جنبش جلیقه زردها و چالش جمهوری
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۱۶۶۳۸
تهران- ایرنا- در شنبه گذشته جنبش جلیقه زردهادرفرانسه که درهفته های اخیر ازقدرتش کاسته شده بود، رنگ و بوی «فتنه» به خود گرفت.این واژه را پس از وزیر کشور فرانسه این بار معاون وی در خصوص وقایع روز شنبه این هفته درپاریس و درحاشیه تجمع جلیقه زردها استفاده کرده است.
هادی دولت آبادی عضو هیات علمی گروه مطالعات اروپا-فرانسه در یادداشتی در روزنامه قانون نوشت: پس از پایان گردهماییهای خانوادگی برای جشن سال نو، فعالان این جنبش دوباره حضور خود در بزرگراهها و میدان های بین راهی شدت بخشیده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به این ترتیب تعداد تظاهرکنندگان در کل فرانسه طبق آماررسمی پلیس این کشور به پنجاه هزارنفر رسید، در حالی که شنبه گذشته این تعداد به حدود 32 هزار نفر ریزش کرده بود. بازداشت اریک دروئه، یکی از سردسته های جلیقه زردها در هفته گذشته رامیتوان یکی از دلایل بالا گرفتن مجدد این جنبش دانست که با نزدیک شدن به سال نوی میلادی از فعالان آن کاسته شده بود.
احضار فعالان این جنبش به دلیل برنامه ریزی و برگزاری تظاهرات غیر قانونی مورد انتقاد مردم فرانسه قرار گرفته است که این امر را به عنوان عملی پلیسی سیاسی معرفی می کنند، چرا که حق تظاهرات در قانون اساسی فرانسه به رسمیت شناخته می شود و نیروهای پلیس برای تامین امنیت همیشه در حاشیه تظاهرات های مختلف و جنبش های اجتماعی حضور دارند.
بازداشت اریک دروئه را شاید می توان خطای استراتژیک دولت فرانسه تلقی کرد، به نحوی که به جنبشی که تاکنون رهبر نمادینی نداشته است وهرازگاهی حتی برخی تصمیمات میان فعالان این جنبش باعث جدایی واختلافات میان آن ها می شد، ماهیتی مطالبه گرانه تر داد. این بازداشت میتواند از دروئه، رهبر جنبشی بسازد که علاوه بر مطالبات اجتماعی کم کم مطالبات سیاسی آن نیز پررنگ می شوند.
دلیل دیگر اهمیت پرده هشتم این جنبش حمله فیزیکی به ساختمان نهادهای سیاسی فرانسه بود. در این روز دفتر وزارتخانه ارتباط با پارلمان و سخنگوی دولت فرانسه، بنژامن گریوو با ماشین ساختمانی موردحمله قرار گرفت وتظاهرکنندگان باتخریب در این ساختمان وارد حیاط آن شده وماشین های پارک شده را مورد تخریب قراردادند.
این حمله برای حکومت فرانسه بسیارغیرقابل قبول بود و لحن دولتمردان فرانسه را شدیدتر کرد. سخنگوی دولت فرانسه که مجبور به پناه بردن به کاخ نخستوزیری شده بود، پس از این حادثه اینگونه اظهار داشت:«من مورد حمله قرار نگرفتم، این جمهوری بود، این خانه فرانسه، نهادها و دموکراسی بودند [که مورد حمله قرار گرفت]». از سوی دیگر ساختمان پارلمان فرانسه با حضور نیروهای پلیس از گزند خشم جلیقهزردها در امان ماند. دفاتر برخی نمایندگان پارلمان اما مورد حمله قرارگرفتند ودربرخی شهرهای دیگر فرانسه نیز تجمعاتی در برابر ساختمان فرمانداری ها انجام شد که منجر به شلیک گاز اشک آور از سوی نیروهای پلیس شد.
توییت شنبه شب رییسجمهور فرانسه در خصوص این وقایع نیز به تهدید«جمهوری» از سوی جلیقهزردها مربوط می شود:«خشونتی شدید برای حمله به جمهوری».دولت فرانسه شاید با این تغییر گفتمان سعی در درخواست کمک از احزاب سیاسی فرانسه دارد که به جز بخشهای افراطی آن ها همگی حول مفاهیم دموکراسی و جمهوری گرد آمده اند. هرچند این احزاب نیز قدرت خود را پس از انتخاب مکرون از دست داده اند و میان این سیاستمداران نیز افراد زیادی به طرفداری از جلیقه زردها پرداخته اند. نظرات مختلف در خصوص جلیقه زردها به درون کابینه مکرون نیزنفوذ کرده است.
منیرمحجوبی، وزیرمشاور درحوزه صنعت دیجیتال ازاعضای کابینه است که معتقد است این جنبش میتواند شانسی برای فرانسه باشد.وی معتقد است که اکثریت جلیقه زردها نه خشن هستند، نه فتنه گر، نه غیراکولوژیست،نه نژادپرست،نه یهودیستیز». این انتقادات از سوی طرفداران داخلی مکرون را باید تهدیدی برای از دست رفتن وجاهت قانونی رویکرد وی تلقی کرد که می تواند بیش از پیش به بدنه جامعه میان رای دهندگان به وی نیز سرایت کند.
هرچندبسیاری ازفعالان این جنبش آن راصرفا اجتماعی میدانندو معتقدند اعمال سیاسی در آن جای ندارد،اماحضورنیروهای راست وچپ افراطی درتجمعات وتظاهراتهای این جنبش و نیز حمایت رهبران این دو سوی صحنه سیاسی فرانسه از آنان چاشنی سیاست را به آن افزوده است؛ چنانکه شعارهایی که در تظاهرات های جلیقه زردها سر داده میشود اکنون کاملا بار سیاسی دارند. درخواست استعفای مکرون، برگزاری همهپرسی و سخن از انقلاب در فرانسه و جمهوری ششم از مواردی هستند که از سوی جلیقه زردها مطرح می شوند.
در این میان شعار برقراری جمهوری ششم خصوصااز شعارهای جنبش چپ افراطی به رهبری ژان لوک ملانشون، رهبر حزب فرانسه نامطیع (France Insoumise) است که در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه هم آن را مطرح کرده بود. بالا گرفتن این مطالبات و نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی اروپا در ماه می 2019 که حزب راست افراطی مارین لوپن در نظرسنجی ها پیشتاز آن است، زنگ خطری برای فرانسه است.
به این ترتیب جلیقه زردها به اصلاحات پیشنهادی مکرون که حدود 10میلیارددلاربرای دولت وی خرج برداشت، نه تنها روی خوشی نشان نداده اند بلکه این جنبش کم کم رنگ سیاسی بیشتری به خود گرفته است و بازداشت ها و احضارهای اخیر فعالان جلیقهزرد می تواند به افزایش محبوبیت بیش از پیش این جنبش و معرفی کاندیداهای آن برای انتخابات های پیش رو باشد. به این ترتیب پایه های حکومت جوان ترین رییسجمهوری پنجم فرانسه اینک بیش از همیشه با لرزه هایی مواجه شده است که هدفشان تضعیف و حتی ازمیان بردن میراث شارل دوگل است.
مکرون حال بایدمیان محدودکردن وبازداشت فعالان جنبش جلیقه زردهاوتوجه بیشتروعملی به خواسته های اساسی آن ها نظیر افزایش قدرت خرید( که در پی اصلاحات پیشنهادی وی تنها متوجه بخشی کمی ازجامعه فرانسه شد) انتخابی مهم انجام دهد.به هر روی انتخاب مکرون آینده سیاسی وی و نظام سیاسی فرانسه را تحتالشعاع قرار خواهد داد، وی که با شعار ضد سیستم و با از میان بردن نظم راست وچپ به عنوان نیرویی سوم به قدرت رسیده است، حال باید کم کم در کنار خطر قدرت گیری احزاب افراطی راست وچپ که جمهوری پنجم را مورد تهدید قرار می دهند، شاهدپیدایش وقدرت گرفتن احزابی باشد که جلیقهزردهای کنونی نماینده آنها هستند، احزابی که عوام فریب (populist) نیستندولی مردمی (popular) هستند.
منبع: روزنامه قانون؛ 1397.10.20
گروه اطلاع رسانی**9370**1732
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي قانون فرانسه جنبش جليقه زردها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۱۶۶۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره اولین شهید ترور جمهوری اسلامی ایران
امروز، ۳ اردیبهشت مصادف است با چهل و پنجمین سالروز شهادت سید محمد ولی قرنی، شخصیتی که نهتنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت، بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرحهایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح میشد، که در پشت این قضیه دست آمریکا بود، به ارتش هویت داد. به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند.
شهید قرنی سال ۱۲۹۲ خورشیدی، در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش، میرزا آقاخان از مدیران مخابرات تهران بود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان گلبهار اصفهان و تحصیلات متوسطهاش را در دبیرستان دارالفنون در تهران آغاز کرد و در دبیرستان نظام ارتش به پایان رساند. در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۱۳ با درجه ستوان دومی، در رسته توپخانه فارغالتحصیل گردید.
فعالیتهای قرنی قبل از انقلاب ۵۷
قرنی به علت شایستگی و کاردانی، رتبههای نظامی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و در آخرین مرحله پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با درجه سرتیپی در راس رکن دوم ستاد ارتش قرار گرفت و تا ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ در این سمت بود. در زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فرمانده نظامی تیپ گیلان بود.
بر پایه اسناد موجود، خردهگیری سیاسی قرنی علیه حکومت سرسپرده محمدرضا شاه پهلوی، مهره استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل، از پایان ۱۳۳۵ و در دوران نخستوزیری حسین علاء آغاز شد. در این دوران، جایگاه سیاسی قرنی در چارچوب انتقاد از دولتهای وقت بود و این انتقاد، با نخستوزیری منوچهر اقبال در فروردین ۱۳۳۶ بالا گرفت.
قرنی در مهرماه ۱۳۳۶ به درجه سرلشکری رسید که این امر نشانگر اعتماد محمدرضا پهلوی به او تا این تاریخ میباشد. در ۲۰ بهمن ۱۳۳۶ وی که با درجه سرتیپی در جایگاه رکن دوم ستاد ارتش بود، با به دستآوردن عنوان معاون دوم ریاست ستاد ارتش، از سمت یاد شده، برکنار و در ۲۶ بهمن ۱۳۳۶ از جایگاه پایانی نیز کنار گذارده شد.
آغاز فعالیت سیاسی
مبارزه سیاسی عملگرایانه سپهبد قرنی از ۱۳۳۶ آغاز شد. او در دوران خدمت، به فساد مالی در درون ارتش پی برد و در رایزنی با گروهی از همفکران و همکاران، خود را برای اصلاح این وضعیت شروع نمود. برای اینکار، در ۱۳۳۶ هنگامی که ریاست رکن دوم ارتش را به دوش داشت، طرح کودتایی را برای براندازی تاج و تخت محمدرضاشاه پهلوی ریخت که افشای آن، به دستگیری وی در هشت اسفند ۱۳۳۶ انجامید.
پس از روشدن سندهایی درباره نقش آمریکا در این ماجرا و دستگیری قرنی، وی در ۳۱ تیر۱۳۳۷، از ارتش شاهنشاهی اخراج گردید.
قرنی در هشتم آذر ۱۳۳۹، پس از گذراندن ۲ سال و ۸ ماه زندان، آزاد شد. پس از آزادی، از ۱۳۴۱ کوشش خود را علیه حکومت بیگانه دوست پهلوی پررنگتر ساخت. برپایه گزارش ساواک، در این دوره از فعالیت قرنی که تا انقلاب اسلامی دنبال گردیده است، هیچ ردپایی از ارتباط وی با آمریکا موجود نیست.
قرنی و انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره)
همزمان با آغاز مبارزه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) علیه حکومت دستنشانده شاهنشاهی پهلوی، آمریکا و اسرائیل و همچنین دلبستگی محمدولی به خواندن کتابهای سیاسی و مذهبی، او را به گرد شاگردان جنبش اسلامی امام(ره) وارد کرد.
در همین راستا، به چهرههای مذهبی؛ همچون آیتالله سیدمحمود طالقانی و آیتالله سید محمدهادی میلانی نزدیک میگردد. به زودی پیوندهای قرنی با آیتالله طالقانی، دیدار وی با آیتالله میلانی در جریان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲و حضورش در برخی نشستهای مذهبی فاش شد.
ساواک، در پنجم دیماه ۱۳۴۲، او را به همراه شماری دیگر دستگیر کرد. پس از دستگیری، برخورد حکومت ساواک با قرنی خشن بود. او به مدت ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد. سپس، در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد و تا ۲۰ آذر ۱۳۴۵ در زندان بود. از این زمان تا واپسین روزهای دستگاه حاکم پهلوی، پیوسته ساواک قرنی را میپایید.
وی از نظر گذران زندگی، سخت در تنگنا افتاده بود. گزارش ساواک، پس از رهایی قرنی از زندان، نشان از آن داشت که او مبارزه را از سر گرفته است. از این رو، در ۱۴ خرداد ۱۳۴۶، تیمسار حسین فردوست، جانشین ساواک، شهید قرنی را فراخواند و به وی چنین یادآوری شد: «شما فعالیتهای مشکوکی دارید و لازم است از این قبیل فعالیتها خودداری نمایید.»
دریافت درجه سرلشکری با حکم امام خمینی(ره)
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، یعنی روز ۲۳ بهمن، سرلشکر قرنی، ضمن اعاده به ارتش با درجه سرلشکری، با حکم امام خمینی (ره) به عنوان رئیس ستاد ارتش انقلاب منصوب شد.
نقش سپهبد قرنی در آشوبهای کردستان
شهید سپهبد قرنی که در جریان آشوبآفرینی ضدانقلاب در کردستان توانسته بود جلوی پیشروی آنها را بگیرد، خشم این پادوهای استکبار و سازمانهای جاسوسی سیاسی آمریکا و موساد اسرائیل را برانگیخت و نخستین شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد.
سرلشگر قرنی را ترور کردند
قرنی پس از کنارهگیری از ارتش در روز ۶ فروردین ۵۸، خانهنشین شد و در نهایت در روز سوم اردیبهشت در منزل شخصی خود در خیابان ولیعصر(عج) توسط گروهک فرقان به شهادت رسید. حمید نیکنام از اعضای گروهک فرقان ضارب اصلی سرلشکر قرنی بود که دستگیر و اعدام شد. پیکر شهید قرنی نیز در حرم حضرت معصومه(س) دفن شد.
کینه و نفرت گروههای چپ و مارکسیستی از سپهبد قرنی به این دلیل بود که در زمان تصدی رکن دوم ارتش، شبکه افسران حزب توده را پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کشف و منهدم کرده بود. این مسألهای نبود که گروههای چپ از آن بگذرند، یکی از دلایل اصلی ترور وی از سوی گروهک فرقان با تفکرات التقاطی مارکسیستی عنوان شده است. همچنین بسیاری ترور قرنی را به مسأله ضلع زور از مثلث "زر و زور و تزویر" مربوط میدانند.
گروهک فرقان پس از ترور شهید قرنی در بیانیهاش، دلایل این ترور را اینگونه اعلام کرد: «سرسپردگی به امپریالیزم آمریکا و کوشش در جهت انجام کودتای آمریکایی، همکاری با رژیم طاغوتی قبلی، همکاری با رژیم ضدتوحیدی فعلی و سرسپردگی به دیکتاتوری آخوندیسم، مفسد فی الارض، اقدام برای سرکوبی مردم کردستان در جهت قلب حقایق و واقعیات و متهم کردن مردم به اینکه مأمور اجنبی هستند، کوشش برای خلع سلاح مردم مبارز و محروم ایران و بازسازی ارتش از جمله دلایل ترور سپهبد قرنی بود!».
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود، درباره شهادت قرنی مینویسد: "سیاست دولت موقت در مقابله با آشوبها و درگیریهای قومی، حلوفصل مسئله از طریق گفتگو و مذاکره بود؛ اما اکثر نظامیها و از جمله سرلشکر قرنی که ریاست ستاد ارتش را برعهده داشت، باتوجه به تجربیاتی که از قبل داشتند، چنین سیاستی را بدون پشتوانهای از قاطعیت و نشان دادن اقتدار، برای حفظ یکپارچگی کشور کارآمد نمیدیدند و به آن معتقد نبودند؛ ما هنگامی که در کردستان بودیم، این مخالفت را وقتی برخلاف نظر هیئت با پرواز هواپیماهای جنگی در آسمان شهر سنندج مواجه شدیم، بهعینه دیدیم.
در اثر ابراز همین مخالفتها همراه با فشارهایی که احزاب و گروههای عمدتاً چپگرا به دولت موقت وارد میکردند، مهندس بازرگان، سرلشکر قرنی را از کار برکنار کرد و بهجای وی سرلشکر ناصر فربد را برگزید. این برکناری برخلاف ادعائی که میشد نهتنها آرامشی در حوادث مناطق کردنشین و سایر مناطق بهوجود نیاورد، بلکه بهانهای به دست گروهک کجاندیش فرقان داد که قرنی را متهم به کشتن مردم کُرد کنند و در محکمهای ساختگی او را به اعدام محکوم سازند. درست چند روز بعد از برگزاری رژه بزرگ ارتش، با هجوم به منزلش او را به شهادت برساند.
روایت محافظ و راننده شهید قرنی تنها شاهد صحنه ترور
روایت محسن شجاعی، راننده و محافظ سپهبد قرنی که تنها شاهد ماجرا بوده، از نحوه ترور ایشان توسط اعضای گروه فرقان در کتاب «مرزبان؛ زندگینامه شهید قرنی» این گونه آمده است: «یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش به خانه ایشان آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کند. به نقاش گفتم شما که دارید اینجا کار میکنید، مواظب باشید که یکوقت در حیاط را باز نکنید. کُلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم. یکی از نقاشها روی نردبان بود و دیگری هم داشت نقاشی میکرد. یک پسربچه هم همراهشان بود که سطلها را تمیز میکرد.
سپهبد قرنی یک سینی چای آورد. گفتم اینها که بالا نشستهاند، مدام دارند ما را کنترل میکنند؛ منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاقهای هتل واقع در روبهروی خانه مشرف بودند.
قرنی گفت: تو چقدر به اینها گیر میدهی. حدود ساعت ۹ صبح بود، همینطور که داشتیم چای میخوردیم در خانه را زدند، تا من بلند شوم که در را باز کنم، پسربچهای که کمک نقاشها بود، بیاختیار دوید و در را باز کرد. تا من بیرون برسم، یکی از فرقانیها، اسلحه کلاشینکف را زیر گلویم گذاشت. کُلتم که کالیبر ۴۵ داشت را از من گرفت و با ضربهای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت و کُلتم را پرتاب کرد طرف دیگر حیاط.
مهاجمین مرا هُل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم. فقط مدام میگفتم تو را به خدا به تیمسار کاری نداشته باشید، آدم خوب و خیرخواهی است. گفتند ساکت شو حرف نزن و بعد داخل خانه دویدند. دو تیر شلیک کردند و سوار موتور شدند و به سرعت از محل رفتند.
دو گلوله به سینه و پای قرنی اصابت کرده بود. پیکر وی با وانتی به بخش جراحی بیمارستان مهر منتقل شد، اما سرلشکر قرنی چند لحظه بعد از انتقال به بخش جراحی درگذشت.»
براساس این گزارش، سپهبد قرنی با اینکه در دوران رژیم پهلوی به درجه سرلشکری رسیده بود، اما وقتی شاهد ظلمهایی بود که محمدرضا پهلوی علیه مردم داشت، مقابل آنها نیز درآمد؛ لذا مهمترین ویژگی شهید قرنی مقابله با ظلم و تلاش برای رفع مشکلات مردم و گسترش تفکر انقلابی در کشور بود، که متأسفانه توسط گروه فرقان و به دست منافقی به نام «حمید نیکنام» به شهادت رسید.
سرهنگ زمانی از امرای ارتش درباره شهید قرنی گفته است: «میدانید که حضرت امام خمینی (ره) از هیچ کس بیجهت تعریف نکردهاند، تنها کسی را که نزدیک ۱۰ بار از او تعریف کرده اند تیمسار قرنی بوده است. وقتی به شهادت رسید و پیکر او را به بهشت زهرا (س) میبردند که دفنش کنند، من همه کاره مراسم بودم. امام (ره) به یکی از مقامات روحانی میفرمایند او را یک راست به قم ببرید و در صحن حضرت معصومه (س) در کنار آیتالله حائری یزدی (ره) دفن کنید».
خدابخش حکیمی-خبرنگار تحریریه جوان قدس