Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، نظریه مشورتی صادر شده در پاسخ به استعلام شماره ۱۳۹۶۰۲۵۰۰۲۰۳۰۲۴۹ مورخ ۱۳۹۶.۱۱.۱۲ بوده و متن آن به شرح زیر است:

۱- در فرض سؤال که طرفین در قرارداد قید نموده­‌اند «طرفین اختلاف را از طریق داوری حل و فصل می‌کنند و در صورت عدم حل آن، از طریق مراجع قضایی حل و فصل می‌شود» ممکن است مقصود، اشاره به سیر قانونی قضیه باشد که هرگاه بنا به دلایلی مانند ابطال رأی داور، از طریق داوری موضوع حل و فصل نشود، طبیعتاً موضوع از طریق مراجع قضایی حل و فصل می­شود و ممکن است مقصود، اعطای اختیار میانجی‌گری یا سازش باشد که در هر حال احراز قصد مشترک طرفین با توجه به اظهارات آنان و سایر اوضاع و احوال با مراجع رسیدگی‌کننده است و در هر حال طی فرآیند داوری یا میانجی گردی یا سازش، قبل از مراجعه به دادگاه الزامی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۲- اولاً برابر ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ «علم قاضی عبارت از یقین حاصل از مستندات بیّن در امری است که نزد وی مطرح  می­‌شود. در مواردی که مستند حکم، علم قاضی است، وی مؤظف است قرائن و امارات بیّن مستند علم خود را به طور صریح در حکم قید کند.»

ثانیاً داور نیز به مانند قاضی بر اساس علمی که مستند به قرائن و امارات بین باشد، می‌تواند رأی صادر کند.

ثالثاً با توجه به اینکه قواعد مربوط به اعتبار ادله از قواعد ماهوی است، به همین علت در قوانین ماهوی (قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی) ذکر شده است، بنابراین در صورتی که رأی داور بر اساس علم وی صادر شده ولی مغایر قرائن و امارات موجود در پرونده باشد، به علت اینکه رأی مزبور مخالف قوانین موجد حق صادر شده است، به استناد بند یک ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی دادگاه­‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ قابل ابطال است.

۳- اولاً تشخیص ارجاع امر به هیأت کارشناسی بر عهده مقام رسیدگی‌کننده اعم از قاضی یا داور است و صرف زیاد بودن مبلغ خواسته موجب ارجاع امر به هیأت کارشناسی نمی­‌باشد بلکه تنها ملاک ارجاع امر به کارشناسی مجدد آن است که نظر کارشناسی اولیه برخلاف اوضاع و احوال محقق مسئله باشد.

ثانیاً اگر داور نظر کارشناس را مخالف اوضاع و احوال محقق مسئله نداند و رأی صادر کند ولی دادگاه در مقام رسیدگی به دعوای ابطال رأی داور، نظر کارشناس مزبور را برخلاف اوضاع و احوال محقق مسئله بداند با توجه به پاسخ بند ۲ می‌تواند موضوع را به هیأت کارشناسی ارجاع دهد و سپس تصمیم مقتضی اتخاذ کند.

۴- با عنایت به بند یک ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ رأی داور نباید مخالف با قوانین موجد حق باشد. بنابراین داور نمی تواند به استناد آیین نامه، رأی بر خلاف قوانین مذکور صادر کند و گرنه به تشخیص دادگاه رأی وی باطل و غیر قابل اجرا است.

۵- اولاً با توجه به ماده ۴۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ کلیه اختلافات را می‌توان به داوری ارجاع کرد، مگر مواردی که طبق قانون منع شده‌اند.

ثانیاً بند ۲ ماده ۴۹۶ قانون یاد شده که برخی دعاوی خانوادگی را قابل ارجاع به داوری ندانسته است، دعوای نفقه و تمکین را در زمره این استثنائات ذکر نکرده است. بنابراین اصولاً ارجاع این دعاوی به داوری با منعی مواجه نیست.

۶- مستفاد از مواد ۳، ۴ و ۵ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۷۶.۵.۲۶ و مواد ۶ و ۱۷ آیین‌نامه اجرایی آن، صدور دستور تخلیه توسط مراجع قضایی (در حال حاضر شورای حل اختلاف) امری ترافعی نیست و مرجع قضایی در صورت تنظیم اجاره نامه طبق مقررات قانون فوق‌الذکر و انقضای مدت اجاره باید دستور تخلیه را صادر کند. در حالی که طبق ماده ۴۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی وانقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ شرط داوری ناظر به رسیدگی به اختلافات طرفین است. بنابراین وجود شرط داوری مانع تقاضا و صدور دستور تخلیه برابر مقررات یاد شده توسط مرجع قضایی نخواهد بود. البته با توجه به این که اختلافات ناشی از عقد اجاره و تمدید یا عدم تمدید آن باید با مراجعه به داوری مورد رسیدگی قرار گیرند، بنابریان هرگاه بعد از صدور دستور تخلیه مستاجر در اجرای ماده ۱۷ آیین‌نامه یادشده به ادعای تمدید یا عدم تمدید اجاره و امثال آن نسبت به صدور دستور تخلیه شکایت کند و مرجع صادر کننده دستور مزبور، ادعا را مؤثر در تخلیه یا نحوه آن بداند ضمن عدول از دستور تخلیه و رفع اثر از آن طرفین را به مراجعه به داوری هدایت کند.

۷- اختلافاتی که رسیدگی به آنها در صلاحیت هیأت‌ها و کمیسیون‌های خاص است، قابل ارجاع به داوری نیستند. زیرا مستفاد از ماده ۴۵۴ قانون آیین دادرسی در امور مدنی و بندهای الف و ه ماده ۱ و بند ۲ ماده ۲ قانون داوری تجاری بین‌المللی، فقط اختلافاتی که جنبه ترافعی دارد و رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه است، قابل ارجاع به داوری‌اند. ثانیاً اموری که در صلاحیت هیأت‌ها و کمیسیون‌های خاص مانند هیأت تشخیص حل اختلاف کارگر و کارفرما و کمیسیون‌های پیش‌بینی شده در قانون شهرداری و... هستند، اموری تخصصی و مربوط به نظم عمومی‌اند که قانون‌گذار برای رسیدگی به آنها مرجع خاصی را پیش‌بینی کرده است و عدول از صلاحیت آنها با توافق طرفین و مراجعه به مرجعی دیگر حتی مرجع قضایی ممکن نیست.

۸- الف) اعتراض و اقامه دعوا مبنی بر ابطال رأی داور مقید به مهلت مقرر در ماده ۴۹۰ قانون آیین دادرسی در امور مدنی و تبصره آن است و جهت اعلام شده مبنی بر بی اعتباری رأی داور از سوی معترض از این حیث تأثیری ندارد. با این حال چنانچه مهلت یاد شده متقضی شده باشد، هر زمان که تقاضای اجرای رأی داور از دادگاه به عمل آید، محکوم علیه رأی داوری می‌تواند بطلان ذاتی رأی را به دادگاه خاطر نشان سازد. بدیهی است در چنین فرضی دادگاه با عنایت به صدر ماده ۴۸۹ قانون یاد شده درصورت احراز بطلان رأی داور از صدور دستور اجرای آن خودداری می‌کند.

ب- هرگاه دعوای ابطال رأی داور مطرح شده و دادگاه رأی ماهوی (حکم) مبنی بر تأیید رأی داور (ردّ دعوای متقاضی ابطال رأی داور) صادر کرده باشد، در مقام اجرای رأی داور نمی‌توان بر خلاف حکم دادگاه، رأی داور را باطل دانست و از اجرای آن خودداری کرد ولی اگر در فرض سؤال رأی دادگاه به صورت شکلی باشد، موضوع مشمول بند الف پاسخ است.

۹- وجود موافقت نامه داوری شرط ضروری و مبنای اختیار داور برای رسیدگی به اختلاف است و بی‌اعتباری موافقتنامه داوری طبق بند ۷ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی در امور مدنی و به طریق اولی فقدان آن از موجبات ابطال رأی داوری است. در هر حال محکوم علیه رأی داوری در صورت ادعای باطل بودن رأی داوری، باید طبق ماده ۴۹۰ قانون یاد شده طرح دعوا کند و مسأله لزوم پرداخت هزینه دادرسی نمی‌تواند او را از طرح چنین دعوایی معاف کند. زیرا طریق جبران خسارت ناشی از دادرسی در ماده ۵۱۵  همین قانون و سایر مقررات مربوط پیش‌بینی شده است.

۱۰- اگر مقصود از وکالت مذکور در استعلام، وکالت در دادگاه‌ها باشد، هرگاه در وکالت نامه وکیل به اختیار مذکور در بند ۵ ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ تصریح شده باشد تمدید مهلت داوری نیز مشمول اطلاق «وکالت در ارجاع دعوی به داوری است» و اگر مقصود وکالت خارج از دادگاه در موارد مراجعه مستقیم به داور باشد، در این صورت وکیل در داوری در صورتی اختیار «تمدید مهلت داوری» را دارد که در وکالت نامه تصریح شده باشد یا از ابتدا تعیین مهلت داوری به وی محول شده باشد.

۱۱- در فرض سؤال که هیچ نشانی از طرف مقابل وجود ندارد، با توجه به اینکه اولاٌ برابر ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ داوران در رسیدگی و رأی تابع مقررات قانون آیین دادرسی نیستند، ثانیاً از مجموعه مقررات مربوط به داوری استفاده می‌شود که جریان داوری منوط به اطلاع طرفین آن از شروع این فرایند است که البته نحوه ابلاغ به آنان و احراز این امر بر عهده داور است مگر این که طرفین به نحو دیگری مقرر کرده باشند. ثالثاً مواد ۳ و ۴ قانون داوری تجاری بین‌المللی راجع به داوری‌های مشمول این قانون در این خصوص صراحت دارد که در داوری داخلی نیز می‌توان از ملاک آن استفاده کرد، بنابراین در فرض سؤال امکان نشر آگهی وجود ندارد؛ به ویژه آنکه در مقررات مربوط به داوری، صدور رأی غیابی و نیز امکان رسیدگی واخواهی که تدارک کننده نقائص رسیدگی غیابی است، پیش‌بینی نشده است.

۱۲- با عنایت به ماده ۴۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ ارجاع به داوری مبتنی بر تراضی و توافق طرفین است و با توجه به قواعد عمومی قراردادها، با توافق طرفین نیز ازبین می‌رود. چنانکه مقنن در بند یک ماده ۴۸۱ قانون یاد شده به این امر تصریح کرده است و درج حق فسخ برای یکی از طرفین نیز مبتنی بر توافق طرفین است و دلیلی بر منع آن وجود ندارد. با این حال برای تعیین حدود این حق از نظر قابلیت اعمال آن، قبل یا بعد از رجوع به داوری، باید حسب مورد با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر قضیه، قصد مشترک طرفین احراز شود.

۱۳- مستفاد از ماده ۴۸۱ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ که مقرر می‌دارد با توافق طرفین یا فوت یا حجر یکی از طرفین داوری از بین می رود این است که بقای داوری مانند حدوث آن محتاج اراده طرفین است و بنابراین در صورت فوت یکی از طرفین قبل از پایان داوری (ابلاغ رأی داور) به لحاظ انتفاء یک پایه توافق، داوری نیز منتفی می‌شود.

۱۴- اگر موقعیت قراردادی به ثالث منتقل شود، شرط داوری نیز منتقل می‌شود، در غیر این صورت با صرف انتقال موضوع قرارداد، شرط داوری منتقل نمی‌شود.

۱۵- الف) اگر طرفین راجع به موضوع اختلاف صلح کنند، دعوا (اختلاف) از بین می‌رود و صدور رأی از سوی هیأت داوری راجع به موضوع اختلاف اعم از اتفاقی یا اکثریت منتفی است و النهایه برابر ماده ۴۸۳ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ صلحنامه‌ای تنظیم و به امضاء داوران می‌رسد.

ب) در روش حل و فصل اختلافات براساس انصاف یا کدخدا منشی، داور مقید به اجرای دقیق قوانین موضوعه یا قواعد حقوقی نیست بلکه این قواعد را تاجایی اعمال می­‌کند که براساس عرف و اوضاع و احوال خاص موضوع مورد اختلاف، عادلانه و منصفانه باشد. به عنوان مثال اگر خسارات وارده که برابر قواعد حقوقی باید پرداخت شود بسیار زیاد باشد، داور که اختیار حل و فصل اختلاف به روش مذکور را دارد، میزان خسارات را تعدیل می‌کند (مشابه ماده ۴ قانون مسئولیت مدنی)

ج) گرچه برابر بند ۳ ماده ۲۷ قانون داوری تجاری بین‌المللی، طرفین می‌توانند به داور اختیار تصمیم‌گیری براساس عدل و انصاف یا به صورت کدخدا منشانه را اعطاء کنند، اما در داوری‌های داخلی چنین امری پیش‌بینی نشده است و باتوجه به اطلاق بند یک ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ به نظر می رسد امکان آن در داوری‌های داخلی وجود ندارد.

۱۶- در فرضی که داور مشمول بند ۶ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ بوده اما این موضوع هنگام رسیدگی دادگاه معلوم نبوده و دادگاه حکم به ردّ دعوای ابطال رأی داور صادر کرده است، متعاقباً در مقام اجرای رأی داور نمی‌توان به این جهت از اجرای رأی داور خودداری کرد. زیرا در هر حال دادگاه راجع به عدم بطلان رأی داور حکم صادر کرده است. بدیهی است اگر موضوع مشمول یکی از جهات اعاده دادرسی باشد، می­توان نسبت به حکم دادگاه درخواست اعاده دادرسی کرد.

۱۷- گرچه مقنن در تبصره ماده ۴۸۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹ برای مورد خاصی مدت داوری را تعیین کرده است، اما به نظر می‌رسد با توجه به این که داوری همواره باید دارای مدت باشد و اگر طرفین این مدت را تعیین نکنند، استفاده از ملاک تبصره یاد شده در سایر موارد موجه باشد. ماده ۱۴ آیین نامه داوری در بخش تعاون مصوب ۸۹.۶.۲۲ وزارت تعاون مؤید این استنباط است.

 نظریه‌های مشورتی اداره کل حقوقی در پاسخ به استعلامات حقوقی قضات و مراجع رسمی کشور صادر می‌شود، راهگشای بسیاری از معضلاتی است که استعلام­کنندگان در عمل به قوانین و مقررات با آن مواجه هستند؛ همچنین این نظریه‌ها در ایجاد رویه عملی واحد در مراجع قضایی نقش بسزایی دارند.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: شهرداری قوانین و مقررات قوه قضائیه کارشناسی وزارت تعاون

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۸۹۷۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حرف‌های جنجالی‌ترین کمک داور تاریخ لیگ برتر

به گزارش "ورزش سه"، در هفته‌های پایانی رقابت‌های لیگ برتر همواره التهاب و جنجال‌های داوری به اوج خود می‌رسد و یک تصمیم اشتباه می‌تواند سرنوشت قهرمانی یا سقوط را برای همیشه تغییر بدهد.

یکی از جنجالی‌ترین بازی‌های تاریخ لیگ ایران مربوط به بازی هفته ماقبل پایانی میان استقلال اهواز و مس کرمان در لیگ ششم بود. در آن زمان استقلال اهواز و سایپا در کورس قهرمانی قرار داشتند و استقلال اهواز می‌توانست با یک برتری خانگی مقابل مس شرایط فوق‌العاده‌ای برای قهرمانی به دست بیاورد اما همه چیز در دقایق پایانی بر باد رفت.

در آن بازی اگر استقلال اهواز در زمین خود مس را شکست می‌داد عملا قهرمانی لیگ برتر را از سایپا می‌گرفت. این تیم تا دقیقه‌ی 90 هم از مس با یک گل پیش بود اما در دقیقه‌ی آخر بازی توپ علی مولایی از تیم مس به زیر طاق دروازه‌ی استقلال اهواز خورد تا داور آن را گل اعلام کند. توپی که در واقع به گواه بررسی تصاویر تلویزیونی در سال ۸۶ گل نشد ولی سرنوشت  استقلال اهواز را با گرفتن قهرمانی این تیم عوض کرد. بازی‌ای که در پایان خود، ساعت‌ها به دلیل شورش تماشاگران اهوازی، تیم‌ها را در استادیوم نگه داشت.

حال سراغ نقش اول جنجال‌های آن بازی فراموش نشدنی رفتیم. بابک داوری یکی از مشهورترین کمک داوران فوتبال ایران بود که در دهه‌های هشتاد و نود قضاوت‌های زیادی را در فوتبال ایران انجام داده و ۱۵ سال در لیگ ایران حضور داشت. داوری در آن بازی کمک داور دوم مسابقه بود و تصمیمش تاثیر زیادی در قهرمانی سایپا داشت.

سایپا در آن فصل با ۵۶ امتیاز جام قهرمانی را با علی دایی که سرمربی و بازیکن بود به دست آورد و استقلال اهواز با ۵۴ امتیاز دوم شد. اهوازی‌ها در دو هفته پایانی دو تساوی مقابل مس و فولاد گرفتند و از رسیدن به عنوان قهرمانی باز ماندند.

حالا بابک داوری برای اولین بار در گفت‌وگو با خبرنگار "ورزش سه"، به شرح جزئیات آن بازی جنجالی می‌پردازد. مشروح صحبت‌های او را می‌خوانید.

بابک داوری در خصوص بازی جنجالی استقلال اهواز و مس کرمان که با شکست اهوازی‌ها در قهرمانی سایپا تاثیرگذار بود، گفت: این بازی در آرشیو فدراسیون هست. ما ۹۰ دقیقه داوری می‌کنیم و یک اشتباه پیش بیاید همه ۹۰ دقیقه را کنار می‌گذارند و به آن تصمیم می‌چسبند. آن موقع مدیریت استقلال اهواز تهمت‌های بدی به من زدند و من سکوت کردم. آن اشتباه خیلی تاثیرگذار شد. هیچکس راضی نمی‌شود در یک بازی رده نوجوانان هم اشتباه کند چه برسد به هفته ماقبل پایانی که در کل لیگ تاثیرگذار باشیم. نیمه دوم که دفاع استقلال اهواز سمت من بود اصلا توپی نمی‌آمد. استقلال اهواز مدعی قهرمانی بود و نیمه دوم مدام حمله می‌کرد. دفاع تیم مس زیر توپ زد و دو تا دفاع استقلال اهواز بود و یک فوروارد مس. توپ شانسی به بازیکن مس رسید و او حواسش بود که دروازه‌بان استقلال اهواز جلو آمده و همانجا توپ را گرفت و من هم ۲۵ متر نسبت به خط دروازه فاصله داشتم و جایگیری‌ام با مدافع ماقبل آخر استقلال اهواز بود و بازیکن مس همانجا چرخید و توپ را زد و من استارت زدم و موازی نقطه پنالتی بود و وقتی به نقطه پنالتی رسیدم دیدم توپ به تیرک افقی خورد و رفت داخل دروازه و دوباره وارد زمین شد. من درجا پرچم زدم و گل اعلام کرد.

او در مورد اتفاقات این بازی و مشکل داشتن دروازه استقلال اهواز گفت: نماینده فدراسیون آقای رودنیل بود و ناظر هم آقای تولایی بود. من به آقای رودنیل گفتم که این دروازه به سمت داخل زمین شیب دارد و ممکن است مشکل ساز شود. گفت آقای داوری، ۲۶ هفته هیچ مشکلی نبوده و امروز هم انشاالله مشکلی پیش نمی‌آید. از همان شیب دار بودن، توپ به تیر خورد و وارد دروازه شد و بیرون آمد که من گل اعلام کردم.

او در مورد یک صحنه تاثیرگذار دیگر بعد از آن گل دقایق پایانی مس کرمان گفت: داور آن بازی استاد افشاریان بود. آنها بعد از گل می‌توانستند با زدن گل مساوی هم با بردن بازی بعدی قهرمان شوند و حمله کردند. آنها داخل محوطه مس رفتند و یک صحنه مشکوک به پنالتی اتفاق افتاد که کمک یک و داور هم باید به نفع استقلال اهواز پنالتی می‌گرفت اما از بدشانسی بنده بازی یک-هیچ تمام شد.

داوری در مورد اینکه بررسی‌ها رای به اشتباه بودن گل دادند گفت: یک دوربین بیشتر نبود که آن هم وسط استادیوم تختی اهواز بود که از روبرو داشتند بازی را نشان می‌دادند. منی که متمایل به خط بودم قشنگ دیدم که توپ داخل رفت ولی از روبرو، روی خط را در برنامه نود نشان دادند. من همان موقع گل را دیدم. پدر من اهل دشت مغان است و با کشاورزی ما را بزرگ کرده و خودم هم لیسانس و فوق لیسانی را در دانشگاه تهران خواندم.

من ضعیف النفس نیستم که بخواهم از قصد اشتباه کنم. ۱۵سال داوری کردم و حتی یک اوت را جا به جا نکردم.اتفاق افتاده که بازیکنان پشت سر من یا داور به تمسخر حرف زدند اما نشنیده گرفتم و یک اوت را برای تلافی اینور آن ور نگرفتم چه برسد که بخواهم سرنوشت یک تیم را تغییر بدهم.

این کمک داور بازنشسته همچنین ماجرای جالبی را در مورد این گل از دبیر سابق هیات فوتبال خوزستان نقل کرد و گفت: ناظر بازی همان موقع تصمیم من را از بالا تایید کرده بود. یک آقای صفار نامی هست از شهر اهواز که داور ملی و پیشکسوت بود. او بعد از دوسال از این بازی به عنوان دبیر هیات فوتبال خوزستان به کمیته داوران فدراسیون می‌رود و می‌گوید حاضرم دست روی قرآن بگذارم که تصمیم بابک داوری درست بود. او می‌گوید با توجه به اینکه چهار دقیقه مانده بود بازی تمام شود پشت دروازه استقلال اهواز رفتم و به توپ جمع‌کن‌ها گفتم در این دقایق توپ را آرام بدهید تا تیم مان برنده شود‌. او درست روبروی من پشت پرچم کرنر آن سمت بوده و وقتی توپ وارد دروازه شده آن صحنه را دیده است. آقای صفار می‌گوید برای اینکه همشهریان ما با این تصمیم متضرر شدم، سکوت کردم. او این مسئله را در کمیته داوران مطرح کرده است. من همیشه با صداقت و عدالت کار کردم و پدونده‌ام مشخص است و می‌توانند این ۱۵سال را ببینند که بابک داوری چه کسی بود. الان هم که دیگر خانه نشین هستیم.

بابک داوری در مورد شائبه تاثیرگذاری همشهری بودن او با علی دایی در این تصمیم گفت: گویا بررسی کرده بودند که پدربزرگ علی دایی اصالتا اهل دشت مغان بوده و ما چون همشهری بوده‌ایم مثلا بده بستان داشتیم و اینجوری تهمت زدند. اگر برادرم هم سرمربی بود تصمیمم را اینور آنور نمی‌کردم.

این کمک داور در مورد جو پس از بازی گفت: درگیری و تنش ایجاد شد و تماشاگران اهوازی ریختند سر کمک داور اول، علیرضا یزدانی چون معتقد بودند پنالتی شده و کمک داور کمک خداداد افشاریان نکرده است.

او در مورد صحبت‌های شفیع‌زاده، مدیر استقلال اهواز گفت: از طرف ایشان شب قبل از بازی به خداداد افشاریان زنگ زدند که هوای ما را داشته باشید و می‌خواهیم قهرمان شویم و با این حال به من تهمت زدند.

داوری راجع به صحبت‌های فیروز کریمی، سرمربی وقت استقلال اهواز گفت: او همیشه از این شوخی‌ها می‌کند. در مورد من گفته بود ۴۰ متر فاصله داشتم یا پرچمم هنوز بالاست. طبیعی است که ناراحت شوند چون می‌خواستند قهرمان شوند. آقای کریمی دو سال بعد به استقلال تهران رفت. من او را در فرودگاه تبریز دیدم و خودم را معرفی کردم و گفتم آقای کریمی بابت آن اشتباه شرمنده شدم. چون تلویزیون من را محکوم کرد و روی خط نبودم پذیرفتم که اشتباه کرده‌ام و نگفتم اشتباه نکرده‌ام. این از بدشانسی من بود که این صحنه پیش آمد و دوربین هم گفتند روی خط بوده و اشتباه کردم. وقتی من از فیروز کریمی عذرخواهی کردم او گفت من استقلال تهران هستم و دیگر استقلال اهواز نمی‌شناسم و تمام شده است. بعد از چندسال دوباره شیرین بازی کرده بود و علیه من حرف زد. کولینا هم اشتباه داشته است. من اگر آن سال این اتفاق پیش نمی‌آمد و در جام جهانی قضاوت می‌کردم ولی اتفاقات منفی پیش آمد.

دیگر خبرها

  • حرف‌های جنجالی‌ترین کمک داور تاریخ لیگ برتر
  • داور قمی برترین مدرک بین المللی داوری بدمینتون را کسب کرد
  • از الزام به "مرده‌شویی" تا "ساخت آهنگ"/ مجازات تکمیلی و جایگزین حبس هم باید باضابطه باشد
  • داور دربی اصفهان اعلام شد
  • کلیات اصلاح موادی از قانون آیین دادرسی کیفری تصویب شد
  • معمای حیاتی تلسکوپ جیمزوب حل شد
  • اختلاف بخش اول و دوم بودجه به دلیل کاهش مالیات تولید
  • شهبازیان: اختلاف‌نظرها باید درون خانواده استقلال برطرف شود
  • صدور رای پرونده کثیرالشاکی کینگ‌مانی
  • تیغه چاقوی شوهر در قلب زنی که طلاق می‌خواست | مرد همسرکش بخشیده شد چون...