Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «پرچم‌های تاریکی» نوشته علی محمدی هوشیار، بازخوانی انتقادی آرای منصور هاشمی خراسانی از مدعیان منجی آخرالزمان براساس کتاب «بازگشت به اسلام» است که از سوی انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.
یکی از جریان‌های انحرافی در عرصه مهدویت، جریان منصور هاشمی خراسانی است که با برافراشتن پرچم «البیعة لله» خود را منجی آخرالزمان دانسته و با خلط حق و باطل، به معجونی مسموم و مهلک دست یافته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این جریان با شعار «بازگشت به اسلام» کار خود را آغاز کرده و همانند سلفی‌گران، چنین وانمود می‌کند که اسلام راستین به انحراف رفته و تنها منصور هاشمی خراسانی از آن آگاه است. شعار بازگشت به اسلام، همانند شعار خوارجی است که بنا به تعبیر امیر مومنان علی بن ابیطالب (ع) گفتار حقی را به زبان آوردند و از آن اراده باطل کردند.
منصور هاشمی براساس این شعار، کتابی با عنوان بازگشت به اسلام نوشت و آن را در چهار بخش مقدمات، ضرورت و امکان بازگشت به اسلام، موانع بازگشت به اسلام و شناخت اسلام مدون کرد.
وی یکی از مدعیان پوشالی در عرصه مهدویت است که با استفاده از القابی همچون منصور، هاشمی و خراسانی، ذهن مخاطب را با برخی روایات مرتبط با ظهور گره زده و با زمینه‌ساز دانستن خود برای ظهور امام مهدی (عج) دامنه فریب را برای مردم فراهم کرده است. اساس ادعای منصور هاشمی در برخورداری از جایگاه الهی و دعوت به امام مهدی (عج) خلاصه می‌شود. وی با ارائه سخنانی به الهی بودن جایگاهش تصریح کرده و خود را مأمور به زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی (عج) معرفی کرده است. یکی از این ادعا‌ها بدین صورت است: «من شمع شما در تاریکی‌های زمین هستم. به من نزدیک شوید تا روشنایی یابید و از من دوری نجویید که در تاریکی فرو می‌مانید و خداوند به کاری که می‌کنید، آگاه است.»
در بخشی از این کتاب در نقد یکی از ادعا‌های منصور هاشمی خراسانی آمده است؛ منصور هاشمی پس از بیان موانع بازگشت به اسلام، درصدد شناخت اسلام بوده و سعی بر آن دارد تا فهم باطل خود از اسلام را به مخاطبان عرضه کند. وی در این بخش دچار تناقض در گفتار شده و با وجود اینکه در سخنان پیشین خود، عقل را تنها معیار و ابزار شناخت می‌دانست. این بار «کتاب خدا» و «پیامبر خدا» و همچنین در جایی دیگر «حس» و «وجدان» را نیز از جمله معیار‌های شناخت دانسته است.
علاوه بر آن، وارد تناقضی دیگر شده و شناخت خدا را مبتنی بر هیچ چیز دیگری ندانسته و آن را یک شناخت بدیهی فرض کرده است؛ این در حالی است که در ابتدای کتاب، شناخت شرع و هر چیز دیگری را مبتنی بر عقل دانسته است. چنانچه گفته است: «چیزی شناخته شده‌تر از او (خدا) نیست تا واسطه شناخت او واقع شود. با این وصف، شناخت خداوند واسطه در شناخت آن است و از این حیث، بر شناخت آن تقدم دارد.
در یکی از بخش‌های دیگر مدافعان حرم را زیر سؤال برده و گفته است: سفیهانی که اکنون از اقصای زمین به سوی عراق و شام سرازیرند تا برای ایجاد حاکمیت مردی از خود بجنگند که می‌دانند خداوند او را برای حاکمیت بر زمین نگماشته است، به این ترتیب با طاغوتی می‌جنگند تا طاغوتی دیگر را بر جای او بنشانند؛ در حالی که خود را بر هدایت می‌پندارند. وی در جایی دیگر درباره شهدای مدافع حرم گفته است: آیا از اینان به شگفت نمی‌آیید؟! کشته این را شهید می‌نامند و کشته آن را شهید می‌نامند؛ در حالی که آن دو جز مرداری که باد‌ها بر آن می‌وزد، نیستند. آگاه باشید که شهیدی جز من و یارانم نیست؛ اگر چه بر بستر‌های خود بمیرند.
نویسنده در نقد این گفته‌ها این گونه پاسخ می‌دهد؛ مدافعان حرم که از اقصای زمین به عراق و سوریه می‌روند تا با داعش مبارزه کنند، نه به خاطر تثبیت حکومت رؤسای جمهور آن دو کشور، بلکه برای دفاع از شیعیان مظلوم، دفاع از ارزش‌های شیعی و همچنین با هدف قطع نسل دشمن متجاوزی که قصد حمله و تسلط بر سایر کشور‌های اسلامی را دارد، مبارزه می‌کنند، این دفاع ارزشمندی است که ریشه در اعتقاد جوانان داشته و ارتباطی با حاکمیت این و آن ندارد.
از سوی دیگر این سؤال باید پاسخ داده شود که آیا حکومت یک مسلمان بر مسلمان بهتر و عقلانی است یا حکومت داعش بر مسلمان؟ هر عقل سلیمی بر این باور است که اختیار مسلمانان باید در دست خودشان باشد و در حد امکان زیر بار سلطه کفار نروند؛ بنابراین چنانچه هدف مدافعان حرم را تثبیت حکومت‌های اسلامی عراق و سوریه بدانیم، باز هم مرتکب امری مقدس شده‌اند؛ زیرا کشور مسلمانان را از شر سلطه کفار نجات داده‌اند که همان هدف انبیا و اوصیای الهی بوده است.
در پشت جلد کتاب نیز می‌خوانیم؛ امام صادق (ع) از دوازده پرچم در هنگامه ظهور، خبر داد. پرچم‌هایی که شبیه هم هستند و حق و باطل را به هم آمیخته می‌کنند. مفضل به خاطر این اوضاع گریست. امام صادق (ع) به او فرمود: پرچم ما روشن‌تر از خورشید است و در بین آن‌ها به راحتی شناخته خواهد شد. این کتاب در صدد معرفی یکی از پرچم‌های تاریکی است که پیش از ظهور امام مهدی (عج) برافراشته شده و سعی بر گمراه کردن مردم با شعار «بازگشت به اسلام» دارد و تاریخ چه بسیار شعار‌هایی مانند آن را به خود دیده است. شعارهایی، چون «إن الحکم إلالله» با «الرضا من آل محمد (ص)» که همگی در پی ایجاد انحراف با شعار‌های فریبنده بوده‌اند، اما در نهایت به زباله‌دان تاریخ پیوستند.
یادآور می‌شود، کتاب «پرچم‌های تاریکی» نوشته علی محمدی هوشیار است که از سوی انتشارات کتاب جمکران با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۲ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: کتاب جمکران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۷۸۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روش‌شناسی رئالیسم انتقادی؛ عناصر، فرایند و گام‌ها

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، رئالیسم انتقادی (critical realism) رویکردی فلسفی به فهم علم است که ابتدا توسط روی‌باسکار (۱۹۴۴–۲۰۱۴) آغاز شد. این رویکرد بخشی از فلسفه علم عمومی را با بخشی از فلسفه علوم اجتماعی (طبیعت‌گرایی انتقادی) ترکیب می‌کند.

فرهاد بیانی (استادیار جامعه‌شناسی) در مقاله‌ای با عنوان «درآمدی بر روش‌شناسی رئالیسم انتقادی در علوم اجتماعی» به این موضوع اشاره می‌کند که رئالیسم انتقادی، براساس هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی ویژ‌ه‌ای که دارد، برای مطالعۀ پدیده‌های اجتماعی و شناسایی سازوکار‌های مولد زیربنایی این پدیده‌ها و رویدادها، واجد روش‌شناسی خاص و ویژه است.

او می‌نویسد این روش‌شناسی که درپی شناسایی این سازوکارهاست، یک روش‌شناسی چندمرحل‌های است که در هر مرحله‌ای کوشش می‌شود تا یک گام به شناسایی و آشکارسازی این سازوکار‌ها نزدیک‌تر شود.

این پژوهشگر در این مقاله روی بسکار ابتدا روش‌شناسی پیشنهادی خود برای مطالعۀ واقعیت‌های اجتماعی و شناسایی مکانیسم‌های مولد زیربنایی آنها را در چهار مرحله معرفی کرد و سپس در نوشتاری آن را ذیل یک فرایند شش مرحل‌های معرفی نمود.

اگرچه اساساً مباحث روش‌شناختی رئالیسم انتقادی، در قیاس با مباحث هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی آن، چنان مورد توجه و بسط قرار نگرفته است، اما هستند آثاری که کوشیده‌اند روش‌شناسی این مکتب فلسفی-اجتماعی را تشریح و تصریح کنند. 

* روش شناسی RRRE 

بیانی در این مقاله می‌نویسد: روش‌شناسی چهار مرحله‌ای روی بسکار که به اختصار RRRE نامیده میشود  شامل این چهار مرحله است:

تصریح و شفاف‌سازی یک رویداد پیچیده ازطریق تفکیک و تجزیۀ آن به اجزای  تشکیل‌دهنده‌اش توصیف مجدد علت‌های وجودی اجزای آن رویداد بازنگری در علل مولد این اجزا و عناصر که موجب خلق رویدادها و وضعیت های پیشین شده‌اند  به‌دیل های علل محتمل اجزا مباحث روش‌شناختی رئالیسم انتقادی، در قیاس با مباحث هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی آن، چنان مورد توجه و بسط قرار نگرفته است، اما هستند آثاری که کوشیده‌اند روش‌شناسی این مکتب فلسفی-اجتماعی را تشریح و تصریح کنند

به زعم این پژوهشگرروش‌شناسی بسکار، مورد نقد‌های جدی قرار گرفت، به‌ویژه این که میان انتزاع و تبیین پیوند و ارتباطی برقرار نشده است به‌ همین‌ سبب، او در یکی از مقالاتی که در کتاب میان رشته و تغییرات اقلیمی منتشر کرد، کوشید این روش‌شناسی را بسط دهد و با تقریر مجدد آن و اضافه‌کردن دو مرحلۀ دیگر کوشید نقایص موجود را برطرف کند.

* روش‌شناسی RRREIC

او در ادامه می‌نویسد: چون توضیحات کافی و روشنی بیان نمی‌کند و از همه مهمتر این که پژوهش‌های تجربی با این روش انجام نداده است که بتواند به‌صورت کاربردی اجزای آن را نشان دهد، این توضیحات نیز کمک زیادی به رفع ابهامات روش‌شناختی نمی‌کند. با این توضیحات که به این روش‌شناسی اصلاح‌ شده است که به اختصار RRREIC خوانده می‌شود نگاهی می‌ا‌‌فکنیم.

 تصریح (Resolution) و شفاف‌سازی یک رویداد یا پدیده پیچیده به اجزا و عناصر تشکیل‌دهنده آن،  توصیف (Redescription) مجدد این مؤلفه‌ها و عناصر به‌شیو‌های قویاً تبیینی،  بازنگری (Retrodiction)  درباب علل که احتمالا می‌توانند تبیین‌کننده رویداد‌ها یا وضعیت‌های از قبل  
موجود باشند،  تبیین (Elimination) حذف‌های رقیب قبلی،  شناسایی (Identification) سازوکار‌های علّی یا مولد قبلی،  تصحیح  (Correction) مداوم یافته‌های پیشین در پرتوی یک تبیین یا تحلیل تکمیل‌ شده است.


این پژوهشگر می‌نویسد اگرچه کم‌اند کار‌های پژوهشی تجربی که رویکرد رئالیسم انتقادی را در قامت و هیبت روش‌شناختی به کار گرفته باشند و پژوهش‌هایی را به صورت عملی با تکیه بر این نحله انجام داده باشند، هم چنین آثاری که به معرفی ماهیت و چیستی این روش‌شناسی به‌صورت نشری پرداخته باشند نیز بسیار محدودند، اما هستند آثاری که در این مسیر گام نهاده‌اند.

برخی ازمهمترین آنها عبارت‌اند از: کار‌های دنرمارک و همکاران (۲۰۰۲) بیستاد و مانکولد (۲۰۱۱) راین و ویلیامز(۲۰۱۲) فلچر (۲۰۱۷) تاپا و املند (۲۰۱۸) و زاخاریادیس و همکارانش (۲۰۱۳.)

بیانی در پایان این مقاله با اشاره به مراحل و فرآیندهای روش شناختی رئالیشم انتقادی می‌نویسد: به دیگر سخن می‌توان گفت در بررسی بیشتر این آثار مشخص شد که تفاوت‌هایی میان آنها وجود دارد، اما بخشی قابل‌توجه از مراحل و فرایند روش‌شناختی رئالیسم انتقادی که در این مقاالت و پژوهش‌ها معرفی شده‌اند شبیه یکدیگرند. با این‌حال، در این میان، کار دنرمارک و همکاران، از جامعیت و شفافیت بیشتری نسبت به دیگر آثار برخوردار است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ناراحتی وزیر ورزش از شرایط حاکم بر فوتبال/ ماجرای جلسه کیومرث هاشمی با هیات رئیسه فدراسیون فوتبال
  • روش‌شناسی رئالیسم انتقادی؛ عناصر، فرایند و گام‌ها
  • بازخوانی یک پرونده
  • آگهی‌های دروغین اجاره ارزان خانه؛ بیعانه ندهید!
  • از محاکمه کرباسچی تا قطعی شدن کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی /بازخوانی خاطرات آیت الله هاشمی
  • تاریخ طب در ایران پس از اسلام در فهرست صد کتاب ماندگار قرار گرفت
  • ماجرای دیدار انتخاباتی مسیح مهاجری با هاشمی رفسنجانی / بازخوانی تاریخ
  • ماجرای کتاب به امانت گرفته‌شده‌ای که بعد از یک قرن به کتابخانه بازگشت!
  • ایجاد ساختار مشترک کابل و اسلام آباد برای بازگشت مهاجرین افغانستانی
  • روش‌شناسی رئالیسم انتقادی در علوم اجتماعی