خروجی هزینههای دولت برای زنان کجا میرود؟
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۴۴۳۰۹۳
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی حسین حسینی شب گذشته، 29 دی ماه، در نخستین نشست مقاله خوانی به همت دفتر جمعیت زنان مسلمان نواندیش خراسان رضوی در بررسی و تحلیل کتاب «زن در تاریخ مجلسهای ایران» نوشته الهه کولایی در باب موضوع مقاله زنان، مجلس و آموزش عالی اظهار کرد: موضوع این مقاله آماری است و به توصیف و تحلیل موضوعی میپردازد که همه ما بارها آن را در متن جامعه لمس کردهایم ولی توجه ویژه ای به آن نداشتهایم که این مسائل شامل زنان، مجلس و آموزش عالی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: یکی از آرمانها و دستاوردهای اوایل انقلاب در چشمانداز خود، آموزش عالی است که شامل آموزش رایگان و نهضت سوادآموزی است. با توجه به فرمان تاریخی حضرت امام(ره) در خصوص سوادآموزی، آموزش و تحصیل بدون تبعبض جنسیتی، امروزه در جامعه شاهد رشد حضور زنان در آموزش عالی هستیم. در اوایل دهه 20 این رقم حدود یک چهارم جمعیت بوده اما امروز به 49.7 درصد رسیده است و 50 درصد ظرفیت دانشگاه ها را خانمها تشکیل میدهند.
عضو حزب جمعیت زنان نواندیش خاطرنشان کرد: در دهه 40 حدود 637 خانم عضو هیات علمی دانشگاهها بودند اما در سال 95 این رقم به 10 هزار 70 نفر رسیده است. با توجه به آمار سازمان سنجش درصد شرکت و مشارکت خانمها در آزمون های دانشگاهی بیشتر از آقایان است. سوالی که پیش میآید این است که با وجود سهم 50 درصدی حضور خانمها در دانشگاهها و حضور 10 هزار و 70 نفری این قشر در هیاتهای علمی، چه جایگاهی در ساختار قدرت دارند و چند درصد از بانوان در قانونگذاری نظر خود را اعمال و اظهار میکنند؟
حسینی بیان کرد: در انتخابات مجلس، در سطح ملی و محلی حدود 10 تا 11 درصد از بانوان داوطلب و از این میان تنها 6 درصد آنان منتخب میشوند. این آماری تکان دهنده است. علت چیست؟
عضو حزب جمعیت زنان نواندیش تصریح کرد: خانمها نه تنها در ساختار حاکمیت و قانونگذاری نقشی ندارند بلکه در پستهای مدیریتی جامعه نیز از توانمندی آنان استفادهای نمیشود. دولت هزینه زیادی صرف تحصیل و تمرکز بر تحصیل شهروندان میکند. پس خروجی هزینههای دولت کجا میرود؟ چرا باید بار تمام مسئولیتها، مدیریت و قانونگذاری تنها بر روی 50 درصد جامعه باشد؟
حسینی با بیان اینکه مشارکت زنان نسبت به قبل انقلاب از بیشتر شده است، عنوان کرد: در دوره پهلوی و در دهه 20، برای نخستین بار آموزش عالی و دانشگاه مطرح شد. در جامعه آماری آن زمان فقط تعداد معدودی از بانوان حق تحصیل داشتند که اعم از اشرافزادگان و افراد طبقات خاص بود. امروز ما به این افتخار میکنیم که در حوزه آموزش عالی پیشرفت کرده و خانمها میتوانند بدون محدودیت و تبعیض جنسیتی مشغول به تحصیل شوند. آمارها این را نشان میدهد ولی در خروجی بازدهی مورد نظر را ندارد.
عضو حزب جمعیت زنان نواندیش یادآور شد: بر اساس آمارها از سال 1379 تا 1390 خانمها در بسیاری از رشتههای اساسی همچون حقوق و علوم سیاسی مشغول به تحصیل و در بسیاری از حوزهها همچون هیات علمی و تدوین کتاب اثرگذار هستند؛ با این حال از این توانمندیها استفاده نمیشود.
حسینی تایید کرد: بسیاری از تعابیر در میان جامعه شکل میگیرد و توجه خاصی به آن نمیشود. به عنوان مثال مشارکت سیاسی زنان. در نزدیکی ایام انتخابات، در تیتر روزنامهها و سایتهای اطلاع رسانی شاهد عنوان مشارکت 30 درصدی زنان در فعالیتهای سیاسی هستید.
وی ادامه داد: مشارکت سیاسی چیست؟ تصور همه ما از مشارکت سیاسی یک نگرش است ولی در واقع مشارکت سیاسی یک عمل است که در روزنامه ها و شبکه های اطلاع رسانی یا سهم 30 درصدی است و مشارکت سیاسی زنان یعنی چه؟ پایینترین سطح مشارکت سیاسی، شرکت در پای صندقهای رای است. بالاترین سطح مشارکت اعمال و اظهار نظر و سلیقه در تمام مویرگهای سطح جامعه است. هم اکنون زنان به جز حضور در پای صندقهای رای دیگر در کجا حضور دارند؟
حسینی گفت: مشارکت سیاسی سه شاخصه دارد که شامل شیوه، شدت و کیفیت مشارکت است. در شیوه مشارکت 3 فاکتور فرصت، میزان علاقه و منابع در دسترس فرد وجود دارد. حال کدام یک از خانمها میتوانند در حوزه مشارکتهای سیاسی اثرگذار باشند و به منابع دسترسی دارند؟
حسینی بیان کرد: سه رویکرد در مشارکت سیاسی زنان اثر گذار است که شامل رویکرد ساختاری، اقتصادی اجتماعی و روانشناختی است. در رویکرد روانشناختی گاهی فرد علاقهای به سیاست ندارد. عدم آگاهی از حقوق شهروندی، وجود تبعیضهای جنیسیتی و ایجاد محدودیت به واسطه فیزیک جسمانی بانوان، در بعد ساختاری، ممکن است به زن اجازه مشارکت سیاسی را ندهد. در بعد اقتصادی اجتماعی، تحصیلات، درآمد و اشتغال از مولفههای تاثیرگذار است که 50 درصد نیمه پنهان جامعه از آن محروم هستند.
عضو حزب جمعیت زنان نواندیش تصریح کرد: علت عدم بروز توانمندیهای زنان در عرصه قدرت، اول فرهنگ عمومی مرد سالار و رواج الگوی مردانه در زندگی اجتماعی و ساختار سیاسی است. دوم نبود اعتماد به نفس لازم برای حضور در ساختار سیاسی و سوم وجود احساس تعلق مرزهای سیاسی به مردان در میان بخش سنتی زنان است.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا خراسان رضوی اجتماعی زنان قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۴۴۳۰۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست برتر مردم در حجاب
واقعیت این است که مردم در ماجرای حجاب بسیار جلوتر از مسئولان هستند و به ناچار هزینه کم کاری دستگاه ها و گیجی در تصمیم گیری را نیز همین مردم می دهند.
به گزارش مشرق، محسن مهدیان مدیرمسئول روزنامه همشهری طی یادداشتی نوشت:
یکم. خاطرتان هست رهبری انقلاب فرمود بیحجابی گناه سیاسی است؟ آنروی دیگر این سخن چیست؟ جماعتی ناجوانمردانه در کمین زنان و دختران ما نشستهاند که غرضشان فراتر از برچیدن پوشش آنهاست و صبح تا شب ذهن و قلب زنان ما را زیر آماج بمبارانهای رسانهای و فرهنگی برده اند. پوشش جامعه ایرانی را باید با این سطح از هجمه بیامان دشمن تحلیل کرد. آنگاه روشن میشود که در ابعاد جامعه زنان و دختران ما چه مبارزه و مقاومتی صورت گرفته است.
دوم. مسئولان دولتی و انتظامی می گویند ۹۹ درصد افراد مکشفه بعد از تذکر مجریان قانون، حجاب خود را اصلاح میکنند. این یعنی مردم ما سرجنگ با قانون ندارند. اگر قانون روشن باشد و دقیق و مدبرانه اجرا و نظارت شود، جامعه همراهی میکند.
سوم. این روزها در فضای مجازی گفت وگوی جدی درباره سبک برخورد با بدحجابی است. برخی در دفاع از اقدامات سلبی و عدهای نیز در نقد آن میگویند و می نویسند. اما فصل مشترک همه آنها دغدغه حجاب است. بهجز جریان مطرود خارج نشین، کسی از اباحهگری و کشف حجاب دفاع نمیکند و بحث برسر نحوه اصلاح و ارتقای حجاب است.
چهارم. وضعیت بدحجابی در جامعه ما نه خدای نکرده مرتبط به بیحیایی و بیعفتی است و نه تقابلهای سیاسی. برخلاف تصور ضدانقلاب حجاب در جامعه ما امری مرتبط به سبک زندگی است و بههمین دلیل است که بارها شاهد بودیم زنان و دختران ما در هر سطحی از حجاب در بزنگاههای سیاسی پای کار انقلاب و در ایام معنوی سال، اهل تهجد و عبادت و مناجات هستند.
پنجم. مجموعه نظرسنجیهای موجود در نهادهای مختلف نشان میدهد اکثریت قریب به اتفاق مردم ما معتقد به حجاب هستند و بر الزام قانونی حجاب تاکید دارند و حتی شلحجابها نیز همین که دارند را حجاب می دانند.
تا اینجای ماجرا مردم؛
و اما عملکرد مسئولان:
یکم. کمیسیون فرهنگی مجلس اعلام کرد از ۳۲ دستگاه اجرایی کشور که دارای وظایف قانونی در حوزه عفاف و حجاب هستند مطالبه کرده است تا نسبت به عملکرد خود پاسخ دهند. نتیجه این گزارش نشان میدهد ۱۹ دستگاه با دهنکجی هیچ توضیحی ندادهاند و باقی نیز جز ۴یا۵ دستگاه وظایف خود را ناقص اجرا کردهاند. چرا؟
دوم. ترک فعل دستگاههای اجرایی جرم نیست؟ مدعی العموم نباید وارد شود؟ سخنگوی دستگاه قضایی صریحا اعلام کرده است دستگاههای اجرایی وظیفه قانونی خود را در قبال حجاب انجام ندادهاند. خب؟ قدم بعدی چیست؟ چرا برخورد نمی شود؟
سوم. فراجا تنها دستگاهی است که وظیفه اقدام سلبی دارد. در این میدان نیز به تنهایی پیشرو است. اما آیا فراجا تجهیزات و ابزار لازم برای اجرای وظایف خود را دارد؟ آیا نباید حمایت شود؟
چهارم. چرا باید مجلس، دولت و دستگاه قضایی در تدوین و تصویب لایحه حجاب تا این اندازه تعلل به خرج دهند. هزینه این فرصت سوزی و پاسکاری های توجیه ناپذیر را چه کسی باید دهد؟ مردم؟
واقعیت این است که مردم در ماجرای حجاب بسیار جلوتر از مسئولان هستند و به ناچار هزینه کم کاری دستگاه ها و گیجی در تصمیم گیری را نیز همین مردم می دهند.