Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-24@17:14:25 GMT

تصویر اجتماعی ایران و سینمای آینده ساز در عمار

تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۶۳۳۸۰

تصویر اجتماعی ایران و سینمای آینده ساز در عمار

گزارش‌های اکران مردمی فیلم‌های جشنواره عمار در آن به نمایش درآمده و جوایزی که مردم شهرهای مختلف برای برندگان جشنواره عمار به صورت خودجوش آماده کرده‌اند نیز، دل از فیلمسازان جوان جشنواره می‌برد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - فضای باز مقابل سالن‌های دو و سه سینما فلسطین با چیدمان صندلی و بک گراند، تبدیل به محلی برای برگزاری نشست‌های تخصصی شده است که اغلب با موضوع آینده و آینده‌پژوهی برگزار می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امروز دکتر احمد نادری استاد دانشگاه تهران؛ دکتر علیرضا شجاعی‌زند، عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تربیت مدرس و دکتر پرویز امینی، میهمان جشنواره مردمی فیلم عمار هستند تا درباره «تصویر اجتماعی ایران، حال و آینده» صحبت کنند و به سوالات حاضران نیز پاسخ بدهند. دکتر شجاعی‌زند را از سال‌ها پیش و با کتاب «عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی» می‌شناسم. این کتاب، یکی از مهم‌ترین کتبی است که در چند سال اخیر در باب نسبت اسلام و سکولاریسم به رشته تحریر درآمده است. این کتاب در سال ۱۳۸۱ به بررسی عرفی شدن (Secularization) در جامعه پرداخته و سیر این رویداد نامیمون را در جوامع مختلف اروپایی و آسیایی به بررسی نشسته است. مبحثی که امروز و در نشست تخصصی جنبی جشنواره عمار ارائه می‌شود نیز بی ارتباط با مباحث آن کتاب نیست. تحلیل و بررسی جریان‌های اجتماعی ایران و بررسی اینکه هر یک می‌تواند کشور و ملت را به کدام نقطه در آینده سوق دهد، از مباحثی است که کمتر به آن توجه شده و آن هم اغلب در محیط‌های دانشگاهی و علمی بوده است و بازخوردی از آن به هنرمندان، به عنوان راهبران و پیشقراولان جامعه داده نشده است.

به دلایل فرهنگی و سیاسی، جهان اجتماعی ملت ما متکی به جهان اجتماعی است که رسانه‌ها می‌سازند. لذا نقش رسانه‌ها، خصوصاً رسانه‌های تصویری مانند فیلم، در ساخت جهان اجتماعی ما بسیار حساس و مهم است. به همین دلیل و دلایل دیگر، ما برای آن‌که بتوانیم آینده‌ای مطلوب و ممکن برای خود بسازیم باید بتوانیم آن آینده را تصویر کنیم که این تصویرسازی از آینده بدون داشتن تصویری درست از گذشته و حال، امکان پذیر نخواهد بود. جامعه ما جامعه اکنون زده‌ای است و بیش از حد مطلوب، دغدغه اکنون را دارد که این خود به نوعی بریدگی و عدم آگاهی تاریخی منجر می‌شود که همه این‌ها، تصویرسازی از آینده را دشوار می‌سازد. رسانه‌ها و علی الخصوص سینما باید به گزارش داشته‌ها و آنچه اکنون هستیم بیشتر بپردازند تا مردم و مسئولان بتوانند ضمن آگاهی کامل از آنچه داریم، هزینه‌هایی را که برای آینده باید بپردازیم محاسبه کنند. این یکی از موانعی است که فیلمسازان جوان عمار باید آن را از سرِ راه بردارند تا بتوانند فیلم‌های آینده‌نگر بسازند.

بیشتر بخوانید:

چرا بیعت عماریون و فاطمیون باشکوه بود؟!

برق افتخار و «صداها» یی که ماندنی شده

با «محمدحسین امانی» از کارگردان‌های خیلی خوب و جوان عمار صحبت می‌کنم. فوق لیسانس مدیریت رسانه دارد و کارهای خیلی خوب و اثرگذاری مانند «گیت ویژه» و «گوش کن» را از او دیده‌ام و در جشنواره نهم هم فیلم داستانی کوتاه «صداها» را در اکران دارد. با اینکه هنوز چهل سالش نشده است می‌گوید کم کم باید عرصه را برای جوان‌ترها خالی کنیم و خداروشکر کارگردان‌های جوان خیلی خوبی دارند وارد هنر هفتم می‌شوند. خبرنگار برنامه «در شهر» با چشم دارد دنبال مصاحبه شونده می‌گردد، انگار به دنبال شکار است. یک چایی می‌گیرم و چند دقیقه‌ای جای خالی شده مسئول روابط عمومی سینما را پشت باجه اطلاع‌رسانی اشغال می‌کنم. البته که پشیمان می‌شوم چون مراجعین اجازه نمی‌دهند قند را در دهان بگذارم و سوال‌های گوناگون می‌پرسند و راهنمایی می‌خواهند. حتی چندنفر از برنامه «نطنز» که پنجشنبه گذشته برگزارشده، سراغ می‌گیرند. همین‌طور که می‌خواهم عطای نشستن را به لقایش ببخشم، یک گلدان بزرگ با گل‌های سرخابی از مقابلم عبور می‌کند و وارد سرسرای سینما فلسطین می‌شود.

تا خودم را به پاهای زیر گلدان برسانم، می‌چرخد و تر و فرز از پله‌ها به سمت سالن‌های دو و سه بالا می‌رود. نفس‌زنان که مقابل سالن شماره دو می‌رسم، گلدان به کارگردان جوانی تقدیم شده و همگی قصد ورود به سالن را دارند. می‌پرسم مال کدام فیلم هستید؟ خواهر با برق افتخار و شادی که در چشمانش موج می‌زند، می‌گوید: «ماجرای پرنس‌گیت». مستندی است ساخته «سام سلیمانی» و «ایمان حمیدی». فرصت نمی‌کنم بپرسم کسی که گلدان را گرفته، کدامشان است. وقتی برمی‌گردم پایین، مادربزرگ خمیده‌ای هم با سبد کوچکی از رزهای سپید مقابل باجه اطلاع رسانی ایستاده و منتظر است تا مسئول روابط عمومی، ساعت اکران فیلم نوه‌اش را پیدا کند. می پرسم: اسم فیلمش را نمی‌دانی مادر؟ خیلی محکم و قرص سرش را بالا می‌آورد و می‌گوید: چرا نمی‌دانم! «فرنگیس». مستند «فرنگیس»، ساخته «ابراهیم شفیعی» و درباره شیرزن کرمانشاهی، «فرنگیس حیدرپور» است که پیش‌تر کتاب خاطرات وی با حاشیه نویسی رهبرمعظم انقلاب اسلامی منتشر شده و به چاپ دهم رسیده است. سینما فلسطین خیلی چیزها دارد اما آسانسور ندارد و مادربزرگ باید همینجا در سرسرا بنشیند و زنگ بزند تا نوه‌اش بیاید پایین و سبد گلی را که مادربزرگ برایش آورده، تحویل بگیرد و احتمالاً بوسه‌ای بر پیشانی و بازهم برق افتخاری در چشم‌ها...

تهران دمشق

بعد از نماز مغرب و عشاء «سالن شماره یک سینما فلسطین میزبان تماشاگرانی است که برای دیدن فیلم مستند جدیدی از علی صدری‌نیا، آمده‌اند. «تهران – دمشق». از این کارگردان پیش از این مستندهای جذاب و جنجالی مانند «قائم مقام»، برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» و برنامه طنز «دکترسلام» را دیده‌ایم. به محض ورود صدری‌نیا به سرسرای سینما فلسطین، نگاه دوربین‌های فیلمبرداری شبکه‌های سیما و خبرگزاری‌ها، همچنین دوربین‌های عکاسی خبرنگاران به سمت او می‌چرخد. تماشاگران حاضر در سرسرا هم برای سلام و احوال‌پرسی به سوی او می‌روند. تا زمان پخش مستند «تهران – دمشق»، یک ساعتی وقت هست پس اول در استودیوی پخش زنده شبکه اول سیما، بعد در سکوی «ایران ۱۴۴۴» و بعدتر در «ایوان رنگین کمان» حاضر می‌شود و مصاحبه می‌کند. «ایوان رنگین کمان»، محلی است که گزارش‌های اکران مردمی فیلم‌های جشنواره عمار در آن به نمایش درآمده و جوایزی که مردم شهرهای مختلف برای برندگان جشنواره عمار به صورت خودجوش آماده کرده‌اند نیز، دل از فیلمسازان جوان جشنواره می‌برد. جالب‌ترین‌شان، سبدهای دستباف مردم خونگرم «بشاگرد» است. مجری شبکه «شما» دارد به صورت زنده «پلاتو» می‌گوید و کمی آنطرف‌تر، خبرگزاری «دانشجو» دارد با علی صدری‌نیا مصاحبه می‌کند. مجری شبکه شما حرکت می‌کند و به سمت سبدهای بشاگردی‌ها می‌رود، به همین خاطر، صدری‌نیا و خبرنگار و دوربین خبرگزاری «دانشجو» هم با سه پایه و تشکیلات مجبور می‌شوند در حال صحبت حرکت کنند و به جهت مخالف بروند تا تصادفی روی ندهد. اگر رسانه‌ها تصادف کنند، باید به کدام شماره زنگ بزنیم؟!

مستند «تهران – دمشق» را با لذت می‌بینم. خیلی دوست داشتم که این مستند، در جشنواره اکران شود و من بتوانم آن را ببینم. آرزویم برآورده شد و چقدر خوب بود این فیلم. منطقی، منظم و با فکر. ظرف ۶۳ دقیقه، کلی اطلاعات، آگاهی مفید و مؤثر به بیننده می‌دهد. مقایسه علمی و مستند حدود هشت سال جنگ داخلی و ترور در سوریه و آشوب‌های دی ۹۶ در ایران است، با فیلم‌هایی که شاید هیچکدام‌مان ندیده‌ایم. امیدوارم این دفعه، صداوسیما از قافله عقب نماند و «به موقع» این مستند را پخش کند، به نظرم همه مردم ایران باید بدانند!

***بهزاد توفیق فر

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار سکه و ارز اعتراضات فرانسه بودجه 98 جام ملت های آسیا ابراهیم شفیعی جشنواره عمار جشنواره نهم صداوسیما فرنگیس حیدرپور مستند فرنگیس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۶۳۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران | من زمان جنگ ویتنام هم به آمریکایی بودنم افتخار می‌کردم اما حالا...| تصاویر

به گزارش همشهری آنلاین، تا پیش از شیوع کرونا و تغییرات مدیریتی در سینما، چند سالی بود که جشنواره فیلم فجر نه فقط در بهمن‌ماه بلکه در اردیبهشت‌ با ساختار و شمایلی متفاوت برگزار می‌شد و میزبان سینماگران و فیلم‌هایی از کشورهای دیگر بود.

جشنواره جهانی فجر با وجود برخی انتقادهایی که در داخل کشور نسبت به آن مطرح می‌شد، جایگاهی پیدا کرده بود که در همان چند دوره‌ی برگزاری چهره‌های بنامی از سینمای دنیا را به ایران کشاند از جمله پل ژوزف شریدر که درست در همین روز چهارم اردیبهشت‌ماه در نشستی خبری در پردیس سینمایی چارسو مقابل خبرنگاران ایرانی نشست.

نقش متفاوت لیلا حاتمی در یک فیلم آمریکایی

شریدر -فیلمنامه‌نویس و کارگردان مشهور امریکایی - که فیلمنامه‌های «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» ساخته مارتین اسکورسیزی را نوشته و در روزهای گذشته فیلم جدیدش با نام «اوه، کانادا» به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن راه یافته است، اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به جشنواره جهانی فجر در تهران آمد و پس از برگزاری یک کارگاه فیلمنامه نویسی، در یک نشست خبری پاسخگوی سوال‌ اهالی رسانه شد.

او در آن نشست با اشاره به اینکه «در دنیا چند فستیوال هستند که می‌توان جشنواره جهانی فجر را با آن‌ها مقایسه کرد مثل جشنواره تورنتو ولی از ابعاد این جشنواره و تعداد فیلم‌های حاضر در آن شگفت‌زده شدم» درباره آشنایی‌ خود با سینمای ایران گفته بود: «درباره جایگاه سینمای ایران که تردیدی نیست چون جایگاه ویژه‌ای دارد. در ۱۵ سال گذشته (تا سال ۱۳۹۸) سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین شکل گرفته و همیشه این انتظار می‌رود که در هر جشنواره‌ای از سینمای ایران فیلمی حضور داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب، سینمای ایران با کیارستمی شروع شد ولی بعد به فرهادی رسیدیم و حالا هم فیلم‌های دیگری هستند. یکی از دوستان من گادفری چیشایر (منتقد آمریکایی) است که فیلم‌های ایرانی زیادی دیده و کتابی درباره سینمای ایران می‌نویسد و به من فیلم‌های ایرانی پیشنهاد می‌دهد.»

شریدر که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری تقدر شد، درباره آینده سینما با وجود شبکه‌های مختلف و کمپانی‌هایی مثل نتفلیکس بیان کرده بود: «من فکر می‌کنم در این صد سال هرچه آموختیم خیلی به کارمان نیاید چون همه چیز تغییر کرده، مدت زمان فیلم‌ها عوض شده و اینکه کجا فیلم ببینیم و چگونگی پخش و عرضه، همگی تغییر کرده است. قبلاً فکر می‌کردم در یک مقطع گذار هستیم ولی الان فکر می‌کنم در یک مقطع گذار دائم هستیم. الان دیگر بازار هدف، آمریکایی‌ها نیستند بلکه برای چینی‌ها می‌سازیم.»

وی همچنین با اشاره به رشد روزافزون تکنولوژی گفته بود: «در حالی‌که فیلم‌ها منحصر به کلاس خاصی از فیلم‌سازان بودند، تکنولوژی این مرزها را شکسته و هر کسی می‌تواند فیلم بسازد. پس خبر خوب برای آینده سینما این است که هر کسی می‌تواند فیلم بسازد ولی خبر بد این است که دیگر نمی‌شود امرار معاش کرد.»

شریدر در بخشی دیگر از آن نشست درباره اینکه به نظر می‌رسد شناختش از سینمای ایران بیشتر با فیلمسازانی باشد که به نوعی سیاسی شناخته شده‌اند، بیان کرده بود: «تا جایی که من می‌دانم دو نوع سینما در ایران وجود دارد؛ یکی برای مجامع عمومی است و یکی هم داخلی و من بیشتر فیلم‌هایی را دیده‌ام که بیرون نمایش داشته‌اند، اما فیلم‌هایی را که درباره جنگ بوده چون خارج از کشور چندان نمایشی نداشته مسلماً ندیده‌ام. شما مثل فیلیپین دو سینمای داخلی و خارجی دارید و به همین دلیل دو جشنواره فجر هم دارید. با این حال من هیچ‌کدام از کارگردان‌ها مثل کیارستمی، فرهادی و پناهی را سیاسی نمی‌دانم ولی می‌دانم فیلم‌های سیاسی جذابی می‌شود اینجا ساخت.

این فیلمساز امریکایی در آن مقطع در واکنش به تحریم‌های رییس جمهور وقت ایالات متحده (دونالد ترامپ) علیه ایران و آسیب‌های آن به هنرمندان و سینما با ابراز تأسف از تحریم‌ها اظهار کرده بود: «الان دورانی است که نمی‌شود به امریکایی بودن افتخار کرد، در حالی که من همیشه و حتی زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار می‌کردم. در حال حاضر آنچه پیش آمده به بهانه تغییر رژیم ایران و در واقع برای دستیابی به نفت و منابع طبیعی شما است و این چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته و تأثیر یک هنرمند در مقایسه با ماشین پروپاگاندا خیلی اندک است. به همین دلیل به نظرم این وضعیت بسیار عذاب‌آور است.»

کد خبر 846832 منبع: ایسنا برچسب‌ها سینمای جهان کارگردانان سینمای جهان کارگردانان سینمای ایران خبر مهم سینمای ایران

دیگر خبرها

  • حمید سهیلی سرباز سینما بود/ راش‌هایی که اسناد تاریخی مهمی هستند
  • ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
  • قابهایی شبیه به زندگی از جنس فلسفه و شعر و عرفان
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست/ آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری است
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست
  • ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران | من زمان جنگ ویتنام هم به آمریکایی بودنم افتخار می‌کردم اما حالا...| تصاویر
  • روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
  • شش فیلم داریوش مهرجویی در جشنواره مسکو‌ نمایش داده می‌شود
  • نمایش «ملودی» در جشنواره انیمیشن «ورونژ»
  • فیلم سینمایی آپاراتچی ،روایتی از سینما برای سینما