Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسام لک کارگردان نمایش «در انتظار گودو» که اثر برگزیده بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران است و این روزها در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود، درباره وفاداری این اثر به نمایشنامه «در انتظار گودو» اثر ساموئل بکت به خبرنگار مهر گفت: در کلیت نمایش ما همخوان و منطبق با نمایشنامه «در انتظار گودو» اثر بکت است ولی در فرم خیلی متفاوت از چیزی است که مخاطب انتظار می‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به لحاظ اجتماعی سعی کردم چیزی ملموس‌تر از «در انتظار گودو» را با شدت و حدت بیشتری به مخاطب ارائه دهم.

وی اظهار کرد: در این نمایش همه تصوراتی که تماشاگر از دیدن اثر ابزورد دارد، مخدوش می‌شود.

لک درباره چرایی اجرا نکردن «در انتظار گودو» در تالار مولوی به‌عنوان مرکز اجرای آثار جشنواره تئاتر دانشگاهی و تولیدات دانشجویی، بیان کرد: قرار بود این نمایش را در تالار مولوی اجرا کنیم و ماه‌ها نیز پیگیر این ماجرا بودیم ولی مدیر تالار مولوی با اجرای این اثر مخالفت کرد. پس از آن با رایزنی‌ها و پیگیری‌های کانون تئاتر دانشگاهی، آقای سعید اسدی رئیس مجموعه تئاتر شهر لطف کرد و نوبت اجرایی در سالن قشقایی را به ما داد.

کارگردان اثر برگزیده جشنواره بیست و یکم تئاتر دانشگاهی درباره اینکه آیا از اجرای این نمایش حمایت مالی شده است یا نه، یادآور شد: قول‌هایی به ما داده شده اما هنوز حمایت مالی از اجرای این اثر نشده است.

وی با بیان اینکه گویا فرصت به صحنه رفتن در یکی از سالن‌های نمایشی تنها حمایتی است که از گروه‌های تئاتر دانشجویی می‌شود، افزود: من حدود ۴ تا ۵ سال است که در عرصه کارگردانی تئاتر فعالیت می‌کنم، پیش از این نمایش «ماراساد» را حدود ۱۲ ماه با گروه‌مان تمرین کردیم ولی در تالار مولوی به ما اجرا داده نشد و تنها ۳ اجرا در رپرتوآر تئاتر تجربه در سالن تئاتر مستقل تهران داشتیم.

لک تصریح کرد: حمایت از تئاتر دانشجویی تنها محدود به اجرا در یک سالن تئاتر آن هم بعد از رفت و آمد بسیار، صحبت و فروپاشی ذهنی می‌شود. آنقدر گروه‌های دانشجویی در روند گرفتن سالن اجرا اذیت می‌شوند که وقتی اثرشان به اجرا می‌رسد، انگیزه و توان زیادی را از دست داده‌اند.

این کارگردان جوان تئاتر در پایان سخنان خود متذکر شد: مرزبندی ایجاد شده با عناوین «تئاتر دانشجویی» و «تئاتر رسمی یا حرفه‌ای» باعث شده که تصور بر این باشد که تئاتر دانشجویی یعنی یک کار آماتوری، در حالیکه اینگونه نیست. حمایت ضعیف و نحیف باعث شده تا تئاتر دانشجویی تنها به‌عنوان یک آمار برای ارائه بیلان کاری مدنظر قرار گیرد و این وضعیت اجازه نمی‌دهد که گروه‌های جوان و دانشجویی تئاتر بقا داشته باشند.

نمایش «در انتظار گودو» از ۱۸ دی اجرای خود را در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر آغاز کرده و تا ۱۸ بهمن ساعت ۱۷:۳۰ به صحنه می‌رود.

کد خبر 4517429 فریبرز دارایی

منبع: مهر

کلیدواژه: تئاتر شهر تئاتر ایران کارگردان تئاتر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۳۸۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: نمایش شاماران به کارگردانی ساسان شکوریان ترکیب هنرمندانه‌ای از هنر پیشینه‌دار سیاه‌بازی و افسانه‌ای کهن از داستان‌های هزار و یک شب را بازگو می‌کند. 

تماشاخانه سنگلج، یکی از قدیمی‌ترین سالن‌های نمایش تهران است که‌ این روز‌ها ضرورت تعمیر، نگه‌داری و توسعه آن سوژه اخبار شده، این بار نیز با نمایش شاماران، هنرمندان و هنردوستان را میزبانی کرد.

شاه ماران یا شاماران اسطوره‌ای از موجودی نیمه‌زن و نیمه‌مار است که در بین مردم کردنشین سمبل برکت، دانش و شفا است. اما چه شد که هنرمندان سرشناس متعددی به دیدن نمایش این داستان اسطوره‌ای نشستند.‌

می‌توان اسرار هویدا کرد و نجات یافت

تئاتر هنر نخبگان است، اما دروازه یادگیری آن برای عموم گشوده است. شاماران در تلفیق زیبایی از سیاه‌بازی هنر کهن و اصیل ایرانی با افسانه‌ای جامانده از هزاره‌ها به دنبال انتقال همان پیام‌هایی است که هر روز در زندگی به آن نیازمندیم.

بازی روان بازیگران و تسلط بر نقش، چهره‌پردازی متناسب با نقش و همچنین سیالیت زمانی از گذشته به دوره معاصر و برعکس اجرایی روان را در اختیار بیننده قرار می‌دهد. هر چند کارگردان می‌تواند کمی از ابهام ماجرا‌ها کاسته و کلید‌های بیشتری در اختیار تماشاگر قرار دهد، اما سطح اجرای مقبول غیر قابل انکار است.

سیاه‌باز در نقش جاماسب ظاهر می‌شود. جوانی که در افسانه‌ها برای پیدا کردن عسل در غاری حبس می‌شود و دوستانش تنهایش می‌گذارند. در‌این نمایش گنجی که می‌تواند زندگی سیاه‌باز را دگرگون و او را از فقر و فلاکت برهاند جایگزین عسل شده است. سیاه‌باز در قبرستان‌ها به دنبال گنج است و کیست که نداند بر روی هر گنجی ماری خفته است.

در افسانه جاماسب او به باغ مار‌ها که در کنار شاه مار خود زندگی می‌کنند می‌رسد و به شرط آن که جایی از‌این مکان نامی نبرد، زندگی خود را با شاه مار آغاز می‌کند. شاه مار با چهره‌ای موحش تنها یک تمنا از او دارد و آن هم وفای به عهد است. اما جاماسب برای نجات خود بار‌ها و بار‌ها عهدشکنی می‌کند.

آنجا که دروغ است وقاحت موج می‌زند

شاماران یکی از سمبل‌های مورد احترام مناطق کردنشین است که به عنوان نشانه برکت و دانش تصاویر آن در جای جای خانه‌ها کشیده و از تصویر آن مجسمه و گلدوزی‌هایی در بین لوازم زندگی دیده می‌شود. آن چهره کریه زنی که نیمی از تنش یک مار است، بر خلاف آدم‌های روی زمین به وفاداری و صداقت ارج می‌نهد.

اما هرجا دروغ باشد، وقاحت موج می‌زند و سیاه‌باز به همراه گروهی از بازیگران به مصداق توده مردم با لودگی و مسخره‌گی به عهده خود پشت پا می‌زند.

اما داستان در همین جا خاتمه نیافته است. به جای سکه و زر گنج واقعی همان شاماران است که پادشاه برای بهبود خود از بیماری در به در به دنبال اوست. جادوگری که در بارگاه پادشاه است می‌گوید برای شفایش باید جغدی که در وجود خود دارد را بیرون بکشد. تمثالی از شومی و کراهت و خباثت.

سیاه‌باز که اسرار دیدن شاماران را بر ملا کرده توسط وزیر پادشاه اسیر می‌شود و با کمک او شاماران به نزد پادشاه آورده می‌شود. سیاه‌باز می‌گوید برای معیشت روی خود را سیاه کرده، اما در‌این داستان به دلیل خیانت به گنجینه دانش و معرفت، روسیاه است. پرداختن به افسانه‌های بومی و طرح آموزه‌های آن، در وضعیتی که به اعتقاد نادر ابراهیمی نویسنده سرشناس، به یک رستاخیز اخلاقی نیازمندیم، همان چشمه آب روانی است که هر انسانی در عطش آن است.

نویسنده و کارگردان در نهایت شاماران را، چون افسانه‌اش به دست پادشاه می‌دهد و او تکه تکه می‌شود. اما پایان خوش آنجاست که به خاطر حماقت و حرص و ولع، هر که بدی کرده به سزای اعمالش می‌رسد. بر خلاف جاماسب که به دانش دنیا آگاه شده و حکیم بزرگی می‌شود، سیاه‌باز در قعر کرده‌های خود روسیاه باقی می‌ماند. اما همیشه فرصتی برای بازگشت به سوی خیر هست. قلب پرمهر و سلامت سیاه‌باز به کمکش می‌آید تا بتواند تیره‌روزی و تیره‌رویی خود را به کنار بزند.

نمایش سیاه‌بازی شاماران در بیست و یکمین جشنواره بین الملی نمایش‌های آیینی و سنتی ایران شرکت کرده تا آیین‌های اصیل ایرانی را باردیگر نقل کند. اثری که هنرمندان و اهالی قلم بسیاری را به تماشای خود مهمان کرد.

این اثر نمایشی تا ۷ اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج اجرا خواهد شد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • نمایش فیلم تئاتری از عباس جوانمرد در خانه هنرمندان ایران
  • توانمندی‌های تئاتر ایران ناب است/ در حال رایزنی با کشورهای شرق آسیا و اروپا برای اجرا هستیم
  • نگاهی به تئاتر شاماران/ردپای افسانه جاماسب در زندگی سیاه باز
  • صحرا فتحی «هواخوری» را به صحنه می‌آورد
  • «هواخوری» صحرا فتحی به صحنه می‌آید
  • ببینید | نمایش سختی کار کولبران در «نون. خ ۵»
  • نمایش سختی کار کولبران در «نون. خ ۵» + فیلم
  • ۶ سال زندگی با «در انتظار گودو»!/ بازی با زمان بر صحنه تئاتر
  • اجرای دو طرح حوزه بهداشت و درمان بردسکن
  • پیش بینی استقبال ۱۰ برابری از جشنواره امسال تئاتر کودک و نوجوان رضوی