جامعه فرمزده سلبریتی تولید میکند/ سیاست دولت را سلبریتیها تعیین میکنند
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۱۴۰۱۱
به گزارش فارس، ششمین نشست از سلسله نشستهای بررسی آسیبهای اجتماعی در ایران با موضوع تخصصی «سلبریتیسم» با حضور و سخنرانی دکتر ابراهیم فیاض، مردمشناس و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و سید احمد موسوی صمدی، مدیر گروه اجتماعی شبکه چهارم سیما با دبیری علیرضا جباری دارستانی برگزار شد.
*سلبریتیگرایی نتیجه فرمالیسم است
فیاض در این نشست گفت: سلبریتیگرایی وقتی بهوجود میآید که جامعه دچار فرمالیسم شده باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در جامعه فعلی ما به دلیل هم فرمالیسم، اندیشه تولید نمیشود. دانشگاهها و حتی حوزههای علمیه نیز فرمالیست شده و محتوایی ندارند و تمام خلاقیت خود را به سمت فرم بردهاند. به دلیل عدم تولید اندیشه ما به ناچار محتواهای قدیم را بازتولید و مدام تکرار مکررات کرده و فقط فرمها را تغییر دادهایم. جامعه فرم زده مدام به دنبال کسانی میگردد که فرمها را برایش شکل دهند و سلبریتیها از اینجا وارد جامعه میشوند.
فیاض ادامه داد: پیش از دوران صفویه ما مینیاتورهای فرهیخته را داریم، اما در دوران صوفیه ناتورالیسم وارد نقاشی شده و آثار را به سمت کشیدن پیکرههای برهنه مبتذل هدایت کرده است. ادبیات در این دوران عامیانه و مبتذل میشود و محتوای آنها مانند جکهای مبتذل امروزی در شبکههای اجتماعی، میشود. بنابراین در تاریخ گذشته نیز ما این فرمالیسم را داشتهایم. نکته اینجاست که در زمانه فعلی مساله غربگرایی هم به این فرمالیسم دامن زده است و همین جریان است که در آن سلبریتیها تولید میشوند.
این مردمشناس در ادامه درباره ساختار برنامههای مبتذل درباره ترویچ سلبریتیگرایی نیز گفت: یکی نمونه از این برنامهها «تاک شو»ها هستند که همگی غربی هستند. دکورهای برنامه و سوالات همه غربی است. جالب اینجاست که اگر میخواهند تا غربی نباشند، ادای داش مشتیهای قدیم تهرانی را درمیآورند، که آن هم البته مدلی از ابتذال است؛ چرا که لاتها نیز در واقع سلبریتیهای محله خود بودهاند.
نویسنده کتاب «مهندسی فرهنگ عمومی» همچنین با اشاره به این نکته که این دوران سلبریتیگرایی ممکن است هرگز به اتمام نرسد، ادامه داد: اگر جامعه با حمله خارجی یا با شورش داخلی سقوط نکند، این روند سلبریتیگرایی ممکن است تمام نشود.
*فرمگرایی محتوای فاخر را نابود میکند
فیاض در بخش دیگری از سخنان خود به مصائب و مشکلات فرمگرایی در ایران امروز اشاره کرد و گفت: فرمگرایی محتوای فاجر جامعه را نابود کرده است. اکنون دانشگاهها و حوزههای علمیه ما درسخوان نیستند و نشاط علمی ندارند. پیشتر هم در قم رسم بر این بود که طلبهای که حوصله درس خواندن نداشت، استاد عرفان میشد. اکنون نیز وضع به همین صورت است، فلان طلبه بیسواد شده استاد عرفان و فیلمهای سخنرانیاش در همه جا پخش شده و جای علامه طباطبایی را گرفته است.
این مردمشناس اضافه کرد: مد شده که هر طلبه تنبلی میرود به سمت عارف شدن. فقه و فلسفه خواندن سخت است. وضعیت اکنون به گونهای شده که استاد معروف عرفان در حوزه، بددهنی عادت هر روزش میشود. یک روز از دیاثت سیاسی صحبت میکند و روزی دیگر در میان صحبتهای خود شخصیت مهمی چون آخوند خراسانی و صاحب کفایه را طلبه افغانی میخواند.
نویسنده کتاب «مردم شناسی دینی توسعه در ایران» فرمگرایی در دانشگاهها را یکی از بسترهای مهاجرت نخبگان دانست و گفت: فرمگرایی باعث رواج تنبلی و درسنخواندن در دانشگاهها شده. خود من در دانشگاه تدریس دارم و شاهد عینی روند هستم. معدود دانشجویان درسخوان هم به دلیل نبودن محتوا به دانشگاههای خارج مهاجرت کردهاند یا در تدارک مهاجرت هستند.
*سالهاست که سیاست ما را سلبریتیها تعیین میکنند
فیاض در بخش دیگری از سخنان خود به نقش تعیین کننده سلبریتیها در جریانهای سیاسی ایران امروز اشاره کرد و ادامه داد: سیاست ما در این دهههای اخیر را سلبریتیها تعیین کردهاند. این روند از دوم خرداد ۱۳۷۶ به بعد معمول شد. فلان بازیگر سینما یا فلان فوتبالیست اگر از کاندیدایی حمایت کنند، حتما او رای آورده است و در ادامه نیز رای خواهد آورد. دختر فلان شخصیت مشهور سیاسی چون شلوار جین میپوشید، رای نخست تهران را آورد. ورزشکاران عضو شوراهای شهرها شدند. فرمالیسم وقتی وارد اصل سیاست شود همه چیز جامعه باهم قاطی میشود. اکنون چرخ دندههای جامعه ما از کار افتاده و وضعیت به جایی رسیده که هر روز یکی از بزرگان سیاسی میآید و از اوضاع خراب کشور صحبت میکند.
*اقتصاد سرمایهداری عامل تولید سلبریتیها
فیاض در بخش دیگری از سخنان خود به عوامل تولید و بازتولید سلبریتی در جامعه امروز ایران پرداخت و گفت: سلبریتی یک پاردایم است، بنابراین میتوان هم آن را تحلیل معرفتشناختی و هم تحلیل ساختاری کرد. ظهور سلبریتی یک پایش در عرفان است. وقتی صوفیسم در جوامع شکل بگیرد و عقلانیت نابود شود، پروتکل اصلی جامعه عرفانی میشود و در این حالت قهرمان و ضدقهرمان معنا پیدا میکند. در فیلمهای فلسفی مثلا آثار تارکوفسکی قهرمان و ضدقهرمان وجود ندارد، اما جهان سلبریتی جهان قهرمان سازی است. این تحلیل مختصری از معرفت شناسی این جریان است.
وی ادامه داد: اما چه شد که در جامعه ما این طیف ظهور پیدا کردند؟ ظهور اینها در جامعه ما به اقتصاد سرمایهداری باز میگردد که پس از پایان جنگ و با آغاز به کار دولت سازندگی آغاز شد. سرمایه داری مغز متفکر نمیخواهد و به دنبال سلبریتی است. خود رییس جمهور آن دوران یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی در حال تبدیل شدن به سلبریتی بود.
این مردم شناس همچنین تابع شدن سیاست به کنش سلبریتیها را از دوران دولت اصلاحات دانست و اظهار کرد: شخص رئیس جمهور وقت کاملا بدل به یک سلبریتی شد و مدام رسانهها درباره رنگ محاسن، نوع انگشتر و دیگر ویژگیهای ظاهریاش مطلب منتشر میکردند. حتی شجاعان جامعه امروز ما هم سلبریتیها شدهاند. وقتی روزنامهها و رسانههای بزدل توانایی اعتراض ندارند، اینها به وضعیت بد جامعه اعتراض میکنند.
*ترویج سلبریتیگرایی و همجنس بازی در رسانه ملی
فیاض در ادامه افسار سیاست امروز ایران را در دستان اقتصاد سرمایهداری پست مدرن دانست و گفت: سیاست امروز ما مقولات جامعه را بدنمند کرده است. فلان سلبریتی مرد که مجری برنامهای است فلان سلبریتی بازیگر را دعوت کرده و در برنامه به او میگوید که تو هر روز خوشپوشتر و تودلبروتر میشوی؟صدا و سیما سلبریتیها را مرجع کرده و شبکههای اجتماعی نیز تولید آنها را بیشتر از پیش کرده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: مجریهای امروز سلبریتی شده صدا و سیما همه چهرهای زنانه دارند و کلامشان عشوهگرانه است و مدام هم بازتولید میشوند. این ساختار دارد ما را به سمت همجنس بازی هدایت میکند. این مجریهای عشوهگر جامعه ما را غربیتر از غرب کردهاند.ما برای کنفرانسهای علمی بسیار به غرب رفتهام. اکنون در غرب روابط بویژه در مباحث و مراکز فکری اخلاقیتر از جامعه ماست. دانشگاههای امروز ما غربیتر از غرب است اما محتوای هیچ غربی و علمی نیست.
*جامعه از شر سلبریتیها خلاص میشود؟
فیاض در بخش دیگری از سخنانش به موقتی بودن سیطره سلبریتیها اشاره کرد و گفت: ما امروز یک جامعه بیارزش قانونی داریم. نه درس میخوانیم و نه کار میکنیم فقط میتوانیم موادمخدر را با کمترین هزینه و زحمت مصرف کنیم و مثل سلبریتیها حالمان را عوض کنیم. دورهای را پیشبینی میکنم که ما از سلبریتی گذر کردهایم اما هیچ گروه مرجعی نخواهیم داشت. این سالها نیز مردم آرام آرام متوجه قصه شدهاند و این آگاهی در سطح جهان دارد اتفاق میافتد.
وی افزود: نهضت جلیقه زردها در فرانسه که مرجع مردم شدهاند همه متفکرند. سلبریتیها آخرین سوژههای مبتذل هستند. امروزه حتی فوتبال هم اهمیت چندانی ندارد. در آمریکا وقتی رییس جمهور درباره یک میلیون دلار در تلویزیون حرف میزد سروصداها بالا میرود، اما رییس جمهور ما درباره ۵۰ میلیون دلار و هدر رفتنش صحبت میکند و آب از آب تکان نمیخورد. برایش مهم نیست چرا که رای خود را کمک سلبریتیها بدست میآورد.
*نهضت ضد سلبریتی در جهان امروز
فیاض گفت: نهضت ضد سلبریتی امروز مارکسیم است و شدیدا دارد اوج میگیرد. این نهضت مثل قدیم نیست و معتقدانش همه متفکر و درسخوانده هستند. نهضت جلیقه زردها در فرانسه هم انقلابی اجتماعی و به شدت عدالت محور است و روی آن اخلاق را بنا میکند. مردمی است و هیچ گروههای مرجع سلبریتی پشت آن نیستند. جالب آنکه همه ضد اسرائیلی هم هستند.
وی در ادامه با اشاره به این نکته که در جهان امروز اومانیسم جایش را به مردم گرایی داده، اظهار کرد: علوم انسانی دارد از بین میرود و علوم مردمی جایش را خواهد گرفت. صدا و سیما امروز به شدت در حال سقوط است چون سلبریتیها از میان میروند. همیشه انقلابهای جمهوری خواهی نیز از فرانسه شروع شده است. صدا و سیمای ما اگر میخواهد زنده بماند باید این سلبریتیگرایی را به سمت نشان دادن نخبههای علمی بویژه از میان نسل جدید ببرد.
*تبارشناسی سلبریتیها
در ادامه این نشست موسوی صمدی نیز گفت: مفهومی که ما از آن با عنوان سلبریتی یاد میکنیم در اصل برای پاسخ به نیاز پرستش و معنویت در عصر امروز پدید آمده است. سلبریتیها خدایگان جامعه مدرن یا به تعبیر دقیقتر خدایگان جامعه مصرفی هستند. بروز و ظهور سلبریتیها توسط رسانه صورت گرفته است.
وی افزود: سلبریتیها دستههای متفاوتی دارند. برخی از آنها انتسابیاند و در اصل بر اساس نسبت به خاندان و خانوادهای مشهور سلبریتی شدهاند و برخی دیگر اکتسابیاند و توانمندیهایی دارند. دسته آخر نیز شهرتمندهای زودگذر و موقت هستند که در نتیجه فعالیت در شبکههای اجتماعی پدید آمدهاند.
موسوی صمدی ادامه داد: سلبریتیها دو ویژگی دارند. نخست اینکه این طیف بزرگترین فروشنده در جامعه مصرفی است و البته هویت خودش هم از مصرف نشات میگیرد. وقتی او تبدیل به صنعت میشود که خودش مصرف کند و بتواند بفروشد. امروز اینها در اوج ابتذال و بیحرمتی هستند و صرف وجودیشان تحریک نیازهای مخاطب حتی به صورت کاذب است. ویژگی بعدی سلبریتیها در این است که لذت کشف به مخاطب میدهند. به مخاطبان کمک میکنند تا لحظه به لحظه زندگیشان توسط آنها کشف شود. حرکتهای هنجارشکن آنها هم در این فرآیند رخ میدهد. متاسفانه جامعه رسانهای ما نیز سلبریتیگراست.
مدیر گروه اجتماعی شبکه چهار سیما همچنین به مولفه خودافشاگری سلبریتیها اشاره کرد و گفت: سلبریتی خود درباره خودش افشاگری کرده و خود عامل انتشار رسواییاش است. شهوت مرکزی سلبریتی دیده شدن است. به عبارتی برای سلبریتی بدنامی بهتر از گمنامی است. باشم ولو اینکه تف و لعنت شوم. مشکل آنها برای جامعه این است که محوریت را از مثلا فلاسفه به فوتبالیستها و بازیگران سینما میکشانند. ما در رسانهها به این مساله دامن زدهایم و مثلا در فلان برنامه سلبریتی آورده و از او میپرسیم که عاشق شدهای؟ این سوال یعنی نابود کردن عقلانیت.
*مشکلات سیاستگذاری فرهنگی
موسوی صمدی در بخش دیگری از سخنان خود به ریل گذاری اشتباه فضای سیاست گذاری فرهنگی کشور اشاره کرد و ادامه داد: بحرانی که در جامعه باعث ظهور سلبریتیها شد، مساله اشتباه در سیاست گذاری فرهنگی است. حتی امروزه سلبریتیها هیچ نهاد بالادستی ندارند تا آنها را استنطاق کند و کار به جایی رسید که آنها با کمترین دانش بدل به مراجع فکری شدند.
وی اضافه کرد: حضور سلبریتیها باعث انحراف افکار عمومی هم میشود. وقتی کشور در سختترین شرایط اقتصادی قرار گرفت کل مساله جامعه با خبر دستگیری مائده هژبری به سمت دیگری رفت. سلبریتیها مشکلات جامعه را سطحی میکنند. در زلزله کرمانشاه تمام تلاش آنها برای گرفتن عکس یادگاری و ساخت کلیپ از خود بود. به تعبیر من اینها گلادیاتورهای زمانه ما هستند و ما میتوانیم با تکثیر آنها مشکل را حل کنیم. آنها از همدیگر بدشان میآید و به هم رحم نمیکنند، بنابراین میتوان با تکثیر آنها را به هم مشغول کرد.
مدیر گروه اجتماعی شبکه چهار چند کژکاری سلبریتیها را به این شرح برشمرد: یکی از کژکاریهای آنها قبح زدایی است. آنها به واسطه عقبه پوشالیشان کارهایی را میکنند که پیشتر هیچکس انجام نداده است. عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری نیز از ویژگی آنهاست. در برابر مواضعشان هیچ پاسخی ندارند. آنها تمام تلاش خود را برای رای آوردن روسای جمهور انجام میدهند، اما وقتی دولت را ناکارآمد ببینن هیچ تلاش نمیکنند و حرفی نمیزنند. البته اینها دو کارکرد مثبت هم دارند: به شدت به فضای شفافیت کمک میکنند دیگری اینکه به شدت برای کارهای خیریه فوقالعادهاند. کارکرد عمیقی نمیشود برای آنها قائل شد.
موسوی صمدی در ادامه راهکارهای خود برای حل این مساله به این صورت بیان کرد: برای حل معضل سلبریتیها چند راه وجود دارد. نخست، رسوایی چاشنی تمسخر است. دیگر اینکه باید سلبریتیهای دیگر تکثیر کنیم تا آنها همدیگر را بزنند. سوم اینکه تخصصگرایی را رواج دهیم و چهارم در آگاهی بخشی به مردم است.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۱۴۰۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۷ اقدام بانک مرکزی در حمایت از تولید
امتداد -مهمترین سیاستهایی بانک مرکزی، تثبیت اقتصادی و کنترل مقداری ترازنامه بانکها برای جلوگیری از خلق پول بانکی است.
به گزارش پایگاه خبری امتداد ، اقتصاد ایران برای عبور از چالش بزرگ رکود تورمی دهه ۹۰ و دستیابی به یک اقتصاد پویا، نیازمند اقداماتی است که بتواند از یک سو تورم را مهار کند و از سوی دیگر، رشد اقتصادی را رقم بزند. هرچند این کار آسانی نیست، اما نشدنی هم نیست. در این بین اقتصاددانان معتقدند کنترل تورم و بازگشت ثبات در اولویت قرار دارد و در کنار این سیاست محوری باید برای رونق تولید تلاش کرد، چرا که تنها در یک اقتصاد با ثبات و غیرتورمی است که تولید جان میگیرد و میتواند دوباره سر پا شود. بر این اساس، نخستین اقدام برای حمایت از تولید، مهار تورم است.
دولت سیزدهم برای کنترل و بازگرداندن نرخ رشد تورم تولیدکننده و مصرفکننده به میانگین بلندمدت چند برنامه راهبردی را در دستور کار قرار داد. از آنجا که تورمهای مزمن در اقتصاد ایران از مسیر رشد نقدینگی به وجود آمده است، بنابراین سیاستهایی تثبیت اقتصادی و کنترل مقداری ترازنامه بانکها برای جلوگیری از خلق پول بانکی به همراه چند سیاست جانبی دیگر در دستور کار بانک مرکزی قرار گرفته است. نتیجه این سیاستها در کنترل رشد نقدینگی، پایه پولی و در نهایت کاهش سرعت تورم تولیدکننده و مصرفکننده بود که در ادامه هر کدام را بررسی میکنیم.
رشد نقدینگی در کمترین رقم ۵ سال اخیر
دولت سیزدهم که در شروع کار خود با رشد نقدینگی ۴۲.۸ درصدی در مهرماه ۱۴۰۰ مواجه بود و در روندی نزولی، این نرخ را در پایان ۱۴۰۱ به ۳۳.۱ درصد رسانده بود، در سال ۱۴۰۲ موفقیت قابل توجهی کسب کرد و این نرخ را در پایان سال به ۲۴.۳ درصد کاهش داد که حتی از نرخ هدف (۲۵ درصد) هم کمتر بود. بر این اساس کمترین رقم ۵ سال اخیر رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۲ به دست آمد.
به موازات کاهش رشد نقدینگی، پایه پولی نیز که در فروردین ۱۴۰۲ به ۴۵ درصد رسیده بود، در پایان سال ۱۴۰۲ به ۲۹.۴ درصد کاهش یافت که موفقیت دیگری در زمینه کنترل متغیرهای پولی و در نهایت مهار تور به شمار میرود. در ادامه نمودار روند تغییرات این دو شاخص را میبینید که به وضوح کاهشی بودن آن مشخص است.
کاهش دامنه نوسان ارز
از جمله بزرگترین چالشهای تولید کشور میتوان به نوسانات نرخ ارز و بیثباتی در اقتصاد، عدم تأمین مکفی و بهموقع ارز مورد نیاز برای واردات نهادههای تولید و در نهایت تأمین سرمایه در گردش بنگاهها اشاره کرد، اما دولت سیزدهم در قالب اقدامات بانک مرکزی چه تدبیری اندیشید و نتایج آن چه بود؟ یکی از اقدامات دولت سیزدهم به منظور ایجاد بستر مناسب برای تولید، ایجاد ثبات ارزی و چشمانداز روشن برای فعالان اقتصادی بود. پاسخ کامل سیاستگذار پولی به تقاضاهای رسمی واردات، در کنار مداخله فعال در حاشیه بازار غیررسمی به پشتوانه ذخایر ارزی بسیار خوبی که از درآمدهای نفتی و آزادسازی منابع ارزی مسدود شده کشور به دست آمده بود و همچنین ورود به بازار طلا از طریق حراج رقابتی شمش و سکه طلا در مرکز مبادله، توانست سیگنال آرامش را به بازار غیررسمی ارز صادر کند.
به این ترتیب با وجودی که سال ۱۴۰۲ سلسله حوادث سیاسی کمسابقهای همچون طوفان الاقصی، تنشهای دریای سرخ، حمله تروریستی به زائران در کرمان و پاسخ ایران با حمله موشکی به مقر تروریستها در سه کشور رخ داد، دامنه نوسانات نرخ دلار از ۹۳ درصد در سال ۱۴۰۱ به ۱۸ درصد در سال ۱۴۰۲ کاهش یافت که این توفیق در سالهای اخیر کمسابقه است.
تأمین ارز تولید
بانک مرکزی در سال ۱۴۰۲ سیاست تأمین ارز واردات کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات تولید با نرخ ۲۸۵۰۰ تومان را پرقدرت دنبال کرد و ۲۰ میلیارد دلار فقط برای این کالاها تخصیص داد. همچنین ارز واردات سایر کالاها در مرکز مبادله ایران با نرخ میانگین ۳۷ هزار و ۵۰۰ تومان تأمین شد به طوری که در سال ۱۴۰۲ مجموعاً حدود ۵۰ میلیارد دلار برای این کالاها تخصیص یافت. در مجموع سال گذشته ۶۹ میلیارد دلار ارز برای واردات کالاها و خدمات اختصاص یافت که نسبت به سال ۱۴۰۱ رشد ۵.۵ درصدی را نشان میدهد.
البته ناگفته نماند که این ارقام قابل توجه در سطح کلان هستند و تقدم و تاخر پرداختها در سطح خرد بنگاهها روی خروجی این سیاست اثرگذار بوده است. به نظر این تقدم و تاخرها هم به هماهنگیهای بین بخشهای مختلف، تولید، تجارت و مراودات مالی و بانکی برمیگردد که در صورت هماهنگی بیشتر، میتواند اثر بیشتری بر سطح جامعه داشته باشد. از سوی دیگر مسئله نظارت بر توزیع این کالاهایی که نرخ ارز ترجیحی گرفتند، مکمل کننده این سیاست است که همکاری سایر بخشهای دولتی را میطلبد.
سرمایه در گردش بنگاهها
هرچند سیاست کنترل مقداری ترازنامه بانکها منجر به کنترل خلق پول بانکها شده است، اما این سیاست یک لبه دیگر دارد که دسترسی بنگاههای اقتصادی به نقدینگی را محدود میکند. از همین جهت است که رهبر معظم انقلاب در دیداری بهمن با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی به این موضوع اشاره کردند. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار با تشریح موانع دولتی کسب و کار به مسئله محدودیت منابع مالی در نتیجه کنترل نقدینگی اشاره کردند و تاکید کردند: کاهش و توقف رشد نقدینگی سیاست درستی است و تلاشهای دولت در این زمینه تا حدی موثر بوده است، اما محدودیت ایجاد شده در منابع تخصیصی بانکها به فعالان تولیدی، نباید متوجه بنگاههای کوچک و متوسط شود؛ نه اینکه همین منابع محدود هم به شرکتهای دولتی یا شرکتهای خاص و زرنگ با ارتباطات گسترده داده شود که مدیریت اصلی حل این مشکل با بانک مرکزی است.
از همین رو طبق گزارشهای منتشر شده بانک مرکزی، تسهیلات پرداختی بانکها طی ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۲ مبلغ ۵۶۴۶ هزار میلیارد تومان بود که در مقایسه با دوره مشابه سال قبل از آن معادل ۲۴.۷ درصد افزایش داشت. از کل تسهیلات، مبلغ ۴۶۱۲ هزار میلیارد تومان معادل ۸۱.۷ درصد به صاحبان کسبوکار (حقوقی و غیرحقوقی) تعلق گرفت.
در این بین سهم تسهیلات پرداختی در قالب سرمایه در گردش در کلیه بخشهای اقتصادی طی ۱۲ ماهه سال ۱۴۰۲ مبلغ ۳۵۲۴ هزار میلیارد تومان معادل ۷۶.۴ درصد کل تسهیلات پرداختی به صاحبان کسبوکار بوده است. از این مقدار نیز سهم تسهیلات پرداختی بابت تأمین سرمایه در گردش بخش صنعت و معدن معادل ۱۳۷۳ هزار میلیارد تومان بوده که حاکی از تخصیص ۳۹ درصد از منابع تخصیص یافته به سرمایه در گردش کلیه بخشهای اقتصادی و بیانگر توجه و اولویتدهی به تأمین منابع برای این بخش توسط بانکها در سال ۱۴۰۲ است.
توجه ویژه به دانشبنیانها
سال گذشته، شبکه بانکی بیش از ۲۳۳ هزار میلیارد تومان تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان پرداخت کرد که نسبت به سال قبل از آن رشد ۶۱ درصدی را نشان میدهد. این موضوع نشان میدهد بانک مرکزی توجه ویژهای به افزایش سهم این شرکتها در افزایش تولید ناخالص داخلی دارد. از طرفی این شرکتها که با محوریت نخبگان شکل میگیرند، به کاهش پدیده موسوم به فرار مغزها نیز کمک خواهد کرد.
برای حمایت از «شرکتهای دانشبنیان» در سال ۱۴۰۳ نیز در قالب قانون بودجه سال جاری شبکه بانکی مکلف شده تا به میزان ۳.۲ هزار میلیارد تومان از این شرکتها از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری تسهیلات قرضالحسنه در اختیار شرکتهای دانشبنیان قرار دهند. البته این ارقام، جدای از تسهیلات عادی است که همچون سنوات گذشته به این شرکتها پرداخت خواهد شد.
مهار تورم
همانطور که شعار سال ۱۴۰۲ یعنی «مهار تورم و رشد تولید» نشان میداد، رونق تولید از مسیر مهار تورم میگذشت، بنابراین بسیار اهمیت داشت که تورمهای بالای موجود در اقتصاد ایران چه وضعیتی پیدا میکند.
با اقدامات بانک مرکزی در زمینه کاهش نرخ رشد نقدینگی و پایه پولی و همچنین سیاست تثبیت اقتصادی و رشد قابل قبول در تأمین ارز تولید و تأمین مالی بنگاهها، تورم نیز از شتاب سالیان گذشته فاصله گرفت.
بر اساس محاسبات بانک مرکزی، نرخ تورم نقطه به نقطه شاخص بهای تولیدکننده از ۴۰.۷ درصد در فروردین ماه سال ۱۴۰۲ با ۱۶.۲ درصد کاهش به ۲۴.۵ درصد در پایان این سال رسید. این کاهش تورم از آنجا موفقیت بزرگی محسوب میشود که همین شاخص در اردیبهشتماه ۱۴۰۰ به قله ۱۰۳ درصد هم رسیده بود. علاوه بر این نرخ تورم دوازده ماهه شاخص بهای تولیدکننده نیز با ۵.۱ درصد کاهش از ۳۷.۳ درصد در ابتدای سال ۱۴۰۲ به ۳۲.۶ درصد در پایان سال رسید.
همچنین بر اساس اطلاعات منتشر شده مرکز آمار ایران نرخ تورم مصرفکننده از ۵۵.۵ درصد در فروردینماه ۱۴۰۲ طی یک روند کاهشی قابل ملاحظه به ۳۲.۳ درصد در اسفند ماه این سال رسید. نرخ تورم دوازده ماهه شاخص بهای مصرفکننده هم از ۴۷.۶ درصد در ابتدای سال گذشته با ۶.۹ درصد کاهش به ۴۰.۷ درصد در پایان سال رسید.
همانطور که آمارها تأیید میکند، مجموعه اقدامات آغاز شده از ابتدای دولت سیزدهم که در سال ۱۴۰۲ ادامه یافته است، امیدواری فعالان اقتصادی در زمینه بازگشت ثبات اقتصادی را به همراه داشته است و بر این اساس کارشناسان اقتصادی ادامه روند فعلی و کاهش بیشتر تورم تولیدکننده و مصرفکننده را پیشبینی میکنند.
منبع: ایسنا
برچسب ها :این مطلب بدون برچسب می باشد.