شعار «مرگ بر آمریکا» مظهر مبارزه با کُفر است
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۲۹۱۸۴
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، بازخوانی تاریخچه انقلاب شکوهمند اسلامی، با خوانش ویژگیهای رهبری امام خمینی پیوندی ناگسستنی دارد؛ هم ازاینروی توجه موافق و مخالف در این عرصه پژوهش تاریخی، نخست به ویژگیهای رهبری امام جلب شده است. در گفتوشنودی که پیش روی شماست، حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر محتشمی پور درباره این موضوع سخن گفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جنابعالی در برخی از سخنرانیها و مصاحبههای خود از حضرت امام بهعنوان «مرد قرنها» و بلکه «هزارهها» یادکردهاید. چگونه به این تحلیل رسیدید و دلایل شما برای این تحلیل چیست؟
جهان اسلام سالهای سال قدرت برتر جهان بود، اما به دلیل خیانت و بیمسئولیتی حاکمان و بیتفاوتی علمای اسلام، وضعیتی پیش آمد که استکبار و استعمار غرب توانست امپراتوری قدرتمند اسلامی را به کشورهای کوچک تبدیل کند و سپس بر تکتک آنها مسلط شود و برای بیش از سه قرن، این کشورها را تحت سیطره خود بگیرد. حضرت امام با رهبری هوشمندانه خود این دور باطل را شکستند و آبرفته را به جوی بازگرداندند و عظمت اسلام و مسلمین را به آنان بازگرداندند. با وقوع انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام، هویت و اصالت واقعی به احکام اسلامی بازگردانده شد و مساجد بهعنوان پایگاه اسلام، مجد و شکوه دیرینه را بازیافتند. تا پیش از انقلاب اسلامی و پس از عصر ائمه اطهار (ع)، مسلمانان رهبر حاضرِ درصحنهای نداشتند و لذا شاهد افول اسلام بودیم و تمام تعالیم و ارزشهای اسلامی ــ که ضامن سعادت دنیا و آخرت هستند ــ فراموششده بودند. امام توانستند غبار مهرومومهای سال فراموشی را از چهره احکام اسلامی پاک و در جهان اسلام انقلاب ایجاد کنند.
ویژگیهای رهبری حضرت امام ازنظر شما کداماند؟
حضرت امام جزء رهبران استثنایی تاریخ جهان و مصداق بارز این فرموده پیامبر (ص) هستند که «علما امتی افضل من انبیاء بنیاسرائیل». رهبری امام گسترده و شامل بود؛ یعنی حتی غیرمذهبیها هم در آن، جاذبههای خود را پیدا میکردند. رهبری امام درعینحال که در بین مردم عادی، جوانان، میانسالان و پیرمردان مقبولیت داشت، طیف روشنفکر و تحصیلکرده را نیز جذب کرد و نهتنها در میان ملت ما که در بین سایر ملتها هم جاذبه پیدا کرد. جالب اینجاست که حتی دشمنان کینهتوز امام هم در برابر شخصیت بلند و مقبولیت عامه رهبری ایشان سر تعظیم فرود میآوردند.
یکی دیگر از ویژگیهای رهبری حضرت امام نبوغ، قدرت فکری و تسلط ایشان بر مسائل جهان اسلام و دنیا بود. همین ویژگی یکی از عواملی بود که موجب پیدایش رهبری عام و شامل برای ایشان شد.
امام همانقدر که بر فقه و اصول و فلسفه و عرفان تسلط داشتند، درزمینهٔ سیاست نیز از اطلاعات وسیعی برخوردار بودند، جامعه را خوب میشناختند و ارتباطات و مناسبات اجتماع و جهان را میدانستند.
از طرف دیگر، امام تسلط عجیبی بر نفس خود داشتند و در اوج عظمت و قدرت، بسیار متواضع و فروتن بودند؛ به همین دلیل قشرهای مختلف اجتماع میتوانستند با ایشان ارتباط برقرار کنند. امام برای مردم احترام خاصی قائل بودند و صادقانه و صمیمانه میگفتند: من خدمتگزار مردم هستم. بدیهی است جامعهای که همه عزت و شرف خود را از امام میدانست، وقتی چنین جملهای را از رهبر خود میشنید، عشق و محبت او را در دل میگرفت و آماده هر نوع جانفشانی درراه پیروی از فرمانها ایشان بود. تسلط بر مسائل مختلف و توانایی در ایجاد رابطه نزدیک با مردم، دو ویژگی برجسته رهبری امام است.
حضرت امام هیچگاه پیام خود را به محدوده جغرافیایی خاصی منحصر نکردند و نگاهی جهانشمول داشتند؛ تحلیل شما از این ویژگی امام چیست؟
ایشان از لحظهای که مبارزه خود را آغاز کردند، در کنار مبارزه با شاه و حتی بالاتر از او، اسرائیل، آمریکا و جهان استکباری را نشانه گرفتند و در تمام مدت مبارزه، لحظهای از ارتباط با سایر مسلمانان جهان غفلت نکردند. ایشان از ابتدای ورود به نجف اشرف، ارتباط مستمر و همهسالهای با مناسبت حج داشتند و با طرح حکومت اسلامی در درسهای دقیق و موشکافانه خود در حوزه علمیه نجف، درواقع راه را برای استقرار حکومت اسلامی در تمام کشورهای اسلامی باز کردند. ارتباط مستمر با روحانیان مبارز داخل و خارج از کشور و ارتباط دائمی با مردم ایران از طریق اعلامیههایی که از نجف به ایران میرسید، از محورهای اصلی فعالیت امام در نجف بود. به همین دلیل هم بود که وقتی امام پس از پانزده سال از نجف به پاریس رفتند، رهبر ناشناختهای نبودند و توانستند نهتنها با مسلمانان که با مردم سراسر دنیا ارتباط برقرار کنند.
یکی از ویژگیهای برجسته حضرت امام اعتماد به تشخیص و رأی مردم بود. این اعتماد و اتکا، چه مبنایی داشت؟
همینطور است؛ امام قدرت اسلام را در توجه و تشخیص عامه مردم و ارتباط وثیق و نزدیک اسلام با عامه مردم میدانستند. ایشان معتقد بودند مردم خیلی خوب تشخیص میدهند و معمولاً هم بر تشخیص عامه مردم صحه میگذاشتند.
به شکل مصداقی در این زمینه خاطرهای دارید؟
بله؛ در محرم سال 1357 که تظاهرات میلیونی در تهران برگزار شد، کمیتهای که تظاهرات را سازماندهی کرد، مانع از سردادن شعار «مرگ بر شاه» توسط مردم شد! این کار اعتراض مردم را در پی داشت و عده زیادی به پاریس تلفن زدند و از امام خواستند رأی و نظر خود را اعلام کنند. حضرت امام وقتی شنیدند که عدهای مانع شدهاند که مردم شعار «مرگ بر شاه» بدهند، بسیار عصبانی شدند و فرمودند: «اینها چهکاره هستند که برای مردم تعیین تکلیف میکنند؟ تشخیص مردم بسیار دقیقتر از تشخیص اینهاست و آنچه را که خداوند بر زبان امت اسلامی میآورد، حق است و باید قاطعانه دنبال کرد».
شاید دلیل عقب ماندن دولتمردان و روشنفکران ما از مردم همین است...
دقیقاً؛ درحالیکه آنها خود را از مردم هوشیارتر و مطلعتر میدانند، مردم همیشه جلوتر حرکت کردهاند. مهندس بازرگان هم که به پاریس آمد، در یکی از جلسات گفت: ما در ایران باید بدویم شاید به مردم برسیم!
دفاع از مستضعفین یکی از اصول اولیه و بنیادین قیام حضرت امام است؛ تحلیل شما چیست؟
دفاع از محرومین و مستضعفین، ستون خیمه نظام آسمانی اسلام و از مهمترین اصول اولیه قیام حضرت امام است؛ زیرا تمام ادیان آسمانی آمدهاند تا «قسط» را در سطح جامعه پیاده و از محرومین حمایت کنند و با مرفه بیدرد و متکاثرین و ابر سرمایهدارها بجنگند. چنین نظامی هیچگاه در معرض خطر قرار نمیگیرد؛ زیرا از حمایت تودههای مردمی برخوردار است. اگر نظامی بر اساس میل و اراده سرمایهداران بگردد، آن ثروت موجب طغیان و فساد خواهد شد؛ زیرا «کلّاً إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَی* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی».1
تحلیل شما از شعار «مرگ بر آمریکا» و مقابله صریح و آشکار نظام اسلامی با آمریکا چیست؛ با عنایت به اینکه این فقره در سالهای اخیر، مکرر مورد خدشه و حمله برخی مسئولان قرار گرفته است؟
حضرت رسول اکرم (ص) در صدر اسلام با شعار «لا اله الا الله» درواقع علیه بتپرستی و اصنام مبارزه کردند. حضرت امام هم با آمریکا که برای بیشتر کشورهای دنیا حکم بت را داشت و هنوز هم در بعضی از اذهان دارد، با شعار «مرگ بر آمریکا» وارد میدان شدند. همانگونه که «لا اله الا الله» در صدر اسلام مظهر کفر ستیزی مسلمانان بود، «مرگ بر آمریکا» نیز در جهان مدرن مظهر مبارزه با کفر، شرک و باطل، یعنی آمریکاست که سعی میکند بر همهجا حاکمیت خود را تحمیل کند و برخی از سردمداران کشورهای مقهور این حاکمیت، بدون اجازه آمریکا آب هم نمیخورند؛ لذا امام با تأسی از پیامبر اکرم (ص)، نفی بت جاهلیت قرن را جزء اولین وظایف خود داشتند و مسلمانان را به مقابله با «شیطان بزرگ» فراخواندند و فرمودند: «هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید» و «همه بدبختیهای مسلمانان از امریکاست» و «رابطه ملتها با امریکا رابطه ظالم و مظلوم یا گرگومیش است».
اما درعینحال تعلیقی را هم تحت عنوان «... مگر آنکه آمریکا آدم شود» مطرح کردند…
بله؛ ولی اینیک تعلیق به محال است! اگر در صدر اسلام بتها به ماهیتی توحیدی تبدیل میشدند، آمریکا هم میتواند تغییر ماهیت بدهد و از گرگی خونآشام به انسان تبدیل شود. امام بهعنوان رهبر مسلمانان جهان نمیخواستند حتی بر آمریکای جهان خوار هم راه توبه و بازگشت را ببندند، اما رفتارهای آمریکا در چهل سال پس از پیروزی انقلاب نشان داده است که ظاهراً خوی استکباری آمریکا درمانپذیر نیست و تا جایی که بتواند، به ظلم و جور خود به مستضعفین و مظلومان جهان ادامه میدهد.
اشاره کردید امام به امور سیاسی جهان آگاهی کامل داشتند؛ این آگاهی چگونه حاصل میشد؟
ایشان از همان ابتدا دستور داده بودند تمام روزنامهها، خبرگزاریها، رادیوها و تلویزیونها و کلاً رسانهها بررسی شوند و هرروز خلاصهای از موضعگیریهای آنها، علیه یا له اسلام و انقلاب به اطلاع ایشان برسد. هرروز هم تمام این اظهارنظرها را مطالعه و تجزیهوتحلیل میکردند. مضافاً بر اینکه امام از هوش فوقالعاده بالایی برخوردار بودند. ایشان همیشه یادآوری میکردند ما باید تبلیغات دشمنان را دقیقاً بررسی کنیم و بدانیم چه چیزهایی موردپسند اوست تا دقیقاً خلاف آنها عمل کنیم.
نمونهای از برخورد امام با تبلیغات دشمنان زمانی بود که در پاریس همه نظر میدادند حالا وقت رفتن به ایران نیست. امام فرمودند اتفاقاً چون دشمن اصرار دارد حالا نباید رفت، معلوم میشود راه حق این است که بروم. کسی امید نداشت امام سالم به تهران برسند، ولی ایشان بااراده فولادین خود تصمیم گرفتند بیایند و آمدند و انقلاب هم پیروز شد.
تحلیل شما از مبارزات گروههای متعدد سیاسی پیش از انقلاب چیست؟ آنها در فرآیند عمومی مبارزات، تا چه میزان نقش داشتند؟
قبل از پیروزی انقلاب حتی گروهها و احزاب سیاسی مبارز هم، در سطح جوامع اسلامی و در کشور ما، امید و تفکر استقلالطلبانه نداشتند...
حتی اسلامیها؟
حتی آنهایی هم که رنگ و لعاب اسلامی داشتند تصور نمیکردند با تمسک به اسلام بشود کشور را اداره کرد و هر یک بهنوعی، وابستگی فکری به شرق یا غرب داشتند. البته غربگرایان بیشتر بودند؛ چون شرق آشکارا با دین و اسلام و خدا معارضه داشت، اما غرب علیالظاهر کاری به دین و مکاتب آسمانی نداشت؛ لذا بسیاری از افراد و گروهها سعی میکردند با تکیه به غرب نظام جدیدی تشکیل بدهند. فقط حضرت امام بودند که با شعار «نه شرقی، نه غربی» اسلام ناب را مطرح کردند و به مسلمانان و ملل اسلامی فهماندند که میتوان با اتکا به احکام اسلامی حکومت تشکیل داد و کشور را اداره کرد.
کد خبر 4517070منبع: مهر
کلیدواژه: امام خمینی ره انقلاب اسلامی ایران مجمع روحانیون مبارز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۲۹۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هر جوان فلسطینی به قدر یک لشکر تاثیر دارد
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: قریب به یک قرن است مساله اشغال فلسطین و تشکیل دولت یهود، از مسائل مهم جهان اسلام است. علمای مسلمان، فراخور مسؤولیتشان و در موقعیتهای اجتماعی و سیاسی، نسبت به این مساله واکنش نشان دادهاند. علمای شیعه نیز از همان ابتدای اشغال فلسطین، از این مساله ابراز نگرانی کرده و با فلسطینیان هم دردی نشان دادهاند؛ و بر مبارزه با اشغالگران تا آزادی سرزمین فلسطین تاکید کردهاند. گرچه در طی دهههای اول تشکیل دولت صهیونیستی در خاک فلسطین، پیشگامان مبارزه با اشغالگری، کشورهای عرب همسایه فلسطین، مانند مصر و سوریه بودند، اما شکستهای پیاپی اعراب از اسراییل، بیشتر این کشورها را از دایره حمایت از مبارزان فلسطینی خارج کرد و در نهایت بیشتر آنان تن به سازش با رژیم صهیونیستی دادند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری امام خمینی (ره)، مبارزه با اشغالگری صهیونیستها و حمایت از فلسطین، به عنوان یک سیاست ثابت توسط مسؤولان جمهوری اسلامی اعلام و اتخاذ شد. اکنون سخن عالمان شیعه مبنی بر ضرورت مبارزه برای آزادی فلسطین، با ابزار قدرت و سیاست که به دست انقلابیون مسلمان افتاده بود، به گوش مسلمانان منطقه و مردم جهان میرسد .
بر هیچکس پوشیده نیست که انقلاب اسلامی ایران بر پایه مبانی دین مبین اسلام به وجود آمده است. بر همین اساس حمایت از منافع جهان اسلام به خصوص ملتهای مظلوم مسلمان از اولین شعارهایی بود که توسط امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.
این در حالی بود که رژیم منحوس پهلوی جزو اولین دولتهای اسلامی بود که اسراییل این دولت جعلی را به رسمیت شناخته بود.
آرمان امام راحل جان تازه ای به پیکر انتفاضه دمید و ابتکار تعیین جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس عامل ماندگاری مساله فلسطین شد.
پس از ارتحال حضرت امام (ره) علم این آرمان خواهی بر دوش خلف صالح او یعنی حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) قرار گرفت. گستره اطلاعات معظم له و اشراف ایشان بر مبانی فقهی، تاریخی و سیاسی مساله فلسطین هر کسی را به پای سخن ایشان میکشاند.
در فرصتی که دست داد بر اساس کتاب «مساله فلسطین از نگاه حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)» نوشته سعید صلح میرزایی که توسط انتشارات انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده به بررسی و مرور نظرات و بیانات رهبر معظم انقلاب در مجامع عمومی و خطبههای نماز جمعه پیرامون مساله فلسطین طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۰ پرداختیم.
قسمت اول تا هجدهم فلسطین در بیانات رهبر انقلاب در پیوندهای زیر قابل مطالعه و بررسی هستند:
* «مساله فلسطین مساله عربی و اسلامی نیست، یک مساله انسانی است»
* «محو اسراییل با اراده و عزم ملتها ممکن است»
* «مصائب انسانی در مصیبت و قضیه فلسطین جمع است / اسراییل زیر تل ریگها دفن خواهد شد»
* «فلسطین قطعهای از خاک اسلامی است و وظیفه همه بازگرداندن آن است»
* «عامل قیام فلسطین خود فلسطینیها هستند»
* «ناقصبودن پیروزی ایران بدون نابودی اسرائیل»
* «اسراییل غده بدخیم سرطانی منطقه است»
* «فلسطین در مبارزه خود ملت ایران را الگو قرار داده است»
* «ایستادگی ایران و ادامه نهضت فلسطین توسط نسل سوم»
* «فلسطینیها چون از میهنشان دفاع میکنند در بیان غرب تروریستاند»
* «طراحی تحولات منفی در سطح بینالمللی در قالب ناتوی فرهنگی»
* «خبرگزاریهای معروف دنیا متعلق به صهیونیستها هستند»
* «جمهوری اسلامی مرکز مقاومت است / طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا؛ آن روی سکه افسانه نیل تا فرات»
* «آمریکا و تبدیل فلسطینیان به تروریست و اسراییل به مدافع»
* «اصل ماجرای فلسطین چیست؟»
* «ایران در عهد پهلوی خانه امن صهیونیستها بود»
* «اسراییل از ابتدای شکلگیری به حقوق فلسطینیان تجاوز کرده است / تاثیرات پیمان ننگین کمپ دیوید»
* «یک مقاومت جهانی علیه صهیونیسم پدید آمده است»
در ادامه، مشروح قسمت نوزدهم این پرونده را میخوانیم؛
قدرت ملت فلسطین در عین مظلومیت، و عجز صهیونیستهای غدار جبار
امروز ملت فلسطین در عین مظلومیت، قدرت صهیونیستهای غدار را که پشت سر آنها قدرت آمریکاست، به چالش کشیده و آنها را دچار عجز کرده است. امروز اسراییل احساس میکند که در مقابل مبارزان فلسطینی هیچ راه صحیح و منطقی در مقابلش نیست. این به خاطر ایستادگی آن ملت است؛ چون آن ملت ایستاده است. یک روز دشمن آنها از امروز ضعیفتر بود، اما توانست بر ملت فلسطین تسلط پیدا کند؛ چون مقاومت نبود. امروز دشمنشان صد برابر از آن روز قویتر است، اما در مقابل ملت فلسطین دچار ناتوانی است؛ چون این ملت امت اسلامی در هر نقطهای ایستاده و قیام کرده است. معنای ایستادگی که باشد، این است. امروز همین جمعیت فلسطینی مظلوم که روزانه دچار مصائب و قساوتهای رژیم صهیونیستی هستند، توانستهاند آن رژیم ظالم و ناحق را دچار اختلال کنند. امروز بسیاری از کشورهای عربی و همسایههای فلسطین، اگر موردتهاجم اسراییل نیستند، به برکت مقاومتی است که آن مردم امت اسلام و ملتهای عرب به خصوص همسایگان فلسطین حق بزرگی دارند. امروز دشمن اهداف خود را صریح بیان میکند. صریحا میگویند با بیداری اسلامی مخالفند و میخواهند آن را در هم بکوبند. صریحا میگویند که میخواهند نقشه خاورمیانه را عوض کنند. تغییر نقشه خاورمیانه به چه معناست؟ معنایش این است که صهیونیستهای ظالم عامل دست استکبار جهانی را همه کاره منطقه کنند و در این منطقه هیچ کشور و دولت و قدرت و ملتی نباشد که در پنجه استثمار صهیونیستها نباشد. امت اسلامی در مقابل این هدفها باید بایستد.
تهدید هر جوان فداکار فلسطینی به قدر یک لشکر
مبارزهای که امروز ملت فلسطین شروع کرده است، مبارزه یک ارتش با یک ارتش دیگر نیست تا ما بگوییم او چند دستگاه تانک دارد، این چند دستگاه تانک دارد؛ او بیشتر دارد یا این بیشتر دارد. مبارزه تنها و جسمها و جانهای افرادی است که از مرگ نمیترسند. هر جوان فداکاری که در مقابل رژیم اشغالگر قرار میگیرد، به قدر یک لشکر آنها را تهدید میکند. جواب این انسان را دیگر تانک و موشک و هواپیما و هلیکوپتر آپاچی نمیدهد. وقتی یک انسان ولو یک نفر از مرگ نترسید و خود را برای فداکاری در راه خدا و در راه وظیفه آماده کرد، برای دنیاداران بی انصاف بزرگترین خطر میشود. لذا شما دیدید در مقابل این جوانان شهادت طلب، آمریکاییها در بالاترین سطح، صریحا موضع گیری کردند. من می گویم این موضع گیریها فایدهای ندارد. این شهادت طلبی از روی احساسات نیست؛ از روی اعتقاد به اسلام و روز قیامت و ایمان به زندگی بعد از مرگ است. هرجا اسلام به معنای حقیقی خود وجود داشته باشد، این خطر علیه استکبار وجود دارد. استکبار برای تسلط بر فلسطین مجبور است با اسلام مبارزه کند. مبارزه با اسلام، یعنی مبارزه با دنیای اسلام و این مبارزه به جایی نخواهد رسید.
قدرت اسراییل، ناشی از عدم اتحاد مسلمین
مسلمانان بر فراز همه شعارهای خود چه شعار قومیت، چه شعار مذاهب اختصاصی خودشان، چه شعارهای مربوط به سیاستهای خودشان باید شعار وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را قرار دهند. امروز برای آنها یکی ازکار آمدترین شعارها این است. میدانیم که استعمار و استکبار و دست قدرتهای بیگانه همیشه سعی کرده است با انواع و اقسام حیلهها این وحدت را درهم بشکند؛ که یکی از خبیثترین حیلهها، حیله غصب سرزمین فلسطین و کاشتن شجره خبیثه صهیونیسم در سرزمین اسلامی فلسطین یعنی در قلب ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی بوده است. اگر ما امروز وحدت میداشتیم و اگر به معنویت اسلام تکیه میکردیم، دشمن نمیتوانست با این وضوح ملت فلسطین را در خانه خودش این گونه مورد شکنجه و فشار و تعقیب و آزار قرار دهد.
قضایای فلسطین دل هر انسان غیرتمندی را ولو زیاد تدین هم نداشته باشد، خون میکند و راحت و آرام را از او میگیرد. کیست که منظره حمل پر احساس کودک یکی دو سالهای را که کشته شده است، ببیند و بتواند راحت بخوابد؟ کیست که محاصره مردم را در خانهها و کوچهها و خیابانها و شهرهایی که متعلق به آنهاست و زمینی که استخوان اجداد آنها قرنهاست در آن دفن است، ببیند و متاثر نشود؟ امروز مردم بیت المقدس و الخلیل و غزه و بقیه مناطق و سرزمین مغصوب را محبوس کردهاند؛ آنها را در خانه خودشان می کشند؛ در خانه خودشان پدران و مادران را به داغ فرزندانشان مینشانند؛ به آنها گرسنگی میدهند و آنها را محاصره اقتصادی میکنند. اگر امت اسلامی متحد بود، مگر چنین چیزی ممکن بود؟ امروز هم واجبترین فرایض ما ملتها و دولتهای مسلمان این است که در این قضیه با هم وحدت کلمه پیدا کنیم.
شدت عمل دشمن؛ نشانه ضعف و بی تدبیری
شدت عمل دشمن غالبا نشانه ضعف و بی تدبیری اوست. به صحنه فلسطین و به ویژه غزه بنگرید. حرکات بی رحمانه و دژخیمانه دشمن در غزه که نظیر آن درتاریخ ظلمهای بشری کمتر دیده شده است، نشانه ضعف او در فائق آمدن بر اراده مستحکم آن مردان و زنان و جوانان و کودکانی است که با دست خالی، در برابر رژیم غاصب و پشتیبانش یعنی ابرقدرت آمریکا ایستاده و خواسته آنها را که رویگردانی از دولت حماس است زیر پای خود افکندهاند.
پیروز نهایی در این کارزار حق و باطل، جز حق نیست و این ملت مظلوم وصبور فلسطین است که سرانجام بر دشمن پیروز خواهد شد. همین امروز هم علاوه بر ناکامی در شکستن مقاومت فلسطینیان، در عرصه سیاسی با دروغ درآمدن داعیههای آزادی طلبی و دموکراسی خواهی و شعار حقوق بشر، شکست سختی بر آبروی رژیم آمریکا و بیشتر رژیمهای اروپایی وارد آمده است که به این زودی قابل جبران نخواهد بود. رژیم بی آبروی صهیونیستی از همیشه روسیاهتر و برخی رژیمهای عربی نیز در این امتحان عجیب، بازنده تتمه آبروی نداشته خودند.
کد خبر 6087631 الناز رحمت نژاد