فرق بيشفعالي با افسردگي و تيزهوشي
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۹۳۲۳۵۴
خبرگزاري آريا -
کودک بيش فعال از فعاليت بدني غير معمول و بسيار بالا برخوردار است
شيوع بيشفعالي حدود 5 درصد است. اين اختلال اغلب با افسردگي و تيزهوشي اشتباه گرفته ميشود. همچنين عواملي مانند نداشتن تغذيه با شير مادر، بد از شيرگرفتن کودک و سزارين ميتواند در ابتلا به اين اختلال موثر باشد.
استکي، روانشناس کودک، در پاسخ به سوال، درباره بيشفعالي و نقص توجه، اظهار داشت: اختلال بيشفعالي و نقص توجه سه دسته است که معمولاً زير 7 سالگي تشخيص داده ميشود برخي مبتلايان فقط دچار بيشفعالي هستند، برخي نقص توجه دارند و برخي نيز دچار بيشفعالي و نقص توجه هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وي افزود: برخي مبتلايان فقط دچار نقص توجه هستند که معمولاً حواسپرت خوانده ميشوند و معلمان درباره آنها از عبارت انگار در کلاس حضور ندارد استفاده ميکند برخي نيز دچار تکانشگري هستند و قبل از اينکه سوال معلم تمام شود ميخواهند پاسخ دهند. تعدادي هم دچار تکانشگري و نقص توجه هستند.
اين متخصص گفت: شيوع بيشفعالي و نقص توجه در افراد هر جامعه حدود 5 درصد است اما به نظر ميرسد در ايران تشخيص بيش فعالي بيش از ميزان شيوع آن در جهان است.
وي ادامه داد: در تحقيقي که به تازگي انجام شده است، حدود 460 پسر و دختر توسط والدين و معلمان بر اساس معيار پرسشنامه بررسي شدند که در مورد 260 نفر آنها اختلال بيشفعالي و نقص توجه (ADHD) داده شد. اين تحقيق نشان داد که ما در کشور بيشفعالي و نقص توجه را بزگتر ميبينيم و معيارهايمان براي تشخيص اين اختلال با معيارهاي جهاني متفاوت است.
علائم اختلال بيشفعالي
اين روانشناس کودک تصريح کرد: کودک مبتلا به اختلال بيش فعالي و نقص توجه بايد حداقل 6 ماه در 2 يا 3 مکان مختلف علائمي مانند تکانشگري را نشان دهد. مثلاً کودک مبتلا رفتارهاي خطرناکي از خود نشان ميدهد، يکي از اين رفتارها پريدن در قسمت عميق استخر بدون داشتن مهارت شنا کردن است. همچنين برخي از اين کودکان دست خود را در ماهيتابه داغ فرو ميکنند تا سيبزميني بردارند.
کودک بيش فعال توانايي دقّت و تمرکز بر روي يک موضوع را نداشته و يادگيري در او کند است
فرق بيشفعالي با افسردگي و تيزهوشي
استکي با بيان اينکه گاهي کودک علائم افسردگي را دارد اما به اشتباه بيشفعال تشخيص داده ميشود، اظهار داشت: علائم افسردگي در کودکان با بزرگسالان متفاوت است گاهي کودک به افسردگي مبتلاست و رفتارهاي تکانشي و پرخاشگرانه از خود نشان ميدهد اما به اشتباه بيشفعال تلقي ميشود.
وي ادامه داد: همچنين در برخي موارد تيزهوشي با ADHD اشتباه گرفته ميشود برخي از کودکان درس را زودتر از ساير دانشآموزان ياد ميگيرند و تحمل ماندن بيشتر سر کلاس و توجه به حرفهاي معلم را ندارند.
استکي افزود: همچنين گاهي والدين حوصله کودک را ندارند و هر علامتي را ADHD ميبينند.
مبتلايان به بيشفعالي و نقص توجه دلبستگي آسيبديده دارند
اين متخصص حوزه بهداشت روان با اشاره به اينکه يکي از علائم مبتلايان به بيشفعالي و نقص توجه دلبستگي ناايمن است، اظهار داشت: دلبستگي عاملي است که از دوران بارداري و تولد شروع ميشود، نوازش والدين موقع شير خوردن کودک موجب شکلگيري دلبستگي اوليه ميشود که تغذيه حسي خوانده ميشود. هر چند که اين عامل به عدم ابتلا مادر به اضطراب مربوط است و چنانچه مادر دچار اضطراب باشد نميتواند کودک را به لحاظ حسي به خوبي تغذيه کند.
استکي گفت: عواملي مانند عدم تغذيه با شير مادر، بد از شيرگرفتن کودک و سزارين نيز ميتواند در شکلگيري تغذيه حسي نامناسب موثر باشد.
وي افزود: چنانچه کودک حس اوليه خوبي نداشته باشد دچار دلبستگي ناايمن ميشود و وقتي والدين او از کنارش ميروند تصور ميکند که ديگر باز نخواهند گشت همچنين برخي از اين کودکان نسبت به رفتن والدين خود بياعتنا هستند، اين در حالي است که کودکاني که داراي دلبستگي ايمن هستند پس از اينکه والدينشان آنها را ترک ميکنند منتظر بازگشت آنها خواهند بود.
درمان بيشفعالي
اين روانشناس کودک ادامه داد: دارو درماني به موازات درمانهاي روانشناختي در بهبود مبتلايان به بيشفعالي و نقص توجه موثر است. هر چند که دارو درماني موجب سرعت در جواب دادن به اين اختلال ميشود اما اگر درمانهاي روانشناختي در کنار آن نباشد بعد از حدود 5 ماه شاهد بازگشت علائم خواهيم بود زيرا مغز شروع به ايجاد ارتباط سيناپسي جديد ميکند و نياز به داروي بيشتري وجود دارد. در واقع درمان دارويي صرف علاوه بر اينکه در يادگيري تاثيري ندارد موجب افزايش ميزان دارو ميشود.
استکي اظهار داشت: درمانهاي روانشناختي تا حدود 12 سالگي موثر هستند و ميتوان به والدين ياد داد که با ايجاد ارتباط اوليه زمينه درمان کودک را فراهم کنند اما به دليل پايين بودن انعطافپذيري مغز در سنين بالا نياز به درمان طولانيتري وجود دارد مثلاً اگر کودک 4 ساله نياز به 4 ماه درمان روانشناختي دارد اين درمان براي کودک 8 ساله بايد اين درمان را طي 8 ماه باشد.
منبع:farsnews.com
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۳۲۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خطر بروز افسردگی در میانسالی در اثر ساعت کار طولانی در جوانی
ایتنا - پژوهشها نشان میدهد ساعات کار نامعقول ممکن است احتمال افسردگی و بیماری مزمن را افزایش دهد.
بر اساس بررسی جدیدی که در پلاس وان (PLOS One) منتشر شده است، پژوهش نشان میدهد که کار کردن شب دیروقت و برنامههای کاری نامعقول در جوانی ممکن است به افزایش خطر ابتلا به افسردگی و ضعف سلامت در دوره میانسالی منجر شود.
ون جویی هان، استاد دانشگاه نیویورک و نویسنده این پژوهش، پس از سه دهه بررسی برنامه کاری و الگوی خواب ۷۰۰۰ آمریکایی، متوجه شد که فقط یکچهارم افراد شرکتکننده طی روز و در ساعات منظم کار میکردند.
از افراد شرکتکننده در پژوهش از سن ۲۲ تا ۵۰ سالگی مصاحبه گرفته شد، و سهچهارم جامعه نمونه پژوهش کارگران آمریکایی متولد دهه ۱۹۶۰ بودند. برخلاف کارگرانی که روزکار بودند، کارگرانی که وقتی جوانتر بودند شیفت کاری شب یا چرخشی داشتند در نهایت گزارش دادند با مشکل خواب دستوپنجه نرم میکردند و بیشتر احتمال داشت در سن ۵۰ دچار بیماری و افسردگی شوند.
هان پس از دههها ساعات کاری طولانی و ذهنیت فرهنگ سختکوشی، وقتی ۴۰ ساله بود پزشک به او گفت سن بیولوژیکیاش ۶۰ ساله است. این مسئله سبب شد تا تحقیق کند آیا ساعات کار طولانی میتواند اثر بلندمدت بر سلامت داشته باشد.
هان در مصاحبهای روی زوم به انپیآر (NPR) گفت: «کار دارد ما را بیمار و بیچاره میکند. کار قرار است به ما امکان جمعآوری منابع بدهد. اما برای بسیاری از افراد، کارشان به آنها اجازه چنین کاری را نمیدهد. آنها در واقعا به مرور زمان نزارتر و نزارتر میشوند.»
هان گفت ابراز امیدواری کرد پژوهش او «منابعی فراهم کند تا به افراد کمک کند وقتی بهدلیل کار از لحاظ جسمی خسته و از لحاظ احساسی تحلیل رفتهاند، زندگی شاد و سالمی داشته باشند.»
هان متذکر شد: «میتوانیم بگوییم که آنها داوطلبانه میخواهند ساعات طولانی کار کنند، اما در واقعیت، مسئله ساعات طولانی کار کردن داوطلبانه نیست. آنها احساس میکنند که فرهنگ کار از آنها میخواهد که ساعات طولانی کار کنند، وگرنه ممکن است مجازات شوند.»
یافتههای پژوهش او نشان داد کسانی که استراحت مناسب را فدای کار کرده بودند از لحاظ آماری بیشتر احتمال داشت به افسردگی یا مشکلات سلامت دچار شوند.
او گفت: «وقتی کار به یک عامل استرسزای روزمره تبدیل میشود، پیامدهایش برای سلامت از آن نوعی است که میتوانید انتظار داشته باشید ۳۰ سال بعد ببینید.»
این پژوهش ممکن است ارتباط شبکاری و شیفتهای چرخشی با کمخوابی و ضعف سلامت را نشان دهد، اما نتوانسته است شواهد محکمی بیابد که یکی عامل مستقیم دیگری است. با وجود این، مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در آمریکا متذکر شده است که خواب ناکافی میتواند به افزایش احتمال بیماریهای مزمن از جمله دیابت، بیماری قلبی و چاقی منجر شود.