Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-24@15:32:42 GMT

چه کسي جاي شهيد و جلاد را عوض مي‌کند

تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۵۰۹۷۹

چه کسي جاي شهيد و جلاد را عوض مي‌کند

خبرگزاري آريا - تهران- ايرناپلاس- بخش نهايي ميزگرد ايرناپلاس به بررسي وضعيت نهادهاي رسمي در اشاعه مستندهاي سياسي مي‌پردازد. حسين جمشيدي گوهري، کارگردان مستند «سياه و سپيد نفت» و از سازندگان مستند «ترور سرچشمه»، جواد موگويي، کارگردان مستند «پرونده ناتمام» و «لاتاري در بيروت» و علي مليحي روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و دبير سرويس تاريخ ماهنامه انديشه پويا در اين ميزگرد حضور داشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



**چرا برخي حاضر به گفت‌وگو نيستند
ايرناپلاس: آقاي موگويي، شما در جريان ساخت «پرونده ناتمام»، اگر اين امکان را پيدا مي‌کرديد مثلاً با آقاي بهزاد نبوي، موسوي خوييني‌، سعيد حجاريان و خسرو تهراني مصاحبه کنيد، قضاوت‌تان متفاوت مي‌شد؟
موگويي: من با همه اين افراد صحبت کرده‌ام، اما جلوي دوربين من نيامدند. در واقع آنها حاضر نشدند جلوي دوربين با من صحبت کنند. اولاً من براي وجدان خودم وقتي آقاي نبوي از زندان آزاد شد، خدمت ايشان رفتم و با ايشان صحبت کردم و گفتم آقاي عسگراولادي اين را گفته، ايشان هم جوابش را داد و گفت نه دروغ است. من گفتم مگر مي‌شود دبير امنيت شوراي ملي را نشناسيد؟ فرض کنيد الان آقاي جهانگيري بگويد من آقاي شمخاني را نمي‌شناسم و نديدم. آيا شما باور مي‌کنيد؟ مثلاً معاون اول رئيس جمهور بگويد من دبير شوراي امنيت ملي را نديده‌ام و کار درستي نيست. مي‌خواهم بگويم که من خيلي از اين‌ها را شنيدم. مي‌خواهم بگويم که قضاوت فيلم هم تغييري نمي‌کرد. چون من نشستم و با تک تک اين افراد مصاحبه کردم، ولي شايد براي بيننده قانع کننده‌تر مي‌شد.
ايرناپلاس: اگر به عقب برگرديد، همين مسير را مي‌رويد؟
موگويي: عرض کردم، من رفتم و با اين افراد نشستم و مصاحبه کردم و استدلال‌ها را گوش کردم. بالاي 80 درصد از استدلال‌هاي فيلم را آقاي عطريانفر در فيلم مي‌گويد. کاملاً آقاي عطريانفر اين حرف‌ها را مي‌زند و اين‌طور نبوده که ما نرفتيم و استدلال‌ها را گوش نکرديم يا نخواستيم گوش کنيم.
جمشيدي گوهري: آقاي موگويي بهتر مي‌دانند که در فيلم‌سازي اين اتفاق طبيعي است و خيلي‌ها قبول نمي‌کنند بيايند. خيلي‌ها مي‌آيند و بعد اجازه انتشار نمي‌دهند. من مي‌گويم اگر آنها نيامدند اشکال ندارد. ولي من تلاش مي‌کنم نگاه آنها در فيلم باشد در مستندسازي وقتي شما فکتي را استفاده مي‌کنيد و کسي ادعايي را مطرح مي‌کند، وقتي مي‌تواني از آن استفاده کني که به آن اعتبار داده باشي و چه در مرحله مونتاژ و چه در مرحله پژوهش مقايسه کرده باشي. مثال ديگري بزنم. من در مستند «ترور سرچشمه» که البته کارگردان نبودم ولي در جريان ساخت و دعوت افراد بودم، با اين وضعيت مواجه شدم. آقاي خسرو تهراني قبول نکرد. هر کاري کرديم نيامد. ولي آقاي نبوي آمد. آقاي دکتر پيمان و مهندس ميثمي قانع نشدند. ولي ما تلاش کرديم که نگاه آنها را بياوريم. البته جاهايي ناکام بوديم و به همين خاطر برخي فرازهاي واقعه نقص دارد، ولي تلاش‌مان را کرديم. مثلاً آقاي بني‌صدر راجع‌به اتفاق هفت‌تير يک ادعايي دارد. من خيلي تلاش کردم که آن ادعا را در فيلم بگذارم، ولي نگذاشتند. به‌خاطر اينکه آقاي مهدويان با وي مصاحبه نکرده بود و نتوانسته بوديم با بني‌صدر چالش کنيم. مي‌خواهم بگويم که وقتي ما از مستند صحبت مي‌کنيم بايد ببينيم تعريف مستند چيست. آن چيزي که از تاريخ در اختيار ماست، لزوماً مستند نيست و يک سري روايت‌ها است و راويان هم آن‌طور که دوست داشتند تاريخ را روايت کرده‌اند، نه لزوماً آن‌طور که اتفاق افتاده است.
**در صداوسيما هم نود ساخته مي‌شود هم بيست و سي
ايرناپلاس: آقاي مليحي اين روايت تاريخي که در فيلم‌هاي مستند ارائه مي‌شود، روايت چه کسي و چه جرياني است؟
مليحي: من در پاسخ سؤال قبلي هم گفتم که در صداوسيما که جريان غالب رسانه داخلي ماست، هم نود ساخته مي‌شود و هم بيست و سي. در اين فيلم‌هاي مستندي که اشاره کردم، در اين نهضت مستندسازي که با بودجه يک‌سري از نهادهاي انقلابي و دولتي فعال شده، هم فيلم خوب داريم، هم فيلم بد. مهم اين است که آن فيلم‌ساز و آن کسي که مي‌خواهد سوژه‌اي را پيدا کند و بسازد، خط قرمزها و اصول آن نهاد را بپذيرد يا آن نهاد خط قرمزهاي فيلم‌ساز را بپذيرد. هيچ‌کدام از اين‌ها صد در صد و صفر و يکي نيست.
همان‌طور که گفتم ما مي‌خواهيم حرف جديد بشنويم. در همين فيلم‌هايي که ساخته مي‌شوند، با همين نگاه و رويکرد که ممکن است تاريخ را با همان شکل جريان غالب روايت کند، باز هم درزهايي داده مي‌شود که جالب است. مثلاً در همان مستندي که آقاي موگويي ساخته است، يک مصاحبه درخشاني با آقاي «محسني اژه‌اي» در مورد «تقي محمدي» و مسئله مرگ وي در اوين که يکي از پيچيدگي‌هاي اصلي است، دارد. صحبت‌هاي آقاي اژه‌اي در اين فيلم خيلي جالب است. اصلاً در مورد تيپ‌شناسي آقاي اژه‌اي؛ ايشان را ما به‌عنوان سخنگوي قوه قضاييه مي‌شناسيم، ولي آنجا مي‌گويد من رفتم تقي محمدي را بازجويي کردم. اول هشت ساعت شفاهي و بعد هشت ساعت کتبي و بعد انداختمش در اين جاده که بايد حرف بزند. ما از همين ماجرا مي‌فهميم که آقاي اژه‌اي شخصيت ديگري هم دارد که نمي‌شناختيم و نمي‌دانستيم. با اين وجود، به‌صورت کلي در فيلم‌هايي که نهادهاي دولتي و انقلابي مي‌سازند، اصل بي‌طرفي مقداري زير سؤال رفته ‌است. شبکه‌هاي اپوزيسيون هم همين وضعيت را دارند. اين‌ها دولبه يک قيچي هستند.
**دوگانه نفرت و ستايش
ايرناپلاس: به نظر شما اگر بچه‌هاي نهضت آزادي بخواهند در مورد بازرگان فيلم بسازند، رويکرد انتقادي خواهند داشت؟
مليحي: وقتي شما فضا را مي‌بندي و در مورد يک شخصيت فقط روايت غالب منفي است، روايت مغلوب فقط ستايش‎آميز مي‌شود. همان‌طور که نقد خيلي از شخصيت‌هاي بزرگ انقلاب سخت است، نقد مصدق هم سخت است. نقد شريعتي و بازرگان هم سخت است. چراکه اين‌ها هم طرفدارها و شيفتگان خاص خودشان را دارند. آنها هم از همين در وارد مي‌شوند و از آن باور کليشه‌اي فاصله نمي‌گيرند. به نظر من آن چيزي که بايد دوستان مستندساز رعايت کنند اين است که اين نگاه ديو و فرشته را کنار بگذارند. اگر کسي مي‌خواهد در مورد بازرگان فيلم بسازد هم بايد از اين نگاه دور شود.
ايرناپلاس: بنابراين از نظر شما اين تلقي از افراد محصول بسته‌بودن فضاي سياسي است؟
مليحي: يک بخش محصول بسته‌بودن فضا است. يک بخش هم محصول تک‌گويي است. يعني شما در مورد مهندس بازرگان با تک‌گويي مخالفانش مواجه بوده‌ايد. اگر کسي بخواهد به جنگ اسطوره‌پردازي برود، نبايد خودش اسير اسطوره‌سازي شود.
**فيلم حکومتي نداريم
ايرناپلاس: آقاي موگويي، شما اشاره کرديد که آن‌طور که احساس مي‌کنيد درست است، فيلم مي‌سازيد. به نظر شما آيا جريانات ديگر اين امکانات را داشتند که آن‌طور که دوست داشته باشند يا فکر مي‌کنند، فيلم بسازند؟
موگويي: به نظر من تعاريف فرق دارد. کمااينکه معتقدم که همه از دستگاه دولتي استفاده مي‌کنند و من معني فيلم حکومتي را نمي‌دانم. مگ بنياد فارابي نداريم؟ هر کس مي‌خواهد فيلم بسازد از فارابي وام مي‌گيرد. مگر ما چند فيلم سينمايي خصوصي از صفر تا صد داريم؟ از اول انقلاب تا الان بشماريم ببينيم چند تا داريم. ما از وقتي به دنيا آمده‌ايم، داريم از نهادهاي دولتي استفاده مي‌کنيم. از کاغذ روزنامه‌مان تا همين جايي که هستيم همه متعلق به دولت است. فقط در مقاطع مختلف، دست به دست مي‌شود. روزنامه ايران يک روز در اختيار تيم دولت قبلي بود و امروز در اختيار جريان ديگري است.
**آيا همه جريانات از امکانت دولتي بهره‌مند هستند؟
ايرناپلاس: يعني از نظر شما اين امکان براي جريانات مختلف به يک اندازه براي مستندسازي وجود دارد؟
موگويي: امکان يعني چي؟ اگر مالي باشد بله و از نظر اسناد هم گفتم که هر دو طرف محروم هستند. چون قانوني وجود ندارد. هر دو طرف از منابع غيرفاش محروم هستند و شما نمي‌تواني بگويي که متن مذاکره الجزاير را به من بده يا متن مذاکرات شوراي انقلاب يا حزب جمهوري اسلامي را به من بده. به نظر من هر دو طرف محروم هستند. اما در مورد منابع مالي در مقاطع مختلف دست به دست مي‌شود.
کمااينکه مهندس بازرگان بنيادي دارد که سيصد و پنجاه کتاب تا امروز چاپ کرده‌اند. بعد از دهه هفتاد همه حرف زدند. بعد ما مي‌گوييم که کسي حرف نزده است و يک‌سويه بوده؟ نه همه حرف زدند. انواع و اقسام ويژه‌نامه‌ها درمورد بازرگان و مصدق و خيلي از شخصيت‌هاي ديگر منتشر شده ‌است. اما در حوزه مستند به نظرم طرف مقابل هنوز چندان به صرافت نيفتاده است.
**جلاد يا شهيد؟
ايرناپلاس: آقاي گوهري نظر شما چيست؟
جمشيدي گوهري: در مورد ماجراي شهيد و جلاد و آن تفسيري که شما کرديد، مي‌تواند اين‌گونه باشد. هرچند من نمي‌دانم که واقعاً منظور رهبري چه بوده است. اما به‌نظر تلقي من از بحث رهبري اين است که ما سعي کنيم ديو و فرشته نسازيم، چراکه ما حق مطلق و شر مطلق نداريم. در مورد محدوديت‌ها آقاي موگويي درست مي‌گويند. محدوديت براي هر دو طرف بوده است، ولي اين محدوديت‌ها يکسان نبوده ‌است. به نظر من آن طيفي که وابسته به جريان رسمي حکومت است کار ساده‌تري دارد.
شما الان به‌عنوان آدمي که وابسته به هيچ سازماني نيست اگر بخواهيد به موزه عبرت برويد و تصوير بگيريد به شما مجوز نمي‌دهند. ولي اگر مجوز خانه مستندسازان انقلاب اسلامي را داشته باشيد، به‌راحتي مجوز داده مي‌شود. اگر از موسسه اوج مجوز داشته باشيد، راحت مجوز مي‌دهند. اين‌ها واضح است و نمي‌شود رد کرد. دوستاني هستند راجع‌به 88 با نگاه انتقادي نسبت به جريان اپوزيسيون و جنبش سبز فيلم ساختند، که فيلم‌هاي‌شان را تلويزيون پخش نکرده‌است. چراکه تلويزيون تشخيص داده - درست يا غلط – تحريک‌آميز است. به‌نظر من اين خوب نيست. راه صحيح اين است هر دوطرف فيلم بسازند و مجوز پخش بگيرند تا جامعه قضاوت کند.
**مستندساز مستقل نداريم
ايرناپلاس: شما معتقد هستيد که اين امکان به يک اندازه براي همه وجود داشته که فيلم بسازند؟
جمشيدي گوهري: به نظر من همه از امکانات دولت استفاده مي‌کنيم. اينکه کسي ژست مستقل بگيرد، به‌ندرت واقعي است. در واقع بسيار کم است يا اصلاً وجود ندارد. شما مي‌تواني با خانه مستندسازان انقلاب اسلامي و يا با اوج کار کني، ولي بگويي که من فيلم خودم را مي‌سازم و با آنها توافق مي‌کنيد. مستند رزم‌آرا و آقاي نخست وزير از جمله فيلم‌هاي خوبي است که در اين نهادها ساخته شد‌ است. علي‌رغم اين موضوع، به نظر من اين‌جور نيست که طرفين ماجرا براي‌شان شرايط يکسان باشد. در عين حال اين‌گونه هم نبوده‌است که اين طرف نتواند بسازد. در نهايت کسي که واقعاً مستندساز است و فلان ارگان با وي همکاري نمي‌کند، مي‌رود و راه خود را پيدا مي‌کند و فيلمش را هم مي‌سازد. مستندساز غر نمي‌زند.
**دوران تک‌صدايي تمام شده‌ است
ايرناپلاس: جمع‌بندي دوستان را مي‌شنويم.
مليحي: ببينيد دوران تک‌صدايي در حوزه تصوير تمام شده‌است. الان شما خودتان تلويزيون راه انداخته‌ايد و هر فرد عادي مي‌تواند از طريق شبکه اينستاگرام براي خودش تلويزيون داشته باشد. دوراني که تاريخ را معلم‌ها روايت مي‌کردند و تاريخ را فقط تلويزيون براي ما روايت مي‌کرد هم گذشته است. مي‌توانيم با افراد مختلف ارتباط بگيريم. يک زماني پيداکردن شخصيت‌ها سخت بود، ولي الان خيلي راحت‌تر و آسان‌تر شده‌است. در اين فضاي متکثر فکر مي‌کنم که دولت يا حکومت بايد اين منابع غني آرشيوي را که در اختيار دارد، يک مقدار ميزان دسترسي به آنها را راحت‌تر کند.
ما هر سال در 28 مرداد دعواي‌مان مي‌شود که اين آمريکايي چرا اسناد مربوط به دخالت‌شان را افشا نمي‌کنند. هيچ‌کس نمي‌پرسد که مکاتبات مصدق و وزارت کشورش در روز کودتا کجاست. مکاتباتي که در روز کودتا بين فرمانداري نظامي و پادگان‌هاي مختلف در تهران اتفاق افتاده، کجاست. آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي‌کرد! ما هم بايد درب سندهاي‌مان را باز کنيم و ببينيم در کيسه خودمان چه چيزي داريم. ببينيد همه کتاب‌ها بر اساس اسناد سفارت انگليس و اسناد سفارت آمريکا و ويديوهايي که غربي‌ها گرفته‌اند ساخته شده‌است. عاجل‌ترين کار براي اينکه تاريخ انقلاب از روايتي کليشه‌اي خارج شود، اين است که دسترسي به اسناد و فرصت برابر براي کارکردن در اين حوزه براي همه افراد فراهم شود. درحوزه تاريخ‌نگاري هم بايد ايران براي همه ايرانيان باشد.
جمشيدي گوهري: ببينيد چهل سال است که تلويزيون مي‌گويد پهلوي اول و دوم خشن و سرکوب‌گر بودند. ولي همين تلويزيون به‌خاطر اينکه علاقه‌مند نيست تصوير غيرخودي‌ها را نشان دهد، بخش زيادي از کساني که در معرض شکنجه و اعدام رژيم پهلوي بودند را سانسور مي‌کند. اين نقض غرض است. نتيجه اين مي‌شود که وقتي دانش‌آموزان را به موزه عبرت مي‌برند و مسئول آنجا از شکنجه‌هاي شاه تعريف مي‌کند با خود مي‌گويند مگر شاه هم از اين کارها مي‌کرد؟ اين فاجعه است. يعني وقتي تلويزيون بخش بزرگي از جوانان مبارز عدالت‌جوي عضو گروه‌هاي چپ و اعضاي مجاهدين خلق که به مسعود رجوي هم هيچ ربطي نداشتند را سانسور مي‌کند، اين وضعيت به‌وجود مي‌آيد.
موگويي: همه ما از امکانات سندي محروم هستيم. اصلاً اين رويه جمهوري اسلامي است که اسناد مذاکرات شوراي انقلاب، مشروح مذاکرات غير علني مجلس و حتي مجلس اول را منتشر نمي‌کند. به‌نظر من در خصوص دسترسي به اسناد همه محروم هستند و چوبش را هم داريم مي‌خوريم . وقتي مردادماه مي‌شود بايد تن‌مان بلرزد که چه چيزي مي‌خواهند منتشر کنند. در عدم پاسخگويي به گذشته هم در همه به نظر من مشترک است. چه چپ، چه راست. چه اصولگرا، چه اصلاح‌طلب حاضر نيستند مصاحبه کنند. اگر هم مي‌خواهد، مي‌گويد که من فقط با انديشه پويا مصاحبه مي‌کنم يا فقط با کيهان مصاحبه مي‌کنم و متن را هم بيست بار اديت مي‌کند. اين هم به نظر من در همه مشترک است. در استفاده از امکانات مالي هم به نظر من مشترک است، ولي در مقاطعي دست به دست مي‌شود. صداوسيما هم نسبت به هر دو به نظر من گزينشي عمل مي‌کند. کاملاً گزينشي است و همه به يک معنا از رسانه رسمي، يعني صداوسيما محروم بوده‌اند.
گفت‌وگو از سيد عمادالدين محمودي
**اداره کل اخبار چندرسانه‌اي**ايرناپلاس**
انتهاي پيام /*

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۵۰۹۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم/ تدفین شهید ۱۳ سالۀ حادثۀ تروریستی کرمان

پیکر سهید محمد مهدی ایرانمنش نوجوان ۱۳ ساله که در حادثۀ تروریستی کرمان به شهادت رسیده بود در کرمان به خاک سپرده شد.

دریافت 6 MB

دیگر خبرها

  • سردار فدوی با خانواده شهید الداغی دیدار کرد
  • عکس/ حضور سردار فدوی در خانه شهید الداغی
  • اجلاسیه ۴۲۲ شهید شهرستان کهگیلویه برگزار می شود
  • کشف پیکر ۵۱ شهید دیگر در خان یونس
  • درگذشت مادر شهید عباسی در کازرون
  • فیلم| کشف پیکر ۳۵ شهید دیگر در محوطهٔ بیمارستان الناصر خان‌یونس
  • «سفر آخر» و نمایشگاهی از شهید آوینی
  • (تصاویر) تشییع و تدفین آخرین شهید حمله تروریستی کرمان
  • فیلم/ تدفین شهید ۱۳ سالۀ حادثۀ تروریستی کرمان
  • فیلم/ تشییع پیکر شهید محمدمهدی ایرانمنش