ساز وکار ویژه مالی ایران و اروپا از اواسط ژانویه راه اندازی خواهد شد
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۷۶۱۰۶
به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز، جرت بلانک از اعضای ارشد بنیاد پرنفوذ کارنگی در گزارشی با عنوان 'خطر فاجعه بار مالی ترامپ برای آمریکا' با بررسی ابتکار ساز و کار ویژه مالی اروپا برای تسهیل روابط تجاری با ایران و خطرات آن برای دولت ترامپ افزود: درباره ساز و کار ویژه مالی باید گفت اگرچه موگرینی جزئیات آن را ارائه نداده اما زوایای آن هر روز روشن و روشن تر می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرانسه و آلمان رهبری این ساز وکار را به صورت مشترک برعهده خواهند داشت و احتمالا این ساز وکار از اواسط ماه ژانویه و در سومین سالگرد آغاز به کار توافق هسته ای ایران راه اندازی خواهد شد.
پولیتیکو می نویسد: اتحادیه اروپا چیزی نمانده تا ساز وکار ویژه مالی (SPV) با تهران برای تسهیل تجارت را راه اندازی کند و همه اینها در شرایطی است که تحریم های ایالات متحده علیه ایران تشدید می شود.
راه اندازی این ساز وکار ویژه مالی خطر بزرگی برای موقعیت مالی ایلات متحده در میان مدت و بلندمدت خواهد بود. این امر امکان لازم برای اروپا را فراهم می سازد که زیرساخت های بانکی را بجای نیویورک اجرا کند و تهدیدی برای نفوذ اقتصادی آمریکا شود که عنوان ستون فقرات عملیات بانکی جهانی شناخته می شود.
به گزارش ایرنا، عضو ارشد بنیاد کارنگی ادامه می دهد: اساسا، اتحادیه اروپا یک 'شبه بانک' برای مدیریت معاملات با ایران ایجاد می کند؛ این شبه بانک در برابر تحریم های ایالات متحده مقاوم خواهد بود و دلیل آن ارتباطی است که این بانک با دولت های کلیدی اروپایی دارد که بدون ریسک هرج و مرج سیاسی و رکود اقتصادی نمی توانند از سوی آمریکا تحریم شود.
بی شک راه اندازی چنین کانال مالی برای اروپا آسان نبوده است.
اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن چنین اقدامی را همیشه انجام نداده اند و از آنجا که تجارت اروپا و آمریکا بسیار در هم تنیده است، یافتن افراد یا مؤسسه هایی که مایل به رعایت نکردن تحریم های ایالات متحده باشند، کار بسیار دشواری بود. اما اینکه آنها در پی ایجاد این ساز وکار برآمده اند، نشانه ای از این است که اروپا متوجه شده خروج آمریکا از توافق ایران نشان دهنده سطح بی ثباتی، غیرقابل پیش بینی بودن و نادیده گرفتن منافع متحدان از سوی واشنگتن است که خود آینده ایالات متحده به عنوان قدرتمندترین اقتصاد دنیا و دلار به عنوان ارز جهانی را تحت تاثیر قرار می دهد.
با این وجود، ساز وکار ویژه مالی با یک قاعده نسبتا متعادل و آرام به پیش خواهد رفت زیرا قصد برانگیزاندن خشم ایالات متحده را ندارد و برای تسهیل معاملات موادی که شامل تحریم نیستند مانند فروش مواد غذایی، دارو و برخی کالاهای مصرفی به ایران استفاده می شود.
اگرچه مقامات اروپایی قطعا در لوای ساز وکار ویژه مالی به دنبال معاملات گسترده تری با ایران هستند که تحت تاثیر تحریم های آمریکا قرار دارند.
در این میان دولت ترامپ ممکن است از چنین ساز وکاری که تنها به معامله کالاهای بشردوستانه با ایران می انجامد خوشامد بگوید. هرچند ادعا کرده که چنین چیزی «مشکل ما نیست»، حتی اگر افراد عادی در ایران قادر به دریافت داروهای مورد نیاز نباشند. وی ممکن است به فشار بر متحدان برای رابطه با ایران ادامه دهد. لذا در این شرایط ساز وکار ویژه مالی می تواند برخی از اثرات منفی تحریم ها را به حداقل برساند.
به عبارتی هرچند ایران از نقطه نظر سیاسی اهمیت بسیاری دارد اما این اهمیت در بخش تجاری چندان مهم نیست تا اروپا بخواهد خطر روابط تجاری خود با آمریکا را به دلیل معامله با ایران به خطر بیندازد.
اما این کانال هرچه باشد کابوسی برای ایالات متحده است که متحدان واشنگتن را مجبور به ایجاد گزینه های مالی برای دلار می کند که می تواند اثرات عمیق سیاسی و اقتصادی برای واشنگتن در پی داشته باشد.
دولت ترامپ باید پیامدهای ناشی از انتخاب ناگزیر متحدانش برای استفاده از یک راه حل جایگزین برای انجام معاملات با ایران را بپذیرد. تسلط آمریکا بر اقتصاد جهانی از طریق حاکمیت آن در امور مالی و دلار به عنوان ارز جهانی شناخته می شود. لذا ترامپ، با دادن بهانه به متحدان خود برای انتخاب گزینه های دیگر، قدرت اقتصادی بلند مدت ایالات متحده را به خطر می اندازد.
اما اعلام ایجاد ساز و کار ویژه مالی از سوی 'فدریکا موگرینی' مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، مهمترین موضوعی بود که در آن جهان به سیرک ترامپ برای ادعایش مبنی بر 'بیش از هر دولت دیگری در تاریخ آمریکا دستاورد داشته است' بخندد یا حتی تلاش ناکام ترامپ برای متقاعد کردن شورای امنیت برای پیوستن به کارزار فشار علیه ایران را بیش از پیش به چشم آورد.
کارنگی افزود: سیاست های رئیس جمهوری ایران چگونه می تواند موقعیت ایالات متحده به عنوان بانکدار جهانی را تضعیف کند؟
سیاست 'دونالد ترامپ' رییس جمهوری آمریکا در قبال ایران بی پروا بوده است و همین سیاست می تواند باعث شود ایران به سمت یک برنامه هسته ای نامحدود حرکت کرده و اعتبار آمریکا را در عرصه بین المللی برای چانه زنی بر سر سایر مسائل کاهش دهد. این موضوع بیش از هر چیز بر روی رابطه آمریکا با متحدان و به ویژه نقش مرکزی ایالات متحده در نظام مالی جهان تاثیرگذار بوده است.
در ادامه یادداشت این عضو سومین اندیشکده پرنفوذ جهان آمده است: دولت ایالات متحده اکنون فرصتی دارد که شاید بهترین فرصت باقی مانده باشد و آن اینکه خطر پیش آمده را به حداقل برساند.
اگر دولت ترامپ این خطر را درک کرده باشد می تواند این تهدید را با کمترین تاثیر بر روی کارزار فشار حداکثری بر تهران، به حداقل برساند.
ایرنا
انتهای پیام/
171 / 156 اتحادیه اروپا جمهوری اسلامی ایران آمریکامنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اتحادیه اروپا جمهوری اسلامی ایران آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۷۶۱۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دامی که آمریکا برای عراق پهن کرد
مینا العریبی، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان در مقاله The National «عراق را ترک نکنید؛ در چرایی تداوم حضور آمریکا در عراق» که در وب سایت فارن افرز منتشر شده است، سعی در توجیه تداوم حضور آمریکا در عراق داشته است.
به گزارش فرهیختگان به نقل از العریبی در این مقاله سعی کرده آمریکا را ضامن حاکمیت عراق توصیف کند؛ گزارهای که بیپایه بودن آن در نگاهی سطحی به وضعیت عراق در طول سالیان اشغال روشن میشود. نکته مهمتری که خوانش این مقاله آن را روشن میسازد، بیم آمریکا و حامیان آن از پیوند محکم جمهوری اسلامی ایران و عراق و ارتباطات قوی دو کشور است.
اکثر نخستوزیران عراق در دو دهه گذشته در مقطعی از ارتش آمریکا خواستهاند کشورشان را ترک کنند.
مذاکرات دوجانبه طی ۱۵ سال گذشته یا بیشتر سبب شده است حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق از زمان اوج آن در سال ۲۰۰۷، یعنی زمانی که ۱۷۰ هزار نیروی آمریکایی بهعنوان بخشی از «بسیج» مبارزه با القاعده و پشتیبانی از نیروهای مسلح این کشور که پس از متلاشی شدن از سوی واشنگتن در سال ۲۰۰۳ هنوز در مرحله بازسازی خود بودند، بهشدت کاهش یابد.
تعداد فعلی سربازان آمریکایی در عراق اکنون ۲۵۰۰ نفر است. تهدید ایجاد شده از سوی القاعده و داعش در این کشور هم به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و اعمال خشونتآمیز چشمگیر هم نادر شده، شرایطی که توجیهکننده حضور کمرنگ نیروهای آمریکایی در عراق است.
اکنون سودانی به دنبال پایان دادن به ماموریت نظامی آمریکا در عراق است. اگرچه سودانی بهعنوان فرمانده کل قوا عملا باید بر تمام نهادهای مسلح عراقی تفوق داشته باشد، اما در عمل، گروههای شبهنظامی یا بهصورت خودمختار یا از طریق نیروهای بسیج مردمی -سازمانی فراگیر که از نظر قانونی بخشی از دستگاه امنیتی عراق بوده، اما مستقیما با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران- هماهنگی دارد.
هنگامی که سودانی در ۱۵ آوریل با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در واشنگتن دیدار کند، از ایالاتمتحده درخواست خواهد کرد تمام نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کند، اما بعید است که طرحی برای مقابله با شبهنظامیان پس از خروج این نیروها ارائه کند.
اگر حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق به پایان برسد، احتمالا متعاقبا شاهد ایجاد اختلافات سیاسی خواهیم بود. پیشرفتهای حاصل شده برای نیروهای مسلح عراق از سال ۲۰۱۴ یعنی زمانی که آنها نتوانستند مانع پیشروی داعش در یکسوم خاک خود شوند، در صورت برداشته شدن دست حمایت ایالاتمتحده ممکن است از بین برود. واشنگتن اکنون باید از اهرم نفوذ خود در بغداد برای حفظ حضور نظامی غیرجنگی، مشابه نیروهایی که در آلمان، ژاپن، فیلیپین و کشورهای دیگر دارد، استفاده کند.
فضای مذاکرهحضور ایالاتمتحده در عراق در برههای ناپایدار برای خاورمیانه در کانون توجه قرارگرفته است. جنگ در نوار غزه فرصتهایی را برای آن دسته از بازیگران خارجی ایجاد کرده است که به دنبال سود بردن از ویرانیها هستند، ازجمله ایران. نیروهای نیابتی ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری فعال هستند و تهران خواستار چیزی جز کاهش حضور ایالات متحده در منطقه و ترک کامل عراق نیست.
ایالاتمتحده امروز دوستان زیادی در رهبری عراق ندارد؛ وضعیتی که نتیجه عدم تعامل دیپلماتیک این کشور در طول سالها به شمار میرود. با این حال، این امر بدان معنا نیست که سیاستمداران عراقی همگی خواهان خروج نیروهای آمریکایی از این کشور هستند.
در این میان سیاستهای دولت عراق نیز تا حدودی متناقض است. تلاشهای کنونی برای پایان دادن به حضور نظامی ایالاتمتحده بخشی از تلاش گستردهتر بغداد برای محدود کردن نفوذ بینالمللی در این کشور است؛ دولت عراق همچنین استفاده از دینار عراق را برای معاملات مالی بهجای دلار آمریکا دنبال میکند و نهاد ماموریت کمکرسانی سازمان ملل به عراق را نیز که به نظارت بر انتخابات و تشویق گفتگو میان احزاب سیاسی رقیب کمک کرده، محدود کرده است.
با این حال، دولت عراق همچنان به دنبال برقراری پیوند نظامی با غرب است. گروه مامور ناتو در عراق که به آموزش و مشاوره نیروهای عراقی کمک میکند، برخلاف آمریکا، زیر بار انتقادها قرار ندارد.
دلایل بقادولتهای پیشین ایالاتمتحده تلاشهای مختلفی را برای پاسخگویی به خواستههای عراق برای مذاکره مجدد درباره حضور نظامی ایالات متحده در عراق انجام دادهاند. خاطرات وعده رئیس جمهور اوباما برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق و بازگشت سهسال بعد آنها به این کشور هنوز هم در خاطرات اهالی عراق زنده است.
برای بیش از دو دهه، عراق سنگ بنای سیاست خاورمیانهای ایالاتمتحده بوده و فعالیتهای نظامی ایالاتمتحده بیشتر بر تهدید تروریستی القاعده و بعدا داعش متمرکز بوده است. البته اگرچه این گروهها هنوز هم تهدید بهشمار میروند، دامنه دست درازی آنان بهشدت کاهش یافته است، اما در این میان خطرات دیگری در قالب گروههای شبهنظامی سرکش پدیدار شده است که بیشتر آنها از سوی تهران تغذیه میشوند.
البته ایالاتمتحده در این میان بدون اهرم فشار هم نیست. عراق همچنان بهشدت به حمایت سیاسی و نظامی واشنگتن برای تقویت نیروهای مسلح خود و همکاری با شرکای منطقهای متکی است.
آزمون ارادههایک تناقض کلیدی در بطن سیاست عراق وجود دارد؛ درخواستهای ارائهشده برای حاکمیت بیشتر عراق که در عمل به خروج نیروهای آمریکایی ترجمه میشود، توسط گروههایی تحریک میشود که خود با گرفتن دستورات از تهران، اقتدار دولت عراق را تضعیف میکنند. ایالاتمتحده ضربه اولیه را [به حاکمیت عراق]با جنگ و اشغال سال ۲۰۰۳ وارد کرد و آسیب به حاکمیت عراق به شبهنظامیان و دیگر بازیگران غیردولتی اجازه داد تا در سالهای پس از آن تکثیر شوند.
موضوع حضور نیروهای آمریکایی در عراق به آزمون اراده بین بازیگران سیاسی خواستار هماهنگی بغداد با تهران و کسانی تبدیل شده که میخواهند استقلال عراق را از طریق ایجاد توازن در روابط با تهران و واشنگتن تضمین کنند. آنچه در این بحث مطرح است بسیار بزرگتر از چند هزار سرباز غیرجنگی است. بهنفع عراق و ایالاتمتحده است بر سر یک توافق بلندمدت مذاکره کنند که مساله سربازان را حل و در مرحله بعدی روابط ایالاتمتحده و عراق را تنظیم کنند.