به عقب برگردیم نجفی را شهردار نمی‌کنیم/ 13نفر مخالف شهردار شدن محسن هاشمی بودند/ به شورای پنجم نمره بالای 17 می دهم!/ تصمیم مجلس برای 221 نفره شدن شورا غیر منطقی و غیر کارشناسی بود
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۱۴۹۵۲۳
محمدجواد حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در موضوع انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران گفت: الان بعد از گذشت 9 ماه از ماجرا که تمام نقاط ابهام روشن شده است، اگر من با این موقعیت و اطلاعات بودم و همینطور اعضای شورا وی را انتخاب نمی کردند.
محمدجواد حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی شبکه اطلاع رسانی راه دانا اظهارداشت: در موضوع انتخاب شهردار، شورا با مشکلاتی درانتخاب مدیرانی که به هرحال انتخاب احسن باشند و از چهره های شایسته توانمند و پاکدست باشند، روبرو بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
حق شناس با اشاره وظیفه نظارتی و سازماندهی شورا اظهار کرد: آن حوزه ای که منجر به بروز و ظهور عملکرد اجرایی می شود و قابلیت احصاء برای شورا را دارد انتخاب مدیر ارشد شهری است.
وی با اشاره به دلایل کناره گیری نجفی از مدیریت شهرداری گفت: نجفی به خاطر روز زن و آن مسئله ای که در برج میلاد شکل گرفت و بعد احضار شهردار و گشایش پرونده قضایی و نهایتا با مشکلاتی که برای خودش در حوزه شخصی پیش آمد، نتوانست ادامه بدهد.
این عضو شورا با اشاره به اینکه الان بعد از گذشت 9 ماه از ماجرا تمام نقاط ابهام روشن شده است بیان کرد: الان اگر به عقب برگردیم و با این موقعیت و اطلاعات بودم و همینطور اعضای شورا وی را انتخاب نمی کردند و حتی خود آقای نجفی هم نمی پذیرفت. زمانی که ایشان انتخاب شد انتخاب قابل دفاعی بود.
حق شناس درباره سایر گزینه های مطرح شده در زمان انتخاب نجفی از سوی کارشناسان گفت: بهرحال مردم تهران آمدند و 21 عضور شورای شهر رای دادند و علی القاعده همین 21 نفر باید درباره انتخاب شهردار به نتیجه برسند . ما که نمی توانیم نظرات خارج از این شورا را برای انتخاب شهردار ملاک قرار دهیم. آنجا خیلی بحث شد و یکی از شاخص هایی که مطرح شد این بود که شهردار از میان اعضای شورا نباشد.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر درباره علت عدم انتخاب شهردار از میان اعضای شورای شهر اظهار کرد: مانند دومینو اگر یک نفر از این ماجرا بیرون بیاید، تمام مهره های فرعی دلیلی ندارند که بایستند. آن روز برای حفظ و حراست از رای مردم این تصمیم گرفته شد و برای همین باید تا آخر دوره بایستیم و مجموعه را راهبری کنیم.
وی اختلاف نظر اعضای شورا در موضوعات مختلف علی الخصوص انتخاب شهردار طبیعی دانسته و بیان کرد: قاعده این نیست که هر 21 نفر در تمام حوزه ها هم رای باشند؛ مثل مجلس، مثل هیئت دولت. در خود هیئت دولت ممکن است وزاء به رئیس جمهور نگاه کنند و رای بدهند ولی به لحاظ قانونی هر وزیری مسئول رای خودش است. در مرتبه اول که نام مهندس هاشمی مطرح شد، 5 نفر با ایشان همراهی کردند و اعلام کردند که ایشان می تواند شهردار باشد حالا این عدد شد 8 نفر و به هرحال 8 نفر در مقابل آن اکثریت یعنی 13 نفر موافق نبودند و نظرشان این بود ایشان در شورا بماند و نهایتا هم خود آقای هاشمی تایید کرد و همه 21 نفر آقای هاشمی را به عنوان رئیس شورا انتخاب کردند.
حق شناس با بیان اینکه اصلا فک نمیکند جایگاه و موقعیت رئیس شورا به نسبت شهردار جایگاه و موقعیت پایین تری باشد، اظهار کرد: هماهنگ کردن کلیت اعضای شورا یک کار بسیار سخت، یک کار بسیار مهم و تاثیرگذار در موفقیت شورا است. لذا ما امروز یک شهردار داریم و مهندس هاشمی هم داریم. لذا اتفاق ناگواری بود اگر اجازه می دادیم مهندس هاشمی از شورا برود چون به مجموعه لطمه وارد میشد و بر میزان موفقیت شورا اثرگذار بود.
این عضو شورا کاهش تعداد اعضای اصلی شورای شهر را به عنوان یک نقض و ایراد ذکر کرده و اظهار کرد: ما لواسان را داریم با 30 هزار جمعیت که 5 عضو شورای شهر دارد، یعنی برای هر 6هزار نفر یک عضو؛ درحالیکه تهران 10 میلیونی 21 عضو دارد، یعنی در حدود هر 500 هزار نفر یک عضو. این یعنی بار یک تریلی را با موتور یک پراید بکشید. این برمیگردد به ندانستن یک منطق دقیق رفتاری در مجلس که علی القاعده باید استاندارد می کرد که مثلا در کل کشور در کلانشهرها برای هر 100 هزار نفر یک عضو شورا در نظر گرفته شود. در تمام دنیا هم همین است شما ببیند پارلمان محلی پاریس، لندن، برلین، توکیو، استانبول؛ پارلمان های محلی شهرهای بزرگ دنیا تقریبا در حدود 150 تا 250 نفر عضو دارد. این بار می افتد بر دوش یک نفر از اعضا و باید به جای 10 کار کند. این ساختار هیچ نسبتی با انتظارات عمومی مردم ندارد. عدالت ساختاری بین شهرهای کوچک و کلانشهرها به نسبت جمعیت باید برقرار شود.
وی با اعلام اینکه در تهران این دوره جمعیت، مشکلات و هزینه ها بیشتر شده است گفت: باوجود این مسائل تعداد اعضا از 30 نفر به 21 نفر رسیده است. با چه منطقی در مجلس محترم قبل این تصمیم گرفته شده است. به نظر من این تصمیم مجلس بسیار غیرمنطقی و غیرکارشناسی بوده است
حق شناس درباره ارزیابی خود از عملکرد شورای پنجم شهر تهران اظهارکرد: با این وجود من به عملکرد شورا از 20، نمره بالای 17 را می دهم.
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۴۹۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از جان گذشتگی در عمق چاه
نجات چهارنفر از مرگ وفوت ناجی، تراژدی بود که دیروز رقم خورد. این حادثه شاهدان زیادی داشت که حالا با حسرت در مورد آن صحبت می‌کنند. سیوان نجفی یکی از شاهدان و دوستان آرمان است که روزحادثه در محل حضور داشت. آن روز، نجفی در حال جوشکاری در ساختمان دوستش بود که اووهمکارانش متوجه صدای فریاد شدند. نجفی شرح ماجرا را برای جام‌جم توضیح می‌دهد: «وقتی به محل رسیدیم، دیدیم تعدادی زن و بچه آنجا هستند.گفتیم شاید بحث خانوادگی است و دوربزنیم و برگردیم، اما یکی از زن‌ها خودش را روی زمین انداخت و گفت آقا نرو شما را به خدا کمک‌کنید، داخل چاه هستند. بالای چاه رفتم و اول فکرکردم یک نفر است، اما بعد متوجه شدم پنج نفر داخل چاه گرفتار شده‌اند.ماجرا این‌طور بود که یدا...نجفی صاحب باغ و چاه، بالای چاه رفت تا موتور آب را روشن‌کند که یکدفعه پایش لیز خورد و افتاد داخل چاه که بعد از روشن کردن موتور آب پر از دود شده بود. یدا...۷۰ساله، سه پسر به نام‌های بهمن و بهرام و بختیار دارد که همگی بالای ۳۵سال هستند. وقتی یدا...دچار مشکل شد، سه پسر به ترتیب وارد چاه شدند تا همدیگر را نجات دهند، اما هرچهار نفرگرفتار شدند. با گرفتارشدن آنها، زن وبچه‌های‌شان و خانواده یدا... شروع به داد و بیداد کردند. آرمان، همسایه یدا...با شنیدن صدای کمک‌خواهی به طرف چاه آمد ووارد آن شد، اما وقتی متوجه حادثه شد و فهمید به تنهایی نمی‌تواند آنها را بیرون بکشد، ازخانواده یدا...خواست تا ازاهالی روستا درخواست کمک کنند. همان موقع بود که متوجه سروصدا شدیم و فکرکردیم دعواست، در حالی‌که دنبال‌کمک بودند.»شدت ضجه‌های زن و بچه‌ها دل نجفی را به درد آورده بود و بدون معطلی مثل آرمان بدون طناب وارد چاه شد. یدا... در بدنه چاه میلگردهای فلزی قرار داده بود تا به عنوان پلکان از آن برای بالا و پایین رفتن استفاده کند. نجفی هم از پلکان‌ها آن‌قدر پایین رفت تا بالای سر آرمان رسید:«وقتی رسیدم، یکی از عجیب‌ترین صحنه‌های عمرم را به چشم دیدم. شبیه معجزه و باورنکردنی بود. آرمان روی پلکان فلزی ایستاده، پشتش را به دیواره چاه تکیه داده و یکی از پاهایش را به بدنه چاه چسبانده بود. دو نفر را به پایش تکیه داده و یقه لباس دو نفر دیگر را هم محکم با دست‌گرفته بود. یک دستش را هم به پلکان فلزی بندکرده بود تا نیفتد. آرمان جوان قدرتمندی بود. از او پرسیدم چطور توانستی این چهار نفر را نگه‌داری؟! آرمان‌گفت دیگر جانی ندارم، نمی‌توانم این دو نفر را نگه دارم، پس از من بگیرشان. هفت متر آب داخل چاه بود. همان لحظه مردم زیادی دور چاه جمع شده بودند. دوستانم از بالای چاه طناب انداختند و هرچهار نفر را فرستادم بالا. موقع فرستادن یکی از آنها، طناب رها شد و یکی از مصدومان روی من افتاد، اما چون پلکان را محکم‌گرفته بودم، خودم را ول نکردم. بعد از اینکه داخل آب افتاد، دوباره برگشتم و با گرفتن یقه و بستن طناب به بدنش او را به بالای چاه فرستادم. بعد از فرستادن آخرین مصدوم، آرمان به من که یک پله از او بالاتر بودم گفت سیوان برو راه را باز کن تا من هم بیایم. رفتم و طناب را فرستادم پایین و گفتم آرمان بگیرکه گرفت. چون داخل چاه دچار گازگرفتگی شده بودم، بعد از خروج دچار تنگی نفس، حالت تهوع و استفراغ شدم. آرمان هنوز داخل چاه بود. حدود ۱۰۰مرد آنجا بودند، اما هیچ‌کس حاضر نشد وارد چاه شود.کمی که بهتر شدم مردم گفتند آرمان به خاطر تحلیل توان جسمی طناب رارها کرده و داخل چاه افتاده است. با همان حال دوباره وارد چاه شدم وتاسروگردن داخل آب شدم تاشاید دست وپایم به آرمان برسد وبا زدن ضربه‌ای پیکرش را بالا بیاورم، اما چون نفس و توانی نداشتم، نتوانستم او را پیداکنم.»
به گفته نجفی، آتش‌نشانی سنندج دیر به روستا ومحل حادثه آمد، درحالیکه با خودروی معمولی،می‌توان هفت دقیقه‌ای به محل رسید: «آتش‌نشانی زمانی رسیدکه آرمان دیگر جانش تمام شده بود. غواص‌شان پس ازپوشیدن لباس مخصوص وارد چاه شد اما به محض برخورد با آب گفت نمی‌توانم ادامه دهم و از همکارانش خواست او را بالا بکشند. برای بیرون آوردن آرمان، چنگک قلاب‌داری درست‌کردند. یکی از هم‌روستایی‌های ما وارد چاه شد و با چرخاندن و تاباندن قلاب که به لباس آرمان‌گیرکرد، او را از عمق چاه بیرون‌کشید. همان موقع هم آتش‌نشان وارد چاه شد و آرمان را بعد از ۳۰ دقیقه از آب بیرون آوردند.»
کاش آرمان زنده می‌ماند
آه وحسرت را می‌شود در جملات سیوان حس‌کرد.اومی‌گویدبا اینکه دست وپایش جراحت برداشته،ولی حال عمومی‌اش خوب است: «بعد از اینکه با تنگی‌نفس ازچاه بیرون آمدم ازاورژانس خواستم به من هم اکسیژن وصل کند،اما گفتند نداریم وچهار مصدوم در حال استفاده از آن هستند. ازچهارمصدوم سه نفر حال‌شان خوب است، اما بهرام دربخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری است. آرمان شجاعت زیادی به خرج دادکه کارهرکسی نیست. اومجرد بود و مثل یدا...درسنندج زندگی می‌کرد،اما زمین‌های هر دو در روستای قلیچیان بود. دوستم هم کشاورز بود و هم شغل آزاد داشت. بعد از فوت برادرش که پارسال اتفاق افتاد، آرمان خرج زن و بچه او را می‌داد. »
آخرین مهلت توزیع کارت کنکور؛ آغاز رقابت داوطلبان از فردا