مطالب برجسته تارنماها: دستگیری خبرنگار پرس تی وی در آمریکا
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۱۳۴۶۷
تهران- ایرنا- بازداشت بی دلیل مرضیه هاشمی، خبرنگار و مجری شبکه پرس تی در سفر اخیرش به آمریکا و مصاحبه واکنش برانگیز آیت الله موسوی خوئینی ها و نیز حقوق مدیران بنیاد مستضعفان از جمله مطالب برجسته تارنماها خبری فارسی زبان داخلی هستند.
گروه اطلاع رسانی بنا به رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** صحنهگردان دستگیری مرضیه هاشمی جان بولتون است
پایگاه خبری تحلیلی «مشرق» در گفتوگو با نادر طالبزاده نوشت: دستگیری مرضیه هاشمی، از طرح و پلن جدید جان بولتن است. با این رفتار امنیتی و اقدامات دیگری که شاید مردم اطلاع نداشته باشند، جان بولتون به دنبال رودرویی با ایران است.
مرضیه هاشمی، خبرنگار و مجری شبکه پرس تیوی، در سفر اخیر خود به آمریکا، بدون هیچ دلیل مشخصی، بازداشت شده و بهصورت ویژه و تحتالحفظ به واشنگتن منتقل شده است و در شرایط نامناسبی بهسر میبرد. ملانی فرانکلین، مجری آمریکاییالاصل این شبکه که پس از گرویدن به دین مبین اسلام نام «مرضیه هاشمی» را برای خود برگزیده است، توسط مأموران در واشنگتن دیسی بازداشت شده و تاکنون هیچ اتهامی به صورت رسمی علیه وی مطرح نشده است. این روزنامهنگار و مجری متولد آمریکا، برای دیدار با برادر بیمار و فرزندان و بستگان خود به آمریکا سفر کرده بود که روز یکشنبه در فرودگاه بینالمللی سنتلوئیس لامبرت بازداشت و سپس توسط مأموران اف. بی. آی. به مرکز بازجویی منتقل شده است. بستگان وی طی 48 ساعت گذشته نیز نتوانستهاند اطلاعاتی دقیق از دلایل قطعی بازداشتش کسب کنند. هاشمی در گفتوگویی کوتاه با اعضای خانواده خود از بدرفتاری با او در بازداشتگاه خبر داده است. وی گفته که مأموران آمریکایی به وی اهانت کرده و به اجبار حجاب را از سرش برداشته، دست و پاهای او را با زنجیر بسته و با وی همانند یک مجرم رفتار کردهاند. مرضیه هاشمی در طول فعالیتهای خبری و رسانهای سالها همکاری نزدیکی با نادر طالبزاده داشته است به همین بهانه با ایشان گفتوگویی کوتاه داشتیم.
* برخورد با ایشان دقیقاً تصوری از برخورد با جاسوسهای شوروی را در ذهن متبادر میکند. کما اینکه ایشان فقط یک بانوی خبرنگار هستند
- به ایشان اتهامی هم نزدند ولی تصویر بزرگتر صحنهگردانی ماجرا در مسیر همان تهدیداتی است که آمریکاییها آغاز کرده و بیارتباط به سفر بولتون و آقای پمپئو به منطقه خاورمیانه نیست. البته این مسئله یکی از روشهای تحریکی است. آمریکاییها میدانند خانم هاشمی چه کسی هست، کارشان چیست و در انگیزههایش انسان مستقری است لذا این دستگیری در راستای تحریک صورت پذیرفته است و جالب است که دادگاه ایشان جمعه برگزار خواهد شد.
ایشان از معدود خبرنگاران در پرس تیوی بودند که به اهداف جمهوری اسلامی اعتقاد راسخی داشتند. در بین تمام خبرنگاران ایشان معتقدتر و مومنتر بودند. کما اینکه دائم برای گروههای خواهران در دانشگاهها در ایران سخنانی دارند، اخیراً یک برنامه در شبکه دوم سیما یک برنامه داشتند که خیلی مورد توجه قرار گرفت. (برنامه اقیانوس آرام) که از معدود برنامههای پر مخاطب داخل بود.
** خطر هیلاریزه شدن در کمین برند آذری جهرمی است
وبسایت خبری «عصر ایران» در گفت و گو با رسول بابایی کارشناس برند سیاسی، درباره برند سیاسی محمدجواد آذری جهرمی نوشت: محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی از آن دسته مدیران و سیاسیونی است که به تازگی وارد عرصه عیان سیاست کشور شده اما بیشتر روزنامهنگاران و تحلیلگران اذعان دارند که وی نه تنها نسبت با سایر سیاسیون جوان که حتی نسبت به بسیاری از اسلاف خودش با برنامهتر نشان میدهد و سمت و سوی حرکتش به گونهای است که گویا اهداف بلند پروازانهتری را دنبال میکند. برای بررسی این برند سیاسی نوظهور ، عصر ایران با دکتر رسول بابایی کارشناس برند سیاسی به گفت وگو نشسته است تا نقاط ضعف و قوت و چالشها و تهدیدهای برند وزیر ارتباطات را بررسی کند.
* به طور معمول در بررسی برند سیاسیون نقاط عطفی وجود دارد که تحلیل برند با ارجاع به آنها انجام میشود. این نقطه عطف برای برند آقای محمد جواد آذری جهرمی چیست؟
- پیش از هر چیز باید بگویم آقای جهرمی یک سیاستمدار و مدیر به روز، متخصص و فعال هستند و جاه طلبی مثبت لازم برای طی مدارج را دارند که برای سیاست مفید است. یعنی ما به افرادی نیاز داریم که دوست داشته باشند کارهای بزرگ انجام دهند. به نظر می رسد ایشان مشاورانی هم در حوزه برندسازی دارد. به نظرم در مجموع کار ارزشمندی است که یک سیاستمدار درباره برند خودش کار کند و برنامه داشته باشد چرا که در نهایت این برندسازی به نفع مدیریت و سیاست در جامعه است و باید آن را به فال نیک گرفت.
امروز ما در عرصه سیاست دچار بحران برندها هستیم و برندهای موجود به دلایل مختلف آسیب دیده اند و این برند است که میتواند ایجاد اعتماد کند که در حوزه سیاسی هم صادق است. بنابراین تاکید میکنم که از این زاویه تلاش آقای آذری جهرمی قابل تقدیر است و البته چالش هایی هم برای برند ایشان مطرح است که حتما باید به آنها توجه شود.
اما درباره پرسش شما باید عرض کنم که آقای آذری جهرمی تازه به سیاست وارد شده اند یا دست کم در منظر افکار عمومی در این حوزه تازه وارد هستند. به نظرم نقطه عطف برند آقای آذری جهرمی در شرایط فعلی همین ورودشان به سیاست در قالب وزیر ارتباطات است که به عنوان یک وزیر جوان و به روز مورد توجه قرار گرفتند و به اصطلاح حیات برند سیاسی ایشان آغاز شده است.
یکی از اهدف قابل تصور برای برندسازی ایشان این می تواند باشد که به عنوان یک وزیر خوب و جوان در دولت فعلی شناخته شود. آن طور هم که منتقدان یا برخی تحلیلگران میگویند آقای آذری جهرمی به انتخابات 1400 چشم دوخته است. البته ایشان در این باره چیزی نگفته اند اما باید تصور کنیم که ایشان فارغ از انتخابات 1400 به عنوان یک شخصیت سیاسی و مدیر عالی رتبه دنبال رشد هستند و میخواهند دست کم در سطح یک وزیر بمانند یا دست بالا به مناصب بالاتری فکر کنند و هدفشان از برندسازی همینهاست. با این فرض این پرسش پیش میآید که برندسازی آقای جهرمی چه ارکانی میتواند داشته باشد؟
** نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی: وزارت خارجه برای هزینه سفارتخانهها از بازار ارز میخرد
پایگاه خبری «عصر ایران» در گفتوگو با کمال دهقانی نوشت: نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با اشاره به جلسات با مسئولان وزارت خارجه، در مورد وضعیت این وزارتخانه، گفت: شاید بودجه وزارت خارجه در لایحه بودجه 98 روی کاغذ افزایش داشته باشد، اما عملا با وضعیت نرخ ارزهای چون دلار و یورو باید بگویم اعتبارات این وزارتخانه نسبت به سال 97 کاهش هم داشته است، پرداخت های این وزارتخانه به پرسنلاش در خارج از کشور با یورو انجام می شود، برای این پرداخت ها باید یورو مورد نیازش را از بازار تهیه کند و ارزی که قبلا 4200 خریداری می کرد الان باید با 8 هزار و 500 تومان آن را تهیه کند.
نماینده تفت و میبد یزد در مجلس تصریح کرد: این موضوع توان دستگاه دیپلماسی را روز به روز کمتر می کند و ما پیشنهادمان این است که متناسب با نرخ ارز روز بودجه این وزارتخانه را بدهند نه اینکه مبلغی همانند سایر دستگاهها به این وزارتخانه بدهند که مجبور شود برای نگهداری سفارتخانه ها و ماموریت ها ارز خریداری کند.» «وزارت خارجه در عین حال که باید مورد حمایت مادی قرار گیرد به حمایت معنوی ما نیز نیاز دارد، ما نباید در این شرایط با صحبت و تحلیل هایمان، وزیر خارجه یا وزارت خارجه را تضعیف کنیم چراکه وزارت خارجه در طول چندسال اخیر اقدامات چشمگیری در حوزه دیپلماسی داشته است.
** پرواز بازماندهای از 14 فروند و یکی از هزار!
تارنمای خبری تحلیلی «تابناک» با درج تیتر فوق نوشت: صحبت درباره لیست حوادث و سوانحی است که بوئینگ 707 در آن نقش آفرینی کرده است؛ پرندهای که در 20 دسامبر 1957 میلادی نخستین پرواز خود را تجربه کرد و به سرعت مشهور و جهانی شد تا جایی که 865 فروند از نوع تجاری آن ساخته شد و تقریبا همین تعداد نسخه نظامی هم از آن به فروش رفت. پرندهای که برخی شان در خدمت شرکت هواپیمایی ملی ایران بودند و اغلب شان در نیروهای هوایی خدمت میکردند؛ 14 پرنده نظامی متفاوتی که طراحی شده بودند تا چند کارایی مختلف داشته باشند. از سوخت رسان گرفته تا جابجایی مسافر، حمل بار و استفادههای دیگر.
به کارگیری یکی از مشهورترین و کلیدیترین محصولات بوئینگ که به مانند همه محصولات تکنولوژیک دیگر، آن هم دوران شکوهش عمر داشت و از جایی به بعد افولش آغاز شد. افولی که در نهایت در سال 1979 میلادی به توقف تولید این پرنده منجر شد و حتی ارتقای آن به نسخهای با نام 720 هم نتوانست تغییری در ماجرا به وجود آورد.
چرخه تولید و عرضه هواپیماهای جدیدتر که در نهایت به از دور خارج شدن بوئینگهای به خدمت گرفته شده در ایران هم منجر شد تا اینکه چندسال پیش اعلام شد تنها کاربر تجاری 707 در ایران، یعنی ساها هم قید استفاده از آن را زده و در نتیجه تنها بوئینگهای 707 نیروهای هوایی به خدمت خود در ایران ادامه میدهند.
بوئینگهایی که سهمشان را در دفاع مقدس هم ایفا کرده بودند و برای انجام ماموریتهای نظامی شان مناسب به نظر میرسیدند، هرچند که سن و سالشان رو به افزایش بود و یافتن قطعات مورد نیاز برای سر پا نگه داشتن شان دشوار شده بود. مسائلی که در نهایت 707های ارتش را نیز زمین گیر کردند، جز دو فروند از آنها که یکی کاربری اش سوخت رسانی است و دیگری که در حادثه فرودگاه فتح سوخت و سوگ خدمه اش به یادگار ماند!
** چرا رسانه ها و مقامات آمریکایی بر طبل جنگ با ایران می کوبند!؟
سایت خبری «تابناک» در گزارشی با درج عنوان فوق، آورده است: در دو هفته گذشته خبرها و هشدارهای زیادی پیرامون احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه ایران از سوی رسانه ها و مقامات آمریکایی مطرح شد. خبرهایی که تحلیل های زیادی پیرامون آن نیز منتشر شده است. در همین زمینه، ریچارد هاس، رئیس اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی جزو اولین هشداردهندگان جنگ احتمالی ایران و آمریکا در سال 2019 بود. هشداری که مورد توجه بسیاری از رسانه ها و تحلیل گران قرار گرفت.
به طور کلی، تهدید حمله نظامی آمریکا به ایران، امر جدیدی نیست و در دولتهای قبلی آمریکا هم، تلویحا و تصریحا، مطرح شده است. اما بازگشت این تهدید در برهه حساس کنونی، که تنشها بین تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده، قابل تامل است. بررسی اظهارات آمریکایی در این خصوص و نیز نحوه انتشار خبر درخواست بولتون نشان میدهد که این امر از دو سناریو خارج نیست:
نخست؛ جدی بودن تهدید- بسیاری از ناظران تهدیدات فعلی دولت آمریکا علیه ایران با حضور افرادی چون جان بولتون و مایک پمپئو را جدی تلقی می کنند و بر این باورند که احتمال دارد جناح تندور در آمریکا برنامه هایی برای هدف قرار دادن ایران داشته باشند.
سناریوی دوم؛ تسلیم ایران با تهدید- که بولتون و تیمش در شورای امنیت ملی، به طور هماهنگ شده این خبر را به رسانهها دادهاند تا عنصر «تهدید معتبر نظامی» را به کارزار فشار حداکثری اقتصادی کاخ سفید علیه ایران اضافه کنند. «معتبر بودن» این عنصر، لزوما به معنای عملی شدن آن نیست. بلکه آمریکاییها میخواهند با مطرح کردن احتمال حمله نظامی به ایران، این کشور را از اتخاذ اقدامات مهمتر -نظیر از سرگیری غنیسازی اورانیوم با غنای بالا یا بستن تنگه هرمز- باز دارند.
** پامنبریهای موسوی خویینی ها، هاشمی رفسنجانی را ترور کردند؟
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گزارشی از دو ترور هاشمی؛ اولی در 4 خرداد 58 توسط گروهک فرقان و دومی در 25 دی 97 توسط موسوی خویینی ها خبر داد و نوشت: اکنون که 4 دهه از آن روزها میگذرد، آیت الله موسوی خوئینیها مرحوم آیت الله هاشمی را به «سوپررادیکال بودن» و انواع اتهامات متهم و با زبانی مملو از عقده گشایی مطرح میکند؛ حال آنکه محصول جلسات تفسیر او افرادی بودند که که با تندرویهای کم سابقه دست به ترور رهبران انقلابی از جمله خود هاشمی رفسنجانی زده بودند. موسوی خویینی ها اما هیچ گاه در مورد اتهامات مربوط به جلسات قرآن خود و تفاسیر مارکسیستی از قرآن که محصول آن به دو ترور هاشمی انجامیده، سخنی نگفته است. محصول آن جلسات، باعث شد یکبار هاشمی در 4 خرداد 58 توسط گروهک فرقان ترور فیزیکی شود و یکبار دیگر، در 25 دی ماه 97 ترور شخصیتی شود؛ البته اگر ترورهای متنوع شخصیتی هاشمی در دوره اصلاحات را به پای خویینی ها نوشته نشود! خویینی ها اما اگر بر نظر دیگری اصرار داد ، می تواند نوارهای جلسات تفسیر قرآن خود را منتشر کند تا مشخص شود، آیا تفاسیر او از قرآن مارکسیستی بوده و پامنبرهای فرقانی را به سوی خود جلب کرده یا این تحلیل اساسا غلط است؟!
موسوی خوئینیها پیش از پیروزی انقلاب در دهه 50 در مسجد جوستان مباحثی را به عنوان تفسیر قرآن و نهجالبلاغه ارائه داده که به گفته شهید مطهری تفسیرهایی مارکسیستی بوده است. گودرزی عامل شهادت شهید مطهری، هم به مسجد جوستان رفت و آمد داشت و به گفته مبارزان انقلابی سخت تحت تاثیر سخنان موسوی خوئینیها بود.
هاشم صباغیان، از اعضای نهضت آزادی، هم درباره جلسات خوئینیها در مسجد جوستان میگوید: «واقعیت این است که ما در آن موقع هنوز به جوهرهی تفکر آنها پی نبرده بودیم و فقط در واکنش به شعارهای تندی که میدادند، میگفتیم دارند نظم مسجد را به هم میزنند! خود من بعدها ماهیت فرقانیها را فهمیدم و متوجه شدم که از محصولات جلسه تفسیری آقای موسوی خوئینیها هستند.»
** حقوق مدیران بنیاد مستضعفان؛ پرونده «حقوقهای نجومی» باز میشود؟
وبسایت خبری «فرارو» با درج عنوان فوق گزارش داد: باز هم ویدئوی اظهار نظر یک مقام مسئول در کشور بحثبرانگیز شده است. اما این بار نماینده مجلس یا یک مقام دولتی نیست. سخنان محمد سعیدیکیا درباره حقوق دریافتی خود و معاونانش بازتاب گستردهای داشته است. او رئیس بنیاد مستضعفان است و میگوید ماهی 18 میلیون حقوق میگیرد.
اخیرا محمد سعیدیکیا، رئیس بنیاد مستضعفین، با صراحت اعلام کرده است حقوق او ومدیران ارشد بنیاد مستضعفان، حداقل 10 میلیون تومان است و با اضافه کاری تا 17-18- 19 میلیون تومان میرسد. او همچنین گفته است که هیچ کسی در بنیاد مستضعفان نیست که کار کند و کمتر از 3 میلیون تومان بگیرد. اظهارات او در میان جمعی از خبرنگاران با واکنش شخصی روبهرو میشود که میگوید «ماها که حقوقمان صفر است باید چه کنیم؟» سعیدی کیا تاکید میکند که «ما شفافیم و شفاف نیز درباره حقوق خود سخن میگوییم. آیا باقی مسئولان نیز این جرات را دارند که با این صراحت میزان دریافتی خودشان را اعلام کنند؟»
انتشار ویدئوی این سخنان بازتاب وسیعی در دو روز گذشته در فضای مجازی داشته است. جمعی از کاربران و فعالان در فضای مجازی انتقاد کردهاند که چرا باید این حقوقهای نجومی در یک نهاد پرداخت شود؛ خصوصا آنکه این نهاد متولی رسیدگی به امور مستضعفان است. البته تعداد محدودی هم از صراحت رئیس بنیاد مستضعفان تقدیر کردهاند و از دیگر مقامات کشور خواستهاند با همین صراحت میزان حقوق خود را افشا نمایند.
افشاگری سعیدیکیا از وجه دیگری نیز قابل تامل است. آیا با این اظهارات میتوان ادعا کرد پرونده«حقوقهای نجومی» بسته شده است؟
توکلی که خود نهادی به نام «دیدهبان و شفافیت» برای مقابله با فساد اقتصادی ایجاد کرده، معتقد است: «اگر شفافیت نباشد فساد ایجاد میشود، بر هزینهها میافزاید و با افزایش ریسک، سرمایهگذاری را کاهش میدهد.» او گفت: «قانون میگوید که همه دریافتیها اول باید در سامانه گذاشته شود، بعد دریافت کنند و ما هم، چون جلوگیری از اجرای قانون جرم است، تصمیم گرفتیم از اقای انصاری شکایت کنیم تا امر به معروف و نهی از منکر هم کرده باشیم.»
** چرا در افغانستان جو بر ضد ایران است؟
پایگاه خبری «فرارو» در گفت و گو با یک کارشناس و تحلیلگر افغانی نوشت: کلاً در اینجا مرسوم شده است که هرکس علیه ایران صحبتی کند، به عنوان یک قهرمان یا یک چهره ملی معرفی میشود؛ به همین دلیل است که اصلاً افرادی که اینجا موافق سیاستهای جمهوری اسلامی هستند، جرات ندارند آن را علنی مطرح کنند.
فرارو- یک تحلیلگر افغان گفت: «در افغانستان یک رویکرد و سیاست عجیبی وجود دارد که کسانی که با آمریکا ارتباط داشته باشند و از آنها تعریف کنند، جایگاه ویژهای پیدا میکنند. عکس این ماجرا در خصوص کارشناسان و مقاماتی که حداقل مخالفتی با کشورهای منطقه ندارند، رخ میدهد و یک نگاه منفی نسبت به آنها در کشور وجود دارد. دلیل عمده این مسئله هم آن است که اینجا اکثرا تلاش میکنند که حمایت آمریکا و انگلیس را داشته باشند. شاید برای شما جالب باشد که بدانید که بعضیها اینجا خیلی با افتخار اعلام میکنند که جاسوس آمریکا هستند و با سازمان سیا در ارتباطند. اما در مقابل اگر فردی اینجا از ایران یا باقی سیاستهای منطقهای حمایت کنند، به او برچسب رابطه داشتن با ایران را میزنند.»
مدتی قبل محمدجواد ظریف طی مصاحبهای با یکی از رسانههای هندی عنوان کرد که غیرممکن است که طالبان در دولت آینده افغانستان نقشی نداشته باشند. هر چند افزود که این نقش نباید غالب باشد. این اظهارات ظریف بعد از آن صورت گرفت که برخی مقامات طالبان با حضور در تهران دیدارهایی انجام داده بودند که به مذاق افغانها خوش نیامده بود. مجموع این دو ماجرا موجب شد که معاون سخنگو ریاست جمهوری این کشور [افغانستان] واکنش تندی به صحبتهای ظریف نشان دهد.
شاه حسین مرتضوی در صفحه رسمی خود در فیسبوک نوشت: مقامات وزارت خارجه ایران این روزها در نقش سخنگویان طالبان عمل میکنند. اگر کشور همسایه معتقد به گفت و گو برای پیدا کردن راه حل است، چرا از این شیوه برای حل مشکلات سیاسی داخلی خود استفاده نمیکند؟ مرتضوی نوشته که دولت ایران به جای شنیدن صدای طالبان باید به صدای مخالفان سیاسی خود گوش دهد. شاه حسین مرتضوی مدعی شده است که دولت ایران در هراس است که آزادیهای موجود در افغانستان به الگو برای ایران بدل شود؛ به همین دلیل این کشور طرفدار اندیشههای ملاعمر در افغانستان است.
** سلیمینمین: هاشمی عملگرا بود نه سوپر چپ
وبگاه «خبرآنلاین» در گزارشی با عنوان «واکنش چهره اصولگرا به سخنان موسویخویینیها» در گفت و گو با سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران نوشت: شخصیت های مختلف سیاسی در نیم قرن گذشته با مرحوم هاشمی رفسنجانی از نزدیک برخورد داشتند. هر کدام آنها خاطراتی را از او نقل می کنند که برای خوانندگان و شنوندگان می تواند مورد توجه یا حتی تعجب باشد. اظهارات حجت الاسلام موسوی خوئینی ها نیز درباره مرحوم هاشمی چنین ویژگی داشت.
البته خیلی ها نسبت به این صحبت ها واکنش نشان دادند. برای یک ارزیابی منصفانه با عباس سلیمی نمین گفتگو کردیم. سلیمی نمین معتقد است: هاشمی رفسنجانی شخصیتی عملگراست که یکسری قوت های جدی و هم یکسری ضعف های جدی دارد.
* اینکه آقای موسوی خوئینی ها گفته «آقای هاشمی هیچوقت در عمرش در خط اعتدال نبود بلکه یک سوپر چپ و چپ رادیکال بود» چقدر با شخصیت آقای هاشمی همخوان است؟
- قبول ندارم که آقای هاشمی سوپر چپ بود بنابراین، این صحبت که «آقای هاشمی در مجلس اول رویکرد چپ رادیکال داشت و طرفدار اقتصاد دولتی بود» بر ماهیت شخصیت او منطبق نیست. البته آقای هاشمی شخصیتی عملگرا داشت. عملگرایی دست فرد را باز می گذارد تا در وضعیت متفاوت، متناسب با مقتضایات عمل کند. آقای هاشمی آن دوران تئوری پرداز دولت میرحسین موسوی بود و متناسب با فضا و شرایط کشور در نماز جمعه مرتب دم از عدالت می زد، از مواضع دولت آقای میرحسین موسوی به شدت دفاع و اقتصاد دولتی را ترویج می کرد، حتی تسلط دولت بر همه امور را مورد تأیید قرار می داد که نشانه رویکرد چپ است اما آقای هاشمی با بیان این سخنان می خواست جریانات معتقد به گرایش چپ را تحت رهبری خودش در بیاورد. کما اینکه بعد از مدت کوتاهی که رئیس جمهور شد و فضا کاملا تغییر کرد، او یکی از سرسخت ترین و غیرمنصفانه ترین منتقد دولت دوران جنگ می شود. آقای هاشمی از این نوع چرخش ها بعدها نیز داشت. حالا با این اوصاف ما با کدام آقای هاشمی مواجه بودیم.
** مقصر آقای پول است!
وبسایت جامعه خبری تحلیلی «الف» با درج عنوان « مقصر آقای پول است!» نوشت: هر از چند گاهی حوادث دردناکی در گوشه و کنار کشور روی می دهد که در نهایت تقصیر متوجه کمبود امکانات و اعتبارات شده و به اینگونه، حل مشکل به نوعی تعلیق به محال می شود.
در ماجرای آتش سوزی مدرسه در استان سیستان و بلوچستان وزیر محترم اموزش و پرورش استاندارد سازی سیستم گرمایش در مدارس کشور را نیازمند اعتبارات میلیاردی دانست.
در حادثه واژگونی اتوبوس در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه علی صمدی آزاد اسلامی در تهران هم نوسازی ناوگان حمل و نقل به پیش کشیده شد که انهم مستلزم هزینه های میلیاردی است درحالی که با یک نگاه معمولی و نه چندان کارشناسی می توان دانست که مشکل اصلی از ناحیه مدیریت و نظارت است و ارتباط دادن هر مسئله به پول واعتبارات به نوعی پاک کردن صورت مسئله، گریز از پاسخگویی وتعلیق به محال حل مشکلات به شمار می رود.
حقیقت این است که برای رفع این مشکلات و مشکلات مشابه قبل از پول و اعتبارات آنچنانی نیازمند مدیران کاردان و کار آمد هستیم . مدیرانی که ساختارهای قدیمی را اصلاح ، ساختار های جدید را ایجاد و بر پویایی و کار آمدی ساختار جاری اشراف و نظارت موثر داشته باشند اگر نه هر مشکلی را به امکانات و اعتبارات حواله کردن هنری به حساب نمی آید .
در این میان قوه قضاییه هم باید با بررسی دقیق و کارشناسی موارد ، مقصران هر حادثه را اعم از مباشران و مسئولان میانی و رده بالا مورد باز خواست قرار داده و مقصران را فارغ از دلسوزی های مصلحت آمیز به مجازات لازم برسانند. رسانه ای کردن مجازات ها حتی با تاکید بر جنبه تبلیغ می تواند در افزایش ضریب دقت مسئولان و پیش گیری از حوادث مشابه نقش عمده ای داشته باشد.
** ناطقنوری در دوم خرداد دنبال ابطال آرای خاتمی بود؟
وبسایت خبری «نامه نیوز» در گفت و گو با سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز، نوشت: هاشمی رفسنجانی هفته قبل از انتخابات [ریاست جمهوری سال 76] در تریبون نمازجمعه نسبت به بروز مسئله تقلب هشدار داد. اتفاقی که اخیر موسوی خوئینی ها تحلیلی متفاوت از آنچه برداشت عموم است، ارائه داد و گفت «آقای هاشمی بنا به گفته خودشان در حقیقت به دنبال ابراز نگرانی طرفداران آقای ناطق آن صحبتها را کرده، هرچند عملا به نفع آقای خاتمی تمام شده است.»
اما این تنها صحبتی از انتخابات سال 76 نبود که محل بحث و جدل شد علیرضا زاکانی نیز در مناظره با مصطفی تاجزاده اعلام کرد «رقیب نامزد پیروز در سال های 76، 84، 88 و 92 درخواست ابطال نتیجه انتخابات را داشتند اما رهبر معظم انقلاب ایستاد و مانع این اتفاق شد».این روایتی جدید از انتخابات دوم خرداد بود. برخی سریع واکنش نشان دانند و گفتند «این گفته زاکانی بی پایه و اساس است چون ناطق نوری قبل از پایان شمارش آرا به رقیب خود تبریک گفت».
وقتی صحت این ادعای زاکانی را از حجت الاسلام سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز و از رفقای نزدیک علی اکبر ناطق نوری پرسیدیم واکنش او جالب بود. سیدرضا اکرمی درباره درست بودن خبر درخواست ناطق نوری برای ابطال نتیجه انتخابات در سال 76 به نامه نیوز گفت: حالا این سئوال شما و جواب من به درد شکم می خورد یا به درد شهوت؟ واقعا چه دردی را از مردم دوا می کند؟ شما را به خدا این حرف ها را ول کنید. چرا دنبال درد بیکاری، اعتیاد، طلاق، سگ داری و سگ پروری عده ای از مردم نمی روید. آقای تاجزاده و آقای زاکانی دو نفر بیکار هستند و شما هم بیکارتر از آنها هستید.
** مگر قرار نبود آموزش رایگان باشد؟
پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه «شفقنا» در گزارشی با درج عناوین «مگر قرار نبود آموزش رایگان باشد؟/ کارگران بیکاری که فرزندانشان از تحصیل محروم می شوند!» نوشت: کارخانه تعطیل شد؛ هیچ مقام مسئولی نپرسید از این به بعد چطور میخواهید روزگار بگذرانید! آیا من به قدر تحصیل رایگان فرزندم «حق» ندارم؟! قرار بود کارخانه را احیا کنند؛ گفتند زنجیره فولاد میزنیم؛ چه شد؟ هیچ یک از این حرفها به نتیجه نرسید حالا باید از کجای سفره خالیام برای تحصیل فرزندم بزنم؟!
صدایش میلرزد؛ از کوهستانهای سردِ کردستان تماس میگیرد؛ از آنجا که بیکاری و ناداری، با سرمای استخوانسوز ِامسال، عجین شده است. ابتدای صحبت، خودش را معرفی میکند؛ از همان قدیمیهاست؛ از کارگران «فولاد زاگرس» در قروه کردستان؛ از همانهایی که آوار تلخ بیکاری، بعد از تعطیلی نابهنگام کارخانه، بر سرشان آوار شد و خودشان آواره شدند.
همان ابتدای صحبت، قبل از اینکه یاد کارخانهی منحل شده و آوارگی چهارصد کارگر متخصصِ آن، زنده شود، از مصائب تلخ زندگی در روستای آونگان انتقاد میکند؛ از روستایی که سرزمین اوست اما به قول خودش، آدم بیپول همه جا غریبه است:
«ما ساکنِ «آونگانِ قروه» هستیم؛ اگر گذارتان به این نواحی افتاده باشد، خوب میدانید که اینجا، چقدر محروم است؛ ما امکانات چندانی نداریم. چند روزیست مدرسه فرزندم در همین روستا از دانشآموزان خواسته هرکدام، 150 هزار تومان پول بیاورند مدرسه؛ منِ کارگر بیکار از کجا بیاورم 150 هزار تومان به مدرسه کمک کنم؛ مگر وزیر آموزش و پرورش نگفته آموزش دولتی، مجانیست و مدارس حق ندارند از والدین پول بگیرند؟!»
** هاشمی یا خویینی ها؟ مسئله این نیست
پایگاه اطلاع رسانی و خبری «جماران» در یادداشتی به قلم سید سراج الدین موسوی نوشت: این روزها در میان حیرت اهل سیاست ، مصاحبه ای از شخصیت ارزشمند و عزیز جناب آیت الله سید محمد موسوی خویینی و در نقد شخصیت کم نظیر و سیاستمدار بزرگ کشورمان حضرت آیت الله هاشمی منتشر شد که حاوی نقدهای آقای موسوی نسبت به آقای هاشمی بود. و همین هم بهانه ای شد تا گروهی در دفاع از آقای هاشمی بر آقای موسوی بتازند و بعضاً با عقده گشایی با ایشان برخورد کنند.
در این میان چند نکته را حتما باید لحاظ کرد تا خدای نکرده حقی ضایع نشود و نسلهای حاضر دچار اشتباه نشوند.
نکته اول: متأسفانه این مصاحبه در زمانی بد انتشار یافت. ضمن اینکه لازم است که اشاره کنم که آقای موسوی این سخنان را به عنوان یک مصاحبه مطبوعاتی مطرح نکرده بودند بلکه در تصور ایشان این مطالب برای یک پروژه تحقیقاتی و در راستای یک مجموعه مطالب که قرار است بعدها مورد بازبینی قرار گیرد، بوده است.
نکته دوم: کسانی که با این دو بزرگوار آشنا بودند، می دانستند که در نگاه ایشان به مسائل اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و این اختلاف از آغاز انقلاب وجود داشته است. اما همه دوستان همواره از احترام آنها به هم نیز آگاهی داشتند.
نکته سوم: این سخنان اگر چه در نگاه بیرونی نقدهایی تند و سنگین است، ولی کسی که با فضای ادبیات آقای موسوی آشنا باشد، به راحتی در می یابد که این سخنان اصلا از تندی و گزندگی خاصی بهره نمی برد. ادبیات درونی و متعارف ایشان وقتی قرار نباشد سخنی در سطح عموم نشر یابد، همین است و همانند این سخنان را ایشان درباره همه رجال سیاسی ایران بازگو کرده اند و می کنند.
نکته چهارم: این روزها شاهدیم که انتشار مصاحبه اقای موسوی، به عده ای بهانه داده تا نسبت به ایشان از حد انصاف خارج شوند و تا طرح موضوعاتی نظیر «انتساب ترور اقای هاشمی به شاگردان اقای موسوی»، پیش روند.
و نکته آخر اینکه در این روزها که مملکت در میان حماقت های دشمنان خارجی و نادانی های افراطیون داخلی گرفتار است، هاشمی و موسوی خویینی دو وزنه عقلانیت سیاسی هستند. این وزنه ها را نباید از «کفه عقلانیت گرایان» خارج کرد و یا در مقابل هم نشاند. همه و بیش از همه این بزرگوار و دوستان این دو عزیز در این زمینه مسئول اند.
** رد پای اتحادیه طلا در تخلف سکه ثامن
وبسایت خبری تحلیلی «رویداد24» با درج عنوان «رد پای اتحادیه طلا در تخلف سکه ثامن/ مبادلات مالی چگونه انجام شد؟» گزارش داد: روز گذشته سخنان وکیل مدافع شاکیان پرونده سکه ثامن، بُـعد تازهای به این پرونده داد. رسول کوهپایهزاده وکیل شاکیان گفته بود «بر اساس بررسیهای که صورت گرفته بالغ بر 80 درصد رجوعات مردم و مالباختگان به سایت مجرمانه سکه ثامن از طریق تارنمای اینترنتی اتحادیه طلا صورت میگرفته است و اسناد آن هم موجود و قابل اثبات است.»
سخنان کوهپایهزاده در حالی مطرح میشود که آیت محمدولی رئیس اتحادیه طلا و جواهر یکی از مدعیان پرونده تخلف سکه ثامن بوده و در مصاحبههای متعدد تاکید کرده «سکه ثامن هیچگونه مجوزی از اتحادیه تهران نداشته و مجوز خود را در شهرستان واحد صنفی «بناب» گرفته است و اتحادیه طلا و جواهرهیچ دخالتی در فعالیت این موسسه نداشته است.»
آنگونه که کوهپایهزاده معتقد است هرچند اتحادیه طلا و جواهر مجوزی به سکه ثامن نداده، اما فعالیت غیرقانونی موسسهای که مجوز نداشته را به مراجع قانونی گزارش نکرده است و تا زمانی که شکایتی در کار نبوده، معاملات از طریق اتحادیه انجام میشده است.
رویداد24 دهم مهر ماه سال جاری گزارشی مبنی بر از دسترس خارج شدن سایت اتحادیه طلا و ارز تهران منتشر کرد. روابط عمومی اتحادیه طلا و جواهر به خبرنگار رویداد24 گفته بود که تعطیلی سایت بخاطر دستکاری سایت شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز تهران در قیمتهای طلا و شکایتی بوده که ما از آن سایت کردهایم.
سایت اتحادیه طلا بعد از نامه بانک مرکزی به آملی لاریجانی و هشدار رئیس قوه قضائیه تعطیل شده بود. این همزمانی باعث میشد به نظر برسد با سایت با دستور قوه قضائیه تعطیل شده است اما اطلاعات جدید رسول کوهپایهزاده نشان میدهد «تعطیلی سایت اتحادیه و طلا نه با دستور قوه قضائیه که اقدامی عجولانه برای سرپوش گذاشتن روی یک تخلف بوده است.»
نکته عجیبتر اینکه اتحادیه طلا و جواهر برای تبلیغ سکه ثامن پول دریافت میکرده است. کوهپایهزاده گفته تخلفات صورت گرفته به سازمان بازرسی کل کشور منتقل شده و یقینا اتحادیه زمانی که پول تبلیغات سایت غیرقانونی سکه ثامن را دریافت میکرده، باید به وظیفه نظارت و کنترل خود عمل میکرد تا این اتفاق به وقوع نمیپیوست.
پژوهشم**1699**1552
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي تارنماها بازداشت مرضيه هاشمي در امريكا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۱۳۴۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران ریشه نازک اسراییل را از صفحه روزگار محو میکند
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام سید محمد عبدالنبی موسویفرد ظهر امروز جمعه در جمع نمازگزاران اهواز اشاره به روز ارتش تاکید کرد: روحیه تدین ارتش و کنار مردم بودن باعث پیروزی آن شده است.
وی بیان کرد: اگر به سفارتخانه کشورهای غربی حمله میشد با تمام قدرت دفاع میکردند. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند سفارتخانه حکم خاک کشور را دارد. در این سالها حمله به اسرائیل از طرف ما آشکار نبود آنها هم آشکار نمیکردند.
حجت الاسلام موسویفرد ادامه داد: قدرت ما نامحدود است و ما از بخش محدود آن استفاده کردیم. گفتند ۹۹ درصد آنها را رهگیری کردیم. دروغ میگویند. اگر راست هم بگویند ۱٠ کشور با رژیم صهیونیستی شب و روز رصد میکردند و گنبد آهنین هم فعال کردند.
وی گفت: دهها کشور و نه فقط انگلیس این دژ مستحکم را در منطقه برای منافع خودشان در منطقه ایجاد کردند. اگر این دژ مستحکم فرو بریزد تمام کشورهای غربی در منطقه فرو میریزد. آنها میدانند که ایران اسلامی ریشه نازک اسرائیل را از صفحه روزگار محو خواهد کرد.
امام جمعه اهواز گفت: در این دو ساله روسیه ۷۰ پهپاد علیه اوکراین به کار گرفته، اما ایران اسلامی در کمتر از یک ساعت ۱۷۰ پهپاد از ایران به سمت سرزمینهای اشغالی فرستاد. روسیه در سال ۲۰۲۳ در حوزه بالستیک از ۱۰۸ موشک استفاده کرد. در مجموع ۱۵۳ موشک روسیه برعلیه اوکراین استفاده کرد. ۱۲۰ موشک بالستیک از ایران جامعه هدف در سرزمینهای اشغالی را ویران کرده است. میگویند اتفاقی نیفتاده. ماهوارههای ما فیلمبرداری کرده است. در کمتر از نیم ساعت یک ششم قدرت چین بر علیه اسرائیل به کار گرفته شده است. ما منتظر هستیم شما دست از پا خطا کنید به اذن خدا اسرائیل در منطقه باقی نخواهد ماند.
حجت الاسلام موسویفرد بیان کرد: این نمایش قدرت بود نه خود قدرت. ایران قصد داشت به دشمن نشان دهد این اقدام حداقلی چگونه نشاندهنده اثرات حداکثری است. حرکات بعدی رژیم صهیونیستی و هر کشور دیگری با اقتدار جواب داده میشود. در سایه مذاکره کدام کشور به حق خود رسید. در سایه اقتدار نظامی و تعقل موفقیت کسب میشود.
امام جمعه اهواز با اشاره به اجرای طرح حجاب در کشور تاکید کرد: از نیروی انتظامی تشکر میکنم که با برنامه وارد شده است. تنها دولت و نیروی انتظامی نمیتواند بر این مشکلی که دشمن بر ما وارد کرده فائق بیاییم بلکه همه باید تلاش کنیم. ادارات باید از خود شروع کنند. همه باید از خودمان شروع کنیم.
کد خبر 6082477