مدیر شبکه العربیه و الحدث سعودی برکنار شد
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۰۶۵۶۵
الدخیل به علت خشم دفتر پادشاهی عربستان سعودی از سمتش برکنار شده است زیرا از نظر مقامات سعودی، این شبکه در ماجرای قتل جمال خاشقچی عملکرد بسیار ضعیفی داشت.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ نحوه عملکرد شبکه های تلویزیونی العربیه و الحدث سعودی در نوع پوشش قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی باعث شده است مقامات ریاض ریاست این شبکه را برکنار کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوع قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی که دوم اکتبر گذشته در کنسولگری کشورش در استانبول ترکیه کشته شد، باعث اخراج ترکی الدخیل رئیس شبکه العربیه و الحدث شد.
شبکه دروغ پرداز العربیه سال جدید میلادی را با برکناری ترکی الدخیل مدیر کل این شبکه آغاز می کند در حالیکه الدخیل که به محمد بن سلمان ولیعهد سعودی بسیار نزدیک است، از سال 2015 میلادی مدیر کل شبکه العربیه و الحدث بود.
الشرق نوشت نبیل الخطیب فلسطینی تبار به عنوان مدیرکل شبکه العربیه و الحدث جانشین الدخیل شده است.
این تصمیم پس از آن اتخاذ شد که منابع رسانه ای اعلام کردند الدخیل به علت خشم دفتر پادشاهی عربستان سعودی از سمتش برکنار شده است زیرا از نظر مقامات سعودی، این شبکه در ماجرای قتل جمال خاشقچی عملکرد بسیار ضعیفی داشت و نتوانست خبرها درباره کشته شدن خاشقچی را خوب پوشش دهد.
ولید ابراهیم رئیس شورای اداری گروه شبکه MBC اعلام کرد نبیل الخطیب به جای ترکی الدخیل به عنوان مدیرکل شبکه العربیه و الحدث انتخاب شد.
وی افزود انتخاب امروز نبیل الخطیب در راستای اشتیاق و علاقمندی مداوم وی برای تقویت عملکرد شبکه العربیه و الحدث است.
ولید ابراهیم در ادامه این مطلب افزود هدف از شکل گیری هیئت تحریریه جدید، حمایت و پشتیبانی از این دو شبکه با بهترین تجارب و تخصص است زیرا هیئت تحریریه برای حرفه ای گری و اعتبار خود باید از استقلال لازم برخوردار باشد.
این منبع نوشت هنوز سرنوشت ترکی الدخیل که به محمد بن سلمان ولیعهد سعودی بسیار نزدیک است و همچنین محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی معلوم و مشخص نیست.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۰۶۵۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرده جدیدی از شبکه نمایشهای خانگی؛ آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت یک مدیر به اهالی هنر است و البته پرسشی جدی در حوزه اقتصاد صنعت نمایشهای خانگی و تعاملشان با هنرمندان و مخاطبین: آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سیدرضا میرجعفری، اظهارات یکی از مدیران پخش فیلم شبکه نمایش خانگی که در بخشی از آن به هزینههای تولید پروژه در یکی از مجموعهها اشاره میکند پشت پردههای جدیدی را در این صنعت را رو میکند که مورد توجه همه فعالین رسانه و فرهنگ قرار گرفتهاست.
این اظهارات واکنش گستردهای نیز در بین اهالی فرهنگ و هنر و به خصوص هنرمندان داشتهاست چرا که این مدیر تابع بازار با مقایسه صنف هنرمندان با سایر صنوف آنها را بیاخلاق و غیرمتعهد نامیدهاست.
پرسشی که از این دست مدیران برای افکار عمومی مطرح میشود این است که همقطارانش قبل از ورود به این عرصه چقدر با منطق اقتصاد کار فرهنگی آشنا بودهاند؟ و در سال آغاز کار هم چشماندازی از آنچه امروز از آن گلایه میکنند داشتهاند؟
شبکه نمایش خانگی که امروز بر سر آن جنجال شده یکی از اولین پلتفرمهای پخش کننده محتواهای سرگرمی از جمله سریال از این دست بوده که در سال 92 یا 93 تأسیس شده و آن سالها نیز به شدت تورم در کشور رقم بالایی را نشان میدهد و از نحوه سرمایهگذاری کلان روی آن هیچگونه اسناد شفافی وجود ندارد و از همین رو معلوم نیست این بنگاههای اقتصادی زیان ده هستند یا بازدهی لازم را دارند؟ و خود این ماجرا باعث ابهامی بزرگ در افکار عمومی و اظهار نظرهای زیادی در این مورد شدهاست.
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت مدیر به اهالی هنر است که وقتی مصاحبه کننده از وی در مورد اظهاراتش میپرسد آیا از حمله خود به هنرمندان و بایکوت شبکه خانگی مورد بحث نمیترسی؟ پاسخ میدهد: «چنین نگرانیهایی ندارد چون مساله این افراد فقط پول است و اگر پول باشد هرکاری میکنند.» البته از این قبیل اظهارات از طرف مدیران اقتصادی در حوزههای دیگر هنر مانند موسیقی هم شنیدهبودیم و این ماجرا مسبوق به سابقه است که البته هیچگاه باعث موضع گیری عملی فعالین این عرصه نشد و آب هم از آب تکان نخورد.
طیف واکنشی هنرمندان اما به این ماجرا متفاوت است، برخی واکنشهای تندی به این ماجرا داشتند مثلا همایون اسعدیان در واکنشی تند اظهار داشته است: «قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز. «حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم این حرفها باعث تاسف است. همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.» یا مازیار میری نیز در واکنشی صریح گفت:«تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پروژه داشتم رسما انصراف میدهم.» رضا کیانیان هم کار را به شکایت از این مدیر نمایش خانگی از طرف انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران کشاند که البته مشخص نیست این امر امکان پذیر است یا خیر؟ البته باید منتظر ماند و دید این کشمکش بین هنرمندان و اصحاب این حوزه با این مدیر شبکه نمایش خانگی و البته اظهارات این چنینی چه خواهد شد؟
اینکه واکنشها در این مورد تا کجا ادامه دار خواهد شد؟ موضوعیست که باید برایش صبر کرد اما در مقابل این طیف افرادی هستند که یا هنوز واکنشی نشان ندادند یا محافظه کارانهتر با مسئله برخورد کردهاند مثلا از نرگس آبیار که پروژه او در این گفتوگوی کوتاه نام برده شد هیچ واکنشی سر نزد یا اسماعیل عفیفه که تهیهکننده مجموعه «جنگل آسفالت» در همین نمایش خانگی است، با لحنی واکنش نشان داد که نهتنها بوی قطع همکاری نمیداد، بلکه خیلی متواضعانه بود و مشخص بود صرفا برای دلخوشی عوامل سریال بیان شده است. عفیفه در بخشی از این واکنش در اینستاگرامش نوشت: «علیرغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم.»
همه این فضا و آنچه امروز به عنوان یک مسئله رسانهای و دست به دست میشود ماجرایی پیچیده به اندازه گرههای کور یک ماجراست و حجم واکنشها نیز گویای همین است اما آنچه هنوز در فضای افکار عمومی مبهم خواهد ماند فضای غیر شفاف مالی، عدم تنظیمگری و رگولاتوری به مفهوم عام و این پرسش با پاسخهای مبهم است که چرا دخل و خرج این حوزه مشخص نیست؟ و آیا واقعا در حوزه فرهنگ پر آسیب حرف اول و آخر را پول میزند؟ یا موضوعات دیگری هم مطرح است؟
وقتی میتوان این موضوع را بهتر درک کرد که خود را با این پرسش مواجه کنیم چرا در همه این سالها اقتصاد صنعت سینمای ایران سوای از سرمایهگذاریهای دولتی و بعضا خصوصی سوداگرانه کوچکتر و به سهم شبکههای نمایش خانگی اضافه میشود چنانچه با فاصلهای کوتاه یا حتی همزمان با اکران فیلم روی پرده نقرهای به نوعی وادار به اکران آنلاین در این شبکهها میشوند؟
آیا زور همین هنرمندان به ستوه آمده طیف اول به مدیران ناآشنای فرهنگی که به قول خودشان حرف اول و آخر را پول میزند میرسد یا ماجرا با چند بیانیه و شکایت صوری خاتمه خواهد یافت؟