Web Analytics Made Easy - Statcounter

نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان از زمانی که به قدرت رسیده است تلاش‌های زیادی برای عادی‌سازی روابط با ترکیه آغاز کرده است، به طوری که اتحادیه اروپا و سوئد را به عنوان میانجی به سراغ آنکارا فرستاده است. ۲۹ دی ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۲ بین الملل ترکیه و اوراسیا نظرات - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از به قدرت رسیدن نیکول پاشینیان و سرنگونی حاکمیت سرژ سرکیسیان در ارمنستان، مسئله عادی‌سازی روابط بین ایروان و آنکارا به بحث روز این کشور تبدیل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به طوری که انتظارات در حد امضای سند بازگشایی مرزهای ارمنستان و ترکیه و عادی‌سازی روابط دیپلماتیک بین دو کشور تبدیل شده است.

البته مردم ارمنستان فراموش نکرده‌اند که سرژ سرکیسیان رئیس‌جمهور سابق این کشور سند توافق با آنکارا را به مرحله امضا پیش برد اما در تحقق آن ناموفق بود.  

از طرف دیگر با وجود اینکه بسیاری از مردم ارمنستان برای تفریح و استراحت، ترکیه را به عنوان مقصد انتخاب می‌کنند اما دیدگاه منفی نسبت به ترک‌ها دارند.

با وجود اینکه سرژ سرکیسیان تلاش‌های ناموفق زیادی برای عادی‌سازی روابط با ترکیه و باز شدن مرزهای بین دو کشور انجام می‌داد اما تبلیغات و اقدامات ضد ترکی زیادی هم انجام می‌داد. به طوری که در تمام کانال‌های تلویزیونی ارمنستان تبلیغاتی با این شکل وجود داشت: «تولیدکنندگان ترک از مصرف‌کنندگان ارمنی به خاطر انتخاب محصولاتشان تشکر می‌کردند و به آن‌ها می‌گفتند که این کار شما باعث می‌شود که ارتش ترکیه مسلح‌تر و قوی‌تر شود»؛ در پایان این تبلیغات اعلام می‌شد: «کالای تولید داخل مصرف کنید!».

از دولت سرکیسیان که بارها از مردم ارمنستان درخواست می‌کرد که کالاهای ترک نخرید و از سفرهای توریستی به ترکیه بپرهیزید نباید انتظار داشت که در عادی‌سازی روابط با این کشور صداقت داشته باشد.

در حال حاضر تغییرات بزرگی در سطح حاکمیت ارمنستان ایجاد شده است. نیکول پاشینیان نخست‌وزیر این کشور از زمانی که به قدرت رسیده است تلاش‌های زیادی برای عادی‌سازی روابط با ترکیه آغاز کرده است. به طوری که اتحادیه اروپا و سوئد را به عنوان میانجی به سراغ آنکارا فرستاده است.

البته پاشینیان در این راه با چالش‌های زیادی مواجه است. یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در برقراری روابط ارمنستان و ترکیه، موضوع نسل‌کشی ارامنه در جنگ جهانی اول است. همین مسئله باعث شده است که ترکیه و ارمنستان در طول یک قرن اخیر روابط تیره و خصمانه‌ای باهم داشته‌اند به طوری که بنا به ادعای ارمنی‌ها، بیش از یک و نیم میلیون ارمنی تبار ساکن مناطق شرقی ترکیه در فاصله سال‌های 1915 الی 1917 قتل‌عام شده‌اند اما ترکیه همواره دخالت داشتن در این نسل‌کشی را رد و اعلام کرده است کشته‌شدگان تنها تلفات جانبی جنگ جهانی اول بوده‌اند و هیچ تلاشی برای کشتار دسته‌جمعی و عمدی آن‌ها صورت نگرفته است و در خلال آن سال‌ها، تعداد زیادی از اتباع ترک مسلمان ساکن مناطق شرقی ترکیه نیز در درگیری‌هایی که به تحریک قدرت‌های خارجی از جمله روسیه، فرانسه و انگلیس انجام شده بود، کشته شده‌اند.

بعد از استقلال ارمنستان به ویژه در اواخر دوره ریاست جمهوری لئون ترپتروسیان رئیس‌جمهوری اسبق این کشور در دهه 1990 میلادی گام‌هایی بری عادی‌سازی مناسبات با ترکیه برداشته شد اما این تلاش‌ها با اعتراض گروه‌های سیاسی و استعفای ترپتروسیان متوقف شد.

ایروان و آنکارا  در سال 2009 توافقنامه روابط دیپلماتیک و باز شدن مرزهای مشترک را امضا کردند که پیش از اجرایی شدن، به دلیل پافشاری ترکیه و جمهوری آذربایجان مبنی بر خروج نیروهای ارمنستان از مناطق اشغالی قره‌باغ عملیاتی نشد.

افزایش 30 درصدی جنایات سازمان‌یافته در ارمنستانروسیه قیمت گاز صادراتی به ارمنستان را افزایش دادنامه جنجال‌برانگیز پوتین به رئیس‌جمهور محبوس ارمنستانالکساندر لوکاشنکو: پیشنهاد بازگرداندن 5 منطقه از اراضی اشغالی قره‌باغ را به ارمنستان داده بودمچه چیز مانع از «آمریکایی شدن» ارمنستان می‌شود؟تاکید ارمنستان بر ادامه حضور نظامی در افغانستانیادداشت تسنیم| انتخابات یکشنبه ارمنستان و رودررویی لابی‌های قدرت

رهبران پیشین دولت ایروان همواره پذیرش آنچه که نسل‌کشی ارامنه از سوی دولت ترکیه را، به عنوان پیش‌شرط برای گفتگو با آنکارا مطرح می‌کردند. اما دولت پاشینیان حاضر شده است این پیش‌شرط را با هدف عادی‌سازی روابط با ترکیه از سر راه بردارد.

اما در مقابل، ترکیه عادی‌سازی مناسبات با ارمنستان را به خودداری ایروان از پیگیری مسئله کشتار ارامنه توسط امپراتوری عثمانی مشروط کرده است. این پیش‌شرط در حالی مطرح می‌شود که، محافل سیاسی نزدیک به سرکیسیان این موضوع را خط قرمزی برای منافع ملی ارمنستان می‌دانند.

از طرف دیگر ملی‌گرایان ترکیه که همواره مدافع جمهوری آذربایجان در برابر اشغال اراضی این کشور در منطقه قره‌باغ از سوی ارمنی‌ها بوده‌اند، مخالف هرگونه امتیازدهی به ارمنستان هستند.

آن‌ها معتقدند که عادی شدن مناسبات با ارمنستان ضربه‌ای سیاسی و روانی به دولت جمهوری آذربایجان محسوب می‌شود. چرا که آن‌ها باکو را متحد آنکارا دانسته و همواره شعار یک ملت دو دولت را سر داده‌اند.

ملی‌گرایان ترکیه همچنین عادی‌سازی روابط آنکارا ایروان را به زیان جمهوری آذربایجان در مناقشه قره‌باغ می‌دانند و بر این اساس دولت ترکیه در داخل نیز با مخالفت‌های جدی در عادی‌سازی روابط خود با ایروان رو به روست.

ترکیه همچنین نگران پیامدهای عادی‌سازی مناسبات خود با ارمنستان بر روابط خود با جمهوری آذربایجان است چراکه در سال‌های گذشته با این توجیه که به خاطر حمایت از باکو در مناقشه قره‌باغ، مناسبات رسمی با ارمنستان برقرار نمی‌کند، امتیازات زیادی از جمهوری آذربایجان گرفته است.

انتهای پیام/

 

R7650/P/S8,1414/CT6

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۳۳۵۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بررسی نقش ایران، ترکیه و روسیه در معادلات قفقاز

آگاهی نسبت به تغییر توازن قدرت منطقه‌ای بین روسیه و ترکیه در میان قدرتهای منطقه و در مقابل قدرت خارجی وجود دارد. ترکیه می‌تواند جایگاه خود را در منطقه افزایش دهد و به چالشی برای روسیه تبدیل شود. با این حال، این امر مستلزم تغییر شکل سیاست روسیه است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جنگ قره باغ کوهستانی نه تنها چشم انداز ژئوپلیتیکی منطقه را به طرز چشمگیری تغییر داده، بلکه عاملی بر تغییر نقش بازیگران خارجی در قفقاز و رقابت بازیگران منطقه ای شده است.

با پیروزی آذربایجان، مرزهای جدیدی در منطقه ترسیم شده است. موازنه قدرت منطقه ای نیز تغییر و پتانسیل همکاری های منطقه ای افزایش یافته است. آذربایجان تسلط سیاسی و نظامی را کسب، قدرت و نفوذ ارمنستان به طور چشمگیری کاهش و گرجستان با دستیابی آذربایجان و ارمنستان به امضای توافقنامه صلح، خود را در معرض خطر می داند.

روسیه با توسل به قرار دادن نیروهای حافظ صلح و توافق آتش بس، حضور نظامی خود را در منطقه افزایش و ترکیه نیز به عنوان رقیب منطقه ای روسیه با بازگشت سیاسی قوی به منطقه و حضور نظامی در آذربایجان شرایط جدید، زمینه را برای گشایش منطقه و افزایش ارتباطات منطقه ای و بین المللی از طریق همکاری های نظامی و اقتصادی، راهروهای حمل و نقل جدید یا بازگشایی، راه آهن و پروژه های حمل و نقل انرژی فراهم کرده است.

تجارت و حمل و نقل محتمل ترین زمینه های همکاری رقبای منطقه ای است و ممکن است همزمان یا مستقل از روند صلح بین آذربایجان و ارمنستان ادامه یابد. جنگ و آتش بس با میانجیگری روسیه ضربه مهمی به ابتکارات اروپا و ایالات متحده برای حل مناقشه از طریق فرمت گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا بوده است.

در حالی که غرب بر آمادگی خود برای مشارکت تاکید داشته، حضور و رقابت بازیگران منطقه ای(ترکیه، روسیه و ایران) اعتبار بیشتری برای مقابله با مسائل امنیتی سخت در منطقه را فراهم ساخته است.

از دیگر عوامل دخیل در تغییر ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی، حمله روسیه به اوکراین و وضعیت منطقه ای شکننده است. خطرات جدیدی که منطقه را به یک محیط امنیتی ناپایدار تبدیل کرده است.

گرجستان، ارمنستان و آذربایجان در ابتدای درگیری میان روسیه و اوکراین سعی کرده اند با بلوک غرب ارتباط برقرار کرده و در عین حال از جلب توجه روسیه اجتناب کنند، اما با طولانی تر شدن درگیری ها در منطقه و تسلط روسیه بر برخی از مناطق اوکراین، نگرانی های جدی در همه کشورها به وجود آمد که امکان نفوذ روسیه را در دیگر مناطق افزایش دهد.

با این حال، این احتمال نیز وجود دارد که لرزش اقدامات روسیه در اوکراین و تغییرات در نظم بین‌الملل ممکن است الگوهای رفتاری تاریخی را تغییر دهد که در بهترین حالت ممکن است منجر به اتحاد منطقه‌ای در برابر تهدید مشترک شود. همه کشورها ممکن است نیاز به کاهش پیامدهای فشار روسیه و حفاظت از حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال خود باشند.

جنگ در اوکراین ممکن است به ادامه مذاکرات صلح بین ارمنستان و آذربایجان کمک کند. اتحادیه اروپا و اخیراً ایالات متحده، تمام تلاش خود را برای نفوذ در منطقه چه در مسئله قره باغ و چه در جنگ اوکراین به کار برده اند. به طور کلی فضای مانور بازیگران خارجی افزایش یافته است.

آگاهی نسبت به تغییر توازن قدرت منطقه ای بین روسیه و ترکیه در میان قدرت های منطقه ای و در مقابل قدرت خارجی وجود دارد. ترکیه می تواند جایگاه خود را در منطقه افزایش دهد و به چالشی برای تسلط بر روسیه تبدیل شود. با این حال، این امر مستلزم تغییر شکل سیاست روسیه است. در شرایط کنونی، کشورهای منطقه بدون شک از بستر مناسبی برای گفتگو در مورد وضعیت موجود و آینده احتمالی با قدرت های خارجی بهره مند خواهند شد.

به طور کلی، درک پیامدهای جنگ روسیه در اوکراین و پیش بینی آینده جنگ اوکراین غیرممکن است، زیرا وضعیت در منطقه مدام در حال تغییر است. با این حال، چنین به نظر می رسد که با توجه به شرایط فعلی، نتایج موجود از بحران های منطقه ای شدید و گسترده تر خواهد بود.

ناظران در قفقاز جنوبی حمله روسیه به اوکراین را واکنشی به تمایل اوکراین برای انتخاب آینده خود می دانند که آینده این جنگ در سراسر قفقاز جنوبی طنین انداز خواهد شد. همچنین جنگ روسیه علیه اوکراین تأثیرات منفی و مثبت بر آذربایجان داشته است.

از یک سو، جنگ منجر به نوسانات اقتصادی و تورم، اثرات منفی اجتماعی و افزایش بی ثباتی منطقه ای و ناامنی ژئوپلیتیکی شده است. همچنین تأثیر منفی بر روابط تجاری آذربایجان با روسیه، که در حال حاضر شریک شماره یک واردات آذربایجان است، داشته است و منجر به حواله های کمتر از روسیه شده است.

با وجود طولانی شدن جنگ و احتمال ضعف روسیه، از دیدگاه برخی از تحلیلگران، بسیاری از اهرم های کنترل قوی مسکو در منطقه همچنان باقی مانده است. مهم است که بین کاهش قدرت نرم و نفوذ سیاسی روسیه و بسیاری از ابزارهای باقیمانده آن (نظامی، ترکیبی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) تفاوت قائل شویم.

بنابراین، توانایی روسیه برای افزایش هژمونی و رقابت با دیگر بازیگران منطقه ای لزوماً با تحولات اوکراین کاهش نمی یابد. علاوه بر این، از آنجایی که مسکو، قفقاز جنوبی را یکی از مهم‌ترین مناطق تحت نفوذ خود می‌داند، منطقی است که روسیه تحت هیچ شرایطی میدان رقابت را خالی نکرده و اجازه قدرت یابی به دیگر بازیگران منطقه ای و بازیگران خارجی نخواهد داد.

آنچه مسلم است روسیه به وضوح از قفقاز جنوبی خارج نمی شود و اهداف خود را نیز رها نمی کند. در عوض، در حال گروه بندی مجدد، تغییر موقعیت و تغییر تمرکز خود در بین شرکا و سیاست های خویش است. این امر شامل حفظ و بهره برداری از سلطه اقتصادی و نظامی در ارمنستان، تشدید فشار بر گرجستان و ایجاد روابط سیاسی و ارتباطی با آذربایجان، ایران و ترکیه است.

اقدامات اخیر روسیه در منطقه نشان می دهد که مسکو به جای عقب نشینی در حال تغییر موقعیت است. این کشور با ایجاد توازن در روابط، همکاری و رقابت با دیگر قدرت‌های منطقه‌ای مانند ترکیه و ایران و با تغییر تاکتیک‌های خود، برای مثال با افزایش سهام خود در حمل‌ونقل و اتصال، تأثیر رو به کاهش خود را مدیریت می‌کند.

ارمنستان، آذربایجان و گرجستان به تدریج در صحنه جهانی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده اند و هر کدام تلاش می کنند با تنوع بخشیدن به سیاست خارجی خود، وابستگی خود به روسیه را محدود کنند.

گرجستان روابط خود را با اتحادیه اروپا، چین و تا حدی ایالات متحده تقویت کرده است، در حالی که آذربایجان به دنبال روابط نزدیکتر با ترکیه، اسرائیل، کشورهای آسیای مرکزی و تعدادی از کشورهای اروپایی است.

ارمنستان پس از، از دست دادن غم انگیز قره باغ، برای تعامل نزدیکتر با اتحادیه اروپا، نزدیک شدن به ترکیه و حتی پیوندهای نظامی با هند و برخی کشورهای اروپایی تلاش کرده است.

به جای عرصه رقابت بین روسیه و غرب، قفقاز جنوبی به یک فضای ژئوپلیتیکی بسیار شلوغ تبدیل شده که 6 قدرت بزرگ در آن برای نفوذ با هم رقابت می کنند. از آنجایی که روابط بین غرب و گرجستان و آذربایجان همچنان پیچیده است، هدف روسیه برای به حداقل رساندن حضور منطقه‌ای غرب و متحدان آنها در منطقه است.

در این بین رقابت تنگاتنگ میان رقبای منطقه ای نیز وجود دارد. ترکیه متحد کلیدی آذربایجان است و همچنین از روابط نزدیک با گرجستان برخوردار است، در حالی که ارمنستان از حمایت ایران برخوردار است.

ترکیه برای توسعه اتصال شرق به غرب که زیرساخت های سنتی شمال به جنوب تحت حمایت روسیه را قطع می کند، فشار آورده است. تکمیل موفقیت‌آمیز راه‌آهن باکو- تفلیس- قارص یکی از نمونه‌های آن است. فشار دیگر باکو و آنکارا برای باز کردن یک مسیر جدید از طریق جنوبی‌ترین استان ارمنستان، سیونیک است.

ایران نیز پیروزی های چشمگیری کسب کرده است. امضای قراردادی با باکو در مورد کریدور ترانزیتی که آذربایجان را از طریق خاک ایران به منطقه خود در نخجوان متصل می کند. تهران همچنین کار بر روی کریدور بین المللی حمل و نقل شمال-جنوب که از جنوب ایران از طریق آذربایجان و دریای خزر به روسیه کشیده می شود، ارتقا داده است. طرح‌های دیگر شامل توسعه جاده‌هایی از طریق ارمنستان است که می‌تواند پیوند محکمی بین ایران و بنادر پوتی و باتومی در دریای سیاه از طریق گرجستان ایجاد کند.

به طور کلی، با توجه به بحران های منطقه ای و تغییرات ژئوپلیتیکی جدید در قفقاز جنوبی، آنچه به معادلات جدید میان بازیگران منطقه ای و بازیگران خارجی و تاثیرات آن بر منطقه حاکم است، ایجاد شفافیت منافع میان رقبای منطقه ای(ترکیه، ایران، روسیه) است. این شفافیت منافع با تفاهم بر همکاری های اقتصادی و گسترش آن محقق می شود.

با افزایش همکاری های اقتصادی، جاه طلبی های سیاسی کاهش یافته و شفافیت منافع در میان رقبای داخلی حکمفرما و با ایجاد تفاهمات سیاسی، حضور بازیگران خارجی از منطقه کاهش می یابد. اما مادامی که هر یک از رقبای داخلی در جستجوی افزایش هژمونی خود در قفقاز جنوبی با توجه به منافع حداکثری خویش باشند، هیچ تغییر ژئوپلتیکی مثبتی در منطقه رخ نداده و مسیر نفوذ رقبا و بازیگران خارجی در منطقه نیز گسترش می یابد.

یادداشت: معصومه محمدی کارشناس مسائل روسیه و قفقاز

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • کمک عربستان و امارات به اسرائیل برای مقابله با حملات سپاه؟
  • ادعای یک کانال عبری: عربستان در مقابله با حمله ایران به اسرائیل کمک کرد
  • بررسی نقش ایران، ترکیه و روسیه در معادلات قفقاز
  • تمرکز آنکارا بر تولید قطار سریع السیر!
  • عربستان با حمله ایران مقابله کرد؟!
  • آنکارا: در صورتی که آتش‌بس در غزه برقرار نشود، شرایط منطقه وخیم‌تر خواهد شد
  • آنکارا: برای متناسب بودن واکنش‌ها با تهران و واشنگتن در ارتباط بودیم
  • آیا انرژی از تعمیق شکاف بین باکو و بروکسل جلوگیری می‌کند؟
  • این کشور آسیایی هم عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را تکذیب کرد
  • ترکیه: به آمریکا اجازه استفاده از حریم هوایی آنکارا علیه کشورهای همسایه را نمی‌دهیم