جنگ آمریکا با ایران؛ خیلی نزدیک خیلی دور؟!
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۲۰۶۱۰
فرارو- یک تحلیلگر مسائل دفاعی گفت: «آمریکاییها صرفا از دو طریق میتوانند با ایران جنگ به راه بیاندازند. یکی حمله هوایی است و دیگری حمله موشکی از ناوهای دورافتاده در اقیانوسها است. ولی این اقدام آنها منجر به این میشود که وضعیت در منطقه پیچیده شود. ضمن اینکه خیلی از مراکزی که آمریکاییها در آنجا نیرو دارند یا منافعی دارند در تیررس ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امیر موسوی مشاور وزیر دفاع پیشین کشورمان طی گفتگو با فرارو در خصوص ادعای اخیر وال استریت ژورنال مبنی بر اینکه کاخ سفید در خواست نقشه حمله به ایران را داده است، عنوان کرد: «آنچه وال استریت ژورنال منتشر کرده، اطلاعاتی است که متعلق به چند ماه پیش بود. این ماجرا بعد از آن اتفاق افتاد که گروههای عراقی به سفارت ایالات متحده در این کشور حمله کردند. حتی برخی شنیدههای ما مبنی بر این است که اقدامی که وال استریت از آن نام برده بدون اطلاع ترامپ صورت گرفته است؛ بنابراین مطرح کردن این مسئله بعد از گذشت چند ماه در راستای همان جنگ روانی است که از مدتها قبل کاخ سفید و برخی رسانههای این کشور علیه ایران به راه انداختند. موضوع این است که مقامات کاخ سفید قول داده بودند که به مردم ایران اجازه نخواهند داد جشن چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب را جشن بگیرند. اما بعد از تحریمهایی که به قول خودشان، بسیار سنگین بود، نتوانستند به اهداف خود دست پیدا کنند، حالا به دنبال جنگ روانی هستند و نمونه آن نشست آتی ورشو است.»
وی ادامه داد: «ببینید حمله نظامی به ایران نیازمند فاکتورهای بسیاری است. نکته اول که باید به آن اشاره کنم این است که اگر توجه کرده باشید، آمریکاییها تمرکز نیروهای خود در خلیج فارس را افزایش دادهاند. همین اقدام یک دلیل روشن برای این است که آنها قصد حمله به ایران را ندارند. زیرا به طور کلی در شرایطی که بخواهند با ایران وارد جنگ بشوند، نیروهای خود را تا این اندازه نزدیک نمیاورند. آنها عمدتا سعی میکنند به وسیله ناوها از فاصله زیاد چندین موشک به ایران پرتاب کنند. اما اینکه الان حدود ۱۳ هزار نیرو در قطر جاهای دیگر مستقر کرده اند، قطعا به معنی آن است که قصد حمله نظامی به ایران را ندارند.» بیشتر بخوانید: خشم ترامپ از قایقهای تندروی ایران در خلیج فارس
او افزود: «موضوع بعدی این است که سفر مایک پمپئو وزیر امور خارجه این کشور به خاورمیانه هم کاملا واضح است که موفقیتآمیز نبوده و برخی کشورهای عربی به او و سیاستهای ایالات متحده اعتراض کرده اند. حتی ما خبر موثق داریم که چند پایتخت که اقای پمپئو رفته اند خیلی رویکرد خوشایندی نداشتهاند؛ بنابراین شرایط آمریکا در منطقه هم مانند قبل خیلی مناسب یک جنگ بزرگ مانند جنگ با ایران نیست.»
موسوی تاکید کرد: «از طرف دیگر بحران داخلی ایالات متحده را هم نباید نادیده بگیرید. زیرا الان عملا هیچ دولتی ندارد و تعطیل است. من فکر میکنم که این شلوغبازیها و جوسازیهایی که علیه ایران به راه انداخته برای سرپوش گذاشتن روی مشکلات داخلی خودشان است و سعی دارند توجهها را به خارج از آمریکا معطوف کند. موضوع بعدی این است که مقامات آمریکایی به خوبی میدانند که ایران کشوری نیست که با چند موشک بتوانند دستاوردی به دست بیاورند. زیرا قاعدتا جنگ با ایران آرام آرام کل منطقه را برهم میریزد. به همین دلیل الان سعی دارند این جوسازی را انجام دهند که آنها به دنبال یک اقدام جهانی هستند، اما شرایط به گونهای است که بعید به نظر میرسد این طرح آنها عملی شود.» بیشتر بخوانید: تهدید حمله نظامی تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
او تصریح کرد: «زیرا الان اتحادیه اروپا نهادی نیست که در راستای اهداف آمریکا جلو برود. از طرف دیگر چین و روسیه هم مواضع خاص خودشان را دارند و بعید است بخواهند در این مسیر با آمریکا همقدم شوند. این وضعیت حتی در کشورهای عربی هم وجود دارد. الان بعضی از کشورهایی که همپیمانان آمریکا هستند، مشکلات و اختلاف نظرهایی با کاخ سفید دارند که حتی سفر اخیر وزیر امور خارجه آمریکا هم نتوانست شدت و عمق آنها را کاهش دهد. به عنوان مثال مسقط که به هیچ عنوان وارد این بازی نمیشود. کویت هم تا این لحظه خودداری کرده است و اردن هم نظراتی دارد. در این میان مصر هم که با همه در حال بازی است و به همین دلیل در تمام ائتلافها مثل یمن و سوریه و... حاضر نشدند حضور داشته باشند.»
وی افزود: «بنابراین الان نیروهای خاصی در منطقه ندارند که بخواهند با ایران وارد جنگ شوند. آنها صرفا از دو طریق میتوانند با ایران جنگ به راه بیاندازند. یکی حمله هوایی است و دیگری حمله موشکی از ناوهای دورافتاده در اقیانوسها است. ولی این اقدام آنها منجر به این میشود که وضعیت در منطقه پیچیده شود. ضمن اینکه خیلی از مراکزی که آمریکاییها در آنجا نیرو دارند یا منافعی دارند در تیررس ایران است. از طرف دیگر باید توجه داشته باشید که جنگ با ایران بازر نفت و انرژی را هم بسیار تحت تاثیر قرار میدهد و این میتواند هزینههای زیادی روی دست ایالات متحده قرار دهد.»
موسوی در پایان گفت: «لذا من فکر میکنم تمام این اقدامات و زمینهسازیها برای فراهم کردن موقعیتی برای گفتگو است. زیرا آقای ترامپ خیلی در تلاش هستند که یک دیداری با آقای روحانی داشته باشد. ما پیامهای زیادی از سوی ایالات متحده برای مذاکره داشتیم و همچنان هم ادامه دارد. موضوع این است که مهمترین برگه برنده ترامپ برای انتخابات ۲۰۲۰ همین مذاکره با ایران است و هرچه زمان به انتخابات ریاست جمهوری این کشور نزدیکتر میشود، تحرکات آنها هم افزایش پیدا میکند؛ بنابراین به نظر من جنگ با ایران بیش از آنکه یک تهدید باشد یک شوخی بزرگ است.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: جنگ ایران آمریکا دونالد ترامپ خاورمیانه مذاکره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۲۰۶۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیپلمات سابق ایران: اینکه 10 کشور برای دفع حمله ایران مجبور به همکاری بودند مهم است
ارزیابیها از تحولات پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، نشاندهنده صحنهای جدید در خاورمیانه با رفتارهایی جدید است.
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» گفتگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در فاصله 5-4 روز بعد از پاسخ ایران به اسرائیل چه ارزیابی میتوان در مورد این اتفاق مهم داشت؟
هنوز زود است که بتوان بطور مستند در مورد اثرات این حمله به لحاظ صِرف اثربخشی و کارآیی آن قضاوت کرد. طبیعی است که در روزها و هفتههای بعد از چنین اتفاقاتی، طرفین روایتهای خود را ارائه دهند و بکوشند که در جنگ روانی دست بالا را بیابند. اینکه طرف مقابل مدعی است که عمده پرتابههای شلیک شده را رهگیری و خنثی کرده، حتی اگر درست هم باشد، اهمیت ثانوی دارد.
آنچه که مهم است نفس اتفاقی است که افتاده که عبارت است از هدفگیری خاک اسرائیل توسط ایران. به لحاظ تاریخی این نخستین اتفاق از این نوع طی 51 سال گذشته است. یعنی از جنگ 1973 به این سو هیچ کشوری مستقیماً و راسا قلمرو اسرائیل را هدف حمله قرار نداده بود. این حمله میتواند عواقبی در حوزههای نظامی، فنآوری نظامی و دیپلماتیک داشته باشد.
از نظر فنآوری نظامی ایران در عمل نشان داد که تواناییهای قابل توجهی برای پرتاب موشک و پهپاد به فاصله هزار و چند صد کیلومتری خاک خود دارد. گزارشهایی که در مورد حمله به پایگاه نواتیم انتشار یافته حاکی از برخود تعدادی موشک به این پایگاه است. صرفنظر از اینکه چه تعداد موشک به این پایگاه اصابت کرده و میزان خسارت وارده چقدر بوده، نفس برخورد چند موشک به آن پایگاه حساس بسیار مهم است.
اینکه به قولی ده کشور برای دفع حمله ایران مجبور به همکاری و همآهنگی با هم بودند نیز مهم است. با توجه به جزئیاتی که در مورد این همآهنگیها و اقدامات مربوطه شنیدهایم، مشکل میتوان تصور کرد که اگر در شرایطی متفاوت حملهای غیر منتظره و غافلگیرانه با شمار خیلی بیشتری پهپاد و موشک از جانب ایران علیه اسرائیل انجام شود، چه اتفاقاتی ممکن است بیافتد. البته موشکهای دارای کلاهک متعارف خسارات موجودیتی نمیتوانند وارد کنند و تنها شدت میزان تخریب و بی ثباتی که میتواند برای مدتی فلجکننده باشد، طبعا مهم خواهد بود.
از سوی دیگر حملهای که انجام شد برای هر دو طرف حاوی درسهای فنی و تاکتیکی و عملیاتی است. این اولین بار بود که سیستم دفاعی چند لایه اسرائیل و نحوه همکاری متحدان آن به آزمایش گذاشته شد. تا پیش از این سیستم گنبد آهنین در ارتباط با نوع خاص موشکهای کوتاه بردی که از غزه و لبنان شلیک میشدند، مورد استفاده قرار گرفته بود. این حمله همچنین تجربه بزرگی برای طرف ایرانی بود. سپاه نیز بی شک فرصت بی نظیری یافت تا امکانات تهاجمی خود را به آزمایش بگذارد و از نقاط ضعف سیستم مطلع شود و در جهت رفع آنها بکوشد.
با توجه به تبلیغات رژیم اسرائیل در مورد واکنش، آیا واکنشی نظامی و تهاجمی از جانب رژیم اسرائیل محتمل است؟
اگر چه گفته شده که کابینه جنگ رژیم علی الاصول تصمیم به انجام واکنش نظامی گرفته اما برداشت من این است که این اعلام فعلا اهدافدیپلماتیک و جنگ روانی را دنبال میکند و هنوز معلوم نیست که حداقل در مورد حمله به خاک ایران به اجرا گذاشته شود. آنچه که قطعی است این است که آمریکا و اروپا با بالا گرفتن سطح تنش مخالفاند و مایل نیستند که جنگی تمام عیار در منطقه رخ دهد. برای اسرائیل نیز مشخص شد که حتی در حوزه نظامی نیز نیاز مبرمی به کمک متحدان غربی خود دارد و بدون همآهنگی و کمک آنها شدت تخریب و بی ثباتی و تزلزل از ناحیه چنین حملههایی بسیار بالا خواهد بود.
به دیگر سخن اسرائیل نمیتوان نظر غربیها و بخصوص نظر آمریکا را نادیده بگیرد و در مورد از دست دادن کمک آنها ریسک کند. با این حال محتمل است که نهایتاً طرفین در مورد حداقلی از واکنش مثلاً یک حمله بیشتر نمادین به نقطه ای در خاک ایران یا حمله به گروههای محور مقاومت به تفاهم برسند. یک نظر سنجی امروز در تایمز اسرائیل نشان داده که 54 درصد از پاسخدهندگان گفتهاند که حفظ همکاری و همآهنگی با متحدان غربی و منطقهای برایشان اولویت بیشتری دارد تا حمله به خاک ایران.
در پی این حمله، ظاهرا ائتلافی برای تهاجم دیپلماتیک به ایران تشکیل شده؛ نظرتان در این باره چیست؟
اگر چه ایران قبل از حمله فعالیتهای دیپلماتیک گستردهای داشت، اما این فعالیتها نیز مشابه برخی فعالیتهای دیگر از یک نقطه ضعف جدی در رنج است و آن اینکه در اغلب موارد از حد گفتن و شنیدن و تبادل نظر و تبادل اطلاعات فراتر نمیرود و به مرحله همکآری و همآهنگی وارد نمیشود. بطور کلی اگر همسوئی حداقلی و اشتراک حداقلی منافع وجود نداشته باشد، نتیجهای غیر از این حاصل نمیشود.
برخی گزارشها حاکی است که تلاشهای دیپلماتیک ایران بعد از حمله ظاهراً نتیجهای نداشت یا حتی نتیجه عکس داشت. نه تنها برخی رسانههای غربی از جمله وال استریت جورنال به نقل از مقامات آمریکایی با نام و بی نام از همکاری کشورهایی مانند عربستان و امارات با تیم اسرائیلی و غربی گفتند، بلکه برخی منابع داخلی نیز همین را گفتند. مثلاً به گزارش سایت تابناک، مجتبی ابطحی "مشاور وزیر کشور" اظهار داشته که «۶ ناو ضد موشک در دریای سرخ، سیستم موشکی عربستان و امارات ۶ لایه آتشباری در این مدت کوتاه عملیاتی شد».
وی اضافه کرده که "آواکسهای عربستان و آواکسهای خودشان و همچنین پهپادهایی را به پرواز درآوردند تا مانع دستیابی ایران به اهداف خود شوند. " البته رسانههای غربی مدعی بودند که همکاری عربستان و امارات بیشتر به شکل ارائه اطلاعات و دادههای راداری به ائتلاف غربی بوده است.
البته قضیه از جهت فعال شدن اردن به لحاظ عملیاتی و تلاش برای ساقط کردن پهپادها و احیانا موشکهای کروز که باید از روی خاک اردن عبور میکردند، روشن است. از این نظر اکنون این خطر وجود دارد که تلاشهای غرب طی سالهای اخیر برای ایجاد یک سامانه فراگیر منطقهای ضد موشکی و ضد پهپادی و یک سیستم هشدار سریع وارد مرحله جدیدی بشود. آمریکا سالها است که تلاش میکند نوعی از ائتلاف منطقهای را که هم اسرائیل در آن باشد و هم شماری از کشورهای عربی ایجاد کند.
پیمانهای به اصطلاح ابراهیم و وارد کردن اسرائیل در حوزه عملیاتی سنتکام ایجاد چنین ائتلافی را تسهیل کرد و اکنون حمله ایران به خاک اسرائیل ممکن است فرصت دیگری برای آمریکا در این رابطه ایجاد کرده باشد. تبلیغ سوء غرب و اسرائیل این است که امکانات موشکی و پهپادی ایران تنها برای اسرائیل تهدید نیست بلکه برای دیگر کشورهای منطقه هم تهدید است و اگر اخبار مربوط به همکاری اردن و عربستان و امارات درست باشد، میتواند به معنی پیشرفت این تبلیغات باشد.
تبلیغات جدیدی نیز در ارتباط با گسترش تحریمها بعد از این حمله ایران بالا گرفته. آیا غرب میتواند تحریم جدیدی علیه ایران اعمال کند؟
این حوزه نیز در ادامه بحث قبلی یعنی عواقب دیپلماتیک حمله ایران قرار میگیرد. به نظر میرسد که اسرائیل کوشش دارد تا از تهدید به انجام حملاتی علیه خاک ایران به عنوان حربهای برای تحت فشار قرار دادن غرب برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران استفاده کند.
لذا ممکن است سخن از تصمیم کابینه جنگ اسرائیل به حمله به ایران بیشتر حربهای برای ایجاد تقابل بیشتر بین ایران و غرب و کشورهای منطقه باشد. نامهای که وزیر خارجه رژیم اسرائیل به 32 کشور نوشته و خواستار انجام اقدامی از سوی آنها علیه سپاه پاسداران شده، در این رابطه قابل توجه است.
البته صرفنظر از این عامل فشار، غربیها نیز ابتدا به ساکن صحبت از تشدید تحریمها به خاطر این حمله علیه ایران کردند. وزیر خزانه داری آمریکا صحبت از تحریمهای جدیدی با هدف کاهش نفت صادراتی ایران کرده و مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز از همآهنگی با گروه 7 کشور صنعتی برای اعمال تحریمهای جدیدی علیه ایران سخن گفته است.
عناصر افراطی در کنگره آمریکا نیز گفتهاند پیشنویسهایی را در هفته آینده به رأی خواهند گذاشت. اتحادیه اروپا نیز صحبت از تحریمهایی علیه فعالیتهای موشکی و پهپادی ایران کرده و نیز انجام اقدامی علیه سپاه پاسداران را تحت بررسی دارد. در میان این تحریمهایی که صحبت از آنها شده، شاید اعمال تحریمهایی با هدف کاستن از نفت صادراتی ایران مهمتر باشد.
اما روشن نیست که با توجه به وضعیت بازار نفت و بی میلی آمریکا به افزایش قیمت نفت در بازار با توجه به سال انتخابات در آمریکا و نیز پالایشگاه کوچک چینی که خریدار نفت ایران هستند، تا چه حد این تلاشها میتواند قرین موفقیت شود.
کانال عصر ایران در تلگرام