Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارس نیوز»
2024-04-18@15:51:53 GMT

هنرنمایی جدید حمید هیراد در کنسرتش

تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۱۷۹۰۳

به گزارش پارس نیوز، حمید هیراد شب گذشته سه‌شنبه 11 دی 1397 طی دو سانس در مرکز همایش‌های برج میلاد تهران روی صحنه رفت. بلیت‌های این کنسرت از چند روز پیش به طور کامل به فروش رفته بود. برخی از مخاطبان این خواننده به امید اینکه بتوانند بلیت‌های این کنسرت را تهیه کنند، ساعتی پیش از اجرا به درِ ورودی مرکز همایش‌های برج میلاد مراجعه کرده بودند اما چون بلیتی باقی نمانده بود، موفق به حضور در این کنسرت نشدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

4

صحنه اجرا با مانیتورهایی پوشیده شده بود که در آغاز کنسرت تصویر هیراد را در حال خواندن قطعه «مستم کن» نشان میداد. هیراد در حالی که می‌خواند: «کو به کو آمده‌ام، مو به مو آمده‌ام، تار گیسوی تو دیدم سمت او آمده‌ام»، از گوشه‌ی صحنه وارد شد. این قطعه در بیشتر کنسرت‌های هیراد به عنوان نخستین قطعه اجرا می‌شود.

«بی تاب» و «عشق» قطعه‌های بعدی این کنسرت بودند.

چه غریبانه تو با یاد وطن می‌نالی / من چه گویم که غریب است دلم در وطنم

هیراد با خواندن این بیت به سراغ اجرای قطعه‌ی «فراموش کن» رفت. نکته جالب اینکه در این قطعه هیراد برای لحظاتی دف نواخت.

هیراد از مخاطبانِ حاضر در سالن پرسید که «کیا امشب با نیمه‌ی جانشان آمده‌اند.» واکنش تماشاگران نشان می‌داد که تقریبا تمامِ حاضران با نیمه جانشان به دیدن این کنسرت آمده بودند. این مقدمه‌ای برای خواندن «نیمه جان» بود.

قطعه‌ی بعدی «یار» بود. برای خواندن این قطعه، هیراد چتری به دست گرفت و از تماشاگران خواست دوربین هایشان را به حالت فیلمبرداری سلفی بگذارند و هنگام اجرای این قطعه از خودشان فیلم بگیرند و آن را برای کسی که دوستش دارند بفرستند.

هیراد در ادامه‌ی این کنسرت گفت: «آدم‌توی زندگیش یک بار عاشق میشه. سعی کنید کسی رو انتخاب کنید که همونی باشه که می‌خواید. اگر عاشقش هستید عاشقتون باشه و اگر براش تب می‌کنید براتون جون بده.»

این مقدمه ای برای خوندن «انفرادی» بود.

اجرای «انفرادی» با پرفورمنسی بر روی صحنه همراه بود. در بخشی از قطعه هیراد با طراحی نور در سلولی قرار گرفت که با مفهوم و فضای جاری در این قطعه همخوان بود.

هیراد برای خواندن «شوخیه مگه» از تماشاگران خواست که با روشن کردنِ چراغ‌قوه‌ی گوشی‌هاشون، سالن رو ستاره بارون کنند.

مقدمه‌ی قطعه‌ی «دل آرام» تارنوازیِ هیراد بود. این صحنه تعجب و البته تشویقِ تماشاگران را در پی داشت. این که خوانندهموسیقی پاپ بتواند تار بنوازد از امتیازهایی است که کمتر خواننده‌ای دارد. به هر روی اهل موسیقی می‌دانند که برای یک خواننده آشنایی با ساز و توانایی در نواختن بسیار مهم است. این مسئله موجب می‌شود که خواننده درست بخواند و توانایی‌اش در اجرای زنده بیشتر شود.

«شب که شد»، «معشوق» و «هلهله» دیگر قطعه‌هایی بودند که در این کنسرت اجرا شد. در پایان هم قطعه‌ی «شوخیه مگه» برای دومین بار و به درخواست تماشاگران اجرا شد.

کنسرت حمید هیراد در برج میلاد نکات بسیاری داشت. توانِ هیراد در خواندن روی صحنه آنقدر بالا بود که باید از او پرسید؛ با چنین توانی چرا باید حاشیه‌های پلی‌بک برای این خواننده ایجاد میشد. شاید او با پشت سرگذاشتنِ حاشیه‌ها، اکنون در مسیری تازه قدم برمی‌دارد.

 

منبع: پارس نیوز

کلیدواژه: مو برج میلاد جدید پارس هنرنمایی کنسرتش پارس نیوز حمید هیراد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۱۷۹۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

 بی سوادی، بحران حکمرانی کشور

دوستم دکتر علی اصغر محکی تماس گرفتند و گفتند جمعی از دانشگاهیان می خواهند برای بهبود سیستم حاکمیتی و حکمرانی کاری کنند. شاخه ای از این گروه، در زمینه فرهنگ و ارتباطات است. پرسیدند نظرم درباره مبرم ترین مساله ی نظام حکمرانی چیست؟

گفتم "بی سوادی سیستمی" که در کنار فساد سیستمی، موجب ناکارآمدی حکمرانی شده است. بی سوادی سیستمی مفهمومی است که ندیده ام جایی بحث شده باشد و برای تان توضیح می دهم.

از ساده ترین عوارض و جلوه های عینی شروع می کنم. سال هاست که رسانه ها و شبکه های اجتماعی انباشته از ناتوانی ها و خطاهای نوشتاری و گفتاری مدیران، نمایندگان مجلس، وزرا و حکمرانان است. این خطاها هم شامل سواد آماری و ریاضی است هم ناتوانی در روخوانی متن ها.

گاه این ناتوانی ها و خطاها در نوشتن و خواندن چنان فاحش اند که موجب مضحکه عام می شوند و پاره ای از سرگرمی های مردم اند. مردم به درستی آنها را بی سوادی حکمرانان می دانند؛ چه، "سواد پایه" همین توانایی خواندن و نوشتن درست است. امروزه ده ها گونه سواد داریم: سواد رسانه ای، سواد هنری، سواد اقتصادی، سواد فرهنگی و ... اما مادر همه آنها سواد پایه است.

حکمرانی کنونی ما با بحران بی سوادی درگیر است. این بی سوادی گسترده تر از آن است که در گفتار و کردار برخی مدیران و حاکمان بروز و ظهور دارد. با چیزی بیش از بی سوادی فردی روبروییم.

اما این بی سوادی چیست و از کجا سرچشمه می گیرد؟

بی سوادی سیستمی به معنای ناتوانی نظام اداری و مدیریتی در توسعه ارتباطات مکتوب و نوشتاری در عملکرد و فرهنگ سازمانی است. نظام اداری و سازمانی و حکمرانی مدرن، یعنی بروکراسی، بر خوانایی و نویسایی استوار است. قابلیت های خواندن و نوشتن فعال و موثر، ستون فقرات و بنیاد بروکراسی است. از اینرو کارکنان و مدیران بایسته است دارای حداکثر قابلیت خوانایی و نویسایی به زبان رسمی و حاکم باشند.‌کلیه امور اداری مبتنی بر قوانین و مقرارت مکتوب رسمی است. حتی گردش کار سازمانی نیز مکتوب است.

شرط بنیادی کارآیی اداری تسلط به خواندن و نوشتن زبان رسمی در سطح عالی است. به ویژه برای مدیران. لازمه این کار تمرین مستمر آنان در نوشتن و خواندن است.

ماساکو واتانابه در کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" حاصل سال ها پژوهش میدانی اش درباره وضعیت نگارش در ژاپن، آمریکا و فرانسه را ارایه می کند. واتانابه می نویسد در فرانسه " از قبولی در امتحانات پایانی دوره متوسطه گرفته تا ورود به تحصیلات عالی و همچنین خروج از آن، امتحان استخدامی و مهم تر از آن امتحان استخدامی عالی رتبه دولت، که بیشترین ابهت اجتماعی را در فرانسه دارد، همه و همه به میزان مهارت در دیسرتاسیون* بستگی دارد. بنابر این، اغراق نیست اگر بگوییم که مسیر زندگی افراد بر اساس میزان توانایی آن ها در نوشتن مطالب به این سبک تعیین می شود" (ص ۳۲۱).

بله، توانایی نوشتن دیسرتاسیون معیار شایستگی تمام مقامات دولتی است. چون مدیریت و حکمرانی بدون توانایی عالی در نوشتن فاجعه بار می آورد. خودتان بگویید چقدر حکمرانان و مدیران ما این سطح نوشتن را می دانند؟!

بی سوادی سیستمی یعنی نظام حکمرانی که شرط استخدام و نصب مدیرانش هر چیزی هست جز توانایی نوشتن عالی به زبان فارسی. چرا مبتلا به بی سوادی سیستمی شدیم؟ عوامل گوناگون دارد. سیطره فرهنگ شفاهی، سیطره فرهنگ منبری و تبلیغ، سیطره ارزش های ایدیولوژیک در انتصاب ها، بحران کیفیت نظام آموزشی و دانشگاهی، و عوامل دیگر. محکی در پایان صحبت مان گفت ما صد مساله در نظام حکمرانی را شناسایی کرده ایم اما به بی سوادی سیستمی تاکنون پرداخته نشده.

گفتم کتاب "الفبای زندگی؛ نوشتن و خواندن به مثابه زیستن" را نوشته ام و به زودی منتشر می شود. این کتاب شرح همین بحران است.

*پایان نامه، رساله، تز

بیشتر بخوانید:

دشمنان "سخت" و دشمنان "نرم" نوروز چرا از دانشگاه دفاع کنیم؟ حال خراب سیاست های فرهنگی / قانون چیست، صدا و سیما و دولت چه می گویند، مردم چه می کنند؟/ بدون تفکیک نهادی سیاست فرهنگی نخواهیم داشت زوال نگرانی مشترک متفکران امروز از فوکویاما و پیکتی تا عجم‌اغلو/ فناوری الزاما موجودی معصوم نیست انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895763

دیگر خبرها

  • وزیر فرهنگ راه را برای گرانی بلیت‌ اجراهای صحنه‌ای باز کرد/ حداکثر ۹۰۰ هزار تومان!
  • ببینید | کنایه کارگردان معروف به رپ‌خواندن حمید صفت روی آنتن زنده تلویزیون
  • آمار مجوز‌های دفتر موسیقی در سه ماه پایانی ۱۴۰۲ /۷۰۶ کنسرت روی صحنه رفتند
  • آمار مجوزهای دفتر موسیقی در سه ماه پایانی ۱۴۰۲ /۷۰۶ کنسرت روی صحنه رفتند
  • چرا سر نماز حواسمان پرت می شود؟
  • داود آزاد به صحنه می‌رود
  • در باب غافلگیری نمایشی صدا و سیما از حمله به اسرائیل
  •  بی سوادی سیستمی، بحران حکمرانی کشور
  •  بی سوادی، بحران حکمرانی کشور
  • هنرنمایی به سبک ماستمالی! (فیلم)