمبود درآمد یا مسائل مشابه راهی شهرهای بزرگ میشود تا بلکه تحولی در زندگیاش رخ دهد. اگر او نتواند خودش را با هنجارهای شهرنشینی تطبیق دهد، احتمال این که به سمت جرم کشیده شود بالا میرود. یک فرد روستایی ممکن است در خانهاش را باز بگذارد، بدون اینکه احساس خطر کند. یا اینکه زمینهای کشاورزیاش را بدون حصار آنچنانی اداره کند. اما این مسائل در شهرها وجود ندارد. این تفاوت هنجارها میتواند تاثیر مستقیم در وقوع جرایم علیه اموال داشته باشد.»
به گفته خانی، در سایر کشورها نیز همین طور است. به این معنا که فقر، بیکاری و مهاجرت بیش از همه روی جرایم علیه اموال تاثیر دارند. مثلا کشورهای دانمارک، اتریش و ایسلند که جزو کشورهای امن دنیا محسوب میشوند آماری متفاوت از جرایم دارند. براساس آخرین آمار، نرخ بیکاری در دانمارک حدود 4درصد است اما همین کشور در جرایم جنسی که در دسته جرایم علیه اشخاص قرار میگیرد، رتبه اول را در دنیا دارد. تایلند نیز که نرخ بیکاری زیر یک درصد دارد، آمار فساد نسبتا بالایی را به خود اختصاص داده است.
این حقوقدان در ادامه به بحث جرایم یقه سفیدها نیز میپردازد و می گوید: «این دسته از جرایم از سوی افراد متمکن انجام میشود مثل اختلاس های بالا که ارتباط مستقیم به فقر و بیکاری ندارد.» خانی همچنین گریزی بر عوامل درونی بازدارنده جرم میزند و ادامه میدهد: «آسیب هایی مثل فقر، عوامل بیرونی تاثیرگذار در ارتکاب جرم هستند اما عوامل درونی مانند ایمان و تقوا هم وجود دارد که اگر تضعیف شوند، ارتکاب جرم از سوی فرد آسانتر میشود. حدیث مشهوری از سلمان فارسی وجود دارد که میفرماید: اگر فقر از در خانه وارد شود، ایمان از پنجره بیرون میرود. بنابراین تقویت ایمان میتواند یک نیروی بازدارنده باشد.»
علاوه بر اینها، در بررسی تاثیر آسیب های اجتماعی نظیر فقر و بیکاری بر افزایش بزهکاری پای برخی مادههای قانونی نیز به میان میآید. براساس ماده 153 قانون مجازات اسلامی «هرکسی هنگام بروز خطر شدید فعلی یا قریب الوقوع از قبیل آتش سوزی، توفان، زلزله و بیماری به منظور حفظ نفس یا مال خود یا دیگری مرتکب جرمی شود قابل مجازات نیست مشروط بر این که خطر را عمدا ایجاد نکرده و رفتار ارتکاب با خطر موجود متناسب و برای دفع آن ضرورت داشته باشد.» خانی درباره این که آیا این قانون درباره افرادی که به دلیل فقر یا بیکاری دست به جرم میزنند، مصداق دارد یا خیر نیز میگوید: «این قانون یکی از عوامل رافع مسئولیت کیفری است اما مصداق فقر در آن وجود ندارد. حتی اگر ما فقر را هم در تعریف آن بگنجانیم باز هم بحث فقر به میزان شدید مانند قحطی به میان میآید که در این شرایط، فرد مجرم از مجازات دور میشود که البته این موضوع استثنا محسوب میشود.»
** بیکاری، منشا آسیب های اجتماعی
امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس بیکاری را منشا سایر آسیب های اجتماعی و بزهکاری در جامعه میداند و به «جامجم» میگوید: «بیکاری ام الفساد است. وقتی جوانی بیکار میشود و زمان خود را به بطالت میگذراند، احتمال این که دچار افسردگی شود و به اعتیاد و خودکشی روی آورد یا دست به جرایمی مانند سرقت بزند، بالا میرود. بیکاری باعث فقر خانوادهها میشود و احتمال فحشا و طلاق را هم افزایش میدهد.»
او بر اشتغال به عنوان اساس جامعه تاکید میکند و ادامه میدهد: «جامعه ما چهار میلیون بیکار دارد و بیکاری هم 13 درصد است. در این شرایط بارها گفته شده باید جامعه شادی داشته باشیم در حالی که یکی از مهمترین عوامل از بین برنده شادی، همین بیکاری است.» این جامعه شناس راهکار را در «ایجاد اشتغال و حمایت از تولید ملی» میداند و میگوید: «ایجاد اشتغال بسیار مهم است. باید چرخ کارخانهها بچرخد. نیروی متخصص در مشاغل تخصصی خودشان به کار گرفته شوند و مدیران لایق سر کار باشند در حالی که این موارد در کشور ما رعایت نمیشود.»
قرایی مقدم معتقد است قوای سه گانه باید در این مسیر فعال باشند. به گفته او سالانه 15 میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور میشود که مسئولان باید مانع این مساله شوند. او درباره تاثیر مهاجرت بر افزایش بزهکاری میگوید: «مهاجرت زمانی اتفاق میافتد که در روستاها و شهرهای کوچک، منابع درآمدی وجود نداشته باشد. کارخانهای نباشد و زراعت و کشاورزی هم درآمد چندانی نصیب افراد نکند. ما اکنون 13 میلیون حاشیه نشین داریم که خود این موضوع هم با عدم تطبیق هنجارها همراه است و تاثیر بالایی در رشد جرایم دارد.»
** راهزنی مرد کشاورز، پس از مهاجرت
برای کار به تهران آمده بود اما پس از چند ماه کارگری پول چندانی به دست نیاورد. برای همین با همدستی دو نفر از دوستانش، باند راهزنان محموله های آهن را شکل داد و در پوشش مامور پلیس، دست به سرقت چند تن آهن زد.
احمد 32 ساله است. در شهر خودش در غرب کشور، کشاورز بود و برای کسب پول بیشتر به تهران مهاجرت کرد. میگوید: «اول میخواستیم در پوشش مامور پلیس زورگیری کنیم اما چون خطرش بالا بود، نقشه سرقت محموله های آهن را کشیدیم. من با 600 هزار تومان یک قبضه کلت خریدم. سپس چهار مرتبه، همراه دو دوستم به آزادراه ساوه و اتوبان آزادگان رفتیم و در پوشش مامور، با ایجاد سد معبر ساختگی، خودروهایی را که بار آهن داشتند متوقف میکردیم.
ما چراغ گردان و تابلوی ایست داشتیم برای همین رانندهها مشکوک نمیشدند. وقتی پایین میآمدند با تهدید اسلحه، دست و پایشان را میبستیم و کامیونشان را میدزدیدیم. سپس بار را در یکی از انبارهای جنوب تهران خالی میکردیم و کامیون را وسط شهر میگذاشتیم. چند مالخر بودند که آهنهای سرقتی را 40 درصد زیر قیمت بازار از ما میخریدند.»
احمد از چهار فقره سرقت، 40 میلیون تومان به دست آورد که بخشی از این پول را به طلبکارانش داد و بخشی دیگر را هم برای خانواده اش فرستاد در حالی که آنها فکر میکردند او در یکی از شرکتهای معتبر، شغل خوبی پیدا کرده است. میگوید: «بعد از چهار فقره سرقت، یکی از مالخرها، چهارتن محموله سرقتی را یکجا در مغازه اش ریخت که ماموران مشکوک شدند و پس از مدتی رد ما را زدند. من نمیدانستم جرم ما سنگین است. فکر میکردم در حد کیف قاپی یا زورگیری است. ای کاش در همان شهر خودم میماندم.»
** بیکاری، از من سارق مسلح ساخت
زنگ هشدار بانک که به صدا درآمد، ماموران پلیس بسرعت خود را رساندند. سارقی جوان، در حالی که اسلحه پر را به سمت رئیس بانک نشانه رفته بود، کیفی پیش روی او قرار داشت. احتمال شلیک گلوله از اسلحه میرفت به همین دلیل ماموران در عملیاتی ضربتی، سارق را خلع سلاح کردند و غائله را پایان دادند. ابراهیم 28 ساله مدتی قبل بهدلیل بیکاری به تهران آمده بود اما حالا باید در اتاق بازجویی درباره نقشه سرقت 15میلیون تومانی اش از بانک حرف میزد. او میگوید: «یک ماه قبل برای پیدا کردن کار از شهرم در غرب کشور به تهران آمدم.
چند روز جست وجو کردم اما کاری پیدا نکردم. مجبور بودم شبها در پارکی حوالی میدان شوش بخوابم که همین مساله باعث شد با یکی از فروشندههای مواد مخدر آشنا شوم. او به مرور من را به شیشه معتاد کرد. کارم به آنجا کشید که روزی سه بار شیشه میکشیدم. فشار روحی زیادی رویم بود و بیکاری هم عذابم میداد. چند روز که گذشت، برای پرداخت پول شیشه دچار مشکل شدم برای همین تصمیم گرفتم با سرقت، این پول را جور کنم.»
ابراهیم چند روز در خیابانهای تهران پرسه زد تا این که خلوتی یک بانک در ساعت 2 بعد از ظهر هر روز، توجه او را به خود جلب کرد. میگوید: «دو روز بانک را زیر نظر گرفتم و درهای خروجی و ورودی اش را شناختم. روز سرقت، با اسلحه کلتی که از شهرم با خود آورده بودم، وارد بانک شدم. اسلحه را زیر لباسم مخفی کرده بودم اما وقتی سراغ رئیس بانک رفتم، آن را بیرون آوردم و با تهدید از او خواستم 15 میلیون تومان به من بدهد. او به بهانه آوردن پول به سمت گاوصندوق رفت و من هم اسلحه را به سمتش نشانه رفتم. هنوز چند دقیقه نگذشته بود که ناگهان ماموران ریختند و دستگیرم کردند. من به خاطر بیکاری به تهران آمده بودم.»
** قتل راننده تاکسی به خاطر 500 تومان
راننده تاکسی، تلو تلو خوران، با سر و صورتی خونین وارد کلانتری شد اما ناگهان زمین خورد و از هوش رفت. ماموران او را به بیمارستان منتقل کردند اما مرد 41 ساله به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد تا دو مسافری که او را به خاطر 500 تومان مورد ضرب و شتم قرار داده بودند به جرم قتل دستگیر و بازجویی شوند.
این اتفاق سال 92 رخ داد. آنها که دو مرد 25 و 18 ساله بودند اعتراف کردند برای رفتن به بومهن در تهرانپارس، سوار خودروی مقتول شدند. قرار بود به او 2000 تومان کرایه بدهند اما وقتی به مقصد رسیدند، متوجه شدند فقط 1500 تومان در جیبشان است. آنها پول را به راننده دادند اما او 500 تومان باقیمانده را هم طلب کرد که ناتوانی متهمان از پرداخت آن، آتش درگیری را شعلهور ساخت. متهمان گفتند هرگز قصد کشتن راننده را نداشتند اما پایان این نزاع، چیزی جز قتل راننده تاکسی نبود.
** هزینه درمان سرطان دخترم را نداشتم
مهدی ریشش را پروفسوری تراشید، کت و شلوار گران قیمتش را پوشید و از خانه بیرون آمد. از شیرینی فروشی محله، یک جعبه شیرینی دانمارکی خرید در حالی که مهمان هیچ مجلسی نبود. او نقشه سرقت از طلافروشی محله را کشیده بود.
ساعت 4 بعدازظهر به نزدیکی طلافروشی رسید. چند دقیقهای در خیابان ماند تا این که محیط برای سرقت آماده شد. اصغر، تازه کرکره مغازهاش را بالا داده بود و داشت چراغهای ویترین را روشن میکرد که مهدی وارد شد.
«یک سرویس طلای 30 میلیون تومانی سفارش دادم. اصغر آن را برایم آورد. گفتم اگر اجازه بدهید، سرویس طلا را برای همسر معلولم ببرم که بیرون طلافروشی در ماشین نشسته است. اصغر فریب ظاهر شیک مرا خورده بود؛ ریش پروفسوری،کت گرانقیمت، جعبه شیرینی. برای همین قبول کرد سرویس طلا را با خودم ببرم. وقتی بیرون رفتم، دیگر برنگشتم.»
مهدی دو فقره سرقت دیگر هم از طلافروشی ها انجام داد که مبالغ آنها ناچیز بود. سپس طلاها را به مالخر فروخت و با پول آن، یک دستگاه پژو خرید و مشغول مسافرکشی شد. میگوید: «تازه از کار اخراج شده بودم. دختر هشت ساله ام سرطان خون دارد و پسر 12 ساله ام هم مدرسه میرود. هزینه ها کمرم را شکست. اجاره خانه ام هم عقب افتاده بود و صاحبخانه مدام میآمد دم در و میگفت برو دزدی کن و از دیوار خانه مردم برو بالا. این حرفش خیلی برایم زور داشت. با پولهای سرقتی یک پژو خریدم تا چرخ زندگیام بچرخد. میخواستم، پول طلاهای سرقتی را به صاحبانش پس بدهم اما چند روز که گذشت از سوی پلیس دستگیر شدم. من در زندگی خلاف نکرده بودم و پایم هم به کلانتری باز نشده بود. مجبور شدم برای تامین مخارج زندگی ام، دست به سرقت بزنم.»
** قتل، هنگام سرقت غذا
کلانتری 105 سنایی تهران، گزارش وقوع یک فقره درگیری در آپارتمانی را دریافت و تیمی از ماموران خود را به محل اعزام کرد. ماموران به محض رسیدن به کوچه، مردی جوان را دیدند که با لباسی خونی و چاقو به دست، بسرعت در حال فرار است. آنها به او مشکوک شدند و دستگیرش کردند تا راز قتلی که طی درگیری اتفاق افتاده، بسرعت فاش شود. متهم که دقایقی پیش، پیرمردی را هنگام سرقت مواد غذایی به قتل رسانده بود، در بازجوییها گفت: «پنج سال پیش، همسرم بهخاطر سرقتهایی که مرتکب شده بودم، از من جدا شد. جایی برای ماندن نداشتم برای همین مجبور شدم، سه ماه در یک خوابگاه زندگی کنم. یک آپارتمان روبهروی خوابگاه بود که فقط دو واحدش ساکن داشت؛ پیرمردی در یکی از واحدها و یک مادر و پسر هم در واحدی دیگر. وقتی مدیر خوابگاه فهمید وسایل دیگران را میدزدم، مرا بیرون انداخت.»
وی ادامه داد: «تصمیم گرفتم در همان آپارتمان زندگی کنم. خودم را شبیه مامور اداره گاز درآوردم و وارد ساختمان شدم. مخفیانه به واحد طبقه پنجم رفتم و دو روز در آنجا ماندم. در این مدت مواد غذایی ام را از یخچال مقتول میدزدیدم. تا این که روز حادثه، هنگام سرقت از یخچال، مقتول من را دید. قصد داشت با سر و صدای زیاد، مانع فرارم شود اما من با چاقو چند ضربه به او زدم و سریع فرار کردم. در خیابان میدویدم که مامورها دستگیرم کردند.»
*منبع: روزنامه جام جم، 1396.1.17
**گروه اطلاع رسانی**9117**2002**انتشار دهنده: فاطمه قناد قرصی
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۲۵۲۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کبگانیان: علم با تصمیمگیری به نتیجه نمیرسد/ آسیب ۲۰ ساله به کشور با مهاجرت دانشجویان دکتری/ نقشه جامع علمی کشور باید حکمرانی را در کشور اصلاح کند
گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا - پروین طالبیان؛ نقشه جامع علمی کشور یک سند جامع و هماهنگ است که شامل مبانی، اهداف، سیاستها، راهبردها، ساختارها و الزامات تحول راهبردی علم و فناوری مبتنی بر ارزشهای اسلامی برای دستیابی به اهداف چشمانداز بیستساله کشور است. این نقشه، به تلاشها بر مبنای ارزشهای بومی کشور، تجربیات گذشته و نظریهها و نمونههای علمی و تجارب عملی تکیه میکند.
از طرفی برای دستیابی به آرمانهای بلند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، توجه به علم و فناوری از اهمیت بالایی برخوردار است. این نقشه، به عنوان یک ابزار جدید در رقابتهای علمی و فناوری در جهان، نقش مهمی در پیشرفت کشور ایفا میکند، حال که 14 سال از عمر نقشه جامع علمی کشور میگذرد موضوع به روزرسانی یا روزآمدسازی آن مورد تاکید قرار گرفته است.
در این زمینه با منصور کبگانیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسئول به روزرسانی نقشه جامع علمی کشور گفتوگویی داشتهایم که در ادامه قابل مشاهده است:
آنا: اخیرا اعلام شده نقشه جامع علمی کشور در حال بروز رسانی است این نقشه با چه هدفی قرار است به روز رسانی شود و چه نکاتی در آن مطرح می شود؟
کبگانیان: تشکر میکنم که از لغت به روزرسانی استفاده کردید و برخی بازنگری را به اشتباه استفاده میکنند و احساس میکنند قرار است بازنگری شود و از صفر نقشه نوشته شود، نقشه مورد تأیید نظام بوده و در آن زمان کارکرد خوبی داشته و طبیعی است با گذشت چندین سال فاصله، قطعا تغییراتی در جهان و کشور به وجود آمده که باید روزآمد شود.
تدوین این نقشه با مطالبه رهبری در سال 88 تا 89 با تیمهای وسیع شروع شد. در سال 89 که پیشنویس آماده شد یک سال، تمام جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را با حضور سرای سه قوه، وزرا و اعضای شورای عالی به خودش اختصاص داد و از اردیبهشت 89 تا اواخر 89 تصویب نهایی شد. در سال 90 توانستیم ابلاغیه بگیریم. شرط این بود که حتما قبل از امضای رئیس جمهور و رئیس شورای انقلاب فرهنگی، نظر مقام معظم رهبری را داشته باشیم. مطالبه اصلی این نقشه از سوی ایشان بود. قید کرده بودند که تعداد صفحات زیاد نباشد که بتوانند بخوانند و وقتگیر نباشد، حدود 25 صفحه محدود کرده بودند بنابراین چند هزار صفحه مستندات را باید در صفحات محدودی فشرده میکردیم که کار سختی بود پس فشردهسازی و تأیید ایشان، این سند توسط ریاست جمهوری ابلاغ شد.
سند جامع علمی کشور را رها نکردیم، اینکه سندی بنویسیم که اجرایی نشود. یک فصل از 5 فصل این سند مربوط به اجراییسازی بود. چارچوب نهادی این موضوع و اجرایی کردن آن بود. این سند برای کل کشور نوشته شده و همه دستگاهها باید آن را اجرا کنند و به همه دستگاهها ابلاغ شد. یک ساختار خوبی به نام ستاد راهبری اجرایی نقشه جامع علمی کشور طراحی شد. شاید اولین جایی بود که به این نام سندی که ایجاد شده شورای عالی انقلاب فرهنگی بود، هم اکنون ستاد راهبری اسناد در قوای مختلف ایجاد شده که کار درستی است، چون هر سندی باید راهبری شود. راهبری به این معنا نیست که فقط مطالبه شود بلکه باید کمک شود که اجرایی شود. دستگاهها خلا و کمبودهایی دارند یا تزاحم دارند، برخی از احکام موجود در جامعه به 4-5 دستگاه مربوط میشود. اختلافنظرهای بخشی وجود دارد و اینها از جنس راهبری است نه اجرا و باید حل شود. شاید بتوان ادعا کرد که اولین سندی است که پیشبینی اجرایی شدن آن شده است. خوشبختانه مقام معظم رهبری هم کتبا خود نقشه، تأیید کردند و هم تشکیل ستاد رهبری را به این اسم تأیید کردند و هم دستاوردهای ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور از زمان ابلاغ تا به الان تأیید کردند.
آنا: چرا باید به روزرسانی در دستور کار باشد؟
کبگانیان: زمان که میگذرد اولویتهای علم و فناوری و رقبا تغییر میکنند. زمانی که نقشه را ابلاغ کردیم، تنها رقیب ما در منطقه، ترکیه بود اما الان کشورهای عربی با پولهای هنگفت و ارتباطات با غرب، در کار علمی فعال هستند و رقابتها جدیتر شده و بسیاری از اقدامات جلو رفته اما باید بخشهای دیگر نیز اصلاحات لازم را داشته باشد. مثلا آن زمان نمیدانستند چرا ما لفظ کنکور را استفاده نمیکنیم، در نقشه نوشته بودیم ساماندهی سنجش و پذیرش، دو سطر جدا داشتیم، خط کلی را عنوان زدیم. در این زمینه معتقد بودیم که سنجش از پذیرش جدا شود. این طور نیست که یک کنکور داده شود و در صندلی همه چیز مشخص شود. سابقه سنجش باید رتبه داشته باشد و در سال بعد رشته مورد علاقه را انتخاب کند. خوشبختانه سنجش خوب پیش رفت اما پذیرش هنوز پیش نرفته است. سنجش به آموزش و پرورش و امتحانات نهایی مربوط میشود. پذیرش به آموزش عالی و دانشگاهها برمیگردد. به صورت مکتوب بیش از یک سال از وزارت علوم و فناوری خواستیم اما هنوز پاسخ ندادهاند تعامل میکنند تا با دست پر باشند اما پذیرش در دانشگاهها داستان خاص خودش را دارد. الان سیستم کامل و بهینهای نداریم و دانشجو و استاد راضی نیستند.
در نقشه مواردی داریم که کاملا انجام شده و باید از نقشه جامع برداشته شود. مواردی داریم که اصلا انجام نشده است مثل مالکیت فکری. چون در نقشه جامع، نظام مالکیت صنعتی و فکری وجود دارد. قرار شد با مجلس که در این زمینه قانون دارد تصمیم گیری کند که انشاءالله نمایندگان این کار را بکنند. از رئیس مجلس چند دوره خواستم اما به دلایل مختلفی جلو نرفته است. ما پشتیبانی از مالکیت فکری و نه دادرسی نیاز داریم.
زمان که میگذرد اولویتهای علم و فناوری و رقبا تغییر میکنند. زمانی که نقشه را ابلاغ کردیم، تنها رقیب ما در منطقه، ترکیه بود اما الان کشورهای عربی با پولهای هنگفت و ارتباطات با غرب، در کار علمی فعال هستند و رقابتها جدیتر شدهآنا: چرا به روزرسانی نقشه بیش از یک دهه طول کشید و زودتر درباره آن اقدام نشد؟
کبگانیان: دلیل داشت، ما با برخی از مسئولان روبرو بودیم که از اساس اعتقادی به نقشه نداشتند و روزآمدسازی را مطابق با تعطیل کردن میدانستند. بنابراین احتیاط میکردند. تجربیات مثبت و منفی هم داشتیم که این کارها باید در زمان مناسب انجام شود. الان احساس میکنیم روسای سه قوه، دستگاهها همگی با رهبری نظام، هماهنگی و انگیزه دارند. اگرچه اختلاف نظر وجود دارد اما انگیزه دارند که کارها را جلو ببرند. در جلسات قرار شد که این کار شروع شود و استارت آن زده شده است.
آنا: چه رویکردی باید در به روزرسانی مدنظر قرار گیرد؟
کبگانیان: یک سری کارهای جدی است که در این روزآمدسازی باید انجام شود که چند محور است. اولین گام این است که اسناد بالادستی و قوانین مرتبط باید مطالعه جدی مجدد شود. زمانی که نقشه جامع علمی کشور تدوین شد، سند بالادستی سیاستهای کلی علم و فناوری وجود نداشت. البته خوشبختانه در زمانی که مقام معظم رهبری این سیاستها را ابلاغ کردند، نقشه جامع علمی کشور و اقتصاد دانشبنیان را نیز مورد تاکید قرار دادهاند. در به روزرسانی این موضوع را مدنظر داریم و تیمی را برای انجام آن تشکیل دادهایم.
محور بعدی که بسیار مهم است، آینده پژوهی است که باید به صورت ملی و هم بین المللی آن را مورد توجه قرار دهیم چراکه به شدت دنیای علم در حال تغییر است. اکنون دیگر تحولات علمی روزانه است و این تحولات در همه امورد اثرگذار هستند، مثلا هوش مصنوعی نه تنها علم بلکه حکمرانی را تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین باید آینده پژوهی کنیم تا چشم اندازهای مناسبی تعیین کنیم.
نکته مهم دیگر، چرایی روزآمدسازی است، زمانی که نقشه جامع علمی کشور تصویب شد عدهای نسبت به آن انتقاد داشتند اما تا زمانی که سندی اجرایی نشود مشکلات آن نمایان نمیشود، اکنون پس از 14 سال مشکلات نمایان شده و میتوان اصلاحات لازم را انجام داد.
محور سوم در این مسیر، آسیب شناسی اجرایی سازی نقشه است. این نقشه در نقاطی موفق و در موضوعاتی ناموفق بوده است، این تفاوت اجرایی سازی باید مشخص شود، یک بخش فصل پنجم نقشه جامع علمی کشور، به ساختار اجرایی سازی آن میپردازد و دستگاهها مسئول را مشخص میکند، به نظر میرسد که در برخی از موارد سه قوه و دستگاههای اجرایی هماهنگی لازم برای اجرایی سازی را نداشتند،در حالی که مقام معظم رهبری مصوبات شورا را لازم الاجرا میدانند چراکه شورای عالی انقلاب فرهنگی فراقوهای است و متعلق به یک قوه نیست و فرادولتی است و با تغییر دولتها نباید اجرایی سازی مصوبات تحت تاثیر قرار بگیرد.
فلسفه اصلی روزآمدسازی این است که اگر بخشهایی از نقشه جامع علمی اجرایی نشده یا نقضهایی داشته، برطرف شود. بر این اساس گزارشهایی از روند اجرایی سازی نقشه جامع علمی کشور تهیه میشود تا روسای قوا با اشکالات آشنا شوند و به کمک یکدیگر موانع را از سر راه بردارند.
در این مسیر پروژه ذهنکاوی را نیز مدنظر داریم. در این زمینه گروهی مسئول دریافت نظرات کارشناسی صاحبنظران شده اند تا بتوانیم از نظرات آنها برای بهروزرسانی نقشه استفاده کنیم.
آنا: در این مسیر از نقشه راه کشورهای مختلف نیز استفاده خواهید کرد؟
کبگانیان: مطالعه تطبیقی را نیز در مسیر روزآمدسازی مدنظر داریم. اسناد بسیاری از کشورهای پیشرفته و منطقه را مطالعه کردیم که کمک کننده است و باعث میشود از قافله عقب نمانیم. اگرچه نگاه رو به داخل و نیازهای کشور داریم اما حرکت جهانی علم متوقف نمیشود. رویکردهای نویی در نظام سیاست گذاری اتفاق افتاده و آنها را هم مورد توجه خواهیم داشت.
یک سری نوآوریهای اجتماعی و فرهنگی و فناوریهای نرم که در سند فناوریهای نرم آن را دیدیم، در نقشه جامع تیتروار به عنوان اولویت گفته شده اما به آنها پرداخته نشده است. در حالی اکنون دنیا، دنیای نرم است و به جای توپ و تانک با علوم شناختی، روان شناسی، فضای مجازی و هوش مصنوعی به ما حمله میکنند. جنگ الان ما از جنگ غزه سختتر است و اثر آن را در نسل جوان میبینیم، واقعا در حال جنگ هستیم و انشاءالله پیروز هم میشویم. این جنگ سختتر از جنگ تحمیلی 8 ساله است چراکه رو در رو دشمن را میدیدیم. این رویکرد را در روزآمدسازی نقشه جامع علمی خواهیم دید چراکه در بهبود کمی و کیفی سرمایههای کشور، رفاه اجتماعی و بحث فرهنگی و سلامت کشور اثر دارد. یک تیم برای مطالعه جدی درباره موضوعاتی مثل کوانتوم و هوش مصنوعی قرار دادهایم تا به موضوعاتی نظیر بلاک چین، دادههای بزرگ، پردازش ابری، فضای افزوده و فضای مجازی فضای نو بپردازند.
فلسفه اصلی روزآمدسازی نقشه جامع علمی کشور این است که اگر بخشهایی از نقشه جامع علمی اجرایی نشده یا نقضهایی داشته، برطرف شودنقش نهاد علم در آسیبهای اجتماعی هم یکی از بخشهایی است که باید در روزآمد سازی نقشه جامع علمی ببینیم مثل جمعیت. میگوییم چرا جمعیت زیاد نمیشود؟ چون هنوز وارد طراحی علمی نشدیم و احساسی تبلیغ میکنیم تا جوانان چه کنند. نهاد علم روی این موضوع بسیار تأثیرگذار است. بحث اعتیاد، خودرو، مسکن و نظام بانکی و ... از آسیبهای کشور است که باید به آنها پرداخته شود.
یک بحث مهم دیگر، نظام آموزش و پرورش است که پایه علم آینده و فرهنگ آینده کشور است. وضع فعلی فرهنگ ما، آموزش و پرورش 20 سال گذشته است. وضع 20 سال آینده هم آموزش و پرورش فعلی ماست بنابراین یکی از بخشهای جدی است. بسیاری فکر میکنند که نقشه جامع علمی برای آموزش عالی است در حالی که علم، فناوری، نوآوری، آموزش و پرورش و آموزش عالی و ... است. رهبری خواستند بالاترین سند نقشه جامع علمی، مرجع باشد این بخش نیز به نقشه جامع علمی اضافه خواهد شد.
آنا: نقشه جامع علمی شاخصهایی را برای اندازهگیری روند اجرا دارد که برخی از آنها همچنان نیمهکاره است در زمینه تدوین شاخصها چگونه عمل خواهید کرد؟
کبگانیان: شاخصها بحث بسیار مهمی است و یکی از ضعفهای نقشه که از ابتدا باقی ماند همین شاخصهاست، نقشه جامع 53 شاخص کلان دارد. برخی از این شاخصها در زمان تدوین، تعیین شد اما برخی نیازمند زمان بود، متاسفانه برخی تا هم اکنون هم بهروزرسانی نشدهاند. قرار بود که شورای عالی عتف برخی از این اعداد را به روز کند که متأسفانه پاسخ خوبی نگرفتیم.
زمانی که روزآمدسازی نقشه جامع علمی کشور تصویب میشود باید دستگاهها به اجرای سیاستها متعهد شوند، چراکه شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستگذار است و مجری نیست که اعداد را تعیین کند، دستگاهها باید عدد پیشنهادی ارائه دهند، چراکه اعداد بهترین شاخص ارزیابی هستند، زمانی که عدد شاخص کلان داده شود سال به سال می توان آنها را بررسی کرد.
آنا: در نقشه فعلی سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی فاصله معناداری با عدد در نظر گرفته شده دارد؟ چرا چنین شده آیا این عدد از ابتدا غیرواقعی در نظر گرفته شده است؟ آیا در روزآمدسازی شاخصهای واقعی مدنظر خواهد بود؟
کبگانیان: متاسفانه فاصله معناداری از واقعیت ما دارد. شاید ما بد عمل کردیم. حداقل 8 سال دولتی داشتیم که اعتقادی به تولید داخل نداشت و صریحا میگفتند مشکل سیل و آب را هم دنیا باید برای ما حل کند. پس فاصله زیاد میشود. آیا باید نقشه جامع خودش را با آنها تطبیق دهد یا آنها با نقشه؟ این از جاهایی است که بد عمل شده است و باید دستگاهها توبیخ شوند.
اسناد زیادی ذیل نقشه جامع داریم. سند هوافضا، سند گیاهان دارویی و ... در برخی از اینها خوب پیش رفتیم چون عدهای پای کار بودند. قسمت هایی از سند هوافضا به علت اینکه مشغول مذاکرات برجام شدیم، لطمه خورد، در این زمینه قول دادیم که کارهای هواوفضا را تعطیل کنیم. قبول ندارم که سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی واقع بینانه نبود و نمیگویم صد درصد رویکردهای ما درست بود اما باید واقعیت را در نظر بگیریم که آیا به این علت است عدد واقع بینانه نبوده یا به علت کوتاهی برخی از دستگاه ها بود. برخی از دستگاه ها کار کردند و کار را خوب پیش بردیم.
آنا: در برخی از شاخصهای علمی در یکی دو سال اخیر افت داشتیم و البته در برخی رشد داشتیم چرا اینگونه شده است؟
کبگانیان: علم این طور نیست که به محض تصمیم گیری، نتیجه بگیرید. فکر میکنید دانشجوی دکترایی که از پروژههای جدی ناامید شده و رها کرده و به کشور دیگر رفته است (کشورهای منطقه طراحی کردند که اکثر دانمشندان را با بدون ویزا و با حمایت مالی جدی بردند)، چند سال به ما ضربه زده است؟ حداقل 20 سال؛ چون از کودکستان، دبستان و دبیرستان تربیت شده، و دانشگاه و فوق لیسانس و دکتری در ایران تحصیل کرده است. ناامید کردن دانشمندان هستهای و دانشمندان هوافضا ضربه سنگینی به ما زد. این موضوع به علت کوتاهی برخی بوده است. البته دولت فعلی تلاش زیادی میکند اما در جاهایی عمدا کار انجام نمیشود. زمانی ورودی دانشگاهها دنبال کار جدی بودند اما الان کسی که رتبه خوبی هم در دانشگاه دارد میگوید یک کار بدهید که حساسیتزا نباشد تا بتوانم سریعا اپلای کنم و بروم. اینها آسیب شناسی است که باید بدون رو دربایستی انجام شود.
آنا: رویکرد نقشه جامع علمی درباره اقتصاد دانشبنیان چگونه است؟
کبگانیان: نقشه جامع علمی، سند توسعه علمی و بخش علم نیست، نقشه جامع علمی کشور است و آن چیزی است که مقام معظم رهبری از ما خواستند، در مورد نقش علم در اقتصاد و صنعت سیاستگذاری میکند، یکی از آسیبهای جدی این است که نظام حکمرانی ما ضعفهایی دارد و با شعار درست نمیشود، کار علمی میخواهد و نقشه جامع باید به آن بپردازد.
یکی از موارد کلیدی که ما در نقشه جامع دیدیم اما خیلی موفق نبودیم، اقتصاد دانش بنیان است. مقام معظم رهبری در سیاستهای اقتصاد مقاومتی در دومین بند گفتند نقشه جامع علمی و اقتصاد دانشبنیان پیاده شود. طبیعی است که وقتی افراد نخبه ببینند به جز راه دانش و از راه دلالی و فسادهای اقتصادی میتوان به جایی رسید، کسی که اهل کار علمی است، کنار میکشد.
اقتصاد دانش بنیان بسیار مهم است و ما در نقشه جامع آن را دیده بودیم اما به دلایلی خوب پیش نرفت. احتیاج به زیرساختهایی داشت. اولین روزهایی که می گفتیم چرا معاون علمی رئیس جمهور که مسئول اقتصاد دانش بنیان در دولت هستند، چرا عضو شورای اقتصاد نیست، به ما میخندیدند. در جلسه شورای سران سه قوه گفتیم معاون علمی را عضو شورا کنید که برخی از وزرا و رئیس جمهور وقت گفتند معنا ندارد و فکر میکردند معاون علمی قرار است کتابها و درسها را بیشتر کند. اما الان قبول کردند و معاون علمی عضو شورای اقتصاد است. به نظر ما اگر معاون علمی، رئیس شورای اقتصاد نیست باید نایب رئیس آن باشد یا نقش کلیدی داشته باشد. چون وزارتخانه های نفت و نیرو و تمام دستگاهها با پول نفت و خام فروشی حرکت میکنند که البته باید با دانش به حرکت در بیایند. شاید 30-40 درصد از احکام ما مربوط به کشش بازار بود و فشار و ارائه علم نبود اما کم پیاده شد. شاید به علت اقتصاد نفتی که داریم و فسادهای اقتصادی مانعی برای حرکت است.
انتهای پیام/