راهنماي انتخاب کت و پالتو
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۱۰۰۱۷
خبرگزاري آريا -
راهنماي انتخاب کت و پالتو بر اساس فرم بدن، اندام و قد براي خانم ها
کت، پالتو و کاپشن از جمله مهمترين عناصر يک استايل زمستاني شيک و البته گرم محسوب مي شوند. در حقيقت انتخاب درست کت، پالتو و کاپشن براساس استايل شما تا حدود زيادي تيپ شما را دگرگون و شيک مي کند و البته نقايص اندام شما را هم مي پوشاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کت، پالتو و کاپشن از مهمترين عناصر يک استايل زمستاني شيک و گرم است
کدام کت و پالتوها براي کمد لباس شما ضروري هستند؟
کت و پالتوهايي که بايد در کمد لباس زمستاني شما وجود داشته باشند عبارتند از:
* در کمد لباس زمستاني هر خانم بايد يک کت معمولي براي پوشش روزانه وجود داشته باشد. انتخاب اندازه ايده آل يک کت معمولي و روزانه به استايل شما بستگي دارد. اندازه ايده آل کت و پالتو براساس استايل و اندام متفاوت است اما بهترين و استانداردترين اندازه تا روي زانو است. بسته به نوع پوشش شما اين اندازه مي تواند کمي کوتاهتر يا کمي بلندتر باشد.
* يک کت خيلي شيک که براي مهماني هاي عصر و شب مناسب باشد.
* يک کت کژوال يا نه چندان رسمي براي تعطيلات آخر هفته که مي تواند از يک کت روزانه کوتاهتر باشد.
* يک کت يا پالتو گرم و کوتاه.
* يک باراني يا به اصطلاح کت ترنچ.
يک باراني يا به اصطلاح کت ترنچ براي شما لازم است
موارد 1، 2 و 3 مي تواند هر سه يک کت باشند و 3 و 4 هم با توجه به بودجه شما مي تواند يک کت يا باراني ترنج باشد. از سوي ديگر براي انتخاب کت و پالتو زنانه اين مورد را در نظر داشته باشيد که باراني يا ترنچ کت ها يک آيتم شيک و مدرن و بدون زمان است و هيچ وقت از مد نميافتد. اما اگر اهل مد هستيد و دوست داريد هميشه شيک و متفاوت باشيد موارد 1 و 2 يعني کت و پالتو روزانه و يک کت و پالتو شيک براي مهماني را حتما در کمد لباس خود داشته باشيد.
سوالات مهم موقع خريد کت و پالتو زنانه
زماني که قصد داريد کاپشن، کت و پالتو زنانه بخريد بايد سوالات زير را در ذهن داشته باشيد:
1- مي خواهم يک مدل کلاسيک بخرم يا يک مدل ترند و مد روز؟
پاسخ اين سوال به مقدار بودجه شما بستگي دارد. اگر بودجه تان محدود است بهتر است يک مدل کلاسيک و هميشه مد روز مثل يک کت ترنچ يا باراني بخريد.
اگر بودجه تان محدود است يک مدل کلاسيک و هميشه مد روز بخريد
2- از جنس اين پالتو يا کت خوشم مي آيد؟
اگر جنسي که انتخاب مي کنيد کيفيت بالايي داشته باشد طبيعتا چند سال مي توانيد از يک کت و پالتو زنانه استفاده کنيد چون بعيد است خيلي زود از سر و شکل بيفتد. ممکن است هنگام خريد فقط به پارچه اي که مد روز است توجه داشته باشيد و به کيفيت پارچه زياد توجه نکنيد. در اين صورت به احتمال زياد براي سال بعد هم مجبوريد هزينه کنيد. در هنگام خريد کت و پالتو زنانه به اين نکته ظريف توجه کنيد که کيفيت آستر، يراق آلات فلزي و دکمه ها و کيفيت رنگ پارچه هم در دوام و زيبايي ظاهري آن تاثير زيادي دارد پس به کيفيت آنها دقت کنيد.
3- کارکرد کت و پالتو زنانه براي شما چيست؟ بيشتر ساعات روز مي نشينيد يا عادت داريد پياده روي کنيد و يا اينکه چند ساعت در روز مجبوريد براي رسيدن به مقصد رانندگي کنيد؟
شما بايد در کت يا پالتويي که ميخريد احساس راحتي کنيد. اگر هم سر کار زياد مي نشينيد هم پياده روي مي کنيد و هم مجبوريد رانندگي کنيد بايد حتما يک کت راحت را انتخاب کنيد.
4- ميزان ضخامت کت و پالتو زنانه چقدر بايد باشد؟ آيا زياد بيرون مي رويد يا معمولا در ماشين شخصي يا وسايل نقليه عمومي هستيد که وسايل گرم کننده دارند؟
با توجه به مواردي که در بالا گفته شد در هنگام خريد کت و پالتو به ضخامت آن توجه کنيد.
5- زير کت و پالتو زنانه چه مي پوشيد؟ اهل پوشيدن دامن زير کت و پالتو هستيد يا ژاکت و بلوز و پليور با شلوار را ترجيح مي دهيد؟
در مجموع به نظر مي رسد يک کت و پالتو زنانه که حداقل تا روي زانو بيايد انتخاب مناسب تري است چون در اين صورت هم ميتوانيد آن را با يک دامن بلند ست کنيد و هم با شلوار و بوتهاي بلند يا يک جفت نيم بوت.
6- رنگ و طرح کت و پالتو مهم است؟
با توجه به جايي که ميخواهيد از کت و پالتو استفاده کنيد رنگ و طرح آن هم اهميت پيدا مي کند. اما در مجموع توصيه ما به شما اين است که حداقل يک کت و پالتو مشکي يا رنگ خنثي (مثلا کرم يا طوسي) در کمد لباس خود داشته باشيد. از سوي ديگر چه روزهاي سرد و عموما ابري زمستان نياز ما به رنگ ها را بيشتر ميکنند به همين دليل داشتن يک کت و پالتوي شاد و رنگي هم براي مکانهاي کمتر رسمي و اداري ايده بدي نيست.
کدام مدل کت و پالتو زنانه براي استايل و اندام شما مناسب است؟
اگر معمولا جين و کتاني مي پوشيد
اگر معمولا تيپ اسپرت داريد و جين و کتاني مي پوشيد بهتر است يک پالتو زنانه راسته انتخاب کنيد. طول پالتو بستگي به قد شما دارد. اگر قد خيلي بلندي داريد بهتر است پالتويي که انتخاب ميکنيد تا روي زانو باشد ،اگر هم قدتان کوتاه است پالتو کمي پايين تر از حد زانو قد شما را کشيده تر نشان مي دهد.
اگر تيپ اسپرت داريد و جين و کتاني مي پوشيد يک پالتو زنانه راسته انتخاب کنيد
اگر معمولا کفش پاشنه بلند و شلوار پارچه اي مي پوشيد
در اين صورت براي انتخاب کت و پالتو زنانه مدل هايي تنگ تر و کمر باريک را انتخاب کنيد.
با کفش پاشنه بلند و شلوار پارچه اي پالتوهاي تنگ تر و کمر باريک را انتخاب کنيد
اگر فرم بدنتان ساعت شني است
براي فرم بدن ساعت شني کت و پالتوهايي که دکمه يک طرف دارند بهترين انتخاب هستند. قد اين پالتوها بهتر است تا روي زانو باشد.
اگر فرم بدنتان مستطيل است
در اين صورت شما بايد به دنبال اين باشيد که کمرتان باريکتر نشان داده شود پس براي انتخاب کت و پالتو زنانه از پالتوهاي کمر دارد که بالاتنه کمي تنگ تر و دامن گشادتر دارند استفاده کنيد. پالتوهاي مدل يقه يک طرفه هم براي شما انتخاب ايده آلي است. پالتوهاي مدل لاله اي و نيز پالتوهاي يقه باز هم براي شما مناسب هستند. به اين نکته ظريف توجه کنيد که پالتوي شما حتما کمربند داشته باشد تا کمر را باريک تر نشان دهيد. قد پالتو تا روي زانو يا بلندتر ايده آل است.
پالتوهاي مدل يقه يک طرفه براي اندام مستطيلي ايده آل است
اگر فرم بدنتان مثلث است
زماني که فرم بدن شما مثلثي است بايد پايين تنه را محو کنيد و بالاتنه را برجسته تر نشان دهيد. در اين صورت بهتر است از مدل هايي که يقه در زير سينه چين مي خورد و دامن پالتو بلندتر است استفاده کنيد. مدل هاي يقه بزرگ و حجيم هم براي شما مناسب هستند. بهتر است آستين پالتويي که انتخاب مي کنيد پف و حجيم باشد. پالتوهايي که دو طرف دکمه مي خورند هم انتخاب مناسبي هستند. قد پالتو هم براي شما تا روي زانو کافي است. به هيچ وجه از پالتوهايي که دامن گشاد و پف دارند استفاده نکنيد. کمربندهاي حجيم و پهن و جيب هاي بزرگ روي دامن پالتو هم اندام شما را نامتناسب نشان مي دهند.
پالتوهايي که دو طرف دکمه مي خورند انتخاب مناسبي براي اندام مثلثي هستند
اگر فرم بدنتان دايره است
شما بايد به دنبال پالتو يا کتي باشيد که اندام شما را در مجموع کشيده تر و بلندتر نشان دهد. در اين صورت به هيچ وجه دنبال کت و پالتوهاي تنگ و چسبيده نباشيد. يک کت يا پالتو که از شانه به پايين کمي گشادتر شود، مدل هاي پيله اي يا خمره اي و پالتوهايي که بالاتنه تنگ و پايين تنه گشاد دارند براي شما مناسب هستند. يقه هفت يا يقه ايستاده و يقه هاي بزرگ اندام شما را حجيم تر نشان مي دهد. بهتر است از پالتوهاي تک رنگ استفاده کنيد. پالتو با مدل يقه يک طرفه البته با يقه نه چندان حجيم هم براي شما مناسب است.
افراد با فرم بدن دايره به هيچ وجه دنبال کت و پالتوهاي تنگ و چسبيده نباشند
اگر فرم بدن شما گلابي است
اگر فرم بدن شما مدل گلابي است در اين صورت بايد هدف شما ظريفتر نشان دادن پايين تنه باشد. پس براي انتخاب پالتو از راهنماي فرم بدن مثلثي استفاده کنيد.
اگر چاق يا لاغر هستيد
اگر اندام شما کمي چاق و فربه است از مدلهاي پفي و حجيم مثل کاپشنها و پالتوهاي باراني پف دار استفاده نکنيد. بهترين انتخاب براي شما پارچههاي ساده و کمتر پف و حجيم است. از پارچه چهارخانه استفاده نکنيد و پالتوهاي چند تکه و چند رنگ را هم فراموش کنيد. طبيعتا تمام اين موارد براي افرادي که لاغر هستند برعکس عمل ميکند.
بهترين سايز کت و پالتوي زنانه براي شما کدام است؟
زماني که يک کت، پالتو يا کاپشن گران قيمت خريداري مي کنيد با اين ايده که چند سال مي خواهيد از آن استفاده کنيد براي خريد آن پول پرداخت مي کنيد. به همين دليل بهتر است کت يا پالتويي را انتخاب کنيد که از هر نظر سايز و اندازه اندام شما باشد.
بهتر است کت يا پالتويي را انتخاب کنيد که از هر نظر سايز و اندازه اندام شما باشد
* شانه کت يا پالتو بايد دقيقا اندازه باشد. نشانه اندازه بودن شانه ها اين است که سرشانه صاف و مستقيم روي شانه شما قرار بگيرد.
* زير بغل پالتو نبايد براي شما خيلي تنگ يا خيلي گشاد باشد.
* کت يا پالتو آستين بلند بايد کاملا مچ دست را بپوشاند.
* هنگام پرو دکمه هاي کت يا پالتو را کامل ببنديد و مطمئن شويد که دکمه ها کشيده نمي شوند.
* حرکت کردن، نشستن، چرخيدن و راه رفتن در کت يا پالتو بايد براي شما راحت باشد و شما را دچار زحمت نکند. وزن پالتو نبايد براي شما زياد باشد چون خيلي زود شما را خسته خواهد کرد.
منبع : blog.okcs.com
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۱۰۰۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگاه جنسیت در الگوی سوم؛ ذیل انسانیت یا فوق انسانیت؟
داورپناه: تصویر تحجری این است که فکر کنیم یک زن داریم و یک مرد که اینها ویژگیهای مشترک انسانی هم دارند، نه اینکه ما انسانهایی داریم که یکسریها زن شدند و یکسریها مرد. تمایز میان دو جنس حداقلی است ولی باید بر این حداقلها پای فشرد و ذات گرا بود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم- طیبه مجردیان: از آنجا که فمنیستها تفکیک کار بر اساس جنس و سپردن نقشهای اجتماعی به مردان و وظایف خانگی به زنان به خصوص مادری را عامل مهم فرودستی زنان میدانستند و چون این تقسیم نقشها بر پایه تفاوتهای میان زنان و مردان، طبیعی انگاشته میشد؛ فمنیستها برای بر هم زدن این قاعده در موج دوم به نظریه پردازی و تفکیک میان جنس و جنسیت روی آورد و تفاوت میان مردان و زنان را به تفاوتهای زیست شناختی و بیولوژیک محدود کردند و جنسیت زنانه یعنی نقشهای زنانه و انتظارات نقشی جامعه از زنان را بر ساخت اجتماع و در جهت فرو دستی زنان عنوان کردند. جمله معروف سیمون دوبوار که انسان زن به دنیا نمی آید، بلکه زن میشود موید نگرش منفی به جنسیت زنانه و نفی ذاتگرایی است. به همین دلیل از میان بردن کلیشههای جنسیتی در تمام عرصهها به یکی از مهمترین شعارهای فمنیستی بدل گردید و فمنیستها برای رسیدن به آرمان خود یعنی برابری کامل میان زنان و مردان، تفاوتها را یکسره انکار کردند. فمنیستهای رادیکال به دلیل آنکه خانواده نقشهای متفاوت تولید و بر آن ارزش گذاری میکند با کلیت خانواده مخالفت کردند و لیبرال فمنیستها اگرچه به این معنا مخالف خانواده نبودند اما ارزشمند شمردن مادری، همسری و نقشهای زنانه و اولویت بخشی به خانواده در مقایسه با فعالیتهای اجتماعی را مورد انتقاد قرار دادند. این انکار جنسیت زنانه تا نفی خود مقوله جنسیت در کتاب آشفتگی جنسیت جودیت باتلر و قائل شدن به بیشمار تکثر جنسیتی در نظریه کوئیر پیش رفت.
اما ادین الهی در زمره معتقدان به ذاتگرایی و قائل بودن به تفاوت میان زنان و مردان هستند و این تفاوتها را هدفمند و در جهت طرح حکیمانه الهی میدانند. از سوی دیگر ادیان الهی بر خلاف نگرش سنتی که جنسیت زنانه را نقطه ضعف زنان و عامل فرودستی آنان میداند، از نقطه قوت به ویژگیها و نقشهای زنانه مینگرد. اما اینکه در نگاه دینی تفاوتها یا ویژگیهای جنسیتی زنانه و مردانه چگونه تعریف میشود؟ این تفاوتها چه امتدادی در مناسبات اجتماعی پیدا میکنند؟ تفاوتها را حداقلی بدانیم یا حداکثری؟ چگونه نظام روابط خانوادگی و اجتماعی را تنظیم کنیم که تفاوتهای جنسیتی منجر به محرومیت زنان نشود؟ اندیشه زوجیت که در امتداد تفاوتهای جنسیتی مطرح میشود، چقدر در دین محوریت دارد؟ اینها سوالاتی است که باید در گفتمان الگوی سوم یعنی گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه زنان به آنها پاسخ داده شود تا درباره اهمیت جنسیت، افراط و تفریط صورت نگیرد.
خانم دکتر داورپناه ملاحظاتی درباره جایگاه جنسیت در نظرات برخی از اندیشه ورزانی که این روزها درباره الگوی سوم ایدهپردازی میکنند دارند. ایشان در یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم به نقد خوانش سنتی از الگوی سوم پرداختند و در مسئله جایگاه جنسیت در تعریف هویت زن بر مرزگذاری میان گفتمان سنتی و اسلامی تأکید کردند.
دکتر زهرا داورپناه دکترای فلسفه و عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده:
من فلسفه خواندم و به حوزه زنان علاقه نظری ندارم. تا سالها هیچ مطالعه نظری در این زمینه نداشتم و اصلاً سمت این مباحث نمیرفتم. ولی هرچه گذشت، بیشتر به این نتیجه رسیدم که بحثهای فلسفی و نظری چقدر مهم هستند و چقدر میتوانند تعیین کننده باشند ولو اینکه در راهبردهای اجتماعی آغازکردن از آنها کار سادهای نباشد و یا ممکن هم نباشد، ولی حداقل آگاهی به آنها ضرورت دارد. میتوانم بگویم به مرور زمان به حوزه زنان علاقه عملی پیدا کردم.
بسیاری از اظهار نظرها درباره الگوی سوم همچنان ذیل پارادایم سنتی قرار میگیرد
مسئلهای که من میخواهم درباره الگوی سوم از آن حرف بزنم این هست که دائماً این تلقی مطرح است که ما میدانیم الگوی سوم در تغایر با الگوی غربی و در بدترین حالتش الگوی فمنیستی و در تغایر با الگوی سنتی یا تحجر است. اینجا جنبه منفی سنت به معنای الگوی تحجر به کار میرود و قرار هست که مرزهایش را با اینها تعیین کند. ولی
غالباً با استناد به اینکه الگوی تحجر در حال حاضر بدنه اجتماعی ندارد و چهره مهمی ندارد از این زاویه غفلت میشود و دائماً همه نگران مرزبندیها با غرب هستند. در حالی که الگوی سنتی وضعیت بسیار بدتری دارد به خاطر اینکه در جان، خون، خودآگاه و ناخودآگاه و در بند بند زندگی ما جریان دارد. حتی در ذهنیت کسانی که تئوریک فکر میکنند هم جریان تحجر زنده است.حال آنکهالگوی سوم یک امکان و راه جدید وبازگشت به پیام فراموش شده اسلام درباره زن است یعنی تجدید حیات پیام راستینی که اسلام در مورد زن داشته واین پیام همانطور که آن موقع جدید و سنت شکن بود الان هم همچنان در ابعادی اینگونه است.
پس اولین نکته من این است که جریان تحجر بسیار مهم است و اهمیت مضاعف آن از این جهت است که جریان تحجر از جامعه زنان مذهبی ما که مخاطب اول و بذات الگوی سوم فرضشان میکنیم، جذب میکند. در حالی که ما دائماً نگران الگوی غربی هستیم که از جامعهای جذب میکند که بحث الگوی سوم برایشان جاذبه نظری ندارد ولو اینکه مخاطب بالقوه این الگو باشند.
تأکید بیش از اندازه بر جنسیت در پارادایم سنتی
نکته مهمی که در جریان تحجر وجود دارد و در افرادی که درباره الگوی سوم نظریه پردازی میکنند، درحال تکرار است و یا نسبت به آن غفلت وجود دارد؛ اهمیت محوری جایگاه جنسیت و ارجحیت دادن آن بر بحث انسانیت است. یعنی تصویر تحجری به نظر من این است که ما فکر کنیم یک زن داریم و یک مرد که اینها ویژگیهای مشترک انسانی هم دارند، نه اینکه ما انسانهایی داریم که یکسریها زن شدند و یکسریها مرد شدند.
این رتبهبندی-کمّی فکر کنیم یا کیفی فکر کنیم- اثرات خیلی جدی دارد. به عقیده بنده بلندگوهایی که الان دارند به عنوان الگوی سوم حرف میزنند هم غالباً این ویژگی را دارند. مثلاً در یادداشتهای بعضی برادران اهل قلم و انقلابی، با این که نسبت به الگوی سوم خیلی دغدغهمند هستند، همچنان این ویژگی وجود دارد که جنسیت بیش از حد مهم است و این توابعی دارد. با وجود اینکه این مسئله به لحاظ تئوریک مهم و عمیق است در غالب بحثهای رایج، غایب است.
مخالف تفاوت گرایی حداکثری درباره جنسیت و زوجیت هستم
اما نشانهها و شواهد غلبه جنسیت بر انسانیت در یک نگرش چیست؟ شواهدش مثلاً وقتی هست که شما بگویید من درس خواندم، یک آقایی هم درس خوانده است. میگویند نه نظام تعلیم و تربیت زنان باید متفاوت از نظام تعلیم و تربیت مردان باشد. دقت کنید من کاری ندارم که ما میتوانیم نظام تعلیم و تربیت سنتی و مدرن را نقد کنیم، این نقدها میتواند موجه باشد و اصلاً خود من هم نقد دارم.
نقد من بر این است که گفته میشود «ما باید به زنان در نظامی علم و دانش عرضه کنیم و آنها را تربیت کنیم که کاملاً متفاوت از مردها باشد». این گزاره نشانگر ترجیح جنسیت بر انسانیت در بحث آموزش است. در حالی که به نظر من مصداق الگوی سوم یک خانم پزشک موفق است، هرچند مانند مردان درس خوانده است. همچنین یک خانم خانهداری است که کارهای خیریه خیلی خوبی انجام میدهد یا مسجد محلهاش را زنده کرده و متفاوت از مردان هم فعالیت میکند یا هر مثالی با هر تکثری که فرض کنید. من با این اختلاف گرایی و تفاوت گرایی حداکثری هم درباره جنسیت و هم زوجیت مخالف هستم.
شاخص ما این پرسش نیست که «آیا این کاری نیست که یک مرد هم میتواند انجام دهد؟» ولی در تلقیهای رایج گفته میشود مصداق الگوی سوم باید کاملاً و عمیقاً زنانه و یکسره از مردان متفاوت باشد وگرنه الگوی سوم نیست. به این مفهوم، مفهوم زوجیت باز در یک معنای خیلی حداکثری و اغراق آمیز، اضافه میشود. گویی هر کاری که مردها میتوانند بکنند، زنها نباید بکنند و یا اساساً باید به گونهای دیگر انجام دهند و اگر اینطور نباشد زوجیت محقق نشده است.
اندیشه زوجیت چقدر در دین محوریت دارد؟
در رابطه با زوجیت، سوالهای خیلی مهمی وجود دارد؛
اولاً بسط مفهومی زوجیت که از دین استخراج میکنند یا به دین مستند میکنند، مورد سوال است اینکه اندیشه زوجیت چقدر در دین محوریت دارد؟ ثانیاً آیا اندیشه زوجیت در عرصه اجتماعی به این معنا است که همواره زنان و مردان کارهای خیلی متفاوتی انجام میدهند؟ یعنی همانطور که زنان و مردان در بحث تولید مثل دو کار کاملاً متفاوت انجام میدهند و این دو کار مکمل هم است، در همه چیز باید به همین شکل باشد؟ شاهد ما بر این ادعا چیست؟
به نظر می رسد برخی با تأکید زیاده از حد بر مفهوم زوجیت و تأکید بر اهمیت و برتری دادن جنسیت بر ویژگیهای اشتراکی انسانیت، در حال بازتولید فمنیسم رمانتیک با ادبیات اسلامی هستند. یعنی در نهایت مباحثشان به حرفهایی که فمینیستهای رمانتیک درباره خاص بودن و زیبایی و لطافت جهان و عواطف زنانه گفتند، میرسیم و هیچ چیز جدیدی ندارد.
کسی درباره الگوی سوم میتواند صحبت کند که آن را زندگی کرده
فانتزیسازی و ترس فروشی دو استراتژی جریان تحجر در مسأله زن
برخی از " گفتمانهای شبه الگوی سوم" دو استراتژی هم دارند که مشترک با استراتژیهای جریان تحجر است. حالا در جریان تحجر این استراتژیها خیلی پررنگتر و قویتر است اما در این جریانهایی که همچنان قرائت سنتی از بحث الگوی سوم دارند، رقیقتر است؛ یکی فانتزی سازی از یکسری مفاهیم و یکی هم ترس فروشی که این دو استراتژی درواقع دو روی یک سکه هستند.
فانتزی سازیهایی از مادری، خانواده، زنانگی و مفهوم لطافت. شما هرجا کلمه لطافت را دیدید، فقط بحثهای پیرامونش را نگاه کنید؛ من هنوز ندیدم کسی در حوزه لطافت زنانه یا عواطف زنانه یعنی با این چند کلید واژه حرف بزند و در نهایت حرف آخرش هم حرف فمنیستهای رمانتیک نباشد. همان است فقط ادبیاتش اسلامی میشود. چند روایت هم از حضرت زهرا(س) میآورند که حضرت زهرا کاملاً کارشان با حضرت علی علیه السلام متفاوت بود چون گریه کردند. افعال مشترک را نقل نمیکنند که ایشان مثل حضرت علی(ع) خطبه هم خواندند، حمایت فیزیکی هم کردند. آنها دیده نمیشود، فقط گفته میشود گریه کردند و صدای گریه ایشان اهل شهر را آگاه کرد. هر کجا شما میبینید پای لطافت زنانه و عواطف زنانه در بحث باز میشود، نتیجه تجویزیاش این است که هر کاری که مردها میکنند، شما مجاز نیستید بکنید.
ترس فروشیها هم این است که دائماً گفته میشود اگر شما اهمیت جنسیت را کمرنگ کنید، به دام چه میافتید؟ به دام پروژه جنسیت(gender). یعنی بخواهم معکوسش را بگویم، به نظر من خانوادهگراها و اخلاقگراها و متدینین و کسانی که به جریان سنتی تفکر درباره زنان نزدیک هستند با ترس از فروپاشی مفهوم جنسیت، گرفتار مشکلات دیگر می شوند. توضیح آنکه قبلاً توسط فمینیستها بحث تساوی مطرح شد و متدینان و خانواده گرایان نگران آن بودند. الآن هم بحث فروپاشی جنسیت و تکثر جنسیت در جهان غرب مطرح است، لذا نگرانی خانوادهگراها به صورت واکنشی آنها را بیشتر به سوی تمایز جنسیتی میان دو جنس سوق میدهد. البته ما به تمایز دو جنس کاملاً باور داریم ولی مشکل از اینجا به وجود میآید که جنسیت فوق انسانیت قرار میگیرد.
پیشنهاد ایجابیشان هم هیچ چیزی نیست که الآن شما بگویید بسیار خب حالا ما چکار کنیم؟ فلان چیز باید تدوین شود، فلان چیز باید تدبیر شود. صرفاً این ایده تکرار میشود که جامعه باید بر اساس زوجیت مهندسی شود، اما هر آنچه که الان زنان در حال انجام آن هستند، مردانه و غلط است.
به نظر من این توصیف امور مشترک به مردانه و سلب همه آنها از زنان به شدت الگوی سوم را مصادره میکند و به قرائت سنتی سوق میدهد. در حالی که به نظر من بسیاری از امور جاری در حال حاضر و فعالیتهای زنان فعلی، کارهایی است که انسانها در آن اشتراک دارند.
تمایز میان دو جنس حداقلی است ولی باید بر این حداقلها پای فشرد
راهبرد تجویزی من این است که باید جایگاه جنسیت را که به نظر خود من همیشه یک بحث تکراری به نظر میرسید، مشخص کنیم ذیل انسانیت است، نه فوق انسانیت و تمایز میان دو جنس حداقلی است، نه حداکثری ولی باید بر این حداقلها پای فشرد و ذاتگرا بود. این تفاوتها مثل مادری زنان و نقش آنها در تربیت در بیولوژی و طراحی طبیعت و آفرینش، تعبیه شده و اصلاً کم اهمیت نیست. اینها خیلی مهم هستندولی ما مجبور نیستیم برای اینکه از اهمیت اینها دفاع کنیم انسانها را کلاً به دو جنس و دو نوع متفاوت تبدیل کنیم. به نظر من باید فانتزی زدایی و راه حل جویی کرد. البته توصیه به ترس زدایی نمیکنم چون این ترسها، ترسهای به جایی هستند. راه حلجویی هم به نظر من راهبردش رجوع به تجربههای رخ داده است.
الان به نظر من تجربههای خوب بسیاری در جامعه خودمان و پس از انقلاب داریم، حتی می توان سعه داد و گفت
الگوی سوم راهبرد همه زنان خوب جهان از زمان ظهور مدرنیته است. یعنی تا الان هر زنی که سعی کرده فمنیست نباشد اما متحجر هم نباشد، یک راه سومی پیدا کرده است. نقطه اوج آن راه سوم در انقلاب اسلامی ایران ظاهر شد. زیرا انقلاب اسلامی به دلیل ویژگیهای خاص خودش با مسئله زن، مواجهه کرد و به آن راه حل داد.
در نگاه رهبری، انسانیت زن در صدر مینشیند
به نظر میرسد در نگاه انقلاب به جنسیت اتفاقی که رخ داد و بعد توسط رهبری صورتبندی شد این بود که اولویت ماهیت انسانی زن از همه چیز بالاتر آمد.
اینکه کدام عنصر در تعریف زن غلبه دارد؟ وجه خانوادگی زن؟ وجه جنسیتی زن؟ وجه انسانی، اثرات خیلی جدی دارد. در این حرفی نیست که هر نگاه دینی ذات گرا است چون اگر ذات گرا نباشید نمیتوانید قائل به زوجیت یا احکام اختلافی زن و مرد باشید. اگر ذات گرا نباشید، میتوانید به راحتی فمنیست شوید و بگویید زنانگی و مردانگی اعتباری است و از آن بدتر قائل به نظریه کوئیر و اقلیتهای جنسیتی و انواع جنسیت شوید. پس ما ذات گرا هستیم و اهمیت خانواده و حفظ حدود جنسیتی و جنسی در بحثهای مقام معظم رهبری معلوم است و دائم تاکید میشود که چون ذات گرا هستیم شما زن هستید و زن بودن یک لوازمی دارد؛ نقش تو در خانواده مهم است، نقش مادری خیلی مهم است و ویژگی جنسی را هم شما دارید ولی درجه اهمیتش خیلی پایین است و برای حفظ گوهر اول یعنی انسانیت و گوهر دوم یعنی خانواده، این ویژگی سوم که ویژگی جنسی است باید با بحث حجاب و حفظ حدود، مدیریت شود. اما آیا ذات گرایی ما مثل نگاههای سنتی و نظریه پشتیبان زن شرقی شدید است؟
به نظر میرسد الگوی سوم باید دائم مرزبندیهایش را با گفتمان سنتی و غربی مشخص کند، نه فقط به این خاطر که فهمیده نشده و غریب است، به خاطر اینکه این مرزها واقعاً لغزنده است و شما باید دائما بگویید درست است که خانواده و حد امر دو جنس برای من مهم است ولی متحجر نیستم و همچنین باید دائماً بگویید درست است که برای من انسانیت مهم است و قائل هستم جنسیت، کمترین نقش را در ساحت وجودی یک انسان دارد شاید به اندازه طبقه و خیلی چیزهای دیگر ولی من مدرن نیستم. به این ترتیب اگر بخواهم پیشنهادی بدهم، معتقد هستم که ما باید دوباره مرزبندیها را احیا کنیم چون در حال حاضر قرائتهای مختلفی وجود دارد، این قرائتها را بشناسیم و سعی کنیم به این سمت برویم که چه چیزی به لحاظ نظری صحیحتر و از لحاظ کاربردی برای حل مسئله جامعه اسلامی، زنان، خانواده یا هر چیزی که در صدر اولویت ما است، نافعتر است؟
در نگاه انقلاب به زن، سهم جنسیت بسیار کم است؛ بر چه اساسی این را میگویم؟ این ادعا دو استناد دارد؛ یکی خطابهای مشترک فراوانی که مستند به دین است. در حوزه عقاید سهمی ندارد یعنی ما نمیگوییم خانمها به آخرت اعتقاد نداشته باشند ولی آقایان باور به توحید، نبوت و معاد داشته باشند. در حوزه اخلاق، تفاوت شاید یک درصد و در حد یکی دو حدیث از امام علی علیه السلام است. در حوزه احکام هم باز یک درصد بسیار ناچیزی از احکام متفاوت است، غالباً مشابه است. شما نمیتوانید بگویید من زن هستم حج نمیروم باید بروید، خمس هم باید بدهید، نماز هم باید بخوانید. بله حالا یکسری از جزئیات متفاوت میشود. تجربه انقلاب هم بیش از اینکه تجربه تفاوت زنان و مردان باشد، تجربه شباهتهای زنان و مردان است ولی نه اینکه زنان به مردان شبیه شدند بلکه گوهر مشترک انسانی آنها باعث میشد یکسری از فعالیتهایشان مشترک و یکسری از فعالیتهای آنها متفاوت باشد. بنابراین با نگاه اسلامی هم دیدگاه افتراقی حاکم نمیشود.
پایان پیام/