بن سلمان و پایههای لرزان خاندان سعودی؛ آینده سیاسی عربستان چگونه رقم میخورد؟
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۰۱۸۹۶
به گزارش جهان نيوز، قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی در دوم اکتبر سال جاری در کنسولگری عربستان در استانبول سبب رقم خوردن تحولاتی در عربستان و منطقه شد.
از مهمترین تحولاتی که در پی قتل این روزنامه نگار سعودی رخ داد، گمانه زنیها درباره آینده سیاسی عربستان و احتمال برکناری محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی از جایگاهش بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عمده فاکتورهای قابل بررسی در موضوع قدرت سیاسی آینده عربستان عبارتند از:
• عواقب قتل خاشقجی: محمد بن سلمان از سال ۲۰۱۵ که به عنوان حاکم بلامنازع عربستان، قدرت را در دست گرفت، تلاش کرد با انجام اقداماتی اصلاحی، تصویری پیشرو از خود ارائه داده و عربستان را در مجامع بین المللی به عنوان کشوری مدرن و متفاوت از گذشته معرفی کند. این تغییرات در دو عرصه داخلی و خارجی عمدتا با تصمیمات شخصی بن سلمان انجام شده اند. فرمایشی بودن این تغییرات و نیز سیاست خارجی شکست خورده مانند جنگ یمن و بحران دیپلماتیک با قطر، نتایج مدنظر ولیعهد سعودی را در پی نداشت. اما آنچه بیش از پیش ناکارآمدی رویکرد بن سلمان را آشکار ساخت قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی است که انتظار میرود همچون شمشیر داموکلس تا مدتها و شاید تا سالها بر سر وی باقی بماند.
• اقتصاد: بن سلمان با چالشهای جدی در عرصه اقتصادی مواجه است. وی که مدعی شده درصدد متنوع سازی منابع درآمدی و اقتصادی عربستان است، پروژههای پر هزینهای را کلید زده است. تغییر در سیستم اقتصادی، مالیات و دیگر قوانین اقتصادی همچنان سوالات در مورد رشد اقتصادی، کسری بودجه و ایجاد شغل را بی جواب گذاشته است. بیکاری رو به رشد قشر جوانان و قیمت پایین نفت از عوامل اقتصادی تهدیدکننده ثبات سیاسی در عربستان هستند.
• پایگاه مردمی: علیرغم تلاشهای بن سلمان برای ارائه تصویری پیشرو و مدرن از خود، قربانیان بازمانده از پروژههای مختلف وی مانند نخبگان مذهبی، سیاسی و تجاری اقبالی نسبت به وی ندارند.
• سیاست خارجی: اختلافات ریز و درشت این پادشاهی با همسایگان و سایر کشورهای منطقه همواره چالشهای سختی برای این کشور ایجاد کرده است.
• جنگ قدرت شاهزادههای سعودی: حضور صدها شاهزاده در کشوری پادشاهی که مکانیسم معینی برای به قدرت رسیدن در آن وجود ندارد، عامل مهمی در بروز و ظهور جنگ قدرت در میان آن هاست. تعدد شاهزادهها علاوه بر جنگ قدرت درونی، سبب میشود تا در صورت بروز مشکل یا ناهماهنگی شاهزاده در قدرت با سیاستهای بین المللی، کشورهای خارجی با حمایت از یکی از شاهزاده ها، تغییراتی در ساختار قدرت این پادشاهی به وجود بیاورند. مقامات ارشد آمریکا پس از رسوایی قتل خاشقجی به مشاوران عربستان سعودی اعلام کردند که از شاهزاده احمد بن عبدالعزیز که مدت کوتاهی وزیر کشور عربستان بوده، برای جانشینی محمد بن سلمان حمایت میکنند.
بسیاری از تحلیلگران تحولات عربستان در کوتاه مدت، محمد بن سلمان را جزء جدا نشدنی سیاست عربستان میدانستند. با در نظر داشتن تحولات اخیر تجدید نظر در این رویکرد لازم به نظر میرسد.
منبع: میزان
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۰۱۸۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزائر الیاسات؛ چالش مرزی عربستان سعودی با امارات
جزائر الیاسات هر چند نمی تواند موجب بروز تنش میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی شود اما زمینه ساز شکاف های عمیق بین این دو رهبر شبه جزیره عربی خواهد شد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عربستان سعودی یادداشت اعتراضی را علیه دولت امارات متحده عربی به سازمان ملل متحد ارسال کرد. ریاض در یادداشت اعتراضی خود اقدام دولت ابوظبی در اعلام منطقه الیاسات به عنوان منطقه حفاظت شده دریایی را غیرقانونی خوانده است.
عربستان سعودی معقتد است که بر اساس اسنادی که در سال 1974 طی معاهده ای که امارات متحده عربی را به رسمیت شناخته است این منطقه به عنوان منطقهای که حاکمیت مشترک دارد پذیرفته شده است. عربستان نسبت به آن منطقه یک حق حاکمیت سرزمینی مشترک متصور است با آنکه امارات آن را صرفا اماراتی می داند.
درگیری های مرزی همه جانبه عربستان سعودی و امارات با همسایگانش
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی کشورهای مختلفی در منطقه ی غرب آسیا به وجود آمدند که از پس این تحول کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس، اردن و عراق متولد شدند. به همین دلیل کشورهای این منطقه عموما با مشکلات مرزهای حاکمیتی مواجه هستند. عربستان و امارات متحده نیز مشکلات مرزی جدی با همسایگان خود دارند. پیش از پرداختن به مشکلات مرزی جزائر «الیاسات» به برخی از اختلافات مرزی این دو کشور با سایر همسایگانشان می پردازیم.
جزائر تیران و صنافیر:
ریاض در راستای اتصال به خلیج عقبه و پیدا کردن موقعیت ژئوپلتیک برتر جهت اتصال به رژیم صهیونیستی نیاز به جزائر تیران و صنافیر مصر داشت، همزمان با مشکلات اقتصادی مصر و دست برتر اقتصادی عربستان، در برههای تلاش کرد این دو جزیره را به نام خود کنند.
کابینه مصر در سال 1395 پس از تصویب توافقنامه واگذاری جزایر تیران و صنافیر که در دادگاههای مصر مورد مناقشه است، آن را برای تائید به پارلمان این کشور ارجاع داد.
این توافقنامه طی آخرین سفر «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به قاهره و دیدار وی با «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهوری مصر از سوی ریاض ارائه شد. پس از این توافق عبدالعزیز قول میلیاردها دلار سرمایه گذاری در مصر را ارائه کرد.
اما پس از مدت زمانی دادگاه عالی اداری واگذاری جزایر تیران و صنافیر را به عربستان لغو کرد که باعث شد تنشهای دو کشور بیش از گذشته شود.
میدان گازی آرش
میدان گازی آرش، جزء مناطق ژئواکونومی بود که پس از توافق میان ایران و عربستان میان طرفین برجسته شد. پس از برقراری روابط ریاض و تهران، میدان گازی آرش با فشار طرفهای غربی به سرخط خبرها تبدیل شد. برخی از کشورها تلاش کردند که میدان گازی آرش را دوباره تبدیل به اختلافی میان ایران، کویت و عربستان کنند.
با توجه به اختلافی که در خصوص مرزهای دریایی میان کویت و ایران با توجه به سهم هر کدام از آنها وجود دارد ورود عربستان سعودی به این مسئله مناقشهای جدید در روابط عربستان با همسایگانش تلقی میشود.
مناقشه مرزی امارات متحده با عمان
بارزترین اختلاف مرزی بین سلطنت عمان و امارات متحده عربی مربوط به منطقه البریمی بود که در نهایت بر اساس توافق حاصل شده بین سه کشور عربستان سعودی و سلطنت عمان و امارات متحده عربی حل و فصل شد. بر اساس این توافق مقرر گردید در قبال چشم پوشی عربستان سعودی از این منطقه قسمتی از اراضی غرب امارات به نام صبخه مطی به آن کشور واگذار گردد و لذا منطقه البریمی بین سلطنت عمان و امارات متحده عربی تقسیم گردید که بر اساس آن از 9 واحه موجود در منطقه البریمی 6 واحه آن در اختیار امارات متحده عربی و سه واحه دیگر نیز در اختیار سلطنت عمان قرار گرفت.( کتاب توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان و نقش آن در صلح و ثبات منطقه،آسایش زارچی)
سوء تفاهمات امارات با جمهوری اسلامی ایران در خصوص جزائر سهگانه
سوءتفاهم ابوظبی در خصوص جزائر سه گانه ایران نیز هر از چند گاهی باعث داغ شدن این مسئله در افکار عمومی کشورهای منطقه می شود، امارات تلاش میکند با استفاده از بیانیههای مکرر در خصوص جزائر سه گانه فشارهایی را به ایران وارد کند. امارات متحده سعی دارد با توجه به فضای به وجود آمده در التهابات منطقهای فشار خود را به عربستان و ایران برای به دست آوردن دستاوردهای سرزمینی دنبال کند.
دلائل اختلاف میان ابوظبی و ریاض در خصوص جزائر الیاسات
دلائل تاریخی: نگاهی تاریخی به منطقه دریایی که امروز بین مرزهای امارات، عربستان سعودی و قطر قرار دارد که از نظر تاریخی به آن نهرهای بنی یاس نیز گفته میشود. این شهر در ساحل امارت ابوظبی واقع شده است و نام آن از قبیله بنی یاس گرفته شده است. از دو جزیره تشکیل شده است، یاسات علیا در شمال و یاسات پایین در جنوب؛ این جزیره در گذشته محل استراحت غواصان ابوظبی (از قبیله بنی یاس) بوده است.
این منطقه که بر اساس قرارداد 1974 میان عربستان و امارات ، حین پذیرش حق حاکمیت سرزمینی امارات توسط پادشاه عربستان به نگارش درآمده تاکید شده که جزائر ما بین ابوظبی و عربستان به صورت حاکمیت مشترک درآید. اما امارات متحده عربی از سال 2000 به این سو با افزایش فعالیت خود در این جزائر و در نهایت با اعمال محدودیت حفاظت دریایی این جزیره را به حق اختصاصی خود تبدیل کرده است.
ژئوپلتیک: این جزیره با توجه به نزدیکی به میدان نفتی الشیبه و نزدیک بودن به امارت ابوظبی نقشی اقتصادی و ژئواکونومیک در منطقه ی خلیج فارس ایفاء می کند. امارات متحده تلاش میکند با اعمال فشار بر عربستان دست برتر اقتصادی و سرزمینی خود را نشان دهد.
همچنین با توجه به وجود ساحلهای مرجانی و جنبه ی ماهی گیری صنعتی که این جزائر دارند میتواند زمینه ی محروم شدن عربستان از جنبههای گردشگری تجاری و ماهی را نیز شاهد بود.
رقابت منطقهای: علاوه بر مزیتهای اقتصادی که این منطقه دارد اصل اختلاف عربستان و امارات در زمینه ی رقابتهای منطقهای است، ریاض و ابوظبی در حال حاضر یک نبرد پنهان در حوزههای مختلفی است از جمله قرار گرفتن در مرکزیت کریدور آمریکایی آیمک، افزایش درآمد ناخالص ملی، اعمال مداخله و قدرت نمایی در کشورهای اسلامی و آفریقایی، نزدیکی به آمریکا و... این رقابتهای پیدا و پنهان امارات و عربستان هر از گاهی نمایان می شود اما این بار در مسئله ی جزائر الیاسات خود را بروز داده است.
این جزائر که از سال 2009 در حال مذاکره میان دو طرف بوده است تاکنون به نتیجه نرسیده است و پس از 15 سال مذاکره به دادرسی بین المللی ارجاع پیدا میکند که نشان از اختلاف عمیق میان این دو رهبر جهان عرب است.
تجاوزات آمریکا و انگلیس و فرصتطلبی امارات برای دستاندازی بیشتر بر یمنعربستان و امارات پس از هفتم اکتبر؛ گریز از بحران منطقهای، ایجاد وابستگی متقابل اقتصادی با رژیم صهیونیستی
در بیان جمع بندی میتوان گفت: رقابت میان بن زاید و بن سلمان برای قرار گرفتن به عنوان قطب نمای مطلق شورای همکاری خلیج فارس به صورت جدی در جریان است؛ هر دو این رهبران تلاش میکنند فارغ از رقابتهایی که با ترکیه و ایران دارند سهم خود را در نزدیکی به آمریکا، توازن بخشی با ایران، توسعه ی صادرات، برداشت گاز و نفت از میادین و در نهایت حداکثری کردن حقوق سرزمینی خود افزایش دهند.
جزائر الیاسات هر چند نمیتواند موجب بروز تنش میان عربستان و امارات شود اما زمینه ساز شکافهای عمیق بین این دو رهبر شبه جزیره عربی خواهد شد.از طرفی روابط نزدیک ابوظبی و واشنگتن نیز این توهم را برای ابوظبی به وجود آورده که می تواند به خاکهای همسایگانش تعدی کند چنانکه در خصوص جزائر سهگانه و منطقه الیاسات دچار سوءتفاهم شده است.
انتهای پیام/