میدانیم که آلبرت انیشتین در دهههای آخر عمرش هیچ پروژه علمی بزرگی را پیش نبرد و بهجای آن، سلبریتی بزرگی شد. از رهگذر پیگیری موضعگیریها و گفتوگوهای او در رسانهها، افراد زیادی در جهان به مباحث فیزیک، علاقهمند شدند. صادق پیوسته جامعه شناس و مدرس دانشگاه این کار، مختص او نبود و بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران بویژه از عصر روشنگری تا امروز، چنین رویهای را در پیش گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علم در اجتماع علمی توسعه مییابد و مفاهیمش تنها در ارتباط با جامعه فراگیر میشود و دگرگونیهای بزرگ را سبب می شود. یک راه برای توسعه دادن اجتماعات علمی و مرتبط ساختن آنها با جامعه، سلبریتیگری علمی است. تخصصگرایی با اشاره به
آسیبهای سلبریتیگری علمی، مخالف آن است.
سلبریتیگری، با طرح مباحثی تخصصی در جمع مردمانی که به ژرفای مفاهیم تخصصی آشنا نیستند، بسیاری از کجفهمیها را پدید میآورد یا دامن میزند. سلبریتیهای علمی با درگیر شدن در جناحبندیها و موضعگیریهای روزمره و گاه با آفریدن چنددستگیهای فریبنده، فهم برخی از مردم را از مفاهیم علمی مخدوش میکنند. وقتی در دهههای پایانی حکومت قاجار، مفاهیمی همچون مشروطیت، قانون، عدالت و آزادی در مطبوعات مطرح شد، شور و عشقی در دل گروههایی از مردم و حتی علما پدید آمد و تصوراتی پیدا کردند که ربط چندانی به مفاهیم ریشهدار در دانشهای اجتماعی، سیاسی و حقوقی نداشت. سخنان استیون هاوکینگ در رسانهها، سخن از مفاهیمی همچون سیاهچالهها را در جامعه جاری ساخته است که در واقع، ارتباط چندانی با واقعیت موضوع ندارد. سیدمحمد خاتمی به معنایی، سلبریتی سیاسی و نه پژوهشگر حرفهای امر سیاسی بود و مفاهیمی همچون جامعه مدنی را ورد زبانها ساخت اما مفهوم جامعه مدنی در علوم سیاسی و اجتماعی کجا و آنچه به زبان مردم ترجمه و جاری شد کجا؟ چهرههای رسانهای علم، بسیارند. اسلاوُی ژیژک با کمک مفاهیم هگلی و تئوریهای مارکس، لکان و دیگران، تحلیل فیلم و سیاست و جنبشهای اجتماعی را برای مردم به شکل سرگرمکننده در آورده است اما آیا آنچه مردم از او نقل میکنند، ربط چندانی به مفاهیم تخصصی در زبان ژیژک دارد؟ سخن و نقل قول از دکترها شریعتی، حسابی و سمیعی در رسانههای ایران بسیار است. صادق زیباکلام را همه میشناسند و در جریان بیزاری اباذری از پاشایی هم قرار گرفتهاند. اخیراً سیدجواد طباطبایی هم به علایق برخی گروههای مردم افزود شده است و مسأله ایران و فهم چیستی، سنت پیچیده و انحطاط آن را، برخی به عامیانهترین صورت، بازگشت به شکوه باستان فهمیدهاند. اینها خبرهای بد است یا خوب؟ رواج مفهومهای علمی از یک سو و آشفتگی مفهومی در زبان روزمره از سوی دیگر، کار ترویج علم را سخت میکند یا آسان؟ به این پرسش، پاسخی تاریخی با قطعیت نمیتوان داد. اما یک چیز را در این میان میدانیم. وقتی متخصصان فلسفه علم و تعلیم و تربیت، کاهش عمق دانش پایه در عموم مردم را در دهههای اخیر پس از تلویزیون و رسانههای دیجیتال دیدند، شدت خطر دور شدن جامعه از علم، آنان را به برپایی جشنهای علمی در همه جای دنیا بویژه در کشورهای رفاهی مثل سوئد واداشت. رویهای که امروز متداول شده است و رویدادهایی خاص هم به منظور خنداندن و سرگرمکردن مردم توسط بزرگان عرصه علم برپا میشود. در جهان فراغتی امروز، دیگر چوب معلم، گُل نیست. یک نکته را فراموش نکنیم. در میان سلبریتیها، چهرههای جدی هم کم نبودهاند! جوزف کمپبل اسطورهشناس بزرگ با گفتوگوهای تلویزیونی جالبش، استیون پینکر در علوم شناختی، هانس رزلینگ و پویاسازیهای آماری پرطرفدار او، آلن دوباتن فیلسوفی که مجری تلویزیون شد و مدرسههای زندگی او در کشورهای مختلف جهان شعبههایی دارد هم سلبریتی هستند. بنابراین، در عصر رسانهها، چگونه میتوان از سلبریتیها و سلبریتیگری فرار کرد؟ خبرهای خوب و بهتری هم هستند. خبرهایی که نشان میدهند ترس تخصصگرایان بیش از حد است، پیمایش پیو در سال 2017 نشان داده است که گرایش به سلبریتیها آن هم در امریکا که بحرانیترین وضعیت را در توجه به این گروه مرجع تازه داشته است، کمتر و کمتر میشود. سلبریتیهایی در مرکز توجه باقی میمانند که تنها در موارد تخصصی خود سخن میگویند. همچنین، توجه به سلبریتیها با کاهش سن پاسخگویان، کاهش مییابد یعنی مردم در سالهای آینده احتمالاً کمتر به چهرههای رسانهای توجه خواهند داشت. آنان ارزش سخنان کارشناسی و متخصصان دقیق را باز مییابند. تدقیق مفاهیم اجتماعیشده توسط سلبریتیها هم بواقع وظیفه متخصصان است. آنان همچون پاکبانهایی هستند که از جشن دائمی مردم ناراحت میشوند. اما آیا مشکل در همین حد است؟ شوربختانه، مشکل جدیتر است. اگر گروههای علمی در دانشگاهها مسألهمند و دارای سنتهای مطالعاتی نباشند، فرهنگ نقد و گفتوگوی اندیشهورزانه و پیشرونده نیز پا نمیگیرد و نهاد علم، معیارهای اعتبارسنجی درستی نخواهد داشت. در آن صورت، سلبریتیگری نیز همچون انباشت خورجینی آثار، پایهای میشود برای جدیشدن چهرهها. آنگاه متخصصان و پژوهشگران حرفهای جایگاه خود را توسط سلبریتیها در خطر خواهند دید. بدون اعتماد به جایگاهها، اعتبارسنجی سخنان علمی و شناختن سره از ناسره، لااقل برای نامتخصصان در هر مسأله، دشوار و حتی ناممکن خواهد شد و سلبریتیهای علمی، هم در حوزه عمومی، هم در دانشگاه و هم در نهادهای قدرت میداندار خواهند بود. وضعیتی که کم و بیش در ایران امروز میبینیم و میتوانیم خطری را که اهل علم میبینند، تصدیق کنیم. سرانجام باید گفت که چنین جایگاهی برای سلبریتیها، معلول نابسامانی در مسألهمندی، سنتمندی، هنجارهای انتقادی و در یک کلام، اخلاق و سیستم اعتباربخشی آکادمیک و وضعیت آنومیک جامعه علمی در ایران است. بنابراین، پیش از جوالدوز زدن به سلبریتیهای علمی، دانشگاه باید به گروههای علمی و تخصصی خود هم سوزنی بزند.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۰۵۹۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سوژههای «محفل» که به سلبریتی قرآنی تبدیل شدند/ ماجرای دعوت عربستان از قاری نوجوان چه بود؟
سید محمدحسین هاشمی گلپایگانی، تهیهکننده برنامه «محفل» در واکنش به تمجید مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «شیوع تلاوت قرآن در بین اقشار مختلف مردم در سراسر کشور از همیشه درخشانتر و زیباتر جلوه کرد و رسانه ملی هم در ارائه پیشرفت بزرگ نقش ایفا کرد»، گفت: اگر کار معارفی مرتب انجام شود، اثرگذاری دارد. اینگونه نیست مردم ما با کارهای معارفی زاویه داشته باشند. اصلاً به کارهای معارفی اهمیت داده نمیشود. آن بودجهای که تلویزیون به سایر حوزهها اختصاص میدهد، به پای بودجه برنامههای معارفی نمیرسد. البته مسئله فقط بودجه نیست و به اولویت مدیران هم بر میگردد.
هاشمی گلپایگانی در پاسخ به این سوال که رسانههای فارسی زبان این هجمه را راه انداختند، که مردم ایران ارتباطی با دین ندارند، توضیح داد: نمیتوان این نظر را به کل مردم ایران تعمیم داد. فقط ۲۰ هزار نفر از مردم در تعطیلات عید بخاطر برنامه «محفل» به ورزشگاه آزادی رفتند. اگرچه این تعداد کل مردم ایران نیست، ولی تمام مردم ما دیندار هستند و به دین اسلام علاقه دارند. آنها به قرآن علاقهمندند.
این تهیهکننده درباره نقش برنامههای امثال «محفل» در معرفی مستعدان قرآنی به جامعه گفت: الان سوژههای ما به کشورهای مختلف دعوت شدند. خیلی خوشحال میشوم وقتی میبینم فلان شبکه سوژه قرآنی را به برنامه دعوت میکند. سلبریتی فقط بازیگران و مجریان تلویزیون نیستند. قاری قرآن، کارآفرین و استاد دانشگاه هم میتواند سلبریتی باشد.
وی در پاسخ به این سوال که دعوت صالح مهدیزاده، قاری نوجوان ایرانی به عربستان سعودی برای شرکت در مسابقه «عطر الکلام» صحت دارد؟ گفت: الان اسم مسابقه را نمیدانم، فقط میدانم عربستان از او دعوت کرده است. کشورهایی مانند عراق، اندونزی، فیلیپین و پاکستان سوژههای ما را دعوت کرده است. مثلاً آقای هادی اسفیدانی که در فصل قبل برنامه حضور داشت تعریف میکرد در طول یکسال گذشته به ۲۰ کشور دنیا دعوت شده است. تقریباً تلاوت الاخلاء ایشان بینالمللی شده است. او تعریف میکرد که هر جا میرفتم به میگفتند الاخلاء را بخوان. حتی اسمش را با این تلاوت ذخیره کرده بودند.
هاشمی گلپایگانی در پاسخ به این سوال که در حالی که یک قاری ایرانی که در همان مسابقه عربستان شرکت کرده بود، تعریف میکرد که سعودیها هنوز قاریان ایرانی را به رسمیت نمیشناسند، تصریح کرد: در حالی که ما بهترین قاریان دنیا را داریم. امروز دیگر حضور در مسابقات کفایت نمیکند! مسابقاتی که به شدت تخصصی است و توده مردم نمیتوانند با آن ارتباط بگیرند. ما اگر میخواهیم جامعه قرآنی داشته باشیم، باید قرآن را در بستر رسانه و زندگی مردم بیاوریم.
تهیهکننده برنامه «محفل» در پاسخ به این سوال که با وجود اینکه سری جدید «حسینیه معلی» در دام یکسری انتقادات افتاد، ولی «محفل» از انتقادات به دور بود، گفت: ما خیلی چیزها را پیشبینی نمیکردیم، ولی خدا برکتش را داد. ما فکرش را نمیکردیم آقای مهدیزاده آنقدر خوب دیده شود. باور کردنی نیست یک فیلم ۱۰۰ میلیون بار دیده شود. به برنامههای طنز تلویزیون با پروداکشن عظیم نگاه کنید، حداکثر دو میلیون بازدید میگیرد. اینها برکتی است که خدا میدهد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون